responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 283

اوزان و مقادیر


نویسنده (ها) :
احمد پاکتچی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اوزانْ وَ مَقادیر، اصطلاحی در تمدن اسلامی برای واحدهای اندازه‌گیری كمیتهای گوناگون. اندازه‌گیری حجم با پیمایش یا «كیل»، در گذشته، افزون بر مایعات، برای جامدات مانند غلات نیز استفاده می‌شده است. بر این پایه، در بحث از اوزان و مقادیر تاریخی، 3 كمیت وزن، حجم و طول به عنوان كمیتهای اساسی بررسی می‌شود. در منابع تاریخی، اطلاعات بسیاری دربارۀ نسبت واحدها به یكدیگر وجود دارد كه در صورت معلوم بودن هر یك، اندازۀ دیگری معلوم می‌شود؛ اما برای تعیین واحدهای پایه، به اسنادی ملموس و قابل اندازه‌گیری چون سكه، وزنه‌های شیشه‌ای و نظایر آن نیازمندیم. همچنین باید توجه داشت كه در مقایسه با واحدهای عرفی، واحدهای شرعی از ثبات قابل ملاحظه‌ای برخوردار بوده، و در سرزمینهای مختلف اسلامی به طور مشترك به كار می‌رفته‌اند.

واحدهای وزن

در سرزمینهای اسلامی، از دیرباز دو واحد «مثقال» با اصل سامی (نک‌ : گزنیوس، 1053-1054) و «درهم» با اصل یونانی دراخما به عنوان اصلی‌ترین واحدهای وزن به كار رفته‌اند. نسبت مثقال به درهم در منابع شرعی 10 به 7، و در كاربرد عرفی 3 به 2 است. براساس وزن دو نمونۀ عینی رطل امویان از 126 ق و سنگ شیشۀ یك قیراطی عصر عباسیِ مصر، برای درهم به عنوان واحد وزن، 125/ 3 گرم، و از آنجا برای مثقال شرعی، 464/ 4 گرم به دست می‌آید.
در جهان اسلام برای اندازه‌گیریهای دقیق‌تر از واحدهایی چون قیراط (24/ 1 مثقال)، شعیر یا گندم (¼ قیراط)، خردل (6/ 1 شعیر)، فلس ( 12/ 1 خردل) و فتیل ( 6/ 1 فلس یا 10000/ 1 گرم) استفاده می‌شد.
در ایران، واحدهای باستانی دانگ (پهلوی: dānag؛ معرب: دانق، 6/ 1 مثقال) و تسو (پهلوی: tasūg؛ معرب: طسوج، ¼ دانگ) نیز كاربرد داشت و به عنوان واحدی بزرگ‌تر از مثقال، باید از واحد هند و ایرانی سیر/ استیر (پهلوی: (stēr یاد كرد كه 40/ 1 من تبریز و برابر 24/ 74 گرم و اخیراً به طور رسمی 75 گرم است (هینتس، 33).
رایج‌ترین واحد میانه برای وزن، رطل (یونانی: لیترون)، برابر با 12 اوقیه است. در عرف حجاز در آستانۀ ظهور اسلام هر اوقیه برابر 40 درهم (پس هر رطل برابر 5/ 1 كیلوگرم) بود؛ اما در دورۀ عباسیان، به تدریج رطل بغداد (برابر با 7/ 4 128 یا 130 درهم معادل 78/ 401 یا 25/ 406 گرم) در مناطق مختلف از جمله حجاز رایج، و به عنوان رطل شرعی پذیرفته شد (همو، 27-28, 31, 34-35).
در ایران و بین‌النهرین واحد «من» نیز تداول داشته است.
متداول‌ترین مقیاس من در ایران، من تبریز برابر 3 كیلوگرم بوده كه تا امروز نیز كاربرد خود را حفظ كرده است. واحد كوچك‌تر آن چارك، برابر یك چهارم من (750 گرم) است. از میان واحدهای بزرگ توزین، قنطار، با اصل رومی، برابر 100 رطل از پیش از اسلام در میان اعراب به ویژه برای كمیت بزرگی از طلا به كار می‌رفته است (همو، 24؛ برای كاربرد قرآنی، نک‌ : آل عمران/ 3/ 75)؛ اما معمولاً برای اوزان كلان در عربستان واحد «حِمْل» (یك بار شتر، معمولاً حدود 250 كیلوگرم) و در ایران، «خروار» (یك بار خر» به كار می‌رفته است؛ هر خروار در سده‌های متقدم اسلامی در حدود 100 كیلوگرم بوده، و در اصلاحات غازان خان، معادل 3/ 83 تعیین شده است. امروزه هر خروار 300 كیلوگرم به شمار می‌آید (همو، 13-15).
واحد كلان دیگر «بُهار» است كه در دادوستدهای بندری تداول داشته، و در بنادری چون هرمز و مراكز تجارتی مرتبط با بندرها، چون لار و مكه به كار می‌رفته است و اندازۀ وزنی آن نسبت به جنس كالاها میان 207 تا 420 كیلوگرم است و ظاهراً اصل مصری دارد (ابوعبید، 4/ 164؛ كروم، 488؛ هینتس، 8-10).

واحدهای طول و سطح

اصلی‌ترین واحد اندازه‌گیری طول در سراسر جهان اسلام، «ذراع» (از ابتدای ساعد تا سرانگشتان) بوده است؛ از مهم‌ترین نمونه‌های آن ذراع سوداء برابر 04/ 54 سانتی‌متر، و ذراع شرعی برابر 875/ 49 سانتی‌متر است (همو، 60-61). در ایران واحدی به نام ذرع یا گز رواج داشته كه اندازۀ آن میان 94 تا 104 سانتی‌متر است. ذرع شرعی نیز 8/ 79 سانتی‌متر بوده است. واحدهای ریزتر طول، گره ( 16/ 1 ذرع) و اصبع یا انگشت (24/ 1 ذرع) است. وجب یا شبر، واحد خرد دیگری برای طول است (همو، 54, 62, 64).
برای سنجش مسافتهای طولانی واحدهایی چون میل، الهام گرفته از نشانه‌های میان راه برابر 4 هزار ذراع شرعی (ح 2 كمـ ) به كار می‌رفته است. فرسنگ یا فرسخ، واحدی ایرانی برابر با 3 میل است؛ نیز برید (4 فرسنگ) فاصله‌ای بود كه به طور متوسط پیكی در یك روز می‌پیمود (همو، 55, 62-63). اندازه‌گیری سطوح، ذرع مربع است؛ با این حال، واحدهای مستقلی نیز در دستگاههای اندازه‌گیری جهان اسلام برای اندازه‌گیری سطح واحدهایی مستقل از واحدهای طول، همچون جریب و قفیز نیز كاربرد داشته است. هر جریب شرعی 592‘1 مـ2، و هر قفیز 10/ 1 جریب بوده است (همو، 65-66).

واحدهای حجم

ایرانیان برخلاف اعراب در داد و ستد بیشتر روش توزین را بر اندازه‌گیری حجم ترجیح می‌نهاده‌اند، حتى در مواردی كه واحدهایی برای پیمایش غلات به كار می‌رفته، پیمایش صرفاً برای تسهیل اندازه‌گیری بوده است (نک‌ : رشیدالدین، 2/ 1465؛ هینتس، 49, 52).
دو واحد پیمایش صاع و مُدّ، در عصر نبوی در مدینه كاربردی وسیع داشته (نک‌ : بخاری، 2/ 225؛ مسلم، 2/ 994)، و پس از آن نیز در اندازه‌گیریهای شرعی، همواره پراهمیت بوده است. صاع شرعی، حجمی در حدود 2/ 4 لیتر داشته، و خود برابر 4 مد بوده است. گفتنی است كه اندازۀ صاع شرعی، میان مذاهب اسلامی، به خصوص میان مالكیان و حنفیان، محل اختلاف بوده است (فیومی، 1/ 415؛ هینتس، 45-47, 51).
واحد كُرّ كه از عصر بابلیان در بین‌النهرین كاربرد داشته، اصلاً واحدی برای پیمایش غلات بود و در عصر اسلامی، هر كر برابر 60 قفیز دانسته شده است. در منابع فقه شیعه، به خصوص كر در پیمایش آب مورد توجه قرار گرفته است (كلینی، 3/ 2-3؛ هینتس، 42-43).

نظارت بر اوزان و مقادیر

نظارت بر اندازه‌گیری همواره مورد توجه شریعت و نیز حكومتها بوده است. در جهان اسلام، نخستین تكیه‌ها بر ضرورت دقت ورزیدن در توزین و كیل، در قرآن كریم بازتاب یافته است (نک‌ : الرحمن/ 55/ 8-9؛ مطففین/ 83/ 2-3). دربارۀ جایگاه اوزان و مقادیر در شریعت، باید گفت با آنک‌ه در برخی از مباحث مربوط به طهارت، زكات، كفارات و جز آن، بخشی از احكام بر پایۀ اندازه‌ها مبتنی گشته‌اند، اما بیشترین توجه فقه اسلامی به مبحث واحدها، از باب نظارت بر مبادلات و تأمین حقوق الناس بوده است. برخی از فقیهان نخستین، شخصاً در تدقیق واحدها ایفای نقش كرده، و معیارهایی را به وجود آورده‌اند كه همین امر منشأ انتساب واحد به نام ایشان بوده است؛ به عنوان نمونه می‌توان از «ذراع الدور» منتسب به ابن ابی لیلى، «ذراع» بلال بن ابی برده، و «صاع» ابن ابی ذئب یاد كرد (نک‌ : ماوردی، 152-153؛ ابن اخوه، 148- 149؛ هینتس، 57-58).
از همین روست كه موضوع اندازه‌گیری به ویژه در مبحث حسبه مورد توجه فقیهان قرار گرفته، و كوششهایی برای فراهم آوردن امكان نظارت بر اندازه‌گیری به عمل آمده است (مثلاً نک‌ : ابن اخوه، 137 بب‌ ). افزون بر آن، باید به آثار مستقلی اشاره كرد كه از سوی فقیهان، در باب اوزان و مقادیر و مطالعۀ آنها تدوین شده است (برای برخی آثار، نک‌ : آقابزرگ، 23/ 320-323؛ منزوی، 1/ 139-141).
نیاز به چنین نظارتی خلیفۀ دوم را بر آن داشت تا در راستای سامان‌بخشی، به تعیین اندازه‌های معیار برای برخی از واحدها، چون درهم، ذراع و قفیز دست یازد (نک‌ : ماوردی، 148، 153-154؛ ابن اخوه، 141-142، 150) و در دوره‌های بعد نیز غالباً بخشی از اصلاحات اجتماعی در جهت اعمال نظارت بر واحدها و شیوه‌های اندازه‌گیری بوده است (مثلاً اصلاحات غازان خان، نک‌ : رشیدالدین، 2/ 1462 بب‌ ).

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة؛
ابن اخوه، محمد، معالم القربة، به كوشش محمد محمود شعبان و احمد عیسى مطیعی، قاهره، 1976 م؛
ابوعبید قاسم بن سلام، غریب الحدیث، حیدرآباد دكن، 1384-1387 ق؛
بخاری، محمد، صحیح، استانبول، 1315 ق؛
رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، به كوشش محمد روشن و مصطفى موسوی، تهران، 1372 ش؛
فیومی، احمد، المصباح المنیر، قاهره، 1347 ق/ 1929 م؛
قرآن كریم؛
كلینی، محمد، الكافی، به كوشش علی‌اكبر غفاری، تهران، 1377 ق؛
ماوردی، علی، الاحكام السلطانیة، قاهره، 1393 ق/ 1973 م؛
مسلم بن حجاج، صحیح، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، 1955 م؛
منزوی، خطی؛
نیز:

Crum, W. E., A Coptic Dictionary, Oxford, 1972;
Gesenius, W., A Hebrew and English Lexicon, Oxford, 1955;
Hinz, W., Islamische Masse und Gewichte, Leiden / Köln, 1970.

احمد پاكتچی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 283
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست