responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 55

حدیثه


نویسنده (ها) :
پرویز امین - شیوا جعفری
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 4 آذر 1398
تاریخچه مقاله

حَدیثه، نام چند شهر و سرزمین در عراق و شامات. حدیثه در لغت به معنای شهر جدید و یا شهر نو است و در برخی منابع حدیثه به صورت حُدَیْثه نیز ضبط شده است (یاقوت، بلدان، 2 / 222؛ ابن‌خلدون، 3 / 470). برخی از محققان حدیثه را معرب واژۀ آرامی «حذتا» دانسته‌اند و برخی دیگر آن را ترجمۀ عربی از واژۀ فارسی «نوکرد» به معنی «شهر نو» می‌دانند (بابان، 96).
به نوشتۀ یاقوت در سدۀ 7ق / 13م، حدیثه بر 5 محل اطلاق می‌شده است: 1. حدیثۀ موصل؛ 2. حدیثۀ فرات (حدیثة‌ النورة)؛ 3. حدیثه از روستاهای معرة النعمان؛ 4. حدیثۀ غوطۀ دمشق، 5. مطلقِ حدیثه‌ (بدون هیچ دنباله)، که یاقوت از آن به نقل از عِمرانی یاد کرده است ( المشترک، 123-124؛ نیز نک‌ : ابن‌فقیه، 179، 180، 331؛ بلاذری، 464-466؛ مقدسی، 25). در اینجا تنها به حدیثۀ موصل و حدیثة‌الفرات می‌پردازیم:

1. حدیثۀ موصل

شهری باستانی در شمال عراق و در پایین موصل ــ کرانۀ شرقی دجله، و نزدیک زاب بزرگ (بابان، 96) ــ که امروزه ویرانه‌های آن در محلی به نام تل الشعیر بر جای مانده است (EI2).

پیشینۀ تاریخی

هر چند آگاهیهای ما دربارۀ حدیثۀ موصلِ پیش از اسلام اندک است، اما بر اساس منابع تاریخی این منطقه پیش از روزگـار ساسانیان یهـودی‌نشیـن (نک‌ : مورونی، 307-308)، و در روزگار ساسانیان از مـراکز مسیحی‌نشیـن بـوده است (نک‌ : نولدکه، 447 ؛ نیز ابونا، 3 / 52-53).
به گزارش بلاذری در 20ق / 641 م، به روزگار خلافت عمر، موصل و توابع آن توسط مسلمانان گشوده شده و مسیحیان آنجا به شرط پرداخت جزیه با مسلمانان مصالحه کردند (نک‌ : ص 463-464). پس از آن عمر، هرثمة بن عرفجه را به ولایت آن ناحیه منصوب نمود و هرثمه حدیثه را بهسازی کرد و قلعه‌ای در آن بنا نهاد و گروهی از اعراب را در آنجا ساکن کرد (همانجا). به گزارش یاقوت، این شهر کهن و تاریخی در آن روزگار «نوکرد» نامیده می‌شد، تا آنکه مروان بن محمد حمار، آخرین خلیفۀ اموی (د 132ق) آن را بازسازی کرد و به عربی «الحدیثة» نام نهاد ( بلدان، همانجا). بلاذری نیز در سبب نام‌گذاری این شهر دو دلیل آورده است: اول اینکه چون این شهر پس از موصل آباد گردید، حدیثـه (شهرنو) نـام گرفت (قس: دینوری، 167) و دوم آنکه مهاجرانی که در عهد حجاج بن یوسف از جد رستم بن رفیل از حدیثۀ انبار به آنها مهاجرت کردند، نام شهر خود، یعنی حدیثه را بر آن مکان نهادند و در آنجا مسجدی ساختند و نامش را حدیثه نهادند (ص 465-466).
در روزگار امویان و عباسیان حدیثۀ موصل از اسقف‌نشینهای شمال عراق به‌شمار می‌آمده است (نک‌ : ابونا، 2 / 121، 122، 3 / 52- 53).
در 24 ق / 645 م، ولید بن عقبه به هنگام بازگشت از لشکرکشی به آذربایجان و ارمنستان در حدیثه مستقر شد و به فرمان عثمان سپاهی برای کمک به سپاهیان شام در مقابل رومیان گسیل داشت (طبری، 4 / 246- 248).
به گزارش جغرافیانویسان مسلمان در سده‌های نخستین اسلامی، حدیثۀ موصل به سبب داشتن آب فراوان و خاک حاصلخیز از کشاورزی پررونقی برخوردار بوده و کشت غلات در آن رواج داشته است (نک‌ : ابن‌خردادبه، 93، 175؛ اصطخری، 75).
به گزارش مقدسی، جغرافیانگار سدۀ 4ق / 10م، این شهر در فضای بلندی در دامنۀ کوهی بنا گردیده بوده است که راه دسترسی به آن از طریق پلکانی که در پایین‌دست شهر تعبیه شده بود، میسر می‌گشت. شهر دارای مسجد جامعی بود که در کنار نهری که او از آن با نام طیلسان یاد می‌کند، بر پا شده بود. همۀ ساختمانهای آن به‌جز مسجد آنجا که معماری شرقی داشت، از گِل ساخته شده بودند (ص 139).
در اواسط سدۀ 3ق / 9م، در دورۀ حکومت عباسیان، که خوارج در موصل و حدیثه قدرت یافتند، نبردهای بسیاری در آنجا به وقوع پیوست. در 252ق / 866 م مساور بن عبدالحمید خارجی در بوازیج سر به شورش برداشت و با سپاهی به حدیثه روی آورد و حدیثه و موصل را تصرف کرد. لشکر موصل در 254ق به مقابله با مساور برخاست، اما وی در 255ق بار دیگر موصل را تصرف کرد و به سبب بی‌اعتمادی به مردم موصل، حدیثه را پایگاه خود قرار داد (ابن‌اثیر، 7 / 174-175، 188، 205).
مساور پس از شکست دادن مخالفانش قدرت بسیاری یافت، به گونه‌ای که از پرداخت مالیات به خلیفۀ عباسی خودداری کرد. مهتدی خلیفۀ عباسی برای مطیع ساختن مساور سپاهی به فرماندهی موسی بن بغا به حدیثه فرستاد، اما این سپاه بدون نتیجه بازگشت. پس از به خلافت رسیدن معتمد عباسی، سپاهی به فرماندهی مفلح به حدیثه فرستاده شد، اما مساور از این شهر خارج شده بود، پس از خروج سپاه مفلح از حدیثه، مساور به آنجا بازگشت و حدیثه و نیز نواحی اطراف آن را به تصرف خود درآورد و از پرداخت مالیات آن نواحی به دستگاه خلافت خودداری کرد (ابن‌اثیر، 7 / 226-227).
در 267ق / 881 م در نبردی میان خوارج (هارون خارجی و محمد بن خرزاد) در نزدیکی موصل، هارون شکست خورد و به حدیثۀ موصل پناه برد و با گردآوری سپاهی در آنجا و نیز با حمایت قبیلۀ بنی تغلب و کردان جلالی، محمد بن خرزاد را شکست داد (همو، 7 / 359-360).
در 318ق / 930م، شورشی از سوی خوارج در موصل رخ داد، شورشیان پس از گرفتن خراج از اهالی چندین شهر به حدیثه روی نهادند؛ از مسلمانان زکات، و از مسیحیان آنجا که هنوز در حدیثه باقی بودند، جزیه خواستند، اما اهالی مقاومت کردند (همو، 8 / 220).
در نیمۀ نخست سدۀ 4ق موصل و شهرهای اطراف آن، از جمله حدیثه مدتی در تصرف حمدانیان بود و در این مدت چندین‌بار سپاهیان حمدانی و همچنین آل‌بویه به آنجا حمله کردند (نک‌ : طبری، 11 / 142-153؛ ابن‌اثیر، 8 / 466-467).
در 536 ق / 1142 م عمادالدین زنگی (د 541 ق / 1146 م؛ از آل‌زنگـی) حدیثـه را تصرف کـرد (نک‌ : همـو، 11 / 88). ظاهراً با اقداماتی که وی در آبادانی موصل می‌کرده، حدیثه نیز در آن روزگار آباد بوده است، چنان که یاقوت می‌نویسد: حدیثه زمانی مرکز ولایت موصل بوده است (بلدان، 2 / 222، المشترک، 123).
حمدالله مستوفی مؤلف سدۀ 8 ق / 14م نیز از حدیثه به عنوان شهری در کنار رود زاب بزرگ نام می‌برد (ص 215). به نظر می‌رسد که حدیثه بر اثر حملۀ مغولان به این منطقه رونق خود را از دست داده (EI2)، و بر اثر تحولات و تغییرات رود زاب بزرگ از میان رفته باشد (نک‌ : لسترنج، 91).
از مشاهیر حدیثۀ موصل می‌توان به ابوالحسن علی بن عبدالرحمان سمنجانی محدث و فقیه مشهور اشاره کرد (یاقوت، بلدان، 2 / 223).

مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل؛
ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306ق؛
ابن‌خلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، 1401ق / 1981م؛
ابن‌فقیه، احمد، البلدان، به کوشش یوسف هادی، بیروت، 1416ق / 1997م؛
ابونا، البیر، تاریخ الکنیسة السریانیة الشرقیة، بیروت، 1993م؛
اصطخری، ابراهیم، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1870م؛
بابان، جمال، اصول اسماء المدن و المواقع العراقیة، بغداد، 1989م؛
بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، 1407ق / 1987م؛
حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331ق / 1913م؛
دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمال‌الدین شیال، قاهره، 1960م؛
طبری، تاریخ؛
مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛
یاقوت، بلدان؛
همو، المشترک، به کوشش ووستنفلد، گوتینگن، 1846م؛
نیز:

EI2;
Lestrange, G., The Lands of the Caliphate, London, 1966;
Morony, M. G., Iraq after the Muslim Conquest, Princeton, 1984;
Nöldeke, Th., Geschichte der Perser und Araber zur Zeit der Sasaniden, Leiden, 1973.

شیوا جعفری

2. حدیثۀ فرات

نام شهری تاریخی، و امروزه به‌صورت حدیثه، شهری در استان انبار در کشور عراق. حدیثۀ فرات که در برخی از منابع به صورت «حدیثة النورة» نیز آمده است، از آن جهت با ترکیب اضافه آورده شده تا از حدیثۀ موصل، در ساحل دجله، متمایز باشد (یاقوت، المشترک، 123؛
ابوالفدا، 287؛
نیز نک‌ : لسترنج، 64).
حدیثۀ امروزی در˚34 و´14 عرض شمالی و˚42 و´37 طول شرقی، شهری است کوچک متشکل از 3 قسمت: دو قسمت در دو ساحل فرات، و قسمت اصلی آن جزیره‌ای است در میان رودخانه که مرکز شهر است و 74 کمـ از شهر عانه فاصله دارد و بزرگ‌راهی که بغداد را به غرب عراق متصل می‌کند، از آن می‌گذرد (حسنی، 272؛
«فرهنگ ... »، npn. ؛
EI2). افزون بر این، حدیثۀ فرات شامل دو قریۀ بزرگ تاریخیِ آلوس و جبّه بوده است. آلوس از زمانهای دور مرکز دانش بود و بسیاری به آن منسوب‌اند، ازجمله مؤیّد آلوسی شاعر و ابوعبدالله بغدادی آلوسی طرسوسی (حسنی، همانجا)؛
یعتیش بن جهم حدیثی، از راویان حدیث؛
ابوبکر محمد بن احمد بن عبدالوهاب حدیثی اسفراینی؛
سعید بن عبدالله حَدَثانی؛
عبدالله بن محمد بن حسین حدیثی؛
هلال بن ابراهیم نمیری خزرجی شاعر؛
ابوجعفر نفیس بن وهبان حدیثی سلمی و فرزندش ابونصر عبدالرحیم بن نفیس بن وهبان؛
و سُوَید بن سعید سهل بن شهریار هَرَوی (یاقوت، بلدان، 2 / 223-224، المشترک، همانجا).

پیشینۀ تاریخی

آگاهیهای ما از دیرینگی این منطقه در پیش از اسلام اندک است. این شهر از اواخر حکومت ساسانی زیستگاه اعراب بوده است (مورونی، 220-221). ظاهراً شهر در همان روزگار دارای قلعه‌ای مستحکم در وسط رود فرات (به صورت جزیره) بوده، که این قلعه هستۀ اولیۀ شهر، به‌شمار می‌آمده است، زیرا پس از فتح این قلعه به دست مسلمانان، مدلاج بن عمرو سلمی که از سوی عمار بن یاسر، والیِ کوفه در زمان خلافت عمر بن خطاب، مأمور فتح نواحی بالادست رود فرات شده بود، شهر حدیثه را در ساحل فرات گسترش داد و تجدید بنا کرد (بلاذری، 246؛
یاقوت، بلدان، 2 / 223). جغرافیانگاران مسلمان در سده‌های نخستین اسلامی از حدیثۀ فرات شهری از اعمال فرات و بر کرانۀ این رود یاد کرده‌اند (ابن خردادبه، 74؛
ابن فقیه، 180). به نوشتۀ یاقوت مردم حدیثۀ فرات پیرو فرقۀ نصیریه بوده‌اند (همانجا).
در اوایل سدۀ 4ق / 10م، سراسر عراق صحنۀ شورش قرمطیان بود. آنان در 375ق / 985م پس از ناکامی در تصرف شهر انبار، با استفاده از کشتیهایی که در شهر حدیثۀفرات لنگر انداخته بود، با گذر کردن از رود فرات، سپاه خلیفه را شکست دادند و شهر انبار را گشودند (ابن‌خلدون، 3 / 469-470).
در 450ق / 1058م ارسلان بساسیری از امرای نامدار ترک بر قائم بامر الله خلیفه عباسی (حک‌ 422-467ق / 1031-1075م) شورید و او را در قلعۀ شهر حدیثۀ فرات، که به داشتن استحکامات مشهور بود، حبس‌کرد (ابن‌ازرق، 152-153؛
قلقشندی، 6 / 406). سپس به نام خلیفۀ مصر خطبه خواند (ابن‌ازرق، همانجا)، اما سال بعد طغرل سلجوقی که به هواداری از قائم بامرالله به عراق رفته بود، بساسیری را به قتل رساند و قائم را به بغداد بازگرداند و بر تخت خلافت نشاند (همو، 156-157، 159).
از دیگر وقایع تاریخی این شهر تصرف آن در 497ق / 1104م توسط بَلک بن بهرام بن اُرتُق بوده است (ابن‌اثیر، 10 / 368). در 517 ق / 1123م، با جانب‌داری سلیمان بن مهارش، فرمانروای حدیثۀ ‌فرات، از مسترشد باللٰه عباسی در نبرد با دبیس‌بن‌صدقه، خلیفه این شهر را پایگاه خود قرار داد و توانست دبیس را شکست دهد (ابن‌اثیر، 10 / 607- 608). در 585 ق / 1189م خلیفه الناصر لدین الله عباسی به حدیثه لشکر کشید و آنجا را محاصره کرد، اما به سبب مقاومت ساکنان شهر بسیاری از اهالی در 586 ق در قبال پذیرفتن تیولهایی دیگر، حدیثه را به خلیفه تسلیم کردند (همو، 12 / 58- 59).
جغرافیانگاران سده‌های 7 و 8 ق / 13 و14م حدیثۀ فرات را شهری در بالای انبار و کنار شهر عانه که پیرامون آن را آب فرا گرفته است، وصف کرده‌اند (حمدالله، 36، 39-40؛
ابوالفدا، 287).
ابن بطوطه جهانگرد مراکشی سدۀ 8 ق / 14م حدیثه را از شهرهای آباد که ارزاق در آن فراوان بوده، معرفی کرده است. او می‌گوید: حدیثۀ فرات و آبادیهای اطراف آن به‌قدری حاصلخیز بود که شبیه آن را جز در نواحی اطراف رودخانۀ چین ندیده بود (ص 655-656).
حدیثۀ فرات در آن روزگار به‌وسیلۀ چرخابهای بزرگ که در قسمتهای پرشیب رود فرات قرار داشت، آبیاری می‌شد (EI2). در سالهای 652-654 ق / 1254-1256م بر اثر طغیان رود فرات خسارتهایی بر این شهر وارد شد (ابن‌فوطی، 134، 135).
رویدادهای مهم دیگر پس از انقراض خلافت عباسیان حاکی از آسیب دیدن حدیثۀ فرات از حملۀ مغولها ست (ابن تغری بردی، 2 / 77- 78). بر اثر شیوع بیماری وبا در 841 ق / 1437م بیشتر ساکنان این شهر از میان رفتند (عزاوی، 3 / 99). در 921ق / 1515م عثمانیها این شهر را تصرف کردند (همو، 3 / 356).
حدیثۀ فرات در اوایل سدۀ 20م به سبب واقع شدنِ آن در کنار رود قابل کشتیرانیِ فرات، از موقعیت راهبردی خاصی برخوردار بود. انگلیسیها در 1918م این شهر را اشغال کردند و آنجا را پایگاه نیروهای خود قرار دادند (لانگریگ، 90-91). خط لولۀ نفت کرکوک به ساحل دریای مدیترانه که ساخت آن از اواسط سدۀ 20م آغاز شد، از حدیثۀ فرات می‌گذرد (حسنی، 221-222).

مآخذ

ابن اثیر، الکامل؛
ابن ازرق، احمد، تاریخ الفارقی، به کوشش بدوی عبداللطیف عوض، بیروت، 1974م؛
ابن بطوطه، رحلة، به کوشش طلال حرب، بیروت، 1407ق / 1987م؛
ابن تغری بردی، المنهل، به کوشش محمد محمد امین و سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، 1984م؛
ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306ق؛
ابن خلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، 1401ق / 1981م؛
ابن فقیه، احمد، البلدان، به کوشش یوسف هادی، بیروت، 1416ق / 1996م؛
ابن فوطی، عبدالرزاق، الحوادث الجامعة، بیروت، 1407ق / 1987م؛
ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛
بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، 1407ق / 1987م؛
حسنی، عبدالرزاق، العراق، قدیماً و حدیثاً، صیدا، 1377ق / 1958م؛
حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331ق / 1913م؛
عزاوی، عباس، تاریخ العراق بین احتلالین، قم، 1410ق / 1369ش؛
قلقشندی، احمد، صبح الاعشى، قاهره، 1383ق / 1963م؛
یاقوت، بلدان؛
همو، المشترک، به کوشش ووستنفلد، گوتینگن، 1846م؛
نیز:

EI2;
Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966;
Longrigg, S. H., Iraq, 1900 to 1950, Beirut, 1968;
Morony, M. G., Iraq after the Muslim Conquest, Princeton, 1984;
The World Gazetteer, www.world-gazetteer.com.

پرویز امین

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست