آخرین بروز رسانی : دوشنبه
19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اَرْدِسْتان، شهر و شهرستانی به
همین نام در شمال استان اصفهان.
نام و سبب نامگذاری
این نام در بیشتر آثار
جغرافینویسان اسلامی به صورتهای اَرْدِستان (یاقوت،
۱/ ۱۹۸؛ سفرنامهها، ۹۱، حاشیۀ
۴)، اَرْدَستان (سمعانی، ۱/ ۱۵۸؛ ابناثیر،
۱/ ۳۲) و نیز اِرْدِستان (ابوالفدا،
۴۲۳) آمده است و در گویش محلی اَروسون (EI2)،
اَرْسون، اَسون، اَرْدِسون و آرْدِسّون (محیط طباطبایی،
«نظری ...»، ۸۹) نیز نوشتهاند.
مقدسی مینویسد چون
این شهر در زمینی سفید همچون آرد برپاشده، آن را
آردستان خواندهاند (ص ۳۹۰؛ اعتمادالسلطنه، مرآة...، ۴/
۲۰۹۲). گابریل معتقد است كه این نام
ارتباطی به لفظ آرد ندارد (ص 109)، اما برخی دیگر را عقیده
بر این است كه اَر، آر و اُر در گویش محلی به معنای
آس و آسیاب است و بهسبب فراوانی آسیابها در این ناحیه،
آن را اردستان گفتهاند (محیط طباطبایی، «ساختمان لفظی...»،
۳۲۸-۳۲۹، «نظری»
۹۱-۹۲) كه به این معنا با وجهتسمیۀ
آردستان به نحوی همسویی مییابد. اردستان را
ضمناً به «دستان» پسر سام منسوب كرده، و نام آن را برگرفته از زال دستان
دانستهاند (صفاءالسلطنه، ۷۹؛ نیز نك : اصفهانی،
۳۲۱) و ازاینرو آن را به صورت ارگ دستان (صفاءالسلطنه،
همانجا) و نیز ارگستان و ارجستان نیز نوشتهاند (محیط طباطبایی،
همان، ۹۱). همچنین اردستان را به نام اردوان شاه نیز
ــ كه برخی او را سازندۀ قلعۀ شهر هم میدانند ــ نسبت دادهاند (صفاءالسلطنه، همانجا) و برخی
آن را متشكل از اَرْد (مقدس، پاك و روشن) و ستان (جای و مكان) دانسته،
و بهمعنای جای مقدس و پاك و روشن گرفتهاند و وجود آتشكدۀ مهر
اردشیرِ این محل را مؤید این نظر به شمار آوردهاند
(محیط طباطبایی، همان، ۹۲-۹۳).
جكسن صورت صحیح اردستان را
اردستانه آثنگئینه میداند و معتقد است كه این نام در دورۀ
هخامنشی به ساختمان سنگی اطلاق میشده است (ص
۴۵۸ - ۴۵۹؛ گابریل، همانجا). در مقابل،
اعتمادالسلطنه نام قدیم آن را آرتی كَنه میداند و مینویسد
«آرت به زبان كلدانی ارض است و كنه مستور»، و ازاینرو آرتی
كنه یعنی ارض مستور (نك : تطبیق لغات...،
۵۸). برخی نیز آن را متشكل از دو كلمۀ ارد
(به معنای زیج نجومی) و استان (جای و مكان) دانسته،
و نوشتهاند كه «در اغلب منازل زیرزمینهایی مثل زیج
دیده میشود» (فرهنگ جغرافیایی، ۱۰/
۸).
شهرستان اردستان
اردستان یكی از شهرستانهای
۱۵ گانۀ استان اصفهان است كه از شمال به استان سمنان، از شرق به شهرستان
نایین، از غرب به شهرستان كاشان و از جنوب به شهرستان اصفهان
محدود است (سرشماری، استان، یازده، نیز ۱۷).
شهرستان اردستان با ۲۹۳‘۱۱ كمـ۲ مساحت، دارای
دو شهر (اردستان وزواره) و یك بخش با ۵ دهستان است و جمعاً
۲۹۳ آبادی دارای سكنه را در خود جای داده
است (سرشماری، شهرستان، ۱) كه بیش از
۹۵٪ آنها كمتر از ۱۰۰ خانوار جمعیت
دارد ( فرهنگ آبادیها، ۱۳۶۵ش، ۳). مركز آن،
شهر اردستان است و بخش مركزی شامل دهستانهای زواره (ریگستان)،
گرمسیر، سفلی، علیا (حومه) و برزاوند است (همان، ۷).
ویژگیهای محیط
طبیعی
ناحیۀ اردستان در
حاشیۀ كویر مركزی و از نظر ساختار زمین، بیشتر متشكل
از سنگهای آذرین متعلق به دوران سوم است كه تودههای
فشردۀ آهك فسیلدار بهطور متناوب در بین آنها دیده میشود.
تودههای وسیع آذرین كه جنس آنها غالباً آندزیت، توف
آندزیت و توف سبز رنگ است، كهنترین تشكیلات شناخته شدۀ این
ناحیه به شمار میرود و بیشتر مرتفعات غربی و جنوبی
اردستان را تشكیل میدهد (مبشری، ۸/
۱۵۹). تودههای نفوذی از نوع گابرو كوارتزدار، دیوریت
و گرانودیوریت ناحیه همراه با تودههای آذرین
قدیمیتر نشاندهندۀ فعالیتهای ماگمایی این ناحیه است
(درویشزاده، ۶۹۶). كنگلومراهای ناهمگون و نسبتاً
وسیع متعلق به دورۀ پلیوسن بر روی آندزیتها قرار گرفته، و تپههای
كم ارتفاعی را تشكیل داده است. آبرفتهای دوران چهارم در
این ناحیه به آبرفتهای اطراف تهران شباهت دارد كه از نظر
جنس در قسمتهای دامنهای از واریزهها و رسوبهای
مخروط افكنهای و در قسمتهای مركزی از رسوبهای سیلابی
دانهریز تشكیل شده است؛ تمامی دشت اردستان پوشیده
از همین آبرفتهاست (مبشری، ۸/
۱۶۰-۱۶۲).
قسمتهای شمالی ناحیۀ
اردستان جلگهای و كویری، و قسمتهای جنوبی آن
كوهستانی است (فرهنگ جغرافیایی، ۱۰/
۷). قسمت دشتی اردستان بین دو رشته از كوههای مركزی
قرار گرفته است و به همین سبب از حوضۀ زاینده
رود در مغرب و كویر بزرگ در مشرق جدا میشود. شمالیترین
نقطۀ این ناحیه شهر نطنز است (گنجی، ۸۴) و
وسعت تقریبی آن بین ۳۰۰‘۱ تا
۵۰۰‘۱ كمـ۲ برآورد شده است (مبشری،
۸/ ۱۶۱). بلندترین كوههای ناحیه
شامل چاه زنگول (حدود ۰۶۰‘۳ متر) واقع در جنوب شرقی،
جوگندیا ظفرقند (۰۰۰‘۲ متر) در جنوب و كوههای
جنوب غربی ناحیه با ارتفاع تقریبی
۵۰۰‘۲ متر در اطراف شیرازان و كچو سنگ قرار دارند
(همو، ۸/ ۱۵۸).
آبوهوای اردستان گرم و خشك
است (كیهان، ۲/ ۴۲۵)، اما هوای قسمتهای
جنوبی آن معتدلتر است (جغرافیای كامل...، ۱/
۳۲۰). بهطور سنتی آبوهوای اردستان را به دو
ناحیۀ سردسیر (كوهستانی) و گرمسیر (ریگستانی)
تقسیم كردهاند (فرهنگ جغرافیایی، همانجا؛ جعفرپور،
۴۲). ناحیۀ سردسیر از جنوب غربی تا جنوب شرقی و قسمتی از
شرق ناحیه ادامه دارد و ناحیۀ گرمسیر از شمال شرقی
تا شمال غربی و قسمتی از غرب اردستان را دربر میگیرد
و به سبب نزدیكی با كویر در معرض ماسههای بادی
قرار دارد (فرهنگ جغرافیایی، همانجا). سردترین ماه
سال در ناحیۀ اردستان، دی با میانگین كل ۳ سانتیگراد
(۷/ ۴- تا ۷/ ۱۰+) و گرمترین ماه سال، تیر
با میانگین كل ۸/ ۲۷ سانتیگراد (۷/
۱۶ تا ۹/ ۳۸) مشخص میشود. نوسان شدید
درجۀ حرارت طی شبانهروز و در ماههای سال از ویژگیهای
بارز این منطقه است (جعفرپور، ۴۳-۴۴). بادهای
محلی اردستان شامل باد خراسان، با جهتی شمال شرقی ـ جنوب
غربی كه در اواخر بهار و تابستان میوزد، باد قبله و باد كاشی
(كاشان) است. دو نوع باد اخیر در تابستان میوزد كه اولی
بادی گرم و دیگری نسبتاً خنك است و باعث تعدیل هوا
میشود (همو، ۴۶). متوسط مقدار بارش در این ناحیه
را به اختلاف، ۱۲۷ میلیمتر (همو، ۴۷)
و ۱۹۰ تا ۲۵۰ میلیمتر (فرهنگ
جغرافیایی، همانجا) گزارش كردهاند. این مقدار در سطح
ایستگاههای ناحیه ۷/ ۱۱۵ میلیمتر
(در اردستان)، ۷/ ۶۳ میلیمتر (در زواره) و
۴/ ۹۳ میلیمتر (در مهاباد) برآورد شده است (مبشری،
۸/ ۱۵۸-۱۵۹).
به سبب بارش ناچیز، جریان
آبهای سطحی بسیار كم است و بجز برخی خشكه رودهای
كم آب فصلی، رودخانۀ قابل توجهی در این ناحیه وجود ندارد (همو، ۸/
۱۶۱؛ فرهنگ جغرافیایی، همانجا). در واقع
به علت ویژگی شیب دامنهها و فاصلۀ نسبتاً كم
مرتفعات تا دشت، سیلابهای حاصل از بارش به سرعت سرازیر میشود
و در نتیجه، عمل تغذیه در دامنهها كمتر است (مبشری،
۸/ ۱۶۲). از چشمههای مهم اردستانرنگان، پنیاوند
و مارسار را میتوان نام برد (فرهنگ جغرافیایی، همانجا).
عمق دستیابی به سطح آبهای زیرزمینی در نقاط
مختلف این ناحیه متفاوت است: در قسمتهای جنوبی
دامنهها بین ۴۰ تا ۵۰ متر، در حاشیۀ كویر
حدود ۱۰ متر و در شهر اردستان بهطور متوسط ۲۵ متر است.
جهت جریان در این ناحیه اصولاً از جنوب و جنوب غربی
به سوی شمال است (مبشری، همانجا). آبرفتهای كم ضخامتِ
تشكیل شده در دامنۀ مرتفعات و درههای ایجادشده در تشكیلات آذرین،
دارای سفرههای ضعیف آب زیرزمینی است و
همین منابع باعث برپایی اولیۀ برخی
آبادیهای درهای و كوهپایهای در این ناحیه
شده است (همو، ۸/ ۱۵۹). قسمت دشتی، جلگهای
حاصلخیز و دارای آبادیهای نسبتاً بزرگی است؛ سایكس
این جلگه را از نقاط بیمانند ایران برشمرده است (ص
۱۸۷).
بهسبب غلبۀ شرایط
خشكی، اردستان از نظر پوشش گیاهی فقیر است و این
پوشش عمدتاً استپ بیابانی است (جغرافیای كامل،
۱/ ۳۲۰)؛ البته در قسمتهای باتلاقی كویر،
مقدار كمی اراضی جنگلی، از نوع درخت تاق و در قسمتهایی
به طور پراكنده بادام كوهی و در برخی درهها درخت گز وجود دارد
(فرهنگ جغرافیایی، همانجا). تهیۀ زغال كه بهویژه
در گذشته از طریق قطع این نوع درختان انجام میگرفت
(همانجا)، باعث شده است كه اردستان از مناطقی باشد كه مداخلۀ بیرویۀ انسانی
سبب از میان رفتن پوشش درختی آنها شده است (قس: كیهان،
۳/ ۸). در سالهای اخیر به منظور تثبیت شنهای
روان در این ناحیه، اقداماتی در زمینۀ جنگل
كاری صورت گرفته است (جغرافیای كامل، ۱/
۳۰۲).
جغرافیای تاریخی
گذشتۀ تاریخی
ناحیه و شهر اردستان در پردۀ ابهام است، چنانكه سرآغاز آن را به عهد مهابادیان و كیانیان
مربوط دانستهاند (رفیعی،۲/ ۲۱۷).وجود بقایای
آتشكدههایی در جلگۀ اردستان مؤید سابقۀ نسبتاً كهن این ناحیه است؛ بجز آتشكدۀ
مهراردشیر، آتشكدههای دیگری ازجمله امهران، زواره و
جوگند را میتوان نام برد (همو، ۲/ ۲۱۸،
۲۱۹). احتمال میدهند كه برخی از این
آتشكدهها بسیار قدیمی باشند (همانجا). به عنوان نمونه، گویا
آتشكدۀ مهراردشیر بر جای معبدی از «مهر پرستان» برپا شده
است و بدینسان قدمت آن را به زمانی پیشتر مربوط دانستهاند
(محیط طباطبایی، «نظری»، ۹۴). همچنین
نقل كردهاند كه در گذشته ۷ شهر در این ناحیه، از موغار (از
روستاهای اردستان) تا نزدیكی یزد، برپا بوده كه زواره
یكی از آنهاست. بنای این شهرها را به لیلاز،
پدر كیخسرو كیانی، نسبت میدهند كه شهر مركزی را
به نام پسر خود، لاسون، نامیده است (رفیعی، همانجا).
علاوه بر اینها، آنچه بر سر زبانهاست و نمودهای عینی
خود را نیز دارد، از كهن بودن محیط زیست در این ناحیه
خبر میدهد؛ ازجمله احداث قنات قدیمی مهباد و میلادجرد
را به مهین بانو دختر رستم زال و همسر گیوگودرز مربوط میدانند
(صفاءالسلطنه، ۷۹-۸۰)، یا قنات اردوان شاه را
به اردوان (اشكانی) نسبت میدهند (همو، ۷۹) و نیز
احداث قنات و نهر اَرْوَنه را كه برای آن قدمتی دو سه هزار
ساله (محیط طباطبایی، همان، ۹۵؛ هاشمی،
۱۴۹، حاشیۀ ۲) بر میشمارند، به اروندشاه پدر لهراسب (محیط
طباطبایی، همانجا) و یا پسر كیقباد (رفیعی،
۲/ ۲۱۷) منسوب میدانند؛ ظاهراً همین قنات
است كه جغرافینگاران اسلامی از آن به عنوان قناتی عظیم
و اعجابآور یاد كردهاند (شوارتس، 639؛ جكسن، ۴۵۸-
۴۵۹).
ابن خردادبه اردستان را یكی
از رستاقهای ۱۷ گانۀ اصفهان بر میشمارد كه هر
رستاق دارای ۳۶۵ ده قدیمی، بجز آبادیهای
جدید، بوده است (ص ۲۰-۲۱؛ نیز نك : ابن
فقیه، ۲۶۳).
محمدمهدی اصفهانی شرح
نسبتاً روشنی از ناحیۀ اردستان به دست میدهد: او این ناحیه را از محال
اصفهان برمیشمارد كه غرب آن آخر زمینهای بایر
برخوار، شرق آن كویر و شمال آن اراضی بیدگل و كاشان و
توابع آن قرار داشته است (ص ۳۲۰). همو مساحت ناحیه
را ۱۶×۲۱ فرسنگ میداند كه مجموعاً به ۴
قسمت تقسیم میشده است: یك قسمت كه شهرهای كوچك
اردستان و زواره در آن واقع بوده، در دشت و ۳ قسمت دیگر در
دامنۀ كوهستان واقع بود (همانجا). به این ترتیب، این
ناحیه را از نظر محیطی به ۲ قسمت دشتی (گرمسیری)
و كوهستانی (سردسیری) تقسیم میكردند كه قسمت
سردسیر خود از ۳ ناحیۀ فرعی: علیا، سفلی
و برزاوند در میانۀ این دو، تشكیل میشد (همو، ۳۲۲).
آبادیهای قسمت علیا و سفلی كوچك و كوهستانی و
مركز آنها به ترتیب كجو (كچو) ــ با ۳ هزار نفر جمعیت ــ و
مزدآباد بوده است (همانجا).
در دورههای بعد نیز
اردستان در «تقسیمات حكومتی» اصفهان جای میگیرد:
با ۵۰ آبادی و مركزیت اصفهان و سكنۀ تقریبی
۲۷ هزار نفر (كیهان، ۲/ ۴۱۱،
۴۲۵). این ناحیه در نخستین تقسیمات
كشوری جزو یكی از شهرستانهای هفتگانۀ استان
اصفهان بهشمار آمد (فرهنگ جغرافیایی، ۱۰/
۶).
ویژگیهای اجتماعی
- اقتصادی
جمعیت این شهرستان در
۱۳۶۵ش، ۸۸۸‘۵۱ نفر بود
(سرشماری، شهرستان، ۱) و مطابق آخرین دادههای رسمی
۲۱۳‘۵۰ نفر گزارش شده است ( آمارنامه...،
۲۵). ظاهراً كاهش جمعیت این شهرستان طی این
دورۀ ۵ ساله به مهاجرت روستاییان از این شهرستان
مربوط میشود، تا جایی كه
۳۰۰‘۳۲ نفر سهم جمعیت روستانشین آن
در ۱۳۶۵ش، به ۲۲۹‘،۲۸
نفر در ۱۳۷۰ش كاهش یافته است (سرشماری،
شهرستان، همانجا). نسبت جمعیت باسواد این شهرستان ۹/
۷۰٪ از كل جمعیت است كه این نسبت در نقاط شهری
۴/ ۸۰٪ و روستایی ۸/
۶۲٪ بوده است (همان، ۲۶). نسبت جمعیت
فعال شهرستان اردستان به كل جمعیت آن در
۱۳۷۰ش ۱/ ۲۵٪ بود كه این
نسبت در نقاط شهری ۳/ ۲۴٪ و روستایی
۸/ ۲۵٪ بوده است؛ از این عده در سطح شهرستان
۵/ ۹۰٪ شاغل و بقیه بیكار بودهاند (همان،
۲۷، ۲۸).
فعالیت كشاورزی در این
ناحیه از دیرباز مورد توجه بوده، و محصولاتی چون غلات، تریاك،
پنبه، چغندر، صیفی، انار، انجیر، پسته و بادام از تولیدات
سنتی آن بهشمار میرفته است. حتی پرورش كرم ابریشم
نیز گزارش شده است (قس: كیهان، ۲/ ۴۲۵؛
اصفهانی، ۳۲۰-۳۲۲).
سطح كل زمینهای زراعی
این شهرستان را ۳۱۰‘۱۰ هكتار (زمین آبی)
برآورد كردهاند ( فرهنگ اقتصادی...، «ح») كه عمدتاً توسط
۵۹۸ رشته قنات، ۹۴ چشمۀ دائمی
و ۲۰۷ حلقه چاه عمیق آبیاری میشود
(فرهنگ آبادیها، ۱۳۶۷ش، دوازده، سیزده).
مطابق آمار ۱۳۷۰ش، سطح زیر كشتِ انواع محصولات
كشاورزی این شهرستان ۲۰۰‘۵ هكتار گندم و
۳ هزار هكتار جو بوده است كه علاوه بر آن ۱۵۲ هكتار
انواع حبوبات، ۳۵۷ هكتار انواع سبزیها،
۰۳۰ ،۱هكتار انواع صیفی،
۱۰۰ هكتار چغندرقند و ۴۴ هكتار پنبه نیز كشت
میشده است ( آمارنامه، ۲۶۷، ۲۶۸،
۲۶۹).
شهر اردستان
این شهر در ◦۳۳ و ′۲۲ عرض و ◦۵۲ و ′۲۲ طول جغرافیایی در ارتفاع
۲۰۷‘۱ متری از سطح دریا قرار گرفته است
(فرهنگ جغرافیایی، ۱۰/ ۸). اردستان یكی
از كهنترین شهرهای میانی ایران است كه تا
امروز جایگاه خود را در میان دیگر نقاط زیستی
كشور حفظ كرده است.
نام بانی و زمان بنای این
شهر در پس افسانهها پنهان مانده است. حتى برخی بنای آن را به
اروندشاه نیای بهمن نسبت دادهاند (رفیعی، ۲/
۲۱۸). در واقع، قنات ارونه را مایۀ اصلی
شكلگیری اردستان بهشمار آورده (محیط طباطبایی،
«نظری»، ۹۶)، و كیومرث پیشدادی را بانی
این قنات و برپاكنندۀ شهر نیز دانستهاند (هاشمی، ۱۴۹، حاشیۀ
۲). قنات ارونه به ۶ جوی تقسیم میشده كه
تنها در مسیر جوی راهمیان، ۴ آسیاب از
۱۷ آسیاب شهر قرار داشته است. همچنین این شهر
دارای شمار قابل توجهی آبانبار بوده است (همو،
۱۵۵-۱۵۶). نویسندۀ آثار ایران
در ۱۹۳۲م به هنگام رسیدن به شهر اردستان مینویسد:
این شهر را چون دشت وسیعی از خرابهها و دیوارهای
شكسته یافتم. در جای جای شهر پلههای پهن آبانبارها
مستقیم به دل زمین فرو میرفت (گدار، ۴/
۱۰۴).
مقدسی اردستان را از شهرهای
بزرگ حاشیۀ كویر میداند كه دارای بازارهای پررونق و
مسجد جامعی آباد بوده است (ص ۳۹۰؛ قس: شوارتس، 639)
و به گزارش اصطخری بنای این شهر محكم بوده، و بارویی
داشته كه در هر محله یك قلعه و در هر قلعه آتشكدهای برپا بوده
است (نك : اعتمادالسلطنه، مرآة، ۱/ ۴۳؛ قس: یاقوت،
۱/ ۱۹۸؛ حكیم، ۵۶). شاید بر همین
اساس، این شهر را دارای ۶ آتشكده دانستهاند (قس: هاشمی،
۱۵۱-۱۵۲).
گذشته از اعتبار دینی، این
شهر با توجه به تأیید مقدسی (همانجا) بهعنوان یك مركز
مهم تجاری نیز دارای جایگاه ارزندهای بوده است.
واحدهای اندازهگیری وزن و سطح در این منطقه از
شهرت و اعتبار برخوردار بوده است (شوارتس، همانجا)، مثلاً جریب اردستان
برابر ۱۷ من و یا ۶۰۰‘۱ متر مربع بوده
است (لمتون، ۶۹۶، ۶۹۸).
تا سدههای میانه، آثار ویرانههایی
از دورۀ ساسانی در شهر باقی بوده است (شوارتس، همانجا، حاشیۀ 12):
آتشكدۀ مهراردشیر (مجمل التواریخ...، ۵۴؛ حمزه،
۲۸) كه ظاهراً تا سدۀ ۴ق هنوز برجای بوده، و سپس به مسجد تبدیل شده است
(محیط طباطبایی، همان، ۹۳-۹۴)،
۵ دروازۀ شهر (شوارتس، 640)، قنات ارونه كه بسیاری از منابع آن
را قناتی اعجابانگیز و باشكوه خواندهاند (شوارتس، 639؛ جكسن،
۴۵۹؛ محیط طباطبایی، همان،
۹۵). گفته شده است كه آب اردستان به دستور هلاكو و توسط خواجه
نصیر طوسی به ۲۱ سهم تقسیم شد كه این سهمبندی
تا دورۀ معاصر به قوت خود باقی بوده است (لمتون،
۳۹۳-۳۹۴)؛ علاوه بر اینها، از ۹
كاروانسرای معتبر شهر (هاشمی،
۱۴۸-۱۵۱) و دژ ارونه نیز نام بردهاند.
دژ ارونه یكی از بقایای باستانی شهر بوده كه تا
حدود سال ۱۲۸۰ق حصار، خندق و آسیای داخل
آن هنوز برجای بوده، و سپس به باغ موسوم به باغ قلعه تبدیل
شده است (رفیعی، ۲/ ۲۱۷)؛ آتشكدۀ
مهراردشیر ظاهراً در میان همین قلعه قرار داشته است (همو،
۲/ ۲۱۸).
مطابق گزارش یاقوت در میان
خانههای گنبدیشكل اردستان، كوشكها و باغهای بزرگ و زیبایی
قرار داشته است. همو از محلههای بزرگ و نیز فعالیت بافندگی
و پارچههای زیبا و مشهور این شهر خبر داده است (همانجا؛ نیز
نك : شوارتس،640). اردستان دارای ۶ محلۀ مجزا بوده
است: محال، مون، راه میان، فهره، باب الرجاء و كبودان (فرهنگ جغرافیایی،
۱۰/ ۹).
اردستان را یكی از شهرهای
معروف بیابان، میان فارس و خراسان بهشمار آوردهاند (اصطخری،
۲۲۹؛ ابنحوقل، ۲/ ۴۰۳؛ ابوالفدا،
۴۴۲) و به گفتۀ ابن حوقل از اردستان راهی به طبس (طبسین) و از نیمۀ همین
راه، به دامغان و قومس میرفته است (۲/ ۴۰۹).
فاصلۀ اردستان تا زواره را ۲ فرسنگ (یاقوت، همانجا) و مسافت
اردستان تا اصفهان را ۱۸ فرسنگ نوشتهاند (ابوالفدا،
۴۲۳؛ نیز نك : شوارتس، 640). در حال حاضر از طریق
دو راه، این شهر به اصفهان متصل میشود: یكی از طریق
مورچهخورت و دیگری از راه نطنز (فرهنگ جغرافیایی،
۱۰/ ۸). وجود راههای مختلف حكایت از اهمیت
ارتباطی این شهر در گذشته دارد (قس: تهران[۱]...، 48؛ گابریل،
۱۲۴-۱۲۵، حاشیه).
برخی محل شهر قدیمی
اردستان را با اردستان فعلی متفاوت دانستهاند. درواقع، شهر قدیمی
در نزدیكی شهر فعلی و در فاصلۀ
۲۴ كیلومتری شمال آن بوده است كه آثار و خرابههای
آن نیز به لاسُریه یا لاسون معروف است (فرهنگ جغرافیایی،
نیز رفیعی، همانجاها؛ قس: محیط طباطبایی،
«نظری»، ۹۰)؛ ظاهراً شهر قدیمی بر اثر زلزله یا
ریگ روان از میان رفته است (رفیعی، همانجا).
ویژگیهای اجتماعی
- اقتصادی
شیروانی (د
۱۲۵۳ق) جمعیت این شهر را
«۵۰۰ باب خانه» آورده است (ص ۶۸) و جكسن آن
را در آغاز سدۀ ۲۰م حدود ۱۲ هزار نفر ذكر میكند (ص
۴۵۷). در اواخر دهۀ ۱۳۲۰ش،
جمعیت این شهر ۲۶۴‘۸ نفر برآورد شده است
(فرهنگ جغرافیایی، ۱۰/ ۹) كه ظاهراً این
آمار مطابق نخستین سرشماری رسمی كشور
(۱۳۳۵ش) كاهش یافته، و به
۸۶۸‘۵ نفر رسیده است ( گزارش مشروح...، «ب»).
این آمار در ۱۳۵۵ش، به
۸۹۱‘۷ نفر رسید (سرشماری
۱۳۵۵، «د») كه تا ۱۳۶۵ش با رشد
سالانۀ ۲۸/ ۴٪ به
۰۰۱‘۱۲ نفر افزایش یافت ( آمارنامه،
۴۵).
دربارۀ جمعیت
این شهر در منابع گوناگون ارقام نادرستی ذكر شده است: كتاب
تهران... آن را ۶۴۵‘۶ و ۱۰ هزار نفر
(همانجا؛ قس: هوتوم شیندلر، 128) و ایرانیكا
۶۴۵‘۶ نفر (در ۱۳۴۵ش) و
۶۹۶‘۱۳ نفر (در ۱۳۵۵ش)
نوشتهاند (II/ 386)؛ در دایرةالمعارف تشیع نیز جمعیت
آن ۵۸۸‘۱۹ نفر (در ۱۳۶۵ش)
آمده است (نك : ۲/ ۶۴).
مطابق سرشماری
۱۳۶۵ش، شهر اردستان دارای
۷۲۳‘۲ خانوار معمولی ساكن
(۸۴۷‘۱۱ نفر) و ۲ خانوار دستهجمعی
(۱۵۴ نفر) جمعاً (۰۰۱‘۱۲ نفر)، و
نسبت جنسی در این شهر برابر ۱۱۱ نفر بود (سرشماری،
شهرستان، ۱۸). مطابق همین آمار، از كل جمعیت شهر
۸۷۰‘۴ نفر (۵/ ۴۰٪) كمتر از
۱۵ سال سن داشتهاند و حدود ۸/ ۸۳٪ از
ساكنان آن متولد خود اردستان و ۱/ ۱۴٪ متولد سایر
نقاط روستایی و شهری كشور هستند (همانجا). علاوه بر این،
۳/ ۷۲٪ از جمعیت ۶ ساله و بالاتر در این
شهر با سواد هستند كه این نسبت در بین مردان و زنان به ترتیب
۹/ ۷۹٪ و ۸/ ۶۳٪ است. از جمعیت
شاغل این شهر ۱۱/ ۸٪ در بخش اول (كشاورزی
و وابسته به آن)، ۹/ ۵٪ در گروههای عمدۀ صنعت
و ۶/ ۱۳٪ در گروه ساختمان و بقیه در دیگر
گروههای عمدۀ شغلی فعالیت دارند (همانجا).
درگذشته ظاهراً این شهر ساكنان
زردشتی بسیاری داشته است. وجود چهار راهی به نام
«لب جوی گبره» در محلۀ فهره و نیز «قبرستان گبرها» و همچنین بقایای
دخمهها در بالای تپهای در شمال بزرگترین گورستان شهر، مؤید
این نظریه است (هاشمی،
۱۵۲-۱۵۳)، هر چند مؤلف بستان السیاحه
ساكنان شهر را تماماً شیعه معرفی میكند (شیروانی،
نیز فرهنگ جغرافیایی، همانجاها). مذهب شیعه از
سدۀ ۴ق در این ناحیه گسترش یافته است و در
اواسط این سده غالب محلههای شهر از این مذهب پیروی
میكردند و از سدۀ ۱۰ق جمعیت این شهر به كلی شیعه
بودهاند (رفیعی، ۲/ ۲۲۵،
۲۲۷- ۲۲۸). شوارتس احتمال میدهد كه
در اردستان نیز همانند اصفهان میان حنفیان و شافعیان
برخوردهایی وجود داشته است (ص 640؛ قس: رفیعی،
۲/ ۲۲۷).
زبان مردم اردستان فارسی است،
اما گویش رایج در این شهر را یكی از لهجههای
خاص زبان پهلوی به شمار آوردهاند (محیط طباطبایی،
«نظری»، ۸۹) و آن را گویشی انتقالی میان
لهجههای قسمتهای شمالی (از كاشان تا نطنز) و لهجههای
قسمتهای جنوبیِ (از نایین تا یزد) ایران
مركزی دانستهاند (نك : ایرانیكا، ذیل اردستانی).
از آثار كهن اردستان، مسجد جامع را میتوان
نام برد كه یكی از جالبترین بناهای عصر سلجوقی
است (گدار، ۴/ ۱۰۴). هستۀ مركزی
این مسجد در اصل مسجدی قدیمیتر بوده كه چند ستون،
جرز و سرطاقهایی از آن باقی مانده است. این مسجد قدیمیتر
كه آن را از نوع «مساجد عربی» دانستهاند، در سدۀ ۴ق در
جای بنایی كهنتر برپا شده بود (همو، ۴/
۱۰۷). مسجدجامع فعلی اردستان در سالهای
۵۵۳ و ۵۵۵ق با استفاده از مصالح مسجد قدیمیتر
به صورت مسجدی ۴ ایوانه ساخته شده است
(همو، ۴/ ۱۰۸،
۱۱۱). بنای این مسجد به امر ابوطاهر حسین
ابنغالی و به دست استاد محمود اصفهانی معروف به غازی به
انجام رسید (همانجا). این مسجد دارای گچ بریهایی
نفیس و همچنین دو قطعه سنگ مرمر سفید است (فرهنگ جغرافیایی،
همانجا). مسجد جامع اردستان دارای ۴ ایوان بزرگ، ۶
ورودی و شبستان بسیار بزرگی در زیر صحن است
(اعتمادالسلطنه، مرآة، ۴/ ۱۹۹۸)؛ سمت شرقی
این مسجد، تكیهای است متصل به مسجد كه در ایام
عزاداری (بهویژه عاشورا) مورد استفاده قرار میگیرد.
در سمت غربی این مسجد مدرسهای مشتمل بر حجرههایی
در دو طبقه قرار دارد (همان، ۴/ ۱۹۹۹؛ نیز
نك : ه د، اردستان، مسجد جامع).
مسجد مشهور به مسجد امام حسن در محلۀ
كبودان از دیگر آثار با ارزش این شهر است كه به دورۀ سلجوقیان
و حدود سال ۵۵۰ ق مربوط میشود (رفیعی،
۲/ ۲۲۴؛ ایرانیكا، II/
387). مقبرۀ امیر
اویس شیروانشاهی، معاصر شاه اسماعیل صفوی، واقع
در غرب شهر نیز دارای نقاشیهای نفیسی است
(فرهنگ جغرافیایی، ۱۰/ ۹).
از دیگر آثار فرهنگی این
شهر، قنات مشهور به مون است كه دارای ۲۸ حلقه چاه بوده،
و به فاصلۀ ۴ متر دو تونل بر روی هم و بهصورت دو طبقه ساخته شده
است (همان، ۱۰/ ۸، ۹) و شاید تنها قنات دو طبقه
در جهان اسلام باشد.
در نسخهای از كتاب اصطخری
آمده است كه در اردستان، ادبا و بزرگان بسیاری زندگی میكردند
و همو میافزاید كه در هر شهری كه مردمی از اردستان
ساكن بودند، جزو افراد برجسته و مشهور آن شهر بهشمار میآمدند (نك :
شوارتس، 640-639، حاشیۀ ۱؛ قس: مقدسی، ۳۹۰؛ یاقوت،
۱/ ۱۹۸). سمعانی از میان مشاهیر
اردستان اینان را نام میبرد: ابومحمد عبدالله بن یوسف
معروف به اصفهانی (محدث)، ابوجعفر محمد بن ابراهیم بن داوود بن
سلیمان (ادیب)، ابوبكر محمد بن ابراهیم (محدث)، ابوالفتح
عبدالجبار بن عبدالله (محدث)، ابوالحسن علی بن محمد (فقیه)،
عبدالله بن شعیب تاجر (محدث) و كثیر بن زر (محدث) (۱/
۱۵۸-۱۶۱؛ قس: یاقوت، ۱/
۱۹۸-۱۹۹). از دیگر بزرگان اردستان شیخ
مرتضى علی و پیرجمالالدین از عارفان بزرگ دورۀ شاهرخ
میرزا (شیروانی، همانجا) و عبدالله طبیب اردستانی
و مولانا محمد، ریاضیدان و منجم دربار الغبیك را میتوان
نام برد (رفیعی، ۲/ ۲۲۷). میرزا
محمدسعید متخلص به «فدا» از شعرای دورۀ قاجار نیز
از مردم اردستان است (اعتمادالسلطنه، همان، ۱/ ۴۴).
EI2; Gabriel, Alfons, Marco Polo in
Persien, Wien, 1963; Houtum-Schindler, A., Eastern Persian Irak, London, 1896;
Iranica; Schwarz, Paul, Iran im Mittelalter, Hildesheim, 1969; Tehran and
Northwestern Iran, ed. L. W. Adamec, Graz, 1976.