responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 98

بافق


نویسنده (ها) :
ابوالحسن مبین
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بافقْ، نام شهرستانی در خاور استان یزد که مرکز آن نیز بافق نام دارد.

شهرستان بافق

این شهرستان با 298‘15 ﮐﻤ 2 مساحت در حاشیۀ کویر مرکزی ایران واقع شده است و ازلحاظ وسعت دومین شهرستان استان یزد به‌شمار می‌رود و جمعیت آن 835‘41 نفر است. بافق از شمال به شهرستانهای اردکان و طبس، از خاور به شهرستانهای کرمان و زرند، از جنوب به شهرستان رفسنجان و از باختر به شهرستانهای یزد و مهریز محدود است. این شهرستان متشکل از 2 بخش به نامهای مرکزی و بهاباد، و 6 دهستان است (آمارنامه...، 13؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها...، 14؛ سرشماری...، سی‌ونه). در شمال خاوری شهرستان بافق کوه‌سفید و کوه خنزا و در خاور آن، کو بافقبه بلندی 202‘2 متر و بدبخت کوه به بلندی 249‘2 متر قرار دارد (همان، 13). کویر در انجیر در باختر بافق از شمال به جنوب کشیده شده است و در میان آن چند باتلاق وجود دارد. رود مهم این شهرستان رود فصلی شوری است که از حوالی زرند کرمان سرچشمه گرفته، پس از عبور از 12 کیلومتری باختر بافق وارد کویر در انجیر می‌گردد. آب وهوای این شهرستان کویری است و در فصول بهار و تابستان و پاییز بادهای موسمی شدیدی در آنجا می‌وزد (همانجا). درختچه‌های گز که در این منطقه به ویژه اطراف راه‌آهن بافق ـ یزد کاشته شده عامل مهمی برای تثبیت شنهای روان است (جغرافیا...، 2/ 1369؛ ﻧﮑ: قبادیان، 65-69).
محصولات عمدۀ بافق گندم، جو، زیرۀ سبز، پنبه و روناس، و میوه‌های آن خرما، انگور، پسته، بادام، گردو، انار و توت است. در دشتهای پیرامون بافق، آهو، گورخر، و در کوهها قوچ و میش وجود دارد. دامداری در آنجا محدود است و بیشتر در بخش بهاباد پرورش گوسفند و بز، به خصوص شتر رواج دارد (فرهنگ جغرافیایی آبادیها، همانجا؛ ﻧﮑ: آبادان...، 69). این شهرستان از نظر معادن آهن، اورانیوم، منگنز، سرب و روی، غنی است و این معادن بیشتر در مناطق چغارت، چادرملو، چاه گز، ناریگان، کوشک و بهاباد قرار دارد (جغرافیا، 2/ 1370، حواشی، 1-6). وجود این معادن یکی از عوامل مهم جذب جمعیت به شهرستان بافق بوده است و اکثریت کشاورزان نیز به سبب پایین بودن بازدهی کشاورزی، شغل اصلی خود را رها کرده، و به کار در معادن یا بخش خدمات مشغول هستند (همان، 2/ 1368-1369).

شهر بافق

این شهر واقع در بخش مرکزی شهرستان بافق در °55 و ´24 طول شرقی و °31 و ´35 عرض شمالی قرار دارد (مفخم، 56). بنابر سرشماری آبان 1375، جمعیت این شهر 068‘25 نفر بوده است (سرشماری...، همانجا). هوای بافق گرم است و آب آن که از قناتهای قدیمی و چشمه‌ها تهیه می‌شود، قدری شوره مزه است (ایرانیکا،III/ 391؛ آبادان، همانجا). قسمت مرکزی شهر دارای بافتی قدیم با کوچه‌های تنگ و دیوارهای بلند و آثاری از برجهای کهن است (جغرافیا، 2/ 1369).
تاریخ بافق در سده‌های نخستین اسلامی روشن نیست و جغرافی‌نویسان آن روزگار از آن نام نبرده‌اند؛ نخستین بار در منابع دورۀ سلجوقی از این شهر نام برده شده است (ﻧﮑ: محمدبن ابراهیم، 40، 109، 180، 181). در نیمۀ دوم سدۀ 6ق/ 12م در دورۀ حکومت ملک ارسلان سلجوقی بر کرمان، ولایت بافق به همراه بهاباد و داور و کوبنان به اتابک یزید سپرده شد (همو، 180). این شهر در دورۀ تیموری محل زد و خورد برخی از امرا و شاهزادگان بوده (ﻧﮑ: یزدی، 15، 109، 120، 150)، و در دورۀ صفوی از مهارت و شجاعت تفنگچیان بافق و بهاباد یاد شده است. بافق در دورۀ صفوی از مهارت و شجاعت تفنگچیان بافق و بهاباد یاد شده است. بافق در این دوره قصبه‌ای بیش نبوده، و مستوفی بافقی مورخ سدۀ 11ق از آن با عنوان «قصبۀ طیبه» و «دارالشجاعه» یاد کرده است (3/ 277، 281، 293). مؤلف بستان السیاحه، در سدۀ 13ق بافق را از توابع یزد و ناحیه‌ای کم‌اهمیت با هوای گرم وصف نموده است (شیروانی، 130).
بافق در گذشته از توابع کرمان به شمار می‌رفت، اما از حدود سال 1188ق به ولایت یزد پیوست (خیراندیش، 18). در تقسیمات کشوری 1332ش بافق یکی از بخشهای شهرستان یزد در استان اصفهان بود (فرهنگ جغرافیایی ایران، 10/ 34)؛ اما پس از تشکیل استان یزد و اهمیت یافتن منطقه به واسطۀ کشف و استخراج معادن که موجب افزایش جمعیت آن نیز گردید، به صورت شهرستان درآمد (ﻧﮑ: فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 12-13).
از بناهای تاریخی شهر بافق می‌توان به مقبرۀ امام‌زاده عبدالله به موسێ کاظم(ع) و مسجد جامع و اماکن مذهبی مانند پیرمراد و قاضی میرجعفر و چشمۀ پیروزی اشاره کرد. از خانۀ وحشیِ بافقی ــ شاعر نامیِ بافق ــ خرابه‌هایی برجای مانده که از آن به عنوان یک اثر تاریخ محافظت می‌شود (جغرافیا، 2/ 1370). علاوه بر وحشی بافقی، برادرش مرادی‌بافقی و استادش شرف‌الدین علی بافقی و سخنورانی همچون نجاتی‌بافقی و همتی‌بافقی همه از مشاهیران این منطقه‌اند (نخعی، 17؛ آذر، 621-622، 634-635).

مآخذ

آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به کوشش حسن سادات ناصری، تهران، 1336ش؛
آمارنامۀ استان یزد (1376ش)، سازمان برنامه و بودجۀ استان یزد، تهران، 1377ش؛
جغرافیای کامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366ش؛
خیراندیش، اسدالله، با من به کرمان بیاید، تهران، 1368ش؛
سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1375ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان بافق، مرکز آمار ایران، تهران، 1376ش؛
شیروانی، زین‌العابدین، بستان السیاحة، تهران، 1315ق؛
فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1369ش، ج 83؛
فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان دهم، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1332ش؛
قبادیان، عطاءالله، سیمای طبیعی استان یزد در ارتباط با مسائل کویری، یزد، 1361ش؛
محمدبن ابراهیم، سلجوقیان و غز در کرمان، به کوشش باستانی پاریزی، تهران، 1343ش؛
مستوفی بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1340ش؛
مفخم پایان، لطف‌الله، فرهنگ آبادیهای ایران، تهران، 1339ش؛
نخعی، حسین، مقدمه بر دیوان وحشی بافقی، تهران، 1339ش؛
یزدی، حسن، جامع‌التواریخ حسنی، به کوشش مدرس طباطبایی و ایرج افشار، کراچی، 1987ش؛
نیز :

Abadam and southhwestern Iran, ed. L. w. Adamec, Graz, 1989;
iranica.

ابوالحسن مبیّن

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست