responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 475

اردن

نویسنده (ها) : محمدحسن گنجی

آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اُرْدُن‌، رودی‌ در آسیای‌ غربی‌ كه‌ با وجود كوتاهی‌ و كم‌آبی‌، به‌ علل‌ تاریخی ازجمله‌ رودهای‌ مشهور جهان‌ است‌. اهمیت‌ امروزی این‌ رود در آن‌ است‌ كه‌ بخشهایی‌ از آن‌ مرز میان‌ كشورهای‌ اردن‌، فلسطین‌ و سوریه‌ را تشكیل‌ می‌دهد و فعالیت كشاورزی‌ آن‌ مناطق‌ به‌ این‌ رود بستگی‌ دارد (كلیر...، XIII/ 636). رود اردن‌ نزد پیروان ادیان‌ یهود، مسیحی‌ و اسلام‌ به‌طور یكسان‌ از حرمت خاصی‌ برخوردار است‌ (بریتانیكا، X/ 275).

 

نام‌گذاری‌

ریشۀ نام‌ اردن مبهم‌ است‌. برخی‌ آن‌ را برگرفته‌ از نام‌ رودی در جزیرۀ كرت‌ می‌دانند (EI1). عده‌ای‌ آن‌ را از واژۀ عبری‌ «یوردان‌» به‌ معنای‌ پایین‌ رونده‌ دانسته‌اند كه‌ تركیبی‌ است‌ از دو واژۀ «یور» به‌ معنای‌ نهر و «دان‌» به‌ معنای‌ سریع‌ (گلوك‌، 26؛ بستانی‌، ۹/ ۲۵۱). برخی‌ نیز آن‌ را از ریشۀ عربی‌ ورد (به‌ آب‌ رسید، یا به‌ آب‌ نزدیك‌ شد) دانسته‌اند كه‌ این تشخیص‌ با واژۀ الشریعه‌ (آبشخور) كه‌ از سوی عربها بر این رود اطلاق می‌شود، هماهنگی دارد (گلوك‌، همانجا). در متون‌ یونانی‌ این‌ رود اولون‌ [۱]نامیده‌ شده‌ است‌ (نك‌ : بریتانیكا، همانجا).در كتاب‌مقدس‌ ۱۶۰بار به نام اردن اشاره شده است‌ (بستانی‌، ۹/ ۲۵۴). در زمان جنگهای‌ صلیبی‌ به‌ «الشریعة الكبیرة» اشتهار داشته‌ است‌ كه‌ هنوز هم‌ اعراب‌ بدوی آن‌ را بیشتر به‌ همین نام‌ می‌خوانند ( دائرةالمعارف‌ الاسلامیة).

 

محیط طبیعی‌ درۀ اردن‌

زمین‌شناسی‌

درۀ اردن‌ از جمله‌ دره‌هایی‌ است‌ كه‌ بر اثر فرورفتگی سطح‌ زمین‌ بین‌ دو گسل‌ موازی‌، به‌ وجود آمده‌ كه‌ در عرف‌ زمین‌شناسی‌ از آنها به‌ درۀ كافتی‌ [۲]تعبیر می‌شود. درۀ اردن‌ خود بخش‌ نهایی‌ و شمالی‌ درۀ كافتی‌ معروف‌ و بزرگ‌ شرق‌ افریقاست‌ كه‌ بعد از اردن‌ از طریق‌ خلیج‌ عقبه‌ و دریای‌ احمر و تمام‌ دریاچه‌های‌ افریقای‌ شرقی‌ به‌ اقیانوس‌ هند منتهی‌ می‌شود (بریتانیكا، همانجا). درۀ اردن‌ در اواخر دورۀ پلیستوسن‌ [۳]یا در حدود ۱۲ تا ۱۵ هزار سال‌ پیش‌ از این‌ به‌صورت‌ امروزی‌ درآمده‌، و تا آن‌ تاریخ‌ دریاچۀ وسیعی‌ بوده‌ است‌ (گلوك‌، 20-21). دریاچۀ مزبور تمام‌ درۀ فعلی‌ را در بر داشته‌ است‌. این‌ دریاچه‌ ۳۰۰ كمـ طول‌ داشته‌، و سطح‌ آن‌ ۲۰۰ متر بالاتر از سطح‌ فعلی‌ بحرالمیت‌ بوده‌ است‌ (بومنت‌، 31-32). در آن‌ زمان‌ این‌ دریاچۀ بزرگ‌ به‌ دو قسمت تقسیم‌ شده‌، و در نتیجه‌ دریاچۀ فعلی‌ طبریه‌ در شمال‌ و بحرالمیت‌ در جنوب‌ را پدید آورده‌ است‌. رود اردن‌ در میان‌ این دو دریاچه‌ جریان‌ پیدا كرده‌، و مسیر خود را در رسوبات‌ باقی‌ مانده‌ از دریاچۀ بزرگ‌ در بستری‌ كه‌ عرض‌ آن‌ از ۴۰۰ تا ۰۵۰‘۳ متر و عمق آن‌ از ۱۵ تا ۶۰ متر تفاوت‌ می‌كند، حفر كرده‌ است‌.

به‌ دنبال‌ خشكیدن‌ تدریجی‌ دریاچۀ بزرگ‌ و در نتیجۀ عمل‌ رود اردن‌ در رسوبات‌ نرم‌ این‌ دریاچه‌، پادگانه‌ (تراس‌)های‌ چندی‌ به‌ وجود آمده كه‌ چشم‌اندازهای‌ فعلی‌ درۀ اردن‌ را تشكیل‌ می‌دهد. به‌طوركلی‌ ۳ پادگانۀ عمده‌ تشخیص‌ داده‌ شده‌ كه‌ بلندترین‌ آنها حدود ۲۰۰ متر بالاتر از سطح‌ رودخانه‌ قرار دارد (بریتانیكا، همانجا). پایین‌ترین این پادگانه‌ها از رسوبات‌ مارلی‌ و گچی‌ دریاچۀ بزرگ‌ تشكیل‌ شده‌ كه‌ بخشهایی‌ از آن‌ به‌ هنگام‌ طغیان‌ رود اردن‌، زیرآبهای رودخانه‌ قرار می‌گیرد. رود اردن‌ بستر پیچ‌ در پیچ‌ خود را تا عمق زیادی در این‌ رسوبات‌ كاویده‌ است‌ (گلوك‌، 20). ضخامت‌ این رسوبات در شمال‌ به‌ ۵۰ و در جنوب‌ تا ۱۵۰ متر می‌رسد و به‌ علت‌ جریان‌ سریع‌ رود اردن‌ و بار زیادی‌ كه‌ این‌ رود از مواد فرسوده‌ همراه‌ دارد، اغلب‌ در حواشی‌ آن‌، تپه‌های‌ ماسه‌ای‌ ایجاد می‌شود كه‌ خود پیچ‌ و خم‌ دار بودن‌ مسیر رودخانه‌ را تشدید می‌كند ( جودائیكا، X/ 193). رود بر اثر پیچ‌ و خمهای‌ متعدد، حدود ۱۰۰ كمـ فاصلۀ مستقیم‌ بین‌ دو دریاچۀ جلیله‌ و بحرالمیت‌ را در مسیری‌ به‌ طول‌ حدود ۲۰۰ كمـ طی‌ می‌كند. این‌ پیچ‌ و خمها همچنین‌ موجب‌ شده‌ است‌ كه‌ دریاچه‌های‌ متعددی‌ از نوع‌ شاخ‌ گاوی‌ [۴]در طول‌ مسیر رود پدیدار گردد (همانجا).

سراسر درۀ اردن‌ بین‌ دو بدنۀ دیوار مانند قرار گرفته‌ كه‌ بدنۀ شرقی‌ آن‌ را لبۀ غربی‌ فلات‌ بزرگ‌ عربستان‌ و بدنۀ غربی‌ را مرتفعات‌ طبریه‌، سامره‌ و یهودیه‌ به‌ وجود آورده‌ است‌. در همین‌ بدنه‌هاست كه‌ برون‌ زدگیهای‌ رنگارنگ‌، به‌صورت‌ لایه‌های‌ منظم‌ بازالت‌ و مواد دیگر آتشفشانی‌ سیاه‌ رنگ‌ و سنگهای گچی‌ و آهكی‌، مراحل‌ تكوین‌ طبقات‌ زمین‌شناسی‌ دره‌ را روشن‌ می‌سازد. بدنه‌های‌ رود اردن‌ در طول‌ زمان‌ بارها بر اثر زمین‌لرزه‌ و عوامل‌ دیگر ریزش كرده‌ است‌. ازجمله‌ در سالهای‌ ۱۲۶۷، ۱۹۰۶ و ۱۹۲۷م‌ ریزش بدنه‌ها جریان‌ آب رودخانه‌ را موقتاً قطع‌ كرد و بستر خشك‌ آن را نمایان‌ ساخت‌. داستان‌ عبور قوم‌ بنی‌اسرائیل‌ به‌ رهبری‌ یوشع‌ از رود اردن كه‌ در تورات‌ آمده‌، ممكن‌ است‌ به‌ یكی از موارد مشابه‌ مربوط باشد (كلیر، XIII/ 637).

در چنین‌ شرایط زمین‌شناسی‌ است كه‌ رود اردن‌ با سرعتی‌ كم‌نظیر جریان‌ دارد و با سقوط بیشتر از ۱ كمـ در یك‌ فاصلۀ مستقیم‌ ۲۳۲ كیلومتری‌ (نك‌ : بخش‌ شرایط جغرافیایی‌)، عمق‌ بستر خود را تا آنچنان‌ سطحی‌ كاویده‌ است‌ كه‌ در هیچ‌ جای‌ دیگر زمین‌ دیده‌ نمی‌شود. اهمیت‌ طبیعی‌ رود اردن‌ در این‌ است‌ كه‌ پایین‌ترین‌ نقطۀ پوستۀ زمین‌ را نسبت به‌ سطح‌ دریاهای‌ آزاد كه‌ مبنای‌ اندازه‌گیری‌ پستی‌ و بلندیهای‌ زمین‌ است‌، در بردارد و آن‌ كف‌ بحرالمیت‌ است‌ كه‌ حدود ۸۰۰ متر پایین‌تر از سطح‌ دریای‌ مدیترانه‌ قرار گرفته‌ است‌، درحالی‌كه‌ سطح‌ این‌ دریاچه‌ را ۳۹۰ متر پایین‌تر از سطح‌ دریا دانسته‌اند (بومنت‌، 436). این اختلاف سطح‌ ۴۰۲ متر نیز ذكر شده‌ است‌ (نك‌ : الموسوعة...، ۱/ ۱۶۴).

 

شرایط جغرافیایی‌ اردن‌

رود اردن‌ از ناحیه‌ای‌ كه‌ در حدود تقاطع خط ۳۴ درجۀ عرض‌ شمالی‌ و ۳۶ درجۀ طول‌ شرقی‌ قرار دارد، سرچشمه‌ گرفته‌ و تا حدود ۳۱ درجه‌ و ۴۵ دقیقۀ عرض‌ جنوبی‌ كه‌ به‌ بحرالمیت‌ می‌ریزد، به‌ موازات‌ و در فاصلۀ كوتاهی‌ از شرق نصف‌النهار ۳۵ درجه‌ و ۳۰ دقیقه‌ به‌ سمت‌ جنوب‌ جریان‌ دارد (نك‌ : «نقشۀ خطوط[۵]...»). سرچشمه‌های‌ اصلی‌ رود اردن‌ در دامنۀ كوههای‌ حرمون‌ در جنوب‌ لبنان‌ و جنوب‌ غربی‌ سوریه‌ كه‌ ارتفاع‌ قلل‌ آن‌ تا ۳ هزار متر از سطح‌ دریا می‌رسد، قرار دارد و درنتیجه‌ سرزمینهای‌ جنوب‌ لبنان‌ و جنوب‌ غربی‌ سوریه‌ و شمال‌ فلسطین‌ را باید جزو حوضۀ سرچشمه‌های‌ اردن‌ دانست‌ (هلد، 44). سرچشمه‌های‌ اصلی رود اردن‌ شامل‌ رودخانه‌های‌ حاصبانی‌، بانیاس‌ و دان‌ است‌ كه‌ این‌ ۳ در نزدیكی بانیاس‌ به‌ هم‌ پیوسته‌، رود اردن‌ را تشكیل‌ می‌دهند. این‌ رود پس از طی حدود ۴۰ كمـ (طول‌ حاصبانی‌) و جریان‌ به‌ سمت‌ جنوب‌ به‌ باتلاقها و سپس‌ دریاچۀ حوله‌ كه‌ اولین‌ دریاچه‌ در مسیر آن‌ است‌، می‌ریزد (موعد، ۳۶-۳۷؛ «نقشۀ خطوط»). دریاچۀ حوله‌ را بحیرۀ قدس‌ (انصاری‌، ۱۰۷) و بحر بانیاس‌ (بستانی‌، ۹/ ۲۵۲) نیز نامیده‌اند. وسعت‌ حوضۀ این‌ دریاچه‌ حدود ۱۱۲ كمـ۲ است‌، ولی‌ طول‌ آن‌ از ۶ و عرض‌ آن‌ از ۵ كمـ تجاوز نمی‌كند («راهنما[۶]...»، 30) و ارتفاع‌ آن‌ ۷۰ متر از سطح‌ دریا بالاتر است‌ (همان‌، 21). در عبور از دریاچۀ حوله‌ و باتلاقهای‌ شمالی‌ آن‌، رود اردن‌ در دو مسیر موازی‌ (مسیر غربی‌ به‌ طول‌ ۵/ ۱۹ و مسیر شرقی‌ به‌ طول‌ ۱۶ كمـ) كه‌ یك‌ كانال‌ عرضی‌ آنها را به‌ هم‌ می‌پیوندد، جریان‌ دارد. بلندیهای‌ جولان‌ كه‌ از اهمیت‌ سوق‌الجیشی‌ ویژه‌ای‌ برخوردار است‌، در مشرق‌ همین‌ قسمت‌ از درۀ اردن‌ واقع‌ است‌ (نك‌ : جودائیكا، X/ 191-192). پیش‌ از ورود به‌ دریاچۀ طبریه‌، رود اردن‌ در طول‌حدود ۴۰ كمـ مرز میان سوریه و فلسطین را تشكیل‌می‌دهد ( كلیر، XIII/ 636).

بعد از دریاچۀ حوله‌ دو شاخۀ رود اردن‌ به‌ هم‌ پیوسته‌، و در بستر عمیقی‌ به‌ طول‌ ۱۶ كمـ به‌ سمت‌ جنوب‌ جریان‌ می‌یابد و به‌ دریاچۀ طبریه‌ می‌ریزد كه‌ در ۲۱۲ متری‌ زیر سطح‌ دریا قرار دارد (جودائیكا، X/ 192). در این‌ فاصله‌ رود اردن‌ پس‌ از عبور از خط هم‌ سطح‌ دریا در ۱۲ كیلومتری‌ شمال‌ طبریه‌، حدود ۲۹۰ متر سقوط می‌كند و در نتیجه‌ با سرعتی‌ بسیار و شیبی‌ برابر با ۱۸ متر در كیلومتر یا كمی‌ كمتر از ۲٪ جریان‌ دارد.

دریاچۀ طبریه‌ از دریاچۀ حوله‌ مهم‌تر، بزرگ‌تر و عمیق‌تر است‌. طول این‌ دریاچه‌ ۲۱ و عرض‌ آن‌ ۱۲ كمـ و عمق‌ متوسط آن‌ ۲۳۰ متر است‌ كه‌ سطح‌ آن‌ ممكن‌ است‌ به‌ اقتضای‌ فصل‌ حدود یك‌ متر از این‌ رقم‌ بالاتر یا پایین‌تر بیفتد («راهنما»، 30). بعد از دریاچۀ طبریه‌ رود اردن‌ با شیب‌ تند و سرعت‌ بسیاری‌ به‌ سمت‌ جنوب‌ جریان‌ پیدا می‌كند و در حدود ۱۰۰ كمـ فاصلۀ مستقیم‌ بین‌ این‌ دریاچه‌ و بحرالمیت‌ را در مسیری آنچنان‌ پر پیچ‌وخم‌ طی‌ می‌كند كه‌ طول‌ آن‌ به‌ بیشتر از دو برابر فاصلۀ مستقیم‌ افزایش‌ می‌یابد. شیب‌ تند رود اردن‌ از پدیده‌هایی‌ است‌ كه‌ در دیگر رودهای‌ جهان‌ كمتر همانند دارد و اگر تمام‌ طول‌ رود را در نظر بگیریم‌، به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسیم‌ كه‌ فاصلۀ مستقیم‌ بین‌ سرچشمه‌های‌ اصلی‌ آن‌ در دامنه‌های‌ حرمون‌ تا وادی‌ بسیار گرم‌ اریحا كه‌ در ناحیۀ مصبی‌ و پیش‌ از ورود آن‌ به‌ بحرالمیت‌ قرار دارد، ۲۳۲ كمـ است‌ (هاكس‌، ۳۴) كه‌ در این‌ فاصله‌ آبهای‌ رود اردن‌ از ۵۲۲ متر بالاتر از سطح‌ دریا تا حدود ۴۰۰ متر زیر سطح‌ دریا كه‌ ارتفاع‌ سطح‌ بحرالمیت‌ است‌، سقوط می‌كند ( الموسوعة، همانجا). به‌ عبارت‌ دیگر این‌ رود با شیب‌ تندی‌ حدود ۴ متر در كیلومتر (به‌طور متوسط) جریان‌ دارد.

درۀ اردن‌ با اینكه‌ از نظر زمین‌شناسی‌ یك‌ واحد مشخص‌ در نظر گرفته‌ می‌شود، از دیدگاه‌ جغرافیایی‌ به‌ ۳ قسمت‌ متمایز تقسیم‌ می‌شود، به‌ این‌ ترتیب‌:

۱. قسمت‌ علیا یا حوضۀ سرچشمه‌ای‌ و دریاچۀ حوله‌ كه‌ حدود یك سوم‌ دره‌ را اشغال‌ كرده‌، و در گذشته‌ سرزمینی‌ باتلاقی‌ پوشیده‌ از نیزارهای‌ پاپیروس‌ و ناحیه‌ای‌ مالاریاخیز بوده‌، ولی‌ امروزه‌ سرزمینی‌ پر نعمت‌ و حاصل‌خیز شده‌ است‌. در این‌ قسمت‌ بجز بخش‌ كوچكی‌ از باتلاقها كه‌ برای‌ حفظ حیات‌ وحش‌ محفوظ اعلام‌ شده‌، بقیۀ باتلاقها را با زهكشی به‌ اراضی‌ زراعتی مبدل‌ ساخته‌اند.

۲. قسمت‌ وسطى‌ كه‌ به‌ نام‌ عمومی‌ غور نامیده‌ شده‌ است‌ و در جنوب‌ دریاچۀ حوله‌ در حدود ۱۰۰ كمـ از درۀ اردن‌ را در بر می‌گیرد. این‌ بخش‌ از تپه‌های‌ بازالتی‌ (آتشفشانی‌) تشكیل‌ شده‌ است‌ كه‌ رود اردن‌ تنگۀ عمیقی‌ در آن‌ حفر كرده‌، و پس‌ از عبور از مسیر پر پیچ‌ و خم‌ به‌ دریاچۀ طبریه‌ می‌ریزد. در این‌ قسمت‌ عرض درۀ اردن‌ به‌ حدود ۱۴ كمـ تقلیل‌ می‌یابد كه‌ تقریباً برابر عرض‌دریاچۀ طبریه‌ است‌، چنانكه‌ در دو طرف‌ دریاچه‌ فقط فضایی كافی‌ برای‌ دو جاده‌ باقی‌ مانده‌ است‌ («راهنما»، 22-23).

۳. قسمت‌ سفلى‌ یعنی‌ فاصلۀ بین‌ دریاچۀ طبریه‌ و بحرالمیت‌ كه‌ در ابتدای‌ آن‌ عرض‌ دره‌ از ۵ تا ۶ كمـ تجاوز نمی‌كند، ولی‌ به‌ فاصلۀ كمی‌ به‌ دو برابر این‌ مقدار افزایش‌ می‌یابد؛ اما در جنوب‌ وادی‌ ملیح‌ كه‌ در انتهای‌ جنوبی‌ غور واقع‌ است‌، تپه‌ها به‌ همدیگر نزدیك‌ شده‌، كم‌ عرض‌ترین‌ بخش‌ درۀ اردن‌ را به‌ وجود می‌آورند. پس‌ از آن‌ مجدداً پهنای‌ دره‌ به‌ همان‌ ۵ تا ۶ كم می‌رسد، ولی‌ در مشرق‌ رأس‌ ام‌الخروبه‌، مخصوصاً در ساحل‌ راست‌، یعنی‌ قسمت‌ غربی‌ دوباره‌ افزایش‌ می‌یابد، تا جایی‌ كه‌ در مصب‌ رود اردن‌ و شمال‌ بحرالمیت‌ به‌ ۱۴ كمـ می‌رسد و در همین‌ جاست‌ كه‌ جلگۀ تاریخی‌ و حاصل‌ خیز اریحا قرار دارد

(همانجا). رود اردن‌ در ورود به‌ بحرالمیت‌ دلتایی‌ به‌ مساحت‌ ۵ كمـ۲ ایجاد می‌كند. در اینجا رودخانه‌ به‌ دو شاخۀ اصلی‌ تقسیم‌ می‌شود كه‌ بین‌ آنها و پیش‌ از پیوستن‌ به‌ آبهای‌ صاف‌ و نیلگون‌ دریاچۀ باتلاقی‌ به‌ طول‌ ۵/ ۳ و عرض‌ ۵/ ۱ كم پدید می‌آید. از آن‌ پس‌ آبهای‌ گل‌ آلود اردن‌ به‌ بحرالمیت‌ ریخته‌، به‌ صورت‌ بادبزنی‌ به‌ شعاع‌ چند كیلومتر روی‌ آبهای‌ سنگین‌ از املاح‌ دریاچه‌ پیش‌ می‌رود و پیش‌ از اینكه‌ با آبهای‌ دریاچه‌ یكی‌ شود، خطوط پیشروی‌ و اختلاف‌ رنگ‌ موجود بین‌ آبهای‌ رودخانه‌ و دریاچه‌ تا ۵۰ كمـ در داخل‌ دریاچه‌ كاملاً مشهود است‌ (جودائیكا، X/ 194).

 

آب‌ و هوا و پوشش‌ گیاهی‌ طبیعی‌ و حیات‌ حیوانی‌ رود اردن‌

از نظر اقلیمی‌ درۀ اردن‌ مانند بسیاری‌ از نواحی‌ مجاور منطقه‌ دارای‌ آب‌وهوای‌ مدیترانه‌ای‌ است‌ كه‌ از مختصات‌ آن‌ زمستانهای‌ كوتاه‌ و معتدل‌ با باران‌ كم‌ و تابستانهای‌ طولانی‌ و خشك است‌. با اینكه‌ فلاتهای‌ مشرف‌ بر درۀ اردن‌ باران‌ نسبتاً زیادی دریافت می‌كنند، باران‌ سالانۀ درۀ اردن‌ ناچیز است‌ و از حدود ۱۰ سانتی‌متر در نواحی‌ جنوبی‌ و اطراف بحرالمیت‌ تا ۴۰ سانتی‌متر در دریاچۀ طبریه‌ و ۶۰ سانتی‌متر در حوله‌ تفاوت می‌كند، درحالی‌كه‌ كوهستانهای‌ سرچشمۀ رود اردن‌ تا یك‌ متر در سال‌ باران‌ دریافت‌ می‌كنند (كلاوسون‌، 208). در درۀ اردن‌ زمستانها خیلی ملایم‌ و معتدل‌ است و مخصوصاً در بخشهای‌ جنوبی متوسط گرمای‌ سردترین‌ ماه‌ یعنی‌ دی‌ ماه‌ (ژانویه‌) در ناحیۀ حوله‌ ۱۱ درجه‌ است‌ و در اریحا كه‌ در جنوب‌ دره‌ قرار دارد، از ۱۴ درجۀ سانتی‌گراد پایین‌تر نیست‌، اما تابستانهای درۀ اردن‌ بسیار گرم‌ و طاقت‌ فرساست‌، تا حدی‌ كه‌ متوسط گرمای‌ مرداد ماه‌ (ژوئیه‌) در نواحی‌ حوله‌ در شمال‌ ۲۷ درجه و در اطراف اریحا در جنوب ‌۳۲ درجۀ سانتی‌گراد است (بریتانیكا) و برخی‌ بر آنند كه‌ اریحا در بخش‌ جنوبی‌ درۀ اردن‌ گرم‌ترین‌ نقطۀ جهان‌ است‌ (هاكس‌، ۳۳).

در زمانهای‌ گذشته‌ پادگانه‌های‌ درۀ اردن‌ از جمله‌ سرزمینهای‌ خشك‌ و بی‌آب و علف‌ محسوب‌ می‌شد و پوشش‌ گیاهی‌ طبیعی‌ این منطقه‌ منحصر به‌ نیزارهای‌ انبوه‌ پاپیروس‌، زنبق‌ و دیگر گیاهان آبی‌ در اطراف‌ حوله‌ و حواشی‌ پست‌ رود اردن‌ بود كه‌ در مواقع‌ سیلابی زیرآب‌ قرار می‌گرفت‌، ولی‌ از ۱۹۵۰م‌ به‌ بعد كه‌ طرحهای مفصل‌ آبیاری‌ و كشاورزی در سراسر دره‌ اجرا شده‌، چشم‌انداز جغرافیایی‌ تفاوت‌ فاحشی از نظر فراوانی‌ مزارع‌ سبز و باغهای‌ میوه‌ مخصوصاً مركبات و موز و امثال‌ آن‌ پیدا كرده‌ است‌. در بیشه‌ها و جنگلهای‌ حاشیۀ رود اردن‌ حیواناتی‌ مانند شغال‌، روباه‌، خوك‌ وحشی‌ و پرندگانی‌ مانند انواع‌ حواصیل‌، مرغ‌ ماهی‌خوار و چلچلۀ آبی فراوان وجود دارند كه‌ امروزه‌ بیشتر در بخشهای‌ حفاظت‌شده‌ زادوولد می‌كنند. در رودخانه‌های‌ سرچشمه‌ای‌ و در شاخه‌های دور از رود اصلی‌ و شعب اردن‌ انواع‌ ماهی‌ دیده‌ می‌شود، ولی‌ در رودخانۀ اصلی‌ پس‌ از خروج‌ از طبریه‌، به‌ علت‌ آلودگی‌ شدید ناشی‌ از فراوانی‌ املاح‌ از شمار ماهیها كاسته‌ می‌شود، تا جایی‌ كه‌ در بحرالمیت‌ به‌ همان‌ علت‌ هیچ‌ موجود زنده‌ای‌ دیده‌ نمی‌شود.

 

هیدروگرافی‌ رود اردن‌

وسعت‌ حوضۀ رود اردن‌ ۳۳۵‘۱۶ كمـ۲ است‌ كه‌ ۶۰۰‘۱۳ كمـ۲ آن‌ در جنوب‌ طبریه‌ واقع‌ است‌. از این‌ رقم‌ ۶۰۰‘۱۱ كمـ ۲ در سمت مشرق‌،یعنی‌ در كشور اردن‌ و ۲ هزار كمـ۲ دیگر در سمت‌ مغرب‌ قرار دارد كه‌ فعلاً در تصرف‌ اسرائیل‌ است‌. حوضۀ اردن‌ از نظر هیدروگرافی‌ یك‌ حوضۀ نامتقارن‌ است‌، زیرا خط مقسم‌ المیاه‌ غربی بین‌ این‌ حوضه‌ و حوضۀ دریای‌ مدیترانه‌ در فاصلۀ كوتاهی‌ با بستر رودخانه‌ قرار دارد. درحالی‌كه‌ مقسم‌ المیاه‌ شرقی كه‌ آبهای‌ اردن‌ را از انهار فصلی‌ فلات‌ عربستان‌ جدا می‌كند، با محور جریان‌ رود اردن‌ فاصلۀ بسیاری‌ دارد (جودائیكا، X/ 192). از خواص‌ عمومی‌ حوضۀ اردن‌ این‌ است‌ كه‌ چون‌ قسمت‌ عمدۀ آب‌ این‌ رود از ریزشهای‌ مستقیم‌ باران‌ تأمین‌ می‌شود، رود اردن‌ از رودهای كم‌آبی‌ است كه‌ بین‌ جریان‌ آن‌ در فصول‌ بارانی‌ و ماههای‌ خشك‌ تفاوت‌ فاحشی‌ وجود دارد.

از مشخصات دیگر آب‌شناسی‌ رود اردن‌ تبخیر فراوان‌ آن‌ است‌ كه‌ عامل‌ بزرگی‌ در هدر رفتن‌ آب‌ موجود به‌ شمار می‌آید، ولی‌ اطلاع‌ دقیقی‌ از كم‌وكیف‌ آن‌ در دست‌ نیست‌. دربارۀ وجود تبخیر فراوان‌ همین‌ بس كه‌ بنابر اندازه‌گیریهای‌ به‌ عمل‌ آمده‌، روزانه‌ ۳۰۰‘۱ میلیون‌ گالن‌ آب‌ اردن‌ وارد بحرالمیت‌ می‌شود (EI1, VIII/ 1029)، بی‌آنكه‌ محل‌ خروجی‌ برای‌ آب‌ این‌ دریاچه‌ وجود داشته‌ باشد و تغییری بجز نوسانات‌ مختصر فصلی‌ در سطح‌ آب‌ آن‌ مشاهده شود. این امر مؤید این‌ فرضیه‌ است‌ كه‌ هر روز معادل‌ آبی‌ كه‌ به‌ بحرالمیت‌ می‌ریزد، از سطح‌ آن‌ تبخیر می‌شود و وجود چنین‌ تبخیری‌ را دربارۀ تمام‌ قسمتهای‌ درۀ اردن‌ باید یك‌ واقعیت‌ غیرقابل‌ توجه‌ دانست‌.

مهم‌ترین‌ و طولانی‌ترین‌ رود سرچشمه‌ای‌ اردن‌، حاصبانی‌ است‌ كه‌ آن‌ را عین‌ فرّار نیز می‌نامند و از حوض‌ و چشمۀ كم‌عمقی‌ در دامنۀ كوه‌ حرمون‌ در جنوب‌ لبنان‌ و در ارتفاع‌ ۵۵۰ متر از سطح‌ دریا كه‌ به‌ مسافت‌ ۲۰ كمـ در شمال‌ تل‌القاضی‌ قرار گرفته‌، آغاز می‌شود و پس‌ از دریافت‌ آبهای‌ دو نهر دیگر كه‌ از كوههای‌ شرقی‌ جاری‌ می‌شوند، به‌ مسافت‌ حدود ۱۵ كمـ در وادی‌ بسیار زیبایی‌ جریان‌ می‌یابد و پس‌ از پیمودن‌ حدود ۱۱ كمـ ، در نیزار حوله‌ داخل‌ می‌شود. طول‌ این‌ نیزار یا باتلاق‌ پاپیروس‌ حدود ۱۲ كمـ است‌ كه‌ حاصبانی‌ از آن‌ گذشته‌، به‌ آبهای‌ صاف‌ دریاچۀ حوله‌ منتهی‌ می‌شود. این‌ سرشاخه‌ در طول‌ سال‌ حدود ۱۵۲ میلیون‌ مـ۳ آب به‌ رود اردن‌ می‌ریزد كه‌ ۳۷٪ آن‌ را سیلابها تشكیل‌ می‌دهد (جودائیكا، همانجا؛ هاكس‌، ۳۳).

دومین‌ رود سرچشمه‌ای‌ اردن‌، بانیاس‌ است‌ كه‌ از چشمه‌ای‌ در قریه‌ای‌ به‌ همین‌ نام‌ در خاك‌ سوریه‌ برخاسته‌، پس‌ از دورزدن‌ این‌ قریه‌ از شمال‌ و مغرب‌ با نهر دیگری‌ كه‌ در هموارۀ قریه‌ واقع‌ است‌، تلاقی‌ می‌كند. این‌ سرشاخه‌ سالانه‌ ۱۲۳ میلیون‌ مـ ۳ فراهم‌ می‌سازد كه‌ ۵/ ۱۲٪ آن‌ سیلاب‌ است‌.

سومین‌ رود سرچشمه‌ای‌ اردن‌ دان‌ یا نبع‌ الدان‌ است‌ كه‌ از دامنه‌های‌ تل‌القاضی‌ برخاسته‌، چون‌ از شهر دان‌ می‌گذرد، به‌ نام‌ آن‌ شهر نامیده‌ می‌شود. این‌ رود در فاصلۀ كوتاهی‌ به‌ مجرای‌ بانیاس برخورده‌، به‌ طرف كوههای‌ شرقی‌ جریان‌ می‌یابد و سرانجام‌ با حاصبانی‌ یكی‌ شده‌، رود اردن‌ را تشكیل‌ می‌دهند. مقدار آبی‌ كه‌ سالانه‌ از رود دان‌ تأمین‌ می‌شود، ۲۴۰ میلیون‌ مـ ۳ است‌ كه‌ تقریباً تمامی‌ آن‌ از چشمه‌ها فراهم‌ می‌شود، زیرا نوسانات‌ جریان‌ رود دان‌ ناچیز و برخلاف‌ دو رود دیگر سرچشمه‌ای‌، تغییرات‌ ناشی‌ از سیلابها در آن‌ بسیار اندك‌ است‌. برخی‌ از جغرافی‌دانان‌ رودخانۀ كوچك‌ دیگری‌ به‌ نام‌ سعار را هم‌ كه‌ به‌ بانیاس‌ می‌ریزد، جزو رودهای‌ سرچشمه‌ای‌ اردن‌ دانسته‌اند (همانجاها).

رود اردن‌ در مواقع‌ طغیانی‌، یعنی‌ از دی‌ تا فروردین‌ به‌طور متوسط ماهانه‌ ۹۰ میلیون‌ مـ ۳ و در ماههای‌ خشك‌ تابستان‌ تنها ۲۲ میلیون‌ مـ ۳ آب‌ به‌ دریاچۀ حوله‌ می‌ریزد. این‌ دریاچه‌ علاوه‌ بر رود اردن‌ كه‌ از شمال‌ بدان‌ می‌ریزد، از آب‌ رودهای‌ كوچك‌ دو طرف‌ دره‌ نیز برخوردار می‌شود.

رود اردن‌ پس‌ از خروج‌ از دریاچۀ حوله‌ در مسیر عمیق‌ و باریكی‌ كه‌ شرح‌ آن‌ گذشت‌، به‌ جریان‌ خود ادامه‌ داده‌، به‌ دریاچۀ طبریه‌ می‌ریزد. مقدار متوسط جریان‌ سالانۀ آب‌ اردن‌ را پیش‌ از اینكه‌ به‌ دریاچۀ طبریه‌ بریزد، ۵۵۰ میلیون‌ مـ ۳ برآورد كرده‌اند كه حداقل‌ آن‌ در ۱۹۵۹-۱۹۶۰م‌ ۲۵۰ میلیون‌ مـ ۳ و حداكثر آن‌ در ۱۹۶۸- ۱۹۶۹م‌ بالغ‌ بر ۹۹۰ میلیون‌ مـ ۳ بوده‌ است‌ (بریتانیكا، X/ 275). در فاصلۀ حدود ۲۱ كمـ، از مدخل‌ تا مخرج‌ رود اردن‌ در دریاچۀ طبریه‌، مقدار زیادی‌ از آب‌ دریاچه‌ تبخیر می‌شود، ولی‌ رودخانه‌ها و چشمه‌های‌ متعدد كوچكی‌ كه‌ از اطراف‌ به‌ این‌ دریاچه‌ می‌ریزند، از طرفی‌، و آب‌ چشمه‌های‌ معدنی‌ كه‌ در داخل‌ دریاچه از زمین‌ می‌جوشند، از طرف‌ دیگر، تبخیر آب‌ را جبران‌ می‌كند. ازآنجاكه‌ همواره‌ مقداری‌ املاح‌ و مخصوصاً كلرید همراه‌ این‌ آبها به‌ دریاچۀ طبریه‌ می‌رسد، آب‌ رود اردن‌ پیش‌ از ورود به‌ دریاچه‌ برای‌ استفاده‌های‌ كشاورزی‌ مفیدتر و مناسب‌تر از آبی‌ است كه‌ از دریاچه‌ خارج‌ می‌شود. مقدار آب‌ رود اردن‌ در خروج‌ از دریاچۀ طبریه در حال‌ حاضر بر حسب‌ نیازمندیها تحت‌ اختیار است‌ و این‌ امر در نتیجۀ تأسیسات جدید آبیاری‌ مقدور شده‌ است‌، ولی‌ پیش‌ از احداث‌ این‌ تأسیسات‌ یك‌ حداكثر ۹۱۵ میلیون‌ مـ ۳ در ۱۹۳۹م‌ و یك‌ حداقل‌ ۴۶۶ میلیون‌ مـ ۳ در سال‌ قبل‌ از آن‌ به‌ ثبت رسیده‌ است‌ و حداكثر جریان‌ ماهانه‌ ۲۲۷ میلیون‌ مـ ۳ در ماه‌ مارس (اسفند ـ فروردین‌) و حداقل‌ ۲۹ میلیون مـ ۳ در اوت‌ (مرداد ـ تیر) نیز به‌ ثبت رسیده‌ است‌ (جودائیكا، X/ 192). در فاصلۀ ۱۰۰ كیلومتری‌ كه‌ رود اردن‌ بین‌ دو دریاچۀ طبریه‌ و بحرالمیت‌ در مسیر پر شیب‌ و عمیق‌ خود جریان‌ دارد، ۱۱ رود دائمی‌ از مشرق‌، یعنی‌ از ساحل‌ چپ‌ بدان‌ متصل‌ می‌شوند كه‌ مهم‌ترین‌ آنها یرموك است‌ (گلوك‌، 87). در همین‌ فاصله‌ از سمت مغرب‌ یا ساحل‌ راست‌ هم‌ شاخه‌ها و آب‌ راههای‌ چندی‌ به‌ رود اردن‌ ملحق‌ می‌شوند كه‌ مهم‌ترین‌ آنها نهر جلود است‌ (نك‌ : «راهنما»، نقشۀ میان‌ ص‌ 28-29).

به استثنای یرموك‌، تمام‌ شعب‌ اردن‌ از رودخانۀ اصلی‌ كوچك‌تر و كم‌آب‌ترند. یرموك‌ كه‌ از ارتفاعات‌ نسبتاً دوردست‌ حوران‌ در سوریه‌ سرچشمه‌ می‌گیرد، در درۀ اردن‌ بیش‌ از ۴۰ كمـ جریان‌ نمی‌یابد و در ۵/ ۸ كیلومتری‌ جنوب‌ طبریه‌ و در نزدیكی‌ پل‌المجامع‌ به‌ رود اردن‌ متصل‌ می‌شود (EI1, VIII/ 1030). در آنجا حجم‌ آن‌ برابر با رود اردن‌ شده‌، پهنای‌ هر دو رودخانه‌ به‌ حدود ۱۰ متر می‌رسد، ولی‌ آب‌ یرموك‌ شیرین‌تر و گواراتر از آب‌ اردن‌ است‌. به‌ همین‌ سبب‌ در سالهای‌ اخیر به‌ صورت‌ وسیعی‌ مورد استفادۀ كشاورزی‌ و جز آن‌ قرار گرفته‌ است‌ (گلوك‌، 88). آب این‌ رودخانه‌ را به‌طور متوسط ۴۵۰ میلیون‌ مـ ۳ برآورد كرده‌اند كه‌ بیشتر آن‌ را سیلابهای فصلی‌ تشكیل‌ می‌دهد. حداكثر آب‌ یرموك‌ در ۱۹۲۹م‌، ۸۹۳ میلیون‌ مـ ۳ و حداقل‌ آن‌، سال‌ پیش‌ از آن‌ تاریخ‌ فقط ۵/ ۲۶۸ میلیون‌ مـ ۳ بوده‌ است‌ (جودائیكا، X/ 192-193). جریان‌ یرموك‌ در نتیجۀ سیلابی‌ بودن‌ نامرتب‌ است‌ و افزایش‌ آب‌ زمستانی‌ آن‌ تاحدی‌ ناگهانی‌ است‌، چنانكه‌ جریان‌ آب‌ رودخانه‌ از روزی تا روز دیگر از ۵۷م ۳ تا ۱۷۰ م ۳ در ثانیه تفاوت می‌كند (بریتانیكا، X/ 275-276).

نیز از رودهای مهم‌ ساحل‌ شرقی‌ اردن‌، زرقاست‌ كه‌ از كوههای‌ عجلون‌ سرازیر شده‌، در ۶۵ كیلومتری‌ جنوب‌ طبریه‌ در نقطۀ پل‌ دامیه‌ به‌ رود اردن‌ می‌ریزد. این‌ رود در سال‌ حدود ۴۵ میلیون‌ مـ ۳ به‌ آب‌ اردن‌ اضافه‌ می‌كند (همان‌، X/ 276).

شیب بسیار تند رود اردن‌ باعث‌ سرعت‌ جریان‌ آب‌ آن‌ می‌گردد، به‌طوری‌كه‌ در محل‌ پل‌ آلنبی‌ در فاصلۀ كوتاهی‌ از ورود به‌ بحرالمیت‌ متوسط سرعت‌ حدود ۵/ ۱ متر (۵/ ۴ فوت‌) در ثانیه‌ است‌ (همانجا) .

از آنجا كه‌ بیشتر مسیر رود اردن‌ در جلگه‌ای‌ رسوبی‌ كه‌ از مارل‌ و گچ‌ تشكیل شده‌، قرار دارد، فرسایش‌ بستر و بدنۀ رودخانه‌ تا حدی‌ است‌ كه‌ ۲٪ حجم‌ جریان‌ عادی‌ و ۵٪ جریان‌ سیلابی‌ را مواد شسته‌ شده‌ از بستر رودخانه‌ تشكیل‌ می‌دهد. این‌ شرایط از یك‌ طرف‌ و وجود چشمه‌های‌ آب‌ گرم‌ و معدنی‌ فراوان‌ مخصوصاً در ناحیۀ طبریه‌ از طرف دیگر، باعث می‌شود كه‌ مقدار نمك‌ محلول‌ در آب‌ اردن‌ تا حد بسیاری‌ (تا ۷۷/ ۰ درصد) افزایش‌ یابد كه‌ این‌ خود مسائل‌ و مشكلاتی‌ از نظر استفاده‌ از آبهای‌ رود اردن‌ به‌منظور كشاورزی و آبیاری و مقاصد دیگر ایجاد می‌كند (همانجا).

مقدار عمده‌ای‌ از آب رود اردن‌ پیش از آنكه‌ به‌ بحرالمیت‌ بریزد، از میان‌ می‌رود و علت‌ این‌ امر تبخیر فوق‌العاده‌، نفوذ در زمین‌ و بهره‌برداری‌ برای‌ مقاصد كشاورزی و مصارف‌ عادی‌ دیگر است‌. مقدار آب‌ ورودی به‌ بحرالمیت‌ را ۸۷۵ میلیون‌ مـ۳ برآورد كرده‌اند (جودائیكا، X/ 193)، ولی‌ تغییرات‌ سالانۀ آن‌ بسیار است و بیشتر به‌ وضع‌جریان‌ یرموك‌بستگی‌ دارد كه‌ در ۱۹۳۵م‌بالغ‌ بر ۳۱۳‘۱میلیون‌ مـ۳ آب‌ داشته‌، در حالی‌ كه‌ دو سال‌ پیش‌ از آن‌ یعنی‌ در ۱۹۳۳م‌ مقدار آب‌ سالانۀ آن‌ از ۲۸۷ میلیون‌ مـ ۳ تجاوز نكرده‌ است‌. بنابر محاسبات‌ انجام‌ شده‌، از مجموع‌ آب‌ بارانی كه‌ در تمام‌ حوضۀ رود اردن‌ می‌بارد، تنها ۱۸٪ آن‌ از طریق‌ رود اردن‌ به بحرالمیت می‌رسد (همانجا).

 

اهمیت ارتباطی‌ رود اردن‌

به‌ علت‌ شیب‌ تند، سرعت‌ جریان‌ آب‌ و وجود بخشهای كم‌عمق‌ در بستر آن‌، این‌ رود قابل‌ كشتیرانی‌ نیست‌، ولی از زمانهای‌ بسیار دور بخشهای كم‌عمق‌ آن‌ گذرگاههایی فراهم‌ آورده‌ است‌ كه‌ عبور از رودخانه‌ را مقدور ساخته‌، و درنتیجه‌ رود اردن‌ همواره‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ در ارتباط بین سواحل‌ غربی‌، یعنی بلاد مدیترانه‌ و مصر و سواحل‌ شرقی‌،یعنی‌ نواحی شامات‌ برعهده‌ داشته‌ است‌. ۵ گذرگاه‌ از این‌ نوع‌ در شمال‌ دریاچۀ طبریه‌ و ۵۴ گذرگاه‌ در جنوب‌ آن‌ قرار داشته‌ است‌ و همین گذرگاههاست كه‌ در تورات‌ از آنها یاد شده‌ است‌. آنچه‌ مسلم‌ است‌، آنكه‌ در زمانهای‌ پیش‌ از سلطۀ رومیها پلی‌ برروی‌ رود اردن‌ وجود نداشته‌، و پل‌سازی‌ از زمان‌ آنان‌ آغاز شده‌ است‌ (EI1, VIII/ 1029). در این‌ میان‌، گذرگاهی كه‌ در جنوب‌ حوله‌ قرار داشته‌، از اهمیت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار بوده‌ است‌، زیرا از آن‌ گذرگاه‌ راهی از قُنیطره‌ به‌ دمشق‌ منتهی می‌شده‌ است‌. همین‌ گذرگاه‌ است كه‌ در قرون‌ وسطی‌ از آن‌ بارها به‌ نام‌ گذرگاه‌ یعقوب یاد شده‌، و در دوران‌ جنگهای‌ صلیبی‌ از اهمیت‌ خاصی‌ برخوردار بوده‌ است‌. در همین‌ محل‌ بوده‌ است‌ كه‌ بالدوین‌ سوم‌ در ۱۱۵۷م‌ از نورالدین‌ محمود زنگی‌ شكست خورده‌ است‌. در ۱۱۷۸م‌ نیز بالدوین‌ چهارم‌ قلعه‌ای‌ در جنوب‌ این‌ گذرگاه‌ بنا نهاد كه‌ سال‌ بعد به‌ تصرف‌ صلاح‌ الدین‌ ایوبی‌ درآمد و ویران‌ گردید. در سالهای‌ بعد، پل‌ سه‌دهانه‌ای‌ در این‌ محل‌ بنا شد كه‌ در ۱۴۵۰م‌ وجود داشته‌ است‌. پل‌ بنات‌ یعقوب‌ بر روی همین‌ گذرگاه‌ یعقوب‌ بنا شده‌ بوده‌ است‌. ازجمله‌ پلهای‌ مهم‌ دیگر رود اردن‌ پلی‌ در جنوب‌ دریاچۀ طبریه‌ و در محلی به‌ نام‌ فیق‌ یا آفیق‌ است‌ كه‌ محل‌ خروج‌ رود اردن‌ از این‌ دریاچه‌ است‌. این‌ پل‌ بر سر راه‌ دمشق‌ به‌ سرزمینهای‌ مغرب‌ اردن‌ قرار داشته‌ است‌. كمی‌ در جنوب‌ این‌ گذرگاه‌ خرابه‌های‌ دو پل‌ سنگی‌ به‌ نام‌ ام‌القناطیر و جسرالسید وجود دارد كه‌ تاریخ‌ آنها زیاد روشن‌ نیست‌، ولی‌ احتمالاً یكی‌ از آن‌ دو، همان‌ پلی‌ است‌ كه‌ مقدسی‌ در شرح‌ طبریه‌ از آن‌ یاد كرده‌، و به‌ گفتۀ یاقوت‌ دارای‌ ۲۰ دهانه‌ بوده‌ است‌ (همان‌، VIII/ 1030). در فاصلۀ كمی از محل‌ تلاقی‌ یرموك‌ و اردن‌، پل‌ معروف‌ به‌ جسرالمجامع‌ و بعد از آن پل‌ دامیه‌ قرار دارد كه‌ به‌ وسیلۀ سلطان‌ بیبرس از ممالیك‌ مشهور مصر در ۱۲۶۶م‌ ساخته‌ شده‌، و در حین‌ ساختمان‌ آن‌ جریان‌ رود اردن‌ به‌ علت وقوع‌ زمین‌لرزه‌ای‌ قطع‌ گردید، ولی‌ امروز از رود اردن‌ كه‌ مسیر خود را تغییرداده‌، به‌ دور افتاده‌ است‌. سرانجام‌ پلی‌ در شمال‌ اریحا واقع‌ است‌ كه‌ از معابر پر رفت‌ و آمد به‌ شمار می‌آید (همانجا).

 

اهمیت‌ تاریخی‌ رود اردن‌

رود اردن‌ تاكنون‌ اهمیت‌ تاریخی‌ خود را به‌ عنوان‌ یك‌ عامل‌ عمده‌ در ارتباطات‌ حفظ كرده‌ است‌، به‌طوری‌كه‌ امروز هم‌ بستر آن‌ محل‌ عمدۀ شاهراههای‌ ارتباطی‌ بین‌ شمال‌ و جنوب‌ و شرق و غرب‌ است‌. در انتهای‌ جنوبی‌ اردن‌ و قبل از آنكه‌ آب‌ این‌ رود به‌ بحرالمیت بریزد، بزرگ‌ راه‌ عمان‌ ـ قدس‌ به‌ طول‌ ۸۸ كمـ واقع‌ است‌ كه‌ ۵۲ كمـ آن‌ در مشرق‌ و ۳۶ كمـ آن‌ در مغرب‌ پل‌ قرار دارد. از این‌ بزرگ‌ راه‌ دو راه‌ درجه‌ دوم‌ از الشاغور در مشرق‌ و اریحا در مغرب‌ رود اردن‌ رو به‌ شمال‌ كشیده‌ شده‌ كه‌ در طول‌ درۀ اردن‌ تا دریاچۀ طبریه‌ و از دو طرف‌ این‌ دریاچه‌ در غور حوله‌ تا نزدیكی‌ مرز لبنان‌، امتداد دارد. در طول‌ این‌ دو راه‌ شمالی‌ جنوبی‌ در دو نقطه‌، یكی‌ در دامیه‌ در جنوب‌ و دیگری‌ در معاد در شمال‌، راههای‌ دیگری‌ رود اردن‌ را قطع‌ كرده‌، و ارتباط بین‌ سواحل‌ شرقی‌ و غربی‌ را برقرار ساخته‌اند. علاوه‌ بر این‌ دو راه‌ اصلی‌ شرقی غربی‌، در طول‌ دو راه‌ عمدۀ شمالی‌ جنوبی‌ درۀ اردن‌، جاده‌های‌ درجه‌ دوم‌ چندی‌ نواحی‌ ساحلی‌ را به‌ داخل‌ كشور اردن‌ و فلسطین‌ مرتبط می‌سازند (نك‌ : «نقشۀ خطوط»؛ نیز «نقشۀ توریستی‌[۱]»).

در كتاب‌ مقدس‌ نام‌ اردن‌ همواره‌ همراه‌ با اریحا،یعنی‌ نقطه‌ای‌ كه‌ قوم‌ بنی‌اسرائیل‌ در مقابل‌ آن‌ از رود اردن‌ عبور كرده‌اند، آمده‌ است‌ (اعداد، ۲۲:۱). در همان‌ كتاب‌ از وادی‌ اردن‌ نیز نام‌ برده‌ شده‌، و لوط نبی‌ آن‌ را مانند جنت‌ خدا و سرزمین‌ مصر وصف كرده‌ است‌ (پیدایش‌، ۱۳:۱۰). مرتفعات‌ اردن‌ را ناحیۀ اطراف‌ رود اردن‌ (یوشع‌، ۲۲:۱۰) و بخشهای‌ پایینی و مجاور رودخانه‌ را كه‌ از جنگل‌ مستور بوده‌، به‌ نام‌ بیشه‌های‌ اردن‌ نامیده‌اند. در آنجا بوده‌ است كه‌ پسران‌ پیغمبران‌ به‌ منظور قطع‌ اشجار می‌رفته‌اند (دوم‌ پادشاهان‌، ۶:۴) و آنجا را سرزمین‌ حیوانات‌ خطرناك‌ و از جمله‌ شیر دانسته‌اند (ارمیا، ۴۹: ۱۹).

در آن زمانها عبور از رود اردن‌ از طریق‌ همان گذرگاهها انجام‌ می‌شده‌ است‌، چنانكه‌ یعقوب‌(ع‌) با همراهان‌ در راه‌ بیت‌ایل‌ (پیدایش، ۳۵:۱-۷) و در مراجعت‌ به‌ كنعان‌ در نزدیك سُكّوت‌ از آن‌ عبور كرده‌ است‌ (همان‌، ۳۳:۱۷). معروف‌ترین‌ روایات مربوط به‌ رود اردن در طول‌ تاریخ‌، عبور بنی‌اسرائیل‌ از این‌ رود است كه‌ از نقطه‌ای‌ مقابل‌ اریحا صورت‌ گرفته‌، و شرح‌ مفصل آن‌ در فصل‌ سوم‌ از كتاب‌ یوشع‌ آمده‌ است‌. از آنجاكه عبور از رود اردن در آن نقطه و در آن‌ فصل‌ سیار دشوار بوده‌، متوقف‌ شدن‌ جریان‌ آب‌ را معجزه دانسته‌اند. نظیر این‌ مورد در تاریخ‌ رود اردن‌ چند بار به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌. از جمله‌ در ۱۲۶۷م‌ جریان‌ رودخانه‌ به‌ مدت‌ ۸ ساعت قطع شده‌، و در ۱۵۴۶م‌ دو روز تمام و در ۱۹۲۷م‌ به‌ مدت ۵/ ۲۱ ساعت آب در رودخانه‌ جریان‌ نداشته‌ كه‌ هر ۳ مورد به‌ علت‌ زمین‌لرزه‌ و ریزش‌ بدنه‌های درۀ اردن كه‌ قبلاً بدان‌ اشاره‌ شد، بوده‌ است‌ (جودائیكا، X/ 194-195). ازآنجاكه‌ عبور از اردن‌ معجزه‌ دانسته‌ شده‌، این‌ رودخانه‌ جنبۀ تقدس‌ خاصی‌ پیدا كرده‌، و آب آن شفابخش‌ فرض‌ شده‌ است‌ (دوم‌ پادشاهان‌، ۵:۱۰). بعدها كه‌ حضرت عیسى به‌ وسیلۀ یوحنا در آبهای‌ رود اردن‌ غسل‌ تعمید یافت‌، جنبۀ تقدس‌ و شفابخشی‌ آب‌ رودخانه‌ تقویت‌ شد.

در قرآن‌ كریم‌ به‌ صراحت ذكری‌ از رود اردن‌ به‌ میان‌ نیامده‌، ولی‌ مفسران‌ بر این عقیده‌اند كه‌ آنجا كه‌ در داستان طالوت‌ می‌فرماید: «فَلَمّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ اِنَّ اللّهَ مُبْتَلیكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیسَ مِنّی‌ وَ مَنْ لَمْ یطْعَمْهُ فَاِنَّهُ مِنّی‌...» (بقره‌/ ۲/ ۲۴۹)، مقصود از «نهر» همان‌ رود اردن‌ است‌ (نك‌ : طبری‌، ۲/ ۳۹۰-۳۹۱؛ طوسی، ۲/ ۲۹۳-۲۹۴؛ فخرالدین رازی‌، ۶/ ۱۹۲؛ سیوطی‌، ۱/ ۷۵۹-۷۶۰).

رود اردن‌ كه‌ مانع‌ بزرگی‌ در رفت‌وآمد اقوام‌ ساكن‌ دو طرف‌ آن بوده‌، همواره‌ نقش‌ یك‌ عامل‌ جداكنندۀ اقوام‌ و فرهنگها و سنن‌ را بر عهده‌ داشته‌، و مرز بین‌ اقوام‌ و فرهنگها بوده‌ است‌. پیش‌ از بنی‌اسرائیل‌ این‌ رود سرزمین‌ كنعان‌ را كه‌ تابع‌ مصر بوده‌، از آنچه‌ بعداً سرزمین موعود خوانده‌ شده‌، جدا می‌كرده‌ است‌ (اعداد، ۳۴:۱۲). در زمان‌ بنی‌اسرائیل‌ هر دو سمت‌ رودخانه‌ به‌ تصرف‌ آنان‌ درآمد، ولی‌ در سده‌ های‌ بعد اردن‌ مرز بین متصرفات‌ پادشاهی‌ ایران و ناحیۀ یهودیه‌ كه‌ تحت‌ نفوذ یونانیان‌ بوده‌، به‌شمار می‌رفته‌ است‌. در زمان‌ سلطۀ رومیها كه‌ بر هر دو سوی‌ رود اردن‌ تسلط یافته‌ بودند، نقش‌ مرز بودن‌ این‌ رودخانه‌ منتفی‌ گردید. در همان‌ زمان‌ رومیها كه‌ راهسازیهای آنان‌ در تاریخ‌ معروف‌ است‌، اقدام‌ به‌ ساختن‌ راهها و مخصوصاً پلها برروی اردن‌ كردند كه‌ جسربنات‌ یعقوب‌ را می‌توان‌ بهترین‌ نمونۀ آنها دانست‌.

پس‌ از ظهور اسلام‌ و تصرف‌ منطقه‌ به‌ وسیلۀ فاتحان‌ مسلمان‌، رود اردن‌ دوباره‌ مرز بین فلسطین‌ و اردن‌ شد. مسلمانان‌ از طریق‌ درۀ رود یرموك‌ به‌ درۀ اردن‌ سرازیر شدند و پس‌ از شكست‌دادن‌ هراكلیوس‌ امپراتور بیزانس‌ در جنگ‌ معروف‌ یرموك‌ (۱۵ق‌/ ۶۳۶م‌) به‌تدریج‌ تمام‌ سوریه‌ و فلسطین‌ و مصر را به‌ تصرف‌ خود درآوردند.

در ایام‌ حكومت ممالیك‌ رود اردن‌ ابتدا جزو سرزمین‌ دمشق‌ و سپس‌ تابع‌ نابلس شد و این‌ حالت‌ قرنها پایدار بود تا اینكه‌ در ۱۹۲۱م‌ در نتیجۀ به‌ وجود آمدن‌ امیرنشین‌ ماوراء اردن‌ (نك‌ : ه‌ د، اردن‌، كشور) دوباره‌ به‌ صورت‌ مرز سیاسی‌ مهمی درآمد كه‌ تا ۱۹۴۸م‌ به‌ همان‌ حال‌ باقی‌ بود. در آن‌ سال‌ و در جریان‌ جنگ‌ استقلال‌، افراد لژیون‌ عرب‌ ماوراء اردن‌ از این رود عبور كرده‌، كوهستانهای نابلس‌ و حبرون‌ را در مغرب‌ اردن‌ و سپس‌ در ۱۹۶۷م‌ تمامی بخش‌ جنوبی درۀ اردن‌ را به‌ تصرف خود درآوردند، درحالی‌كه‌ بخش‌ شمالی دره‌ را اسرائیل‌ در تصرف‌ داشت‌. در ۱۹۵۳م‌ اسرائیل‌ در جنوب دریاچۀ حوله‌ اقدام‌ به‌ ایجاد تأسیساتی‌ به‌ منظور انتقال‌ آب‌ اردن به‌ صحرای‌ خشك‌ نَقَب‌ كرد كه‌ این‌ اقدام‌ با مخالفت‌ اعراب مواجه‌ شد و به‌ منازعات‌ بین‌المللی‌ و ارجاع‌ امر به‌ شورای‌ امنیت سازمان‌ ملل‌ متحد منجر گردید. در ۱۹۵۵م‌ طرح‌ معروف‌ به‌ طرح‌ جانستون‌ (سفیر وقت‌ آمریكا) به‌ منظور حل‌ منازعات‌ منطقه‌ای‌ بر سر استفاده‌ از آب‌ اردن‌ پیشنهاد شد كه‌ در آن‌ سهم‌ سالانۀ هر یك‌ از كشورهای‌ ذینفع‌ از مجموع‌ آب‌ اردن‌ و یرموك‌ به‌ این‌ شرح‌ تعیین‌ شده‌ بود: اردن‌، ۴۸۰ میلیون‌ مـ ۳؛ سوریه‌، ۱۳۲ میلیون‌ مـ ۳؛ لبنان‌، ۳۵ میلیون‌ مـ ۳ و اسرائیل‌، باقی‌ماندۀ آب‌ در حدود ۴۶۶ میلیون‌ مـ ۳ ( دود، 133).

اسرائیل‌ این‌ طرح‌ را كه‌ به‌ نفع‌ او تهیه‌ شده‌ بود، پذیرفت‌، ولی‌ اتحادیۀ عرب‌ آن‌ را مردود اعلام‌ كرد. سپس‌ اسرائیل‌ در اجرای‌ طرح‌ به‌ ایجاد آب‌ راه‌ ملی‌ [۲]و انتقال‌ آب‌ از دریاچۀ طبریه‌ به‌ سرزمین‌ نقب‌ اقدام‌ كرد. كشورهای‌ عربی‌ به‌ منظور خنثی‌كردن‌ این اقدام‌ اسرائیل‌ در صدد منحرف‌ ساختن‌ آب‌ سرچشمه‌های‌ رود اردن‌ به‌ نواحی‌ عرب‌نشین‌ برآمدند كه‌ اقدامات‌ آنها به‌ مداخلۀ نظامی‌ اسرائیل‌ در ۱۹۶۷م‌ و جنگ‌ معروف‌ ۶ روزه‌ منجر گردید. در پایان‌ این‌ جنگ‌، سواحل‌ رود اردن‌ از نقطۀ گشر [۳](جسر) تا بحرالمیت‌ نوار آتش‌ بس‌ بین‌ اردن‌ و اسرائیل‌ شناخته‌ شد.

در حال‌ حاضر حاصبانی‌ كه‌ شاخۀ اصلی‌ رود اردن‌ است‌ در خاك‌ لبنان‌ و دو سرشاخۀ دیگر اردن‌ یعنی‌ بانیاس‌ و دان‌ در تصرف‌ اسرائیل‌ است‌ و آبهای‌ حیات‌بخش اردن ریشۀ اصلی‌ منازعات‌ دیرپا و جنگ‌ و جدالهای رسمی‌ و غیررسمی‌ و آشكار و پنهان‌ میان كشورهای‌ منطقه‌ محسوب‌ می‌شود (برای‌ اطلاعات‌ بیشتر و مخصوصاً اهمیت‌ اقتصادی‌ اردن‌، نك‌ : اردن‌، كشور).

 

مآخذ

انصاری‌دمشقی‌،محمد، نخبةالدهر، لایپزیگ‌،۱۹۲۳م‌؛ بستانی‌؛ دائرةالمعارف‌ الاسلامیة، به‌ كوشش‌ ابراهیم‌ زكی‌ خورشید و دیگران‌، قاهره‌، ۱۹۳۳م‌؛ سیوطی‌، الدر المنثور، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌؛ طبری‌، تفسیر؛ طوسی‌، محمد، التبیان‌، بیروت‌، داراحیاء التراث‌ العربی‌؛ فخرالدین‌ رازی‌، محمد، التفسیر الكبیر، بیروت‌، داراحیاء التراث‌ العربی‌؛ قرآن‌ كریم‌؛ كتاب‌ مقدس‌؛ الموسوعة الفلسطینیة، عام‌، دمشق‌، ۱۹۸۴م‌؛ موعد، حمد سعید، حرب‌ المیاه‌ فی‌ الشرق‌ الاوسط، دمشق‌، ۱۹۹۰م‌؛ هاكس‌، جیمز، قاموس‌ كتاب‌ مقدس‌، بیروت‌، ۱۹۲۸م‌؛ نیز:

 

Beaumont, P. et al., The Middle East, London, 1988; Britannica; Clawson, M. et al., The Agricultural Potential of the Middle East, New York, 1971; Collier's Encyclopedia, London, 1986; Dodd, C. H. & M. A. Ssles, Israel and the Arab World, London, 1970; EI1; Glueck, N., The River Jordan, New York, 1968; Held, Colbert C., Middle East Patterns, London, 1989; Israel, Map of the Cease-Fire Lines, The Survey of Israel, 1969; Israel und Angrenzende Lünder, Bern (Kümmerly und Frey), 1982; Judaica; The Middle East Intelligence Handbook, London, 1987.

محمدحسن گنجی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 475
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست