responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 439

اذرعات


نویسنده (ها) :
عباس سعیدی
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَذْرِعات‌، شهری‌ در 106 كیلومتری‌ جنوب‌ دمشق‌ در سوریه‌. این‌ نام‌ را به‌ صورتهای‌ اَذْرَعات‌، یدْرَعات‌، اَذْرَعاه‌ و اَدْرَعا نیز نوشته‌اند (نك‌ : ابن‌خردادبه‌، 99؛ ابوالفدا، 252؛ قلقشندی، 4/ 105؛ ابن‌عبدالمنعم‌، 19؛ لسترنج، 383؛ پاولی‌، I/ 402). انصاری‌ دمشقی‌ آن‌ را در اصل‌ «مااذرعات‌» می‌داند و می‌افزاید كه‌ اكنون‌ به‌ آن‌ اذرعات‌ می‌گویند (ص‌ 200). یاقوت‌ اَذْرِعات‌ را جمع‌ اَذْرِعۀ كه‌ خود جمع‌ ذِراع‌ است‌، می‌داند (1/ 175). اذرعات‌ در عهد عتیق‌ به‌ صورت‌ اِدْرِعی‌ آمده‌ (سفرتثنیه‌، 1:4)، به‌ معنای‌ قوی‌ و قوّت‌ (هاكس‌، 24؛ علی‌، جواد، 3/ 59) و منسوب‌ به‌ آن‌ اَذْرَعی‌ ذكر شده‌ است‌ (نك‌ : سمعانی‌، 1/ 145-146؛ قس‌: ابن‌ ماكولا، 1/ 137؛ ابن‌ طولون‌، 194). لفظ اذرعات‌ در دورۀ معاصر به‌ دِرَعات‌ (گروسه‌، I/ 547, II/ 215)، دَرْعا و دَرْعۀ (علی‌، جواد، همانجا؛ «سوریه‌»، 219؛ بریتانیكا ...، 708 ؛ جودائیكا، VI/ 381). تبدیل‌ شده‌ است‌.
این‌ شهر با واقع‌ شدن بر سر یكی‌ از راههای‌ قدیمی‌ و مهم‌ تجاری‌ بین‌ شام‌ و دیگر مراكز مهم‌ آن‌ زمان‌ (علی‌، احمد اسماعیل‌، 81)، از ادوار پیش از اسلام‌ در زمرۀ شهرهای‌ مهم‌ و عرب‌ نشین‌ شام‌ به‌شمار می‌آمده‌، تا جایی كه‌ در اشعار دورۀ جاهلیت‌ نام‌ اذرعات‌ آمده‌ است‌ (علی‌، جواد، همانجا؛ قس‌: یاقوت‌، 1/ 176؛ امرؤالقیس‌، 141). ظروف‌ سفالی‌ به‌ دست‌ آمده‌ از تپۀ نزدیك‌ شهر، قدمت‌ آن‌ را به‌ اوایل‌ عصر برنز می‌رساند (جودائیكا، همانجا) و ظاهراً یكی از شهرهایی‌ است كه‌ توسط تحوتمس‌ سوم‌، فرمانروای‌ مصر، در 1469ق‌م‌ به‌ تسخیر درآمد (همانجا).
نخستین‌ بار از این‌ شهر در كتاب‌ مقدس‌ (عهد عتیق) به‌ عنوان‌ یكی‌ از دو پایتخت‌ عوج‌، پادشاه‌ باشان‌، نام‌ برده‌ شده‌ است‌ كه‌ موسی‌(ع‌) پیش‌ از ورود به‌ كنعان‌ آن‌ را متصرف‌ شد (جودائیكا، هاكس‌، همانجاها)؛ پایتخت‌ دیگر باشان‌، عَشتاروت‌ بود كه‌ همراه‌ با ادرعی‌ به‌ طایفۀ مَنَسّه‌ واگذار گردید (سفر تثنیه‌، 3:13- 15؛ جودائیكا، III/ 737). ناحیۀ باشان‌ شامل‌ بیش‌ از 60 شهر بود كه‌ غالباً «به‌ حصارهای‌ بلند و دروازه‌ها و پشت‌ بندها محكم‌ بودند، سوای‌ شهرهای‌ بی‌حصارِ بی‌شمار» (سفر تثنیه‌، 3:4-6). نولدكه‌ شكی‌ ندارد كه‌ اذرعات‌ پایتخت‌ باشان‌ بوده‌ است‌ (ص‌ 431 ).
اذرعات در سده‌های‌ آغازین‌ میلادی‌ و در ایام‌ «مبشرین‌ مسیحی‌» یكی‌ از شهرهای‌ مشهور به‌ شمار می‌رفت‌ (هاكس‌، 25) و ظاهراً اسقف‌ نشین‌ بوده‌ است‌ ( پاولی‌، همانجا؛ علی‌، جواد، 3/ 63). در دورۀ رومیها، این‌ شهر اَدراعِنه‌ خوانده‌ می‌شد و یكی‌ از شهرهای‌ مشهور سرزمین‌ عرب‌ به‌ حساب‌ می‌آمد كه‌ بر سر راه‌ اصلی‌ كه‌ از بُصری‌ به‌ بِت‌ رِشا (كاپیتولیاس‌) می‌رفت‌، قرار داشت‌ (همو، 3/ 59؛ جودائیكا، VI/ 381).
طبری‌ (2/ 184) دربارۀ نبرد رومیان‌ و ایرانیان‌ كه‌ به‌ پیروزی‌ ایرانیان‌ انجامید، با ذكر آیۀ «الم‌¸ غُلِبَتِ الرّومُ فی‌ اَدْنَی‌ الاْرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیغْلِبونَ»، اَدنَی‌ الارض‌ را به‌ روایت‌ از عكرمه‌، اذرعات‌ دانسته‌ است‌ (قس‌: ابوالفتوح‌، 9/ 41 به‌ بعد؛ ابن‌ اثیر، 1/ 476-479؛ قرطبی‌، 14/ 1-7).
اذرعات‌ به‌ هنگام‌ هجرت‌ پیامبر (ص‌) یكی‌ از مراكز یهودیان‌ بود و قبیلۀ نضیر كه‌ حضرت‌ آنان‌ را از مدینه‌ رانده‌ بود، به‌ این‌ شهر نزد همكیشان‌ خود آمدند (دانشنامه ). اذرعات‌ در زمان‌ خلافت‌ ابوبكر تسلیم‌ مسلمانان‌ شد ( بستانی‌، 8/ 336)؛ مسلمانان‌ پس‌ از آمدن‌ خالد بن‌ ولید بر بُصری‌ گرد آمدند و آن‌ را به‌ صلح‌ گشودند و سپس‌ حوران‌ را به‌ تصرف‌ درآوردند. رئیس‌ اذرعات‌ نزد ایشان‌ آمد و پیشنهاد كرد كه‌ با همان‌ شرایط صلح‌ بصری‌، با آنان‌ نیز مصالحه‌ شود (نك‌ : بلاذری‌، 172). بر پایۀ گزارش‌ بلاذری‌ تمامی‌ بَثَنیه‌ (سرزمین‌ حاصل‌خیزی‌ كه‌ اذرعات‌ مركز آن‌ بود) مشمول‌ خراج‌ شناخته‌ شد و یزید بن‌ ابی‌سفیان‌ با مردم‌ آنجا عهد بست‌ و بدین‌سان‌ امور سرزمینهای‌ حوران‌ و بثنیه‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌ افتاد (همانجا). همو ضمناً مردم‌ اذرعات‌ را جزو اولین‌ كسانی‌ از اهل‌ كتاب می‌داند كه‌ جزیه‌ پرداخت‌ كردند (ص‌ 92). گویند كه‌ خلیفه‌ عمر به‌ هنگام‌ بازگشت‌ از شام‌ و گذشتن‌ از این‌ شهر، مورد استقبال‌ مردم‌ آنجا قرار گرفت‌ (همو، 190؛ قس‌: خولانی‌، 96؛ ابو عبید، 1/ 131-132).
اذرعات‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از منازل‌ سر راه‌ حجاج‌ شهرت‌ داشته‌ (گروسه‌، II/ 215)، و فاصلۀ آن‌ از دو شهر مهم‌ دمشق‌ و عمّان‌ توسط جغرافی‌نویسان‌ اسلامی‌ دو مرحله‌ ذكر شده‌ است‌ (قس‌: مقدسی‌، 107، 192). اصطخری‌ آن‌ را همراه‌ با حوران‌، بثنیه‌، غوطه‌ و نواحی‌ بعلبك‌، از اعمال‌ دمشق‌ بر می‌شمارد و مسافت‌ آن‌ تا این‌ شهر را 4 روز راه‌ ذكر می‌كند (ص‌ 13، 67). یعقوبی‌ (ص‌ 88) این شهر را مركز بثنیه‌ خوانده‌ (قس‌: ابوالفدا، 253؛ نولدكه‌، همانجا)، و مردم‌ آنجا را قومی‌ از یمن‌ و از قبیلۀ قیس‌ به‌ شمار آورده‌ است‌. همو مركز حوران‌ را بُصری‌ می‌داند (ص‌ 87) . بثنیه‌ ظاهراً همان‌ باشانِ كتاب‌ مقدس‌ است‌ (قس‌: جودائیكا، IV/ 323). به‌ هنگام‌ شورش‌ قرامطه‌ در 293ق‌/ 906م‌، اهالی‌ این‌ شهر قتل‌ عام‌ شدند ( دانشنامه‌؛ قس‌: ابن‌خلدون‌، 4(1)/ 104- 105).
در دورۀ جنگهای‌ صلیبی‌، مسیحیان این‌ شهر را شهرِ برنار دِتامپ‌ می‌ خواندند (گروسه‌، I/ 547) و تا آغاز سدۀ 14م‌، جماعتی‌ یهودی‌ در آن‌ زندگی‌ می‌كردند ( جودائیكا، VI/ 381).
اذرعات در اواخر سدۀ 19م‌ دارای‌ یك‌ مسجد جامع‌ و دو مسجد دیگر و همچنین‌ دو كلیسا و 3 مكتب‌ خانه‌ بوده‌ است‌. نیز آثار بسیاری‌ از دورۀ رومیان‌ برجاست‌، از جمله‌ كلیسای‌ منسوب‌ به‌ جیورجیوس‌ مقدس‌ یا خضر(ع‌) كه پیش‌ از 516م‌ معبد بت‌ پرستان‌ بوده‌، و همچنین‌ كلیسایی‌ منسوب‌ به‌ مارالیاس‌ كه‌ بدون‌ سقف بوده‌ است‌ (خوری‌، 65). نیز آثار ویرانه‌های‌ مسجدی‌ كه‌ در
651ق‌/ 1253م‌ بر پا شده‌ بود، در كنار ویرانه‌های‌ باقی‌ مانده‌ از دورۀ رومی‌ - یونانی‌، به‌ چشم‌ می‌خورد («سوریه‌»، همانجا؛ قس‌: پاولی‌، همانجا؛ علی‌، جواد، 3/ 60).
هم‌اكنون‌ كه‌ این‌ شهر درعا خوانده‌ می‌شود، شهری‌ امروزی‌ است‌ با ایستگاه‌ راه‌ آهن‌، ادارات‌ مختلف‌ دولتی‌ و تأسیسات‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌. درعا در كنار وادی‌ زیدی‌، یكی‌ از شاخه‌های‌ اصلی رود یرموك‌ قرار دارد و مركز استانی‌ به‌ همین‌ نام‌ به‌ شمار می‌رود («سوریه‌»، همانجا؛ بریتانیكا، 708). این‌ شهر در نزدیكی‌ مرز سوریه‌ با اردن‌ در ارتفاعی‌ حدود 520 متر بالاتر از سطح‌ دریا قرار گرفته‌ است‌ («سوریه‌»، 383-384).
درعا در حدود سال‌ 1291ق‌/ 1875م‌، دارای‌ جمعیتی‌ ناچیز بوده‌ كه از آن‌ میان‌ 15 خانوار مسلمان‌، 15 خانوار مسیحی‌ ارتدكس‌ و 8 خانوار كاتولیك بوده‌اند (خوری‌، همانجا). با احداث‌ راه‌ آهن‌، این‌ شهر از نو اهمیت یافت‌ و امروزه‌ یكی‌ از ایستگاههای‌ مهم‌ راه‌آهن‌ سراسری‌ دمشق‌ به‌ عمان‌ و مدینه‌ كه‌ خطوطی‌ از آن‌ به‌ بصری‌ و حیفا نیز متصل است‌، به‌ شمار می‌رود ( دانشنامه‌، «سوریه‌»، همانجاها). ایستگاه‌ راه‌آهن‌ در اصل‌ در قسمت‌ شمالی‌ وادی‌ زیدی‌ (یرموك‌) ساخته‌ شده‌ بود كه‌ درعا در قسمت‌ جنوبی‌ آن‌ قرار داشت‌ («فلسطین‌...»، 509). كار احداث این‌ ایستگاه‌ در 1906م‌ به‌ اتمام‌ رسیده‌ بود (همان‌، 342-343) كه‌ البته‌ پیش‌ از آن‌ (در 1905م‌) یك‌ خط فرعی‌، درعا را به‌ حیفا متصل‌ می‌كرد (همان‌، 454). با احداث‌ راه‌آهن‌، راه‌ قدیمی حجاج‌ اهمیت‌ خود را از دست‌ داد (همان‌، 517؛ «سوریه‌»، 250).
درعا در طول‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ دارای‌ اهمیت‌ استراتژیك‌ بود (جودائیكا، همانجا) و در 1918م‌ بر اثر عقب‌نشینی‌ نیروی‌ عثمانی‌، به‌ دست لارنس‌ ــ مأمور مشهور ــ و قوای‌ انگلیسی‌ افتاد («فلسطین‌»، 458-460).
جمعیت‌ درعا در آستانۀ سدۀ 20م‌ كه‌ بزرگ‌ترین‌ شهر منطقه‌ به‌ شمار می‌آمد، حدود 4 تا 5 هزار نفر بود ( پاولی‌، همانجا) كه‌ در 1942م‌ به‌ 10 هزار نفر رسید («سوریه‌»، 219). جمعیت‌ ناحیۀ درعا در 1987م‌ با 730‘3كمـ 2، وسعت‌، 460 هزار نفر بود (بریتانیكا، همانجا).

مآخذ

ابن‌ اثیر، الكامل‌؛
ابن‌ خردادبه‌ ، عبیدالله‌، المسالك‌ و الممالك‌، لیدن‌، 1889م‌؛
ابن‌ خلدون‌، العبر؛
ابن‌ طولون‌، محمد، قضاة دمشق‌، به‌ كوشش‌ صلاح‌الدین‌ منجد، دمشق‌، 1956م‌؛
ابن‌ عبدالمنعم‌ حمیری‌، محمد، الروض‌ المعطار، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، 1980م‌؛
ابن‌ ماكولا، علی‌، الاكمال‌، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ معلمی‌ یمانی‌، حیدرآباد دكن‌، 1381ق‌/ 1961م‌؛
ابوعبید بكری‌، عبدالله‌، معجم‌ مااستعجم‌، به‌ كوشش‌ مصطفى‌ سقا، بیروت‌، 1403ق‌/ 1983م‌؛
ابوالفتوح‌ رازی‌، حسین‌، تفسیر روح‌ الجنان‌، به‌ كوشش‌ ابوالحسن‌ شعرانی‌ و علی‌ اكبر غفاری‌، تهران‌، 1385ق‌؛
ابوالفدا، تقویم‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ ریو و دوسلان‌، پاریس‌، 1840م‌؛
اصطخری‌، ابراهیم‌، مسالك‌ الممالك‌، لیدن‌، 1927م‌؛
امرؤالقیس‌، دیوان‌، بیروت‌، 1377ق‌/ 1958م‌؛
انصاری‌ دمشقی‌، محمد، نخبة الدهر، لایپزیگ‌، 1923م‌؛
بستانی‌؛
بلاذری‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، به‌ كوشش عبدالله‌ انیس‌ الطباع‌، بیروت‌، 1407/ 1987م‌؛
خوری‌، سلیم‌ جبرائیل‌ و سلیم‌ میخائیل‌ شحاده‌، آثار الادهار، بیروت‌، 1291ق‌/ 1875م‌؛
خولانی‌، عبدالجبار، تاریخ‌ داریا، دمشق‌، 1369ق‌/ 1950م‌؛
دانشنامه‌؛
سمعانی‌، عبدالكریم‌، الانساب‌، به كوشش‌ عبدالرحمان‌ معلمی‌ یمانی‌، حیدرآباد دكن‌، 1382ق‌/ 1962م‌؛
طبری‌، تاریخ‌؛
علی‌، احمد اسماعیل‌، تاریخ‌ بلاد الشام‌، دمشق‌، 1404ق‌/ 1984م‌؛
علی‌، جواد، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌، 1971م‌؛
قرطبی‌، محمد، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن‌، بیروت‌، 1966م‌؛
قلقشندی‌، احمد، صبح‌ الاعشى‌، قاهره‌، 1383ق‌/ 1963م‌؛
كتاب‌ مقدس‌ (عهد عتیق‌
مقدسی‌، محمد، احسن‌ التقاسیم‌، به‌ كوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، 1906م‌؛
هاكس‌، قاموس‌ كتاب‌ مقدس‌، بیروت‌، 1928م‌؛
یاقوت‌، بلدان‌؛
یعقوبی‌، البلدان‌، نجف‌، 1337ق‌/ 1918م‌؛
نیز:

Britannica, Book of the Year (1988);
Grousset, R., Histoire des croisades et du royaume Franc de Jérusalem, Paris, 1934-1935;
Judaica;
Le Strange, Guy, Palestine under the Moslems, Beirut, 1965;
Nöldeke, Th., «Zur Topographie und Geschichte des Damascenischen Gebietes», ZDMG, 1876, vol. XXIX;
«Palestine and Transjordan», «Syria», The Middle East Intelligence Handbooks 1943-1946, London, 1987;
Pauly.

عباس‌ سعیدی‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 439
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست