responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 321

ابوالحکم مغربی


نویسنده (ها) :
ابوالحسن دیانت
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَبوالْحَكَمِ مَغْربی، عبیدالله بن مظفر بن عبدالله بن محمد باهلی (486-4 ذیقعدۀ 549 ق / 1093-10 ژانویۀ 1155 م)، پزشك شاعر و موسیقی‌دان. وی در المریۀ اندلس دیده به جهان گشود (ابن نجار، 2 / 148؛ مقری، 2 / 637؛ فارمر، 223) و به همین جهت به مغربی شهرت یافت، اما ابن خلكان اصل او را از المریه و زادگاهش را یمن دانسته است (ابن‌خلكان، 3 / 123، 125). اگرچه ابوالحكم در تمام رشته‌های علمی روزگار خود دست داشت، ولی تبحر و تخصص او در شعر و پزشكی بود (الگود، 174). در موسیقی علمی و نظری نیز اطلاعاتی داشت و از استعداد بسیاری در این زمینه برخوردار بود و از آلات موسیقی به نواختن عود می‌پرداخت (ابن ابی اصیبعه، 2 / 144؛ فارمر، 182). وی شاعری شوخ طبع و هزل‌گو بود و در این كار افراط می‌كرد (ابن خلكان، 3 / 123، 124)، چنانكه دوستان و شاعران زمان خود را به هجو می‌آزرد و قبل از فوتشان، كتیبه‌هایی با عباراتی زشت به عنوان نوشتۀ سنگ قبر آنان می‌ساخت (الگود، همانجا). در 516 ق / 1122 م و نیز در 518 ق به حج رفت، سپس به دمشق و از آنجا به صعید و مصر و اسكندریه سفر كرد (ابن‌نجار، همانجا؛ مقری، 2 / 638). آنگاه به بغداد رفت و در مدرسه‌ای كه خود در آنجا تأسیس كرد، به تعلیم كودكان پرداخت (ابن‌خلكان، 3 / 123؛ فارمر، 405). ابوالحكم مدتی در بغداد ناشناخته ماند، تا اینكه ملاقات تصادفی یكی از امرای دولت با او و آگاهی از مراتب علمی وی باعث اشتهار او گردید.آنگاه به مجلس عزیز ابونصر احمد بن محمد اصفهانی راه یافت و به پایمردی او در بیمارستان سیار سپاه سلطان محمود بن ملكشاه سلجوقی كه 40 شتر وسایل آن را حمل می‌كرد، به كار مشغول شد (ابن نجار، همانجا؛ قفطی، 404، 405).
ابوالحكم به شرابخواری، هزل و لهو و لعب علاقۀ بسیار داشت (ابن ابی‌اصیبعه، همانجا) و شاید به همین سبب بود كه مقام و منزلت خود را در بغداد از دست داد و به دمشق رفت و در آنجا ریاست بیمارستانی را به عهده گرفت، اما همین كارها سبب شد كه آنجا نیز به تدریج از سمتهای خود بركنار گردد، تا سرانجام به داروخانه‌داری تنزل مقام یافت (الگود، همانجا). وی در اواخر عمر عزلت گزید و در دكانی كه در حبرون داشت، نشست و به تأمین معیشت از راه معالجۀ بیماران و فروش دارو اكتفا كرد (ابن ابی اصیبعه، همانجا، خلیلی، 1 / 234). ابوالحكم سرانجام در دمشق درگذشت و در باب فرادیس به خاك سپرده شد (مقری، همانجا).

آثـار

وی دیوان شعری با عنوان نهج الوضاعة لاولی الخلاعة (همانجا؛ زركلی، 4 / 198؛ كحاله، 6 / 246-247) داشته كه ظاهراً از میان رفته است. این دیوان كه مطالب جدی و هزل‌آمیز در آن به هم آمیخته و سرشار از مطایبات ادبی و فكاهی بوده، به وسیلۀ پسرش ابوالمجد محمد ملقب به افضل‌الدوله شرح شده بوده است (مقری، همانجا؛نك‌ : شكر، 3 / 273). اشعار او به صورت پراكنده در آثار برخی از نویسندگان بعدی نیز آمده است (مثلاً ابن‌ابی‌اصیبعه، 2 / 144-155). ابن ابی اصیبعه (2 / 149-151) قطعه شعری از وی با عنوان «معرّة البیت» نقل كرده كه نسخه‌ای خطی از آن در كتابخانۀ برلین، به شمارۀ (3)8157 موجود است (GAL, I / 321). این قطعه شعر مقصوره‌ای است هزلیه، شبیه مقصورۀ ابن‌درید (خلیلی، 1 / 233؛ بغدادی، 1 / 456).
آثار دیگری نیز از وی یاد كرده‌اند كه اینك هیچ كدام در دست نیست: 1. حافظ الصحة، به نام عزالدین ابوحامد اصفهانی (بغدادی، همانجا)؛ 2. رساله‌ای در امراض صدری (فیلسوف‌الدوله، 1 / 112)؛ 3. رساله‌ای برای اطبای بیمارستان ( نامۀ دانشوران، 5 / 28)؛ 4. شرح حقیقة البرء جالینوس (فیلسوف‌الدوله، همانجا)؛ 5. مرثیه‌ای دربارۀ عمادالدین زنگی بن آقسنقر اتابك كه در آن مطالب جدّ و هزل به هم آمیخته است (ابن خلكان، 3 / 125).

مآخذ

ابن ابی اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، به كوشش اوگوست مولر، قاهره، 1299 ق / 1882 م؛
ابن خلكان، وفیات؛
ابن نجار، محمد بن محمود، ذیل تاریخ بغداد، به كوشش قیصر نوح، بیروت، دارالكتب العلمیة، بغدادی، هدیه؛
خلیلی، محمد، معجم ادباء الاطباء، نجف، 1365 ق / 1964 م؛
زركلی، اعلام؛
شكر، شاكر هادی، الحیوان فی الادب العربی، بیروت، مكتبة النهضة العربیة؛
فارمر، هنری جورج، تاریخ موسیقی خاور زمین، ترجمۀ بهزاد باشی، تهران، 1366 ش؛
فیلسوف الدوله، عبدالحسین، مطرح الانظار، تبریز، 1334 ق / 1916 م؛
قفطی، علی بن یوسف، تاربخ الحكماء، به كوشش یولیوس لیپرت، لایپزیك، 1903 م؛
كحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛
مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1388 ق / 1968 م؛
نامۀ دانشوران ناصری، قم، دارالفكر؛
نیز:

Elgood, Cyril, A Medical History of Persia and the Eastern Caliphate, London, 1979;
Farmer, H. G., A History of Arabian Music, London, 1967;
GAL.

ابوالحسن دیانت

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 321
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست