نویسنده (ها) :
ناهده فوزی
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 فروردین 1399 تاریخچه مقاله
اُرْجُذونه، یا ارشذونه، نام شهری است از ایالت مالاگا (مالقه) در جنوب شرقی اسپانیا. نام این شهر به صورتهای گوناگون، اما نه چندان متفاوت، ضبط شده است (نك : ابنحوقل، 1/ 110؛ ابنقوطیه، 49؛ اصطخری، 43؛ ادریسی، 2/ 537). یاقوت، ارجذونه و ارشذونه را دو شهر مختلف پنداشته است (1/ 195، 207-208؛ بستانی، 10/ 51). گرچه ظاهراً از نام قدیم آن اطلاعی در دست نیست (EI1)، با اینهمه شیخه و طرابلسی (ص 497) ارشذونه را برگرفته از نام قدیم اتلدونا به معنی «محل روغنگیری» دانستهاند. این شهر از شمال شرقی به لوخا (لوشه)، از جنوب به كولمنار و از غرب به شهر آنتهكرا محدود است ( اطلس تاریخ...، 122؛ اطلس معاصر، 79؛ EI1؛ «اطلس بزرگ...»، 50؛ EUE, V/ 1322). ارجذونه در 160 كیلومتری جنوب ایالت كوردوبا (قرطبه) (بستانی، همانجا) و 89 كیلومتری جنوب غربی ایالت گرانادا (غرناطه) واقع است (سامی، 1/ 125؛ بستانی، همانجا). رود خنیل (شنیل) از نزدیكیآنمیگذرد وسرچشمۀ وادیالحور در6 كیلومتری آن قرار دارد (بستانی، اطلسمعاصر، همانجاها؛ EI1; EUE, XXVI/ 1505؛ «اطلس بزرگ»، همانجا). جمعیت آن 380‘30 نفر، و مساحت آن 500 كمـ2 است كه شامل 6 قصبه و 13 دهكده میباشد (EUE, V/ 1322). اغلب مردم ارجذونه كشاورزند و زیتون و روغن از محصولات عمدۀ آن است. برخی از منسوجات نیز در این شهر تولید میشود ( بستانی،همانجا). ارجذونه شهری است كوهستانی كه در قدیم به داشتن باروها و استحكامات قوی شهرت داشته است (ادریسی، 2/ 570؛ بستانی، همانجا، نیز 2/ 451). امروزه باروی دور شهر از میان رفته، اما دژی در ارتفاعات شهر هنوز به چشم میخورد. از آثار كهن بازماندۀ این شهر میدانی 8 ضلعی است كه ایوانهای پل مانند پیرامون آن را فرا گرفته است. همچنین این شهر دارای بازارهای پرپیچوخم با معماری سنتی ودو كلیسای تاریخی است. خط آهنی به طول 000‘1 كمـ به وسیلۀ یك تونل از زیر این شهر میگذرد كه از كوردوبا تا گرانادا امتداد مییابد (سامی، همانجا؛ بستانی، 10/ 51؛ نك : حمیری، 25). ارجذونه پس از فتح اندلس مدتها مركز ناحیۀ وسیعی به نام ریه بود (اصطخری، 42-43؛ ابن حوقل، همانجا؛ ابن قوطیه، 50) كه به تقریب همان ایالت مالاگایِ كنونی است («اطلس بزرگ»، همانجا؛ EI1). به نوشتۀ یاقوت (2/ 892) ریه خود شامل 30 منطقه بوده است.
در نخستین سالهای فتح اندلس حكمرانان این سرزمین توسط خلفای اموی برگزیده میشدند (نك : ابن قوطیه، 38-40، 43-44؛ ابنعذاری، 2/ 35-36). در زمان یوسف بن عبدالرحمان فِهری (حك 130- 138ق) ــ آخرین تن از این حكمرانان ــ ارجذونه مركز ریه، اهمیت و اعتباری خاص داشت. نخست مدتی یحیى بن حُرَیث رقیب پیشین یوسف فهری در منصب حكمرانی اندلس، حاكم ارجذونه گردید. اما دیری نپایید كه بركنار شد (نك : ابن عذاری، همانجا؛ لوی پرووانسال، «تاریخ...»، I/ 51). سپس جداربن عمرو قیسی حاكم ریه و ارجذونه گردید (ابنقوطیه، 49؛ ابنعذاری، 2/ 46). سرانجام عبدالرحمان بن معاویۀ اموی كه از شام به اندلس گریخته بود، در غیاب یوسف فهری وارد ارجذونه شد و در روز عید فطر 138ق/ 756م به اشارۀ جدار و با پشتیبانی گروهی از موالی بنیامیه، به جای یوسف فهری خطبه به نام عبدالرحمان خوانده شد و بدینسان حكومت امویان اندلس در ارجذونه پایهریزی شد (ابنقوطیه، 45-51؛ ابن عذاری، 2/ 40- 48؛ نویری، 23/ 336-337؛ لوی پرووانسال، همان، I/ 51, 103؛ قس: ابناثیر، 5/ 489 به بعد). ارجذونه تا زمان حكومت محمد بن عبدالرحمان (حك 238-273ق) و فرمانروایی ابن ابی عامر بر منطقۀ ریه، همچنان واجد اهمیت بود (ابن عذاری، 2/ 94، 104؛ نك : ادریسی، 2/ 570). از 267ق در پی قیام ابن حفصون و تسلط او بر بیشتر سرزمینهای ریه، الخضراء و دیگر نواحی ــ كه بیش از 50 سال به طول انجامید ــ این شهر و نیز كوه و دژ مستحكم بوباسترو (بُبَشتر) كه در غرب آن قرار داشت، چندی پایگاه تجمع و محلاستقرار نیروهای او شد و اهمیت سوقالجیشی یافت (اصطخری، 43؛ ابنحوقل، 1/ 110؛ ابنخطیب، اعمال...، 31 به بعد، الاحاطة، 4/ 39؛ یاقوت، 1/ 486؛ اطلس تاریخ، 122؛ نیز نك : ه د، ابن حفصون). در پی جنگ و گریزها و شورشهای پیاپی در این ناحیه از زمان فرمانروایی ابن ابی عامر، ارجذونه تقریباً خالی از سكنه شد (ادریسی، 2/ 570؛ نك : ابن عذاری، 2/ 116) و از آن پس مورد بیمهری حكام اندلس قرار گرفت، به طوری كه منذر بن محمد (حك 273- 275ق) از مردم این شهر كه پشتیبان شورشیان بودند، با خشم یاد میكند و در 274ق هنگام تسلط بر ارجذونه، عیشون حاكم وقت آنجا را به همراه بیست و چند تن دیگر به دار میآویزد (ابنعذاری، 2/ 113- 117؛ نیز نك : لوی پرووانسال، «تاریخ»، I/ 307-308). در دورۀ ملوك الطوایف كبّاب بن تمیت حاكم ارجذونه از فرمان عبدالله زیری، آخرین حاكم صنهاجی (حك 466-483ق) سرپیچید، اما عبدالله پس از دست یافتن بر مالقه او را از حكومت آنجا بر كنار كرد. عبدالله خود در خاطراتش این رویداد را بهتفصیل آورده است (نك : ص 331-334؛ لوی پرووانسال، مقدمه، 233, 236-237). قیسی شاعر اندلسی كه در سدۀ 9ق شاهد تصرف ارجذونه به دست مسیحیان بوده، از این واقعه با تأسف فراوان یاد میكند (ص 363-364). از شخصیتهای شناختهشدۀ این ناحیه، سعدان بن ابراهیم (د 316ق) مفتی ارجذونه (ابن فرضی، 1/ 214) و ابن ابی المجد (د 739ق)، ادیب، صوفی، فقیه و قاضی این شهر را میتوان نام برد (ابن خطیب، الاحاطة، 3/ 459؛ مقری، 5/ 457).