نویسنده (ها) :
جواد نیستانی
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 فروردین 1399 تاریخچه مقاله
اَرْدَشیرِ بابَكان، اُسْتانِ، نام یكی از تقسیمات 12گانۀ سرزمین «سواد» در عهد ساسانی و اوایل دورۀ اسلامی. این استان كه به نام بنیانگذار سلسلۀ ساسانی، اردشیر بابكان نامیده میشده، در جنوب بغداد و غرب دجله قرار داشته، و نخستین «طسوج» و مركز آن شهر بَهُرَ سیر (وه اردشیر) بوده است (قدامه، 236؛ ابنخردادبه، 5، 7؛ حمزه، 33؛ یاقوت، 4/ 446-447؛ قس: ایرانیكا،IV/ 93-94). استان اردشیر بابكان در سرزمین باستانی بابل كه بعدها عربها آن را سواد نامیدند، واقع بوده است (ابن خردادبه، 5؛ طبری، 3/ 620-622؛ نیز نك : نقشۀ راهنما... ). به گفتۀ ابنخردادبه، در غرب دجله 6 كوره قرار داشته كه استان اردشیر بابكان یكی از آنها بوده است (ص 7 - 8). این استان كه از شمال به استان عالی (اعلى) و از جنوب به استان بهقباد بالا و از جنوب شرق به استان بِهْذیوماسُفان یا زوابی محدود میشده (مورونی، 5, 23)، دارای 5 طسوج به نامهای بهر سیر، رومَقان، كوثی، نهر دُرقیط و نهرجَوْبَر (گوبر) بوده است (قدامه، همانجا؛ ابن خردادبه، 7). نخستین طسوج، شهر وهاردشیر یا بهاردشیر و به عربی بهرسیر (ه م) كه از سوی اردشیر ساسانی بنا شده بود، در غرب دجله قرار داشته، و شامل 10 رستاق بوده است (همو، 9؛ طبری، 2/ 41؛ حمزه، همانجا؛ ابناثیر، 1/ 384) و میتوان آن را با ناحیۀ جدید تلّعمر تطبیق كرد ( ایرانیكا، II/ 383). دومین طسوج رومكان یا رومقان (به عربی رومیه) نامیده میشده، و به نظر میرسد كه نام رسمی آن «وِه اَنتیوخ خسرو» (به معنای به از انطاكیۀ خسرو) بوده است (نولدكه، 315) كه جغرافیدانان دورۀ اسلامی آن را «جُنْدیوْخُسْره» یا «وه جندیوخسره» (یاقوت، 2/ 130، 4/ 447) ضبط كردهاند. این شهر از سوی خسرو انوشیروان با طرح و نقشۀ انطاكیه برای اسیران رومی بنا شده بود (ثعالبی، 612 -613؛ یاقوت، 2/ 130؛ فیی، 26؛ نیز نك: فرای، 120) و احتمالاً در جنوب تیسفون و بین شهر وه اردشیر وساباط قرار داشته (مورونی، 23؛ V/ 75,EI1) و شامل 10 رستاق بوده است (ابن خردادبه، همانجا). طسوج كوثى كه دارای 9 رستاق بوده، نیز در جنوب شهر وهاردشیر (ابن خردادبه، مورونی، همانجاها) قرار داشته، و نام آن در كتاب مقدس آمده است (كتاب دوم پادشاهان: 17/ 24، 30). كوثى احتمالاً همان تل ابراهیم بوده كه در جنوب وهاردشیر بر جبل ابراهیم در شمال استان فعلی حله و در حدود 50 میلی (حدود 85 كیلومتری) جنوب بغداد قرار داشته است (نولدكه، 66 -67؛ نقشۀ راهنما؛ ملوان، 369؛ نیز نك : ابنحوقل، 1/ 245؛ جیهانی، 100؛ مقدسی، 121-122). نهر كوثى كه سرچشمۀ آن 3 فرسنگ پایینتر از نهر ملك قرار دارد و شعبهای از رود فرات است، این طسوج و آبادیها و بسیاری از روستاهای اطراف آن را آبیاری میكند. از این رودخانه نهرهایی منشعب میشده، و برآن پلی قرار داشته است (ابن سرابیون، 124؛ ماركوارت، 164). این رود 10 فرسنگ پایینتر از مداین و در كرانۀ غربی به دجله میریخته است (ابنسرابیون، همانجا). از بغداد تا پل كوثی از مسیر نهر ملك 7 فرسنگ بوده است (قدامه، 185؛ ابنخردادبه، 125). شهر بازار و مسجد جامعی نیز داشته است (ابوالفدا، 305). طسوج نهر درقیط با 8 رستاق در جنوب شرقی وهاردشیر و طسوج رومقان و شمال شرقی كوثی و نهر جوبر قرار داشته (ابنخردادبه، مورونی، همانجاها) و آب آن از فرات تأمین میشده است (یعقوبی، 1/ 176). طسوج نهر جوبر (گوبر) با 10 رستاق در شمال شهر كوثى واقع بوده، و شعبهای از رود كوثى آن را آبیاری میكرده است (همانجاها). در منابع دورۀ ساسانی از قبیل كتیبۀ شاپور در كعبۀ زرتشت، كارنامۀ اردشیر بابكان و رسالۀ شهرستانهای ایران، نامی از اردشیر بابكان به عنوان «استان» برده نشده، اما در منابع اسلامی چنانكه گذشت، از آن با عنوان استانی كه دارای 5 طسوج بوده، یاد شده است. به نظر میرسد كه این تقسیمبندی توسط اردشیر صورت نگرفته، و مربوط به اواخر دورۀ ساسانی است (نولدكه، 66). به گفتۀ نولدكه یكی از دلایل متأخربودن این تقسیمبندی این است كه رومكان یا رومیه، یكی از 5 طسوج این استان، به دست خسرو انوشیروان ساخته شده بوده است (همانجا؛ نیز نك : پیگولوسكایا، 224). استان اردشیر بابكان پس از فتح شهرهای نهرجوبر (در نبرد كسكر: 13ق/ 634م) و كوثی (در جنگ بابل: 15ق/ 636م) در 16ق/ 637م كاملاً به تصرف مسلمانان درآمد (طبری، 3/ 450-451، 620 -621، 4/ 5). ظاهراً استان اردشیر بابكان به علت حملۀ ناگهانی مسلمانان مدت كوتاهی موجودیت واحد خود را از دست داد و بخشهای كوچكی از آن به عنوان یك واحد اداری مستقل چندی به حیات خود ادامه داد (مورونی، 24) و احتمالاً در اواخر خلافت عمر ــ گویا با استفاده از تشكیلات اداری به جای مانده از دورۀ ساسانی ــ نسبت به تنظیم امور مالی، خراج و مسّاحی سرزمین سواد ازجمله استان اردشیر بابكان اقدام گردید (بلاذری، 270-271؛ ابنخردادبه، 14). هنگامی كه حضرت علی(ع) در 36ق/ 656م یزید بن ابی زید انصاری را از مداین برای ادارهكردن و تنظیم امور مالیاتی سرزمینهایی كه به وسیلۀ فرات آبیاری میشد، فرستاد، نام طسوجهای استان اردشیر بابكان و برخی نواحی دیگر را یادآور شد (بلاذری، 271؛ مورونی، همانجا). در واقع پس از استقرار حضرت علی(ع) در كوفه (ذیحجۀ 35ق/ 656م) بود كه استان بهرسیر با همان طسوجهای استان اردشیر بابكان بار دیگر با تشكیلات اداری خاص یك استان احیا گردید (نك : دینوری، 153؛ مورونی، همانجا؛ ایرانیكا، IV/ 94). براساس جدولی كه قدامه دربارۀ مالیاتهایی كه پس از 204ق اخذ شده، به دست داده (ص 237؛ نیز نك : ابنخردادبه، 8 -9)، مقدار خراج و مالیات برخی از محصولات كشاورزی و میزان آنها در شهرهای استان اردشیر بابكان حاكی از رونق اقتصادی این ناحیه در دورۀ اسلامی است.
EI1; Fiey, J. M., «Topography of Al-Madaʾin», Sumer, Baghdad, 1967, vol. XXIII, nos. 1-2; Frye, R. N., «The Political History of Iran under the Sasanians», The Cambridge History of Iran, ed. Ehsan Yar- shater,Cambridge,1983,vol.III(I); Iranica; Mallowan, Max, «The Development of Cities from al-ʿUbaid to the End of Uruk 5», The Cambridge Ancient History, ed. I. E. S. Edwards, Cambridge, 1970, vol.I(1); Marquart,J., Ērānšahr, Berlin, 1901; Morony, M. G., «Con- tinuity and Change in the Administrative Geography of Late Sasanian and Early Islamic al-ʿIrānq», Iran, 1982, vol. XX. جواد نیستانی