responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 625

اسیر گره


نویسنده (ها) :
مجید سمیعی
آخرین بروز رسانی :
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1399
تاریخچه مقاله

اَسیرْگَرْه‌، قلعه‌ای كهن در شم‌ال شهر برهان پور در ایالت مادْهیاپْرادِش هند كه در 21 و 28 عرض شم‌الی و 76 و 23 طول شرقی قرار دارد (علوی‌، III/ 134).
نام این قلعه در منابع به صورتهای اسیر، آسیر و اثیر آمده است (كنبو، 2/ 143، 158؛ طباطبا، 77، 78، 221؛ ابوالفضل‌، اكبرنامه‌، 3/ 767، آیین‌...، 2/ 108). مورخان «اسیر» را برگرفته از نام اسا اهیر حاكم این منطقه در سده‌های 8 -9ق‌/ 14- 15م دانسته‌، و نوشته‌اند كه این قلعه توسط اسلاف او بنا شده بود و وی بر استحكام آن افزود. آنگاه نام او بر قلعه نهاده شد كه بعدها به سبب كثرت استعمال تخفیف یافته‌، به صورت «اسیر» درآمد (فرشته‌، 2/ 277- 278؛ شاهنوازخان‌، 3/ 917).
قلعۀ اسیرگره در حد فاصل دو رودخانۀ نارْمادا و تاپْتی، بر بلندیهای ساتْپورا، در 18 كیلومتری شم‌ال شرقی برهان‌پور واقع شده است و راه‌آهن سراسری هند از نزدیك آن میگذرد (لاو، 304 ؛ «اطلس‌...»، 79 ,76 ؛ آسیاتیكا، I/ 184). در دورۀ مغولان هند، اسیر گره یكی از سركارهای (نواحی) بزرگ صوبۀ خاندیش بود كه منطقۀ وسیعیرا در بر میگرفت (علوی‌، 134-138 ,III/ 129، نیز نقشه‌).
قلعۀ اسیرگره سابقه‌ای كهن دارد. این قلعه نخست مركز قدرت راجپوتهای چوهان بود. در 695ق‌/ 1296م نخستین‌بار قلعۀ اسیرگره توسط علاءالدین خلج به تصرف مسلمانان درآمد و خاندان چوهان منقرض شد. سپس خاندانی از طایفۀ گله‌دار اهیر در آنجا به حكومت رسیدند كه خراج‌گزار سلاطین مسلمان دهلی بودند (لعل‌، 51 ؛ جوشی، «خاندیش‌»، I/ 494؛ EI2, IV/ 1023).
در سدۀ 8ق‌/ 14م مناطق مجاور اسیرگره زیرفرمان ملك راجا فاروقی قرار گرفت و او به سبب روابط دوستانه‌ای كه با اسااهیر داشت‌، به اسیرگره حمله نكرد (جوشی، همان‌، I/ 496)، اما نصیرخان فاروقی (حكـ 801 - 841ق‌/ 1399-1437م‌) این قلعه را تسخیر كرد و غنایم فراوانی به‌دست آورد و پس از آن‌، قلعۀ اسیر گره مهم‌ترین مركز قدرت و پایداری خاندان فاروقی شد. در بسیاری از منابع‌، از این خاندان با عنوان‌«والیان اسیر و برهان‌پور» یاد شده است ‌(شاهنوازخان‌، 3/ 917- 918؛ فرشته‌، 2/ 277-279؛ طباطبا، 55؛ آسیاتیكا، همانجا).
قلعۀ اسیرگره به سبب محافظت از جادۀ شم‌ال هند به منطقۀ دكن از لحاظ نظامی اهمیت بسیار داشت (جوشی، «جغرافیای‌...»، I/ 13). حكام مغول هند برای تصرف این قلعه تلاش فراوان كردند. در 969ق‌/ 1562م پیرمحمدخان سردار اكبر شاه مغول‌، اسیرگره را متصرف شد و كشتار بسیار كرد، اما پس از آن شكست خورد و مجبور به عقب‌نشینی شد. بهادرخان فاروقی (حكـ 984-1009ق‌/ 1576-1600م‌) پس از هجوم اكبرشاه مغول در 1008ق‌/ 1599م در قلعۀ اسیرگره پناه گرفت‌، اما پس از یك سال به سبب بروز طاعون و گرسنگی مجبور به تسلیم و واگذاری قلعه به او شد، و حكومت 200 سالۀ خاندان فاروقی به پایان رسید (ابوالفضل‌، اكبرنامه‌، 2/ 167- 168، 3/ 766-767، 780- 785؛ خافیخان‌، 3/ 451- 452، 459؛ بداونی، 2/ 50). تصرف قلعۀ اسیرگره موجب بازشدن مسیر دكن برای سپاهیان مغول شد.
در دورۀ مغولان هند، قلعۀ اسیرگره مركز ناحیۀ اسیر بود و 3 قلعۀ كوچك‌تر در اطراف آن قرار داشت و شهری بزرگ در پای آن بود و به سبب دیوارهای بلند و تجهیزات نظامی، دسترسی به آن آسان نبود (ابوالفضل‌، آیین‌، 2/ 107؛ كنبو، 1/ 143-144). جهانگردان اروپایی سدۀ 11ق‌/ 17م از اسیرگره به عنوان یكی از 6 قلعۀ مستحكم هند یاد كرده‌اند كه پادشاهان مغول بخشی از خزانۀ خود را در آن نگهداری میكردند (فینچ‌، 140 -139 ؛ هاوكینز، 99-100). در 1032ق‌/ 1623م شاه‌جهان هنگام شورش برضد پدرش جهانگیر در قلعۀ اسیرگره پناه گرفت و بعدها (در 1063ق‌/ 1653م‌) مسجدی در آن بنا كرد (شروانی، I/ 462؛ EI2).
در 1173ق‌/ 1760م هنگام هجوم احمدشاه درانی (ه م‌) به هند، قلعۀ اسیرگره به تصرف نیروهای هندو مذهب مراته درآمد و از اختیار مسلمانان خارج شد (شاهنوازخان‌، 2/ 356، 3/ 916). در 1803م سربازان انگلیسی قلعۀ اسیرگره را متصرف شدند و آنجا به‌صورت جزئی از مستملكات انگلیس در هند درآمد (برجس‌، 312 ,284 ؛ بریتانیكا).

مآخذ

ابوالفضل علامی، آیین اكبری‌، لكهنو، 1893م‌؛
همو، اكبرنامه‌، به‌كوشش عبدالرحیم‌، كلكته‌، 1879-1886م‌؛
بداونی، عبدالقادر، منتخب التواریخ‌، به‌كوشش ویلیام ناسولیس و احمدعلی، كلكته‌، 1865م‌؛
خافیخان نظام‌الملكی، محمدهاشم‌، منتخب اللباب‌، به‌كوشش ولزلی هیگ‌، كلكته‌، 1925م‌؛
شاهنوازخان‌، صمصام‌الدوله‌، مآثرالامرا، ج 2، به‌كوشش عبدالرحیم و میرزا اشرف علی، كلكته‌، 1890م‌، ج 3، به‌كوشش میرزا اشرف علی، كلكته‌، 1309ق‌؛
طباطبا، علی، برهان مآثر، دهلی، 1355ق‌/ 1936م‌؛
كنبو، محمدصالح‌، شاه جهان‌نامه‌، به‌كوشش غلام یزدانی و وحید قریشی، لاهور، 1967م‌؛
فرشته‌، محمدقاسم‌، تاریخ‌، كانپور، 1290ق‌/ 1874م‌؛
نیز:

Alavi, R.A., «Mughal Geographical Accounts of Khandesh», Medieval India, Bombay etc., 1975;
Asiatica;
An Atlas of India, Delhi, 1990;
Britannica, 1978;
Burgess, J., The Chronology of Indian History, Delhi, 1975;
EI2 ;
Finch, W., «Travel» , Early Travels in India, ed. W. Foster, Lahore, 1978;
Hawkins, W., « Travel», Early Travels in India, (vide:Finch);
Joshi,P.M., « Historical Geography of Medieval Deccan» , History of Medieval Deccan, Hyderabad, 1973;
id, «Khandesh», ibid;
Lal, K.S., History of the Khaljis, Hyderabad, 1980;
Law, B. Ch., Historical Geography of Ancient India, New Delhi, 1984;
Sherwani, H.K., «The Qutb Shāhis», History of Medieval Deccan (vide: Joshi).

مجید سمیعی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 625
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست