نویسنده (ها) :
بهروز محمودی بختیاری
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
بَراهویی، زبان قومی به همین نام، از خانوادۀ زبانهای دراویدی (كریستال، 437). در دستهبندیهای دقیقتر براهویی را عضوی از خانوادۀ«دراویدی شمال غربی» دانستهاند. نام این زبان در متون مختلف به صورتهای بروهی، بروهكی و كورگالّی هم ثبت شده است (گریرسن، 619). گروهی زبان براهویی را کردگالی خوانده، و به اشتباه با كردی مرتبط دانستهاند (ﻧﻜ : افشار سیستانی، 2/ 968). جمعیتی در حدود 7/ 1 تا 2 میلیون نفر به این زبان تكلم میكنند كه 5/ 1 میلیون نفر آنها در پاكستان (مناطق كلات و هیرپور)، 200 هزار نفر در افغانستان، 10 هزار نفر در ایران (روستاهای لوتك، حسینآباد و سه كوهه سیستان) و اندكی هم در تركمنستان زندكی میكنند (بریتانیكا). حوزۀ پراكندگی قوم براهویی، مناطق كوهستانی شرق پلاوان، سراوان و مكران است. به نظر میرسد كه گونۀ كلاتی زبان براهویی، گونۀ معیار آن باشد، هرچند كه در این مورد اتفاقنظر وجود ندارد (گریرسن، همانجا؛ ایرانیكا، IV/ 439). براهویی در میان زربانهای دراویدی، زبانی منزوی به شمار میرود، زیرا موقعیت جغرافیایی و شرایط اجتماعی گویشوران آن، باعث شده است كه اكثر مردم براهویی، دو زبانه (براهویی و بلوچی) باشند و زبان براهویی خود از زبانهای غیر دراویدی مانند بلوچی و فارسی نیز تأثیرات بسیار بپذیرد. براهویی زبانان علاوه بر بلوچی، تا حدودی با زبان اردو هم آشنایی دارند و درموقعیتهای مختلف اجتماعی و با توجه ب مخاطبان خود از یكی از این زبانها استفاده میكنند (همان، IV/ 438).
نوشتار
نظام نوشتاری براهویی با نظام نوشتاری دیگر زبانهای دراویدی یكسان نیست. براهویی خط خاصی ندارد و متون امروزی آن هم عمدتاٌ با خط فارسی نستعلیق نوشته میشود. در مورد پیشینۀ خط براهویی نظرهای گوناگونی وجود دارد. از آن جمله گفتهاند كه ابتدا این زبان را به خط هیروگلیف مینوشتند و سپس نظام نوشتاری «موهنجودارو» جایگزین آن شد. با آنكه این نظریات اثبات نشده، ولی این نكته تقریباٌ مسلم است كه پیش از اسلام از خط«خروشتی» برای نگارش براهویی استفاده میشده، و پس از ورود اسلام، رسمالخط فارسی و عربی جایگزین آن گردیده است. سكهها، كتیبهها و كتابهایی كه به این زبان تا قرن 12ق/ 18م موجودند، به فارسی و عربی نگاشته شدهاند (براهویی، 55-59). در الفبای عربی و فارسی، به منظور سازگار شدن با واجهای براهویی تغییراتی داده شده است (كوثر، 29-48): ابپتت (یا ٿ، یعنی t) جچحخد د (یا د، یعنی d) ڙ (یا ژ، یعنی r) ز (یا ژ) سش ع غ ف ك گ ل ل (آوایی بین 1 و t، كه به صورت lh نمایانده میشود) منوهی. همانطوركه مشاهده میشود، صامتهای برگشته در این زبان با گذاردن ط بر روی حرف نمایانده می شوند. همچنین واجهای دمیدۀ این زبان از طیق افزودن حرف ﻫ به حرف موردنظر نمایانده میشوند؛ مانند كه برای Kh، تهـ برای th و د ﻫ برای dh
واجشناسی
نظام آوایی براهویی شباهتهای زیادی به نظام آوایی بلوچی دارد. مصوتهای این زبان اینهاست:
مصوتهای مركب ya ua (كه البته عمدتاٌ در واژههای فرضی دیده میشوند) (گریرسن، 621). مصوتهای e و o در براهویی، ممكن است هم بهصورت بلند به كار روند، هم به صورت كوتاه: و كشش آنها موجب تمایزات معنایی نمیشود. مصوتهای i و u در پارهای از موارد بدون تمایز معنایی به ترتیب جایگزین مصوتهای e و o میشوند، مانند xalāteaṭ و xalātiaṭ (با سنگها) و uṭ و oṭ (من هستم). صامتهای براهویی نیز اینها هستند:
توضیح: صامت واجگونهای از با توزیع آزاد است و lh نیز كناری بیواكِ است. نكتۀ دوم اینكه براهویی گرایش زیادی به استفاده از صامتهای دمیده دارد.
صرف
براهویی اشز جمله زبانهای پیوندی است كه در آنها عواملی دستوری چون جمع، شمار، حالت و جز آن به صورت وند به واژۀ پایه متصل میشوند. براهویی تمایز جنس دستوری ندارد و برای اسامی مذكر و مؤنث از یك نوع صفت استفاده میكند. مانند arwat/ ballo bandagh «مرد/ زن بزرگ». دیگر ویژگیهای صرفی این زبان بدین شرح است:
شمار
نظام شمار براهویی، نظام دوگانۀ مفرد و جمع است. علامت جمع این زبان - است كه پس از مصوتهای بلند به k- بدل میشود، مانند (گوشها) و (مادران) در مقابل k-ūd (دستها). این تبدیل پس از صامتهای و هم دیده میشود، مانند (درختان)، (گوساله)، (سنگها)؛ در حالی كه واژههای مختوم به -r، در حالت جمع -r خود را از دست میدهند، مانند (پسران)، (خونها). اگر واژه به مصوت -a ختم شده باشد، تكواژگونۀ به جای ظاهر میشود: (پدران)، lumma > lummaghãk (مادران). پسوند ãsk نیز پس از اسامی خاص، بیانگر خانواده یا طایفۀ متعلق به آن اسم است، مانند bãz xãnãsk (بازخانها، خانوادۀ بازخان). در براهویی دو واژه نیز دیده شده است كه صورت جمع بیقاعده دارند: maser>masink (دختران [فرزندان مؤنث]) و īr>īnk (خواهران) («راهنما...»، npn.).
حالت
واژههای براهویی تا 11 حالت دستوری را میتوانند اختیار كنند: حالات فاعلی، مفعولی، اضافی، برایی، همكنشی، بایی، ازی، دری، بهای، خطابی و مقصدی. در این جدول صرف دو واژۀ iragh (نان)، mãr (پسر، فرزند مذكر)، در تمامی این حالات نشان داده شده است (همانجا): حالت مفرد جمع فاعلی iragh,mār iraghāk.māk اضافی iraghnā,mārnā iraghātā,mātā مفعولی iraghe,māre iraghāte,mālte برایی iraghki,mārki iraghāteki,māteki همكنشی iraghto,mārto iraghāteto,māteto بایی iraghat,mārat iraghātetm,māteaţ ازی iraghān,mārān iraghāteān,māteān دری iraghtī,mārtī iraghāteĭ,māteţī بهای iraghāy,mārāy iraghāteāy,māteāy خطابی iraghis(k),māris(k) iraghātek,mātek مقصدی iraghiskā,māriskā iraghātekā,mātekā ذكر این نكته لازم است كه پسوند ti- كه حالتدهندۀ دری در براهویی است، در صورتی كه مفهوم حركت به سوی شخص یا جایی تداعی كند، ãe- جایگزینِ آن میشود.
صفت
در براهویی مطابقۀ صفت با اسم از نظر حالت، جنس دستوری و شمار وجود ندارد و صفات پیش از موصوفهای خود قرار میگیرند، مانند pir-angã (پیرمرد). همچنین معرفه بودن و نكره بودن موصوفها به ترتیب با ã- و õ- بیان میشوند، مانند kabĕn-ã Kãrĕm (كار دشوار)، asīkõr-õbandaghas (مردی نابینا) (گریرسن، 623). نمونۀ اسثنای نكرهسازی صفت «بزرگ» است. balun > ballo. در معرفهسازی نیز باید به خاطر داشت كه اگر صفت موردنظر، تكهجایی باشد، تكواژ معرفهسازِ ã- به angã- بدل میشود، مانند wãnanğa tũfak (تفنگ خوب). صفات مقایسهای در براهویی بر دو قسمند: مطلق و تفضیلی (صفت عالی در آن وجود ندارد). در صورت تفضیلی صفت با افزودن پسوند قرضی بلوچی tir- به صفت مطلق ساخته میشود، مانند ĵwãn > ĵwãntir (بهتر) (همانجا).
ضمایر
ضمایر شخصی
این ضمایر برای حالتهای مختلف متفاوتند (گریرسن، 623؛ نیز ﻧﻜ : ایرانیكا، IV/ 439-440).
ضمایر اشاره
این ضمایر بر 3 نوعند: dã (این)، o (آن)، e (آن یكی كه دورتر است). ظاهر صورتهای صرفی آنها كاملاً بیقاعده است.
ضمایر انعكاسی
این ضمایر با افزوده شدن-ten (خود) به ضمایر متصل شخصی ساخته میشود، مثل tenã, tene.
ضمایر پرسشی
ضمایر پرسشی اصلی براهویی عبارتند از der (كه، چه كسی؟)، ant (چه، چه چیز؟) و arã(d) (كدام؟)، كه البته هر یك در حالتهای مختلف صرف میشوند (همانجا).
اعداد
سه عدد اصلی اول در زبان براهویی، واژههای اصیل این زبانند: asiṭ (یك)، iraṭ (دو)، musiṭ (سه). دیگر اعداد، همگی دخیل از زبانهای ایرانی هستند، مانند (h)apt (هفت)، (h)ašt (هشت). اعداد ترتیبی نیز در این زبان با افزودن mĭkõ- یا vĭkõ- ساخته میشوند، مانند iraṭ-mīKō (دوم)، musiṭ-mīKō (سوم)، čār-vīkõ (چهارم)... استثنا كلمۀ «اول» است: muhīkõ (گریرسن، 623) كه میتواند به صورت awalīkõ هم استفاده شود (ایرانیكا، IV/ 439).
فعل
افعال براهویی را میتوان در نگاهی كلی به دو گره تام و غیر تام، و مثبت و منفی تقسیم كرد. صورتهای منفی افعال از طریق افزایش میانوند منفی ساز به صورت مثبت آنها، و نمود غیرتام از طریق افزایش پیشوندی – پسوندی – a – بهنمود تام ساخته میشود. صورت استمراری نمود غیرتام نیز كه ساختار نحوی آن از بلوچی قرض گرفته شده است، با افزایش فعلی ربطی حال یا گذشته به حالت «دری» اسم مصدر حاصل میشود.
صورت خام فعل در وجه امری دیده میشود، مانند bin (بشنو). با وجود این، صورت امر بسیاری از افعال قاعده است، مانند maning>mar (بودن>باش)، huning>hur )دیدن>ببین). در براهویی، دو زمان حال و گذشته، دو نمود تام و غیرنام و دو وجه التزامی و امری وجود دارد كه صورتهای مختلف صرفی آن برای فعل tixing (گذاشتن) در جدول آمده است (ایرانیكا، IV/ 441). گفتنی است كهبن ماضی در مورد پارهای افعال با افزوان s- به ریشه ساخته میشود: بن ماضی فعل معنی bas Baning آمدن mas Maning بودن tŭs Tŭling نشستن با وجود این، صورتهای بیقاعده هم دیده میشوند: bing Bining شنیدن kung Kuning خوردن kask Kahing مردن (برای نمونههای بیشتر و صورتهای صرفی گوناگون افعال، ﻧﻜ : كوثر، 42-48).
مآخذ
افشار سیستانی، ایرج، سیستان نامه، تهران، 1369ش؛ براهویی، عبدالرحمان، براهویی زبان و ادب كی مختصر تاریخ، لاهور، اردوبورد؛ كوثر، انعامالحق، بلوچستان مین بولی جانی والی زبانون كاتقابلی مطالعه، اسلامآباد، 1991م؛ نیز:
Brahui Grammar Guide, members. Tripod. Com/ ˘Svaxen / grammar.htm; Britannica, 2000; Crystal, D., The Cambridge Encyclopedia of Languge, Cambridge, 1998; Grierson, G. A., Linguistic Survey of India: Mundā and Dravidian Languages, Delhi, 1973, vol.IV; Iranica. بهروز محمودی بختیاری