responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 501

ارمناک


نویسنده (ها) :
عنایت الله رضا
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَرْمَناك‌، شهرستان‌ و شهری‌ در جنوب‌ تركیه‌ و غرب‌ رشته‌كوههای‌ توروس‌. این‌ نام‌ به‌ گونه‌های‌ مختلف‌ آمده‌ است‌ (نك‌ : قلقشندی، 5/ 346؛ EI2;
IA, IV/ 316
؛ پاولی‌، XIII/ 1258). سرزمین‌ و شهر مذكور در قدیم‌ گِرمانیكوپولیس‌ نامیده‌ می‌شد و در بیتینیا نزدیك پروسا قرار داشت‌ و هِلْگاس‌ و بوسكوئیت‌ نیز خوانده‌ می‌شد (پلینی‌، II(V)/ 328, 329؛ پاولی‌، همانجا). شهر گرمانیكوپولیس‌ در ایسوری نهاده‌ شده‌ بود (همانجا؛ EI2). در گورستان‌ این شهر سكه‌هایی‌ با نقش‌ آدریان‌ گرمانیكوپولیس‌ كشف‌ شده‌ است كه‌ ازلحاظ شباهت اسمی‌ باید در محدودۀ ارمناك‌ (اِرْمِنِك‌) قرار گیرد (پاولی‌، همانجا)، ولی‌ هنوز متن‌ آن‌ چنانكه‌ باید خوانده‌ نشده‌ است‌ (IA، همانجا). این شهر كه‌ در 17م‌ احداث‌ شده‌ بود تا 1102م‌ و عهد صلیبیان‌ نیز گرمانیكوپولیس‌ نامیده‌ می‌شد (همانجا؛ تكسیه‌، 3/ 30؛ رفیق‌، 6/ 311-312).
به گفتۀ اینجیجیان‌ جغرافی‌نگار ارمنی‌ نام‌ ارمناك‌ (اِرْمِنِك‌) از آن‌رو بر این‌ شهر نهاده‌ شد كه‌ بنیان‌گذار و ساكنان‌ آن‌ ارمنی‌ بوده‌اند (IA، همانجا). بعضی‌ برآنند كه‌ نام‌ گرمانیك‌ سرانجام‌ به‌ صورت‌ ارمنك‌ درآمده‌ است‌ (همانجا).
ارمناك شهرستانی‌ (قضا) است‌ در ایسوریه‌ (ایسائوریا) از ولایت قونیه‌ در منطقۀ تاش‌ایلی‌ از توابع‌ گوك‌ سو در جنوب‌ آناتولی‌ (بستانی‌، 10/ 255-256؛ پاولی‌، همانجا؛ «دائرةالمعارف‌ جدید...»، III/ 827؛ IA, IV/ 316). ارتفاع‌ این‌ منطقه‌ را از سطح‌ دریا 200‘1 (همانجا) و 300‘1 متر («دائرةالمعارف‌ جدید»، همانجا) نوشته‌اند. مساحت‌ آن‌ را 245‘2 كمـ2 («دائرةالمعارف‌ ترك‌»، XV/ 321) و برخی‌ 219‘2 كمـ2 («دائرةالمعارف‌ جدید»، همانجا) ذكر كرده‌اند. مركز این شهرستان‌ نیز به‌ همین‌ نام‌ (ارمناك‌ ـ ارمنك‌) خوانده‌ می‌شود و فاصلۀ این‌ شهر تا قونیه‌ 265 كمـ است‌ (همانجا).
ارمناك در °36 و ´35 عرض‌ شمالی و °32 و ´50 طول‌ شرقی‌ واقع شده‌ است‌ (EI2) تابستانهای‌ آن‌ خشك‌ و زمستانهای‌ آن‌ بارانی است‌ («دائرةالمعارف‌ جدید»، همانجا). در اواخر سدۀ 15م‌ شهر ارمناك‌ تابع‌ ولایت‌ ایچ‌ ایل‌ بود كه‌ در زبان‌ تركی‌ به‌ معنای‌ سرزمین درونی یا داخلی‌ است‌ (لسترنج‌، 148 ؛ IV/ 317 ؛ IA, رفعت‌ افندی‌، 1/ 133).
شهرستان‌ ارمناك‌ در گذشته‌ منطقه‌ای‌ با شهرهای‌ متعدد بود. ابن‌ فضل‌الله‌ عمری‌ كه‌ در سدۀ 8ق‌/ 14م‌ از ارمناك‌ دیدن‌ كرده‌ بوده‌، آن‌ را منطقه‌ای‌ دارای‌ 14 شهر و 150 قلعه‌ نوشته‌ است‌ (3/ 179)، ولی‌ اكنون‌ این‌ منطقه‌ دارای‌ 48 روستا و قریه‌ است‌ ، IA)، همانجا) و جمعیت شهرستان‌ را 654‘57 و جمعیت‌ شهر ارمناك‌ را 202‘12 نفر نوشته‌اند («دائرةالمعارف‌ جدید»، همانجا).

تاریخ‌

ارمناك در سده‌های‌ میانه‌ سرزمینی‌ از ارمنستان‌ كوچك بود (بستانی‌، 15/ 256). ابن‌ بی‌بی‌ نیز بی‌آنكه‌ نامی‌ ببرد، حدود این منطقه‌ را از نواحی‌ ارمن‌ نوشته‌ است‌ (ص‌ 322). اولیا چلبی‌ نیز هنگام‌ بحث‌ از قلعۀ ارمناك‌ نوشته‌ است‌ كه‌ زیر فرمان‌ حاكم‌ ارمنی‌ بود (IX/ 304-305). در اواخر سدۀ 12م‌ هَلگام‌ بر این‌ منطقه‌ فرمان‌ می‌راند. مناطق‌ لاماس‌ و آنامور نیز آن‌ زمان‌ تابع‌ این‌ فرمانروا بود. گمان‌ می‌رود قلعۀ ارمناك‌ از سوی‌ هلگام‌ و یا اشراف حاكم‌ آن‌ روزگار بنا شده‌ باشد. بعدها قلعۀ مزبور بر اثر زمین‌لرزه‌ ویران‌ شد (IA, IV/ 316). چنین به نظر می‌رسد كه‌ ارمناك‌ تا اوایل‌ سدۀ 7ق‌/ 13م‌ در تصرف‌ ارامنۀ كیلیكیه‌ بود. علاءالدین‌ كیقباد اول‌ از سلاطین‌ سلاجقۀ روم‌ در حدود سال‌ 625ق‌/ 1228م‌ ارمناك‌ را از تصرف‌ ارامنۀ كیلیكیه‌ بیرون‌ آورد و چند قبیلۀ تركمان‌ را بدانجا كوچاند و در آن‌ سرزمین‌ سكنی‌ داد تا مرزهای آن‌ را محافظت كنند (منجم‌باشی‌، 3/ 24؛ اوزون‌ چارشیلی‌، I/ 43). علاءالدین‌ نخست‌ سرزمین‌ ارمناك‌ را به‌ یكی‌ از سرداران‌ خود به‌ نام‌ قمرالدین‌ لالا سپرد و وی‌ را به‌ سمت‌ سپهدار این‌ ناحیه‌ منصوب‌ كرد (IA, IV/ 317؛ منجم‌باشی‌، همانجا). عوام‌ به‌ خطا قمرالدین‌ را «قرمان‌ دیو» و ولایت‌ او را نیز به‌ همین‌ نام‌ می‌خواندند. از نخستین‌ تركمانان‌ ساكن‌ ارمناك‌ شخصی‌ بود به‌ نام‌ نوره‌ صوفی‌ سعدالدین‌ اوغلو رئیس‌ عشیرۀ قرامان‌ (همانجا؛ اوزون‌ چارشیلی‌، همانجا). تركمانان‌ از عهد استیلای‌ مغول‌، بر این‌ سرزمین دست‌ یافتند. نوره‌ صوفی‌ دو فرزند به‌ نامهای‌ قرامان‌ (قرمان) و بونسوز (اونكسوز) داشت‌ (ابن‌بی‌بی‌، همانجا؛ آق‌سرایی‌، 71؛ منجم‌باشی‌، همانجا). در 655ق‌/ 1257م‌ ركن‌الدین‌ قلیج‌ارسلان‌ ارمناك را به‌ قرامان‌ بیك‌ سپرد و منطقۀ مزبور به‌ صورت‌ بیك‌نشین‌ درآمد (منجم‌باشی‌، ابن‌ بی‌بی‌، همانجاها).
جهانگردانی كه‌ به‌ این‌ منطقه‌ آمده‌ بودند، شهر ارمناك‌ را مركز بیك‌نشین‌ نامیدند. امیر آن‌ سپاهی‌ مركب‌ از 25 هزار سوار و به‌ همین‌ شمار پیاده‌ در اختیار داشت‌. از شهرهای‌ عمدۀ آن‌ ارنده‌ و علائیه‌ بوده‌ است‌ كه‌ عوام‌ آن‌ را «علایا» می‌نامیدند. به‌ نوشتۀ ابن‌فضل‌الله‌ عمری‌ شهر ارمناك‌ تختگاه‌ منطقه‌ای‌ به‌ همین‌ نام‌ بوده‌ است (همانجا). قرامان‌ بیك‌ در 660ق‌ هلاك شد (منجم‌باشی‌، همانجا). پس‌ از هلاك‌ وی‌، قلیج‌ ارسلان‌ بونسوز برادر قرامان‌ را به‌ زندان‌ افكند و فرزندان‌ قرامان‌ را به‌ قلعۀ كَوَله‌ (كاوله‌) تبعید كرد. پس‌ از مرگ‌ قلیج‌ ارسلان‌، سلیمان‌ معین‌الدین‌ پروانه‌ كه‌ از بزرگان‌ دربار هلاكوی‌ مغول‌ بود، فرزندان‌ قرامان‌ را آزاد و از محمدبیك‌ فرزند قرامان‌ دلجویی‌ كرد. او حاكم‌ منطقۀ ارمناك‌ شد كه‌ آن را بخشی از ولایت وسیع‌تر قرامان‌ نیز خوانده‌اند (منجم‌باشی‌، 3/ 24-25؛ ابن‌بی‌بی‌، همانجا؛ اوزون‌ چارشیلی‌، I/ 43-44). فرزندان قرامان‌ سپس‌ لارنده‌، قونیه‌ و حوالی آن‌ را متصرف‌ شدند و خود را وارث‌ سلاجقۀ روم معرفی كردند (همو، I/ 245؛ منجم‌باشی‌، همانجا).
آغاز فرمانروایی‌ قرامانیان‌ برلارنده‌ و قونیه‌ و تصرف‌ این‌ شهر توسط محمدبیك‌ در 676ق‌ و به‌ روزگار فرمانروایی‌ غیاث‌الدین‌ كیخسرو فرزند قلیج‌ارسلان‌ بود (همانجا؛ نشری‌، 1/ 46؛ ابن‌بی‌بی‌، 324-326). محمدبیك‌ شخصی‌ به‌ نام‌ غیاث‌الدین‌ سیاووش‌، ملقب‌ به‌ جمری را به‌ فرمانروایی رسانید و خود در خدمت‌ وی‌ قرار گرفت‌، ولی‌ بعد طی پیكار با مغولان‌ و سپاه‌ سلجوقی‌ در 677ق‌ او و دو برادرش كشته‌ شدند. جمری‌ نیز در همین‌ سال‌ به‌ قتل‌ رسید (همو، 332-333؛ آق‌سرایی‌، 130-133؛ نشری‌، 1/ 46، 48؛ اوزون‌ چارشیلی‌، I/ 44). با وجود كشته‌ شدن‌ محمدبیك‌ و برادرانش‌ حكومت‌ ارمناك‌ تا مدتی‌ در دست‌ قرامانیان‌ بود. در 800ق‌/ 1397م‌ یلدرم‌ بایزید، علاءالدین‌ بیك‌ فرمانروای‌ آل‌ قرامان‌ را به‌ قتل‌ رسانید. با قتل‌ علاءالدین‌ بیك‌، شهر های‌ شمال‌ رشته‌كوههای‌ توروس‌ به‌ تصرف‌ عثمانیان‌ درآمد، ولی‌ شهرها و دژهای‌ جنوب‌ توروس‌ (ارمناك‌، موت‌، تاش‌ ایلی‌ و ایچ‌ ایل‌) همچنان‌ در دست‌ شاخۀ دیگری‌ از قرامانیان‌ باقی‌ ماند (همو، I/ 297). اوایل‌ سدۀ 9ق‌/ 15م‌ ملك‌ مؤید كه‌ از ممالیك‌ بود، بر این‌ منطقه‌ فرمان‌ می‌راند. عینی‌ مورخی‌ كه‌ به‌ فرمان‌ او از این‌ منطقه‌ دیدن‌ كرده‌، از وجود 100 روستا در اطراف‌ شهر ارمناك‌ خبر داده‌ است‌ (IA, IV/ 317). در 870ق‌ پیراحمد بیك‌ فرزند دوم‌ ابراهیم‌ بیك‌ قرامان‌ اوغلی‌ برای‌ كسب‌ قدرت‌ با برادرش‌ قاسم‌بیك‌ به‌ پیكار برخاست‌ و به‌ یاری‌ عثمانیان‌ در ارمناك‌ طی‌ پیكاری‌ كه‌ به‌ نبرد ارمناك‌ مشهور است‌، بر او غلبه‌ كرد، ولی‌ اندكی‌ بعد از دولت‌ عثمانی‌ روی‌ برتافت‌ و سرانجام‌ در پیكاری‌ كه‌ در 871ق‌ میان‌ او و محمود پاشا صدراعظم‌ به‌ روزگار سلطان‌ محمد فاتح‌ در لارنده‌ درگرفت‌، شكست‌ یافت‌ (اوزون‌ چارشیلی‌، II/ 88-90). پیراحمد بیك‌ نزد اوزون‌ حسن‌آق‌قویونلو رفت‌ و از او یاری‌ طلبید. اوزون‌ حسن‌ نیروی‌ قابل‌ توجهی‌ در اختیار وی‌ و برادرش‌ قاسم‌ بیك‌ كه‌ دوباره‌ متحد شده‌ بودند، قرار داد و آنان‌ را به‌ جانب قرامان‌ فرستاد (همو، II/ 94-95). این‌ دو برادر دژهای‌ سلوكیه‌ را به‌ تصرف آوردند و در ایچ‌ ایل‌ مستقر شدند، اما دژهای‌ ارمناك‌ كه‌ متعلق‌ به‌ آل‌ قرامان‌ بود، توسط گدیك‌ احمد پاشا تصرف‌ شد (همو، II/ 119-120، حاشیۀ 2). روملو (ص‌ 543) و سعدالدین‌ (ص‌ 547) هر دو به‌ ماجرای‌ سقوط قلعۀ ارمناك‌ اشاره‌ كرده‌اند. سرانجام‌ در 880ق‌ دولت‌ قرامانیان‌ كه‌ متجاوز از دو قرن‌ بر ارمناك و سرزمینهای‌ همجوار آن‌ فرمانروایی‌ داشت‌، منقرض‌ گردید (منجم‌باشی‌، 3/ 25). بعدها مصطفی‌ بیك‌ قرامان‌ اوغلو از بازماندگان‌ آل‌ قرامان‌ كه‌ در حلب‌ به‌ سر می‌برد، توسط بیگلربیك‌ ممالیك‌، در همانجا بازداشت‌، و به‌ قاهره‌ فرستاده‌ شد. وی‌ سرانجام‌ در 919ق‌ درگذشت‌ (اوزون‌ چارشیلی‌، II/ 110).
ارمناك‌ دارای‌ طبیعتی‌ زیبا، باغهای‌ بسیار و میوه‌های‌ فراوان‌ بوده است‌. اولیا چلبی‌ كه‌ از شهر ارمناك‌ دیدن‌ كرده‌، آن‌ را دارای‌ باغها و باغچه‌ها، قصبه‌ها و 12 محال نوشته‌ است‌. وی‌ شمار مساجد شهر ارمناك‌ را 12 ذكر كرده‌ كه‌ مسجد محمود بیك‌ قرامان‌ (اولو جامع‌) از جملۀ آنهاست‌. وی‌ دربارۀ اولو جامع‌ می‌نویسد: جامعی‌ است‌ بزرگ‌ كه‌ در محل‌ چهارسو قرار دارد. طول‌ آن‌ 120 قدم‌ و عرض‌ آن‌ تا محراب‌ 80 قدم‌ است‌. بر یكی‌ از درهای‌ جامع‌ دو جملۀ «لااله‌الااللّه‌ محمد رسول‌اللّه‌» نقش‌ شده‌ است‌. بر یكی‌ دیگر از درهای‌ چوبی‌ جامع‌ این‌ نوشته‌ وجود دارد: «عمر هذا الجامع‌ الشریف‌ محمود بك‌ ابن‌ قرامان‌ التاریخ‌ لسنة هجرت‌ النبی‌ علیه‌السلام‌ اثنی‌ و سبع‌ مائة» (IX/ 305). در جای‌ دیگر نوشته‌ شده‌ است‌: «قال‌ النبی‌ علیه‌السلام‌ عجلو بالصلوات‌ قبل‌ الموت‌). این‌ مسجد جامع‌ به‌ سبك‌ جامع‌ اموی‌ دمشق‌ بنا شده‌ است‌. از مساجد دیگر آنجا جامع‌ فاطمه‌ خاتون‌ در غرب‌ شهر و نیز جامع‌ امیر است‌. جز این بناها مساجد كوچك دیگر و نیز رهگذرهایی‌ وجود دارد كه‌ نمونه‌هایی‌ از مهندسی‌ عصر آل‌ قرامان‌ است‌ (بستانی‌، 10/ 256؛ اولیا چلبی‌، IX/ 306). سامی‌ شمار عبادتگاههای‌ شهرستان‌ ارمناك‌ را 11 جامع‌ شریف‌، 16 مسجد، و شمار ساختمانهای‌ دیگر آن‌ را 61 مدرسه‌، یك‌ تكیه‌، دو حمام‌، 12 آسیاب‌، 280 دكان‌، 16 دبستان‌ (مكتب‌ اطفال‌) و 497‘4 خانه‌ ذكر كرده‌ است‌ (2/ 840)، ولی‌ قلعۀ ارمناك‌ را دارای‌ 50 دكان‌، 2 حمام‌ و 6 مكتب‌ نوشته‌اند IA)، همانجا). در سده‌های‌ 18 و 19م‌ شهر ارمناك‌ به‌ تقریب‌ متروك‌ ماند. در 1851م‌ شونبورن‌ كه‌ از این شهر دیدن‌ كرده‌ بود، چیزی‌ جز یك‌ جامع‌ و چند دكان‌ در آن‌ نیافت‌ (همانجا). ارمناك‌ در دوران‌ جمهوری‌ تركیه‌ تابع‌ استان‌ قونیه‌ شد.
مساحت وسیعی‌ از منطقۀ ارمناك‌ را باغها تشكیل‌ داده‌اند. بیشتر اراضی‌ ارمناك‌ برای‌ كشاورزی‌ و باغداری‌ مناسب‌ است‌ و در آن‌ غلات‌، حبوبات‌، پنبه‌، تنباكو، سبزیجات و میوه‌ كشت‌ می‌شود. مردم‌ آن نیز اغلب‌ به‌ باغداری‌ و جالیزكاری‌ اشتغال‌ دارند و انگور و عسل آن‌ نیز از شهرت‌ فراوان‌ برخوردار است‌ ( بستانی‌، همانجا؛ «دائرةالمعارف‌ جدید»، III/ 828؛ رفعت‌ افندی‌، 1/ 133؛ IA, IV/ 317).
از مشاهیر ارمناك‌ می‌توان‌ به‌ شیخ‌ محمد ارمناكی‌، مشهور به‌ شیخ‌ محمد افندی‌ (شیخی‌، 1/ 546) و سیاووش‌ پاشا محمود افندی‌ از عارفان‌ آن‌ سرزمین‌ اشاره‌ كرد (همو، 2/ 14).

مآخذ

آق‌ سرایی‌، محمود، مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار، به‌ كوشش‌ عثمان‌ توران‌، آنكارا، 1944م‌؛
ابن‌ بی‌بی‌، یحیى‌، مختصر سلجوقنامه‌، لیدن‌، 1902م‌؛
ابن‌ فضل‌ الله‌ عمری‌، احمد، مسالك‌ الابصار، به‌ كوشش‌ فؤاد سزگین‌، فرانكفورت‌، 1408ق‌/ 1988م‌؛
بستانی‌؛
تكسیه‌، شارل‌، كوچوك‌ آسیا، ترجمۀ علی‌ سعاد، استانبول‌، 1340ق‌؛
رفعت‌ افندی‌، احمد، لغات‌ تاریخیه‌ و جغرافیه‌، استانبول‌، 1299ق‌؛
رفیق‌، احمد، بیوك‌ تاریخ‌ عمومی‌، استانبول‌، 1328ق‌؛
روملو، حسن‌، احسن‌ التواریخ‌، به‌ كوشش‌ عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌، 1349ش‌؛
سامی‌، شمس‌الدین‌، قاموس‌ الاعلام‌، استانبول‌، 1306ق‌؛
سعدالدین‌، حسن‌، تاج‌ التواریخ‌، استانبول‌، 1279ق‌؛
شیخی‌ محمد افندی‌، وقایع‌ الفضلاء (ذیل‌ شقائق‌ النعمانیه‌)، استانبول‌، 1989م‌؛
قلقشندی‌، احمد، صبح‌ الاعشی‌، قاهره‌، 1383ق‌/ 1961م‌؛
منجم‌ باشی‌، احمد، صحائف‌ الاخبار، ترجمۀ احمد ندیم‌، استانبول‌، 1285ق‌؛
نشری‌، محمد (مل‌)؛
نیز:

EI2;
Evliya Çelebi, Seyahatname, Istanbul, 1935;
IA;
Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966;
Nesrî, M., Kitâb-ı Cihan-nümâ, Ankara, 1987;
Pauly;
Pliny, Natural History, tr. H. Rackham, London, 1947;
Türk ansiklopedisi, Ankara, 1968;
Uzun-çarsılı, İ .H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1982-1983;
Yeni Türk ansiklopedisi , Istanbul, 1985.

عنایت‌الله‌ رضا

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 501
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست