responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 606

اسکوپیه


نویسنده (ها) :
علی اکبر دیانت
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِسْكوپْیه، شهری‌ در جنوب‌ یوگسلاوی‌ سابق‌، در شبه‌ جزیرۀ بالكان‌، مركز جمهوری‌ خودمختار مقدونیۀ سابق‌ و پایتخت‌ كشور مستقل‌ مقدونیۀ كنونی‌.

نام‌گذاری‌

قدیم‌ترین‌ نام‌ آن‌ اسكوپی‌ برگرفته‌ از واژۀ اشكوب‌ در زبان‌ ایلیری‌ - زبان‌ نخستین‌ ساكنان‌ آنجا - است‌ ( پاولی‌، XIII/ 910؛ IA, XIII/ 122). نام‌ این‌ شهر در زبانهای‌ مختلف‌ به‌ صورتهای‌ گونه‌گون‌ نوشته‌، و خوانده‌ می‌شود: در زبان‌ مقدونیایی‌، اسكوپیه‌؛در زبانهای‌صربی‌ و كرواتی‌،اسكوپلیه‌؛ در آلبانیایی‌،اشكوپ‌ ( بریتانیكا، میكرو، IX/ 261؛ IA، همانجا)؛ در مآخذ تركی‌ در دوران‌ عثمانیها به‌ صورت‌ اوسكوب‌ (عاشق‌ پاشازاده‌، 64؛ مجدی‌، 125؛ اولیا چلبی‌، 5/ 553) و اسقوپیا (سامی‌، 2/ 933)، و در عربی‌ نیز اسقوفیه‌ (ادریسی‌، 2/ 792، 794) واصقب‌ ( بستانی‌، 13/ 217) آمده‌ است‌. در دوران‌ بطلمیوس‌ دوم‌ در سدۀ 3 ق‌م‌ از آنجا نام‌ برده‌ شده‌ است‌ ( پاولی‌، ، IA همانجاها)؛ مدتی‌ نیز یوستی‌نیاناپریما و همچنین‌ سینتیا نامیده‌ شده‌ است‌ (سامی‌، همانجا).

موقعیت‌

این‌ شهر در 41 و 59 عرض‌ شم‌الی‌ و 21 و 26 طول‌ شرقی‌ ( بریتانیكا، همانجا، نیز، ماكرو، XIX/ 1101، نقشه‌) بر دو سوی‌ رودخانۀ واردار بر سر راههای‌ مهم‌ سلانیك‌ - اژه در جنوب‌؛ نیش‌ - بلگراد در شم‌ال‌، از طریق‌ گذرگاه‌ كاچانیك‌ به‌ قوصووا (كوزوو) - پریشتینه‌، و كومانووا - كریوا به‌ بلغارستان‌ در شرق‌ و نیز در غرب‌ جادۀ مشرف‌ به‌ آلبانی‌، قرار دارد (IA، همانجا؛ EI1, VIII/ 1052). ارتفاع‌ آن‌ از سطح‌ دریا از 220 تا 340 متر تغییر می‌كند و اطراف‌ آن‌ را دره‌های‌ حاصل‌خیز و كوهستانهای‌ پربرف‌ احاطه‌ كرده‌اند (همانجاها). از آنجا كه‌ این‌ شهر از شم‌ال‌ به‌ نقاط كوهستانی‌ و از جنوب‌ به دریای‌ اژه‌ مربوط می‌شود، دارای‌ اقلیمی‌ دوگانه‌ است‌؛ چنانكه‌ تابستانها گرم‌ و خشك‌، و زمستانها سرد و مرطوب‌ است‌. دمای‌ متوسط سالانه‌ 4/ 12 سانتی‌گراد است‌ و بیشترین‌ دمای‌ هوا در تابستانها گاه‌ به‌ 40 می‌رسد و بر اثر آب‌ و هوای‌ مدیترانه‌ای‌ بهار آنجا از فصل‌ پاییز سردتر است‌. در 1981م‌/ 1360ش‌ جمعیت‌ شهر 547 ،506نفر بوده‌ است‌ ( یوگسلاوی‌...، 34، جدول‌ شم‌ 5).

پیشینۀ تاریخی‌

ایلیریها نخستین‌ ساكنان‌ اسكوپی‌ كهن‌ بودند كه‌ ویرانه‌های‌ آن‌ در چند كیلومتری‌ شم‌ال‌ غربی‌ شهر جدید اسكوپیه‌ قرار دارد ( پاولی‌، IA، همانجاها؛ EI1, VIII/ 1052-1053 ). در 210 ق‌ م‌، فیلیپ‌ سوم‌ مقدونی‌ آنجا را تصرف‌، و ضمیمۀ قلمرو خود كرد (سامی‌، همانجا). در نخستین‌ سده‌های‌ پس‌ از میلاد مسیح‌ در قلمرو امپراتوری‌ روم‌ قرار گرفت‌ و مركز ایالتی‌ شد كه‌ رومیها آنجا را داردانیا می‌خواندند (سامی‌، نیز IA، بریتانیكا، میكرو، همانجاها). در همین‌ زمانها مركز و پایگاه‌ لژیون‌ هفتم‌ رومیها بود ( پاولی‌، XIII/ 190). پس‌ از تجزیۀ امپراتوری‌ روم‌، در قلمرو دولت‌ روم‌ شرقی‌ قرار گرفت‌ (سامی‌، 2/ 933). گویند یوستی‌ نیانوس‌ فرمانروای‌ بیزانس‌ آن‌ ناحیه‌ را كه‌ زادگاهش‌ بود، آباد كرد و چنانكه‌ گفته‌ شد، به‌ نام‌ خود یوستی‌ نیاناپریما نامید. برخی‌ نیز معتقدند كه‌ اسكوپیه‌ نبوده‌، بلكه‌ اوخری‌ بوده‌ است‌ (همانجا). در 518م‌ زمین‌ لرزۀ شدیدی‌ آنجا را ویران‌ كرد ( پاولی‌، همانجا). مردمی‌ كه‌ از این‌ زمین‌ لرزه‌ جان‌ سالم‌ به در برده‌ بودند، بر ساحل‌ رودخانۀ واردار، شهر جدید اسكوپیه‌ را پی‌افكندند (IA, XIII/ 122).
اسلاوها كه‌ از سدۀ 6م‌ به‌ شبه‌ جزیرۀ بالكان‌ نفوذ كرده‌ بودند، این‌ شهر را در سدۀ 7م‌ اشغال‌ كردند و در سده‌های‌ بعد، یعنی‌ در 9 و 10م‌ در رونق‌ آنجا كوشیدند ( بریتانیكا، 1 EI، همانجاها) و آنجا را مركز حكومت‌ خود ساختند (سامی‌، همانجا). سپس‌ در 681ق‌/ 1282م‌ میلوتین‌ پادشاه‌ قدرتمند صرب‌، شهر اسكوپیه‌ را تسخیر كرد و آنجا را از دست‌ دولت‌ بیزانس‌ خارج‌ ساخت‌ (استروگُرسكی‌، 451 ,429). استفان‌ دوشان‌ در 747ق‌/ 1346م‌ طی‌ مراسمی‌ در كلیسای‌ شهر اسكوپیه‌، تاج‌گذاری‌ كرد (اوزون‌ چارشیلی‌، I/ 196؛ استروگرسكی‌، 481) و به‌ عنوان‌ نخستین‌ امپراتور صربها شناخته‌ شد. حاكمیت‌ صربها بر این‌ منطقه‌، از 681 تا 794ق‌/ 1282 تا 1392م‌ حدود 110 سال‌ ادامه‌ یافت‌ (1 EI، همانجا). در دوران‌ فرمانروایی‌ صربها، اسكوپیه‌ پایتخت‌ این‌ دولت‌، و یكی‌ از مراكز مهم‌ بازرگانی‌ در شبه‌ جزیرۀ بالكان‌ بوده‌ است‌ (IA, XIII/ 122-123).
پس‌ از پیروزی‌ عثمانیها در جنگ‌ قوصووا، اسكوپیه‌ از اهمیت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار شد. شهر در نخستین‌ سالهای‌ فرمانروایی‌ بایزید اول‌ معروف‌ به‌ ایلدرم‌ كه در 791ق‌/ 1389م‌ به‌ سلطنت‌ دولت‌ عثمانی‌ رسید، به دست‌ پاشا یكیت‌ یكی‌ از امیران‌ وی‌ به‌ تصرف‌ درآمد (نشری‌، 1/ 310؛ عاشق‌ پاشازاده‌، 63 -64). پاشایكیت‌ معادن‌ نقرۀ كوههای‌ كاراتووا (قراطوه‌) را نیز تصرف‌ كرد و آنگاه‌ مهاجران‌ ترك‌ و تاتار را در آنجا اسكان‌ داد (نشری‌، همانجا؛ اوزون‌ چارشیلی‌، I/ 260-261؛ شاو، 1/ 67).
تاریخ‌ فتح‌ اسكوپیه‌ و نیز فاتح‌ آنجا را مآخذ عثمانی‌ با اختلاف‌ یاد كرده‌اند: نشری‌ فتح‌ آنجا را در 791ق‌ (همانجا)، عاشق‌ پاشازاده در 797ق‌/ 1395م‌ (همانجا) و شم‌س‌الدین‌ سامی‌ (همانجا) در 792ق‌/ 1390م‌ نوشته‌ است‌. شابانویچ‌ مورخ‌ صرب‌ معتقد است‌ كه‌ اسكوپیه‌ نه‌ از طریق‌ جنگ‌، بلكه‌ طبق‌ قراردادی‌ كه‌ میان‌ برانكوویچ‌ و پادشاه‌ عثمانی‌ بسته‌ شد، به‌ آن‌ دولت‌ واگذار گردید و پاشایكیت‌، نخستین‌ مرزدار آنجا بود (EI1، IA، همانجاها). برخی‌ نیز تاریخ‌ دقیق‌ فتح‌ اسكوپیه‌ را در 9 صفر 794ق‌/ 6 ژانویۀ 1392م‌ ( 1 EI، همانجا) نوشته‌اند. شم‌س‌الدین‌ سامی‌ (همانجا)، بدون‌ ذكر مأخذ، تیمورتاش‌ پاشا، و اولیا چلبی‌ (5/ 553) نیز غازی‌ اورانوس‌ را فاتح‌ این‌ شهر نوشته‌ است‌.
آنچه‌ مسلم‌ است‌، اینكه‌ از 792ق‌ به‌ بعد شهر در قلمرو دولت‌ عثمانی‌ درآمد و به‌ تدریج‌ سیل‌ مهاجرت‌ تركان‌ شروع‌ شد و با احداث‌ مساجد، بازار و كوچه‌های‌ جدید، به‌ سرعت‌ ماهیت‌ شهری‌ اسلامی‌ به‌ خود گرفت‌ (IA، همانجا) و به‌ قولی‌ نخستین‌ شهر اسلامی‌ در شبه‌ جزیرۀ بالكان‌ شد (سامی‌، 2/ 933). از همین‌ زمان‌ به‌ بعد مركز فرمانروایان‌ عثمانی‌ در ناحیۀ صربستان‌ شد و بعد از ادرنه دومین‌ اقامتگاه‌ پادشاهان‌ عثمانی‌ گردید؛ چنانكه‌ بایزید اول‌ گاه در ادرنه‌ و گاه در این‌ شهر اقامت‌ گزیده‌، به‌ ادارۀ امور كشور می‌پرداخت‌ (اولیا چلبی‌، همانجا). این‌ شهر همچنین‌ مركز اداری‌ منطقه‌ بوده‌، و در تحریرهای‌ دورۀ سلطان‌ سلیمان‌ مركز یكی‌ از سنجاقهای‌ مهم‌ به‌ شم‌ار می‌رفته‌ است‌ (همانجا) و برابر ضبط دفاتر مورخ‌ 859ق‌/ 1455م‌ بیشتر اراضی‌ آن‌ در دست‌ زمین‌داران‌ مسیحی‌ بوده‌ است‌ (اینالجیك‌، I/ 149).
شهر اسكوپیه در تمام‌ دوران‌ حاكمیت‌ امپراتوران‌ عثمانی‌، به‌ ویژه در سده‌های‌ 9 و 10ق‌/ 15 و 16م‌ از موقعیت‌ سوق‌الجیشی‌ ویژه‌ای‌ برخوردار بوده‌، و به‌ هنگام‌ لشكركشیها، محل‌ تجمع‌ سپاهیان‌ بوده‌ است‌ (صولاق‌زاده‌، 226)؛ از جمله‌ هنگام‌ لشكركشی‌ سلطان‌ محمد دوم‌ در 860ق‌/ 1456م‌ به‌ شبه‌ جزیرۀ بالكان‌ و فتح‌ بلگراد كه‌ انكروس‌ (مجارستان‌) پایگاه‌ لشكر بود، توپهای‌ لازم‌ را كه در اسكوپیه‌ ریخته‌ شده‌ بود (كمال‌ پاشازاده‌، 7/ 121-122، 130)، با جرثقیل‌ به‌ انكروس‌ منتقل‌ كردند (تورسون‌، 79-80). پس‌ از فتح‌ صربستان‌ از جانب‌ سلطان‌ محمد، پادشاه‌ صرب‌ از تسلیم‌ برخی‌ قلاع‌ خودداری‌ كرده‌، راه‌ رفت‌ و آمد اسكوپیه‌ را بست‌ و روستاهای‌ تركها را غارت‌ كرد (تانسل‌، 114 ). در 1100ق‌/ 1689م‌،نیروهای‌ خاندان‌ هابسبورگ‌ اتریش ‌(شاو، 1/ 380- 381) به‌ فرماندهی‌ ژنرال‌ پیكولومینی‌ (IA, XIII/ 124) و با همكاری‌ هزاران‌ نفر از مردم‌ صربستان‌، شهرهای‌ آنجا از جمله‌ اسكوپیه‌ را تصرف‌ كرده‌ (شاو، همانجا)، آتش‌ زدند؛ چنانكه‌ این‌ شهر 60 هزار نفری‌ كاملاً ویران‌ شد. شیوع‌ بیماریهای‌ واگیردار از جمله‌ وبا نیز موجب‌ تخلیۀ شهر گردید. ساكنان‌ آنجا به‌ نواحی‌ دیگر مهاجرت‌ كردند: از جمله‌ مسلمانان‌ اسكوپیه‌ به‌ استانبول‌ آمدند و در محله‌ای‌ كه‌ اكنون‌ اسكوپ‌ نامیده‌ می‌شود، ساكن‌ شدند، گروهی‌ نیز به‌ شم‌ال‌ یوگسلاوی‌ مهاجرت‌ كردند (IA، همانجا).
از سدۀ 12ق‌/ 18م‌ بار دیگر شهر اسكوپیه‌ به‌ تدریج‌ رونق‌ سابق‌ را بازیافت‌ و بر وسعت‌ آنجا افزوده‌ شد و به‌ محلات‌ مسلمان‌ نشین‌ در شم‌ال‌، ناحیۀ مسیحیان‌ مقدونی‌ تبار و اقلیت‌ یهودی‌ در ساحل‌ چپ‌ رودخانۀ واردار تقسیم‌ شد (همانجا). در سدۀ 13ق‌/ 19م‌ جمعیت‌ مقدونی‌ تبار اكثریت‌ یافتند و بر شم‌ار مسیحیان‌ روز به‌ روز افزوده‌ شد. تسلط اتریش‌ بر بوسنی‌ - هرزگوین‌ در 1295ق‌/ 1878م‌ بافت‌ شهر را تغییر داد و بر وسعت‌ آن‌ افزود. مسلمانانی‌ كه‌ از بوسنی‌ - هرزگوین‌ به‌ این‌ شهر مهاجرت‌ كرده‌ بودند، در ساحل‌ راست‌ رود واردار در خانه‌های‌ یك‌ طبقه‌ای‌ كه‌ مخصوص‌ آنان‌ ساخته‌ شده‌ بود، مسكن‌ گزیدند. پس‌ از جنگهای‌ بالكان‌ (1912م‌) و جنگ‌ جهانی‌ اول‌، عدۀ زیادی‌ از مسلمانان‌ اسكوپیه‌ به‌ استانبول‌ مهاجرت‌ كردند (همانجا). از 1319ق‌/ 1901م‌ منطقۀ مقدونیه‌ صحنۀ برخورد میان‌ تركها و بومیان‌ آن‌ ناحیه‌ شد. بلغارها نیز از بومیان‌ حمایت‌ می‌كردند. از رویدادهای‌ مهم‌ این‌ دوره در اسكوپیه‌ كشته‌ شدن‌ كنسول‌ روسیه‌ به دست‌ یك‌ نفر آلبانیایی‌ بود كه‌ موجب‌ اعتراض‌ دولت‌ روسیه‌ به‌ باب‌عالی‌، یعنی‌ دربار عثمانی‌ شد (كارال‌، 158).
در جریان‌ جنگهای‌ بالكان‌ در 1912م‌ صربها این‌ شهر را تصرف‌ كردند؛ در 1915م‌ به‌ تصرف‌ بلغارها درآمد و سپس‌ در 1918م‌ بار دیگر به دست‌ صربها افتاد. در فاصلۀ دو جنگ‌ جهانی‌، مركز خان‌نشین‌ واردار بود كه‌ شامل‌ قوصووه‌، صربستان‌ جنوبی‌ بود (IA, XIII/ 125). در جریان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ در 1941م‌ آلمانیها آنجا را اشغال‌ كردند و ادارۀ آنجا را به‌ بلغارستان‌ كه‌ هم‌ پیمانشان‌ بود، دادند؛ در 1944م‌ از تسلط آلمانیها رهایی‌ یافت‌ و در 1945م‌ به‌ جمهوری‌ فدراتیو یوگسلاوی‌ پیوست‌ (همانجا).
زمین‌ لرزۀ شدیدی‌ در 1963م‌/ 1342ش‌ شهر را ویران‌ ساخت‌ كه‌ 070 ،1نفر كشته‌، و 120 هزار نفر نیز بی‌خانمان‌ شدند و 80% شهر از میان‌ رفت‌. آنگاه‌ 78 كشور جهان‌ از نظر مالی‌ و فنی‌ در بازسازی‌ شهر شركت‌ جستند، به‌ طوری‌ كه‌ آنجا را شهر «همبستگی‌ بین‌المللی‌» نامیدند ( بریتانیكا، میكرو، IX/ 261). طراح‌ بخش‌ مركزی‌ شهر جدید معمار معروف‌ ژاپنی‌ تانگه‌ كنزو بود (IA, XXIII/ 509). پس‌ از فروپاشی‌ جمهوری‌ یوگسلاوی‌، اسكوپیه‌ پایتخت‌ كشور مستقل‌ مقدونیه‌ شد و در 1992م‌ از سوی‌ جامعۀ اقتصادی‌ اروپا - با تأخیر - به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شد. دولت‌ یونان‌ با نام‌ گذاری‌ مقدونیه‌ بر این‌ كشور تازه‌ استقلال‌ یافته‌ به‌ شدت‌ مخالف‌ است‌ و آنجا را فقط با نام‌ كشور تا اسكوپیا؛ و یا ای‌ ایسكوپیانی‌ می‌شناسد (لاكست‌، 235-236).

موقعیت‌ اقتصادی‌ و فرهنگی‌

شهر اسكوپیه‌ یكی‌ از مراكز مهم‌ بازرگانی‌ و صنعتی‌ یوگسلاوی‌ بوده‌ است‌. صنایع‌ گونه‌گون‌ مانند صنایع‌ شیمیایی‌، الكتریكی‌، ساخت‌ ماشین‌ آلات‌ كشاورزی‌، تولید سیمان‌، صنایع‌غذایی‌،چرم‌سازی‌ و جزآنها در آنجا رونق ‌داشته ‌است‌ ( بریتانیكا، GSE، همانجاها).
اسكوپیه‌ كه‌ امروزه‌ 23 كم طول‌ و 9 كم عرض‌ آن‌ است‌ (IA، همانجا)، در دوران‌ فرمانروایی‌ عثمانیها، یعنی‌ از سده‌های‌ 8 -14ق‌/ 14-20م‌ نیز یكی‌ از مراكز مهم‌ فرهنگی‌ قلمرو عثمانی‌ در شبه‌ جزیرۀ بالكان‌ بوده‌ است‌. چنانكه‌ عالمان‌، شاعران‌ و عارفان‌ بسیاری‌ از این‌ شهر برخاسته‌، یا در آنجا زیسته‌، و بدرود زندگی‌ گفته‌اند كه‌ از آن‌ جمله‌اند: لطف‌الله‌ اسكوپی‌ (طاش‌ كوپری‌زاده‌، 364)؛ شجاع‌الدین‌ الیاس‌، معروف‌ به‌ شیخ‌ اسكوپ‌ (مجدی‌، 125)؛ حسام‌الدین‌ (د 960ق‌/ 1553م‌) متخلص‌ به‌ شیدا (عطایی‌، 11)؛ شیخ‌ محمد اسكوبی‌، معروف‌ به‌ چقرقجی‌ زاده‌ (همو، 758)؛ همچنین‌ شاعر معروف‌، عطای‌ اسكوبی‌ كه‌ به‌ گونۀ تجنیسات‌ شعر می‌سرود (گیب‌، 191 ، حاشیۀ 3 )؛ عطاءالله‌ عطایی‌ نوعی‌ زاده‌، مؤلف‌ حدائق‌ الحقائق‌ مدتی‌ طولانی‌ در این‌ شهر به‌ شغل‌ قضا اشتغال‌ داشته‌، و این‌ اثر خود را در آنجا به‌ رشتۀ تحریر كشیده‌ است‌ (بروسه‌لی‌، 3/ 95- 96؛ بابینگر، 171 )؛ نیز ویسی‌ بن‌ محمد، سلطان‌ الشعرا كه در این‌ شهر زیسته‌، و در 1015ق‌/ 1606م‌ درگذشته‌ است‌ (اولیا چلبی‌، 5/ 560 -561) و اسحاق‌ چلبی‌ (د949ق‌/ 1542م‌) معروف‌ به‌ اسكوبی‌ ( بستانی‌، 13/ 217). امروز نیز اسكوپیه‌ با داشتن‌ دانشگاه‌ معتبر و مراكز علمی‌ و هنری‌ نظیر كتابخانه‌ها، تالارهای‌ موسیقی‌ و جز آن‌ یكی‌ از بزرگ‌ ترین‌ مراكز فرهنگی‌ شبه‌ جزیرۀ بالكان‌ است‌ (EI1, VIII/ 1054).
جهانگردان‌ غربی‌ و نیز سیاحان‌ مسلمان‌ از جمله‌ اولیا چلبی‌ جهانگرد سدۀ 11ق‌/ 17م‌ هر یك‌ از دیدگاه‌ خویش‌ این‌ شهر را وصف‌ كرده‌اند. در این‌ میان‌ اولیا چلبی‌ بیشترین‌ اطلاعات‌ دربارۀ این‌ منطقه‌ را به دست‌ می‌دهد. وی‌ از زمینهای‌ واگذار شده‌ به‌ سپاهیان‌ و سركردگان‌ نظامی‌ در عثمانی‌ كه‌ شامل‌ حدود 350 روستا بوده‌، نام‌ برده‌ است‌ و از نبودن‌ تشكیلات‌ گمرك‌ در این‌ شهر و اخذ عوارض‌ گمركی‌ در سلانیك‌ و بلگراد سخن‌ به‌ میان‌ می‌آورد. همچنین‌ وی‌ از 120 مسجد بزرگ‌ و كوچك‌ كه در 45 باب‌ از آنها نماز جمعه‌ برگذار می‌شده‌ است‌، از 70 محله‌، 060 ،10خانه‌، 9 دارالقراء، 20 تكیه‌، 110 چشم‌ۀ آب‌، 150 ،2باب‌ دكان‌ و بازارهای‌ مختلف‌ نظیر بازار بزازها، كفاشان‌ و جز آنها نام‌ می‌برد (5/ 553 -557).

آثار تاریخی‌

بیشتر آثار تاریخی‌ و نیز مؤسساتی‌ كه‌ از آنها یاد شد، بر اثر زلزله‌ و آتش‌ سوزی‌ از میان‌ رفته‌، و شم‌ار اندكی‌ بر جای‌ مانده‌ است‌. آنچه‌ مسلم‌ است‌، این‌ آثار بجز بقایای‌ قلعۀ شهر، به دورۀ اسلامی‌ مربوط می‌شوند. قلعۀ اسكوب‌ كه‌ امروز ویرانه‌هایی‌ از آن‌ بر جا مانده‌، به‌ صورت‌ 5 ضلعی‌ و دارای‌ 70 بارو و 2 حصار مستحكم‌ بوده‌ است‌ كه‌ به‌ سدۀ 6م‌ مربوط می‌شود. اولیا چلبی‌ آنجا را با مدرسۀ افلاطون‌ در آتن‌ مقایسه‌ كرده‌ است‌ (5/ 554). وی‌ مرمت‌ آنجا را در 850ق‌/ 1446م‌ توسط سلطان‌ مراد دوم‌ دانسته‌ است‌ (5/ 555). دیگر آثار تاریخی‌ این‌ شهر و اهم‌ آثار معماری‌ اسلامی‌ آنجا اینهاست‌: مسجد خونكار (خواندگار) معروف‌ به‌ مسجد سلطان‌ مراد دوم‌ كه در 840ق‌/ 1436م‌ بنا شده‌ است‌ (همانجا). این‌ مسجد كه‌ یكی‌ از زیباترین‌ مساجد شبه‌ جزیرۀ بالكان‌ به‌ شم‌ار می‌آید، در طول‌ تاریخ‌ خود چندین‌ بار بر اثر آتش‌ سوزی‌ و یا زلزله‌ تخریب‌ شده‌، و به‌ طور كامل‌ تعمیر نشده‌ است‌ (IA, XIII/ 125). از دیگر مكانهای‌ اسلامی‌ مسجدهای‌ یحیی‌ پاشا، قارلو زاده‌، قوجا مصطفی‌ پاشا و اسحاق‌ بیك‌، و نیز مدارس‌ سلطان‌ مراد و یحیی‌ پاشا را می‌توان‌ نام‌ برد (اولیاچلبی‌، 5/ 555 -556). اولیا چلبی‌ همچنین‌ از كلیساهای‌ ارامنه‌، بلغارها و صربها و نیز عبادتگاههای‌ یهودیان‌ نام‌ می‌برد (5/ 558). این‌ شهر مركز اسقف‌ نشین‌ كلیسای‌ ارتدكس‌ رومی‌ است‌ و در اطراف‌ آن‌ چند صومعه‌ و دیر به‌ نام‌ قدیسان‌ مسیحیت‌ مانند مرقُس‌ و مَتی‌ وجود دارد ( بستانی‌، 13/ 218). همچنین‌ از برج‌ ساعت‌ ( اولیاچلبی‌، 5/ 555)، پل‌ سنگی‌ بر روی‌ رودخانۀ واردار كه در زمان‌ سلطان‌ مراد دوم‌ ساخته‌ شده‌، و در 987ق‌/ 1579م‌ مرمت‌ شده‌ است‌، می‌توان‌ نام‌ برد (همو، 5/ 558). پس‌ از زمین‌ لرزۀ 1963م‌ تقریباً تمام‌ این‌ آثار و محلات‌ مسلمان‌ نشین‌ و بافت‌ قدیمی‌ شهر از میان‌ رفته‌، و اسكوپیه‌ به‌ صورت‌ شهری‌ جدید درآمده‌ است‌ («دائرۀ المعارف‌...»، XXXIII/ 219).

مآخذ

ادریسی‌، محمد، نزهۀ المشتاق‌، بیروت‌، 1409ق‌/ 1989م‌؛
اولیاچلبی‌، محمد، سیاحت‌ نامه‌، به‌ كوشش‌ احمد جودت‌، استانبول‌، 1315ق‌؛
بروسه‌لی‌، محمد طاهر، عثمانلی‌ مؤلف‌ لری‌، استانبول‌، 1342ق‌؛
بستانی‌؛
سامی‌، شم‌س‌الدین‌، قاموس‌ الاعلام‌، استانبول‌، 1306ق‌؛
شاو، استانفورد جی‌، تاریخ‌ امپراتوری‌ عثمانی‌ و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضان‌ زاده‌، مشهد، 1370ش‌؛
صولاق‌ زاده‌، محمد، تاریخ‌، استانبول‌، 1298ق‌؛
طاش‌ كوپری‌زاده‌، احمد، الشقائق‌ النعمانیۀ، استانبول‌، 1405ق‌؛
عاشق‌ پاشازاده‌، درویش‌ احمد، تاریخ‌، استانبول‌، 1332ق‌؛
عطایی‌، عطاءالله‌، حدائق‌ الحقائق‌ فی‌ تكملۀ الشقائق‌، به‌ كوشش‌ عبدالقادر اوزجان‌، استانبول‌، 1989م‌؛
كمال‌ پاشازاده‌، تواریخ‌ آل‌ عثمان‌، به‌ كوشش‌ شرف‌ الدین‌ توران‌، آنكارا، 1954م‌؛
لاكست‌، ایو و دیگران‌، مسألۀ صربستان‌ و یوگسلاوی‌ سابق‌، ترجمۀ عباس‌ آگاهی‌، تهران‌، 1372ش‌؛
مجدی‌، محمد، حدائق‌ الشقائق‌، به‌ كوشش‌ عبدالقادر اوزجان‌، استانبول‌، 1989م‌؛
نشری‌، محمد، تاریخ‌ جهان‌ نما، به‌ كوشش‌ رشید اونات‌ و محمد كویمن‌، آنكارا، 1987م‌؛
یوگسلاوی‌، مؤسسۀ مطالعات‌ و پژوهشهای‌ بازرگانی‌، تهران‌، 1367ش‌؛
نیز:

Babinger, F., Die Geschichtsschreiber der Osmanen und ihre Werke, Leipzig, 1927;
Britannica, 1978;
EI 1 ;
Gibb, E. J. W., A History of Ottoman Poetry , London , 1965 ;
GSE ;
IA ;
Inalik , H., Fatih devri üzerinde tetkikler ve vesikalar, Ankara, 1987;
Karal, E.Z., Osmanli tarihi , Ankara 1983 ;
Ostrogorsky , G . , Bizans devleti tarihi , tr. , F. Iṣiltan, Ankara, 1981;
Pauly;
Tansel, S., Fatih Sultan Mehmed'in siyasi ve askeri faaliyeti, Ankara, 1985;
Türk ansiklopedisi, Ankara, 1984;
Tursun Bey, Tarih-i Ebü'l- Feth, Istanbul, 1977;
Uzunçarsılı, I.H., Osmanli tarihi, Ankara, 1984.

علی‌اكبر دیانت‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 606
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست