نویسنده (ها) :
احمد پاکتچی
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اِبْنِ سَمَيفَع، ابوعبدالله محمد بن عبدالرحمن، قاری يمن در سدۀ 2 ق/ 8 م. در مورد سميفع، جد وی چيزی دانسته نيست، ولی اين نام كه ضبط ديگر آن «سُمَيفِع» است (نک : فيروزآبادی، 3/ 41)، يكی از نامهای متداول در يمن قديم بوده است، مثلاً سميفع اشوع از ملوك يمن پيش از اسلام و سميفع بن ناكور از صحابۀ پيامبر (ص) (همو، 3/ 41-42؛ ابن اثير، 2/ 357؛ عبدالقادر بافقيه، 157 به بعد). از زندگی او اطلاعات پراكندهای در دست است. ابن نديم (ص 34) اصل او را از يمن شمرده و متذكر شده كه وی در اواخر عمر در بصره سكنی گزيده است. طاووس بن كيسان يمانی شاگرد ابن عباس (د 106 ق) شيخ وی در قرائت شمرده میشود (ابن جزری، غاية، 2/ 162، به نقل از ابوالعلاء همدانی). تنها راوی شناختۀ وی نيز اسماعيل بن مسلم مكی (د ح 160 ق) است كه در عين حال از ابن كثير (د 120 ق) قاری مكه روايت كرده است (نک : ذهبی، 3/ 575؛ ابن حجر، 5/ 193؛ ابن جزری، همان، 1/ 169، 2/ 162). عبدالرحمن اعرج (د 117 ق) نيز زمانی ابن سميفع را ديده كه به عنوان يك قاری مطرح بوده است. نظر به اطلاعات داده شده و با توجه به اين سخن ابوالعلاء همدانی كه ابن سميفع برنافع (د 169 ق) قاری مدينه تقدم زمانی داشته (ابن جزری، همان، 2/ 162)، میتوان تصور كرد كه ابن سميفع در نيمۀ اول سدۀ 2 ق/ 8 م درگذشته است. گزارش سبط خياط كه وفات وی را در 90 ق در زمان خلافت وليد بن عبدالملك دانسته (ذهبی، همانجا) با اطلاعات پيشين سازگاری ندارد. اندك بودن اطلاعات در مورد زندگی او موجب شده تا در مورد مشايخ وی اقوال غريبی پيدا شود. چنانكه نه تنها در برخی منابع نافع از مشايخ او شمرده شده (نک : ابنجزری، همانجا)، بلكه حتی بعضی ابوحَيوَة شُرَيح بن يزيد (د 203 ق) را نيز شيخ او دانستهاند (نک : ذهبی، همانجا). ابن سميفع صاحب قرائتی مستقل بود كه مقبوليت نيافت و در رديف قرائات شاذ قرار گرفت (نک : ابن نديم، 34؛ ابن جزری، همانجا). در مورد اينكه آيا قرائت وی در زمان حياتش در يمن مورد توجه بوده يا خير، چيزی نمیدانيم، ولی شاگرد او اسماعيل بن مسلم، يمنی نبود و گزارش مقدسی (ص 97) در اواخر سدۀ 4 ق/ 10 م درباره قرائات رايج در يمن هيچ اثری از قرائت ابن سميفع را نشان نمیدهد. با اينهمه مقريانی چون ابن خالويه، ابوعمرو دانی، سبط خياط، ابومعشر طبری و معدّل قرائت او را میشناخته و روايت میكردهاند (نک : ابن جزری، همان، 2/ 161-162؛ ابن حجر، ذهبی، همانجاها؛ ابن خالويه، جم ؛ پرتسل، 43) و ابوالعلاء همدانی تأليفی مستقل در ضبط قرائت او و توجيه آن با آوردن شواهد و نظائر داشته است (ابن جزری، همان، 2/ 162). مهمترين منبعی كه میتوان قرائت ابن سميفع را در آن يافت كتاب روضةالحفّاظ معدّل است كه نسخ خطی آن در كتابخانۀ نور عثمانيۀ استانبول و در اسكندريه وجود دارد (پرتسل، 43-44). همچنين موارد پراكندهای از آن در مختصر ابنخالويه (ص 64، جم )، البحر المحيط ابوحيان اندلسی (1/ 20، جم )، الجامع لاحكام القرآن قرطبی (15/ 321، جم ) و روح المعانی آلوسی (1/ 82، جم ) ديده میشود. برجستهترين عامل شذوذ قرائت ابن سميفع كه مورد تأكيد مقريان مختلف قرار گرفته، ضعف سند آن است (نک : ابن جزری، همانجا؛ همو، النشر، 1/ 16). از ظاهر عبارت منقول از ابوعمرودانی همچنين برمیآيد كه قرائت ابن سميفع موقوف بوده و اتصال آن به پيامبر (ص) روشن نشده است (نک : ابنحجر، 5/ 193؛ قس: ذهبی، 3/ 575)، ولی چنانكه ذكر شد ابوالعلاء قرائت او را طبق برخی اقوال مأخوذ از طاووس و قرائت اين يك را مأخوذ از ابن عباس میداند (نک : ابن جزری، غاية، همانجا). بجز مشكل سند، قرائت ابن سميفع عامل ديگر شذوذ، يعنی مخالفت با عربيت، را نيز در مواردی داراست. قرائت «كأسوتهم» به جای «كِسوتهم» (مائده / 5/ 89)، «الأمّی» به جای «الاُمّی» (اعراف/ 7/ 157) و «فَعَلَّهُ» به جای «فَعَلَه» (انبياء/ 21/ 63) از موارد ناسازگاری قرائت وی با نحو و لغت مشهور عربی است (برای اين سه مورد و موارد متعدد ديگر، نک : ابن خالويه، 34، 46، 92، جم ). مواردی نيز در قرائت او يافت میشود كه با لهجۀ يمنی موافقت دارد، از جمله ابن سميفع در آيۀ الانبياء (21/ 98) «حَصَبُ» را «حَضَب» قرائت كرده (نک : ابن خالويه، 93) كه لغويين آن را لغت اهل يمن دانستهاند (جوهری، 1/ 113؛ طبری، 17/ 74)، ولی بايد توجه داشت كه اين قرائت در برخی روايات به ابن عباس نيز نسبت داده شده است (نک : طبری، ابن خالويه، همانجاها). با توجه به آنچه كه ذكر شد، مشكل بتوان درك كرد چرا عبدالرحمن اعرج، ابن سميفع را از فصيحترين مردم عرب شمرده است (ابن جزری، همانجا). مخالفت با رسمالخط مصحف، عامل ديگری كه میتواند موجب شذوذ يك قرائت باشد، به طور بارز در قرائت او ديده نمیشود. علاوه بر آنچه ذكر شد، گاه عدول ابن سميفع از قرائت مشهور باعث شده تا تركيب نحوی جمله و در نتيجه مفهوم آن تغيير اساسی كند، به عنوان مثال او در سورۀ رعد (13/ 43) عبارت « ... و مَن عِندَه عِلمُ الكتابِ» را به صورت « ... و مِن عندِه عُلِمَ الكتابُ» خوانده است (ابن خالويه، 67). شايد وجود همين قبيل نكات در قرائت او، ابن جزری را بر آن داشته است كه بگويد حتی اگر ضعف سندی قرائت او ناديده گرفته شود، عدول وی از قرائات مشهور را نمیتوان ناديده گرفت (ابن جزری، همانجا).
مآخذ: آلوسی، محمود، روح المعانی، قاهره، ادارة الطباعة المنيرية؛ ابناثير، علی بن محمد، اسد الغابة، قاهره، 1285 ق؛ ابنجزری، محمد بن محمد، غاية النهاية، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1351 ق/ 1932 م؛ همو، النشر، به كوشش علی محمد الضباع، قاهره، كتابخانۀ مصطفی محمد؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان الميزان، حيدرآباد دكن، 1329-1331 ق؛ ابن خالويه، حسين بن احمد، المختصر فی شواذ القرآن، به كوشش گ. برگشتر سر، قاهره، 1934 م؛ ابن نديم، الفهرست؛ ابوحيان اندلسی، محمد بن یوسف، البحر المحيط، قاهره، 1329 ق؛ جوهری، اسماعيل بن حماد، الصحاح، به كوشش احمد عبدالغفور عطار، قاهره، 1376 ق/ 1956 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، ميزان الاعتدال، به كوشش علی محمد البجاوی، قاهره، 1382 ق/ 1963 م؛ طبری، تفسير؛ عبدالقادر بافقيه، محمد، تاريخ اليمن القديم، بيروت، 1985 م؛ فيروزآبادی، محمد ابن یعقوب، القاموسالمحيط، قاهره، 1330 ق؛ قرآن مجيد؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحكام القرآن، قاهره، 1386 ق/ 1966 م؛ مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسيم، به كوشش م. ی. دخويه، ليدن، 1906 م؛ نيز:
Pretzl, O., «Die Wissenschaft der Koranlesung», Islamica, VI, 1934. احمد پاكتچی