responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 92

ابن رضوان، ابوالحسن


نویسنده (ها) :
یوسف رحیم لو
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِبْنِ رِضْوان، ابوالحسن علی بن رضوان بن علی بن جعفر، منجم، پزشك و فیلسوف مصری (د پس از 459 ق/ 1067 م). او خود در شرح المقالات الاربع تاریخ تولد خود را در 356 یزدگردی (377 ق) یاد كرده است (مشكوة، 3(2)/ 863). بیشترین آگاهی را دربارۀ ابن رضوان، ابن ابی اصیبعه به نقل از نوشته‌ای از خود او به دست داده است: او در جیزۀ مصر به دنیا آمد و از 6 سالگی در زادگاه خود به تحصیل پرداخت و در 10 سالگی برای ادامۀ دانش‌آموزی به قاهرۀ قدیم رفت و در 14 سالگی به یادگیری پزشكی و فلسفه پرداخت، اما نتوانست این مرحله را به آسانی به پایان برد، زیرا مایۀ كافی برای خرج در این راه نداشت (2/ 99). پدرش كه نانوایی از مردم جیزه بود (همو، 2/ 101) و نیز مادرش تقریباً در جوانی درگذشتند (شاخت، 50). او ابتدا برای گذران زندگی در كوی و برزن به طالع‌بینی پرداخت، سپس به طبابت روی آورد و در 32 سالگی پزشكی نامور شد (ابن‌قفطی، 288؛ ابن ابی اصیبعه، 2/ 100). ابن رضوان در حدود 30 سالگی ازدواج كرد و فرزندانش در خردسالی درگذشتند (شاخت، 51). انگیزۀ او در تحصیل پزشكی این بود كه آن را فنی شایسته و تالی فلسفه می‌دانست و از دلالات نجومی زایچه‌اش آن را پیشۀ آیندۀ خود می‌یافت (ابن ابی اصیبعه، 2/ 99). آوازۀ طبابتش او را به خدمت الحاكم، خلیفۀ فاطمی كشاند كه بر اطبای مصرش ریاست داد (همو، 2/ 101) و در روزگار مستنصر به‌عنوان دانشمند مصر شناخته شده بود (ابن قفطی، همانجا). لحن او در سرگذشت نامۀ خود در مورد این دوره از زندگانیش حاكی از رضایت خاطر و آسایش است. او برای حفظ این وضع مطلوب برنامۀ روزانه‌ای جهت خود ترتیب داد كه هر سال متناسب با بالارفتن سن در آن تجدید نظر می‌كرد: طبابت، ورزش، استراحت، غذا خوردن، رسیدگی به سلامت خود و رفع نیازهای خانه و خانواده، و این‌همه با رعایت جانب اعتدال و با خصالی پسندیده (ابن ابی اصیبعه، 2/ 100). او به سیر و سفر علاقه‌ای نداشت و برای معالجۀ بیماران متشخّص سفر نكرد و حتی به نواحی نزدیك قاهره هم نرفت (دانشنامه). از جزئیات زندگی او در دورۀ پس از نگارش زندگی‌نامۀ خود آگاهی نداریم. گویا در اواخر عمر به اختلال مشاعر مبتلا شد و علتش آن بوده است كه در سالهای گرانی و قحطی (445 و 447 ق) دختری یتیم را به فرزندی برداشت و بزرگ كرد. روزی كه خانه خالی بود، دختر چیزهای گرانبها و نیز طلا به بهای نزدیك به 000‘20 دینار برگرفت و فرار كرد و جست‌وجوها به جایی نرسید. از آنگاه حال ابن رضوان دگرگون شد (ابن ابی اصیبعه، 2/ 101) و پس از چند سالی در حدود 80 سالگی درگذشت (لكلرك، I/ 527).
چگونگی تحصیل ابن‌رضوان یكی از نمونه‌های اراده و پایداری است. او دانش پزشكی را نزد استادان فن نیاموخت و ناگزیر شد این علم و فن را از راه مطالعه در كتابهای مربوط فرا گیرد و منابع نشان نمی‌دهند كه وی در این باب نزد كسی شاگردی كرده باشد (ابن ابی اصیبعه، همانجا). ابوكثیر افرائیم بن الزفّان یهودی، از پزشكان معروف مصر، از ارجمندترین شاگردان ابن رضوان در طب بود (همو، 2/ 105-106). امیر محمود الدوله ابوالوفاء مبشّر بن فاتك، از امیران بزرگ و دانشمند مصر نیز از محضر ابن رضوان بهره‌مند شده است (همو، 2/ 98- 99).
كیفیت تحصیل ابن رضوان می‌تواند تا حدی بیانگر رفتار و مرتبۀ علمی او و داوری دانشمندان همزمانش دربارۀ او باشد. نوشته‌های دانشمندان یونانی در طب و نجوم مهم‌ترین منبع آگاهیهای او در این فنون بود. ابن رضوان خود بسیاری از این نوشته‌ها را شرح و تفسیر كرده است. او نوشته‌های پزشكان دورۀ اسلامی را نیز می‌خواند و غالباً بر آنها اشكال می‌كرد، از جملۀ آن پزشكان حنین بن اسحاق، عبدالله بن طیب بغدادی و محمد بن زكریای رازی بودند. او ادعا كرده كه رازی كتاب جالینوس را درست نفهمیده است (محقق، 358) و در ردّ نظریات رازی در فلسفۀ الهی كتاب فی الرّدّ علی الرازی فی العلم الالهی و اثبات الرسل را تألیف كرد (صفا، 177- 178) و نیز بر نوشته‌های ابن جزّار قیروانی اشكال گرفت ( دانشنامه). ابن رضوان با بسیاری از پزشكان معاصر خود از دور و نزدیك مكاتبه و مناظره داشت. از آن جمله بود جورجیس بن یوحنا معروف به یَبْرودی دمشقی (د 427 ق/ 1035 م) طبیب سریانی الاصل، از شاگردان ابن طیب، كه در مصر با ابن‌رضوان دیدار و در مسائل پزشكی با او مناظره و مناقشه كرد (قطایه، 270). در كشمكش علمی ابن رضوان با دیگر دانشمندان به نظر می‌رسد كه در یك سو وی دانشمندی است كه خود را تعلیم یافته از نوشته‌های استادان مشهور یونانی می‌داند و بر هر نظری كه در چشم او با آرای آنان ناسازگار باشد، می‌نازد، و در سوی دیگر عالمانی بهره‌مند از همان منبع، اما با واسطۀ استادان متأخر و معاصر هستند كه گاه در گفته‌های پیشینیان چون و چرا می‌كنند. ابن رضوان در برابر جریان ضدّ ارسطویی زمان خود در دفاع از او كتابی نوشت با عنوان الانتصار لارسطو طالیس ... . انتقادهای ابن رضوان از نظریات حنین بن اسحاق و ابن طیب از موجبات تألیف ردیه‌ای شد كه مختار بن حسن معروف به ابن بطلان مسیحی شاگرد ابن طیب بر او نوشت (ابن قفطی، 195-207). مناقشۀ ابن‌رضوان با ابن‌بطلان به صورت ردیه‌های متقابل، سرانجام طبیب اخیر را پس از 3 سال اقامت در مصر وادار به ترك آن دیار كرد (قطایه، 270، 271). ردیه‌نویسی آن دو پس از انتقال ابن بطلان باز هم ادامه داشت (ابن قفطی، 195). قسمتی از پاسخ ابن‌بطلان بر ابن‌رضوان متوجه ردّ ادعاهای او در «برتری آموزش از طریق كتاب» بر «آموزش از طریق استادان» است (همو، 196، 197).
ابن‌قفطی او را مؤلفی غیرمحقق و بعضی آرای او را خنده‌آور خوانده است (ص 288). ابن ابی اصیبعه با آنكه او را در بحث تندخو و بدزبان دانسته (2/ 101)، اما در طب و حكمت و شاخه‌های مربوط بدان او را برتر از ابن‌بطلان ارزیابی كرده است (1/ 242). محققان زمانهای اخیر در مجموع، شخصیت او را مثبت ارزیابی كرده‌اند. او گرچه به مرتبۀ بسیار والایی نرسید، اما باید دانست كه از سطحی بسیار پایین شروع كرد (لكلرك، I/ 525). گفتۀ خود او در مورد زندگی شخصی و درونیش و در شرایط یك پزشك موفق او را مردی میانه‌رو، نیك سیرت، آگاه و عالمی عامل نشان می‌دهد (ابن ابی اصیبعه، 2/ 100، 102-103).

آثار

نوشته‌های منسوب به ابن رضوان او را دانشمندی پركار می‌شناساند. از لحاظ كیفیت، آثار او را خالی از اصالت و ابتكار و در درجۀ دوم اهمیت دانسته‌اند (لكلرك، I/ 528). نوشته‌های اوعمدتاً مربوط به پزشكی و ‌اندكی در حكمت و ریاضی است. كامل‌ترین فهرست آثار او را ابن ابی اصیبعه با نزدیك به 100 عنوان آورده است (2/ 103-105). بیشتر این نوشته‌ها رساله‌هایی كوتاه و تعلیقاتی ناتمام یا پاسخها و ردیه‌هایی است كه ابن رضوان به پرسشها و آرای بعضی علمای درگذشته یا معاصر نوشته و تعدادی هم شرح و تعلیقات اوست بر كتابهای بقراط و جالینوس و دیگر حاكمان یونان. همۀ آثار یاد شده در فهرست ابن‌ابی‌اصیبعه اكنون شناخته نیست. تعدادی از آنها چاپ و به زبانهای اروپایی ترجمه شده و بعضی دیگر به صورت دست نوشته در كتابخانه‌های مختلف موجود است.

الف ـ آثار شناخته شدۀ او در طب

1. الاصول فی الطب، به عبری ترجمۀ شده است (GAL, I/ 637)؛ جامعه، 5(2)/ 258)؛ 2. انتزاعات شروح جالینوس لكتب ابقراط (ابن ابی اصیبعه، 2/ 104). شروح مربوط به قسمت نخست «طبیعة الانسان» را لاینز به انگلیسی ترجمه و منتشر كرده است (نک‌ : مآخذ همین مقاله)؛ 3. تفسیر ناموس الطب لابقراط (ملی تبریز، 3/ 1128-1130)؛ 4. جواب لمسائل فی لبن الاتن سأله ایاها یهود ابن سعادة (پرچ، IV/ 71)؛ 5. جواب لمسائل فی النبض وصل الیه من الشام یا اجوبة مسائل (ابن بطلان) فی النبض (احسان اوغلی، 300)؛ 6. جوابه عما شرح له من حال علیل به علة الفالج فی شقّه الایسر (پرچ، همانجا). این نوشته احتمالاً همان است كه با نام مقالة فی علّة الفالج هم ذكر شده است (احسان اوغلی، 301)؛ 7. رسالة فی دفع مضار الابدان بأرض مصر، در 15 فصل (نک‌ : خدیویه، 6/ 15؛ دانشنامه). مایر هوف گزارشی از این اثر به انجمن فیزیك و طب آلمان ارائه و ترجمۀ فصل ششم این رساله را در مجلۀ ایزیس منتشر كرده است (سارتن، I/ 287؛ نیز نک‌ : GAL, S, I/ 886). برای نسخه‌های آن در مصر و عراق به جامعه (5(2)/ 258) رجوع شود؛ 8. رسالة فی علاج صبی حدث به المرض الأسود المسمّی بداءِ الفیل و داءِ الاسد (احسان اوغلی، همانجا)؛ 9. رسالة فی اجوبة مسائل سأل عنها ابوالطیب ازهر ابن النعمان فی الاورام (همانجا)؛ 10. شرح الصناعة الصغیرة لجالینوس، كه به لاتین ترجمه و در 1496 م در ونیز و بعد مكرر چاپ شده است. از این شرح ترجمه‌ای به عبری وجود دارد (GAL, I/ 637-638)؛ 11. شرح كتاب جالینوس الی اغلوقن فی التأتی لشفاءِ الامراض (ششن، 2/ 238)؛ 12. فیما یجب علی الرئیس الفاضل من مصالح بدنه و ادب طبیبه و قهرمانه (پرچ، همانجا). این رساله در فهرست ابن ابی اصیبعه نقل نشده است؛ 13. فصل من كلامه فی القوی الطبیعیة (احسان اوغلی، همانجا؛ منجد، 5/ 101)؛ 14. كفایة الطبیب فیما صحّ لدی من التجاریب. در فهرست ابن‌ابی‌اصیبعه نیامده، موضوع آن شناسایی از طریق نبض و آزمایش ادرار است (پرچ، GAL, I/ 697;
IV/ 2
)؛ 15. مقالة فی ادوار الحمیات (پرچ،IV/ 72)؛ 16. مقالة فی ان كل واحد من الاعضاءِ یتغذی به من الخلط المشاكل (همو، IV/ 71؛ احسان اوغلی، همانجا)؛ 17. مقالة فی التطرق بالطب الی السعادة (همانجا؛ ششن، 2/ 238- 239)؛ 18. مقالة فی شرف الطب (احسان اوغلی، همانجا؛ جامعه، 5(2)/ 258)؛ 19. مقالة فی الطریق الی احصاءِ عدد الحمیات (پرچ، همانجا)؛ 20. مقالة فی الشعیر و ما یعمل الّفها لأبی زكریا یهود ابن سعادة الطبیب (همو، IV/ 71)؛ 21. مقالة فی مزاج السكر (همانجا)؛ 22. النافع فی كیفیة تعلیم صناعة الطب، حاوی اطلاعات وسیع ابن رضوان از نوشته‌های پزشكان یونانی و اعتماد و اعتقاد او به آنان است. ایرادهای او بر رازی در این كتاب مطرح شده است. قسمتی از این موضوع كتاب در مقدمة اثر مشترك شاخت ــ مایر هوف آمده است ( GAL, S, I/ 886؛ محقق، 358) برای نسخه‌های آن رجوع شود به جامعه (5(2)/ 258؛ لاینز، 181)؛ 23. جز اینها ابن‌رضوان مقالاتی در ردّ بر ابن بطلان نوشته است كه ابن ابی اصیبعه هفت مقاله در این مورد به او نسبت داده است. سه مقاله از این جمله را شاخت و مایرهوف در جزءِ خمس رسائل ابن بطلان و ابن رضوان به انگلیسی ترجمه و در 1937 م در قاهره منتشر كرده‌اند. برای نسخه‌های مقالات ابن رضوان رجوع شود به صفا (322-323).

ب ـ مهم‌ترین اثر او در ریاضی و نجوم

شرح المقالات الاربع فی القضایا بالنجوم. ابن‌رضوان در دیباچۀ این شرح تردید ابومعشر بلخی را در انتساب المقالات الاربع به بطلمیوس رد كرده و معتقد است آنچه در این نوشته آمده است با بیان بطلمیوس در مجسطی و آثار دیگرش همخوانی دارد. صحت این انتساب بعدها به وسیلۀ دانشمندان اروپایی ثابت شده است (نالینو، 217- 218). این شرح به لاتین ترجمه و در سالهای 1493 و 1519 م در ونیز و پس از آن مجدداً طبع شده است (سوتر، 104). متن عربی كتاب هنوز چاپ نشده است. نسخه‌هایی از آن در برخی از كتابخانه‌ها موجود است (همانجا؛ GAL, I/ 638؛ مشكوة، 3(2)/ 862-863؛ شورا، 14/ 282-283). اشتاین اشنایدر قسمتی از این شرح را چاپ كرده است (شاخت، 50). شرح المقالات به تركی هم ترجمه شده است ( دانشنامه).

ج ـ آثار او در حكمت و ادیان

1. مقالة فی بعث نبوة محمد صلی الله علیه و سلم من التوراة و الفلسفة (اشتاین اشنایدر، 98)؛ 2. مقالة فی حدث العالم یا دلیل موجز علی حدث العالم (كیورتن، II/ 209)؛ 3. مقالة فی الرد علی افرائیم و ابن زرعة فی اختلاف الملل (اشتاین اشنایدر، 96)؛ 4. مقالة فی سیرته، زندگی‌نامه‌ای است كه خود ابن رضوان در آستانۀ 60 سالگی نوشته است (پرچ، IV/ 71-72).

مآخذ

ابن ابی اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، به كوشش ماكس مولر، قاهره، 1299 ق/ 1882 م؛
ابن‌قفطی، علی بن یوسف، تاریخ الحكماء، قاهره، 1326 ق؛
احسان اوغلی، اكمل‌الدین، فهرس مخطوطات الطب الاسلامی، آنكارا، 1404 ق/ 1984 م؛
جامعه، خطی؛
خدیویه، فهرست؛
دانشنامه؛
ششن، رمضان، نوادر المخطوطات العربیة، بیروت،1400 ق/ 1980 م؛
شورا، خطی؛
صفا، ذبیح‌الله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تهران، 1346 ش؛
قطایه، سلمان، «الخلاف بین طبیبین عربیین المختار بن بطلان و علی بن رضوان»، ابحاث المؤتمر السنوی الثانی للجمعیة السوریة لتاریخ العلوم، حلب، 1979 م؛
محقق، مهدی، فیلسوف ری محمد بن زكریای رازی، تهران، 1353 ش؛
مشكوة، خطی؛
منجد، صلاح‌الدین، معجم المخطوطات المطبوعة 1975-1980؛
بیروت، 1982 م؛
ملی تبریز، خطی؛
نالینو، كارلو، علم الفلك، رم، 1911 م؛
نیز:

Cureton, W., Catalogus codicum manuscriptorum orientalium, London, 1852;
GAL;
GAL, S;
Leclerc, L., Histoire de la médecine arabe, New York, 1971;
Lyons, M. C., «On the Natur of Man», Al-Andalus, Madrid, 1965, vol. XXX;
Pertsch W., Die orientalischen Handschriften, Gotha, 1883;
Sarton. G., «Selected Bibliography of Introduction ... », Introduction to the History of Science, Tehran, 1975;
Steinschneider, M., Polemische und apologetishe Literature in arabischer Sprache, Hildesheim, 1966;
Schacht, J. and Meyerhof, M., The Medico-Philosophical Controversy bewieen Ibn Butlan of Baghdad and Ibn Ridwan of Cairo, Cairo, 1937;
Suter, H., Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke, Leipzig, 1900.

یوسف رحیم‌لو

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست