نویسنده (ها) :
عباس سعیدی
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 24 فروردین 1399 تاریخچه مقاله
اُدْفو، یا اِدفو، شهری در ساحل غربی رود نیل در حوزۀ اداری آسوان (مصر). این نام در منابع به صورت اتفو و نیز صورتهای مختلف دیگر آمده است (برای تفصیل، نك : ابنرسته، 334؛ ابنبطوطه، 52؛ مقریزی، 2(1)/ 120؛ ذهبی، 3/ 41؛ ابنتغری بردی، 8/ 94؛ ادریسی، 14؛ یاقوت، 1/ 168؛ سیوطی، 1/ 27). نام ادفو در مصریِ باستان به صورت دبوت (پاولی، II/2847) یا تِب و تبوت (بستانی، 8/ 177) و در قبطی به صورت اَتبو خوانده میشد. این شهر نزد یونانیان كه شهرهای متعددی در مصر را آپولینوپولیس میخواندند، به آپولینوپولیس ماگنا مشهور بوده است (پاولی، II/ 2846؛ كاره، I/ 70 و حاشیۀ 2). در كاوشهای وسیعی كه در شهر باستانی و قبرستانهای آن انجام یافته، مقادیر قابل توجهی قطعات سفال منقش و پاپیروس به دست آمده است؛ در قسمت غربی و شمالی این شهر، مقابر برخی كارگزاران پادشاهی عهد باستان و عدهای از پادشاهان سدههای میانه یافت شده است (بریتانیكا). این شهر ظاهراً پایتخت و مركز دومین قانونگذاران مصر علیا بوده، و سكههای یافتشده در آن دارای نقش آپولونوپولیتس و آپولو و متعلق به دورۀ بطالسه تا هرمونیتهاست ( پاولی، II/ 2846-2847). در ادفو قربانگاهی كه ظاهراً برای قربانیكردن انسان بهكار میرفته، پیدا شده است (اسكات، 420). انصاری دمشقی به شرحی دربارۀ معبد ادفو میپردازد. او این معبد را ساختهشده از سنگ مرمر معرفی میكند كه در آن قبرهایی با اندازۀ 4×3 ذراع وجود داشته است. همو میافزاید كه بر سر هر قبر، سنگ عریضی قرار داشته، و هر یك از گورها در میان بنایی مستحكم جای داده شده بود (ص 233). معبد ادفو را عالیترین اثر معماری یونانی كه در كشورهای متصرفه ساخته شده، دانستهاند (دورانت، 2/ 690؛ دریوتون، 91). این معبد در اصل در محل معبدی قدیمیتر برپا شده، و بنای آن از 237 تا 57 ق م به طول انجامیده است (بریتانیكا؛ EUE, XIX/ 59). طرح سادۀ معبد در طول یك محور اصلی ــ به عنوان نمونهای كلاسیك از معابد مصری ــ و آرایش دیوارها، از جمله نوشتهها و اشكال برجستۀ آن، مجموعۀ منحصر به فردی از فرهنگ مصر باستان به شمار میرود (بریتانیكا). الٰهۀ اصلی این شهر هور بود كه یونانیان آن را هورس میخواندند و با آپولو یكی میدانستند («لاروس جدید...»، 21). هور در مصریِ باستان تقریباً به معنای «آسمان» است و از آنجا كه مصریان باور داشتند كه آسمان شاهینی است كه دو چشم او ماه و خورشید است، آن را به شكل شاهین یا انسانی با سر شاهین مجسم میكردند؛ جالب توجه است كه شكل هیروگلیف واژۀ «خدا» در مصریِ باستان به صورت شاهین است (همانجا). ادفوی از سدۀ 8ق خبر میدهد كه پس از 700ق در حفاریهای به انجام رسیده، مجسمۀ زنی را یافتند كه چهار زانو بر تختی نشسته بود و در پشت آن به خط بربایی (قبطی، هیروگلیف) نوشتههایی وجود داشت (ص 36-37). از 1730م از معبد ادفو به عنوان ویرانهای كه آكنده از خاك و خاشاك است و نمیتوان به آن داخل شد، گزارش دادهاند (كاره، I/ 54). ظاهراً آسوان و حومۀ آن - ازجمله ادفو - در 30-31ق به دست عبدالله بن ابی سرح فتح شد (ابن حوقل، 50 -51). ادفو در این زمان بر سر راه كاروانرو قاهره به جنوب قرار داشت (EI2) و به عنوان «كوره» به شمار میآمد ( اطلس...، 318). قدامة بن جعفر نیز آن را یكی از كورههای منطقۀ صعید معرفی میكند (ص 247). ظاهراً این شهر بعدها به كورۀ آسوان ملحق شده است (انصاری، 232). یاقوت ادفو را شهری معرفی میكند میان آسوان و قوص (1/ 168) و ابنبطوطه كه از اسنا به ادفو رفته، فاصلۀ آن تا اِسنا را از طریق بیابان، یك شبانه روز راه نوشته است (ص 52 -53). از سدۀ 8ق این ناحیه دارای اقتصادی شكوفا و نخلستانهای بسیار و درختانی انبوه بوده، و گوشت گوسفندان آن از لذیذترین گوشتها بهشمار میرفته است (ادفوی، 36). یاقوت گزارش میدهد كه خرمای این ناحیه آن قدر شیرین است كه «كسی قادر به خوردن آن نیست، مگر آنكه همچون قند در هاون بكوبند و روی حلوا بپاشند» (همانجا). در این زمان، خراج ناحیۀ ادفو كه 762، 24 فدّان مساحت داشته، 17 هزار دینار بوده است (ابندقماق، 1/ 29). بزرگان بسیاری از ادفو برخاستهاند و ادفوی، مردمان آن را به پاكدامنی، درستی، خوش قولی، غریب نوازی و جز آن ستوده است (35- 36؛ ابن دقماق، همانجا). شهر فعلی ادفو در ◦24 و ′58 عرض شمالی و◦32 و ′52 طول شرقی ( بریتانیكا )، در كرانۀ غربی رود نیل، در محلی كه این رود ارتفاع نسبتاً كمتری دارد ( افریقا،261) واقع شده، و بین شهرهای طیبه (80 كیلومتری جنوب و جنوب شرقی) و آسوان (96 كیلومتری شمال) قرار گرفته است ( بستانی، 8/ 177). جمعیت این شهر پیش از جنگ جهانی اول 760‘4 نفر بود (همو، 8/ 179) كه مطابق برآورد سال 1976م به 858 ،34 تن رسید .(WNGD) این شهر مركز مهم تجارت گندم، پنبه و خرما در منطقه بهشمار میرود (بریتانیكا). از مشاهیری كه به این شهر منسوبند، میتوان از ابوبكر محمد بن علی بن احمد مصری، مقری، مفسر نحوی و مؤلف تفسیر قرآن مجید در 5 جلد (ذهبی، 3/ 41؛ یاقوت، 1/ 168-169)؛ ابوالفضل كمالالدین جعفر بن ثعلب ادفوی شافعی، مورخ و مؤلف الطالع السعید؛ جعفر بن مطهر بن نوفل ثعلبی ادفوی، عالم طب و فلسفه و شعر (ادفوی، 186)؛ اسماعیل بن عبدالرحیم بن علی عسقلانی (همو، 160)؛ احمد بن علی بن عبدالوهاب بن یوسف بن مُنجّا (ابنفرات، 7/ 210؛ ادفوی، 105) و چند تن دیگر (همو، 191، 219، 239، 251، جم ) نام برد.
Africa, ed. Heinrich Schiffers, München, 1962, vol. IV; Britannica; Carré, J. M., Voyageurs et écrivains français en Égypte, Paris, 1955; Drioton, E., L'Égypte, Paris,1938; EI2; EUE; New Larousse Encyclopedia of Mythology, London, 1974; Pauly; Scott, J. G., «Indo-Chinese», The Mythology of All Races, New York, 1964, vol. XII; WNGD. عباس سعیدی