responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 300

ابن یونس، کمال الدین


نویسنده (ها) :
سید جعفر سجادی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِبْنِ یونُس، کمال‌الدین ابوعمران (ابوالفتح) موسی بن یونس بن محمد بن منعه (5 صفر 551-14 شعبان 639 ق / 30 مارس 1156-17 فوریۀ 1242 م)، فقیه شافعی، اصولی، منطقی، طبیب و ریاضی‌دان، ابن‌یونس در موصل‌زاده شد و تا 20 سالگی که در آنجا می‌زیست، نزد پدرش ابوالفضل یونس، فقیه و مدرس مشهور موصل، فقه و حدیث خواند و ادبیات را نزد ابوبکر یحیی بن سعدون قرطبی فرا گرفت (منذری، 3 / 583-584). در 571 ق / 1175 م به نظامیۀ بغداد رفت و نزد ابوالبرکات انباری و سدید سلماسی، معید نظامیه، فقه و اصول و خلاف خواند، سپس به موصل بازگشت و پس از درگذشت پدرش (6 محرم 576)، در مسجد امیر زین‌الدین صاحب موصل به تدریس مشغول شد (ابن‌خلکان، 5 / 311، 7 / 255). در عین حال نزد شرف‌الدین طوسی به آموزش ریاضیات پرداخت (همو، 5 / 314؛ راشد، 1 / 9). خود وی در حاشیۀ کتاب اقلیدس نوشته که این کتاب را نزد شرف‌الدین طوسی خوانده و تاریخ 576 ق را در پایان آن ذکر کرده است (سبکی، 8 / 386). پس از مرگ برادرش عمادالدین (608 ق) به جای وی به ریاست مدرسۀ علائیه، سپس به ریاست مدرسۀ قاهریه که تازه تأسیس شده بود و نیز از 620 ق / 1223 م به ریاست مدرسۀ بدریه منصوب شد و در این مدارس تدریس نیز می‌کرد (ابن‌خلکان، 5 / 316) و شاگردان بسیار برای کسب علم نزد او می‌شتافتند (منذری، 3 / 584).
ابن‌یونس تا پایان عمر به تدریس و تألیف اشتغال داشت و پس از درگذشت، پیکرش را در مقبرۀ خانوادگی در خارج باب العراق موصل به خاک سپردند (ابن‌خلکان، 5 / 317؛ قس: منذری، 3 / 583).
ابن‌یونس از دانشمندان ذوفنون و برجستۀ عصری بود که به تقریب، واپسین دورۀ شکوفایی علمی در تمدن اسلامی به شمار می‌رود. گفته‌اند که وی در 24 فن از جمله فقه مذاهب اسلام و ادیان دیگر چندان چیره‌دست بود که حتی حنفیان نزد او فقه حنفی می‌آموختند و یهودیان و مسیحیان در تفسیر تورات و انجیل به او مراجعه می‌کردند (ابن‌خلکان، 5 / 311-313). شاید همین معنی و نیز اشتغال به علوم عقلی و توجه بسیار به کیمیا که پس از 585 ق بدان پرداخت (ابن ابی اصیبعه، 2 / 204)، سبب شده باشد که او را به ضعف در دین و اعتقادات دینی متهم کنند (ذهبی، العبر، 3 / 237؛ یافعی، 4 / 103). ابن‌یونس همچنین در هندسه، هیأت، مخروطات، جبر و مقابله و موسیقی نظری، شهرتی بسزا داشت، چندانکه او را سلطان المهندسین نیز خوانده‌اند ( آلوارت، IV / 350). وی در استخراج وفق اعداد نیز روشهایی ویژه ابداع کرد (ابن‌خلکان، 5 / 312). شهرت و مهارتش در علوم ریاضی و نجوم از آن رو مایۀ شگفتی است که او در این دانشها از استادان متعدد بهره نبرده و چنین می‌نماید که نبوغ و علاقۀ شخصی خود او به مطالعۀ آثار ریاضی، در این شهرت و مهارت دخیل بوده است. وی نسبت به ابوالوفاء بوزجانیِ ریاضی‌دان ارادت تمام داشت و همواره به آثار او استناد می‌جست (همو، 5 / 167). برخی از نویسندگان او را در علم سیمیا نیز چیره‌دست دانسته و داستانهایی از کرامات و اعمال خارق عادت وی نقل کرده‌اند (ابن ابی اصیبعه، 1 / 306-307).
ابن‌خلکان که خود در 626 ق ابن‌یونس را در موصل دیده، از فضل و دانش او چیزها یاد کرده و خاطرنشان ساخته که در ذکر آنها راه مبالغه نپیموده است (5 / 314). وی بی‌آنکه نزد ابن‌یونس شاگردی کرده باشد، چنان تحت تأثیر او واقع شد که بنابر عهدی که با خود بست، وقتی پسرش درست یک قرن پس از تولد ابن‌یونس زاده شد، نام او را موسی نهاد (همو. 5 / 311، 317). ابن ابی اصیبعه نیز او را یگانۀ روزگار و «سید حکماء» خوانده است (1 / 306)، چنانکه ابن‌یونس به همۀ سؤالات نجومی که از سوی فرنگان (فردریک دوم فرمانروای سیسیل و آلمان) به نزد بدرالدین لؤلؤ امیر موصل فرستاده شده بود، پاسخ گفت (همو، 1 / 306، 307؛ قس: قزوینی، 463). وی شاگردان متعددی در منطق و ریاضیات و علوم دیگر تربیت کرد که برخی از آنها شهرتی یافتند. از آن میان می‌توان به اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری اشاره کردکه به هنگام شاگردی نزد ابن‌یونس، خود دانشمندی مشهور به‌شمار می‌رفت و معبد درس ابن‌یونس در مدرسۀ بدریه شد و همو بود که ابن‌ یونس را از غزالی برتر می‌دانست (ابن‌خلکان، 5 / 313؛ ذهبی، سیر، 23 / 86). همچنین باید به تقی‌الدین ابوعمرو بن صلاح، فقیه مشهور، علم‌الدین قیصر، معروف به تعاسیف (ابن‌خلکان، 5 / 314-316)، قاضی یوسف بن یاسین دقوقی (ابن‌مستوفی، 1 / 227)، حکیم ثاذری انطاکی یعقوبی مذهب (ابن‌عبری، 273) و قاضی جلال‌الدین بغدادی (ابن ابی اصیبعه، 1 / 306) اشاره کرد. ابن‌شاکر کتبی (1 / 110)، ابن‌خلکان را نیز از شاگردان ابن‌یونس دانسته است، اما در هیچ‌یک از منابع دیگر از این معنی یاد نشده، و ابن‌خلکان (5 / 311)، چنانکه گذشت، خود تصریح کرده که نزد ابن‌یونس شاگردی نکرده است. مجالس درس ابن‌یونس چندان پررونق بود که به رغم شهرت وی به سست اعتقادی، عالمان دین نیز در آن حضور می‌یافتند (همو، 5 / 316). ابن‌یونس در ادبیات نیز دستی قوی داشت و خود شعر می‌سرود (ابن ابی اصیبعه، 1 / 308؛ ابن‌فوطی، 149، 150) و آثار سیبویه و ابوعلی فارسی و زمخشری را می‌خواند و تاریخ و ایام عرب و اشعار بسیاری از برداشت (ابن‌خلکان، 5 / 312، 313).

آثـار

ابن ابی اصیبعه (همانجا) و ابن قاضی شهبه (2 / 95) آثاری در فقه، تفسیر، منطق، ریاضی و طب به ابن‌یونس نسبت داده‌اند که نشانی از آنها یافت نشده است؛ اما رساله‌ها و آثار دیگری در ریاضیات در دست است که آنها را جزء آثار ابن‌یونس برشمرده‌اند. آثاری که از اوست، یا به وی نسبت داده‌اند، اینهاست: اسرار السلطانیة، در نجوم (ابن ابی اصیبعه، همانجا)؛ کتابی در اصول (همانجا)؛ رسالة فی البرهان علی المقدمة التی اهملها ارشمیدس فی کتابه فی تسبیع الدائرة و کیفیة اتخاذ ذلک؛ رسالة فی بیان المقدمتین مهملتین البیان استعملها ابلونیوس فی اواخر المقالة الاولی من المخروطات. نسخه‌های دو رسالۀ اخیر در کتابخانۀ بادلیان موجود است (GAL, S, I / 859;
GAS, VII / 403
رسالة فی بیان انه لایمکن ان یوجد عددان مربعان فردان مجموعهما مربع، که نسخه‌ای از آن در برلین ( آلوارت، همانجا) و نسخه‌هایی در استانبول و پاریس نگهداری می‌شود (GAL, S، همانجا)؛ شرح الاعمال الهندسیة، که شرحی است بر رسالة فی مایحتاج الیه الصانع من اعمال الهندسیة اثر ابوالوفاء بوزجانی که ابن‌یونس آن را به نام صلاح‌الدین ایوبی نوشت. نسخه‌ای از این اثر در آستان قدس رضوی (آستان، 3 / 42) و نسخه‌ای دیگر در استانبول موجود است (GAL, S, I / 400)؛ شرح کتاب التنبیه اثر ابواسحاق شیرازی فقیه معروف و استاد نظامیۀ بغداد، در 2 جلد (ابن ابی اصیبعه، همانجا)؛ عیون المنطق (همانجا)؛ کشف المشکلات و ایضاح المعظلات، در تفسیر قرآن (همانجا)؛ لغز فی الحکمة (همانجا)؛ مفردات الفاظ القانون، در طب (همانجا)؛ رساله‌ای حاوی پرسشهایی که از ابن‌ یونس شده و پاسخهای آن. نسخه‌ای از آن در مجموعه‌ای در تبریز موجود است (نک‌ : مرکزی، شم‌ ‌670)؛ رساله‌ای حاوی پاسخ به پرسشهایی که از اندلس در 584 ق برای ابن یونس فرستادند (همانجا).

مآخذ

آستان قدس، فهرست؛
ابن ابی اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، به کوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299 ق / 1882 م؛
ابن‌خلکان وفیات؛
ابن‌شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارالثقافة؛
ابن عبری، گریگورویوس، تاریخ مختصر الدول، بیروت، 1958 م؛
ابن فوطی، عبدالرزاق، الحوادث الجامعة، بغداد، مکتب العربیة؛
ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، دارالکتب؛
ابن مستوفی، شرف‌الدین مبارک اربلی، تاریخ اربل، به کوشش سامی بن سید خماس الصقار، بغداد، 1980 م؛
ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛
همو، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛
راشد، رشدی، مقدمه بر المؤلفات الریاضیۀ شرف‌الدین طوسی، پاریس، 1986 م؛
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، 1324 ق؛
قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛
مرکزی، میکروفیلمها؛
منذری، عبدالعظیم بن عبدالقوی، التکلمة لوفیات النقلة، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1405 ق؛
یافعی، عبداللـه بن اسعد، مرآة الجنان، بیروت، 1390 ق؛
نیز:

Ahlward;
GAL, S;
GAS.

سیدجعفر سجادی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 300
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست