اَرْشْگول، شهری كهن و جزیرهای در شمال افریقا. این شهر نزدیك ساحل الجزایر، بر مصب رود تافنا به فاصلۀ دو میل از دریا واقع بوده است (ابنحوقل، 1/ 78؛ یاقوت، 1/ 195) و آن را آرشقول، ارسقوله و ارجكوك نیز نامیدهاند (ابنحزم، 48؛ ابنحوقل، یاقوت، همانجاها؛ بستانی). برخی منابع ارشگول را ساحل تلمسان دانستهاند كه به فاصلۀ 25 میلی این شهر واقعشده است (ابوعبید، 77؛ قس: ابوالفدا، 123). شهر در برابر جزیرهای به همین نام واقع بوده است كه بعدها به تبع اسپانیاییها در سدۀ 16م به تصحیف رشگون نامیده شد (بستانی؛ EI1). این جزیره در حدود یك فرسنگی ساحل الجزایر در◦ 35 و′ 19 وً 28 عرض شمالی و◦ 3 و′ 48 وً 53 طول غربی قرار دارد. طول آن 800 متر و عرض آن 200 متر است و قسمت شمالی آن 60 متر بلندی دارد. شیبهای تند ساحلی بر كنارۀ دریا و شیبهای ملایم در كرانۀ جنوبی آن، حایل و مانعی طبیعی برای شهر بوده است (همانجا). با اینهمه شهر در طول تاریخ بارها غارت و ویران شده، و سپس رو به آبادانی گذاشته است. در 212قم ارشگول، بندرگاه سیگا (صیغه) پایتخت شاه سیفاكس بهشمار میرفته است كه وی در پی جنگی آن را تصرف كرد و جزء مستملكات خویش قرار داد (بستانی؛ جیلالی، 1/ 55). در آغاز سدۀ 4ق/ 10م نخستینبار از ارشگول بهعنوان شهری اسلامی یاد شده است (ابن حوقل، همانجا). از نخستین حكمرانان اسلامی ارشگول میتوان از عیسی بن محمد بن سلیمان ادریسی (د 295ق) نام برد. پس از وی ادریس بن ابراهیم بن عیسی حاكم آن شهر شد كه بعدها در 323ق توسط ابوعبدالله شیعی به سبب تمایل به عبدالرحمان ناصر خلیفۀ اموی اندلس محبوس شد (ابن حزم، همانجا؛ ابنخلدون، 4(1)/ 35، 4(2)/ 306؛ ابوعبید، 78). در 320ق/ 932م موسی بن ابیالعافیه در حمله بر ادریسیان به ارشگول تاخت و امیر ابوالعیش حسن بن عیسی آن را دژ خود قرار داد. ابنابیالعافیه (ه م) با وجود یاری گرفتن از عبدالرحمان بن محمد خلیفۀ اموی اندلس و محاصرۀ جزیره با ناوگان جنگی، نتیجهای نگرفت و به المریه بازگشت، اما بار دیگر در 338ق فرزند وی، بوری، به ارشگول حمله كرد و ابوالعیش را كه به آنجا پناه برده بود، اسیر كرد و نزد خلیفۀ اندلس فرستاد. در پی این حمله حكومت ادریسیان از ارشگول برچیده شد و شهر و جزیره به غارت رفت و بسیاری از مردم آن به اندلس منتقل شدند (همانجا؛ بستانی؛ قس: ابنخلدون، 4(1)/ 35، 6(2)/ 277؛ جیلالی، 1/ 189). ابنحوقل (همانجا) ارشگول را شهری آباد و آرام با دشتی سرسبز، دارای بندرگاهی در جزیرۀ آن دانسته، و افزوده است كه شهر آبگیرهای متعدد برای پهلو گرفتن كشتیها، و چاههای آب فراوان داشته است. از آنجا كه سفر ابن حوقل به شمال افریقا در سالهای 336-340ق/ 947 -951م صورت گرفته، میتوان گفت كه شهر ارشگول پیش از حملۀ امویان و چیرگی ایشان بر فاطمیان در 338ق آباد بوده است (نك : ه د، ابنحوقل). یك سده پس از وی ابوعبید بكری دربارۀ مشخصات جغرافیایی و تاریخ سیاسی - اجتماعی ارشگول توضیحات دقیقی داده است (ص 77). به گفتۀ وی ارشگول بر كنارۀ رود تافنا واقع بوده است. كشتیهای كوچك تجاری از طریق رود تافنا از دریا با شهر ارتباط مییافتند. دور شهر بارویی به ضخامت 8 وجب و چند دروازه در جهات شرق و غرب و جنوب وجود داشته است. شهر دارای مسجد جامعی با صحنهای پوشیده از سنگ و صومعهای با بنایی محكم و دو حمام بوده كه قدمت یكی از آن دو به پیش از دوران اسلامی میرسیده است. همچنین محل نگاهداری گوسفندان نیز در قسمت جنوبی شهر بوده است. نیز ابوعبید (ص 78) شهر را محل اقامت بازرگانان میداند و در وصفهای خود مقیاسها و واحد پول رایج و اجزای آن را نام میبرد. گویا شهر تا دو سدۀ بعد در آرامش و به دور از ویرانیهای ناشی از جنگ به سر میبرده، و یكی از جایگاههای قوم كومیه از قبایل موحدون بوده است، اما در سدۀ 7ق/ 13م ارشگول یكی از چندین شهری بود كه در پی حملات بنی غانیه و نزاع با موحدون دچار خرابی و نابودی شد (ابنخلدون، 6(2)/ 257؛ جیلالی، 2/ 16- 17). در 939ق/ 1532م سلطان محمد هفتم از سلسلۀ زیانیه برضد تركها به اسپانیاییها پیوست و قراردادی با آنان منعقد كرد كه ضمن آن به شارلكن پادشاهاسپانیا اختیار ساختنسربازخانهای برای سپاهیانش در شهر ارشگول، در مصب رود مینه داد كه سالها حایلی در مقابل تركها و مانع نفوذ آنان به رود مینه بود (همو، 2/ 225- 227). بعد از 1536م ارشگول رو به ویرانی نهاد و مردم جزیره را ترك كردند و از شهر فقط برجی بركنارۀ چپ رود تافنا كه از خشتخام ساخته شده بود، برجای ماند (EI1). در 27 جمادیالآخر 1252 به هدف ایجاد مشكلات اقتصادی برای سرزمین آزاد الجزایر، ارشگول به تصرف سپاهیان فرانسوی درآمد (جیلالی، 4/ 107)، اما در پی حملۀ عبدالقادر، امیر الجزایری، در ذیقعدۀ 1252/ فوریۀ 1837، سپاهیان فرانسوی كه به فرماندهی مارشال كلوزل قصد تصرف وهران (اوران) را داشتند، شكست خوردند و به ارشگول عقب نشستند و مدت 2 ماه در آنجا به محاصره بودند. سرانجام نیز پس از درگیری در دشت تافنا به تلمسان و سپس وهران عقب نشستند (همو، 4/ 109). در پی این شكست، معاهدۀ تافنا بین فرانسویان و الجزایریان بسته شد و ضمن آن بندرگاه ارشگول به امیر عبدالقادر الجزایری واگذار شد و جزیره در دست فرانسویان باقی ماند و آنان در آنجا برجی بنا كردند (بستانی؛جیلالی، 4/ 117- 118؛ EI1). ارشگول در دوران حكومت عبدالقادر، بخشی از تلمسان یكی از 8 استان الجزایر بوده است (جیلالی، 4/ 71). در دورههای بعد برجی در جزیره و دهكدهای بر ساحل آن ساخته شد، اما به دنبال ساخته شدن بندر نمور، تجارت از تلمسان به سمت غرب انتقال یافت و رود تافنا اهمیت خود را از دست داد. دهكدۀ ارشگول دارای چند كوخ و كلبه بوده كه در آن برخی از مردم اسپانیا اقامت داشتند. به هدف تحقق بخشیدن به طرح ساختن بندری نظامی در این ناحیه پیشرفت و آبادی ارشگول متوقف شد، اما این طرح نیز خود به اجرا در نیامد (بستانی؛ EI1).
مآخذ
ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403ق؛ ابنحوقل، محمد، صورة الارض، بهكوشش كرامرس، لیدن، 1938م؛ ابن خلدون، العبر؛ ابوعبید بكری، عبدالله، المغرب فی ذكر بلاد افریقیة و المغرب، به كوشش دوسلان، الجزایر، 1857م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، بهكوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ بستانی؛ جیلالی، عبدالرحمان، تاریخ الجزائر العام، بیروت، 1403ق؛ یاقوت، بلدان؛ نیز: