نویسنده (ها) :
عنایت الله رضا
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 17 آذر 1398 تاریخچه مقاله
اِلْبَسان، شهری مسلماننشین در كشور آلبانی. این نام در مآخذ اروپایی به صورت اِلْبَسانی نیز آمده است (BSE3, I / 383). اولیا چلبی آن را به صورت البصان نوشته است (8 / 716)، ولی در بیشتر مآخذ عثمانی نام مذكور به صورت ایل بصان (ایلبصان) آمده است (عاشق پاشازاده، 169؛ كمال پاشازاده، 7 / 274؛ لطفی پاشا، 187؛ سعدالدین، 1 / 510؛ پچوی، 1 / 134؛ قره چلبیزاده، 379). نام البسان به معنای قلعهای است كه بر سرزمین اطراف خود اشراف دارد و محافظ آن است (EI2). البسان مركز شهرستانی است با عنوان محلی «رتهی البسانیت» ( بریتانیكا، III / 827؛ BSE3، همانجا). شهرستان البسان در 1990م / 1369ش، 481‘1 كمـ2 مساحت و 676‘248 نفر جمعیت داشته است («سالنامه ...»، 547). جمعیت شهر طبق آمار1983 م بیش از 70 هزار نفر بوده است («فرهنگ ... »، 1554). البسان در منطقۀ مركزی آلبانی، جنوب شهر تیرانا بر ساحل رود اِشكومبی (اِشكومبینی) واقع است («دائرةالمعارف ... »، XIV / 505؛BSE3, XXX / 151) كه بطلمیوس آن را به صورت اِسكامپیس (نك : پاولی، II / 351) نوشته است. شهر در محل باستانی اسكامپیس در ویا اگناتیا قرار گرفته، و دارای موقعیتی سوق الجیشی است و بر درۀ حاصلخیز اشكومبی اشراف دارد (EI2). اولیا چلبی از قول مورخان رومی احداث این شهر قدیمی را مربوط به سلاطین مقدونیه و فیلیپ و اسكندر دانسته است (همانجا). اسكامپیس در سدۀ 10 م توسط بلغارها منهدم شد، ولی در 1567 م / 975 ق البسان در محل شهر باستانی اسكامپیس از نو بنا گردید («دائرة المعارف »، همانجا؛ میدان لاروس، IV / 153). البسان در فاصلۀ 19 مایلی دریای آدریاتیك و در °41 و ´6 عرض شمالی و °20 و ´6 طول شرقی قرار گرفته است (EI2؛ بستانی، 4 / 791). در سدۀ 9 ق / 15م اسكندربیك كه از اردوی عثمانی گریخته، دست به عصیان زده بود، كرویا (قزلجه حصار) را مركز خود قرار داد. در سالهای 851 ق / 1447 م، 853 ق / 1449 م و 854 ق / 1450 م سلطان مراد دوم 3 بار با اسكندربیك پیكار كرد و شهر كرویا را به محاصره گرفت، ولی طرفی نبست (اوزون چارشیلی، II / 61-64). در 870 ق / 1466 م سلطان محمدفاتح پادشاه عثمانی با سپاهی گران كه شمار آن را 150 هزار نوشتهاند، به سرزمین آلبانی لشكر كشید و خرابههای والنه را كه از شهرهای قدیمی والینینها و نزدیك رود اشكومبی بود، به صورت دژی استوار درآورد و آن را البسان نامید كه به صورت پایگاه سپاه عثمانی در پیكار با نیروهای اسكندربیك درآمد (همو، II / 69؛ EI2؛ لطفی پاشا، 186-187). دربارۀ تاریخ این واقعه اختلاف نظر وجود دارد. عاشق پاشازاده (ص 169)و لطفی پاشا (ص 186) آن را سال 870 ق / 1466 م، مؤلف تاج التواریخ (سعدالدین، 1 / 509-510) و قره چلبیزاده (ص 379) سال 871 ق / 1467 م نوشتهاند. اوزون چارشیلی مدعی است كه به موجب قراین، قلعۀ البسان در نخستین سفر جنگی سلطان محمد فاتح در تابستان یا پاییز 869 ق / 1465م ساخته شده است (همانجا، حاشیۀ 1). البسان ابتدا به صورت بخشی از سنجق اوخری اداره میشد (EI2)، ولی حدود سال 884 ق / 1479م به صورت سنجق (ولایت) جداگانه درآمد و محمدبیك نخستین بار به سنجق بیكی آن منصوب گردید («دائرةالمعارف»، همانجا). اولیا چلبی به نقل از سلیمان خان البسان را مركز سنجق نوشته است (8 / 717- 718). با ادغام مناطق شمالی آلبانی و نیز سواحل دریای آدریاتیك به عنوان بخشی از سرزمین دولت امپراتوری عثمانی، قلعۀ البسان به سرعت اهمیت نظامی خود را از دست داد و در 1248ق / 1832م توسط رشیدپاشا ویران گردید. بقایای این ویرانه نیز در جریان زمین لرزۀ 1338 ق / 1920 م منهدم شد. اكنون تنها بخش پیشین قلعه باقی مانده است، ولی شهر البسان تاكنون نیز موقعیت خود را از دست نداده، و به صورت مركزی مسلماننشین و تجاری باقی مانده است (EI2). البسان یكی از مراكز ارتباطی و صنعتی آلبانی است. از تولیدات البسان میتوان به كارخانههای تولید روغن زیتون، كنسروسازی، تهیۀ توتون، كارخانههای فلزكاری و چوببری و تهیۀ مبل اشاره كرد (BSE3, XXX / 151). اولیا چلبی به توصیف شهر بزرگ و قدیمی البسان پرداخته، آن را عروس زیبای جهان نامیده است. وی از وجود 18 محلۀ مسلماننشین و 10 محلۀ رومی، لاتینی و آلبانیایینشین، 46 مسجد از جمله مسجد ابوالفتح سلطان محمدخان غازی، مسجد سنان پاشا و وجود كتیبههایی به خط و زبانهای رومی، عربی و پارسی (عجمی) اشاره كرده است. وی از مدرسۀ طلاب علوم دینی، دارالحدیث، دارالتفسیر و دارالقراء در شهر البسان سخن گفته است. به نوشتۀ او شهر دارای 11 خانقاه، 3 نوانخانه، و 900 سوق سلطانی (دكان و بازارچه) بوده است. در روزهای جمعه بازاری در شهر البسان تشكیل میشد كه مردم از هر سو در آن گرد میآمدند و كالاهای فراوان عرضه میكردند (8 / 720-723). در اطراف قلعۀ شهر 150‘1 خانه به صورت پراكنده وجود داشت («دائرة المعارف»، XIV / 505-506).
Britannica, 1978; Britannica Book of the Year (1995); BSE3; EI2; Meydan Larousse, Istanbul, 1987; Pauly; Sovetskiĭ entsiklo- pedicheskiĭ slovar, Moscow, 1987; Türk ansiklopedisi, Ankara, 1966; UzunçarŞılı, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1983. عنایتالله رضا