responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 470

اردل


نویسنده (ها) :
عنایت الله رضا
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِرْدِل‌، منطقه‌ای‌ تاریخی‌ در غرب‌ رومانی‌ كه‌ در سده‌های‌ 10 و 11ق‌/ 16 و 17م‌ زیر نفوذ و سلطۀ دولت‌ عثمانی‌ بود. اردل‌ یا اردلستان (نعیما، 1/ 299؛ اولیاچلبی‌، 1/ 181) كه‌ به‌صورت‌ اردیل‌ نیز آمده‌، نامی‌ است‌ كه‌ اصل‌ آن‌ از واژۀ مجاری‌اردلی‌ .(IA,IV/ 293) ریشۀ واژۀ مجاری تركیبی‌ است‌ از دو واژۀ اِردو و اِلْوِ به‌ معنای‌ «فراسوی جنگل‌» (همانجا؛ EI2). در مآخذ لاتینی‌ این‌ نام‌ به‌صورت‌ تِرا اولتراسیلواس‌ بوده‌ كه‌ بعدها به‌ شكل‌ ترانسیلوانیا نوشته‌ شده‌ است‌ (همانجاها).

موقع‌ جغرافیایی‌

اردل‌ از شمال‌ محدود است‌ به‌ دامنه‌های‌ شرقی‌ رشته‌كوههای‌ كارپات‌ و ایالت‌ قدیمی‌ مرمروش‌، از شرق‌ محدود است‌ به‌ ایالت‌ بغدان‌ (بوگدان‌) مولداوا (مولداوی‌) و دامنۀ رشته‌كوههای‌ كارپات‌، از جنوب به والاشی‌ (والاشیا = اِفلاق‌)، از غرب به مجارستان‌ و از جنوب‌ غربی‌ به‌ دمیرقاپی‌ (دروازۀ آهنین‌). كوههای‌ كارپات‌ از 3 جهت منطقۀ اردل‌ را در برگرفته‌اند (IA;
EI2;
BSE2, XL, III/ 118
، همانجا). دربارۀ مساحت‌ اردل‌ اختلاف‌ نظر وجود دارد. برخی‌ مآخذ آن‌ را 200‘62 كمـ2 ذكر كرده‌اند (BSE2، همانجا)، ولی‌ مأخذی‌ رومانیایی‌ مساحت‌ آن‌ را 102 هزار كمـ2 نوشته‌ است‌ («فرهنگ‌...»، 1770). در 1941م‌، جمعیت‌ این‌ استان‌ 642‘966‘2 نفر ( آمریكانا) و در 1948م‌، 000‘421‘3 بوده‌ است (BSE2، همانجا).
بخش‌ مركزی‌ و نیز بیشتر اراضی‌ اردل‌ كوهستانی‌ است‌. بدین‌سبب‌ آب‌وهوای‌ آنجا معتدل‌تر از دیگر نواحی‌ رومانی‌ است‌. میزان بارندگی سالانه‌ 600تا800 میلی‌متر و در نواحی‌ كوهستانی متجاوز از 000‘1 میلی‌متر است‌. رودخانه‌های‌ این‌ منطقه‌ به‌ حوضۀ رود دانوب‌ مربوط است‌. بزرگ‌ترین‌ رودهای‌ آن‌ عبارتند از اُلتول‌ كه‌ به‌ رود دانوب‌ می‌ریزد و رودهای‌ مورِشول‌ و سومه‌شول كه‌ به‌ رودتیسا می‌پیوندند. بخش غربی این سرزمین‌ از اراضی‌ چرنوزیوم‌ پوشیده‌ شده‌ است‌. در برخی‌ نواحی‌، گیاهان استپی‌ می‌روید. دامنۀ كوهها دارای‌ پوشش گیاهی‌ از درختان‌ بلوط و كاج‌ است‌. مناطق‌ كوهستانی‌ دارای جنگلهایی‌ از درختان‌ سوزنی‌ برگ‌، كاج‌ و صنوبر است‌. دامنۀ ارتفاعات و نیز دشتها دارای‌ مراتع‌ بسیار غنی است‌ (همانجا). در جنگلهای‌ این‌ سرزمین‌ گرگ‌، روباه‌، گربۀ وحشی‌، خرگوش‌، سنجاب و دیگر حیوانات ویژۀ مناطق‌ جنگلی و كوهستانی وجود دارند. خرس‌، گراز و گوزن در آنجا چندان زیاد نیست‌ و بزكوهی‌ تنها در ارتفاعات‌ و قله‌های‌ كارپات‌ جنوبی‌ دیده‌ شده‌ است‌. انواع‌ پرندگان ازجمله جغد، كركس‌ و عقاب‌ در این‌ منطقه‌ بسیار زیاد است‌. در رودخانه‌های‌ كوهستانی‌ این منطقه‌، ماهی‌ قزل‌آلا فراوان‌ دیده‌ می‌شود. در حوالی‌ رود دانوب‌ شمار قابل‌ توجهی‌ غاز، قو، مرغابی‌ و غیره‌ زندگی‌ می‌كنند. تابستانها شمار زیادی‌ پلیكان‌ و فلامینگو از افریقا به‌ این‌ منطقه‌ مهاجرت می‌كنند و به‌ حوالی‌ مصب‌ رود دانوب‌ می‌روند. در منطقۀ سفلای‌ رود دانوب‌ ماهیهای‌ گوناگون‌ فراوان‌ وجود دارند كه‌ از آن جمله‌اند ماهیهای‌ خاویار چون‌ استرین‌، بلوگا، سوروگا و غیره‌ (XXII/ 365, BSE3).

سابقۀ تاریخی‌

قدیم‌ترین‌ ساكنان‌ شناخته‌ شدۀ این‌ منطقه‌ را متعلق به‌ هزارۀ 2 ق‌م‌ دانسته‌اند. از نیمۀ دوم‌ هزارۀ نخست‌ ق‌م‌ تا عصر میلادی‌، تراكها و داكها در این منطقه‌ سكنى داشتند. این اقوام در سده‌های‌ 4-2ق‌م اتحادی قومی تشكیل دادند (IA/ IV/ 295;
BSE2, XLIII/ 118
). نخستین‌ آگاهی در این‌باره‌ از هرودت بر جامانده‌ است‌. وی از وجود تراكها و سكاها در اثر خود یاد كرده‌ (ص 210, 266-267). در سدۀ 3 ق‌م‌ سلتها (كلتها) به‌ این منطقه‌ روی آوردند (BSE3, XXVI/ 148). در دوران‌ امپراتوری ماركوس‌ ترایانوس‌ (98-117م‌) در سالهای‌ 101-102 و نیز 105-106م‌ سپاهیان رومی‌ طی‌ پیكارهایی‌ اراضی‌ داكها را به‌ تصرف‌ درآوردند و آن سرزمین‌، استان‌ رومی‌ داكیا نام‌ گرفت‌ (همان‌، XXVI/ 177؛ دایرةالمعارف فارسی‌، 1/ 625؛ IA، همانجا). حاكمیت‌ رومیان‌ بر داكیاتا 271م‌ ادامه‌ داشت‌.
از سدۀ 3م‌ اقوام‌ متعددی‌ پی‌درپی به‌ سرزمین‌ اردل‌ آمدند و در این منطقه‌ سكنى‌ گزیدند، ولی اقامت‌ آنان‌ چندان‌ دوامی‌ نداشت‌. در فاصلۀ سده‌های‌ 3-6 م‌ اقوام‌ گت، هون، گیپید و آوار در تهاجم‌ خویش به‌ اروپا از اراضی‌ اردل‌ گذشتند. منطقۀ اردل‌ پس‌از تصرف و حاكمیت‌ گتها (275- 375م‌) به‌ دست‌ هونها افتاد. در اواسط سدۀ 5م‌ هونها ناگزیر از ترك‌ منطقۀ اردل‌ شدند. در 566م‌ آوارها اردل‌ را تصرف كردند و آن‌ را به‌صورت‌ بخشی‌ از امپراتوری خود درآوردند ( همانجا؛ BSE3;
XXVI/ 148
). از سده‌های‌ 6 و 7م‌ اقوام‌ اسلاو به این‌ منطقه‌ كوچ‌ كردند و به‌ همراه‌ آوارها با مردم‌ بومی مخلوط شدند (همانجا). پس‌ از اسلاوها، مجارها به‌ این‌ منطقه روی آوردند. اواخر سدۀ 9م‌ ولاخها (ولوخها) كه رنگ رومی‌ به‌ خود گرفته‌ بودند، در این‌ سرزمین‌ مستقر شدند. از 282ق‌/ 895م‌ رفته‌رفته‌ كوچ‌ قبایل‌ مجار به‌ اردل‌ قوت‌ گرفت‌ (همانجا). در عهد ایشتوان سرزمین اردل‌ تحت‌ حاكمیت‌ این‌ فرمانروای مجار قرار گرفت‌. وی‌ در اردل‌ كلیساها بنا نهاد و آنجا را به‌ اسقف‌نشین‌ بدل‌ كرد. در سده‌های‌ 11 - 12م‌ اردل‌ زیر سلطۀ فرمانروایان‌ مجار بود (همان‌، نیز ، IA، همانجاها).
اردل ظرف هزار سال‌ شاهد وجود 3 گروه‌ از مردم‌، با 3 فرهنگ‌ متفاوت شد كه‌ در كنار یكدیگر می‌زیستند و در عین‌ حال‌
ویژگیهای‌ قومی‌ خود را حفظ كردند (كوس‌، 109). مجارهای‌ اردل‌ با مجارهای‌ مجارستان‌ تفاوتهایی‌ داشتند. این‌ تفاوتها در صورت‌ ظاهر و نیز تفكر آنان‌ متجلی‌ بود. جلوه‌های‌ فرهنگی‌ آنان‌ نیز همگون‌ نبود (همو، 110). بعدها گروهی‌ از سِكِه‌ها (سِكِلها) و ساكسها (ساكسونها) به‌ این‌ سرزمین‌ كوچ‌ كردند (IA، نیز BSE3، همانجاها). ساكسونها كه‌ از مردم‌ حوالی‌ كارپات‌ بودند، در زمان‌ گزای دوم‌ در 534ق‌/ 1140م‌ ساكن‌ ترانسیلوانیا شدند و با مردم‌ بومی‌ درآمیختند (نمسكورتی‌، مقدمه‌، 3). حاكمیت‌ ساكسونها بر اردل‌ را می‌توان‌ از مهم‌ترین‌ رویدادهای‌ این‌ منطقه‌ دانست‌. در 638ق‌/ 1241م‌ اردل‌ دستخوش‌ هجوم‌ مغولان‌ و تاتارها شد.
حدود سدۀ 13م‌ در اردل‌ شهرهایی‌ پدید آمدند و رفته‌ رفته‌ كارگاههای‌ پیشه‌وران‌ تأسیس‌ شد (BSE3، همانجا). نخستین‌ تماس‌ عثمانیان‌ با اردل‌ در نیمۀ سدۀ 8ق‌/ 14م‌ و به‌ روزگار سلطان‌ مراد اول‌ صورت‌ گرفت‌. تا این‌ زمان‌ اردل‌ تابع‌ مجارستان‌ بود. چون‌ استراتیسیمیر (استرتیزیمر) پادشاه‌ بلغار ـ ویدین‌ توسط دیونیسیوس‌ امیر اردل‌ مورد تهدید قرار گرفت‌، دولت‌ عثمانی‌ از امیر اردل‌ حمایت‌ كرد (اوزون‌ چارشیلی‌، II/ 437). نخستین‌ پیكار عثمانیان‌ با مجارها پس از عبور سپاه‌ عثمانی‌ از ویدین‌ و افلاق‌ و رسیدن‌ به‌ منطقۀ اردل‌ در 793ق‌/ 1391م‌ وقوع‌ یافت‌ (EI2) كه‌ برخی‌ زمان‌ واقعه‌ را 792ق‌ نوشته‌اند (عاشق‌ پاشازاده‌، 64، 66).
مورخان عثمانی‌ از لشكركشی‌ دیگری‌ توسط علی‌بیك‌ در عهد سلطان مراد غازی‌ در 840ق‌/ 1436م‌ یاد كرده‌اند (همو، 123-124؛ سعدالدین‌، 1/ 360). در 841ق‌ سپاه‌ عثمانی‌ به‌ همراه‌ ولاد دراكول، بیك‌ (امیر) افلاق‌ به‌ سرزمینهای‌ مجارستان‌ (انكروس‌ = هنگری‌) و اردل‌ درآمدند (EI2؛ سعدالدین‌، 1/ 360-361؛ نشری‌، II/ 620-626).
در 843ق‌/ 1439م‌ یانوش‌ هونیاد كه‌ تركان‌ او را بانكو هونیاد می‌نامیدند، از سوی لادیسلاس شاه‌ لهستان‌ و مجارستان‌ به‌ حكمرانی‌ اردل‌ منصوب‌ شد. وی‌ در 1442 و 1443م‌ با مهاجمان‌ ترك به‌ فرماندهی‌ مزیدبیك‌ كه‌ در آغاز توفیقی‌ داشت‌، پیكار كرد و آنها را در هم‌ شكست‌، دولت‌ عثمانی‌ ناگزیر از امضای‌ پیمان‌ صلح‌ ادرنه‌ ـ سگه‌دین‌ شد (اوزون‌ چارشیلی‌، I/ 240-241، حاشیۀ 2). در زمان‌ سلطان‌ محمد دوم‌ حملۀ سپاه‌ عثمانی‌ از سرگرفته‌ شد. ابتدا در 879ق‌/ 1474م‌ و سپس‌ در 884ق‌ تركان‌ با 40 هزار نفر سپاهی‌ و فرماندهی‌ 12 پاشای‌ ترك‌ دست‌ به‌ حمله‌ زدند كه‌ حملۀ اخیر در اردل‌ به‌ شكست‌ انجامید (EI2).
در سده‌های‌ 15 و 16م‌ شورشهای روستاییان‌ در اردل‌ روی‌ داد كه عمده‌ترین آنها شورش سالهای‌ 1437- 1438م‌ و شورش‌ 1514م بود كه‌ توسط رؤسای‌ طوایف محلی به‌ویژه‌ یانوش‌ زاپولیایی‌ (ساپولیایی‌) كه‌ پچوی‌ نام‌ وی را به‌ صورت‌ صپولایی‌ یانوش‌ (1/ 108) نوشته‌ است‌، سركوب شد (BSE3, XXVI/ 148؛ «فرهنگ‌»، 1770؛ EI2). این شخص‌ سركرده‌ (وُیودا) و فرمانروای‌ اردل بود كه‌ در 1526م‌ خود را پادشاه‌ مجارستان‌ خواند (اوزون‌ چارشیلی، II/ 327-329؛ EI2).در 1541م‌ دولت نیمه‌مستقل‌ اردل‌ زیر سلطۀ دولت عثمانی پدید آمد (BSE3، همانجا). یانوش‌ زاپولیایی پیش‌ از مرگ موافقت‌ سلطان‌ سلیمان‌ قانونی‌ را برای‌ جانشینی فرزندش‌ یانوش سیگیسموند كسب‌ نمود (EI2). در 1540م‌ یانوش‌ زاپولیایی درگذشت‌. در این‌ زمان‌ سفیران‌ ملكۀ الیزابت به‌ استانبول رفتند و خواستار انتخاب‌ یانوش‌ سیگیسموند به‌ عنوان پادشاه‌ مجارستان‌ شدند و از سوی‌ دولت‌ عثمانی‌ نیز به‌ آنان اطمینان داده‌ شد (اوزون‌ چارشیلی‌، II/ 337). پچوی‌ نام‌ یانوش‌ سیگیسموند راسیمون‌ یانوش‌ نوشته‌ است‌ (1/ 228).
در 1541م‌ سرزمینهای‌ مجارستان كه‌ در تصرف‌ یانوش‌ زاپولیایی بود، ضمیمۀ اراضی‌ دولت عثمانی‌ شد و یانوش‌ سیگیسموند خردسال‌ كه‌ مادرش‌ نیابت سلطنت‌ او را بر عهده‌ داشت‌، به‌ اردل‌، مقر حكمرانی‌ سابق‌ زاپولیایی‌ فرستاده‌ شد تا فرمانروای آن‌ سرزمین‌ باشد (اوزون‌ چارشیلی‌، II/ 338-339). فردیناند پادشاه‌ اتریش‌ در 1551م‌ چند بار كوشید تا اراضی‌ مجارستان‌ از جمله‌ اردل‌ را به‌ تصرف‌ آورد. وی‌ ابتدا به‌ اردل‌ لشكر كشید و شهر تمشوار را به‌ تصرف‌ آورد. در 1559م‌ ادارۀ امور اردل‌ مستقیماً به‌ سیگیسموند 19 ساله‌ واگذار شد (همو، II/ 442-443). ایشتوان‌ باتوری جانشین‌ یانوش‌ سیگیسموند از 1571 تا 1576م‌ امیر اردل‌ بود (IA, IV/ 300;
EI2
). پس‌ از وی‌ برادرش‌، كریستوفر باتوری‌ از 1576 تا 1581م‌ امیر اردل‌ بود. پس‌ از او نیز فرزندش‌ سیگیسموند باتوری‌ با فواصلی‌ ادارۀ امور اردل‌ را بر عهده‌ داشت‌. سبب‌ این‌ امر را باید تردید سیگیسموند باتوری‌ در وفاداری‌ نسبت‌ به‌ دربار عثمانی‌ دانست‌ (EI2).
در 1003ق‌/ 1594م‌ سیگیسموند امیر اردل‌ كه‌ عامل‌ و دست‌ نشاندۀ دولت‌ عثمانی‌ بود، با امیران‌ افلاق‌ و بغدان‌ متحد شد و سرانجام‌ به‌ تشویق‌ پاپ‌ با امپراتور اتریش‌ قرار اتحاد گذارد. طبق‌ موافقت‌ با دولت‌ اتریش مقرر شد، پس‌ از مرگ‌ سیگیسموند، پسرش‌ جانشین‌ وی‌ شود و هرگاه‌ فرزندی‌ از او بر جا نماند، منطقۀ اردل‌ ضمیمۀ خاك‌ اتریش‌ شود و اگر سپاه‌ عثمانی‌ اردل‌ را تصرف‌ كند، امپراتور اتریش‌ در قلمرو خود جایی‌ را برای‌ او در نظر گیرد (اوزون‌ چارشیلی‌، III(1)/ 71). سیگیسموند در 1595م‌ سپاه‌ عثمانی‌ را كه‌ برای‌ سركوب‌ او گسیل‌ شده‌ بود، مغلوب‌ كرد، ولی‌ سال‌ بعد در جنگ خاچ‌ اوا، از سپاه‌ عثمانی‌ شكست‌ خورد و قدرت‌ را به‌ عموزاده‌اش‌ كاردینال‌ آندره‌ باتوری‌ كه‌ طرفدار دولت‌ عثمانی بود، واگذار كرد (EI2؛ IA، همانجا). آندره‌ باتوری‌ به‌ دست‌ اتریشیان‌ به‌ قتل‌ رسید و آنان‌ اردل‌ را تصرف‌ كردند (همانجاها).
امیرنشین‌ اردل‌ از 1662 تا 1690م‌ توسط میخال‌ (میكائیل‌) اپافیایی‌ كه‌ از طرف دربار عثمانی‌ منصوب‌ شده‌ بود، اداره‌ شد و بار دیگر سلطۀ عثمانیان بر این‌ خطه‌ برقرار شد، اما در 1691م‌ طبق‌ پیمان‌ مشهور به‌ دیپلمالئوپولدینوم، وضع اردل به‌ عنوان‌ قلمرو اتریش تثبیت شد (BSE3, XXVI/ 148;
IA, IV/ 301-305;
EI2
). در 1698- 1699م‌ هابسبورگها در كنگرۀ كارلوویتس‌ موفق‌ شدند حاكمیت خود بر اردل‌ (ترانسیلوانیا) را مورد تأیید مؤسسات‌ بین‌المللی قرار دهند (همانجا). پس‌ از آن‌ دولت‌ عثمانی‌ بارها كوشید تا اردل‌ را به‌ تصرف‌ آورد، ولی‌ تلاش‌ آن‌ دولت‌ ثمری‌ به‌ بار نیاورد و سرانجام‌ در 1152ق‌/ 1739م‌ طبق‌ پیمان‌ صلح‌ بلگراد، دولت عثمانی‌ از همۀ ادعاهای‌ خود دربارۀ اردل‌ دست‌ برداشت‌ (IA, IV/ 305;
EI2
).
از نیمۀ دوم‌ سدۀ 18م‌ روستاییان اردل به‌سبب‌ فشارهای‌ شدید، سر به‌ شورش‌ برداشتند كه‌ عمده‌ترین‌ آنها در 1784- 1785م‌ بود. در پی آن‌ یوزف‌ دوم‌ امپراتور اتریش‌ فرمانی‌ دربارۀ رهایی‌ روستاییان از وابستگی‌ به‌ زمین‌ صادر كرد، ولی‌ 5 سال‌ بعد، آن‌ فرمان‌ لغو شد (BSE3، همانجا)؛ تا اینكه جنبشهای ملی سراسر منطقه را فرا گرفت. با تأسیس امپراتوری اتریش‌ ـ هنگری‌ (مجارستان‌) در 1283ق‌/ 1866م‌ اردل‌ (ترانسیلوانیا) به‌ تابعیت‌ دولت مجارستان‌ درآمد. در 1298ق‌/ 1881م‌ حزب‌ملی‌ رومانی‌در ترانسیلوانیا تأسیس‌شد كه‌ خواستارخودمختاری‌ این‌ استان‌ در محدودۀ دولت‌ هابسبورگ‌ بود. در آغاز جنگ‌ جهانی‌ اول‌، آن‌ سرزمین‌ در اختیار دولت‌ اتریش‌ بود (همانجا؛ شاو، 2/ 527). پس‌ از سقوط امپراتوری‌ اتریش‌ - هنگری‌، در اول‌ دسامبر 1918، مجلس‌ خلق‌ رومانی‌ به‌ اتحاد ترانسیلوانیا و رومانی‌ رأی‌ داد. در 1920م‌ طبق‌ پیمان‌ تریانون‌، مجارستان‌، ترانسیلوانیا و بیشتر نواحی‌ بانات‌ (بنات‌) را به‌ رومانی‌ واگذارد و ترانسیلوانیا به‌صورت‌ استانی‌ از رومانی‌ درآمد (همو، 2/ 559؛ BSE3، همانجا). در 1940م‌ شمال‌ ترانسیلوانیا ضمیمۀ مجارستان شد، ولی‌ در 1947م‌ طبق‌ پیمان‌ صلح‌ پاریس‌ مرز میان‌ رومانی و مجارستان‌ مشخص‌، و شمال‌ ترانسیلوانیا به‌ رومانی‌ باز گردانده‌ شد (همانجا).

اقتصاد

اردل منطقۀ كشاورزی صنعتی‌ بالنسبه‌ پیشرفته‌ای‌ است‌. در محدودۀ استان، معادن وسیع زغال‌ سنگ‌ وجود دارد كه‌ نیمی‌ از نیاز كشور رومانی را تأمین می‌كند. 70٪ سنگ آهن‌ رومانی‌ از این‌ استان‌ است‌. ترانسیلوانیا دارای‌ معادن‌ فلزات‌ رنگی‌، گاز طبیعی‌ و سنگ‌ نمك‌ است‌.صنایع منطقه‌ شامل فلزسازی‌، ماشین‌سازی‌، شیمیایی‌، صنایع‌ چوب‌، بافندگی‌ و جز آنهاست‌. در این‌ استان‌ همچنین نیروگاههای‌ برق و كارخانه‌های‌ صنایع‌ سبك‌ و مواد خوراكی‌ وجود دارد. محصولات كشاورزی‌ ترانسیلوانیا شامل ذرت‌، گندم، توتون، چغندرقند، سیب‌زمینی، علیق و كتان است‌. دامپروری این‌ منطقه پیشرفته‌ بوده‌، و گوشت‌ گاو و گوسفند و نیز انواع‌ لبنیات از جملۀ محصولات دامی این استان است (BSE3, XLIII/ 118).

مآخذ

اولیاچلبی‌، محمد، سیاحت‌نامه‌، به‌ كوشش‌ احمد جودت‌، استانبول‌، 1314ق‌/ 1896م‌؛
پچوی‌، ابراهیم‌، تاریخ‌، استانبول‌، 1980م‌؛
دایرةالمعارف‌ فارسی‌؛
سعدالدین‌ افندی‌، محمد، تاج‌ التواریخ‌، استانبول‌، 1279ق‌؛
عاشق‌ پاشازاده‌، درویش‌ احمد، تاریخ‌، استانبول‌، 1332ق‌؛
شاو، استانفوردجی‌ و ازل‌ كورال‌ شاو، تاریخ‌ امپراتوری‌ عثمانی و تركیۀ جدید، مشهد، 1370ش‌؛
نعیما، مصطفى‌، تاریخ، استانبول‌، 1281ق‌؛
نیز:

Americana;
BSE2;
BSE3;
EI2;
IA;
Herodotus, The History, tr. G. Rawlinson, New York, 1947;
Kós, K., Transylvania, Budapest, 1989;
Mic dicŧionar enciclopedic, Bucharest, 1986;
Nemeskürty, I., introd. Transylvania (vide: Kós);
Nesrî, M., Kitâb-i Cihan-Nümâ, Ankara, 1987;
Uzunçarsılı, İ. H., Osmanl o tarihi, Ankara, 1982-1983.

عنایت‌الله‌ رضا

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 470
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست