آخرین بروز رسانی : شنبه 3
خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اِتْیوپی، جمهوری
دموكراتیک مردم اتیوپی واقع در افریقای شرقی.
این كشور بین °۳ و °۱۸ عرض شمالی و
°۳۳ و °۴۸ طول شرقی قرار دارد و مساحت آن
۹۰۰‘۲۲۱‘۱ كم۲ است (مایر،
II / 829؛ نیز نک : «افریقا[۱]»، I
/ 355).
اتیوپی از شمال و غرب با
سودان، از شرق و جنوب شرقی با سومالی، از شمالی شرقی با جیبوتی
و دریای سرخ و از جنوب با كنیا هم مرز است («اطلس[۲]»،
نقشۀ 77). اتیوپی ۸۰۰‘۴ كم مرز خاكی
و ۰۰۰‘۱ كم مرز آبی دارد ( كتاب سبز، ۱). پایتخت
آن آدیس آبابا (به معنای نوگل) است كه در
۱۸۸۹ م بنیاد نهاده شده است (شیفرز، 408) این
كشور ازلحاظ اداری با احتساب پایتخت، به ۲۴ حوزۀ اداری
و ۵ منطقۀ خودمختار تقسیم میشود («سالنامه[۳]»، 965). در
۱۹۸۷ م جمعیت اتیوپی
۰۰۰‘۱۸۴‘۴۶ تن برآورده شده است.
واحد پول این كشور بیر[۴] و نرخ برابر ۱۰۰
واحد آن (در سپتامبر ۱۹۸۸) معادل ۳۱ /
۴۸ دلار آمریكا بوده است (همان، 968-969).
وجه تسمیه
نام اتیوپی مأخود از آئتیوپیای[۵]
لاتین، از واژۀ اتیوپیای[۶] یونانی وارد زبانهای
اروپایی شده است. این نام به معنای سرزمین تیرهپوستان
(شیفرز، 396، حاشیۀ 2) یا صورت سوختگان ( آمریكانا، IX /
545؛ عابدین،
۷) است. در منابع عربی آن را حبشه میخوانند كه با تلفظ آبیسینیا[۷]
به زبانهای اروپایی نیز راه یافته و در اصل عنوان
طایفهای بوده است كه از سرزمینهای عربی به شاخ افریقا
كوچ كردهاند. عنوان حبشه (ه م) كه تا مدتها به این كشور اطلاق میشد،
در واقع سرزمین وسیعتری از اتیوپی امروزی را
شامل بوده است (قس: عارف، ۲۰) و امروز در اتیوپی این
نام رسماً منسوخ شده است (شیفرز، همانجا).
ساختار زمین
سنگ اساس اتیوپی از جنس كریستالین
(مانند گرانیت و دیوریت) است كه بر روی آن رسوبات دریایی
(ماسه سنگ، آهك و ژیپس) قرار گرفته است. وجود زلزله، آتشفشانها و چشمههای
آبگرم، بهویژه در شرق و جنوب نشانۀ آن است كه این منطقه هنوز
ازلحاظ روندهای زمین ساختی، فعال است، چنانكه دریاچۀ سوآی[۸]
در حدود ۱۱۰ كیلومتری جنوب آدیس آبابا بر یك
دهانۀ آتشفشانی كهن قرار دارد. در ۱۸۶۱ م كوه
دوبی[۹] فوران كرد و زلزلۀ ۱۹۲۱ م،
ناحیۀ ماسائوا[۱۰] را ویران ساخت (همو، 396-397).
یكی از عوارض مهم طبیعی
منطقه، سیستم ریفت سیستم[۱۱] افریقای
شرقی است كه جلگۀ اتیوپی را از میان به دو بخش غربی و شرقی
تقسیم میكند (بریتانیكا، VI / 998؛ قس: شیفرز، 398).
اتیوپی ازلحاظ پستی و
بلندی به ۳ بخش اصلی تقسیم میشود كه هریك از
این بخشها دارای شرایط اقلیمی، پوشش گیاهی،
شبكۀ آبها و نحوۀ زیست انسانی خاص خود هستند. این ۳ بخش اینهاست:
الف ـ بلندیهای غربی
با ارتفاعی بین ۴۰۰‘۲ تا
۷۰۰‘ ۳ متر.
ب ـ بلندیهای شرقی كه
مانند بلندیهای غربی تا حد زیادی ــ بجز در درههـای
رودخـانهای ونقاط پستتر ــ دارای پوشش سطحی بازالتی و
قلههای بلندی ازجمله انكواولو[۱۲] با
۳۱۱‘۴ متر ارتفاع است.
ج ـ درۀ ریفتی
و زمینهای پست غربی (بریتانیكا، VI / 998-999)
اتیوپی بین ۴۰ تا ۶۰ كم عرض دارد و كف
آن دره را دریاچههای متعددی ازجمله زوای، لانگانو، آبیاتا،
شالا و چامو پوشانیده است («افریقا»، همانجا).
آب و هوا: هر چند اتیوپی در
عرضهای حاره واقع شده، اما به واسطۀ قرار گرفتن در محدودهای وسیع
از عرض جغرافیایی و تنوع پستی و بلندی، دارای
شرایط اقلیمی مختلف است. بر این اساس آب و هوای اتیوپی
را نمیتوان استوایی به شمار آورد. زیرا اقلیم در
بلندیها، معتدل و در قسمتهای كم ارتفاع و پست، گرم وخشك است (شیفرز،
400). اتیوپی را از لحاظ شرایط اقلیمی به طور سنتی
به ۳ ناحیه تقسیم میكنند: ناحیۀ
دگا[۱۳] یا جلگۀ معتدل، ناحیۀ كولا[۱۴] یا زمینهای پست وگرم و ناحیۀ بینابینی
یا وینادگا[۱۵]. مرز میان نواحی سه گانه را
بخشهایی با ارتفاع ۷۰۰‘۱ تا
۴۰۰‘۲ متر تشكیل میدهد. متوسط درجۀ حرارت
سالانه در ناحیۀ دگا حدود °۱۶، در ناحیۀ كولا دست كم
°۲۶ و در ناحیۀ بینابینی حدود °۲۲ سانتیگراد است
(«افریقا، I / 356؛ قس: شیفرز، 399).
بیشترین مقدار باران اتیوپی
به سبب بادهای مرطوب استوایی كه از جنوب و غرب میوزد،
تأمین میشود و به این ترتیب، در ماههای ژوئن تا
اوت تقریباً در سرتاسر كشور باران میبارد («افریقا»، همانجا).
فصل خشك در بیشتر خاك كشور از اكتبر تا فوریه است. مقدار متوسط بارش
سالانه از حدود ۵۰۰‘۲ میلیمتر در
گوره[۱۶] واقع در جنوب غربی تا حدود ۵۰ میلیمتر
در آسب[۱۷] در شمال شرقی، متغیر است (بریتانیكا،
VI / 999). مقدار بارش سالانه در هرر[۱۸]
۹۰۲، در آدیس آبابا ۲۵۵‘۱ در
گوندار[۱۹] ۲۳۳‘۱ و در اسمره
۴۹۲ میلیمتر است (شیفرز، 400، حاشیۀ 1).
با توجه به تنوع آب و هوایی و بینظمی باران در اتیوپی،
رخدادهای اقلیمی در سالهای اخیر باعث ایجاد
قحطی بهویژه در نواحی پست شده است («افریقا»، همانجا).
شبكۀ آبها
با توجه به اینكه بلندیهای
غربی اتیوپی منطقۀ پرباران كشور به شمار میآید. حوضۀ آبگیر
غربی، مهمترین حوضه را تشكیل میدهد و حدود نیمی
از حجم آب سالانه از آن تأمین میشود. مهمترین رودخانهها در این
حوضه اینهاست: نیل آبی (ابای[۲۰]) كه ضمناً مهمترین
و بزرگترین رودخانۀ كشور نیز به شمار میآید، تكزه[۲۱] و
بارو[۲۲].
درحوضۀ آبگیر
داخلی، رودخانههای عواش[۲۳] و اومو[۲۴] جریان
دارند. رودخانههای وبی[۲۵]، داوا[۲۶] و
شبله[۲۷] در حوضۀ آبگیر جنوب شرقی جاری هستند (بریتانیكا،
همانجا؛ قس: عارف، ۲۷-۳۵). بستر رودخانههای اتیوپی
معمولاً دارای شیب تندی است و در برخی قسمتها آبشارهایی
را تشكیل میدهند، به این ترتیب اغلب رودخانههای این
كشور قابل كشتیرانی نیستند (شیفرز، همانجا).
خاكها، پوشش گیاهی و حیات
جانوری
خاكهای حاصلخیز اتیوپی،
نهشتههای غنی آبرفتی در درههای رودخانهای است.
درههای وسیع نیل آبی، عواض و اومو بیشترین
امكانات را برای فعالیت كشاروزی عرضه میدارند (بریتانیكا،
همانجا).
در اتیوپی با توجه به
ارتفاع، از لحاظ پوشش گیاهی و حیات جانوری با تنوع زیادی
روبهرو هستیم. ناحیۀ اصلی پوشش گیاهی در این كشور شامل بلندیهای
خنك و مرطوب و زمینهای پست گرم و خشك است (همانجا). پوشش گیاهی
در بلندیها، تنك و پراكنده، اما در زمینهای پست و نیز درهها
بسیار متنوع و انبوه است ( آمریكانا، IX / 543). درواقع، در بلندیها
جنگل تا حد زیادی از میان رفته و جای آن رامرتع و یا
زمین زراعی گرفته است. زمینهای پست با توجه به شرایط
بارش، دارای تنوع وسیعی از پوشش گیاهی منطقۀ خشك
است: از نواحی بیابانی محدود به ناحیۀ بوتههای
تیغدار تا ساوانهای شامل اقاقیا («افریقا»، همانجا).
درختان بلند اكالیپتوس كه از استرالیا آورده شده، در اطراف كلیساها،
مراكز دولتی و خانهها به فراوانی یافت میشود. امروز
حدود ۷٪ از كل مساحت اتیوپی را جنگل تشكیل میدهد
(بریتانیكا، همانجا).
در اتیوپی همچنین با
تنوع و فراوانی گونههای مختلف جانوری روبهرو هستیم: از
پستانداران بزرگ نظیر زرافه، گاومیش، بزكوهی و گورخر تا انواع میمون
(BSE3, XXX / 343؛ بریتانیكا، همانجا). مهمترین نواحی غنی
از لحاظ حیات جانوری شامل درۀ سفلای رود اومو، ناحیۀ
گامبلا[۲۸] در ایلوبابور[۲۹] و جنوب غربی
كشور است. در بیشتر رودخانهها و دریاچههای ایتوپی
تمساح دیده میشود (همانجا).
برخی ویژگیهای
تاریخی
اتیوپی دارای تاریخی
بسیار كهن است و یكی ازقدیمیترین مناطق زیستی
انسانی به شمار میرود. كوشیهای جنوبی افریقا
در هزارۀ دوم ق م از طریق اتیوپی به قسمتهایی كه
امروزه كنیا و تانزانیا خوانده میشود، وارد شدهاند. این
عده در آغاز مسیحیت به دو گروه تقسیم شدهاند: گروهی به
زندگی مبتنی بر گردآوری خوراك و شكار ادامه دادهاند، اما گروه
دیگر كه از لحاظ فرهنگی غلبه داشتهاند، ارتفاعات را به اشغال خود در
آورده و به نگهداری دام و تا حدی كشاورزی پرداختهاند («افریقای
شرقی[۳۰]»، 23).
ظاهراً در هزارۀ اول ق م عنصر
سامی به این گروهها ملحق و با آنها تركیب شده است (مایر، II / 837؛
قس: دورانت، ۴(۱) / ۱۹۹). مهمترین انیان
حبشیها بودند كه پس از تصرف قسمتهای ساحلی به قسمتهای دیگر
نیز رسوخ كردند (شیفرز، 402). این حركتها تا سدههای
۳ و ۴ م ادامه یافت و احتمالاً یهودیان نیز
در همین دوره به سرزمین اتیوپی آمدهاند (مایر،
همانجا). دربارۀ اینگونه مهاجرتها افسانههایی نیز وجود دارد، تا
جایی كه هایله سلاسی[۳۱] پادشاه پیشین
اتیوپی خود را از اعقاب منلیك[۳۲] اول پسر ملكۀ سبا و
سلیمان نبی به شمار میآورد و این امر را درقانون اساسی
۱۹۵۵ م كشور نیز گنجانده بود (شیفرز، 408).
در پایان هزارۀ اول ق
م در اتیوپی به سبب تركیب نژادی حامی و سامی،
تمدنی پدید آمد كه میتوان آن را به طور اخص تمدن اتیوپیایی
به شمار آورد. آثار این تمدن در خرابههای شهر آكسوم و شهرهای
اطراف آن مشهود است. پادشاهی آكسوم در پیش از میلاد نه تنها اولین
تمدن بزرگ اتیوپیایی به شمار میرود، بلكه تمدنی
است كه به طور سنتی در راه و رسم زندگی مردمان این سرزمین
در بسیاری جنبهها در دورههای بعدی تا به امروز تأثیر
گذاشته است. مؤید این نظر شیوۀ زندگی
روستایی، روشهای زراعت و مانند آن در این كشور است (دیك
رید، 73). پادشاهی آكسوم در شمال اتیوپی پدید آمد و
در سدههای ۳ و ۴ م به اوج شكوفایی خود رسید
(BSE3, XXX / 344).
عزانا[۳۳]، پادشاه آكسوم،
در ۳۲۴ م به مسیحیت گروید (دیك رید،
همانجا؛ قس، انده، 427)، چنانكه سكههای یافت شده در اتیوپی
مربوط به حدود ۳۴۰ م، دارای علامت صلیب است (شیفرز،
402). پذیرش مسیحیت در این سرزمین بهویژه
از لحاظ محاسبات قدرت و گسترش امپراتوری آكسوم حائز اهمیت بود («تاریخ
اسلام كمبریج[۳۴]»، I(A) / 11-12). در این دوره میان
بیزانس و اتیوپی مسیحی روابط دوستانهای
برقرار شد (قس: وات، 4)، اما با ظهور اسلام، امپراتوری آكسوم به عنوان قدرت
بزرگ دریای سرخ رو به ضعف نهاد (دیك رید، همانجا). علاوه
بر آن، دولت آكسوم به هنگام ورود مسلمانان در سدۀ ۷ م به
اتیوپی، به سبب قدرت گرفتن ایرانیان در دریای
سرخ رو به ضعف نهاده بود (EI2, III / 3)؛ هرچند در دورهای بهویژه پیش
از هجرت حضرت رسول (ص)، ظاهراً اتیوپی پناهگاه برخی پیروان
اسلام به شمار میرفته است («تاریخ اسلام كمبریج»، II(A) / 382).
اسلام در آغاز در میان عشایر
ساحل دریای سرخ رایج شد و سپس به سمت شمال و بلندیهای
شرقی گسترش یافت. گسترش اسلام با عربی شدن ساكنان اتیوپی
همراه نبود، بلكه سازمانهای اجتماعی آنان به همان صورت محفوظ ماند (EI2, III / 6).
هر چند از این زمان به بعد، آثار مسیحیت در سواحل دریای
سرخ از میان رفت و راههای ارتباطی آكسوم به دست مسلمانان افتاد
(دیك رید، همانجا). به این ترتیب، مسیحیان اتیوپی
به بلندیها روی آوردند و تا حدی از بقیۀ جهان
منزوی شدند. این وضعیت تا اوایل سدۀ
۱۶ م كه ارتباطهای تازهای با اروپا برقرار شد، پابرجا ماند
(همانجا).
اولین گام در جهت برپایی
حكومت اتیوپی جدید توسط تئودروس[۳۵] دوم
(۱۸۵۵- ۱۸۶۸ م) برداشته شد. پس
از او منلیك دوم
(۱۸۸۹-۱۹۱۳ م) با حمایت ایتالیاییها
به پادشاهی رسید، اما او در سالهای بعد، ازتحت الحمایگی
ایتالیا سرباز رد و در نبرد عدوه[۳۶] در
۱۸۹۶ م استقلال اتیوپی را به دست آورد (مایر،
همانجا؛ قس: نهرو، ۲ / ۱۰۷۷،
۱۱۳۴). وی درجنوب شرقی، هرر را تسخیر
كرد و سلطنت خود را در جنوب و غرب گسترش داد. بین سالهای
۱۸۸۷ و ۱۸۹۱ م پایتخت جدید
یعنی آدیس آبابا را كه بعداً به سرعت رو به رشد نهاد، بنیاد
گذاشت (مایر، همانجا). پس از او هایله سلاسی در
۱۹۱۶ م نایب الحكومه و در
۱۹۲۸ م شاه شد و در ۱۹۳۰ م خود
را امپراتور خواند («سالنامه»، 964) در دورۀ حكومت وی، اتیوپی
در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۱ م
توسط ایتالیاییها اشغال و او مجبور به ترك كشور شد و در
۱۹۴۱ م بار دیگر به اتیوپی بازگشت
(«سالنامه»، مایر، همانجاها).
پس از جنگ جهانی دوم، درگیری
گروههای مختلف قومی و اجتماعی با رژیم سلطنتی اتیوپی
بالا گرفت؛ مردم اوگادن در جنوب شرقی و اریتره در شمال، این رژیم
را زیر فشار قرار دادند. در ۱۹۶۲ م جنبش ملی
آزادیبخش اریتره تشكیل شد و با حكومت مركزی مستقیماً
به مبارزه برخاست. علاوه بر این، دگرگونیهای جاری منجر به
ایجاد گروههای اجتماعی جدیدی شده بـود كه از آن میان
تحصیل ـ كردگـان اتیوپیـایی با تكیه بر سطح و
كیفیت نازل زندگی در كشور به مخالفت با دستگاه سلطنتی
برخاستند. از سوی دیگر، با توجه به عدم پذیرش دین اسلام
به طور رسمی در كشور و دور نگهداشتن مسلمانان از احراز مقامهای مهم،
جمعیت قابل توجه مسلمانان نیز با نارضایتی به زندگی
ادامه میدادند («دائرةالمعارف كولیر[۳۷]»، IX / 349؛
انده، 431-432). در نتیجه با شدت گرفتن تورم و بیكاری از یك
سو و قحطی سالهای ۱۹۷۲ تا
۱۹۷۴ م از سوی دیگر، نارضاییهای
مردم اوج گرفت و در ۱۹۷۴ م واحدهایی از ارتش
سر به شورش برداشتند و بدون مقاومت جدی، كنترل كشور را به دست گرفتند و به این
ترتیب در ۱۲ سپتامبر ۱۹۷۴ هایله
سلاسی از مقام خود خلع شد و در ۲۷ اوت سال بعد در خانۀ خود
از دنیا رفت («دائرة المعارف كولیر»، همانجا).
در واقع انقلاب
۱۹۷۴ م توسط یك كمیتۀ همكاری
نیروهای مسلح كه به درگو[۳۸] (سایه) موسوم بود، طرحریزی
و انجام شد. درگو پس از پیروزی، یك حكومت موقت نظامی به ریاست
ژنرال اندوم[۳۹] تشكیل داد. در نوامبر همان سال، پس از بروز
اختلافاتی در رهبری نظامی، ژنرال اندوم بركنار و تیرباران
شد و یك شورای اداری موقت نظامی به ریاست ژنرال بنتی[۴۰]
قدرت را در دست گرفت. در دسامبر ۱۹۷۴ از اتیوپی
به عنوان یك كشور سوسیالیست یاد شده و اولین برنامۀ ملی
آن در سال بعد به اجرا در آمد. مطابق این برنامه شركتهای بیمه،
بانكها، مؤسسات مالی، تأسیسات بزرگ صنعتی، زمینهای
روستایی و شهری و مدارس ملی شدند و در عوض تعاونیهای
روستایی و شوراهای كارگری برپا شد. در فوریۀ
۱۹۷۷ سرهنگ منگیستو هایله ماریام[۴۱]،
ژنرال بنتی و دستیاران نزدیك او را اعدام كرد و خود را رئیس
حكومت و رهبر شورای اداری موقت نظامی خواند («سالنامه»،
همانجا).
در طول سالهای
۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ م هزاران نفر از
مخالفان حكومت به قتل رسیدند و یا به زندان افتادند. تا ژوئیۀ
۱۹۷۷ درگو از همكاری میسون[۴۲]
(جنبش ماركسیست سوسیالیستی اتیوپی) بهره میبرد،
اما از این زمان حزب خاص خود را به نام آبیوت سدد[۴۳]
(شعلۀ انقلابی) برپا داشت. به هر تقدیر، در اواخر
۱۹۷۹ م با ایجاد «حزب زحمتكشان اتیوپی»
تمامی گروههای سیاسی از میان برداشته شدند (همانجا؛
سرگئییف، 18). رهبری نظامی حزب از
۱۹۸۱ م به ایجاد و تقویت تعاونیهای
روستایی، سازمانهای تودهای جوانان، زنان، روستاییان
و كارگران پرداخت و در ۱۹۸۴ م، همزمان با جشنهای
دهمین سال انقلاب، «حزب كارگران اتیوپی» را جایگزین
حزب زحمتكشان ساخت. در ۱۹۸۶ م به هنگام انتقال قدرت به یك
حكومت غیرنظامی، پیشنویس قانون اساسی جدید
تهیه شد و از طریق رفراندوم ۱۹۸۷ م ــ مطابق
دادههای رسمی ــ توسط ۸۱٪ رأی دهندگان كشور مورد
تأیید قرار گرفت و در سپتامبر ۱۹۸۷ شورای
موقت نظامی ملغی و «جمهوری دموكراتیك مردم اتیوپی»
اعلام و سرهنگ منگیستو به عنوان رئیسجمهور كشور انتخاب شد (همانجا؛
تكله، 80) و تا ۱۹۹۱ م در مقام ریاست جمهوری
باقی ماند (كاتلر، ۳۵).
انتظارات دو جنبش مهم اریتره ــ
جنبش آزادیبخش مسلمانان اریتره و جبهۀ آزادیبخش
ماركسیست مردم اریتره ــ كه برای استقلال میجنگیدند،
پس از ۱۹۷۴ م برآورده نشد وای امر تا به امروز به
درگیریهای شدیدی میان حكومت و مردم اریتره
انجامیده است (شواب، 15 به بعد).
سرزمین اتیوپی از صدر
اسلام تاكنون پیوسته با دنیای اسلام در ارتباط بوده است و
امروزه استانهای هرر و كفا دو كانون فرهنگی مسلمانان در اتیوپی
است (نک : EI2؛ بریتانیكا، VI / 1001). در دورۀ
پادشاهی هایله سلاسی به طرق مختلف زندگی مسلمانان در حاشیۀ مسائل
جاری كشور قرار داشت (انده، 427). پس از دگرگونیهای
۱۹۷۴ م و اعلام برابر ادیان، هر چند حدود
۸۰٪ از ۰۰۰‘۰۰۰‘ ۳
فراریان كشور، مسلمان بودند، اما ظاهراً مسلمانان از امكانات اجتماعی
و نسبی بیشتری برخوردار شدند. اقدامات ضد مذهبی حكومت در
زمینۀ بازسای فرهنگی در كشور و به خصوص قتل فرزند خردسال پیشنماز
و امام مسجد جامع آدیس آبابا در ۱۹۷۸ م یك
بار دیگر مسلمانان را در اتیوپی تحت فشار قرار دارد (همو، 437).
بر همین مبناست كه شمار مسلمانان اتیوپی پیش و پس از
۱۹۷۴ م هنوز به درستی دانسته نیست.
ویژگیهای جمعیتی
دادههای جمعیتی اتیوپی
همچون بسیاری از دیگر كشورهای غیر صنعتی
ناكافی و غیرقابل اعتماد است. تا ۱۹۸۴ م هنوز
سرشماری عمومی كامل در این كشور به انجام نرسیده بود.
پراكندگی جمعیت در اتیوپی تابعی است از پستی
و بلندی كشور. نواحی مرتفع با برخورداری از باران كافی، به
صورت مراكز فعالیت كشاورزی و جمعیت درآمده است. علاوه بر این،
زمینهایی كه بیش از ۰۰۰‘۲ متر
ارتفاع دارند، پشۀ مالاریا ندارند، حال آنكه مالاریا خیز بودن زمینهای
پست كه قابل زراعت نیز هستند، مانع ازجذب جمعیت شده است. بر این
مبنا میتوان اظهار داشت كه حدود ۱۰٪ از جمعیت اتیوپی
در ارتفاع كمتر از ۰۰۰‘۱ متر، ۲۰٪ در
ارتفاع بین ۰۰۰‘۱ تا ۸۰۰‘۱
متر و ۷۰٪ بقیه در ارتفاعی بیش از
۸۰۰‘۱ متر زندگی میكنند («افریقا»، I / 356).
بر این اساس، مرتفعات اتیوپی كه تنها ۳/ ۱ از خاك
كشور را تشكیل میدهد (دیك رید، همانجا)، حدود ۴/
۳ جمعیت را در خود جای داده است.
در ۱۹۸۴ م جمعیت
اتیوپی ۹۵۲‘۱۸۴‘۴۲
نفر بود كه مطابق برآوردهای رسمی در ۱۹۸۷ م
به ۰۰۰‘۱۸۴‘۴۶ نفر میرسیده
است.
تراكم جمعیت در كل كشور مطابق همین
برآوردها ۹ / ۳۶ نفر در كم۲ بوده است («سالنامه»، 968؛
آفریكا ... [۱]، II / 581)، طی دورۀ زمانی
۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ م نرخ رشد جمعیت
اتیوپی ۵ / ۲٪، نرخ موالید ۵٪ و
نرخ مرگ و میر ۵ / ۲٪ حال آنكه نرخ مرگ و میر
كودكان ۲ / ۱۶٪ بوده است («آمار جهانی[۲]»،
98). برحسب برآوردهای انجام شده، نرخ رشد سالانۀ جمعیت
روستایی ۲٪ و همین نرخ در مراكز شهری
۷٪ بوده است («افریقا»، همانجا). تا
۱۹۷۴ م بیش از ۹۰٪ از جمعیت
اتیوپی بیسواد بودند كه این نسبت در میان روستاییان
و زنان به مراتب بیشتر بود (BSE3, XXX / 347)؛ هنوز نیز بخش اعظم
جمعیت اتیوپی بیسواد است. حدود ۴۵٪ از
جمعیت كشور كمتر از ۱۵ سال سن دارند و حدود
۸۵٪ روستانشین هستند («آمار جهانی»، همانجا). جمعیت
فعال اتیوپی عمدتاً در بخش كشاورزی فعالیت دارند؛ نسبت
اشتغال در بخشهای سهگانۀ اقتصادی به ترتیب ۸ / ۷۹٪ در بخش
كشاورزی، ۹ / ۷٪ در بخش صنعت و ۳ /
۱۲٪ در بخش خدمات است («سالنامه»، همانجا).
هرچند ساکنان اتیوپی را به
۳ گروه اصلی نژادی، یعنی سامیها، حامیها
و افریقاییان تقسیم میکنند (شیفرز، 404).
اما سكنۀ این كشور نه براساس نژاد، بلكه بیشتر برمبنای زبان، دین
و سایر جنبههای فرهنگی قابل تقسیم است.
حدود ۱۰۰ زبان در اتیوپی
رایج است كه برخی از آنها دارای چندین لهجه با تفاوتهای
كم و بیش ناحیهای است. این زبانها را به گروههای
سامی، كوشی و نیلی تقسیم میكنند؛ گروه زبان
سامی با توجه به اهمیت تاریخی، سیاسی و فرهنگی
آن، مهمترین گروه زبانی به شمار میرود. زبان امهری از
سدۀ ۱۳ م در دربار اتیوپی رایج شد و از آن
زمان به عنوان زبان مركز قدرت به كار رفته است (بریتانیكا، VI / 1000)؛
امروز نیز این زبان، زبان رسمی اتیوپی است («آمار
جهانی»، همانجا). در اتیوپی علاوه بر زبانهای محلی،
زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم و نیز زبان ایتالیایی
آموزش داده میشود (BSE3, XXX / 346؛ «آمار جهانی»،
همانجا).
ظاهراً مسیحیان نیمی
از جمعیت اتیوپی را تشكیل میدهند؛ حدود
۳۵٪ مسلمان و مابقی انیمیست و یهودی
هستند. مركز مسیحیان، منطقۀ بلندیهای شمال غربی
است، حال آنكه مسلمانان در ناحیۀ كم ارتفاع و بیشتر در استان
كفا ساكن هستند. انیمیستها غالباً در منتهیالیه جنوبی
و دامنههای جنوب غربی كشور زندگی میكنند و فلاشهها ــ یهودیان
این كشور ــ بهصورت گروههای اقلیت در استانهای بگم ـ دیر[۳]
و سیمن[۴] به سر میبرند (بریتانیكا، VI / 1001).
ویژگیهای اقتصادی
اتیوپی از لحاظ اقتصادی
یكی از توسعه نیافتهترین كشورهای جهان به شمار میرود
و عمدتاً با مسائلی نظیر شرایط نامساعد اقلیمی، زیر
ساختهای نامناسب و كمبود نیروی كار ماهر روبهروست. این
مسائل در كنار درگیریهای نسبتاً دائمی سیاسی
ـ نظامی در دهههای اخیر باعث شده است تا نه تنها سهم مهمی
از منابع كشور صرف فعالیتهای نظامی شود، بلكه باعث تضعیف
فعالیتهای بنیادی، اجتماعی ـ اقتصادی و تشدید
صدمات حاصل از درگیریهای سیاسی ـ نظامی و پیدایش
قحطیهای دورهای گردد (قس: «سالنامه»، 966).
هر چند استخراج طلا و مس در اتیوپی
به دورههای ماقبل تاریخ بازمیگردد، اما تا حدود
۱۹۷۰ م هنوز منابع طبیعی این كشور به
درستی شناسایی و استخراج نشده بود («افریقا»، I / 355).
مطالعات اولیه نشان میدهدكه ذخایر معدنی این كشور
باید قابل توجه باشد: سنگهای اساس حاوی فلزات قیمتی
هستند كه مهمترین آنها عبارتند از طلا، پلاتین، قلع، تنگستن و مس (بریتانیكا،
VI / 1002). ظاهراً در ناحیۀ جلگهای اریتره ذخایر
غنی آهن و مس وجود دارد. ناحیهای كه دارای بیشترین
منابع معدنی است در غرب و جنوب غربی كشور واقع شده است، اما این
ناحیه به واسطۀ وجود جنگلهای بارانی در حال حاضر به سختی قابل دسترسی
است («افریقا»، همانجا).
سنگهای رسوبی این
كشور احتمالاً دارای ذخایر نفتی است (بریتانیكا،
همانجا). در ۱۹۴۵ م شركت نفتی سینكلر امتیاز
اكتشاف نفت را برای مدت ۵۰ سال به دست آورد، ولی در
۱۹۵۹ م به كار خود خاتمه داد (محمدیان،
۳۳). البته كوششهای زیادی در زمینۀ كشف و
استخراج نفت درسالهای اخیر به عمل آمده، اما گزارشهای تأیید
نشدۀ موجود هنوز نمیتواند مؤید دسترسی به منابع قابل توجه
نفت باشد(«افریقا»، I / 356, 365).
ذخایر قابل توجه سولفور، نمكهای
سدیم و پتاسیم، گچ و زاج، در صورت بهبود شرایط ارتباطی و
استخراجی، میتواند منبع مهمی از صادرات معدنی اتیوپی
به شمار آید (همان، I / 355؛ بریتانیكا، همانجا). علاوه بر این،
از چوب درختان جنگلی به مقادیر بسیاری استفاده میشود؛
این مقدار در ۱۹۸۶ م حدود ۱۰۵ /
۳۷ میلیون متر مكعب بوده است («سالنامه»، 969). ضمناً حیاتوحش
اتیوپی و تنوع آن میتواند شالودۀ صنعت توریسم
این كشور به شمار آید.
بسیاری از رودخانههای
اتیوپی توان تأمین نیروی برقابی را دارند،
حال آنكه نواحی آتشفشانی درۀ ریفتی از لحاظ نیروی
ژئوترمال[۵] قابل بهرهبرداری است. در حدود
۱۹۸۲ م با كمك كشور شوروی سابق و ایتالیا
و سازمانهای جهانی، برنامههایی برای گسترش بهرهبرداری
از این منابع طرحریزی شده بود («افریقا»، I / 366).
كشاورزی مهمترین فعالیت
و منبع درآمد اقتصادی در اتیوپی است: حدود
۸۰٪ از جمعیت فعال كشور به آن وابسته است و تقریباً
نیمی از درآمد ناخالص ملی و حدود ۹۰٪ صادرات،
از آن تأمین میشود («سالنامه»، 966, 968؛ قس: دیك رید،
77)؛ با اینهمه، بجز معدودی مزارع بزرگ به مقیاس تجاری،
زمینهای زراعی عمدتاً از طریق شیوههای سنتی
مورد بهرهبرداری قرار میگیرد (BSE3، همانجا). علاوه بر این،
با وجود اقداماتی كه در زمینۀ دولتی كردن مالكیت
اراضی از ۱۹۷۵ م به بعد صورت گرفته، هنوز
۹۸٪ از زمینهای زراعی در اختیار
خانوارهای زارع قرار دارد كه همین واحدهای خانوادگی حدود
۹۰٪ از محصول زراعی كشور را تولید میكنند
(«افریقا»، I / 364). مطابق برنامههای دولتی تا
۱۹۹۴-۱۹۹۵ م حدود
۵۰٪ از مزارع كشور زیر پوشش تعاونیها درخواهد آمد،
هر چند كه در حال حاضر نیز قسمت عمدۀ تولیدات بازاری توسط
مزارع دولتی عرضه میشود («سالنامه»، 966). به این ترتیب،
تولیدات واحدهای خانوادگی بیشتر توسط خانوارهای
روستایی به مصرف میرسد و تنها نسبت ناچیزی ازآن به
بازار میرود (بریتانیكا، همانجا).
تنها ۱۸٪ از كل مساحت
اتیوپی زیر كشت است وعلاوه بر آن فقط
۰۰۰‘۱۰۰ هكتار زمین آبی در دسترس
است («سالنامه»، همانجا). كل مقدار زمینهای زراعی و چراگاهی
اتیوپی ۰۰۰‘۰۰۰‘۸۷
هكتار است («افریقا»، همانجا). ۱۱٪ از مساحت این
كشور به زراعت و ۵۳٪ به چراگاه اختصاص یافته است. علاوه
بر این ۷٪ از اراضی را جنگل و ۲۹٪ بقیه
را نواحی بیابانی و استپی تشكیل میدهد («آمار
جهانی»، همانجا).
تنوع اقلیمی و زیستی
در اتیوپی، شرایط لازم برای تولید انواع محصولات
زراعی را فراهم ساخته است كه البته نوع محصولات با توجه به ارتفاع و شرایط
اقلیمی تفاوت دارد. اتیوپی زاد بوم نوعی قهوه (عربی)
است كه در مرتفعات شرقی و غربی به عمل میآید (وایت
بك، BSE3; 588، همانجا). البته كشت قهوه در اتیوپی در كنار گردآوری
سنتی قهوۀ وحشی مورد بهرهبرداری است (همانجا). سایر محصولات
زراعی مهم شامل نیشكر، انواع دانههای روغنی، انواع سبزی
و میوه است (بریتانیكا، همانجا). در زمینۀ گسترش
كشت پنبه در سالهای اخیر با حمایتهای مالی خارجی
و طرحهای آبیاری، اقداماتی صورت گرفت است («افریقا»،
I / 365). در نیمۀ شمالی مرتفعات غربی نوعی غلۀ خاص به عمل میآید
كه بومی اتیوپی است و تف[۶] نام دارد (بریتانیكا،
همانجا).
مهمترین منبع درآمد اتیوپی
بعد از قهوه، دامداری است. این كشور از لحاظ شمار دام یكی
از مهمترین كشورهای جهان به شمار میرود. اتیوپی
در ۱۹۸۵ م دارای ۷ / ۷۴ میلیون
رأس انواع دام و ۵۶ میلیون انواع طیور بوده است
(«سالنامه»، 968). با اینهمه، تولید گوشت در اتیوپی ــ بهسبب
شیوههای نامناسب دامداری ــ ناكافی است و همه ساله حدود
۰۰۰‘۰۰۰‘۱رأس دام به علت كمبود علوفه،
انواع بیماری و مشكلات بازاریابی از میان میرود
(BSE3، همانجا). تولید انواع گوشت دراین كشور در
۱۹۸۶ م، ۰۰۰‘۵۶۳ تن
برآورده شده است («سالنامه»، 969). ماهیگیری در اقتصاد اتیوپی
نقش محدودی دارد و به طور سنتی منحصراً در دریای سرخ صورت
میگیرد و میتوان گفت كه كاملاً به بازارهای خارجی
وابسته است (بریتانیكا، همانجا). مقدار كل صید در
۱۹۸۶ م ۱۰۰‘۴ تن برآورده شده است
(«سالنامه»، همانجا).
صنایع اتیوپی نیز
توسعه نیافته است. این بخش تا پیش از
۱۹۶۱ م به ۲۰۰ واحد كارگاهی
محدود میشد و تنها ۵٪ از درآمد ناخالص ملی را تأمین
میكرد و عمدتاً شامل واحدهای نساجی، تولید مواد اولیه
غذایی، آجر، سیمان و شیشه بود (دیك رید، 78).
با وجود آنكه در ۱۹۸۶ م سهم این بخش در درآمد ملی
۱۵٪ بود («سالنامه»، 966)، اما هنوز هم واحدهای صنعتی
اتیوپی با مشكلات بیشمار، ازجمله ناچیز بودن سرمایهگذاریهای
جدید، كمبود مواد خام و لوازم یدكی ونیز مسائل مدیریت
و نیروی متخصص روبهروست. هنوز بیشتر تولیدات صنعتی
این كشور شامل كالاهای مصرفی همچون مواد غذایی و
منسوجات است. صنایع نساجی حدود ۵۰٪ از كل كاركنان
بخش صنعت را به خود اختصاص داده است. سایر شاخههای صنعتی را
تولیدات مصالح و مواد ساختمانی، پوشاك و تولیدات چرمی و
كفش تشكیل میدهد («افریقا»، همانجا).
صنایع دستی و كوچك بخش ناچیزی
درآمد ناخالص ملی را تأمین میكند و عمدتاً شامل نخریسی
و بافندگی، خیاطی، نجاری، تولید محدود فرش، طناب و
مانند آن است. این نوع فعالیتها معمولاً در كارگاههای خانگی
انجام میپذیرد و بر كار افراد خانواده متكی است (بریتانیكا،
VI / 1003). مصرف انرژی در اتیوپی بسیار محدود است
و منابع انرژی عمدتاً شامل چوب، زغال، كود حیوانی و بقایای
گیاهی (زراعی) است. در سالهای اخیر به كمك شوروی
سابق پیشرفتهای نسبی در زمینۀ تولید
انرژی پدید آمده است («افریقا»، I / 366).
اتیوپی دارای دو خط
آهن اصلی است: یكی آدایس آبابا را به جیبوتی
و دیگری بندر ماساوا را از طریق اسمره به آگوردات متصل میسازد.
خط آهن اول دارای ۷۸۱ كم طول است و بر مسیر اصلی
ارتباطات تجاری ـ تاریخی كشور قرار گرفته است. این خط آهن
توسط فرانسویان ساخته شده و از ۱۹۸۱ م به تملك
مشترك جیبوتی و اتیوپی درآمده است. اتیوپی
ضمناً دارای ۳ فرودگاه بینالمللی در شهرهای آدیسآبابا،
دیرهداوا و اسمره است. وضع راههای زمینی اتیوپی
بسیار نامطلوب است، اما با كمكهای خارجی در سالهای اخیر
بهبود یافته است (همانجا).
مهمترین اقلام صادراتی اتیوپی
شامل قهوه، پوست، دام زنده، گوش و مهمترین واردات این كشور نیز
تولیدات نفتی، ماشین آلات، وسایل نقلیه، مواد غذایی،
مواد شیمیایی و دام زنده است (همان، I / 372؛
قس: «آمار جهانی»، همانجا). مهمترین منابع واردات كشور (با توجه به
ارزش مواد) اتحاد شوروی سابق، ایالات متحدۀ آمریكا،
آلمان، انگلستان و ایتالیا و مهمترین طرفهای صادرات این
كشور در همان دوره (۱۹۸۵ م) ژاپن، آلمان، هلند و ایالات
متحدۀ آمریكاست («سالنامه»، 971).
آموزش در اتیوپی رایگان
است و در سالهای اخیر بر شمار مدارس افزوده شده است. اعتبارت آموزشی
در بودجۀ ۱۹۸۰-۱۹۸۱ م، ۸ /
۹٪ از كل بودجه كشور بود. در اتیوپی ۳ دانشگاه
وجود دارد (همان، 967). شهرهای مهم اتیوپی عبارتند از: اسمره
(۰۰۰‘۲۹۰ نفر)، دیرهداوا[۷]
(۰۰۰‘۷۰ نفر)، دسی[۸]
(۰۰۰‘۶۰ نفر)، هرر
(۰۰۰‘۵۵ نفر) و آداما
[۹](۰۰۰‘۵۰ نفر) («آمارجهانی»،
همانجا).
مآخذ
دورانت، ویل، تاریخ تمدن،
ترجمۀ ابوطالب صارمی و دیگران، تهران،
۱۳۶۶ ش؛ عابدین، عبدالمجید، بین الحبشة
و العرب، بیروت، دارالفكر العربی؛ عارف، ممتاز، الاحباش بین
مأرب و اكسوم، بیروت، ۱۹۷۵ م؛ كاتلر، پیتر،
«اقتصاد سیاسی قحطی در اتیوپی و سودان»، ترجمۀ رضا
رضوی، گزیدۀ مسائل اقتصادی ـ اجتماعی، تهران،
۱۳۷۰ ش، س ۸، شم ۱۲؛ كتاب سبز، كشور
سوسیالیستی اتیوپی، دفتر مطالعات سیاسی
و بینالمللی وزارت امورخارجه، تهران، ۱۳۶۸
ش؛ محمدیان، م. م.، شاخ افریقا، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی
وزارت امور خارجه، تهران؛ نهرو، جواهر لعل، نگاهی به تاریخ جهان، ترجمۀ محمود
تفضلی، تهران، ۱۳۶۱ ش؛ نیز:
Africa, South of the Sahara, 1984-85,
London; Afrika, Entsiklopedicheskii spravochnik, Moscow, 1987; Americana;
Britannica; BSE3; The Cambridge History of Islam, London, 1977-1980; Collier’s
Encyclopedia, New York, 1985; Dick Read, Robert,. «Ethiopia», Africa (A
Handbook), London, 1971; East Africa: its People and Resources, ed. W. T. W.
Morgan, London, 1972; EI2; Ende, W. & Udosteinbach, Der Islam in der
Gegenwart, München, 1984; The Europa Year Book, 1989; Great World Atlas,
London, 1981; Meyer; Schiffers, H., Afrika, München, 1962; Schwab, P., «Cold
War on the Horn of Africa», African Affairs, 1978, vol. LXXVII; Sergeyev, S.,
«Ethiopia Starts a New Life», International Affairs, Moscow, 1979, No. 5;
Tekle, A., «The New Constitution of Ethiopia», Journal of African Studies,
1988, vol. XV; Watt, W. Montgomery, The Majesty That Was Islam, London, 1974;
Weltstatistik 84 / 85, Braunschweig, 1984; Whitbeck, R. H. & V. C. Finch,
Economic Geography, New York, 1941.