responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 527

اسپارتا


نویسنده (ها) :
ابوالحسن دیانت
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِسْپارْتا، نام‌ استان‌ و شهر مركز آن‌ در حوضۀ مديترانه‌ در ناحيه‌ای معروف‌ به‌ گوللر (درياچه‌ها) در جنوب‌ كشور تركيه‌.

موقعيت‌، چهرۀ طبيعی‌ و جم‌عيت‌

استان‌ اسپارتا در 37 و 18 تا 38 و 30 عرض‌ شمالی‌ و 30 و 2 تا 31 و 33 طول‌ شرقی‌ قرار گرفته‌ است‌. مساحت‌ آن‌ 933 ،8 كم2 (YA, V/ 3505), و ارتفاع‌ مركز استان‌ از سطح‌ دريا 025 ،1متر است‌ (EI2, IV/ 210). استان‌ اسپارتا از شمال‌ به‌ استان‌ افيون‌ قره‌ حصار، از جنوب‌ به‌ استان‌ آنتاليا، از مشرق‌ به‌ استان‌ قونيه‌ و از غرب‌ و جنوب‌ غربی‌ به‌ استان‌ بوردور محدود است‌ ، YA) همانجا؛ «آمار... »، نقشۀ تركيه‌). جم‌عيت‌ استان‌ برابر سرشماری عمومی‌ 1990م‌، بالغ‌ بر 771 ،434 نفر بوده‌ است‌ كه‌ 574 ،229 نفر آن‌ در شهرها و 197 ،205نفر در روستاها زندگی‌ می‌كردند. جم‌عيت‌ شهرستان‌ اسپارتا 061 ،133 نفر بوده‌ كه‌ 117 ،112 نفر در شهر اسپارتا و 944 ،20نفر در روستاهای آن‌ زندگی‌ می‌كردند (همان‌، 29). شهرهای تابع‌ استان‌ اسپارتا اينهاست‌: آتابيك‌، ايريدير، گلن‌ دوست‌، گچی‌ بورلو، سنيركنت‌، سوتچولر، شرقی‌ قره‌ آغاچ‌، اولوبورلو و يالواچ‌ (همانجا).
بخش‌ وسيعی‌ از اين‌ استان‌ (4/ 68% مساحت‌ آن‌) كوهستانی‌ است‌. كوههای مهم‌ آن‌ اينهاست‌: رشته‌ كوههای سلطان‌ در شرق‌ با ارتفاع‌ 610 ،2متر؛ قاراقوش‌ در شمال‌ ميان‌ اسپارتا و استان‌ افيون‌ قره‌حصار با ارتفاع‌ 995 ،1متر؛ قويوجاك‌ كه‌ بخشی‌ از توروس‌ غربی‌ است‌ با ارتفاع‌ 337 ،2 متر؛ قاپی‌ داغ‌، 447 ،2 متر؛ داوراز، 635 ،2 متر؛ بارلا 799 ،2 متر؛ و نيز گول‌ داغلاری با ارتفاع‌ 892 ،2 متر كه‌ بلندترين‌ كوه‌ استان‌ است (‌ YA, V/ 3505-3506).
رودخانه‌های مهم‌ اسپارتا اينهاست‌: ايری چای كه‌ از جنوب‌ سلطان‌ داغی‌ سرچشمه‌ می‌گيرد و به‌ درياچۀ بيك‌ شهر می‌ريزد؛ آق‌ سو كه‌ از شهر اسپارتا می‌گذرد؛ و نيز كوپروسويو (همان‌، V/ 3506-3507). در اين‌استان‌درياچه‌هايی‌نيزوجود دارندكه‌براثرآتش‌فشانيهاايجاد شده‌اند، مانند درياچۀ ايريدير، كوادا و گولجوك‌ (همان، V/ 3507-3508 ).
استان‌ اسپارتا از نظر آب‌وهوا تحت‌ تأثير شرايط اقليمی‌ مديترانه‌ ای و آناتولی‌ مركزی است‌، اما نه‌ رطوبت‌ مديترانه‌ را دارد و نه‌ خشكی‌ آناتولی‌ مركزی را. در نواحی‌ ييلاقی‌ اغلب‌ هوا سرد است‌. از نظر پوشش‌ گياهی‌ حدود 33% از كل‌ مساحت‌ استان‌ را جنگل‌ پوشانيده‌ است‌ و انواع‌ درختان‌ جنگلی‌ و نيز درختان‌ ميوه‌ در آنجا وجود دارد (همان‌، V/ 3512).

نام‌گذاری

پژوهشهای باستان‌ شناختی‌ و تاريخی‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ اسپارتای كنونی‌ در محل‌ قديمی‌ باريس‌، يكی‌ از شهرهای باستانی‌ پيسيديا قرار گرفته‌ است‌ (پلينی‌، II/ 331؛ IA, V(2)/ 681). آگاهی‌ دربارۀ منشأ نام‌ اين‌ شهر از سدۀ 8ق‌م‌ فراتر نمی‌رود. چنين‌ گمان‌ می‌رود كه‌ سبارداييها و كيمرها كه‌ توسط اسكيتها (سكاها) از شمال‌ دريای سياه‌ بيرون‌ رانده‌ شدند، در اين‌ ناحيه‌ سكنی‌ گزيدند و نام‌ خود را به‌ منطقه‌ دادند. اين‌ موضوع‌ را نوشتۀ ابن‌ بطوطه‌ (ص‌ 287) كه‌ آنجا را سبرتا ناميده‌ است‌، تا حدودی تأييد می‌كند. برخی‌ محققان‌ نيز واژۀ باريس‌ را از ريشۀ واری كه‌ در زبان‌ سانسكريت‌ معنی‌ آب‌ می‌دهد و نام‌ رودخانه‌ای نيز بوده‌ است‌، می‌دانند (YA, V/ 3518). در 325م‌ هنگامی‌ كه‌ نخستين‌ شورای ازنيك‌ (ازنيق‌) تشكيل‌ شد، اين‌ شهر به‌ نام‌ هراكليوس‌ بارنسيس‌ پيسيديا ناميده‌ شد. استفان‌ بيزانسی‌ نيز از آن‌ با عنوان‌ شهری مهم‌ نام‌ می‌برد ( پاولی‌، V/ 17). هرودت‌ از اين‌ محل‌ با نام‌ پاتارا ياد می‌كند (نك‌: هيتسيگ‌، 731). در مآخذ كهن‌ سلجوقی‌ و عثمانی‌ نيز به‌ صورتهای سپرته‌ (مختصر...، 24)، اسپرده‌ (نشری، 1/ 208)، اسپارته‌ (سعدالدين‌، 1/ 98؛ حاجی‌ خليفه‌، 640)، و در مآخذ عربی‌ به‌ صورت‌ سبارطه‌ (هيتسيگ‌، همانجا) آمده‌ است‌. به‌ نوشتۀ سامی‌، نام‌ باستانی‌ شهر، باريس‌ بوده‌ كه‌ در تركيب‌ ادات‌ ظرف‌ در زبان‌ يونانی‌ به‌ شكل‌ ايس‌ بارتيا و ضمن‌ تغييری در شكل‌ به‌ صورت‌ اسپارته‌ درآمده‌ است‌ (2/ 858). در روزگار عثمانيها به‌ عنوان‌ مركز سنجاق‌ حميد ايلی‌ خوانده‌ می‌شد و در سدۀ 19م‌ با نام‌ حميدآباد به‌ ولايت‌ قونيه‌ منضم‌ شد (YA، همانجا).

تاريخ‌

مسكون‌ بودن‌ منطقۀ اسپارتا به‌ دوران‌ ديرينه‌ سنگی‌ می‌رسد. در حفاريهای 1944م‌ در 15 كيلومتری شمال‌ اسپارتا در ميان‌ دشت‌ بوزان‌ اونو به‌ مغاره‌ای از دوران‌ ديرينه‌ سنگی‌ بر می‌خوريم‌. اين‌ مغاره‌ و غارهای اطراف‌ نشان‌ می‌دهند كه‌ اين‌ ناحيه‌ در آن‌ دوران‌ مسكون‌ بوده‌ است‌ (همانجا).
دورۀ تاريخی‌ در اسپارتا از دو هزار سال‌ ق‌م‌ آغاز می‌شود. اين‌ منطقه‌ در آن‌ زمان‌ محل‌ زندگی‌ اقوام‌ لووی و آرزاوا بوده‌ است‌. آرزاواها در اين‌ زمان‌ كه‌ حِتّيها به‌ عنوان‌ نيروی سياسی‌ در منطقۀ هاليس‌ (قزل‌ايرماق‌) حضور داشتند، قدرتی‌ كوچك‌، ولی‌ متنفذ در آسيای صغير بودند. آنان‌ به‌ حاكميت‌ هيچ‌ قدرت‌ ديگری گردن‌ ننهادند، چنانكه‌ حتيها در طول‌ 500 سال‌ نتوانستند حاكميت‌ قطعی‌ خود را بر ايشان‌ اعمال‌ كنند. سرانجام‌ سلطۀ آرزاواها در 1200ق‌م‌ با هجوم‌ طوايف‌ جزاير بالكان‌ به‌ آناتولی‌ كه‌ چهرۀ سياسی‌ منطقۀ آناتولی‌ كنونی‌ را كلاً تغيير داد، سرآمد. در ميان‌ اين‌ طوايف‌ كوچنده‌ از بالكان‌، فريگيها مقتدرترين‌ عنصر قومی‌ بودند كه‌ ميان‌ سالهای 1200- 1100ق‌م‌ در بيشتر مناطق‌، از جم‌له‌ اسپارتا پخش‌ شدند و به‌ همراه‌ برخی‌ قبايل‌ آنجا اتحاديۀ بزرگی‌ تشكيل‌ دادند. فريگيها در اواخر سدۀ 8ق‌م‌ بر اثر جنگ‌ با آشوريها قدرت‌ و برتری خود را از دست‌ دادند. در 695ق‌م‌ نيز در برابر سبارداييها و كيمريان‌ كه‌ از سوی اسكيتها (سكاها) از قفقاز به‌ سوی جنوب‌ رانده‌ شده‌ بودند، دوام‌ نياوردند و مغلوب‌ شدند. در همين‌ زمان‌ ليدياييها با كمك‌ سبارداييها و كيمريان‌ به‌ حاكميت‌ فريگيها خاتمه‌ دادند و خود جای آنان‌ را گرفتند. ليدياييها نيز سپس‌ مغلوب‌ كيمريان‌ شدند و اين‌ گروه‌ اخير در 633ق‌م‌ در برابر حملۀ مادها نتوانستند مقاومت‌ كنند و به‌ سوريه‌ و فلسطين‌ رفتند (همان‌، V/ 3519-3520 ).
با پايان‌ يافتن‌ دولت‌ ليدی، پارسها (ايرانيها) قدم‌ به‌ صحنۀ تاريخ‌ آسيای صغير نهادند و شهرهای سواحل‌ اژه‌ را كه‌ در دست‌ يونانيان‌ بود، تصرف‌ كردند. در اندك‌ زمانی‌ آسيای صغير از جم‌له‌ اسپارتا و منطقۀ پيسيديا كه‌ اسپارتا نيز در آن‌ قرار داشت‌، جزو كوچكی‌ از ساتراپ‌ بزرگ‌ ايونی‌ در قلمرو حاكميت‌ امپراتوری هخامنشی‌ قرار گرفت‌.
در 334ق‌م‌ با حملۀ اسكندر و تصرف‌ آسيای صغير، فرمانروايی‌ هخامنشيان‌ به‌ سر آمد. اسكندر شهرهای سواحل‌ اژه‌، از جم‌له‌ ناحيۀ پيسيديا را تصرف‌ كرد، ولی‌ فرصت‌ اشغال‌ اسپارتا را نيافت‌ و تصرف‌ آنجا را به‌ يكی‌ از فرماندهان‌ خود محول‌ كرد. پس‌ از مرگ‌ اسكندر اين‌ منطقه‌ به‌ حاكميت‌ و پادشاهی‌ برگاما درآمد. در حالی‌ كه‌ دولت‌ برگاما قلمرو خود را به‌ سوی آناتولی‌ غربی‌ گسترش‌ می‌داد، سلوكوس‌، سر دار ديگر اسكندر، دولت‌ سلوكيان‌ را در سوريه‌ تأسيس‌ كرد. سلوكيان‌ درصدد توسعۀ قلمرو خود به‌ جانب‌ سواحل‌ اژه‌ برآمدند. به‌ همين‌ سبب‌ برخورد ميان‌ دولت‌ برگاما و سلوكيان‌ مدتها ادامه‌ داشت‌. سرانجام‌ اسپارتا تحت‌ فرمانروايی‌ سلوكيان‌ درآمد و در 188ق‌م‌ تمام‌ سرزمين‌ آسيای صغير زير فرمان‌ روميها قرار گرفت‌ (همانجا).
هنگامی‌ كه‌ روميان‌ به‌ تثبيت‌ موقعيت‌ خود در اين‌ سرزمين‌ مشغول‌ بودند، پادشاهی‌ برگاما با اعمال‌ سياست‌ جديدی با رضايت‌ دولت‌ روم‌ نواحی‌ اسپارتا را بار ديگر به‌ قلمرو خود افزود و سپس‌ در 129ق‌م‌ تمام‌ اين‌ ناحيه‌ را به‌ تصرف‌ قطعی‌ خود درآورد (همان‌، V/ 3521). از زمان‌ تسلط روم‌ تا پايان‌ سدۀ 3م‌ تغيير مهمی‌ در منطقۀ اسپارتا پديد نيامد، جز آنكه‌ اسپارتا يكی‌ از ولايات‌ بزرگ‌ روم‌ بود و در زمان‌ امپراتوری ديوكلتيانوس‌ (284- 305م‌) يكی‌ از 12 منطقۀ امپراتوری به‌ شمار می‌رفت‌. پس‌ از تقسيم‌ امپراتوری روم‌ در 395م‌، منطقۀ اسپارتا جزو روم‌ شرقی‌ (بيزانس‌) باقی‌ ماند و در تقسيمات‌ اداری زمان‌ هراكليوس‌ ضميمۀ ولايت‌ آناتوليكون‌ شد (همانجا).
در زمان‌ خلافت‌ بنی‌اميه‌ در 94ق‌ دوبار به‌ اسپارتا حمله‌ شد ، ولی‌ در هر دو بار مهاجم‌ان‌ عرب‌ در برابر بيزانس‌ كاری از پيش‌ نبردند و عقب‌ نشينی‌ كردند. پس‌ از جنگ‌ ملازگرد، سلجوقيان‌ در مدت‌ كوتاهی‌ بر قسمت‌ بيشتری از خاك‌ آناتولی‌ غربی‌ دست‌ يافتند، ولی‌ حاكميت‌ آنان‌ به‌ سبب‌ مقاومت‌ بيزانس‌ از يك‌ سو و جنگهای صليبی‌ از سوی ديگر، قطعيت‌ نيافت‌ و منطقه‌ بارها ميان‌ سلجوقيان‌ و بيزانس‌ دست‌ به‌ دست‌ گشت‌ (همانجا).
در زمان‌ قليچ‌ ارسلان‌ دوم‌ (551 -588ق‌/ 1156- 1192م‌) لشكريان‌ بيزانس‌ در نزديكی‌ ايريدير از سلجوقيان‌ شكست‌ خوردند ( مختصر، 1/ 23-24؛ مشكور، 90). ناحيۀ اسپارتا در دورۀ سلطنت‌ قليچ‌ ارسلان‌ سوم‌ در 600ق‌/ 1204م‌ به‌ تصرف‌ كامل‌ سلجوقيان‌ درآمد. با ضعف‌ سلجوقيان‌ و حملۀ مغول‌، اميرنشين‌ حميد (حميد اوغوللاری) در ناحيۀ اسپارتا و ايريدير تشكيل‌ شد. رئيس‌ اين‌ امارت‌، فلك‌ الدين‌ دُندار، نخست‌ بورلو و آنگاه‌ ايريدير را مركز خود قرار داد (اوزون‌ چارشيلی‌، «اميرنشينها... »، 62 ؛ YA، همانجا).
با قدرت‌گيری عثمانيان‌، آخرين‌ امير خاندان‌ حميد - حسين‌ بيك‌ ابن‌ الياس‌ - پس‌ از مذاكرات‌ زياد اسپارتا را همراه‌ با 5 شهر ديگر (آق‌شهر، بيك‌ شهر، سيدی شهر، يالواچ‌، شرقی‌ قره‌آغاچ‌) در 783ق‌/ 1381م‌ به‌ 80 هزار سكۀ طلا به‌ سلطان‌ مراد فروخت‌ (همانجا؛ نشری، 1/ 208-210؛ عاشق‌ پاشازاده‌، 59 -60؛ سعدالدين‌، 1/ 98؛ قونيه‌لی‌، 209). به‌ اين‌ ترتيب‌، اسپارتا به‌ قلمرو عثمانی‌ منضم‌ شد. پس‌ از نبرد آنكارا و پيروزی تيمور، دولت‌ عثمانی‌ دچار بحران‌ سياسی‌ شد و امرای قرامان‌ با استفاده‌ از اين‌ اوضاع‌ برخی‌ از نواحی‌ قلمرو عثمانی‌، از جم‌له‌ اسپارتا را تحت‌ حاكميت‌ خود درآوردند. پس‌ از آنكه‌ محمد چلبی‌، از فرزندان‌ بايزيد، در رأس‌ حكومت‌ قرار گرفت‌، اسپارتا در 818ق‌/ 1415م‌ بار ديگر به‌ قلمرو عثمانی‌ پيوست‌ (YA, V/ 3522). بر اثر بروز بحرانهای سياسی‌ - اقتصادی در سدۀ 10ق‌/ 16م‌، در قلمرو عثمانی‌، قيامهای چندی با اهداف‌ گوناگون‌ روی داد. اين‌ قيامها اسپارتا و اطراف‌ آن‌ را نيز تحت‌ تأثير قرار داد و باعث‌ ويرانی‌ و كشتار شد. از جم‌له‌ مهم‌ترين‌ آنها قيام‌ شيعيان‌ اسپارتا به‌ رهبری شاه‌ قلی‌ بود كه‌ در 917ق‌/ 1511م‌ با كشته‌ شدن‌ وی پايان‌ يافت‌. پس‌ از آن‌ دولت‌ عثمانی‌، شيعيان‌ را به‌ موره‌ تبعيد، و در آنجا زندانی‌ كرد (اوزون‌ چارشيلی‌، «تاريخ‌... »، 255 ,II/ 231). از قيام‌ دهقانان‌ اسپارتا كه‌ مزارع‌ خود را رها ساخته‌، و به‌ غارت‌ شهرها و آباديها پرداخته‌ بودند و از شورشهايی‌ كه‌ دولتمردان‌ عثمانی‌ به‌ وجود می‌آوردند، نيز می‌توان‌ سخن‌ گفت‌ (YA، همانجا). يكی‌ ديگر از مهم‌ترين‌ رويدادهای سدۀ 11ق‌/ 17م‌ شورشهايی‌ است‌ كه‌ در 1055ق‌/ 1645م‌ توسط حيدراوغلی‌ و قاطرچی‌ اوغلی‌ در اسپارتا و اطراف‌ آن‌ به‌ وقوع‌ پيوست‌ (نك: اوزون‌ چارشيلی‌، همان‌، III/ 311-314)؛ سرانجام‌، اسپارتا در سدۀ 19م‌ به‌ ايالت‌ قونيه‌ ملحق‌ شد.
سياحانی‌ كه‌ در طول‌ تاريخ‌ از اسپارتا بازديد كرده‌اند، هر يك‌ آنجا را به‌ نحوی ستوده‌اند. ابن‌ بطوطه‌ (ص‌ 287- 288) از عمارتها، باغها، آبهای روان‌ و قلعۀ آن‌ ياد كرده‌ است‌. اولياچلبی‌ از سياحان‌ سدۀ 17م‌، آنجا را «شهر شيرين‌» خوانده‌، و گفته‌ است‌ كه‌ در اقليم‌ هفدهم‌ قرار دارد. همو از نقيب‌ الاشرافها و علمای آنجا نيز ياد می‌كند (IX/ 283-284). همچنين‌ تكسيه‌ از آنجا با عنوان‌ زيباترين‌ شهر ولايت‌ حميد ياد كرده‌ است‌ و گويد كه‌ روميهای مقيم‌ اسپارتا زبان‌ خود را فراموش‌ كرده‌اند و به‌ تركی‌ سخن‌ می‌گويند، زيرا تركها پس‌ از فتح‌ آنجا مدارس‌ رومی‌ را تعطيل‌ كردند (3/ 262).

اقتصاد

اسپارتا هم‌ در دورۀ فرمانروايی‌ حميد اوغوللاری و هم‌ در روزگار عثمانيان‌ يكی‌ از مراكز مهم‌ بافندگی‌ بوده‌ است‌، چنانكه‌ فرشهای آنجا از سدۀ 15م‌ در بازارهای جهانی‌ شهرت‌ پيدا كرد. ماركوپولو از وسعت‌ قالی‌ بافی‌ اين‌ منطقه‌ ياد كرده‌ است‌ (نك: اوزون‌ چارشيلی‌، همان‌، II/ 628). قالی‌ بافان‌ اسپارتا در كارگاههايی‌ كه‌ در 1891م‌ تأسيس‌ شده‌ بود، با نقش‌ قاليهای ايرانی‌ آشنايی‌ يافتند («دائرۀالمعارف‌... »، XIX/ 477).
صمغ‌ به‌ دست‌ آمده‌ از جنگلهای اطراف‌ اسپارتا در بازارهای اروپايی‌ شهرت‌ داشت‌ (YA، همانجا). كشاورزی مهم‌ترين‌ منبع‌ درآمد اقتصادی منطقه‌ است‌، چنانكه‌ 4/ 60% جم‌عيت‌ به‌ كشاورزی اشتغال‌ دارند و 25% تا 28% درآمد ناخالص‌ مردم‌ را محصولات‌ كشاورزی تشكيل‌ می‌دهد (همان‌، V/ 3540). غلات‌ مهم‌ترين‌ فرآوردۀ كشاورزی منطقه‌ است‌. در ميان‌ گياهان‌ صنعتی‌، خشخاش‌ مقام‌ مهمی‌ را داراست‌ (همان‌، V/ 3583)، چندانكه‌ جهانگردان‌ نيز به‌ صدور ترياك‌ اشاره‌ كرده‌اند (IA, V(2)/ 681). دانه‌های روغنی‌ نيز در آنجا به‌ عمل‌ می‌آيد كه‌ 3/ 2% كل‌ توليد تركيه‌ را شامل‌ می‌شود ، YA) همانجا). يكی‌ از مهم‌ترين‌ توليدات‌ اسپارتا عصاره‌ و روغن‌ گل‌ است‌ كه‌ در صنايع‌ عطرسازی و روغن‌ سازی از آن‌ استفاده‌ می‌شود. اين‌ محصول‌ بزرگ‌ترين‌ رقم‌ صادرات‌ اسپارتا را تشكيل‌ می‌دهد (همانجا). اسپارتا از نظر صنعتی‌ توسعۀ چندانی‌ نيافته‌ است‌، معادن‌ گوگرد و لينييت‌ در اين‌ استان‌ وجود دارد كه‌ از گوگرد آن‌ در تهيۀ مواد صنعتی‌ و داروهای دفع‌ آفات‌ نباتی‌ استفاده‌ می‌شود. درياچۀ ايريدير مركز ماهيهای آب‌ شيرين‌ در تركيه‌ است‌ (همان‌، V/ 3584).

آثار تاريخی‌

در 33 كيلومتری جنوب‌ شرقی‌ شهر اسپارتا برخی‌ كتيبه‌ها و نيز خرابه‌های تئاتر و معبد ديده‌ می‌شود. مهم‌ترين‌ آثار برجای مانده‌ از دورۀ اسلامی‌ اسپارتا اينهاست‌: مسجد خضربيك‌ كه‌ در 712ق‌/ 1312م‌ از جانب‌ خضربيك‌ امير حميد اوغوللاری ساخته‌ شده‌؛ مسجدكوتلوبيك‌ كه‌ازجانب‌كوتلوبيك‌ نخستين‌امير ازحميداوغوللاری شاخۀ اسپارتا در 820ق‌/ 1417م‌ ساخته‌ شده‌؛ مسجد فردوس‌ بيك‌، كه‌ توسط معمار سنان‌ در 968ق‌/ 1561م‌ به‌ دستور والی‌ اسپارتا ساخته‌ شده‌؛ بازارچۀ فردوس‌ بيك‌ كه‌ موقوفۀ مسجد است‌ (همان‌، V/ 3600-3601). همچنين‌ كتابخانۀ خليل‌ حميد پاشا كه‌ در اواخر سال‌ 1197ق‌/ 1783م‌ ساخته‌ شده‌، نيز قابل‌ ذكر است‌ (ارونسال‌، II/ 109).
از ميان‌ مشاهير اسپارتا از مولانا عبدالقادر (مجدی، 198)، محمدبن‌ عبدالغنی‌، معروف‌ به‌ ياوری زاده‌ كه‌ به‌ مدرسی‌ و قضا اشتغال‌ داشته‌ است‌ (شيخی‌، 1/ 20) و خواجه‌ منصور عطار كه‌ آرامگاهش‌ نيز در اين‌ محل‌ قرار دارد،می‌توان‌ نام‌برد(سامی‌،2/ 858؛رفعت‌،1/ 144).

مآخذ

ابن‌ بطوطه‌، رحلة، بيروت‌، 1384ق‌/ 1964م‌؛
تكسيه‌، شارل‌، كوچوك‌ آسيا، ترجم‌ۀ علی‌ سعاد، استانبول‌، 1340ق‌؛
حاجی‌ خليفه‌، جهان‌ نما، استانبول‌، 1145ق‌؛
رفعت‌ افندی، احمد، لغات‌ تاريخيه‌ و جغرافيه‌، استانبول‌، 1299ق‌؛
سامی‌، شمس‌الدين‌، قاموس‌ الاعلام‌، استانبول‌، 1306ق‌؛
سعدالدين‌، محمد، تاج‌ التواريخ‌، استانبول‌، 1279ق‌؛
شيخی‌ محمد افندی، وقايع‌ الفضلاء (ذيل‌ الشقائق‌ النعمانية )، به‌ كوشش‌ عبدالقادر اوزجان‌، استانبول‌، 1989م‌؛
عاشق‌ پاشازاده‌، درويش‌ احمد، تاريخ‌، استانبول‌، 1332ق‌؛
مجدی محمد افندی، حدائق‌ الشقائق‌ (ذيل‌ الشقائق‌ النعمانية )، استانبول‌، 1989م‌؛
مختصر سلجوق‌نامة ابن‌ بی‌بی‌، به‌ كوشش‌ هوتسما، ليدن‌، 1902م‌؛
مشكور، محمدجواد، مقدمه‌ بر اخبار سلاجقة روم‌، تهران‌، 1350ش‌؛
نشری، محمد، جهان‌ نما، به‌ كوشش‌ رشيد اونات‌ و محمد ا. كويمن‌، آنكارا، 1987م‌؛
نيز:

Census of Population 1990, State Institute of Statistics, Ankara, 1991;
EI 2 ;
Erünsal, I., Türk kütüphaneleri tarihi , Ankara , 1988 ;
Evliya Çelebi, Seyahatname, Istanbul, 1935;
Hitzig, F., «Das Lycische Sparta», ZDMG, 1855, vol. IX;
IA;
Konyali, İ. H., Ereğli tarihi, Istanbul, 1970;
Pauly;
Pliny, Natural History, tr. H. Rackham, London, 1947;
Türk ansiklopedisi, Ankara, 1971;
Uzunçarṣılı, İ. H., Anadolu beylikleri, Ankara, 1969;
id, Osmanl o tarihi, Ankara, 1983;
YA.

ابوالحسن‌ ديانت‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 527
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست