responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 452

حوا و حیه


نویسنده (ها) :
حنیف قلندری
آخرین بروز رسانی :
یکشنبه 10 آذر 1398
تاریخچه مقاله

حَوّا وَ حَیّه، دو صورت فلکی مجاور در شمال دائرةالبروج که، به سبب پیوستگیِ آنها، در فهرستهای ستارگان آنها را یک صورت تصور کرده‌اند و به دنبال یکدیگر آورده‌اند. برخی از اقوام پیشین مانند سغدیان و خوارزمیان نیز این دو را یک صورت در نظر می‌گرفته‌اند (آلن، 297). در این صورت حوا (مار افسای) به صورت مردی ایستاده تصور می‌شود که با دو دست خود بدن ماری (حیة الحواء) را گرفته است (بیرونی، التفهیم، 92؛ صوفی، 125).
آلن در افسانه‌های یونانی، موارد متعددی را یافته که چگونگی ترسیم این صورت را می‌توان با آنها توجیه کرد، اما معمول‌ترین آنها آن است که این صورت را نشان آسکلپیوس خدای پزشکی و درمان دانسته‌اند، که پرستش او با مار، به عنوان نماد احتیاط و خرد و نیز قدرت یافتن گیاهان شفابخش، ارتباط داشت. در اساطیر یونانی آسکلپیوس، فرزند آپولو، قدرت آن را داشت که مردگان را زنده کند، از این رو خدایِ سرزمین مردگان از ادامۀ کار او ترسید و با تندری او را از میان برداشت و در میان آسمان جای داد (ص 298-299).
در فهرستهای قدیمی ستارگان، برای حوا 29 ستاره ــ 24 ستاره داخل صورت و 5 ستاره خارج از صورت ــ و برای حیه 18 ستاره که همه در داخل صورت‌اند، ذکر شده است. اقدار این ستارگان از 3 تا 5 متغیر است و قدرهایی که صوفی ذکر کرده، در 5 مورد با قدرهایی که بطلیموس اندازه‌گیری کرده، متفاوت است (بطلمیوس، 354-356؛ صوفی، 139-141، نیز نک‌ : ترجمه، 96- 98؛ قس: بیرونی، القانون ... ، 3/ 1041-1045).
اعراب ستارۀ چهارم واقع بر گردن مار، ستارۀ سوم میان چشم و گوش آن و ستارگانی واقع بر کتف و آرنج و بازوی صورت فلکی جاثی على رکبتیه (ه‌ م) را «نَسَق شامی»، و ستاره‌های هفتم تا دوازدهم حیه به اضافۀ ستارۀ هفتم و هشتم و 4 ستارۀ واقع بر پای حوا را «نسق یمانی» می‌خواندند. سبب این نام‌گذاری محل غروب این دو گروه ستاره بود (صوفی، 134-135، ترجمه، 93-94). ایشان فاصلۀ میان دو نسق را روضه می‌نامیدند و ستارگان واقع در روضه را «اغنام» (گوسفندان) می‌خواندند و ستارۀ سر حوا (رأس الحوا) را با نام «راعی»، به معنای شبان، می‌شناختند و دو ستارۀ «رأس الجاثی» (نک‌ : ه‌ د، جاثی) و ستارۀ هشتم از حوا را «کلب راعی» می‌نامیدند (همانجاها).
از میان ستارگان این دو صورت دو ستارۀ «رأس الحوا» و «عنق الحیة»، که نورانی‌ترین ستاره‌های دو صورت‌اند، بر اسطرلاب نقش می‌شده‌اند (صوفی، 125، 131).
برخی از نامهای عربی این صورتها به زبانهای اروپایی راه یافته است، ازجمله «رأس الحوا» به صورت Ras Alhague، «عنق الحیة» به صورت Unukalhai و «کلب راعی» به صورت Ceblrai در آمده است (کونیچ، 153, 196, 217).

مآخذ

بیرونی، التفهیم، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، 1352 ش؛
همو، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، 1375 ق/ 1956 م؛
صوفی، عبدالرحمان، صور الکواکب، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1405 ق/ 1986 م؛
همان، ترجمۀ کهن فارسی نصیرالدین طوسی، به کوشش معزالدین مهدوی، تهران، 1384 ش؛
نیز:

Allen, R. H., Star Names, Their Lore and Meaning, New York, 1963;
Kunitzsch, P., Arabischen Sternnamen in Europa, Wiesbaden, 1959;
Ptolemy, The Almagest, tr. and ed. G. J. Toomer, London, 1984.

حنیف قلندری

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست