responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 530

استرگوم


نویسنده (ها) :
عنایت الله رضا
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِسْتِرْگوم، شهر و دژی در مجارستان، کنار رود دانوب در 80 کیلومتری شمال شرقی بوداپست که در عهد عثمانی مرکز سنجاق (ولایت) بوده است. گفته‌اند نام این شهر از اصل فرانکی اوسترینگون به معنای دژ شرقی اثتباس شده است (EI2). نام شهر در آلمانی، گران؛ لاتینی، استریگونیوم؛ در زبان اسلوونی، اوستریهوم است. در مجاری استرگون نیز آمده است (همانجا؛ WNGD, 379). در زبان ترکی این نام به صورتهای استرغون، اوسترغون، اوسترغوم و استورغونه آمده است (EI2؛ پچوی، 1/ 251؛ جودت پاشا، 57). حاجی خلیفه در کتاب جهان‌نما نام این شهر را اوستورغون آورده است (نک‌ : اوزون چارشیلی، 3(1)/ 628، حاشیۀ 2).
این شهر که بر بالای تپۀ مشرف به انحنای بزرگ رود دانوب واقع است، با گذشت زمان گسترش یافت و در سدۀ 11م/ 5ق به صورت شهری عمده درآمد. شخصی به نام گِزا (قوجه) از فرمانروایان مجار (سدۀ 10م) را بنیادگذار این شهر نوشته‌اند («دائرةالمعارف دیانت...»، XI/ 438-439؛ اولیاچلبی، 6/ 257). استرگوم گاه در تابعیت پادشاهی آلمان، گاه اردل و گاه مجار قرار داشت (همانجا). این شهر در عهد فرمانروایی دودمان آرپاد به مناسبتهای مختلف مرکز فرمانروایی بود و استفان (ایشتوان) اول یا استفان قدیس (ح 970-1038م/ 359-429ق). بنیادگذار دولت مجارستان در همین شهر زاده شد (EI2)؛ همچنانکه این شهر در همان روزگار مقر اسقف بزرگ، رئیس اسقف‌نشینهای 10گانۀ مجارستان نیز بود (همانجا).
در سالهای 1241-1242م/ 638-639ق، با استیلای مغولان نقطۀ عطفی در تاریخ شهر پدید آمد و در نتیجه، مرکز فرمانروایی از استرگوم به بودین (بودا) یکی از دو بخش بوداپست، انتقال یافت (میدان لاروس، II/ 617؛ «دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 439). با این وصف، استرگوم همچنان به صورت یکی از مراکز اسقف‌نشین باقی ماند (همانجا). سلطان سلیمان قانونی در 932ق/ 1526م درصدد تصرف مجارستان برآمد. هدف اصلی فرمانده سپاه عثمانی شهر بودین پایتخت مجارستان بود (اوزون چارشیلی، 2/ 372). استرگوم در فاصلۀ 3 روز راه (27 میلی) بوداپست قرار داشت و کلید بودین محسوب می‌شد (همو، 3(1)/ 638، حاشیۀ 2؛ WNGD، همانجا). پس از کشته شدن لایوش در جنگ مجارستان (اوت 1526/ ذیقعدۀ 932) در نبرد موهاچ، گروهی از امرای بخش شرقی مجارستان و ترانسیلوانیا، یانوش زاپولیا را به پادشاهی مجارستان برگزیدند (اوزون چارشیلی، 2/ 373-374، 375)؛ ولی فردیناند دوک اتریش و فرمانروای بوهم، برادر شارل پنجم (شارل کن) که از خاندان هابسبورگ بود و با یانوش زاپولیا رقابت داشت، به عنوان پادشاه مشروع مجارستان اعلام شد (همو، 2/ 376). سلطان سلیمان قانونی که به یانوش وعدۀ کمک داده بود، در 2 رمضان 935ق/ 10 مۀ 1529م با نیرویی مرکب از 250 هزار نفر به قصد تصرف وین پایتخت اتریش، بار دیگر به مجارستان لشکر کشید و در محرم 936/ سپتامبر 1529، بودین و در 2 صفر/ 6 اکتبر همان سال استرگوم را به تصرف آورد و پایتخت را به یانوش زاپولیا وا گذارد (همو، 2/ 377، 394، حاشیۀ 11 و 12؛ «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). در این ماجرا استرگوم بدون پیکار تسلیم نیروهای عثمانی شد (همانجا). پس از بازگشت سپاه عثمانی از محاصرۀ وین، بار دیگر فردیناند بر ضد یانوش زاپولیا لشکر کشید و دژ استرگوم را تصرف کرد (اوزون چارشیلی، 2/ 380). پس از این ماجرا استرگوم گاه به تصرف فردیناند، و گاه زیر فرمان یانوش درمی‌آمد. در 1533م در مرز ایران و عثمانی پیکارهایی روی داد. سلیمان قانونی که وضع در جبهۀ شرق را دشوار یافته بود، در ژوئیه همان سال با فردیناند از در سازش درآمد که در نتیجه مجارستان به دو بخش تقسیم شد: بخشی زیر فرمان یانوش قرار گرفت و بخش دیگر در دست فردیناند باقی ماند (همو، 2/ 385؛ «دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 439).
مرگ یانوش در 947ق/ 1540م سبب شد که فردیناند به بودین حمله برد و آن را در محاصرۀ خود گیرد (اوزون چارشیلی، 2/ 386). سلطان عثمانی با شتاب در 948ق صوقللی محمدپاشا را عازم جنگ با فردیناند کرد (همو، 2/ 387). از این سال سرنوشت استرگوم با تاریخ عثمانی پیوند یافت (EI2). در 18 محرم 950 سلطان سلیمان خود عازم جنگ مجارستان شد. در 25 محرم همان سال نیروهای عثمانی پس از تصرف بودین، شهر و قلعۀ استرگوم را متصرف شدند. از این پس استرگوم به صورت مرکز سنجاق (ولایت) به بیگلربیگی بودین پیوست و حکومت آن به محمدپاشا (بیک) یحیى پاشازاده واگذار شد (اولیا چلبی، 6/ 257-258؛ اوزون چارشیلی، 2/ 388، 568-569؛ پچوی، 1/ 251، 254؛ لطفی پاشا، 416؛ «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). پس از تصرف شهر و پیوستن آن به بیگلربیگی بودین، در 953ق/ 1546م بنای کلیسا و مقر سراسقف به مسجد تبدیل، و 3 هزار محافظ برای دفاع از دژ استرگوم گمارده شد. فرمانده نیروهای عثمانی در همین سال به ساختن استحکامات دست زد و خندقی گرد شهر حفر کرد که کار آن حدود دو سال به درازا کشید.
در دوران سلطان مراد سوم (982-1003ق/ 1574-1595م) محمدپاشا (بیک) فرزند سنان پاشا مأمور جنگ با اتریش شد. هنگامی که وی در بودین اقامت داشت، مانسفلد فرمانده سپاه اتریش در ذیحجۀ 1003 استرگوم را محاصره کرد. در جریان پیکار، محمدپاشا به بودین گریخت و استرگوم پس از یک ماه محاصره تسلیم شد. نتیجۀ این پیکار تسلیم استرگوم از سوی محمدپاشا به میکلوش (مقلوش) سردار مجار بود (اولیاچلبی، 6/ 258؛ EI2؛ پچوی، 2/ 175، 178، 179-180؛ اوزون چارشیلی، 3(1)/ 97-98؛ قره چلبی‌زاده، 479). در جریان محاصره بخشی از مقر سراسقف که به مسجد تبدیل شده بود، ویران شد («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا؛ اولیا چلبی، 6/ 265).
قلعۀ استرگوم مدت 10 سال از تصرف نیروهای عثمانی خارج شد. در ربیع‌الاول 1013/ اوت 1604 سلطان احمد اول (سل‌ 1012-1026ق/ 1603-1617م) لالا محمدپاشا وزیر اعظم و سردار اکرم را در اواخر همان سال مأمور کرد تا قلعۀ استرگوم را مسخر کند. لالا محمد پاشا پس از 35 روز محاصره در جمادی‌الاول 1014 قلعۀ استرگوم را به تصرف آورد (اوزون چارشیلی، 3(1)/ 119، 120؛ پچوی، 2/ 301؛ اولیاچلبی، 6/ 260؛ «دائرةالمعارف ترک»، XV/ 450-451). استرگوم تا 1094ق/ 1683م در تصرف عثمانیها باقی ماند («دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 440). در این سال متفقین مهاجم به فرماندهی یان سوبیسکی، پادشاه لهستان، قلعۀ استرگوم را محاصره کردند و خواستار تسلیم قلعه شدند، اما دلی بکر پاشا، فرمانده نیروهای عثمانی، پیشنهاد آنان را نپذیرفت. سربازان مدافع قلعه که وضع را دشوار دیدند، تصمیم به تسلیم آن گرفتند. سرانجام، قلعه تسلیم شد و سپاهیان عثمانی به بودین گریختند و از این تاریخ به بعد استرگوم که کلید سنجاق بودین بود، یکباره از تصرف عثمانیها بیرون شد. دلی بکر پاشا، ارسلان محمدپاشا و چند تن دیگر به گناه تسلیم دژ استرگوم اعدام شدند (اوزون چارشیلی، 3(1)/ 593-594؛ «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).
در رمضان 1096/ اوت 1685 سردار ملک ابراهیم پاشا فرمانده سپاه عثمانی، استرگوم را در محاصره گرفت، ولی از سپاه اتریش شکست یافت. همین ماجرا به دست وزیر اعظم قرا ابراهیم پاشا بهانه داد، تا برای قتل سردار ملک ابراهیم تلاش کند. کوشش وی بی‌اثر نماند و سردار در محرم 1097/ نوامبر 1685 به دستور سلطان محمد چهارم به قتل رسید (اوزون چارشیلی، 3(1)/ 610-611).
اولیا چلبی که در 1074ق/ 1663م به مجارستان سفر کرده بود، وضع بودین و استرگوم را با تفصیل به شرح آورده است (6/ 257-275). وی از حاکمان شهر، زمین و اشکال قلعه که بر روی تپه‌ای بلند کنار رود دانوب بنا شده بود، یاد کرده، و ضمن ستایش از مسجد جامع قزل اُلمای استرگوم، بنای آن را سرآمد دیگر بناها دانسته، منار بلند مسجد و محل مؤذن را «بانگخانه‌ای رعنا» نامیده است (6/ 261، 262، 265؛ EI2). وی از تصویرهای زیبایی که بر دیوارهای جامع نقش شده بود، مطالبی ارائه کرده است (6/ 256). همو می‌نویسد: استرگوم 16 محله و 4 مسجد دارد که در دو مسجد آن نماز جمعه برگذار می‌شود. یکی از مساجد، جامع حاجی ابراهیم با مناره‌ای بلند، و دیگری جامع محکمه با بنایی کهن است (6/ 271). محکمۀ شرع مبین درون این جامع قرار گرفته است. استرگوم دارای دو مدرسه به نامهای مدرسۀ حاجی ابراهیم و مدرسۀ محکمه است. شهر دارای 4 مکتب، دو تکیۀ درویشان (تکیۀ علی افندی و تکیۀ حاجی ابراهیم) و یک حمام کوچک است. در شهر 210 باب دکان وجود دارد (6/ 272).
از فهرستی که در 978ق/ 1570م و سالهای پس از آن تدوین شده است، چنین برمی‌آید که در استرگوم بالغ بر 800 خانوار زندگی می‌کردند. 78 خانه در قلعۀ بالا و 204 خانۀ استوار در قلعۀ پایین و 542 خانه در واروش بزرگ وجود داشت که 383 خانه متعلق به مسلمانان و 11 خانه از آن کولیهای مسلمان شده بود («دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 439). اولیا چلبی شمار خانه‌های قلعۀ بالا را 200 باب نوشته است (6/ 263).
در 953ق/ 1546م درآمد این منطقه 70 هزار آقچه بود که از طریق مالیات، گمرک، حق العبور و امور بازرگانی خاص تأمین می‌شد. در سالهای 70 سدۀ 16م از حبوبات و نظایر آن نیز مالیات اخذ می‌شد. بخش بزرگی از درآمد مالیاتی به دولت اختصاص داشت و سهم فرماندار سنجاق (ولایت) اندک بود. استرگوم اهمیت سوق‌الجیشی داشت. از 1235ق/ 1820م استرگوم بار دیگر به یکی از مراکز اسقف‌نشین مجارستان بدل شد («دائرةالمعارف دیانت»، XI/ 439, 440).
اکنون استرگوم یکی از بنادر رودخانه‌ای مجارستان در کنار رود دانوب است. در 1981م جمعیت شهر 31 هزار نفر گزارش شده است. شهر دارای تأسیسات ماشین‌سازی است. در نزدیکی استرگوم از معادن زغال کک بهره‌برداری می‌شود («فرهنگ...»، 1566).
در استرگوم چند اثر معماری وجود دارد. کاخ شاهی یکی از آثار برجستۀ معماری استرگوم است که تاریخ بنای آن را سدۀ 6ق/ 12م نوشته‌اند (همانجا؛ BSE3, XXX/ 254). از دیگر آثار معماری شهر، سالن رنسانس متعلق به سدۀ 9ق/ 15م و مجموعۀ کلیسایی است که بنای آن طی سالهای 1822-1856م صورت گرفته، و دارای گنبدی زیباست (همانجا؛ دائرةالمعارف فارسی). کلیسای آنای مقدس متعلق به سال 1828م نیز از آثار معماری عمدۀ شهر به شمار می‌رود. یکی دیگر از آثار معماری استرگوم کاخ اسقف اعظم است که موزه و کتابخانۀ نفیسی دارد. استرگوم دارای چشمۀ آب گرم معدنی است (همانجاها).

مآخذ

اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی، تاریخ عثمانی، ترجمۀ وهاب ولی، تهران، 1370-1372ش؛
اولیا چلبی، محمد، سیاحت‌نامه، به کوشش احمد جودت، استانبول، 1318ق؛
پچوی، ابراهیم، تاریخ، استانبول، 1283ق؛
دائرةالمعارف فارسی؛
قره چلبی‌زاده، عبدالعزیز، روضة الابرار المبین بحقایق الاخبار، بولاق، 1248ق؛
لطفی پاشا، تواریخ آل عثمان، استانبول، 1341ق؛
نیز:

BSE3;
Cevdet Paṣa, Tezâkir, ed., Cavid Baysun, Ankara, 1986;
EI2;
Meydan Larousse, Istanbul, 1987;
Sovetskiĭ entsiklopedicheskiĭ slovar, Moscow, 1987;
Türk ansiklopedisi, Ankara, 1968, Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1995;
WNGD.

عنایت‌الله رضا

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 530
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست