responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 383

پاکستان

نویسنده (ها) : پرویز امین - تهمینه بهمنش - عارف نوشاهی - حفیط الرحمان چودهری

آخرین بروز رسانی : شنبه 12 مهر 1399 تاریخچه مقاله

پاكِسْتان‌ (جمهوری‌ اسلامی‌ پاكستان‌)، كشوری‌ در جنوب‌ آسیا.

 

I. جغرافیا

پاكستان‌ با ۹۴۳‘۸۰۳كمـ۲ وسعت‌ (با احتساب‌ بخشهای‌ كشمیر آزاد و مناطق‌ شمالی‌) میان‌ °۲۳ تا °۳۷ عرض‌ شمالی‌ و °۶۱ تا °۷۷ طول‌ شرقی‌ قرار دارد و از جنوب‌ به‌ آبهای‌ دریای‌ عرب‌، از غرب‌ به‌ ایران‌، از شمال‌ به‌ افغانستان ‌و چین‌، و از شرق‌ به‌ هندوستان ‌محدود است‌ (فرزین‌نیا، ۱؛ نقشه‌ ... ). پاكستان‌ با ۷۴۰‘۶۹۴‘۱۵۰ تن‌ جمعیت‌ (۱۳۸۲ش‌ / ۲۰۰۳م‌) دومین‌ كشور بزرگ‌ اسلامی‌ به‌ شمار می‌آید ( انكارتا[۱]؛ شاملویی‌، ۱۷۳). اسلام‌آباد (ه‌ م) در مهرماه‌ ۱۳۳۸ / اكتبر ۱۹۵۹ به‌ جای‌ شهر كراچی‌ به‌ عنوان‌ پایتخت‌ پاكستان‌ برگزیده‌ شد («حقایقی‌[۲]...»، 80).

 

 

 

پاكستان‌ به‌ ۴ ایالت‌ به‌ نامهای‌ سند، پنجاب‌، سرحدی‌ شمال‌ غربی‌ و بلوچستان‌ كه‌ مركز آنها به‌ ترتیب‌: كراچی‌، لاهور، پیشاور و كویته‌ است‌، تقسیم‌ می‌شود. مناطق‌ شمالی‌ كه‌ مركز آن‌ گیلگیت‌ است‌ و كشمیر آزاد با مركز مظفرآباد از بخشهای‌ ایالتی‌ به‌ شمار نمی‌آیند، اما در قلمرو دولت‌ فدرال‌ پاكستان‌ قرار دارند (نظیف‌ كار، ۱ / ۲۳-۲۴). مناطق‌ قبایلی‌ نیز از تقسیمات‌ كشوری‌ پاكستان‌ است‌. پاكستان‌ را از لحاظ جغرافیایی‌ می‌توان‌ به‌ ۳ منطقۀ مشخص‌ تقسیم‌ كرد: ۱. سرزمینهای‌ مرتفع‌ شمالی‌؛ ۲. جلگه‌های‌ رود سند (ایندوس‌)، كه‌ خود به‌ دو بخش‌ سند و پنجاب‌ تقسیم‌ می‌شود؛ ۳. فلات‌ بلوچستان‌ (همو، ۱ / ۱۶). در نواحی‌ شمالی‌ و نیز در مرزهای‌ غربی‌ این‌ كشور با افغانستان‌ سلسله‌ جبال‌ هندوكش‌ قرار گرفته‌ است‌ كه‌ نیمی‌ از آن‌ به‌ طور متوسط بیش‌ از ۵۰۰‘۴ متر ارتفاع‌ دارد و دارای‌ ۵۰ قله‌ با بیش‌ از ۷۰۰‘۶متر ارتفاع‌ است‌. قلۀ «ك‌ ـ ۲» یا گادوین‌ اوستن‌[۳] با ۶۱۱‘۸متر ارتفاع‌، بلندترین‌ قلۀ پاكستان‌ و دومین‌ قلۀ بلند جهان‌، در رشته‌ كوههای‌ قراقروم‌ در همین‌ منطقه‌ واقع‌ است‌. تانگاپربت‌ (۱۲۶‘۸ متر) در كوههای‌ هیمالیا و تریچ‌ میر (۶۹۰‘۷متر) در منطقۀ مرزی‌ پاكستان‌ با افغانستان‌ از دیگر قله‌های‌ بلند این‌ كشورند. جلگۀ رود سند یكی‌ از حاصل‌خیزترین‌ نواحی‌ پاكستان‌ به‌ شمار می‌آید. فلات‌ بلوچستان‌ نـاحیۀ هموار و خشكی‌ است‌ كه‌ حدود ۶۵۰‘۳۴۹ كمـ۲ وسعت‌ دارد و رشته‌كوههایی‌ همچون‌ مكران‌ مركزی‌ و سلیمان‌ كه‌ بلندی‌ كمتری‌ دارند، در آن‌ قرار گرفته‌اند (اسعدی‌، ۲ / ۱۲۴؛ انكارتا؛ فرزین‌ نیا، ۲-۳).

رودخـانۀ سنـد بـا ۹۰۰‘۲كمـ درازا یكی‌ از بزرگ‌ترین‌ و پرآب‌ترین‌ رودخانه‌های‌ جهان‌ است‌. این‌ رودخانه‌ كه‌ از كوههای‌ هیمالیا در تبت‌ سرچشمه‌ می‌گیرد، سراسر نواحی‌ شرقی‌ پاكستان‌ را آبیاری‌ می‌كند. ۶۰۹‘۱كمـ از این‌ رودخانه‌ در پاكستان‌ جریان‌ دارد. مهم‌ترین‌ شاخه‌های‌ این‌ رودخانه‌ شیگارشیوك‌، هنزا، گیلگیت‌، اشكومان‌، یاسین‌، كابل‌، گومل‌ و پنجاب‌ است‌. پنجاب ‌یا پنجند، خوداز بهم ‌پیوستن ‌۵ رودخانۀ جهلوم‌، چناب‌، راوی‌، بیاس‌ و ستلج‌ تشكیل‌ می‌شود. به‌ سبب‌ آنكه‌ سرچشمه‌های‌ پنجاب‌ در هندوستان‌ است‌ و همۀ آنها بجز یكی‌ در پاكستان‌ جریان‌ دارد، میان‌ این‌ دو كشور بر سر تقسیم‌ این‌ آبها تا زمان‌ پیدایش‌ كانالهای‌ مشترك‌ در ۱۹۶۰م‌ تحت‌ عنوان «طرح‌ بین‌المللی‌ آبهای‌ سند» ، اختلاف‌ وجود داشت‌ (صافی‌، ۲۸ ؛ امجدعلی‌، 142؛ انكارتا؛ فرزین‌نیا، ۳-۴؛ نظیف‌ كار، ۱ / ۴۰).

پاكستان‌ آب‌ و هوایی‌ متنوع‌ دارد. در نواحی‌ كوهستانی‌، زمستانها بسیار سرد، و تابستانها معتدل‌ است‌. در نواحی‌ جلگۀ سند، دمای‌ هوا میان‌ °۳۲ تا °۴۹ سانتی‌گراد در تابستانها متغیر است‌ و زمستانهایی‌ معتدل‌ با میانگین‌ دمای‌ °۱۳ سانتی‌گراد دارد. میزان‌ بارندگی‌ سالانه‌ در این‌ كشور به‌ طور متوسط كمتر از ۲۵ سانتی‌متر است‌ كه‌ از منطقه‌ای‌ به‌ منطقۀ دیگر فرق‌ می‌كند. بیشترین‌ میزان‌ بارندگی‌ با ۱۲۵ سانتیمتر در ارتفاعات‌ شمالی‌ كشور، و كمترین‌ آن‌ ۷ / ۱۲ سانتی‌متر در بلوچستان‌ و نواحی‌ پست‌ جلگه‌ای‌ رود سند است‌ («شهرها [۴]... »، IV / 454؛ اسعدی‌، ۲ / ۱۲۵؛ انكارتا؛ «كتاب‌ ... »، 13).

با آنكه‌ كمتر از ۲۷٪ زمینهای‌ این‌ كشور قابل‌ كشت‌ است‌، اما بخش‌ كشاورزی‌ عمده‌ترین‌ بخش‌ اقتصادی‌ پاكستان‌ را تشكیل‌ می‌دهد. این‌ بخش‌ ۴۵٪ نیروی‌ كار این‌ كشور را به‌ صورت‌ مستقیم‌ به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌ و ۲۵٪ تولید ناخالص‌ ملی‌ پاكستان‌ را تأمین‌ می‌كند. مهم‌ترین‌ محصولات‌ كشاورزی‌ پاكستان‌: كتان‌، پنبه‌، نیشكر، برنج‌، گندم‌، ذرت‌، انواع‌ سبزی‌ و میوه‌ است («شهرها»، IV / 459؛ نظیف‌ كار، ۱ / ۱۷؛ فرزین‌ نیا، ۵۵، ۶۸؛ امجدعلی‌، 156؛ انكارتا). صنایع‌ پاكستان‌ به‌ طور كلی‌ به‌ تولیدات‌ كشاورزی‌ وابسته‌ است‌. منسوجات‌ و نخ‌ ریسی‌ كه‌ مهم‌ترین‌ صنایع‌ پاكستان‌ را تشكیل‌ می‌دهند، بیشتر در شهرهای‌ كراچی‌، حیدرآباد و مولتان‌ متمركزند. در كراچی‌ و لاهور كارخانۀ ذوب‌ آهن‌ و لوله‌سازی‌ وجود دارد و می‌توان‌ گفت‌ كه‌ صنایع‌ و كارخانه‌های‌ مهم‌ در ایالتهای‌ پنجاب‌ و سند قرار دارند و ایالتهای‌ بلوچستان‌ و سرحدی‌ شمال‌ غربی‌ از لحاظ صنعت‌ كمتر توسعه‌ یافته‌اند («شهرها»، همانجا؛ نظیف‌ كار، ۱ / ۶۶؛ فرزین‌ نیا، ۷۹-۸۱؛ انكارتا).

دامداری‌ در پاكستان‌ از وضعیت‌ نسبتاً مطلوبی‌ برخوردار است‌ و به‌ رغم‌ جمعیت‌ فراوان‌، این‌ كشور، در حال‌ حاضر در زمینۀ فرآورده‌های‌ دامی‌ خودكفاست‌ و نیازی‌ به‌ واردات‌ ندارد و این‌، خود كمك‌ شایان‌ توجهی‌ به‌ اقتصاد پاكستان‌ می‌كند (فرزین‌نیا، ۷۳).

تاپیش‌ از استقلال‌ پاكستان‌، شبكۀ حمل‌ و نقل‌ این‌ منطقه‌ توسعه‌ نیافته‌ بود و راه‌آهن‌، اصلی‌ترین‌ سیستم‌ حمل‌ و نقل‌ در آن‌ به‌ شمار می‌رفت‌. امروزه‌ نیز در پاكستان‌ اصلی‌ترین‌ و ارزان‌ترین‌ وسیلۀ حمل‌ و نقل‌ راه‌ آهن‌ است‌. این‌ كشور دارای‌ ۷۷۵‘۸كمـ راه‌ آهن‌ است‌ كه‌ نقاط مختلف‌ آن‌ را به‌ یكدیگر متصل‌ می‌كند؛ مهم‌ترین‌ آنها مسیر كراچی‌ به‌ لندی‌ كوتل‌ در شمال‌ این‌ كشور در مرز افغانستان‌ است‌. مسیر دیگر، از سند به‌ پنجاب‌، و سپس‌ به‌ ایالت‌ سرحدی‌ شمال‌ غربی‌ می‌رسد؛ نیز سكور در سند را به‌ اسپرند و كویته‌ و بلوچستان‌ مرتبط می‌كند. از بلوچستان‌ پاكستان‌ راه‌آهنی‌ به‌ طرف‌ مرز ایران‌ كشیده‌ شده‌ است‌ كه‌ تا زاهدان‌ امتداد می‌یابد (همو، ۹۵؛ نظیف‌ كار، ۱ / ۲۹، ۳۲).

افزون‌ بر راه‌آهن‌، جاده‌ها نیز عامل‌ مؤثری‌ در ارتباط نقاط مختلف‌ كشور به‌ شمار می‌رود. طول‌ جاده‌ها در ۱۳۷۴ش‌ / ۱۹۹۵م‌، ۳۰۴‘۲۰۵ كمـ تخمین‌ زده‌ شده‌ است‌. اما با این‌ همه‌، فقدان‌ تسهیلات‌ حمل‌ و نقل‌ مدرن‌ و فرسودگی‌ ناوگان‌ ترابری‌، یكی‌ از موانع‌ توسعۀ پاكستان‌ به‌ شمار می‌رود. عمده‌ترین‌ مانع‌ توسعۀ حمل‌ و نقل‌ پاكستان‌ وضعیت‌ طبیعی‌ این‌ كشور، یعنی‌ رودخانه‌ها، كوهها یا صحراهای‌ سوزان‌ است‌ (فرزین‌ نیا، ۹۶؛ نظیف‌ كار، ۱ / ۳۲). سیستم‌ ترابری‌ هوایی‌ از دیگر بخشهای‌ حمل‌ و نقل‌ پاكستان‌ است‌. این‌ كشور ۶ فرودگاه‌ بین‌المللی‌ در شهرهای‌ كراچی‌، لاهور، پیشاور، كویته‌، راولپندی‌ و اسلام‌آباد، و ۹۴ فرودگاه‌ داخلی‌ دارد. سازمان‌ هوانوردی‌ پاكستان‌ تا ۱۳۴۸ش‌ / ۱۹۶۹م‌ از سازمانهای‌ تابع‌ وزارت‌ دفاع‌ به‌ شمار می‌رفت‌ و پس‌ از این‌ تاریخ‌، به‌ یك‌ سازمان‌ خودگردان‌ با نظارت‌ وزارت‌ دفاع‌ بدل‌ شد و در ۱۳۶۱ش‌ / ۱۹۸۲م‌ سازمان‌ هوایی‌ كشوری‌ در پاكستان‌ تأسیس‌ گردید (فرزین‌نیا، ۹۹).

پاكستان‌ از بافت‌ جمعیتی‌ گونه‌گونی‌ برخوردار است‌. عمده‌ترین‌ گروههای‌ قومی‌ این‌ كشور: پنجابیها ۵۵٪، كه‌ بیشتر رهبران‌ و زمامداران‌ سیاسی‌ و نظامی‌ كشور از میان‌ آنها برخاسته‌اند؛ سندیها ۲۰٪؛ پشتونها ۱۰٪؛ بلوچها ۵٪، بزرگ‌ترین‌ گروههای‌ قومی‌ پاكستان‌ شمرده‌ می‌شوند. ۱۰٪ باقی‌ مانده‌ را ساراكیها (سیراكیها)، هزاره‌ها و مهاجران‌ تشكیل‌ می‌دهند (نظیف‌ كار، ۱ / ۴۸-۴۹؛ مرندی‌، ۱ / ۴۶-۴۷).

اردو زبان‌ رسمی‌ در پاكستان‌ است‌ كه‌ حدود ۸٪ از مردم‌ بدان‌ گفت‌وگو می‌كنند. زبانهای‌ پنجابی‌، سندی‌، ساراكی‌، پشتو، بلوچی‌، هندكو و براهویی‌ به‌ ترتیب‌ رایج‌ ترین‌ زبانها در پاكستان‌ است‌. ۹۷٪ مردم‌ پاكستان‌ از دین‌ اسلام‌ پیروی‌ می‌كنند كه‌ از این‌ میان‌ ۷۰٪ سنی‌ مذهب‌ و ۲۰٪ شیعه‌ هستند. شیعیان‌ بیشتر دوازده‌ امامی‌، و درصد اندكی‌ پیرو دو فرقۀ اسماعیلیۀ آقاخانی‌ (نزاری‌) و بوهره‌ (داوودی‌) هستند؛ ۳٪ دیگر جمعیت‌ پاكستان‌ را هندوها، مسیحیان‌ و پارسیان‌ تشكیل‌ می‌دهند. هندوها با حدود ۵ / ۱ میلیون‌ تن‌ جمعیت‌، در پاكستان‌ نقش‌ چندانی‌ ندارند. پارسیان‌ بازماندگان‌ ایرانیان‌ زردشتی‌ هستند كه‌ از ایران‌ به‌ شبه‌ قاره‌ مهاجرت‌ كرده‌اند. اینان‌ با گویشی‌ ویژه‌ سخن‌ می‌گویند و به‌ امور مهم‌ اقتصادی‌، تجارتی‌ و كشاورزی‌ اشتغال‌ دارند و بیشتر آنان‌ از تمكن‌ مالی‌ برخوردارند. مسیحیان‌ نیز كه‌ بیش‌ از ۵ / ۱ میلیون‌ تن‌ جمعیت‌ دارند، بیشتر به‌ كارهای‌ كم‌ اهمیت‌ می‌پردازند (مرندی‌، ۱ / ۳۸؛ صافی‌، ۱۰۴، ۱۰۶؛ انكارتا؛ نظیف‌ كار، ۱ / ۴۸).

 

مآخذ

اسعدی‌، مرتضی‌، جهان‌ اسلام‌، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌؛ شاملویی‌، حبیب‌ الله‌، جغرافیای‌ كامل‌ جهان‌، تهران‌، ۱۳۷۳ش‌؛ صافی‌، قاسم‌، سرزمین‌ و مردم‌ پاكستان‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌؛ فرزین‌ نیا، زیبا، پاكستان‌، دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌المللی‌ وزارت‌ امورخارجه‌، تهران‌، ۱۳۷۶ ش‌؛ مرندی‌، محمودرضا، شناسنامۀ پاكستان‌، اسلام‌ آباد، ۱۳۷۳ ش‌؛ نظیف‌ كار، غزاله‌ و حسین‌ نوروزی‌، برآورد استراتژیك‌ پاكستان‌، تهران‌، ۱۳۸۲ش‌؛ نقشه‌ راهنمای‌ پاكستان‌، گیتاشناسی‌، تهران‌، شم‌ ۱۷۹؛ نیز:

 

Ali, S., The Muslim World Today, Karachi, 1985; Cities of the World, Detroit, 1984; Encarta, Reference Library, 2004; Facts About Pakistan, Islamabad, 1988; Pakistan Year Book, Karachi, 1986.

تهمینه‌ بهمنش

 

II. تاریخ‌

سرزمین‌ پاكستان‌ در دورۀ پیش‌ از اسلام‌ زیرنفوذ دولتهای‌ هخامنشی‌، اسكندر و جانشینان‌ یونانی‌ او، پارتیها، كوشانیان‌ و هونها (هپتالیان‌) قرار داشت‌. حكومتهای‌ اسلامی‌ و غالباً ایرانی‌نژاد با چیرگی‌ سلطان‌ محمود غزنوی‌ (سل‌ ۳۸۹-۴۲۱ق‌ / ۹۹۹-۱۰۳۰م‌) بر این‌ سرزمین‌ آغاز شد و تا دوران‌ استیلای‌ كامل‌ انگلستان‌ بر آن‌ در ۱۲۷۳ق‌ / ۱۸۵۷م‌ نزدیك‌ به‌ ۸۰۰ سال‌ تداوم‌ داشت‌ (نک‌ : حاج‌ سیدجوادی‌، ۹-۲۵؛ پاكستان‌ ... ، ۱-۲۱؛ دانی‌، ۱ ff.).

در دورۀ تسلط انگلستان‌ بر شبه‌ قارۀ هند، مسلمانان‌ به‌ سبب‌ از دست‌ دادن‌ امتیازات‌ سیاسی‌، اقتصادی‌ و اجتماعی‌ خود از وضعیت‌ موجود ناراضی‌ بودند. این‌ ناخرسندیها منجر به‌ یك‌ رشته‌ اعتراضات‌ و شورشهایی‌ شد كه‌ نمونۀ بارز آن‌ قیام‌ ۱۲۷۳ق‌ / ۱۸۵۷م‌ مسلمانان‌ است‌. این‌ قیام‌ را می‌توان‌ سرآغاز اندیشۀ ایجاد میهنی‌ مستقل‌ و مجزا برای‌ مسلمانان‌ دانست‌ (نک‌ : استیفنس‌، ۸۳-۸۴؛ چودری‌، ۱۳؛ هادی‌، ۳-۱۰). در همین‌ دوره‌ گسترش‌ گرایشهای‌ دینی‌ به‌ تشكیل‌ مدارس‌ اسلامی‌ انجامید و انتشار افكار روشنگران‌ و مشاهدۀ خطراتی‌ كه‌ كشورهای‌ اسلامی‌ را تهدید می‌كرد، اندیشۀ وطن‌ مجزا را عمومیت‌ بخشید و جنگ‌ جهانی‌ اول‌ آن‌ را استوارتر گردانید.

تشكیل‌ اتحادیۀ مسلمانان‌ سراسر هند «مسلم‌ لیگ‌» توسط اعضای‌ همایش‌ تعلیم‌ و تربیت‌ محمدی‌ در ۱۹۰۶م‌، شكل‌ گرفتن‌ جمعیت‌ علمای‌ هند و كنفرانس‌ خلافت‌ در ۱۹۱۹م‌ و فعالیتها و جنبشهای‌ دیگر، از جمله‌ انتشار نشریات‌ مختلف‌ از قبیل‌ الهلال‌ توسط ابوالكلام‌ آزاد، زمین‌دار توسط ظفر علیخان‌ و دو نشریه‌ یكی‌ انگلیسی‌ و دیگری‌ اردو زبان‌ توسط محمدعلی‌ و جز آنها آخرین‌ مقدمات‌ پیدایش‌ اندیشۀ پاكستان‌ مستقل‌ بود (نک‌ : هاردی‌، ۲۲۱-۲۲۲، ۲۳۳؛ احمد، ۱۳۱, ۱۳۵؛ اسمیث‌، ۱۹۵-۱۹۶).

در ۱۳۰۲ق‌ / ۱۸۸۵م‌ حزب‌ كنگرۀ ملی‌ هند توسط هندوها تأسیس‌ شد، اما سرسید احمدخان‌ با ورود مسلمانان‌ در سیاست‌ و شركت‌ آنان‌ در این‌ حزب‌ مخالفت‌ كرد و زمانی‌ كه‌ انگلیسیها نظام‌ انتخاباتی‌ را در شبه‌ قارۀ هند معمول‌ داشتند، با این‌ نظام‌ نیز به‌ مخالفت‌ برخاست‌. او معتقد بود كه‌ با وجود اكثریت‌ هندوان‌، حضور مسلمانان‌ در انتخابات‌ سودی‌ برای‌ آنها نخواهد داشت‌. در آغاز سدۀ ۲۰م‌، مسلمانان‌ شركت‌ در امور سیاسی‌ را ضروری‌ یافتند؛ اما حضور اكثریت‌ مطلق‌ هندوان‌ در انتخابات‌ باعث‌ می‌شد كه‌ مسلمانان‌ نتوانند از حقوق‌ خود دفاع‌ كنند. از این‌رو، خواستار انتخابات‌ جداگانه‌ برای‌ مسلمانان‌ شدند و با توجه‌ به‌ شرایط شبه‌ قاره‌، انگلیسیها با این‌ درخواست موافقت‌ كردند (نک‌ : اسعدی‌، ۲ / ۱۴۸).

در ۱۳۰۳ش‌ / ۱۹۲۴م‌ فروپاشی‌ جنبشهای «عدم‌ همكاری‌» و «خلافت‌»، اعتماد مسلمانان‌ به‌ حزب‌ كنگره‌ را تضعیف‌ كرد و حزب‌ مسلم‌ لیگ‌ خودمختاری‌ ایالتهای‌ با اكثریت‌ مسلمان‌ را خواستار شد. در ۱۹۳۰م‌ محمداقبال‌ لاهوری‌ در نشست‌ سالانۀ حزب‌ مسلم‌ لیگ‌ تشكیل‌ كشوری‌ متحد و یكپارچه‌، شامل‌ پنجاب‌، ایالت‌ سرحدی‌ شمال‌ غربی‌ و بلوچستان‌ را خواستار شد و در ۱۳۱۲ش‌ / ۱۹۳۳م‌ چودری‌ رحمت‌ علی‌ پنجابی‌ در رساله‌ای‌ با عنوان «اكنون‌ یا هرگز» نخستین‌ بار نام‌ پاكستان‌ را برای‌ كشور مورد درخواست‌ مسلمانان‌ شبه‌ قارۀ هند پیشنهاد كرد. این‌ نام‌ بنابر آنچه‌ رحمت‌ علی‌ در جزوۀ خود اعلام‌ كرده‌ بود، متشكل‌ از حروف‌ اول‌ یا آخر ایالتهای‌ این‌ كشور پیشنهادی‌ بود؛ بدین‌ معنا كه‌ حرف «پ‌» نمایندۀ پنجاب‌، حرف «الف‌» نمایندۀ ایالت‌ سرحدی‌ شمال‌ غربی‌ كه‌ مسلمانان‌ آن‌ را افغان‌ می‌نامیدند، حرف «ك‌» نمایندۀ كشمیر، حرف «س‌» نمایندۀ سند، و «تان‌» برگرفته‌ از آخر نام‌ بلوچستان‌ بوده‌ است‌ (هاردی‌، ۲۸۲، ۲۹۱؛ اسعدی‌، ۲ / ۱۵۲).

در ۴ فروردین‌ ۱۳۱۹ش‌ / ۲۳ مارس‌ ۱۹۴۰م‌ محمدعلی‌ جناح‌ در نشست‌ حزب‌ مسلم‌ لیگ‌ اعلام‌ كرد كه‌ مسلمانان‌ هند یك‌ ملت‌ هستند و بایستی‌ دولت‌ خود را داشته‌ باشند و حزب‌ مسلم‌ لیگ‌ نیز طرح «پاكستان‌» را تصویب‌ كرد (نک‌ : هاردی‌، ۳۰۸؛ محمود، ۱۱) و در انتخابات‌ ایالتی‌ ۱۳۲۴ش‌ / ۱۹۴۵م‌ اكثریت‌ آراء مسلمانان‌ را به‌ دست‌ آورد و نشان‌ داد كه‌ از پشتیبانی‌ همه‌ جانبۀ مسلمانان‌ شبه‌ قاره‌ برخوردار است‌. در خرداد ۱۳۲۶ ش‌ / ژوئن‌ ۱۹۴۷ نایب‌السلطنۀ انگلیسی‌ هند طرح‌ خود مبنی‌ بر انتقال‌ قدرت‌ را اعلام‌ نمود. بنابر طرح‌ وی‌، مجالس‌ قانون‌گذاری‌ استانهای‌ بنگال‌ و پنجاب‌ می‌بایست‌ دربارۀ تقسیم‌ استانهای‌ خود به‌ بخشهای‌ هندونشین‌ و مسلمان‌نشین‌ تصمیم‌ می‌گرفتند؛ همچنین‌ نمایندگان‌ این‌ دو استان‌ باید به‌ تجزیه‌ یا عدم‌ تجزیۀ این‌ استانها رأی‌ می‌دادند كه‌ در نهایت‌ با تصویب‌ نمایندگان‌ مجالس‌ استانهای‌ پنجاب‌ و بنگال‌، این‌ دو استان‌ به‌ دو بخش‌ شرقی‌ و غربی‌ تقسیم‌ شد و در استانهای‌ سند، بلوچستان‌ و سرحدی‌ شمال‌ غربی‌ مردم‌ به‌ جدایی‌ از دولت‌ مركزی‌ هند و تشكیل‌ كشور پاكستان‌ رأی‌ دادند. سرانجام‌ در ژوئیۀ همان‌ سال‌ مجلس‌ قانون‌گذاری‌ انگلیس‌ لایحۀ اعطای‌ استقلال‌ به‌ شبه‌ قارۀ هند را به‌ تصویب‌ رساند كه‌ بر طبق‌ آن‌ كشورهای‌ هند و پاكستان‌ به‌ وجود آمدند (اسعدی‌، ۲ / ۱۵۶، ۱۵۸؛ محمود، ۱۹).

پاكستان‌ حیات‌ سیاسی‌ مستقل‌ خود را با رهبری‌ محمدعلی‌ جناح‌ آغاز كرد. او با تصویب‌ اولین‌ مجلس‌ مؤسسان‌ پاكستان‌ در اوت‌ ۱۹۴۷ در كراچی‌ به‌ عنوان‌ نخستین‌ رئیس‌ دولت‌ انتخاب‌ شد و لقب‌ قائد اعظم‌ گرفت‌. جناح‌ در اولین‌ فرصت‌ علاقه‌ به‌ همكاری‌ با هند و ایجاد نیروی‌ دفاعی‌ مشترك‌ را پیشنهاد كرد. دولت‌ پاكستان‌ از همان‌ آغاز استقلال‌، توجه‌ خود را به‌ ۳ مسئلۀ مهم‌ معطوف‌ ساخت‌: كشمیر، ایالت‌ سرحدی‌ شمال‌ غربی‌ و فلسطین‌ (نک‌ : همو، ۱۹-۲۰؛ استیفنس‌، ۲۷۹؛ چودری‌، ۴۰؛ فربر، ۱۹۷).

مصوبۀ ژوئیۀ ۱۹۴۷ مجلس‌ انگلستان‌ دربارۀ ایجاد دو كشور مستقل‌ هند و پاكستان‌، این‌ دو كشور را همچنان‌ تابع‌ قوانینی‌ كه‌ در دورۀ حضور انگلیسیها تصویب‌ شده‌ بود، قرار می‌داد تا زمانی‌ كه‌ خود قوانین‌ دیگری‌ تصویب‌ كنند (اشترنباخ‌، ۱۱۶) و به‌ این‌ ترتیب‌، پاكستان‌ یك‌ نظام‌ پارلمانی‌ نیمه‌ فدرال‌ تحت‌ قانون‌ اساسی‌ موقت‌ مصوب‌ ۱۹۳۵م‌ را به‌ ارث‌ برد و اولین‌ مجلس‌ مؤسسان‌ پاكستان‌ را با مشكلات‌ مهمی‌ درگیر كرد. خودمختاری‌ استانها در یك‌ ساختار فدرال‌ و تهیۀ مقدمات‌ شكل‌ بخشیدن‌ به‌ یك‌ دولت‌ اسلامی‌ عمده‌ترین‌ مشكلات‌ در ناكامی‌ مجلس‌ مؤسسان‌ بود. بروز درگیریها و خشونتهای‌ بی‌سابقه‌ میان‌ هندوها و مسلمانان‌ و سیكها از اوت‌ ۱۹۴۷ مشكلات‌ دولت‌ تازه‌ تشكیل‌ شده‌ را افزون‌ ساخت‌ (نک‌ : رضا، ۱؛ استیفنس‌، ۲۲۱).

محمدعلی‌ جناح‌ ۱۳ ماه‌ پس‌ از پیدایش‌ پاكستان‌ درگذشت‌ و یك‌ سیاستمدار با تجربه‌، یعنی‌ خواجه‌ نظام‌الدین‌ جای‌ او را گرفت‌ و زمانی‌ كه‌ لیاقت‌ علیخان‌ نخست‌ وزیر وقت‌ پاكستان‌ در مهر ۱۳۳۰ / اكتبر ۱۹۵۱ كشته‌ شد، خواجه‌ نظام‌الدین‌ وظیفۀ نخست‌ وزیری‌، و غلام‌ محمد، وزیر دارایی‌ ریاست‌ دولت‌ را عهده‌دار شدند. خواجه‌ نظام‌الدین‌ در شرایطی‌ نخست‌ وزیری‌ را برعهده‌ گرفت‌ كه‌ آثار مشكلات‌ مربوط به‌ قانون‌ اساسی‌ و شرایط اقتصادی‌ كه‌ در دولت‌ پیشین‌ بروز كرده‌، ولی‌ تشخیص‌ داده‌ نشده‌ بود، آشكار شد. در نوامبر ۱۹۵۰ گزارش‌ مجلس‌ مؤسسان‌ تحت‌ فشار رهبران‌ مسلمان‌ مردود شناخته‌ شد و اسلامی‌ كردن‌ نظام‌ اقتصادی‌ شدیداً پی‌گیری‌ گردید. گسترش‌ بحران‌ ابتدا آرام‌ بود، ولی‌ از ۱۹۵۲م‌ خطرناك‌ جلوه‌ كرد. در دورۀ ریاست‌ جمهوری‌ جناح‌ و نخست‌ وزیری‌ لیاقت‌ علیخان‌ زبان‌ اردو به‌رغم‌ اعتراض‌ بنگالیها، زبان‌ رسمی‌ اعلام‌ شد. در نتیجه‌ در فوریۀ همان‌ سال‌ شورشهای‌ شدیدی‌ برضد این‌ قانون‌ در بنگال‌ روی‌ داد و در بخش‌ غربی‌ پاكستان‌ هم‌ آشوبهای‌ مذهبی‌ درگرفت‌. در سالهای‌ ۱۹۵۲-۱۹۵۳م‌ در ایالتهای‌ پنجاب‌ و لاهور نیز تظاهراتی‌ برضد دولت‌ صورت‌ گرفت‌ كه‌ دولت‌ آنها را سركوب‌ كرد (استیفنس‌، ۲۸۷-۲۸۹).

مجلس‌ مؤسسان‌ پاكستان‌ سرانجام‌ ۸ سال‌ پس‌ از تشكیل‌ كشور، قانون‌ اساسی‌ پاكستان‌ را در ۱۹۵۶م‌ تصویب‌ كرد و طی‌ آن‌ ریاست‌ عالیۀ ملكۀ انگلستان‌ بر دولت‌ را لغو، و نظام‌ مستقل‌ جمهوری‌ را تصویب‌ نمود. بر طبق‌ این‌ قانون‌ اولین‌ انتخابات‌ ریاست‌ جمهوری‌ صورت‌ گرفت‌ و ژنرال‌ اسكندر میرزا، با آراء عمومی‌ برگزیده‌ شد (رضا، همانجا؛ «كتاب‌ ... »، II / ۲۷۳۱).

اسكندر میرزا یك‌ مجمع‌ ویژۀ قانون‌ اساسی‌ برای‌ تهیۀ برنامه‌ نظام‌ پارلمانی‌ تشكیل‌ داد و در نتیجۀ بررسیهای‌ این‌ مجمع‌، قانون‌ اساسی‌ مصوب‌ ۱۹۵۶ و ۱۹۵۸م‌ ابطال‌ گردید. وی‌ پس‌ از آن‌، اعلام‌ حكومت‌ نظامی‌ كرد و ژنرال‌ ایوب‌ خان‌ را به‌ عنوان‌ فرمانده‌ حكومت‌ نظامی‌ معرفی‌، و كلیۀ شوراهای‌ ملی‌ و محلی‌ و احزاب‌ سیاسی‌ را منحل‌ كرد؛ اما سرانجام‌ با كودتای‌ حاكم‌ نظامی‌ خود ساقط شد و به‌ این‌ ترتیب‌ سنت‌ دولتهای‌ نظامی‌ در پاكستان‌ پایه‌ریزی‌ گردید (نک‌ : رضا، ۱-۲؛ «كتاب‌»، همانجا).

مجمع‌ قانون‌ اساسی‌ گزارش‌ خود را در اردیبهشت‌ ۱۳۴۰ / مۀ ۱۹۶۱ تقدیم‌ دولت‌ ایوب‌خان‌ كرد. سیاست‌ خارجی‌ پاكستان‌ تا ۱۹۶۲م‌ تابع‌ عامل‌ اعتقادی‌ بود و به‌ سبب‌ مخالفت‌ با كمونیسم‌، برای‌ ارتباط با كشورهای‌ غربی‌ ارجحیت‌ قائل‌ بود، اما در این‌ سال‌ به‌ دنبال‌ بروز درگیری‌ میان‌ چین‌ و هند، به‌ سبب‌ نارضایی‌ پاكستان‌ از كمكهای‌ كشورهای‌ غربی‌ به‌ هند، این‌ كشور به‌ همكاری‌ با چین‌ گرایش‌ یافت‌. در مارس‌ ۱۹۶۹ ایوب‌خان‌ در كودتایی‌ توسط ژنرال‌ یحیی‌خان‌، فرمانده‌ ارتش‌ سرنگون‌ شد و یحیی‌خان‌ ضمن‌ ابطال‌ قانون‌ اساسی‌ گذشته‌، حكومت‌ نظامی‌ را تداوم‌ بخشید (رضا، ۲؛ بورك‌، ۱۰۳؛ براون‌، ۳۲۷).

در ۱۷ آذر ۱۳۴۹ش‌ / ۷ دسامبر ۱۹۷۰م‌ اولین‌ انتخابات‌ مجلس‌ ملی‌ برگذار شد. در شرق‌ پاكستان‌ حزب‌ عوامی‌ لیگ‌ كه‌ طرفدار خودمختاری‌ ایالتی‌ بود، به‌ رهبری‌ شیخ‌ مجیب‌ الرحمان‌، و در غرب‌ كشور حزب‌ مردم‌ پاكستان‌ به‌ رهبری‌ ذوالفقار علی‌ بوتو اكثریت‌ آراء را كسب‌ كردند. عدم‌ توافق‌ این‌ دو حزب‌ بر سر تشكیل‌ دولت‌ ائتلافی‌ به‌ قیام‌ مسلحانه‌ در بخش‌ شرقی‌ و تشكیل‌ دولت‌ جمهوری‌ مردمی‌ بنگلادش‌ انجامید (رضا، ۲-۳؛ «كتاب‌»، همانجا). پس‌ از اعلام‌ استقلال‌ بنگلادش‌ جنگ‌ داخلی‌ میان‌ نیروهای‌ پاكستانی‌ و نیروهای‌ نامنظم‌ بنگالی‌ درگرفت‌ و نیروهای‌ هندی‌ به‌ پشتیبانی‌ بنگالیها وارد جنگ‌ شدند و در نتیجه‌ ارتش‌ پاكستان‌ عقب‌ نشست‌. یحیی‌خان‌ پس‌ از این‌ شكست‌ استعفا كرد و حكومت‌ نظامیان‌ پایان‌ گرفت‌ و پس‌ از ۱۳ سال‌ یك‌ رئیس‌ جمهور غیرنظامی‌،یعنی‌ ذوالفقار علی‌بوتو ریاست‌جمهوری‌ را

عهده‌دار شد. پاكستان‌ در ۱۹۷۲م‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ به‌ نقش‌ انگلستان‌ در بحران‌پاكستان‌ شرقی‌از جامعۀ كشورهای‌ مشترك ‌المنافع‌ (كامنولث‌) بیرون‌ آمد (همان‌، II / ۲۷۳۱, ۲۷۳۷).

در دورۀ ریاست‌جمهوری‌ بوتو ابتدا قانون‌ اساسی‌ موقت‌ در ۱۹۷۲م‌، و سپس‌ قانون‌ اساسی‌ دائم‌ در ۱۹۷۳م‌ به‌ تصویب‌ رسید كه‌ متضمن‌ سوسیالیسم‌ اسلامی‌ و اصلاحات‌ كشاورزی‌ و صنعتی‌ِ مدنظر حزب‌ مردم‌ بود. قانون‌ اساسی‌ جدید، نظام‌ حكومتی‌ پارلمانی‌ را مستقر ساخت‌. بنابراین‌ قانون‌، رئیس‌ جمهور و نخست‌ وزیر از میان‌ مسلمانان‌ انتخاب‌ می‌شدند و همۀ قوانین‌ مصوب‌، با تشخیص‌ شورایی‌ از روحانیون‌ و قانون‌گذاران‌ می‌بایستی‌ با احكام‌ اسلامی‌ تطبیق‌ داده‌ می‌شد. بوتو درصدد برآمد تا مشكلات‌ و پیامدهای‌ شكست‌ پاكستان‌ در جنگ‌ ۱۹۷۱م‌ از هند را حل‌ و فصل‌ نماید. به‌ همین‌ منظور در ۱۹۷۲م‌ با ایندیرا گاندی‌، نخست‌ وزیر هند دیدار، و راجع‌ به‌ مهم‌ترین‌ مسائل‌ مورداختلاف‌ دو كشور گفت‌ و گو كرد. در نتیجه‌ تمامی‌ نواحی‌ اشغال‌ شدۀ دو كشور در طول‌ مرزهای‌ مشترك‌ به‌ استثنای‌ كشمیر، متقابلاً تخلیه‌ شد و در كشمیر نیز یك‌ خط نظارت‌ جدید كشیده‌ شد.

در ۱۹۷۴ م‌ كنفرانس‌ سران‌ كشورهای‌ اسلامی‌ در لاهور برگذار شد. بوتو در این‌ كنفرانس‌ بر لزوم‌ وحدت‌ كشورهای‌ اسلامی‌، تأسیس‌ بانك‌ اسلامی‌ و به‌ كارگیری‌ نیروی‌ هسته‌ای‌ توسط كشورهای‌ اسلامی‌ را متذكر شد و كشورهای‌ اسلامی‌ را به‌ اتحاد برضد سیاستهای‌ آمریكا دعوت‌ كرد.

در ۱۹۷۷م‌ همه‌پرسی‌ مجلس‌ ملی‌ صورت‌ گرفت‌ و حزب‌ مردم‌ پاكستان‌ اكثریت‌ قاطع‌ آراء را به‌ خود اختصاص‌ داد، اما حزب‌ ائتلاف‌ ملی‌ پاكستان‌، حزب‌ مردم‌ را به‌ تقلب‌ در انتخابات‌ متهم‌ كرد و اعتصابات‌ و تظاهراتی‌ را برضد دولت‌ به‌ راه‌ انداخت‌ كه‌ به‌ درگیریهای‌ خشونت‌بار در سراسر كشور انجامید. در حالی‌ كه‌ كشور در آستانۀ جنگ‌ داخلی‌ قرار داشت‌، ارتش‌ به‌ رهبری‌ ژنرال‌ ضیاء الحق‌ و با حمایت‌ حزب‌ اتحاد ملی‌ پاكستان‌، در ۵ ژوئیۀ همان‌ سال‌ دست‌ به‌ كودتا زد. بوتو و بسیاری‌ از چهره‌های‌ برجستۀ سیاسی‌ دستگیر شدند و بوتو به‌ اتهام‌ دستور قتل‌ یكی‌ از مخالفان‌ سیاسی‌ خود، در ۲۸ اسفند ۱۳۵۶ش‌ / ۱۸ مارس‌ ۱۹۷۸م‌ محاكمه‌، و به‌ اعدام‌ محكوم‌ شد. حكم‌ اعدام‌ وی‌ به‌ رغم‌ اعتراض‌ بسیاری‌ از سران‌ و دولتمردان‌ كشورهای‌ دیگر در ۴ آوریل‌ ۱۹۷۹ به‌ اجرا درآمد (رضا، ۳؛ چراغ‌، ۵۸۸ بب‌ ؛ اسعدی‌، ۲ / ۱۶۷-۱۷۰؛ پاكستان‌، ۲۶؛ هادی‌، ۶۰-۶۳، ۸۹ -۱۰۰، ۱۲۵- ۱۲۹؛ رضوی‌، ۲۱۸-۲۳۰؛ مظهرعلی‌خان‌، ۷۹ ff.).

ضیاء الحق‌ وعده‌ كرد تا اكتبر ۱۹۷۹ همه‌ پرسی‌ عمومی‌ را برگذار خواهد كرد و مقام‌ ریاست‌ جمهوری‌ را به‌ یك‌ رئیس‌ جمهور منتخب‌ خواهد سپرد، اما این‌ وعده‌ تا كشته‌ شدن‌ وی‌ در یك‌ سانحۀ هوایی‌ در مرداد ۱۳۶۷ / اوت‌ ۱۹۸۸ هیچ‌گاه‌ جامۀ عمل‌ نپوشید. در دورۀ حكومت‌ ضیاءالحق‌، پاكستان‌ در سیاست‌ خارجی‌ روابط نزدیكی‌ با دولتهای‌ اسلامی‌ و افریقایی‌ و چین‌ داشت‌ و از آمریكا كمك‌ نظامی‌ دریافت‌ می‌كرد، اما در پی‌ آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ پاكستان‌، كمكهای‌ نظامی‌ آمریكا به‌ این‌ كشور قطع‌ شد، ولی‌ این‌ كمكها در ۱۹۸۱م‌ در پی‌ هجوم‌ شوروی‌ به‌ افغانستان‌ از سر گرفته‌ شد.

در همین‌ سال‌ ۹ حزب‌ سیاسی‌ پاكستان‌ یك‌ ائتلاف‌ مخالف‌ دولت‌ به‌ نام «جنبش‌ برای‌ اعادۀ دموكراسی‌» كه‌ خواستار پایان‌ گرفتن‌ حكومت‌ نظامیان‌ و بازگشت‌ حكومت‌ پارلمانی‌ بود، تشكیل‌ دادند (نک‌ : رضا، ۳, ۹؛ «كتاب‌»، II / ۲۷۳۱-۲۷۳۶؛ اسعدی‌، ۲ / ۱۷۰). دولت‌ پاكستان‌ پس‌ از هجوم‌ شوروی‌ به‌ افغانستان‌ و پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌ ضرورت‌ تجدید نظر در سیاست‌ خارجی‌ را موردتوجه‌ قرار داد (براون‌، ۳۲۷). ضیاءالحق‌ برنامه‌های‌ اسلامی‌ كردن‌ قوانین‌ قضایی‌ و اقتصادی‌ ازجمله‌ اجرای‌ بانك‌داری‌ بدون‌ ربا را پی‌ گرفت‌. در ۱۹۸۴م‌ فرایند اسلامی‌ سازی‌ و ادامۀ حكومت‌ ضیاءالحق‌ به‌ مدت‌ ۵ سال‌ دیگر در یك‌ همه‌پرسی‌ تصویب‌ شد و در فوریۀ ۱۹۸۵ انتخابات‌ مجلس‌ ملی‌ و مجالس‌ ایالتی‌ برگذار گردید و شكست‌ بسیاری‌ از دولتمردان‌ حكومتی‌، و پیروزی‌ احزاب‌ مسلم‌ لیگ‌ و حزب‌ مردم‌ در این‌ انتخابات‌، نارضایی‌ عمومی‌ از حكومت‌ را نشان‌ داد. ضیاءالحق‌ برای‌ جلب‌ رضای‌ مردم‌ یك‌ دولت‌ غیرنظامی‌ تشكیل‌ داد و پس‌ از تغییراتی‌ كه‌ مجلس‌ ملی‌ در متن‌ قانون‌ اساسی‌ پیشنهادی‌ ضیاءالحق‌ وارد كرد، وی‌ حكومت‌ نظامی‌ را لغو نمود و قانون‌ اساسی‌ اصلاح‌ شده‌ را به‌ اجرا گذاشت («كتاب‌»، II / ۲۷۳۱). اما «جنبش‌ برای‌ اعادۀ دموكراسی‌» خواستار اجرای‌ متن‌ اصلاح‌ نشدۀ قانون‌ اساسی‌ مصوب‌ ۱۹۷۳م‌ بود. ضیاءالحق‌ در اوت‌ ۱۹۸۶م‌ چند صد تن‌ از اعضای‌ آن‌ سازمان‌ از جمله‌ بی‌نظیر بوتو را بازداشت‌ كرد كه‌ با مخالفت‌ هواداران‌ او روبه‌رو شد. ضیاءالحق‌ در مۀ ۱۹۸۸م‌ هیئت‌ دولت‌ را به‌ همراه‌ مجالس‌ ملی‌ و ایالتی‌ منحل‌ كرد و خود در رأس‌ دولت‌ انتقالی‌ تا برگذاری‌ انتخابات‌ جدید قرار گرفت‌؛ اما با كشته‌ شدن‌ او، غلام‌ اسحاق‌خان‌ جانشین‌ رئیس‌ جمهوری‌، و یك‌ شورای‌ موقت‌، مأمور امور اجرایی‌ كشور گردید. انتخابات‌ در نوامبر ۱۹۸۸ صورت‌ گرفت‌ و دو حزب‌ مردم‌ پاكستان‌ به‌ رهبری‌ بی‌نظیر بوتو، و اتحاد دموكراتیك‌ اسلامی‌ به‌ رهبری‌ نوازشریف‌ بیشترین‌ آراء را به‌ دست‌ آوردند و حزب‌ مردم‌ با ائتلاف‌ با جنبش‌ قومی‌ مهاجر مأمور تشكیل‌ دولت‌ شد و بی‌نظیر بوتو به‌ نخست‌ وزیری‌ رسید و غلام‌ اسحاق‌خان‌ رئیس‌ جمهور شد (فاروق‌، ۱۲۶-۱۲۷؛ «كتاب‌»، همانجا، نیز ۲۷۳۳).

بی‌نظیر بوتو در اوایل‌ سال‌ ۱۹۸۹م‌ كوشید اصلاحیه‌های‌ قانون‌ اساسی‌ كه‌ اختیارات‌ نخست‌ وزیر را محدود می‌كرد، لغو كند، اما موفق‌ نشد و در آوریل‌ همان‌ سال‌ ائتلاف‌ دولتی‌ حزب‌ مردم‌ و جنبش‌ قومی‌ مهاجر بر هم‌ خورد و در اواخر سال‌ ۱۹۸۹م‌ روابط هند و پاكستان‌ بر سر مسئلۀ كشمیر به‌ تیرگی‌ گرایید و در اوایل‌ سال‌ بعد دولت‌ بی‌نظیر بوتو متهم‌ به‌ سوءمدیریت‌، فساد و رشوه‌گیری‌ شد و درگیریهای‌ خشونت‌باری‌ برضد دولت‌ او به‌ وقوع‌ پیوست‌ (نک‌ : همان‌، II / ۲۷۳۲, ۲۷۳۷).

در اوت‌ ۱۹۹۰ غلام‌ اسحاق‌خان‌، رئیس‌ جمهور پاكستان‌ مجالس‌ ملی‌ و ایالتی‌ را منحل‌، و بی‌نظیر بوتو را بركنار، و دستور تشكیل‌ دولت‌ موقت‌ را صادر كرد و برگذاری‌ انتخابات‌ را به‌ اواخر اكتبر موكول‌ ساخت‌. در انتخابات‌ مهر ۱۳۶۹ / اكتبر ۱۹۹۰ حزب‌ مردم‌ و متحدانش‌ شكست‌ خوردند و حزب‌ اتحاد دموكراتیك‌ اسلامی‌ به‌ رهبری‌ محمد نواز شریف‌ به‌ پیروزی‌ رسید و مأمور تشكیل‌ دولت‌ شد. نوازشریف‌ با بهره‌گیری‌ از پشتیبانی‌ رئیس‌جمهور و ارتش‌، مهم‌ترین‌ برنامۀ دولت‌ خود را سر و سامان‌ دادن‌ به‌ اوضاع‌ اقتصادی‌ و برقراری‌ آرامش‌ در ایالت‌ آشوب‌ زدۀ سند عنوان‌ كرد و با شتاب‌ در جهت‌ ایجاد اقتصاد آزاد قدم‌ برداشت‌ و به‌ تدریج‌ به‌ عنوان‌ یك‌ رهبر ملی‌ جلوه‌گر شد (همانجا؛ فاروق‌، ۱۳۵). در مۀ ۱۹۹۱، مجلس‌ ملی‌ قانون‌ الحاق‌ شریعت‌ به‌ نظام‌ حكومتی‌ پاكستان‌ را تصویب‌ كرد. این‌ قانون‌ متضمن‌ اسلامی‌ كردن‌ دستگاه‌ قضایی‌ و نظام‌ اقتصادی‌ و آموزشی‌ كشور بود، اما بی‌نظیر بوتو این‌ قوانین‌ را افراطی‌ خواند و با آن‌ به‌ مخالفت‌ پرداخت‌ و موجی‌ از انتقادات‌ از سوی‌ هواداران‌ حزب‌ مردم‌ و جماعت‌ اسلامی‌ برضد دولت‌ به‌ راه‌ افتاد.

دولت‌ پاكستان‌ در این‌ هنگام‌ با مشكل‌ مهاجرت‌ پناه‌ جویان‌ افغانی‌ به‌پاكستان‌ روبه‌رو بود و بحث‌ بر سر كمك‌ یا عدم‌ كمك‌ پاكستان‌ به‌ گروههای‌ جهادی‌ افغانی‌ اختلافاتی‌ را میان‌ احزاب‌ مختلف‌ پدید آورد (نک‌ : «کتاب»، II / ۲۷۳۲-۲۷۳۳). در اسفند ۱۳۷۱ / مارس‌ ۱۹۹۳ اختلاف‌ بر سر تعدیل‌ اصلاحیۀ هشتم‌ قانون ‌اساسی‌ میان‌ غلام‌اسحاق‌خان‌ و نواز شریف‌ بالا گرفت‌؛ سرانجام‌ با توافقی‌ كه‌ میان‌ آن‌ دو صورت‌ گرفت‌، در خرداد ۱۳۷۲ / ژوئیۀ ۱۹۹۳ هر دو از سمتهای‌ خود كنار رفتند و مجالس‌ منحل‌ شد و در ماه‌ اكتبر همین‌ سال‌ در انتخاباتی‌ زودرس‌ حزب‌ مردم‌ به‌ اكثریت‌ نسبی‌ دست‌ یافت‌ و بی‌نظیر بوتو یك‌ دولت‌ ائتلافی‌ تشكیل‌ داد و سردار فاروق‌ احمد لغاری‌ رئیس‌ جمهور شد (همان‌، II / ۲۷۳۳؛ فاروق‌، ۱۳۵-۱۳۸).

میان‌ سالهای‌ ۱۹۹۳-۱۹۹۵م‌ دولت‌ بی‌نظیر بوتو با ناآرامیها، اعتصابات‌ و تظاهرات‌ سازمان‌دهی‌ شده‌ از سوی‌ مخالفان‌ خود و درگیریهای‌ خشونت‌بار فرقه‌ای‌ میان‌ سنیان‌ افراطی‌ و شیعیان‌ كراچی‌ روبه‌رو شد. در اوایل‌ سال‌ ۱۹۹۶م‌ یك‌ نیروی‌ جدید در صحنۀ سیاست‌ پاكستان‌ به‌ نام «تحریك‌ انصاف‌» برضد دولت‌ بی‌نظیر بوتو ظاهر شد و محبوبیت‌ دولت‌ به‌ سبب‌ مشكلات‌ اقتصادی‌ برآمده‌ از كسری‌ بودجه‌ كاهش‌ بیشتری‌ یافت‌. در اكتبر همان‌ سال‌ رئیس‌ جمهور بی‌نظیر بوتو را بركنار، و مجلس‌ ملی‌ را منحل‌ نمود و اعلام‌ كرد كه‌ انتخابات‌ جدید در فوریۀ ۱۹۹۷ برپا خواهد شد. در این‌ انتخابات‌ مسلم‌ لیگ‌ اكثریت‌ آراء را كسب‌ كرد و نواز شریف‌ كابینۀ خود را تشكیل‌ داد («كتاب‌»، II / ۲۷۳۳-۲۷۳۵). نواز شریف‌ در جهت‌ تثبیت‌ پایه‌های‌ قدرت‌ حزبی‌، با سیدسجاد علی‌شاه‌، رئیس‌ دادگاه‌ عالی‌ و فاروق‌ احمد لغاری‌ رئیس‌جمهور به‌ مقابله‌ پرداخت‌ و سرانجام‌ پس‌ از دو ماه‌ منازعه‌ بر سر قدرت‌، در دسامبر ۱۹۹۷، سجاد علی‌شاه‌ و فاروق‌ احمد لغاری‌ مجبور به‌ استعفا شدند.

در پی‌ آزمایش‌ سلاحهای‌ هسته‌ای‌، پاكستان‌ با تحریمهای‌ اقتصادی‌ بین‌المللی‌ روبه‌رو شد، ولی‌ نواز شریف‌ در دست‌ زدن‌ به‌ این‌ آزمایشها مصمم‌ بود و سرانجام‌ در اردیبهشت‌ ۱۳۷۷ / مۀ ۱۹۹۸ پاكستان‌ به‌ سلاحهای‌ هسته‌ای‌ دست‌ یافت‌.

مشكلات‌ اقتصادی‌ ناشی‌ از تحریمهای‌ بین‌المللی‌ و ناخرسندی‌ نظامیان‌ از عقب‌نشینی‌ پاكستان‌ از كشمیر به‌ درخواست‌ نواز شریف‌ و به‌ اصرار آمریكا، موجبات‌ بی‌ثباتی‌ و نارضایی‌ مردم‌ و ارتش‌ از حكومت‌ نواز شریف‌ را فراهم‌ آورد، به‌ طوری‌ كه‌ در ۲۱ مهر ۱۳۷۸ش‌ / ۱۲ اكتبر ۱۹۹۹م‌ پرویز مشرف‌ در واكنش‌ به‌ صدور عزل‌ خود از جانب‌ نواز شریف‌، در كودتایی‌ آرام‌ او را بركنار كرد و قدرت‌ را دست‌ گرفت‌ (عارفی‌، ۳۲۹-۳۳۴؛ پهلوان‌، ۷۵-۸۰؛ فاروق‌، ۱۴۱-۱۴۳؛ «كتاب‌»، II / ۲۷۳۵-۲۷۳۶) و مجلس‌ ملی‌ را منحل‌، و یك‌ شورای‌ ۸ نفره‌ را مأمور ادارۀ امور اجرایی‌ كشور كرد. دولت‌ پرویز مشرف‌ در ۲۰۰۱م‌ پس‌ از مداخلۀ آمریكا در افغانستان‌ امكانات‌ كشور خود را در اختیار آن‌ دولت‌ قرار داد و آمریكا نیز در برابر، محدودیتهای‌ اقتصادی‌ را كه‌ به‌ دلیل‌ آزمایشهای‌ هسته‌ای‌ پاكستان‌ اعمال‌ كرده‌ بود، لغو، و به‌ اقتصاد این‌ كشور كمك‌ كرد. در اواخر همان‌ سال‌ مشكل‌ كشمیر مجدداً مطرح‌ شد و نیروهای‌ هند و پاكستان‌ در مرزهای‌ یكدیگر تجمع‌ كردند كه‌ با كوششهای‌ سازمانهای‌ بین‌المللی‌ و دیگر كشورها از بروز جنگ‌ میان‌ این‌ دو كشور جلوگیری‌ شد.

در آوریل‌ ۲۰۰۲ طی‌ یك‌ همه‌ پرسی‌ دورۀ ریاست‌ جمهوری‌ پرویز مشرف‌ به‌ مدت‌ ۵ سال‌ دیگر تمدید شد. او اصلاحیۀ جدیدی‌ بر قانون‌ اساسی‌ پاكستان‌ افزود كه‌ برپایۀ آن‌ به‌ رئیس‌ جمهور اجازه‌ می‌داد تا مجالس‌ را منحل‌، و نخست‌ وزیر را بركنار كند ( انكارتا).

 

مآخذ

اسعدی‌، مرتضی‌، جهان‌ اسلام‌، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌؛ بورك‌، س‌.م‌.و لارنس‌ زایرینگ‌، تاریخ‌ روابط خارجی‌ پاكستان‌، ترجمۀ ایرج‌ وفایی‌، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌؛ پاكستان‌، بررسی‌ مسائل‌ كشورها، مؤسسۀ مطالعات‌ و پژوهشهای‌ بازرگانی‌، تهران‌، ۱۳۶۴ ش‌؛ پهلوان‌، چنگیز، «پاكستان‌ همچنان‌ می‌جوشد»، پیام‌ امروز، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌، شم‌ ۳۸؛ چراغ‌، محمدعلی‌، تاریخ‌ پاكستان‌، لاهور، ۱۹۹۰م‌؛ حاج‌ سید جوادی‌، كمال‌، مقدمه‌ بر میراث‌ جاودان‌، اسلام‌آباد، ۱۳۷۰ش‌؛ عارفی‌، محمداكرم‌، «پاكستان‌، بی‌ثباتی‌ سیاسی‌ و كودتای‌ نظامی‌ ۱۲ اكتبر ۱۹۹۹ ژنرال‌ مشرف‌»، علوم‌ سیاسی‌، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌، س‌ ۲، شم‌ ۶؛ محمود، صفدر، آئین‌ پاكستان‌، لاهور، انتشارات‌ جنگ‌؛ هادی‌ نجف‌آبادی‌، محمدعلی‌، پاكستان‌ در جست‌ و جوی‌ هویت‌ مفقود، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌؛ هاردی‌، پ‌.، مسلمانان‌ هند بریتانیا، ترجمۀ حسن‌ لاهوتی‌، مشهد، ۱۳۶۹ش‌؛ نیز:

 

Ahmad, A., Islamic Modernism in India and Pakistan, London, ۱۹۶۷; Braun, D., «Some Aspects of Pakistan’s Foreign Policy After the Soviet Occupation of Afghanistan», Pakistan in its Fourth Decade, ed. W.-P. Zingel, Hamburg, ۱۹۸۳; Choudhury, G.W., Pakistan’s Relation’s with India ۱۹۴۷-۱۹۶۶, London, ۱۹۶۸; Dani, A.H., The Historic City of Taxila, Lahore, ۱۹۶۸; Encarta Reference Library, ۲۰۰۴; The Europa World Year Book ۱۹۹۹, London, ۱۹۹۹; Farooq, A., ۵۰ Years of Struggle, Lahore,۲۰۰۰;Furber,H., X British Conquest and Empire n , India, Pakistan, Ceylon, ed. W. N. Brown, New York, ۱۹۵۱; Mahmood, S., Pakistan: Rule of Muslim League and Inception of Democracy (۱۹۴۵-۵۴), Lahore, ۱۹۹۱; Mazhar Ali Khan, Pakistan: The Barren Years, Karachi, ۱۹۹۸; Pakistan ۲۰۰۱-۲۰۰۲ an Official Handbook, Islamabad, ۲۰۰۳; Raza, M.R., «The Continuous Process of Re-Writing the Constitution», Pakistan in its Fourth Decade, ed. W.-P. Zingel, Hamburg, ۱۹۸۳; Rizvi, H.A., The Military and Politics in Pakistan ۱۹۴۷-۸۶, New Delhi, ۱۹۸۸; Smith, W. C., Modern Islām in India, London, ۱۹۴۶; Stephens, I., Pakistan Old Country New Nation, Middlesex, ۱۹۶۴; Sternbach, L., «Law», India, Pakistan, Ceylon, ed. W. N. Brown, New York, ۱۹۵۱.

پرویز امین‌

 

III. ادبیات

‌در این‌ مقاله‌ منظور از «ادبیات‌ پاكستان‌» ادبیاتی‌ است‌ كه‌ به‌ زبان‌ ملی‌ و رسمی‌ پاكستان‌ (اردو) از ۱۹۴۷م‌ به‌ بعد در این‌ كشور پدید آمده‌، و از ادبیات‌ زبانهای‌ محلی‌، مانند براهویی‌، بلوچی‌، پشتو، پنجابی‌ و سندی‌ صرف‌ نظر شده‌ است‌. چون‌ تاریخ‌ و فرهنگ‌ پاكستان‌ با زبان‌ و ادب‌ فارسی‌ پیوند بسیار استوار دارد، و بسیاری‌ از دانشمندان‌ و عارفان‌ و شاعران‌ پاكستانی‌ از دیرباز تا عصر حاضر به‌ زبان‌ فارسی‌ كتاب‌ می‌نوشته‌، و شعر می‌سروده‌، و دربارۀ جنبه‌های‌ مختلف‌ زبان‌ تحقیق‌ و تفحص‌ می‌كرده‌اند، از این‌ روی‌، بخشی‌ از این‌ مقاله‌ به‌ آثاری‌ كه‌ در این‌ كشور به‌ زبان‌ فارسی‌ پدید آمده‌ است‌، پرداخته‌، و از فعالیتهایی‌ كه‌ در این‌ راستا در مراكز فرهنگی‌ پاكستان‌ صورت‌ می‌گیرد، گفت‌ و گو خواهد كرد.

اصطلاح‌ ادبیات‌ پاكستان‌ را نخستین‌بار محمد حسن‌ عسكری‌ (د۱۳۵۷ش‌ / ۱۹۷۸م‌)مطرح‌كردو درتوضیح‌آن‌ مقالات‌متعددی‌نوشت‌. منظور از ادبیات‌ پاكستان‌ ادبیاتی‌ است‌ كه‌ ترجمان‌ احوال‌ دلخواه‌ یك‌ پاكستانی‌ باشد، روحیۀ وطن‌ دوستی‌ را برانگیزد، در كالبد آن‌ روح‌ آرمانهای‌ پاكستان‌ دمیده‌ باشد، و به‌ سوی‌ اهداف‌ و مرامهایی‌ سوق‌ دهد كه‌ در هنگام‌ نهضت‌ آزادی‌ خواهی‌ پاكستان‌ در نظر بود (سیدعبدالله‌، ۲۱۷). برای‌ تثبیت‌ فكر «ادبیات‌ پاكستان‌» مسئلۀ «فرهنگ‌ پاكستانی‌» نیز مطرح‌ شد و دانشمندان‌ پاكستانی‌ به‌ یك‌ هویت‌ مستقل‌ تاریخی‌ و فرهنگی‌ پاكستان‌ ــ در برابر هویت‌ مشترك‌ تـاریخی‌ و فرهنگی‌ با هندوستان‌ ــ معتقد شدند. ادیبان‌ هندوستانی‌ با اصطلاح‌ ادبیات‌ پاكستان‌ موافق‌ نیستند و تفكیك‌ ادبیات‌ زبان‌ اردو را به «ادبیات‌ هندوستانی‌» و «ادبیات‌ پاكستانی‌» درست‌ نمی‌دانند، زیرا ادبیاتی‌ كه‌ به‌ زبان‌ اردو در این‌ دو كشور پدید می‌آید، نه‌ تنها در گذشته‌ یكی‌ بوده‌، بلكه‌ در حال‌ نیز از لحاظ بسیاری‌ از موضوعات‌ و مفاهیم‌ همگون‌ است‌ (شمیم‌ حنفی‌، ۱۶)؛ اما دانشمندان‌ پاكستانی‌ با توجه‌ به‌ مغایرت‌ اوضاع‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ و نظام‌ اقتصادی‌ و سیاسی‌ دو كشور، و تفاوت‌ در سرچشمه‌های‌ تفكر و الهام‌، و نیز نوع‌ اغراض‌ و چگونگی‌ بیان‌ در دو كشور پاكستان‌ و هند، بر این‌ نظرند كه‌ ادبیات‌ اردوی‌ هر دو كشور را باید مانند ادبیات‌ زبان‌ انگلیسی‌ در انگلستان‌ و آمریكا دو واحد جداگانه‌ به‌شمار آورد (منظر، ۲۹۱). امروزه‌ اصطلاح «ادبیات‌ پاكستانی‌» در پاكستان‌ كاملاً رایج‌ است‌ و نه‌ تنها ادبیات‌ اردو، بلكه‌ ادبیات‌ زبانهای‌ محلی‌ را نیز شامل‌ می‌گردد (قس‌: احسن‌، سراسر مقاله‌).

ادبیات‌ پاكستان‌ را می‌توان‌ به‌ دو دوره‌ تقسیم‌ كرد: دورۀ اول‌ از ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۹ش‌ / ۱۹۴۷ تا ۱۹۶۰م‌؛ و دورۀ دوم‌ از ۱۹۶۰م‌ تا امروز:

در دورۀ اول‌ دو جریان‌ فكری‌ و ادبی‌، یكی‌ با عنوان «ترقی‌ پسند مصنفین‌» (نویسندگان‌ تجدد پسند) و دیگری‌ با عنوان «حلقۀ ارباب‌ ذوق‌» (نویسندگان‌ سنت‌ پسند) با هم‌ نزاع‌ داشتند. نویسندگان‌ تجدد پسند در آن‌ سالها با نوعی‌ عدم‌ ثبات‌ فكری‌ و ابهام‌ و سرگشتگی‌ مواجه‌ بودند، در صورتی‌ كه‌ نویسندگان‌ سنت‌گرا به‌ روشهای‌ شناخته‌ شدۀ پیشین‌ پای‌ بند بودند و به‌ این‌ شیوه‌ ادامه‌ می‌دادند. در این‌ میان‌، رمان‌نویسی‌ در كنار «افسانه‌» (داستان‌ كوتاه‌) نویسی‌ مورد پسند عامه‌ واقع‌ شد و با ظهور شعر نو و آزاد، غزل‌سرایی‌ نیز دچار تحول‌ گردید و با توجه‌ به‌ اوضاع‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ جدید، مضامین‌ و آثار نو در شعر و ادبیات‌ وارد شد.

در دورۀ دوم‌ برخورد نویسندگان‌ با مسائل‌ زندگی‌ و موضوعات‌ اجتماعی‌ چندان‌ روشن‌ و آشكار نبوده‌ است‌. تا پیش‌ از ۱۹۶۰م‌ مضامین‌ ادبی‌ صریح‌ و روشن‌ بود، ولی‌ پس‌ از آن‌، ابهام‌ و ناهمگونی‌ فكری‌ بر ادبیات‌ سایه‌ افكند و تجربه‌های‌ جدید نسل‌ جوان‌ نویسندگان‌ و شاعران‌ را از شیوه‌های‌ ادبی‌ نسل‌ گذشته‌ دور و جدا كرد. در سبك‌ جدید نوعی‌ اعتراض‌ به‌ عقل‌گرایی‌ دیده‌ می‌شد، و ادراك‌ حسی‌ و عاطفی‌ بر دریافتهای‌ منطقی‌ و عقلانی‌ غلبه‌ داشت‌، و در زبان‌ و بیان‌ نیز تركیبات‌ و الفاظ نو و اشكال‌ دستوری‌ تازه‌ مطرح‌ شد. در ساختار جدید اردو تأثیر زبان‌ فارسی‌ كم‌ رنگ‌ گردید، و دوری‌ از تركیبات‌ و تعبیرات‌ فارسی‌ و تعمد در اجتناب‌ از اشكال‌ و سنن‌ قدیم‌ زبان‌ شعر را تغییر داد. در زمرۀ شاعرانی‌ كه‌ با این‌ خصوصیات‌ شهرت‌ یافتند، می‌توان‌ از كسانی‌ چون‌ جیلانی‌ كامران‌ (ز ۱۹۲۶م‌)، منیر نیازی‌ (ز ۱۹۲۸م‌)، افتخار جالب‌ و انیس‌ ناگی‌ نام‌ برد. در رمان‌ نویسی‌ انتظار حسین‌ (ز ۱۹۲۲م‌) و انورسجاد (ز ۱۹۳۴م‌) آثاری‌ پدید آوردند. در دورۀ دوم‌ داستانهای‌ كوتاه‌ با توجه‌ به‌ اساطیر و با مایه‌های‌ غریب‌ و خارق‌ العاده‌ نوشته‌ شد كه‌ البته‌ در فضای‌ آن‌ زمان‌ پاكستان‌ چندان‌ مورد توجه‌ نبود (قریشی‌، ۵۳-۵۶).

پس‌ از استقلال‌ پاكستان‌ در ادبیات‌ این‌ كشور ۴ موضوع‌ مشخص‌ مورد نظر قرار گرفت‌: یكی‌ فجایع‌ كشتارهای‌ مردم‌ در موقع‌ تجزیۀ هند و مهاجرت‌؛ دیگری‌ اندوه‌ مهاجرت‌ و یاد سرزمین‌ نیاكان‌ كه‌ نوعی‌ جدید از تنهایی‌ و حرمان‌ را در ادب‌ به‌ وجود آورد؛ سوم‌ شكسته‌ شدن‌ رؤیاها و آرمانهایی‌ كه‌ به‌ استقلال‌ كشور نوپای‌ پاكستان‌ وابسته‌ بود و دیری‌ نگذشت‌ مردم‌ دریافتند كه‌ رسیدن‌ به‌ اهدافی‌ كه‌ آن‌ همه‌ قربانیها برای‌ آن‌ داده‌ شد، هنوز دور از دسترس‌ است‌ و فساد و اختلاس‌ موجب‌ تباه‌ شدن‌ سرمایه‌های‌ ملی‌ شده‌ است‌؛ چهارم‌ برخی‌ خوش‌بینیهایی‌ كه‌ عمل‌ مهاجرت‌ و جدا شدن‌ از هند را توجیه‌ می‌كرد (امجد، ۱۹).

ماجرای‌ مصیبتهای‌ آشوب‌ تجزیۀ هند و تقسیم‌ شدن‌ خانواده‌ها و بزرگ‌ترین‌ مهاجرت‌ تاریخ‌ موضوع‌ چند اثر بسیار عالی‌ در ادبیات‌ پاكستان‌ شد كه‌ می‌توان‌ از آن‌ جمله‌ به‌ داستانهای‌ كوتاهی‌ مانند ‌ سنگهـ نوشتۀ سعادت‌ حسن‌ منتو (۱۹۱۲-۱۹۵۵ م‌)، (چوپان‌) نوشتۀ اشفاق‌ احمد (۱۹۲۷-۲۰۰۴م‌)، پرمیشرسنگهـ نوشتۀ احمدندیم‌ قاسمی‌، ثمینه‌ نوشتۀ ممتاز مفتی‌، و به‌ رمانهای‌ بلندی‌ چون‌ مجاهد نوشتۀ رئیس‌ احمد جعفری‌ (۱۹۰۸- ۱۹۶۸م‌)، خون‌ نوشتۀ قیسی‌ رام‌ پوری‌ (د ۱۹۷۴م‌)، خاك‌ و خون‌ نوشتۀ نسیم‌ حجازی‌، رقص‌ ابلیس‌ نوشتۀ ایم‌ اسلم‌ (۱۸۸۵-۱۹۸۳م‌) و ۳ رمان‌ به‌ نام‌ یا خدا، را مانند ساگر و اورانسان‌ مرگیا (و انسان‌ مُرد) به‌ قلم‌ قدرت‌الله‌ شهاب‌ (۱۹۲۰-۱۹۸۶م‌) اشاره‌ كرد. موضوع‌ آشوبهای‌ تجزیۀ هند و مهاجرت‌، در ادب‌ پاكستانی‌ پس‌ از ۱۹۶۰م‌ جای‌ خود را به‌ احساس‌ هویت‌ ملی‌ و وطن‌ دوستی‌ داد، و جنگهای‌ پاكستان‌ و هند در ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱م‌ و جدایی‌ پاكستان‌ شرقی‌ احساس‌ وطن‌ دوستی‌ را قوی‌تر كرد. چندین‌ رمان‌ در زمینۀ سقوط پاكستان‌ شرقی‌ نوشته‌ شد؛ مانند تنها از سلمی‌ اعوان‌، صد یون‌ كی‌زنجیر (زنجیر قرنها) از رضیه‌ فصیح‌ احمد، چلتا مسافر (مسافر راهرو) از الطاف‌ فاطمه‌، ماتم‌ شهر آرزو از روز ظفر، الله‌ میگهـ (ای‌ خدا باران‌ بفرست‌) از طارق‌ محمود (منظر، ۲۹۵، ۳۱۷).

اوضاع‌ سیاسی‌ دهه‌های‌ اخیر پاكستان‌ برخی‌ گرایشهای‌ تازه‌ در ادبیات‌ پاكستان‌ به‌ وجود آورده‌ است‌ و نویسندگان‌ و شاعران‌ پاكستان‌ باتوجه‌ به‌ هر یك‌ از این‌ احوال‌، آثاری‌ ماندگار به‌ وجود آورده‌اند. حكومتهای‌ پی‌ در پی‌ نظامی‌ در پاكستان‌ موجب‌ پیدایش «ادبیات‌ مقاومت‌» شده‌ است‌. شاعران‌ طراز اول‌ مانند فیض‌ احمد فیض‌ (د ۱۳۶۳ش‌ / ۱۹۸۴م‌)، حبیب‌ جالب‌، احمد فراز و فارغ‌ بخاری‌ در منظومه‌های‌ بسیار عالی‌، جبر و فشار نظامی‌ را مورد اعتراض‌ و انتقاد قرار دادند (قاسم‌، ۳۶۴- ۳۶۸).

«اقبال‌ شناسی‌»، یعنی‌ پژوهش‌ در احوال‌ و افكار علامه‌ محمد اقبال‌ لاهوری‌ (۱۲۹۴-۱۳۵۷ق‌ / ۱۸۷۷- ۱۹۳۸م‌)، یكی‌ از پردامنه‌ترین‌ فعالیتهای‌ ادبی‌ در پاكستان‌ است‌. از ۱۳۲۶ش‌ / ۱۹۴۷م‌ به‌ بعد صدها كتاب‌، مقاله‌، پایان‌ نامۀ دانشگاهی‌ و مجموعه‌ و ویژه‌نامه‌ به‌ زبان‌ اردو و زبانهای‌ محلی‌ در این‌ باب‌ تألیف‌ و چاپ‌ شده‌ است‌. اقبال‌ پژوهان‌ معروف‌ پاكستان‌ اینان‌اند: یوسف‌ سلیم‌ چشتی‌، محمد ریاض‌ خان‌ (د ۱۳۷۳ش‌ / ۱۹۹۴م‌)، جاوید اقبال‌، رفیع‌الدین‌ هاشمی‌، محمداكرم‌ (اكرام‌) و صابركلوروی‌.

 

ادبیات‌ فارسی‌ و مطالعات‌ ایران‌ شناسی‌ در پاكستان‌

پیوستگی‌ ادبیات‌ فارسی‌ با ادبیات‌ و فرهنگ‌ پاكستان‌ به‌ حدی‌ عمیق‌ و سابقه‌دار است‌ كه‌ دو تحول‌ بزرگ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ در منطقه‌، یعنی‌ حكومت‌ ۲۰۰ سالۀ انگلیس‌ در شبه‌ قاره‌، و سپس‌ هجوم‌ فرهنگ‌ غربی‌ و سیطرۀ زبان‌ انگلیسی‌ در پاكستان‌ هم‌ نتوانست‌ این‌ پیوستگی‌ را محو و زائل‌ كند. شك‌ نیست‌ كه‌ همسایگی‌ با دو كشور فارسی‌ زبان‌ ایران‌ و افغانستان‌ و رفت‌ و آمد میان‌ مردم‌ این‌ كشورها در استوار ساختن‌ این‌ پیوند مؤثر بوده‌ است‌.

شعر و ادب‌ فارسی‌ و مطالعات‌ ایران‌ شناسی‌ در پاكستان‌ در سطوح‌ مختلف‌ وجود دارد. از ۱۹۴۷م‌ تا به‌ حال‌ ۳ نسل‌ به‌ فارسی‌ نویسی‌، فارسی‌ گویی‌ و فارسی‌ پژوهی‌ مشغول‌ بوده‌اند. نسل‌ اول‌ كه‌ در موقع‌ استقلال‌ پاكستان‌ جوان‌ بوده‌، و از پیش‌ در عرصۀ ادبیات‌ فارسی‌ و اردو حضور داشته‌ است‌. بسیاری‌ از اینان‌ فارغ‌ التحصیل‌ مدارس‌ سنتی‌ بودند و از محضر علمای‌ دین‌ استفاده‌ كرده‌، و به‌ سبك‌ و شیوۀ سنتی‌ تعلیم‌ یافته‌ بودند. نسل‌ دوم‌ به‌ دوران‌ آغاز استقلال‌ پاكستان‌ تعلق‌ داشته‌، و زبان‌ و ادبیات‌ فارسی‌ را به‌ عنوان‌ موضوع‌ تحصیل‌ خود انتخاب‌ كرده‌، و از ۱۹۶۰م‌ به‌ بعد به‌ تحقیقات‌ و مطالعات‌ فارسی‌ مشغول‌ بوده‌اند. نسل‌ سوم‌ ادامۀ نسل‌ دوم‌ است‌، و كسانی‌اند كه‌ منحصراً رشتۀ فارسی‌ را به‌ عنوان‌ موضوع‌ تخصصی‌ تحصیلات‌ دانشگاهی‌ خود انتخاب‌ كرده‌، و امروزه‌ مصدر و منشأ خدمات‌ فرهنگی‌ و مطالعات‌ ایرانی‌ در مراكز دانشگاهی‌ و مؤسسات‌ پژوهشی‌اند. با ورود دانشجویان‌ پاكستانی‌ در ۱۳۳۴ش‌ / ۱۹۵۵م‌ به‌ دانشگاه‌ تهران‌ و تحصیل‌ در رشتۀ ادبیات‌ فارسی‌، دوران‌ جدید پژوهشهای‌ ادبی‌ و فرهنگی‌ فارسی‌ در پاكستان‌ آغاز شد. در ۵۰ سال‌ گذشته‌ نزدیك‌ به‌ ۷۲ دانشجوی‌ پاكستانی‌ در دورۀ دكترای‌ زبان‌ و ادبیات‌ فارسی‌ از دانشگاه‌ تهران‌ فارغ‌ التحصیل‌ شده‌اند كه‌ بیشترین‌ عدۀ فارغ‌التحصیلان‌ خارجی‌ از این‌ دانشگاه‌ است‌ (نک‌ : آزادی‌، ۴۶۶). نسل‌ دوم‌ و سوم‌، با محققان‌ و ادیبان‌ و شاعران‌ معاصر ایرانی‌ و ادبیات‌ معاصر فارسی‌ و تاریخ‌ و فرهنگ‌ ایرانی‌ تعامل‌ و ارتباط بیشتری‌ دارند و آثار و مقالات‌ تحقیقی‌ بسیاری‌ از فارسی‌ نویسان‌ پاكستانی‌ در مجلات‌ معتبر ایرانی‌ مانند آینده‌، سخن‌، تحقیقات‌ اسلامی‌، راهنمای‌ كتاب‌، معارف‌، معارف‌ اسلامی‌، نامۀ بهارستان‌، هنر و مردم‌، وحید، و یغما به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. برخی‌ از پایان‌نامه‌های‌ تحصیلی‌ دانشجویان‌ پاكستانی‌ از سوی‌ ناشران‌ ایرانی‌ منتشر شده‌، و در ایران‌ جایزه‌های‌ تحقیقی‌ نیز گرفته‌اند، مانند تذكره‌نویسی‌ فارسی‌ در هند و پاكستان‌ تألیف‌ علیرضا نقوی‌ و احوال‌ و سخنان‌ خواجه‌ عبیدالله‌ احرار تألیف‌ عارف‌ نوشاهی‌.

رشته‌های‌ شاخص‌ تحقیقات‌ و مطالعات‌ فارسی‌ و ایران‌شناسی‌ در پاكستان‌ را می‌توان‌ به‌ ۴ گروه‌ تقسیم‌ كرد: شعر گویی‌ فارسی‌، تألیف‌ و نقد و تحلیل‌، تصحیح‌ متون‌ نظم‌ و نثر، و ترجمۀ متون‌ فارسی‌. شعر گویی‌ فارسی‌ در پاكستان‌ سنت‌ كهن‌ و دامنه‌ دار دارد. شاعرانی‌ كه‌ شهرت‌ اصلی‌ آنان‌ در شعر اردوست‌، طبق‌ سنت‌ ادبی‌ شبه‌ قاره‌ به‌ فارسی‌ نیز شعر می‌سرایند و بسیاری‌ از آنها صاحب‌ دو دیوان‌ اردو و فارسی‌اند. شاعران‌ پاكستانی‌ از لحاظ انواع‌ شعر بیشتر غزل‌، قصیده‌، قطعه‌ و رباعی‌ می‌سرایند و سبك‌ تازه‌ای‌ ابداع‌ كرده‌اند كه‌ می‌توان‌ آن‌ را «سبك‌ پاكستانی‌» نامید. بنیان‌گذار این‌ سبك‌ محمد اقبال‌ لاهوری‌ است‌ (رضوی‌، ۶۵۲-۶۵۳).

از قدیم‌ بیشتر قطعات‌ تاریخ‌ وفات‌ به‌ فارسی‌ سروده‌ می‌شود و بر سنگ‌ قبرها حك‌ می‌گردد (برای‌ نمونه‌، نک‌ : شریف‌ احمد شرافت‌ نوشاهی‌، منتخب‌ اعجاز التواریخ‌، ساهن‌ پال‌ (گجرات‌)، ۱۹۷۶م‌؛ كمال‌ حاج‌ سید جوادی‌، میراث‌ جاودان‌: سنگ‌ نبشته‌ها و كتیبه‌های‌ فارسی‌ در پاكستان، اسلام‌آباد، ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش‌، دو جلد؛ محمداسلم‌، خفتگان‌ كراچی‌، لاهور، ۱۹۹۱م‌؛ همو، خفتگان‌ خاك‌ لاهور، لاهور، ۱۹۹۳م‌؛ محمد منیر احمد سلیج‌، خفتگان‌ خاك‌ گجرات‌، لوران‌ (گجرات‌ )، ۱۹۹۶م‌).

از نسل‌ جدید فارسی‌ گویان‌ پاكستان‌ الیاس‌ عشقی‌، زبیده‌ صدیقی‌، معین‌ نظامی‌، محمدسرفراز ظفر و رضیه‌ اكبر به‌ شعر نو هم‌ پرداخته‌اند. نام‌ برخی‌ شاعران‌ معروف‌ فارسی‌گوی‌ پاكستان‌ كه‌ مجموعۀ اشعار فارسی‌ آنان‌ جداگانه‌ چاپ‌ شده‌ است‌، بر حسب‌ تخلص‌ بدین‌ قرار است‌: محمد اكرم «اكرام‌» (ز ۱۹۳۲م‌)، پروانۀ پندار، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌، سكۀ عشق‌، لاهور، ۱۹۷۴م‌، محراب‌ِ محبت‌، لاهور، ۱۹۸۱م‌، سفینۀ سخن‌، اسلام‌ آباد، ۱۹۹۲م‌؛ امین‌ حزین‌ سیالكوتی «امین‌» (۱۸۸۴- ۱۹۶۸م‌)، نوای‌ دل‌، لاهور، ۱۹۷۳ م‌؛ شیخ‌ محمد ایوب «ایوب‌» (ز ۱۹۰۹ م‌)، نوای‌ فردا، راولپندی‌، ۱۹۵۶م‌، آب‌ حیوان‌، لاهور، ۱۹۷۸م‌، انوار جمال‌، لاهور، ۱۹۷۹م‌؛ محمدشاه‌ كوهانی «برق‌» (۱۸۹۷-۱۹۸۰م‌)، فروغ‌ جاودان‌، پیشاور، ۱۹۷۲م‌؛ محمد رمضان‌ قریشی «تبسم‌» (۱۸۹۹-۱۹۷۳ م‌)، خم‌خانۀ دل‌، لاهور، ۱۹۷۳م‌؛ غلام‌ النصیر «بابا چلاسی‌» (ز ح‌ ۱۹۳۸ م‌)، اسرار المحبت‌، كراچی‌ ۱۹۹۱ م‌، فیوضات‌ ربانیه‌، راولپندی‌، ۱۴۱۶ق‌، معارف‌ لدنیه‌، راولپندی‌، ۱۴۱۹ق‌؛ محمدطاسین «ذهین‌ شاه‌ تاجی‌» (۱۹۰۷- ۱۹۷۸م‌)، جمال‌ آیات‌، كراچی‌، بدون‌ تاریخ‌؛ نثار قطب‌ شیرازی‌ علی‌ پوری «رضی‌»، سیاه‌ بر سفید، سیالكوت‌، ۱۹۹۱م‌؛ رفیق‌ خاور (۱۹۰۸-۱۹۹۰م‌)، حرف‌ نشاط آور بر لب‌ كوثر، كراچی‌، ۱۹۷۹م‌؛ زبیده‌ صدیقی‌ (۱۹۴۳-۱۹۹۳م‌)، یتفجر من‌ الانهار، ملتان‌، ۱۹۷۶م‌؛ محمد نعمان‌ پسروری «ساجد»، قندپارسی‌، لاهور، ۱۹۹۲م‌؛ حسنین‌ كاظمی «شاد» (۱۹۲۵-۱۹۹۹م‌)، چنگ‌ عشق‌، اسلام‌آباد، ۱۹۹۲م‌؛ الهام‌، اسلام‌آباد، ۱۹۹۹م‌؛ آغاحسین‌ ارسطو جاهی‌ ملتانی «شاعر» (ز ۱۹۰۴ م‌)، دیوان‌ پهلوی‌، یا كوهساران‌، ملتان‌، ۱۹۷۴ م‌؛ شریف‌ احمد نوشاهی «شرافت‌» (۱۹۰۷-۱۹۸۳م‌)، منتخب‌ اعجاز التواریخ‌، ساهن‌ پال‌، ۱۹۷۶م‌؛ محمد شریف‌ خان‌ كنجاهی «شریف‌» (ز ۱۹۱۵م‌)، دودل‌، گجرات‌، ۱۹۹۷م‌؛ احمدالدین‌ آفاقی «صابر» (ز ۱۹۳۳م‌)، گلهای‌ كشمیر، مظفرآباد، ۱۹۷۴م‌، در جست‌وجوی‌ سیاره‌ای‌ دیگر، مظفرآباد، ۱۹۸۸م‌؛ صادق‌ حسین‌ نقوی «صادق‌» (۱۹۰۹-۱۹۷۷م‌)، شاخ‌ طوبی‌، كویته‌، ۱۹۵۲م‌؛ ضیا محمد پسروری «ضیا» (ز ۱۹۲۸م‌)، ارمغان‌ عشق‌، لاهور، ۱۹۷۰م‌، نوای‌ شوق‌، سیالكوت‌، ۱۹۷۷م‌؛ عنایت‌ علی‌ شاه‌ جعفری «ضیا» (۱۹۰۵-۱۹۷۰م‌)، چمن‌ چمن‌، پیشاور، ۱۹۷۳م‌؛ ظفر علی‌ خان «ظفر» (۱۸۷۳-۱۹۵۶م‌)، نشید شیراز، لاهور، ۱۹۹۷م‌؛ محمد سرفراز «ظفر» (ز ۱۹۴۷م‌)، سوز و ساز، ساهن‌ پال‌، ۱۹۸۵م‌؛ محمد ظهور الحق «ظهور» (ز ۱۹۲۳م‌)، حرف‌ محبت‌، اسلام‌آباد، ۱۹۷۲م‌، نقش‌ خیال‌، اسلام‌آباد، ۱۹۷۶م‌؛ ظهیر احمد صدیقی‌ (ز ۱۹۳۴م‌)، بوی‌ خوش‌ آشنایی‌، لاهور، ۱۹۹۴م‌؛ محمد حسین‌ امریتسری «عرشی‌» (۱۸۹۶-۱۹۸۵م‌)، نقشهای‌ رنگارنگ‌، راولپندی‌، ۱۹۷۵م‌؛ عبدالحمید «عرفانی‌» (۱۹۰۷-۱۹۹۰م‌)، آهنگ‌ عشق‌، لاهور، بی‌تاریخ‌، شهر آشوب‌ سیالكوت‌، سیالكوت‌، ۱۹۷۷م‌؛ اكرام‌ حسین «عشرت‌»، رزم‌ خیر و شر، اسلام‌آباد، ۱۹۹۴م‌؛ محمد عصام‌ عظیم‌آبادی‌، از حرف‌ تا به‌ حرف‌، كراچی‌، ۱۹۸۶م‌؛ عطاالله‌ خان «عطا» (۱۸۹۸-۱۹۹۱م‌)، كلیات‌ عطا، ۳ جلد، پیشاور، ۱۹۸۲-۱۹۸۵م‌؛ عزیزالدین‌ احمد «عظامی‌» (۱۸۹۸- ۱۹۵۷م‌)، كلیات‌ عظامی‌، لاهور، ۱۹۸۵م‌؛ ماهرعلی «ماهر»، برگ‌ سبز، كویته‌، ۱۹۷۳م‌؛ مقصود جعفری‌ (ز ۱۹۴۷م‌)، بادۀ نو، راولپندی‌، ۱۹۷۲م‌، حلقۀ زنجیر، راولپندی‌، ۱۹۸۹م‌، آتش‌ غزل‌، اسلام‌ آباد، ۱۹۹۹م‌؛ ناز سیتهی‌، گلشن‌ فارسی‌، پیشاور، ۲۰۰۰ م‌؛ نازش‌ رضوی‌ (۱۹۰۰-۱۹۷۳ م‌)، گل‌ نخستین‌، لاهور، ۱۹۵۵ و ۱۹۷۲م‌؛ غلام‌ دستگیر القادری «ناشاد»، پیرمغان‌، كویته‌، ۱۹۷۹م‌؛ غلام‌ نصیرالدین «نصیر» (ز ۱۹۴۹م‌)، آغوش‌ حیرت‌، كراچی‌، ۱۹۸۲م‌.

تألیف‌ و تحقیق‌ در ادبیات‌ فارسی‌ هم‌ به‌ صورت‌ انفرادی‌ وجود دارد، و هم‌ در دانشگاهها و مؤسسات‌ پژوهشی‌ و مدارس‌ دینی‌ و یا به‌ كوشش‌ كسانی‌ كه‌ وابسته‌ به‌ این‌ مراكزند. نسل‌ اول‌ ادیبان‌ و محققان‌ پاكستان‌، كارهای‌ خود را به‌ صورت‌ انفرادی‌ انجام‌ می‌داده‌اند، مانند شریف‌ احمد شرافت‌ نوشاهی‌ كه‌ مؤلف‌ و گردآورندۀ ۲۲۰ عنوان‌ كتاب‌ عربی‌، فارسی‌، اردو و پنجابی‌ در تاریخ‌ و ادبیات‌ طریقۀ نوشاهیه‌ است‌ (برای‌ شرح‌ حال‌ او، نک‌ : محمد اقبال‌ مجددی‌، «شریف‌ احمد شرافت‌ نوشاهی‌»، شریف‌ التواریخ‌، ۲/۱۸۲۷- ۱۸۹۵؛ عارف‌ نوشاهی‌، به‌ یاد شرافت‌ نوشاهی‌، اسلام‌آباد، ۱۹۸۴م‌). پیر حسام‌الدین‌ راشدی‌ (۱۹۱۱-۱۹۸۲م‌) یكی‌ از پركارترین‌ محققان‌، و از كسانی‌ بود كه‌ به‌ صورت‌ انفرادی‌ كار می‌كرد. او به‌ تاریخ‌ و ادبیات‌ فارسی‌ و فرهنگ‌ سند و روابط ایران‌ و كشمیر و سند توجه‌ داشت‌، و با نبوغ‌ علمی‌ و موقعیت‌ اجتماعی‌ خود توانست‌ كه‌ در مجامع‌ علمی‌ ایران‌، تاجیكستان‌، افغانستان‌ و هند احترام‌ و اعتبار به‌ دست‌ آورد. از كارهای‌ او در تصحیح‌ متون‌ تذكرۀ مقالات‌ الشعرا، تألیف‌ علی‌ شیر قانع‌ تتوی‌ (۱۹۵۷م‌)، تكملۀ مقالات‌ الشعرا، تألیف‌ خلیل‌ تتوی‌ (۱۹۵۸م‌)، تذكرۀ روضة السلاطین‌ و جواهر العجائب‌، تألیف‌ فخری‌ هروی‌ (۱۹۵۸م‌) شایسته‌ ذكر است‌، و از كارهای‌ تألیفی‌ او تذكرۀ شعرای‌ كشمیر در ۴ جلد (۱۹۶۷-۱۹۶۹م‌) جامع‌ترین‌ مأخذ در تاریخ‌ ادبی‌ فارسی‌ كشمیر است‌. گرایش‌ راشدی‌ در تحقیق‌ متون‌ بیشتر به‌ افزودن‌ حواشی‌ و تعلیقات‌ بر كتابها بود و سعی‌ داشت‌ كه‌ تمامی‌ اطلاعات‌ در یك‌ موضوع‌ را با شرح‌ و بسط تمام‌ در یك‌ جا ارائه‌ دهد (تسبیحی‌، ۱/۲۰۰-۲۰۲، ۲/۳۹۵-۴۰۱؛ رضوی‌، ۶۷۸؛ ریاض‌، ۳۵۴؛ نوشاهی‌، «كارنامه‌...»، ۸۴۳- ۸۴۹).

 

دانشكدۀ خاورشناسی‌ دانشگاه‌ پنجاب‌ لاهور از پیش‌ از استقلال‌ پاكستان‌ مركز مطالعات‌ فارسی‌ و ایران‌شناسی‌ بوده‌، و این‌ ویژگی‌ خود را تا كنون‌ حفظ كرده‌ است‌. حضور دانشمندانی‌ مانند حافظ محمودخان‌ شیرانی‌، محقق‌ نكته‌ سنج‌ و ژرف‌ بین‌ فرهنگ‌ و ادب‌ پارسی‌ (۱۸۸۰-۱۹۴۶م‌)، شیخ‌ محمداقبال‌ (۱۸۹۴-۱۹۴۸م‌) مصحح‌ راحة الصدور راوندی‌ و مؤلف‌ ایران‌ به‌ عهد ساسانیان‌، و مولوی‌ محمد شفیع‌ (۱۸۸۳-۱۹۶۳ م‌) توجه‌ محققان‌ ایرانی‌ و اروپایی‌ را به‌ خود جلب‌ كرده‌ بود. شیرانی‌ اگر چه‌ یك‌ سال‌ پیش‌ از استقلال‌ پاكستان‌ درگذشته‌ بود، اما سنت‌ و شیوۀ تحقیق‌ او در متون‌ فارسی‌ و مطالعات‌ ایرانی‌ برای‌ استادان‌ بعدی‌ سرمشق‌ قرار گرفته‌ است‌. مولوی‌ محمد شفیع‌ با تصحیح‌ و تعلیقات‌ عالمانۀ خود چند متن‌ بسیار مهم‌ فارسی‌ مانند تذكرۀ میخانه‌ تألیف‌ عبداللهی‌ قزوینی‌ (لاهور، ۱۹۵۳م‌)، تاریخ‌ الحكما موسوم‌ به‌ درة الاخبار و لمعة الانوار كه‌ ترجمۀ فارسی‌ تتمة صوان‌ الحكمۀ علی‌ بن‌ زید بیهقی‌ (لاهور، ۱۹۵۱م‌) است‌ نامه‌های‌ رشیدالدین‌ فضل‌الله‌ همدانی‌ (لاهور، ۱۹۵۳م‌)، به‌ نام‌ مكاتبات‌ رشیدی‌، مطلع‌ سعدین‌ و مجمع‌ بحرین‌، تألیف‌ عبدالرزاق ‌سمرقندی‌ (لاهور، ۱۹۵۲م‌) و وامق‌ و عذرای ‌عنصری‌ (لاهور، ۱۹۶۷م‌) را تصحیح‌ و طبع‌ كرد (راشدی‌، ۳۴۰؛ رضوی‌، ۶۷۵؛ ریاض‌، ۳۴۴-۳۴۵).

 

محمدباقر (۱۹۱۰-۱۹۹۳م‌) رئیس‌ دانشكدۀ خاورشناسی‌ دانشگاه‌ پنجاب‌ و مدیر گروه‌ ادبیات‌ و زبان‌ فارسی‌، خود به‌ تصحیح‌ متون‌ فارسی‌ پرداخت‌ و در میان‌ دانشجویان‌ خود نیز آن‌ را رواج‌ داد. از كارهای‌ تحقیقی‌ اوست‌: تصحیح‌ كلیات‌ جویا تبریزی‌ (لاهور، ۱۹۵۹م‌)، مدار الافاضل‌ تألیف‌ الله‌ داد فیضی‌ سرهندی‌ (لاهور، ۱۹۵۹-۱۹۷۰م‌، در ۴ جلد) و تذكرۀ مخزن‌ الغرایب‌ تألیف‌ احمدعلی‌خان‌ سندیلوی‌ (لاهور/ اسلام‌آباد، ۱۹۶۸- ۱۹۹۵م‌، در ۵ جلد). او برای‌ انتشار آثار در زمینۀ تاریخ‌ و ادبیات‌ منطقۀ پنجاب‌، «آكادمی‌ ادبی‌ پنجابی‌» را در لاهور بنیاد گذارد و چندین‌ كتاب‌ فارسی‌ نوشته‌ شده‌ در این‌ ناحیه‌ را از سوی‌ آكادمی‌ منتشر كرد (رضوی‌، ۶۷۹؛ ریاض‌، ۳۴۹-۳۵۰).

 

محمد اكرم «اكرام‌»، مدیر پیشین‌ گروه‌ فارسی‌ دانشگاه‌ پنجاب‌ به‌ سنت‌ نقد ادبی‌ فارسی‌ در شبه‌ قاره‌ تعلق‌ و دلبستگی‌ دارد و در این‌ زمینه‌ چندین‌ متن‌ فارسی‌ مانند داد سخن‌ (راولپندی‌، ۱۹۷۴م‌)، سراج‌ منیر (اسلام‌آباد، ۱۹۷۷م‌) و تنبیه‌ الغافلین‌ (لاهور، ۱۹۸۱م‌) هر ۳ از تألیفات‌ سراج‌ الدین‌ خان‌ آرزو، و كارنامه‌ تألیف‌ ابوالبركات‌ لاهوری‌ را منتشر كرد. او در اقبال‌شناسی‌ نیز صاحب‌ نظر است‌ و رسالۀ دكتری‌ وی‌ با عنوان‌ اقبال‌ در راه‌ مولوی‌ (لاهور، ۱۳۴۹ش‌)، بارها چاپ‌ شده‌ است‌ (تسبیحی‌، ۱/۱۸۹-۱۹۴،۱۹۷-۲۰۰ ،۲/۱۲۵-۱۲۷؛ریاض‌، ۳۵۱-۳۵۲).

 

ظهورالدین‌ احمد استاد فارسی‌ دانشكدۀ دولتی‌ لاهور، نخستین‌ محقق‌ پاكستانی‌ است‌ كه‌ تاریخ‌ ادبیات‌ فارسی‌ در پاكستان‌( پاكستان‌ مین‌ فارسی‌ ادب‌ كی‌ تاریخ‌، لاهور، ۱۹۶۴-۱۹۹۰م‌) را به‌ تفصیل‌ به‌ زبان‌ اردو نوشته‌ است‌ و ۵ جلد آن‌ طبع‌ و نشر شده‌ است‌ (همو، ۳۵۰-۳۵۱).

 

 

غلام‌ سرور (۱۹۰۹- ۱۹۹۸ م‌) رئیس‌ پیشین‌ گروه‌ فارسی‌ دانشگاه‌ كراچی‌، رسالۀ دكتری‌ خود را با عنوان «تاریخ‌ شاه‌ اسماعیل‌ صفوی‌» (علیگره‌، ۱۹۳۹ م‌) به‌ زبان‌ انگلیسی‌ نوشت‌. تاریخ‌ ایران‌ قدیم‌ (كراچی‌، ۱۹۵۶ م‌)، افكار جاویدان‌ (كراچی‌، ۱۹۶۴م‌) و آثار جاویدان‌ (كراچی‌، ۱۹۶۶ م‌) از آثار اوست‌ كه‌ برای‌ دانشجویان‌ زبان‌ و ادب‌ فارسی‌ مفید بوده‌ است‌. وی‌ پس‌ از بازنشستگی‌ در ۱۳۵۰ش‌/۱۹۷۱م‌ به‌ تصحیح‌ متون‌ عرفانی‌ فارسی‌ پرداخت‌ و جواهر الاولیا تألیف‌ باقر بن‌ عثمان‌ بخاری‌ (اسلام‌آباد، ۱۹۷۶م‌) و خلاصة الالفاظ جامع‌ العلوم‌ ملفوظات‌ مخدوم‌ جهانیان‌ جهانگشت‌ (اسلام‌ آباد، ۱۹۹۲م‌) را تصحیح‌، و با مقدمه‌ای‌ مفصل‌ منتشر نمود (نقوی‌، ۳۹-۵۷؛ تسبیحی‌، ۱/۱۳۶-۱۴۰؛ رضوی‌، ۶۷۶؛ ریاض‌، ۳۴۷- ۳۴۹).

 

علی‌رضا نقوی‌ (ز ۱۳۱۲ش‌/ ۱۹۳۳م‌)، محقق‌ بخش‌ فقه‌ شیعه‌ در ادارۀ تحقیقات‌ اسلامی‌ اسلام‌ آباد، كار علمی‌ خود را با تألیف‌ تذكره‌نویسی‌ فارسی‌ در هند و پاكستان‌ (تهران‌، ۱۳۴۳ش‌) آغاز كرد. از دیگر كارهای‌ او باید فرهنگ‌ جامع‌ فارسی‌ به‌ انگلیسی‌ و اردو (اسلام‌آباد، چ‌ دوم‌، ۱۳۸۲ش‌) را یاد كرد (تسبیحی‌، ۱/۱۵۷، ۲/۳۶۵- ۳۶۷؛ رضوی‌، ۶۷۷ - ۶۷۸؛ ریاض‌، ۳۵۶-۳۵۷).

 

از میان‌ نسل‌ سوم‌ ایران‌شناسان‌ كسانی‌ كه‌ تألیفات‌ و مقالاتی‌ به‌ فارسی‌ منتشر كرده‌اند، اینان‌ را می‌توان‌ نام‌ برد: ساجدالله‌ تفهیمی‌ (ز ۱۹۴۱م‌)، استاد فارسی‌ دانشگاه‌ كراچی‌، مؤلف‌ شعرای‌ اصفهانی‌ در شبه‌قاره‌ (اسلام‌آباد، ۱۹۹۴م‌)؛ كشف‌ الالفاظ اقبال‌ (كراچی‌، ۲۰۰۲م‌) (نک‌ : تفهیمی‌، ۷۱). محمد سلیم‌ اختر (ز ۱۹۴۶م‌)، كه‌ دو تذكرۀ مهم‌ فارسی‌ را با تعلیقات‌ و مقدمۀ انگلیسی‌ تصحیح‌ كرده‌ است‌: یكی‌ مجمع‌ الشعرای‌ جهانگیر شاهی‌ تألیف‌ قاطعی‌ هروی‌ (كراچی‌، ۱۹۷۹م‌) و دیگری‌ كلمات‌ الصادقین‌ تألیف‌ محمدصادق‌ دهلوی‌ كشمیری‌ (اسلام‌آباد/ لاهور، ۱۹۸۸م‌). محمد سرفراز ظفر (ز ۱۹۴۷م‌)، استاد فارسی‌ دانشگاه‌ ملی‌ زبانهای‌ نوین‌ اسلام‌آباد، ویراستار دیوان‌ رایج‌ سیالكوتی‌ (اسلام‌آباد، ۱۹۹۶م‌) و گردآورندۀ گزیدۀ اشعار فارسی‌ شاعران‌ پاكستانی‌ از روزگاران‌ دور تا امروز، با عنوان‌ گنجینۀ ادب‌ پاك‌ (اسلام‌آباد، ۲۰۰۰م‌). معین‌ نظامی‌ (ز ۱۹۶۳م‌)، استاد فارسی‌ دانشگاه‌ پنجاب‌، ویراستار دیوان‌ اصغر علی‌ روحی‌ (لاهور، ۱۹۹۶م‌) و مرآت‌ غفوریه‌ تألیف‌ امام‌ بخش‌ لاهوری‌ (اسلام‌ آباد، ۲۰۰۰م‌) و مترجم‌ داستانهای‌ جدید كوتاه‌ ایرانی‌ با عنوان‌ نئی‌ ایرانی‌ كهانیان‌ (لاهور، ۱۹۹۶م‌). محمدناصر (ز ۱۹۷۲م‌)، استاد فارسی‌ دانشگاه‌ پنجاب‌، مؤلف‌ تحول‌ موضوع‌ و معنا در شعر معاصر (تهران‌، ۱۳۸۲ش‌) و شعری‌ كه‌ زندگی‌ است‌ (لاهور، ۲۰۰۴م‌).

 

ترجمۀ متون‌ فارسی‌ به‌ اردو و زبانهای‌ محلی‌ پاكستان‌ در سطح‌ گسترده‌تری‌ صورت‌ می‌گیرد. علاوه‌ بر ترجمۀ كتابهای‌ ادبی‌ عامه‌ پسند و كلاسیك‌، از نوع‌ آثار خیام‌، مولوی‌، سعدی‌، حافظ و جامی‌ و بجز كتابهای‌ تاریخی‌، كلامی‌، دینی‌ و عرفانی‌، شعر و داستان‌ نیز ترجمه‌ می‌شود. اختر راهی‌ در تألیف‌ خود ترجمه‌های‌ متون‌ فارسی‌ به‌ زبانهای‌ پاكستانی‌ (اسلام‌آباد، ۱۹۸۶ م‌) جمعاً ۲۶۰‘۱ترجمۀ اردو، ۵۸ ترجمۀ پنجابی‌، ۳۹ ترجمۀ پشتو، ۳۶ ترجمۀ سندی‌ و ۴ ترجمۀ براهویی‌ را معرفی‌ كرده‌ است‌ كه‌ بیشترین‌ این‌ ترجمه‌ها در موضوع‌ عرفان‌ (۲۵۰ ترجمۀ اردو) و آثار منظوم‌ (۱۴۴ ترجمۀ اردو) است‌ (نوشاهی‌، «ترجمه‌ها ... »، شم‌ ۱۰، ص‌ ۱۲۷- ۱۲۹). پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌ (۱۳۵۷ش‌/ ۱۹۷۹م‌) گرایشی‌ دیگر در ترجمه‌ به‌ وجود آمد و آن‌ توجه‌ به‌ ترجمۀ كتابهای‌ كلامی‌ شیعه‌ و آثار مؤلفان‌ اسلام‌ گرای‌ معاصر ایرانی‌ چون‌ مرتضی‌ مطهری‌ و علی‌ شریعتی‌ است‌ (همان‌، شم‌ ۱۴، ص‌ ۸۵-۱۳۱).

 

مجلات‌ فارسی‌ و ایران‌شناسی‌

مجلۀ اورینتل‌ كالج‌ مگزین‌ شده‌ در محافل‌ شرق‌شناسی‌ و ایران‌شناسی‌ است‌. ادارۀ مطبوعات‌ پاكستان‌ زیرنظر وزارت‌ فرهنگ‌ و اطلاع‌رسانی‌ پاكستان‌ برخی‌ نشریات‌ ادبی‌ و فرهنگی‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ داشته‌ است‌. مجلۀ هلال‌ (كراچی‌، ۱۹۵۲-۱۹۷۲م‌) و پاكستان‌ مصور (اسلام‌آباد، ۱۹۷۳- ۱۹۸۸م‌) به‌ زبان‌ فارسی‌ و برای‌ فارسی‌ زبانان‌ بوده‌ كه‌ اكنون‌ هر دو تعطیل‌ شده‌ است‌. ماهنامۀ سروش‌ برای‌ دری‌ زبانان‌ افغانستان‌ هم‌اكنون‌ منتشر می‌شود. رایزنی ‌فرهنگی ‌سفارت‌ جمهوری ‌اسلامی ‌ایران‌ در اسلام‌آباد، در ۱۳۶۴ ش‌/۱۹۸۵ م‌ انتشار فصلنامۀ دانش‌ را آغاز كرد كه‌ از شمارۀ ۴۴ به‌ بعد نشر آن‌ به‌ مركز تحقیقات‌ فارسی‌ ایران‌ و پاكستان‌ محول‌ شده‌ است‌. هفتاد و پنجمین‌ شمارۀ آن‌ در ۱۳۸۳ ش‌/۲۰۰۴ م‌ منتشر شد. این‌ مجله‌ اساساً به‌ زبان‌ فارسی‌ است‌، ولی‌ گاهی‌ مقالات‌ اردو و انگلیسی‌ نیز در آن‌ چاپ‌ می‌شود (برای‌ فهرست‌ مقالات‌ شم‌ ۱-۵۳، نک‌ : محمد مهدی‌ توسلی‌، فهرست‌ مقالات‌ فصلنامۀ دانش‌، اسلام‌آباد، ۲۰۰۰م‌).

 

اقبال‌ آكادمی‌ پاكستان‌، لاهور، در ۱۹۸۶م‌ انتشار نشریه‌ای‌ را با عنوان‌ اقبالیات‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ آغاز كرد كه‌ كلاً به‌ بررسی‌ افكار اقبال‌ لاهوری‌ اختصاص‌ دارد و تاكنون‌ ۱۳ شماره‌ از آن‌ منتشر شده‌ است‌. در ۲۰۰۳ م‌ گروه‌ فارسی‌ دانشگاه‌ پنجاب‌ لاهور نیز انتشار مجلۀ فارسیِ سفینه‌ را در زمینۀ ادبیات‌ فارسی‌ و مطالعات‌ ایرانی‌ آغاز كرد. علاوه‌ بر اینها، تقریباً همۀ مجلات‌ معتبر و مهم‌ اردو و انگلیسی‌ زبان‌ كه‌ از طرف‌ دانشگاهها یا مراكز فرهنگی‌ خصوصی‌ منتشر می‌شوند، چون‌ اردو (كراچی‌)، بازیافت‌ (لاهور)، تحقیق‌ (حیدرآباد)، تحقیق‌نامه‌ (لاهور)، صحیفه‌ (لاهور)، فكر و نظر (اسلام‌آباد)، فنون‌ (لاهور)، قومی‌ زبان‌ (كراچی‌)، كاوش‌ (لاهور)، مجلۀ تحقیق‌ (لاهور)، نقوش‌ (لاهور)، نشریۀ ادارۀ تحقیقات‌ پاكستان‌ (لاهور)، همیشه‌ مقالاتی‌ در موضوعات‌ ادبی‌ و لغوی‌ زبان‌ فارسی‌ و تاریخ‌ و فرهنگ‌ ایرانی‌ و ترجمۀ آثار فارسی‌ در بر دارند. اختر راهی‌ فهرست‌ مقالات‌ اردو در زمینۀ ادبیات‌ فارسی‌ و ایران‌شناسی‌ را كه‌ در مجلات‌ اردو زبان‌ پاكستان‌ از ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۷م‌ چاپ‌ شده‌ است‌، تهیه‌ كرده‌، و به‌ چاپخانه‌ سپرده‌ است‌.

 

تدریس‌ زبان‌ فارسی

زبان‌ فارسی‌ در پاكستان‌ در سطح‌ دبیرستان‌ و دانشگاه‌ تدریس‌ می‌شود. در سرتاسر پاكستان‌ در دانشكده‌ها كه‌ هر یكی‌ وابسته‌ به‌ دانشگاهی‌ در استان‌ خود است‌، درسهای‌ انتخابی‌ فارسی‌ در دورۀ پیش‌دانشگاهی‌ و كارشناسی‌ تدریس‌ می‌شود و اغلب‌ دانشگاهها گروه‌ زبان‌ و ادبیات‌ فارسی‌ دارند و در آنجا دوره‌های‌ كارشناسی‌ ارشد و دكتری‌ دایر است‌.

بیشتر اعضای‌ هیئت‌ علمی‌ گروههای‌ فارسی‌ و مدیران‌ این‌ گروهها از فارغ‌التحصیلان‌ دانشگاه‌ تهران‌اند. پژوهشهای‌ دانشگاهی‌ در این‌ مقاطع‌ بیشتر در زمینۀ تصحیح‌ متون‌ فارسی‌ موجود در شبه‌ قاره‌، نقد و تحلیل‌ آثار ادبیات‌ فارسی‌ شبه‌ قاره‌، شرح‌ حال‌ نویسندگان‌ و شاعران‌ پارسی‌گوی‌ این‌ سرزمین‌ و تهیۀ كتاب‌شناسیها و فهرستهای‌ كتابهای‌ فارسی‌ است‌. علاوه‌ بر این‌، در گروه‌ اقبال‌ شناسی‌ در دانشگاه‌ آزاد علامه‌ اقبال‌ اسلام‌آباد و در كرسیهای‌ هجویری‌ و اقبال‌ در دانشگاه‌ پنجاب‌ لاهور پژوهشهایی‌ دربارۀ ادبیات‌ فارسی‌ و ایران‌شناسی‌ و متون‌ ادبی‌ صورت‌ می‌گیرد.

 

سازمانهای‌ دولتی‌ و خصوصی‌

دولت‌ پاكستان‌ برای‌ حفظ و نشر تاریخ‌ و فرهنگ‌ و ادبیات‌ خود در ایالاتِ این‌ كشور سازمانهایی‌ را تشكیل‌ داده‌ است‌ كه‌ بخشی‌ از وظایف‌ آنها به‌ پژوهش‌ در متون‌ تاریخی‌ و ادبی‌ فارسی‌ پاكستان‌ یا ترجمۀ آنها به‌ زبانهای‌ پاكستانی‌ اختصاص‌ دارد. سندی‌ ادبی‌ بورد كراچی‌/ حیدرآباد چندین‌ متن‌ فارسی‌ در زمینۀ تاریخ‌ و ادبیات‌ فارسی‌ و جغرافیای‌ سند را به‌ كوشش‌ حسام‌الدین‌ راشدی‌ و دیگران‌ چاپ‌ كرده‌ است‌ كه‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ مثنویات‌ هیر و رانجها (۱۹۵۷م‌)، تاریخ‌ تازه‌ نوای‌ معارك‌ از منشی‌ عطا محمد شكارپوری‌ (۱۹۵۹م‌)، تاریخ‌ مظهر شاهجهانی‌ تألیف‌ یوسف‌ میرك‌ (۱۹۶۲م‌)، تحفة الكرام‌ تألیف‌ علی‌ شیرقانع‌ تتوی‌ (۱۹۷۱م‌) را یاد كرد. ادارۀ تحقیقات‌ پاكستان‌ دانشگاه‌ پنجاب‌ لاهور، به‌ نشر انشای‌ ماهرو (۱۹۶۵م‌)، كلیات‌ فیضی‌ (۱۹۶۸م‌)، رقعات‌ حكیم‌ ابوالفتح‌ گیلانی‌ (۱۹۶۸م‌)، مرآت‌ العالم‌ تألیف‌ محمد بختاور خان‌ (۱۹۷۹م‌) و تاریخ‌ ادبیات‌ فارسی‌ در پاكستان‌ تألیف‌ ظهورالدین‌ احمد به‌ زبان‌ اردو اقدام‌ كرده‌ است‌. پنجابی‌ ادبی‌ آكادمی‌ در لاهور متنهای‌ فارسی‌ و كتابهای‌ مربوط به‌ نقد ادبی‌ در زمینۀ ادبیات‌ فارسی‌ را چاپ‌ كرده‌ كه‌ از آن‌ جمله‌ است‌: كلیات‌ آفرین‌ لاهوری‌ (۱۹۶۷م‌)، دیوان‌ غنیمت‌ كنجاهی‌ (۱۹۵۸م‌)، دیوان‌ واقف‌ لاهوری‌ (۱۹۶۲م‌)، قصه‌های‌ ادبیات‌ پنجابی‌ به‌ فارسی‌ تألیف‌ محمد باقر به‌ زبان‌ اردو (۱۹۵۷-۱۹۶۰م‌، ۲ جلد).

 

اقبال‌ آكادمی‌ پاكستان‌ در كراچی‌ و لاهور علاوه‌ بر تذكره‌های‌ فارسی‌ مانند تذكرۀ شعرای‌ كشمیر از محمد اصلح‌ (۱۹۶۷ م‌) و تذكرۀ شعرای‌ كشمیر از حسام‌الدین‌ راشدی‌ در ۴ جلد (۱۹۶۷-۱۹۶۹م‌) و تذكرۀ شعرای‌ پنجاب‌ از عبدالرشید (۱۹۶۷م‌)، چند تألیف‌ باارزش‌ دربارۀ اقبال‌ لاهوری‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ و اردو چاپ‌ كرده‌ است‌، همچون‌ جاویدان‌ اقبال‌ كه‌ ترجمۀ زنده‌ رود تألیف‌ جاوید اقبال‌ است‌ (لاهور، ۱۹۸۵-۱۹۸۷م‌، ۴ جلد)؛ ایقان‌ اقبال‌ تألیف‌ میرزا محمد منور (لاهور، ۱۹۸۹م‌).

 

مؤسسۀ مطالعات‌ آسیای‌ میانه‌ و غربی‌ دانشگاه‌ كراچی‌ یكی‌ از مهم‌ترین‌ مؤسسات‌ دانشگاهی‌ است‌ كه‌ به‌ مطالعه‌ در تاریخ‌ و زبان‌ و ادبیات‌ ایران‌ و ماوراءالنهر و افغانستان‌ می‌پردازد و تا كنون‌ چندین‌ متن‌ فارسی‌ را همچون‌ بحرالاسرار فی‌ معرفت‌ الاخیار، تألیف‌ محمود بلخی‌ (۱۹۸۰م‌)، مثمر، تألیف‌ سراج‌ الدین‌ علی‌ خان‌ آرزو (۱۹۹۱م‌) و نصرت‌نامۀ ترخان‌، تألیف‌ میرمحمدبن‌ بایزید پورانی‌ (۲۰۰۰م‌) منتشر كرده‌ است‌.

 

برخی‌ مؤسسات‌ دولتی‌ كه‌ برای‌ ترویج‌ زبان‌ و ادبیات‌ اردو تأسیس‌ شده‌اند، ناگزیر به‌ تصحیح‌ و طبع‌ و نشر كتابهای‌ فارسی‌ یا ترجمۀ آنها اقدام‌ كرده‌اند، همچون‌: مجلس‌ ترقی‌ ادب‌ لاهور، كه‌ شاهجهان‌ نامۀ محمدصالح‌ كنبو (۱۹۶۷م‌) و كلیات‌ فارسی‌ میرزا غالب‌ دهلوی‌ (۱۹۶۷م‌) را چاپ‌ كرده‌ است‌؛ مركزی‌ اردو بورد در لاهور كه‌ بعداً به‌ اردوسائنس ‌بورد (فرهنگستان‌ علوم‌ اردو) تغییر نام‌ یافت‌، ترجمۀ اردوی‌ متون‌ تاریخی‌، ادبی‌ و عرفانی‌ فارسی‌ را طبع‌ و نشر كرده‌ است‌ كه‌ از آن‌ جمله‌ است‌: مآثر الامراء تألیف‌ صمصام‌ الدوله‌ شاهنوازخان‌ (۱۹۶۸-۱۹۷۰ م‌، ۳ جلد) و طبقات‌ اكبری‌ تألیف‌ نظام‌الدین‌ احمد هروی‌، و مقامات‌ مظهری‌ تألیف‌ شاه‌ غلام‌ علی‌ دهلوی‌ (۲۰۰۱م‌، چ‌ دوم‌).

 

انجمن‌ ترقی‌ اردو پاكستان‌ در كراچی‌ تذكرۀ فارسی‌ گویان‌ همیشه‌ بهار، تألیف‌ كشن‌ چند اخلاص‌ (۱۹۷۳ م‌) و فهرست‌ مخطوطات‌ انجمن‌ ترقی‌ اردو (فارسی‌ ـ عربی‌) تألیف‌ سرفراز علی‌ (۱۳۴۶ش‌) را منتشر كرده‌ است‌.

 

مقتدره‌ قومی‌ زبان‌ اسلام‌آباد به‌ نشر فرهنگهای‌ دو زبانه‌، مانند فرهنگ‌ مشترك‌ تألیف‌ گوهر نوشاهی‌ (۱۹۹۷ م‌)، كمال‌ عترت‌ تألیف‌ میرمهدی‌ عترت‌ اكبرآبادی‌ (۱۹۹۹م‌)، ضرب‌ الامثال‌ اردو ـ فارسی‌ تألیف‌ زیب‌ النساعلی‌ خان‌ (۲۰۰۴م‌) و ترجمۀ الآثار الباقیة عن‌ القرون‌ الخالیة تألیف‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ را چاپ‌ كرده‌ است‌.

 

آكادمی‌ ادبیات‌ پاكستان‌ در اسلام‌آباد، ترجمۀ فارسی‌ نمونه‌هایی‌ از ادبیات‌ منثور و منظوم‌ زبانهای‌ رایج‌ در پاكستان‌ را منتشر كرده‌ است‌ (۱۹۹۵م‌).

 

به‌ مناسبت‌ برخی‌ رویدادهای‌ تاریخی‌ سازمانهایی‌ كه‌ برای‌ بزرگداشت‌ این‌گونه‌ موارد تشكیل‌ شده‌ بود، نیز كتابهای‌ فارسی‌ یا اردو و انگلیسی‌ در زمینۀ مطالعات‌ ایرانی‌ و پاكستانی‌ منتشر كرده‌اند، چنان‌كه‌ به‌ مناسبت‌ صدمین‌ سال‌ تأسیس‌ دانشكدۀ خاور شناسی‌ دانشگاه‌ پنجاب‌ در ۱۹۷۰ م‌، آثار فارسی‌ میرزا غالب‌ دهلوی‌ و برخی‌ آثار فارسی‌ دیگر تصحیح‌ و طبع‌ شده‌ است‌؛ و یا به‌ مناسبت‌ هفتصدمین‌ سال‌ تولد امیرخسرو دهلوی‌، در ۱۹۷۷م‌ آثار فارسی‌ او ( كلیات‌ قصاید خسرو، لاهور) چاپ‌ شد؛ همچنین‌ به‌ مناسبت‌ صدمین‌ سال‌ تولد محمد اقبال‌ لاهوری‌ در ۱۹۷۷م‌ چندین‌ اثر فارسی‌ دربارۀ او به‌ طبع‌ رسید. به‌ مناسبت‌ برخی‌ رویدادهای‌، تاریخی‌ ایران‌ نیز مجموعه‌ها و جشن‌ نامه‌هایی‌ در پاكستان‌ انتشار یافته‌ است‌ كه‌ حاوی‌ مقالات‌ و بررسیهای‌ تاریخی‌ و ادبی‌ به‌ زبانهای‌ فارسی‌ و اردو و انگلیسی‌ است‌ (جعفری‌، ۴-۵).

سازمان‌ ملی‌ هجرت‌ اسلام‌آباد، برای‌ استقبال‌ از سدۀ ۱۵ق‌ انتشار ترجمۀ انگلیسی‌ ۱۰۰ كتاب‌ برگزیدۀ تمدن‌ ۱۴۰۰ سالۀ اسلامی‌ را طرح‌ریزی‌ كرد كه‌ برخی‌ كتابهای‌ مؤلفان‌ ایرانی‌ را نیز شامل‌ است‌. هنوز ذوق‌ فارسی‌ خوانی‌ و تحقیقات‌ فارسی‌ در پاكستان‌ تا حدود قابل‌ ملاحظه‌ای‌ باقی‌ است‌ و برخی‌ از ناشران‌ خصوصی‌ گه‌گاه‌ به‌ تجدید چاپ‌ آثار ادبیات‌ فارسی‌ و ترجمه‌های‌ آنها، مانند رباعیات‌ خیام‌، مثنوی‌ مولوی‌، گلستان‌ سعدی‌ و دیوان‌ حافظ اقدام‌ می‌كنند.

برخی‌ مؤسسات‌ خصوصی‌ به‌ حفظ میراث‌ فرهنگی‌ خانواده‌های‌ خود توجه‌ داشته‌، و كتابهای‌ فارسی‌ نیاكان‌ خود را طبع‌ و نشر كرده‌اند، مانند آكادمی‌ شاه‌ ولی‌الله‌ حیدرآباد كه‌ آثار فارسی‌ و عربی‌ شاه‌ ولی‌الله‌ محدث‌ دهلوی‌ (۱۱۱۴-۱۱۷۶ق‌) را منتشر كرده‌ است‌ و ادارۀ معارف‌ نوشاهیه‌ (ساهن‌ پال‌ / اسلام‌آباد) كه‌ به‌ نشر برخی‌ متون‌ فارسی‌ مربوط به‌ طریقۀ نوشاهیه‌ مانند چهار بهار (ملفوظات‌ نوشه‌ گنج‌ بخش‌) تألیف‌ محمد هاشم‌ تهرپالوی‌ (۱۹۸۴م‌) و احوال‌ و مقامات‌ نوشه‌ گنج‌بخش‌، تألیف‌ احمد بیگ‌ لاهوری‌ (۱۹۹۹م‌) اقدام‌ كرده‌ است‌.

 

مراكز فرهنگی‌ ایران‌ در پاكستان‌

مراكز فرهنگی‌ ایران‌ در پاكستان‌ در تبادل‌ فرهنگی‌، اهدای‌ كتابها و مجلات‌ فارسی‌ به‌ علاقه‌مندان‌، آموزش‌ زبان‌ فارسی‌ به‌ دانش‌ آموزان‌ محلی‌ و ایجاد تسهیلات‌ برای‌ تحصیلات‌ عالی‌ دانشجویان‌ پاكستانی‌ در دانشگاههای‌ ایران‌ و ترویج‌ مطالعات‌ ایران‌شناسی‌ در پاكستان‌ فعالیت‌ می‌كنند (اسعدی‌، ۲ / ۱۹۶-۱۹۷). در ۱۳۳۳ش‌ / ۱۹۵۴م‌ رایزنی‌ فرهنگی‌ سفارت‌ ایران‌ در پاكستان‌، در كراچی‌ تأسیس‌ شد و سپس‌ به‌ اسلام‌ آباد منتقل‌ گردید، و شعبه‌هایی‌ به‌ نام «خانۀ فرهنگ‌ ایران‌» در شهرهای‌ كراچی‌، حیدرآباد، كویته‌، ملتان‌، لاهور، راولپندی‌ و پیشاور بنیاد نهاده‌ شد. برخی‌ از این‌ مراكز به‌ نشر كتابهایی‌ اقدام‌ كرده‌اند، چنان‌كه‌ رایزنی‌ فرهنگی‌، كتاب‌ میراث‌ جاودان‌ را در معرفی‌ سنگ‌نبشته‌ها و كتیبه‌های‌ فارسی‌ در پاكستان‌ منتشر كرده‌ است‌ (اسلام‌ آباد، ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش‌، دو جلد) و نیز در ۱۳۶۴ش‌ / ۱۹۸۵م‌ برای‌ تحقیق‌ در میراث‌ فرهنگی‌ مشترك‌ ایران‌ و پاكستان‌ انتشار فصلنامۀ دانش‌ را به‌ زبان‌ فارسی‌، و در بهمن‌ ۱۳۷۸ / فوریۀ ۲۰۰۰ مجلۀ پیام‌ آشنا را به‌ زبان‌ اردو آغاز كرد. در ۱۹۷۱م‌ با توافق‌ پاكستان‌ و ایران‌ برای‌ حفظ كتابهای‌ خطی‌ و تحقیق‌ و انتشار آثار فرهنگی‌ مشترك‌ دو كشور «مركز تحقیقات‌ فارسی‌ ایران‌ و پاكستان‌» در اسلام‌آباد تأسیس‌ گردید (جعفری‌، ۷). در كتابخانۀ این‌ مركز كه «گنج‌ بخش‌» نام‌ دارد، در حدود ۲۲ هزار نسخۀ خطی‌ نگهداری‌ می‌شود. این‌ مركز تا ۱۳۸۳ش‌ / ۲۰۰۴م‌، ۱۷۸ جلد كتاب‌ فارسی‌، اردو و انگلیسی‌ در زمینه‌های‌ كتاب‌شناسی‌، ادبیات‌ فارسی‌، تاریخ‌ و عرفان‌ منتشر كرده‌ است‌.

در پی‌ اشغال‌ كابل‌ از سوی‌ نیروهای‌ نظامی‌ شوروی‌ در دی‌ ماه‌ ۱۳۵۸ / دسامبر ۱۹۷۹ عده‌ای‌ از نویسندگان‌ و شاعران‌ و محققان‌ افغانستان‌ به‌ شهرهای‌ پیشاور، اسلام‌آباد و كویته‌ رفتند و طبعاً به‌ تألیف‌ و نشر كتابهای‌ فارسی‌ و دری‌ پرداختند. بیشترین‌ آثار ادبی‌ نویسندگان‌ افغانستان‌ در دوران‌ مهاجرت‌ در پیشاور و اسلام‌آباد چاپ‌ شده‌ است‌؛ چنان‌كه‌ شاعر بزرگ‌ معاصر افغانستان‌ خلیل‌الله‌ خلیلی‌ (۱۹۰۷-۱۹۸۷م‌) كه‌ تا واپسین‌ نفس‌ در اسلام‌آباد می‌زیست‌، تمامی‌ آثار این‌ دوران‌ از زندگانی‌ خود، چون‌: ایاز از نگاه‌ صاحبدلان‌ (اسلام‌آباد، ۱۹۸۳م‌)، اشكها و خونها (اسلام‌آباد، ۱۹۸۵م‌) و شبهای‌ آوارگی‌ (اسلام‌آباد، ۱۳۶۵ش‌) را در پاكستان‌ به‌ چاپ‌ رساند. خاطرات‌ عبدالحمید، رئیس‌ دانشگاه‌ كابل‌ و وزیر علوم‌ دوران‌ دولت‌ ظاهر شاه‌ نیز به‌ كوشش‌ غلام‌ حضرت‌ كوشان‌ به‌ نام‌ سرگذشت‌ یك‌ ملت‌ مظلوم‌ در مسیر سدۀ بیستم‌ تحریر و طبع‌ شد (لاهور، ۱۹۹۸م‌).

 

مآخذ

آزادی‌كناری‌، شعبان‌، فارسی‌ آموختگان‌، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌؛ احسن‌، عبدالشكور، «فارسی‌ ادب‌»، پاكستانی‌ ادب‌، لاهور، ۱۹۸۱م‌؛ اسعدی‌، مرتضی‌، جهان‌ اسلام‌، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌؛ امجد، رشید، «پاكستان‌ ادب‌ كی‌ نمایان‌ رجحانات‌»، عبارت‌، راولپندی‌، ۱۹۹۷م‌؛ تسبیحی‌، محمدحسین‌، فارسی‌ پاكستانی‌و مطالب‌ پاكستان‌شناسی‌، راولپندی‌ / اسلام‌آباد، ۱۹۷۴-۱۹۷۷م‌؛ تفهیمی‌، ساجدالله‌، «مطالعات‌ فارسی‌ در بخش‌ فارسی‌ دانشگاه‌ كراچی‌»، دانش‌، اسلام‌آباد، ۱۳۶۷ ش‌، شم‌ ۱۳؛ جعفری‌، علی‌ اكبر، تحقیقات‌ فارسی‌ در پاكستان‌، اسلام‌آباد، ۱۹۷۴ م‌؛ راشدی‌، حسام‌الدین‌، مقالات‌، به‌ كوشش‌ غلام‌محمد لاكهو، كراچی‌، ۲۰۰۲ م‌؛ رضوی‌، سبط حسن‌، «آتهوان‌ باب‌»، تاریخ‌ ادبیات‌ مسلمانان‌ پاكستان‌ و هند، لاهور، ۱۹۷۲م‌، ج‌ ۵؛ ریاض‌، محمد، «ایران‌ شناسان‌ شبه‌ قاره‌»، مجموعۀ سخنرانیهای‌ نخستین‌ سمینار پیوستگیهای‌ فرهنگی‌ ایران‌ و شبه‌ قاره‌، اسلام‌آباد، ۱۹۹۳م‌، ج‌ ۱؛ سیدعبدالله‌، ادب‌ و فن‌، لاهور، ۱۹۸۷م‌؛ شمیم‌ حنفی‌، «اردو ادب‌»، آجكل‌ اورادب‌كی‌ پچاس‌ سال‌، دهلی‌، ۲۰۰۰م‌؛ قاسم‌، غفور شاه‌، پاكستانی‌ ادب‌، راولپندی‌، ۲۰۰۰م‌؛ قریشی‌، وحید، «اردو ادب‌»، پاكستانی‌ ادب‌، لاهور، ۱۹۸۱م‌؛ منظر، شهزاد، «پاكستان‌ مین‌ اردو ناول‌ كی‌ پچاس‌ سال‌»، عبارت‌، راولپندی‌، ۱۹۹۷م‌؛ نقوی‌، علیرضا، «سیری‌ در آثار استاد سرور»، دانش‌، اسلام‌آباد، ۱۳۶۵ش‌، شم‌ ۵-۷؛ نوشاهی‌، عارف‌، «ترجمه‌های‌ متون‌ فارسی‌ به‌ زبانهای‌ شبه‌ قارۀ پاكستان‌ و هند»، دانش‌، اسلام‌آباد، ۱۳۶۷ش‌، شم‌ ۱۰ و ۱۴؛ همو، «كارنامۀ سیدپیرحسام‌الدین‌ راشدی‌»، آینده‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌، س‌ ۸، شم‌ ۱۱.

 

عارف‌ نوشاهی‌

 

 

IV. گروههای‌ قومی‌، نامها و خاستگاهها

۵ حوزۀ قومی‌ متمایز در پاكستان‌ وجود دارد: پنجاب‌، سند، ایالت‌ سرحدی‌ شمال‌ غربی‌، بلوچستان‌ و سرزمینهای‌ كوهستانی‌ نواحی‌ شمالی‌ كه‌ درگذشته‌ به‌ چندین‌ امیرنشین‌، مانند چترال‌، دیر، كوهستان‌ و هونزا، تقسیم‌ می‌شد. این‌ ایالتها با تأسیس‌ پاكستان‌ در این‌ كشور ادغام‌ شدند. مرزهای‌ پاكستان‌ از هر سو گروههای‌ قومی‌ را تقسیم‌ می‌كند. مرز هند و پاكستان‌، پنجابیها و سندیها را، و مرز پاكستان‌ و افغانستان‌، پشتونها و كافرها را دو تكه‌ می‌كند؛ همچنین‌ مرز پاكستان‌ و ایران‌، قلمرو چادرنشینان‌ بلوچی‌ و براهویی‌ را از هم‌ جدا می‌سازد.

 

گروههای‌ قومی‌ عمدۀ پنجاب

ایالت‌ پنجاب‌ تقریباً ۶۲٪ از جمعیت‌ پاكستان‌ را در خود جای‌ داده‌ است‌ و از لحاظ بافت‌ جمعیتی‌ متشكل‌ از اقوام‌ راجپوت‌ و جَت‌ و شاخه‌های‌ مختلف‌ این‌ اقوام‌ مانند آوانها، خوخارها، قاكارها، خاتارها، جانجواها، آراین‌ها، گوجارها و دیگر اقوام‌ كوچك‌تر است‌. آوانها، خوخارها و خاتارها مدعی‌اند كه‌ نیای‌ مشترك‌ آنها به‌ قطب‌ شاه‌ می‌رسد كه‌ گفته‌ می‌شود با سلطان‌ محمود غزنوی‌ از غزنی‌ به‌ این‌ نواحی‌ آمده‌ بود. محققان‌ معتقدند كه‌ این‌ اقوام‌ به‌ احتمال‌ بسیار بومی‌ این‌ منطقه‌اند كه‌ در دورۀ حكومت‌ محمود غزنوی‌، به‌ دست‌ قطب‌شاه‌ به‌ دین‌ اسلام‌ گرویده‌اند و در حقیقت‌ از اعقاب‌ او نیستند. این‌ گرایش‌ به‌ ادعای‌ خاستگاه‌ خارجی‌ در میان‌ دیگر قبایل‌ محلی‌ نیز بسیار دیده‌ می‌شود. حتى‌ قبایل‌ معروف‌ راجپوت‌، مانند خوخار، ریشۀ قومی‌ خود را به‌ مغولان‌ فاتح‌ هند می‌رسانند.

بیشتر پنجابیها نیاكان‌ خود را در كاستهای‌ پیش‌ از اسلام‌ جت‌ و راجپوت‌ جست‌ و جو می‌كنند. اما از اختلاط آنها با دیگر گروههای‌ قومی‌ كه‌ به‌ این‌ ناحیه‌ آمدند، بعضی‌ از قومها (طایفه‌ یا قبیله‌) به‌ وجود آمدند كه‌ نقش‌ برتر پیدا كردند، به‌ خصوص‌ گوجارها، آوانها، آراینها و خوخارها در شمال‌ پنجاب‌، و گیلانیها، گردیزیها، قرشیها و عباسیها در جنوب‌. دیگر پنجابیها منشأ خود را از عربستان‌، ایران‌، بلوچستان‌، افغانستان‌ و كشمیر می‌دانند.

دربارۀ گوجارها، برخی‌ از محققان‌ بر این‌ باورند كه‌ اینها بازماندگان‌ اقوام‌ سكایی‌ و بوئه‌ ـ چی‌ (كوشان‌) هستند كه‌ به‌ ترتیب‌ در سده‌های‌ ۱ق‌م‌ و ۱م‌ به‌ این‌ نواحی‌ هجوم‌ آوردند، و برخی‌ دیگر از محققان‌ معتقدند كه‌ گوجارها از نسل‌ خزرهای‌ تركی‌ زبان‌اند كه‌ از آسیای‌ میانه‌ به‌ این‌ منطقه‌ آمده‌اند و از لحاظ زبان‌شناختی‌ نام‌ آنها برگرفته‌ از نام‌ خزر است‌. به‌ باور این‌ دسته‌ از محققان‌، روند تحولی‌ این‌ نام‌ چنین‌ است‌: خیزار، گوزار، گورجار، گورجارا یا گوجار. زیستگاه‌ این‌ قبایل‌ گوزارا، هازارا یا هزاره‌ خوانده‌ می‌شود. به‌ روایتی‌ دیگر، نام‌ گوجار متشكل‌ از دو واژۀ فارسی «گاو» و «چر» است‌ كه‌ بر روی‌ هم «گاو چر» یا «گاوچران‌» معنی‌ می‌دهد.

بیشترمحققان‌ رانگارها و مئوها را آمیزه‌ای‌از راجپوتها و جتها دانسته‌اند كه‌ در زمان‌ قطب‌الدین‌ آیبك‌ اسلام‌ آوردند. كاهوتاها یك‌ قبیلۀ مغول‌ ـ راجپوت‌ هستند. خاتارها با آوانها و جاتها خویشاوندان‌ یكدیگرند.

خوخارها را گاهی‌ جت‌ و گاهی‌ راجپوت‌ دانسته‌اند. خوخارهای‌ پنجاب‌ شرقی‌ خود را از نسل‌ جت‌ ـ راجپوت‌ می‌دانند، اما برخی‌ از خوخارهای‌ پنجاب‌ غربی‌ برای‌ خود منشأ عربی‌ قائل‌ هستند.

 

پشتونها یا افغانها

ایالت‌ سرحدی‌ شمال‌ غربی‌، زیستگاه‌ اصلی‌ پشتونهای‌ پاكستان‌ است‌ كه‌ بیشترین‌ جمعیت‌ این‌ ایالت‌ را تشكیل‌ می‌دهند. دربارۀ آداب‌ و رسوم‌، ارزشها و سازمان‌ اجتماعی‌ پشتونها بیش‌ از هر گروه‌ قومی‌ دیگری‌ در پاكستان‌ مطلب‌ نوشته‌ شده‌ است‌.

پشتونها به‌ طوایفی‌ (خل) تقسیم‌ می‌شوند كه‌ هر كدام‌ به‌ نام‌ نخستین‌ مهاجری‌كه‌ به ‌زیستگاه‌ فعلی ‌آنها آمده ‌است‌، خوانده‌ می‌شوند و هر طایفه‌ خود را از نسل‌ او می‌داند. عضویت‌ در هر طایفه‌ به ‌مالكیت‌ و خویشاوندی‌ وابسته‌ است‌. كسی‌ كه‌ زمین‌ خود را از دست‌ بدهد، دیگر عضو كامل‌ جامعه‌ نیست‌ و نمی‌تواند به‌ جرگه‌ بپیوندد، یا در آن‌ صحبت‌ كند. جرگه‌ همان‌ شورای‌ سران‌ قبایل‌ است‌ كه‌ در آن‌ به‌ مسائل‌ مشترك‌ می‌پردازند.

در پاكستان‌، پشتونها از شمال‌ بلوچستان‌ تا هندوكش‌ پراكنده‌اند و در واحدهایی‌ اداری‌ به‌ نام‌ كارگزاری‌ به‌ سر می‌برند كه‌ از جنوب‌ به‌ شمال‌ اینهاست‌: وزیرستان‌ جنوبی‌، وزیرستان‌ شمالی‌، كورام‌، خیبر، محمد و مالاكند.

یك‌پشتون‌ به‌لحاظ هویت‌ خود وابستگی‌ كاملی‌ به‌رفتار مردسالارانه‌ دارد كه‌ آن‌را در زبان‌ پشتو، «پختونوالی‌» می‌نامند. از هر چیزی‌ مهم‌تر، شرف‌ یا ننگ‌ است‌ كه‌ به‌ حالت‌ سیاه‌ یا سفید، همه‌ یا هیچ‌، ابراز می‌شود. بدون‌ شرف‌، زندگی‌ برای‌ یك‌ پشتون‌ ارزش‌ زیستن‌ ندارد. شرف‌ مستلزم‌ پای‌بندی‌ به‌ اخلاق‌ جنسی‌ است‌. عفت‌ كامل‌ در میان‌ زنان‌ خویشاوند، اصل‌ است‌؛ فقط با عفت‌ و خوش‌نامی‌ مادر، دختران‌، خواهران‌ و همسر (یا همسران‌) است‌ كه‌ مرد می‌تواند شرافت‌ داشته‌ باشد. از این‌رو، زنان‌ پشتون‌ در حصارهای‌ خصوصی‌ و خانوادگی‌ محدود می‌شوند.

اصل‌ انتقام‌ یا بدل‌ كاملاً با مفهوم‌ شرافت‌ مربوط است‌. اگر كسی‌ به‌ شرف‌ كسی‌ تعرض‌ كرد، باید قصاص‌ شود، وگرنه‌ شرفی‌ در كار نخواهد بود. مسائل‌ جزئی‌ را شاید بتوان‌ با گفت‌ و گو و مذاكره‌ حل‌ و فصل‌ كرد، اما خون‌ فقط با خون‌ پاك‌ می‌شود و اگر كسی‌ علناً بی‌عفتی‌ كند، به‌ قتل‌ می‌رسد.

یك‌ جنبۀ مهم‌ دیگر پختونوالی‌، میهمان‌نوازی‌ یا «ملمستیا» است‌. تعارفات‌ وسیلۀ ابراز احترام‌، دوستی‌ و اتحاد است‌. پذیرایی‌ از مهمان‌ آداب‌ و رسوم‌ بغرنجی‌ دارد و میزبان‌ یا پسرانش‌ موقع‌ پذیرایی‌، به‌ رسم‌ ادب‌، از نشستن‌ با میهمان‌ خودداری‌ می‌كنند. پناه‌ دادن‌ نیز با ملمستیا ارتباط دارد، حتى‌ پناه‌ دادن‌ به‌ دشمن‌، زیرا تا وقتی‌ كسی‌ مهمان‌ یك‌ پشتون‌ است‌، جانش‌ در امان‌ خواهد بود. این‌ آداب‌ و رسوم‌ همه‌ به‌ شرف‌ ربط دارند، زیرا میزبان‌ با پذیرایی‌ از مهمان‌، شرف‌ خود را نشان‌ می‌دهد، و كسی‌ كه‌ خود را به‌ محافظت‌ دیگری‌ وامی‌گذارد، فرد ضعیفی‌ است‌ كه‌ پناه‌ می‌جوید (برای‌ آگاهی‌ از تاریخ‌ این‌ قوم‌، نک‌ : ه‌ د، افغان‌).

 

سندیها

در زمان‌ حكومت‌ بریتانیا، سند كه‌ در جنوب‌ پنجاب‌ است‌، پس‌ كرانۀ فراموش‌ شدۀ بمبئی‌ بود. اختیار جامعه‌ را شمار اندكی‌ از زمین‌داران‌ عمده‌ (وادرا) در دست‌ داشتند. بیشتر مردم‌ زارعان‌ اجاره‌نشین‌ بودند و شرایط قراردادشان‌ طوری‌ بود كه‌ چندان‌ تفاوتی‌ با بیگاری‌ نداشت‌؛ طبقۀ متوسطی‌ در كار نبود. منظرۀ اجتماعی‌ بیشتر فقر شدید را نشان‌ می‌داد و زمین‌داران‌ فئودال‌ به‌ مداخلۀ خارجی‌ چندان‌ توجهی‌ نداشتند. طرحهای‌ آبیاری‌ دهۀ ۱۹۳۰م‌ صرفاً برای‌ افزایش‌ ثروت‌ زمین‌داران‌ بزرگی‌ اجرا شد كه‌ زمینهای‌ بایر خود را نیز دایر كردند.

در سالهای‌ پس‌ از جدایی‌، جنبش‌ قابل‌ توجهی‌ در سند پدید آمد. میلیونها هندی‌ و سیك‌ روانۀ هند شدند و حدود ۷ میلیون‌ مهاجر جای‌ آنها را گرفتند و در حیات‌ تجارتی‌ سند، جای‌گزین‌ هندیها و سیكهای‌ تحصیل‌ كرده‌ شدند. بعداً مهاجرها اساس‌ نهضت‌ پناهندگان‌ (مهاجر قومی‌ مهاز) را گذاشتند. كراچی‌ رفته‌ رفته‌ به‌ صورت‌ شهر تمام‌ عیار مهاجر درآمد، و سایر شهرهای‌ سند، به‌ خصوص‌ تاتا، حیدرآباد و لاركانا، كانونهای‌ اصلی‌ جنبش‌ مهاجران‌ سند شدند.

در ۱۳۷۳ ش‌ / ۱۹۹۴ م‌ سند همچنان‌ میدان‌ جنگ‌ قومی‌ در پاكستان‌ بود. در دهۀ ۱۹۸۰م‌ آدم‌رباییهای‌ بسیار در این‌ ایالت‌ دیده‌ شد كه‌ برخی‌ از آنها جنبۀ سیاسی‌ داشت‌. ترس‌ از «داكویت‌»ها (راهزنان‌) به‌ این‌ تصور قوت‌ بخشید كه‌ محدودۀ سند برای‌ سفرهای‌ جاده‌ای‌ و راه‌آهن‌ امن‌ نیست‌.

ایالت‌ سند هویت‌ بومی‌ خود را دارد كه‌ نمونه‌اش‌ اختیار كردن‌ سندی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ رسمی‌ و رواج‌ آن‌ در نظام‌ آموزشی‌ است‌، حال‌ آنكه‌ در نقاط دیگر پاكستان‌ و در مدارس‌ زبان‌ اردو رواج‌ دارد. گروههای‌ قومی‌ عمدۀ سند اینهاست‌: ساما، ممون‌، عباسی‌، آریان‌ (كالهورو)، آبرو، و....

 

بلوچ‌

برای‌ گروههای‌ قومی‌ بلوچ‌، نک‌ : ه‌ م‌.

 

سازمان‌ اجتماعی‌ و الگوهای‌ سنتی‌ خویشاوندی

مردم‌شناسان‌ هنوز دربارۀ نظم‌ اجتماعی‌ پاكستان‌ به‌ نظریات‌ منسجمی‌ نرسیده‌اند كه‌ البته‌ علت‌ این‌ امر عدم‌ مطالعات‌ كافی‌ روستایی‌ بوده‌ است‌. تنها گزارشِ كتابْ مانند از روستای‌ مسلمان‌نشین‌ پنجاب‌ را زكیه‌ اگلار نوشته‌ است‌ كه‌ همۀ مردم‌ را به‌ دو «كاست‌» تقسیم‌ می‌كند. زمین‌دارها، كه‌ صاحب‌ زمین‌ هستند یا اجدادشان‌ صاحب‌ زمین‌ بودند، و كمّیها یا پیشه‌وران‌. كمیها شامل‌ آرایشگران‌، نانوایان‌، بنایان‌، فرش‌بافان‌، كوزه‌گران‌، آهنگران‌، موسالیها (كارگران‌)، بافندگان‌ و خیاطان‌ می‌شوند.

زندگی‌ اجتماعی‌ پاكستان‌ برپایۀ خانواده‌ و پیوندهای‌ خویشاوندی‌ است‌؛ حتى‌ در میان‌ نخبگان‌ آشنا با تمدن‌ غربی‌ نیز خانواده‌ اهمیت‌ خود را حفظ كرده‌ است‌. خانواده‌ اساس‌ سازمان‌ اجتماع‌ است‌ و به‌ اعضای‌ خود هویت‌ و پناه‌ می‌دهد. به‌ ندرت‌ فرد جدا از بستگان‌ خود زندگی‌ می‌كند؛ حتى‌ مردان‌ مهاجر به‌ شهر هم‌ عموماً با بستگان‌ یا دوستان‌ قوم‌ و خویش‌ به‌ سر می‌برند. بچه‌ها نزد پدر و مادر زندگی‌ می‌كنند تا به‌ سن‌ ازدواج‌ برسند، و پسران‌ اغلب‌ بعد از ازدواج‌ هم‌ نزد پدر و مادر می‌مانند و خانوادۀ مشتركی‌ پدید می‌آورند.

خانه‌ و خانواده‌، واحد اولیۀ خویشاوندی‌ است‌. در شكل‌ آرمانی‌ یا گسترده‌اش‌ شامل‌ زوج‌، پسران‌، همسران‌ و فرزندان‌ پسران‌، و نوه‌های‌ ازدواج‌ نكرده‌است‌. پسران‌ پس‌ از مرگ‌ پدر،خانه‌ و خانوادۀ مستقلی‌ تشكیل‌ می‌دهند. تداوم‌ یا عدم‌ تداوم‌ خانوادۀ گسترده‌ به‌ انتخاب‌ افراد آن‌خانواده‌ بستگی‌ دارد. مشاجرات‌ و نزاعها، به‌خصوص‌ میان‌ زنان‌ (عروس‌ و مادر شوهر) می‌تواند به‌ تجزیۀ زود هنگام‌ خانوادۀ مشترك‌ منجر شود.

اصل‌ و نسب‌ از طرف‌ پدر است‌، نه‌ مادر؛ از همین‌رو، فقط كسانی‌ كه‌ از طرف‌ اجداد مذكر با هم‌ خویشاوند باشند، قوم‌ و خویش‌ به‌ حساب‌ می‌آیند. «برادری‌»، یا گروه‌ خویشاوندی‌ مردانه‌، نقش‌ مهمی‌ در روابط اجتماعی‌ دارد. اعضای‌ هر گروه‌ برادری‌، دارایی‌ منقول‌ مشترك‌ و عواید مشتركی‌ ندارند، اما نام‌ و ننگ‌ هر عضو بر وجهۀ برادری‌ در درون‌ جامعه‌ اثر می‌گذارد. یك‌ ضرب‌المثل‌ رایج‌ همین‌ را می‌گوید: «آدم‌ در نان‌ شریك‌ نمی‌شود، اما در آبرو می‌شود».

به‌ لحاظ نظری‌، اعضای‌ هر برادری‌ ساكنان‌ یك‌ روستا هستند؛ اما در بعضی‌ از نواحی‌، پراكندگی‌ زمین‌ و چند نسل‌ برون‌ كوچی‌ سبب‌ پراكنده‌ شدن‌ بسیاری‌ از اعضای‌ برادری‌ در روستاها، منطقه‌ها و شهرهای‌ مختلف‌ شده‌ است‌. خویشاوندی‌ پدری‌ همچنان‌ در روستاهای‌ زادگاه‌ سبب‌ تقویت‌ پیوندها می‌شود و حق‌ قانونی‌ دربارۀ امتناع‌ از فروش‌ هر زمین‌ برادری‌ ایجاد می‌كند.

بسیاری‌ از مردم‌شناسان‌ اجتماعی‌ لفظ فارسی «برادری‌» را پدر تباری‌ ترجمه‌ كرده‌اند، زیرا اعضای‌ مذكر هر برادری‌ همه‌ از نسل‌ یك‌ جد مشترك‌ هستند. خویشاوندان‌ درون‌ یك‌ خانۀ واحد، اعضای‌ برادری‌واحدی‌ هستند. ازاین‌رو، «برادری‌» را «مجموعۀ خانواده‌های‌ خویشاوند» تصور می‌كنند. زكیه‌ اگلار می‌گوید: «برادری‌، پدر تباری‌ است‌. همۀ مردانی‌ كه‌ اصل‌ و نسبشان‌ به‌ یك‌ جد مشترك‌ می‌رسد، هر قدر هم‌ كه‌ این‌ جد دور دست‌ باشد، عضو یك‌ برادری‌ هستند».

حمزه‌ علوی‌ در مقالۀ «خویشاوندی‌ در روستاهای‌ پنجاب‌ غربی‌»، برادری‌ را چنین‌ تعریف‌ می‌كند: «می‌توان‌ آن‌ را اصطلاحی‌ دانست‌ كه‌ ساختار معنایی‌ لغزنده‌ای‌ دارد كه‌ محور عمودی‌اش‌ اصل‌ِ تبار است‌ و محور افقی‌ آن‌ اصلِ همبستگی‌ برادرانه‌». او از ۴ نوع‌ برادری‌ نام‌ می‌برد: برادری‌ افقی‌، برادری‌ عمودی‌، برادری‌ از مشاركت‌، و برادری‌ از شناخت‌.

از برادری‌ به‌ عنوان‌ گروه‌ موروثی‌ نیز یاد می‌شود؛ زیرا برادری‌ اصولاً شامل‌ همۀ كسانی‌ است‌ كه‌ میان‌ آنها پیوندهای‌ ارثی‌ از جد مشترك‌ وجود دارد، ولو چند نسل‌ سپری‌ شده‌ باشد. با این‌ تعریف‌، برادری‌ ابعاد نامحدودی‌ پیدا می‌كند. لفظ «قبیله‌» نیز به‌ كار می‌رود، اما برادری‌ اصطلاح‌ رایج‌تری‌ است‌. برادری‌ هم‌ به‌ كل‌ گروه‌ كسانی‌ كه‌ به‌ تبار پدری‌ تعلق‌ دارند، اطلاق‌ می‌شود و هم‌ به‌ تك‌تك‌ اعضای‌ تبار پدری‌. دختران‌ به‌ برادری‌ پدر خود تعلق‌ دارند، اما پس‌ از ازدواج‌ به‌ برادری‌ شوهران‌ خود پیوسته‌ می‌شوند. همۀ اعضای‌ برادری‌ خویشاوند به‌ شمار می‌آیند، بجز آنهایی‌ كه‌ پیوند شان‌ با دیگر اعضا را نتوان‌ مسجل‌ كرد. چنین‌ اشخاص‌ را برادری‌ می‌نامند، اما خویشاوند نیستند.

بیشتر پاكستانیها، از جمله‌ دانشمندان‌ علوم‌ اجتماعی‌، قبول‌ ندارند كه‌ در پاكستان‌ كاست‌ وجود دارد. چارچوب‌ آیینی‌ یا نمادین‌ قدرتمندی‌ رده‌بندی‌ گروههای‌ بومی‌ را نشان‌ نمی‌دهد، حال‌ آنكه‌ در ایدئولوژی‌ كاست‌ هندیها نشان‌ می‌دهد. همۀ مسلمانان‌ در روستاهای‌ پنجاب‌ با هم‌ در مسجد نماز می‌خوانند و همه‌ می‌توانند با هم‌ بر سر مزار پیر بروند. آیینهایی‌ هم‌ اگر دیده‌ می‌شود، به‌ افراد مربوط نیست‌، بلكه‌ به‌ حرفه‌ها مربوط می‌شود. مردم‌ ممكن‌ است‌ با رفتگران‌ غذا نخورند، اما همین‌ رفتگران‌ كه‌ به‌ شغل‌ دیگری‌ روی‌ می‌آورند، از این‌ گونه‌ محدودیتها ندارند.

اعضای‌ برادری‌ مراسم‌ مهم‌ زندگی‌ را با هم‌ برگذار می‌كنند. پیوند پدری‌ اقتضا می‌كند كه‌ اعضا در مراسم‌ تولد، ازدواج‌، مرگ‌ و اعیاد مذهبی‌ فعالانه‌ شركت‌ كنند. در هر گروه‌ برادری‌ اعضا با كمكهای‌ متقابل‌ اجتماعی‌ سعی‌ در رفع‌ مشكلات‌ اعضای‌ نیازمند گروه‌ دارند؛ از قبیل‌ ترتیب‌ اعطای‌ وام‌، پیدا كردن‌ شغل‌ برای‌ اعضای‌ بی‌كار و یا تهیۀ جهیز برای‌ خانوارهای‌ بی‌بضاعت‌ گروه‌.

در پیوند خویشاوندی‌ پدرانه‌، تلاشهای‌ فراوانی‌ برای‌ حفظ رابطۀ حسنه‌ میان‌ اعضا با یكدیگر صورت‌ می‌گیرد؛ اعضای‌ برادری‌، در صورت‌ منازعه‌، سعی‌ می‌كنند اختلافات‌ خود را پیش‌ از مناسبتهای‌ مهم‌ اجتماعی‌ حل‌ و فصل‌ كنند، به‌ گونه‌ای‌ كه‌ به‌ حسن‌ شهرت‌ گروه‌ در روستا لطمه‌ای‌ وارد نشود. به‌ خصوص‌ كسانی‌ كه‌ پسران‌ و دخترانشان‌ به‌ سن‌ ازدواج‌ رسیده‌اند، لازم‌ می‌بینند كه‌ روابط حسنه‌ برقرار كنند، زیرا كسی‌ حاضر نمی‌شود با خانواده‌ای‌ وصلت‌ كند كه‌ با دیگر اعضای‌ گروه‌ برادری‌ خود رابطۀ خوبی‌ ندارد.

اینكه‌ اصل‌ و نسب‌ از طریق‌ پدر است‌، زنان‌ در تمام‌ عمر خود روابطشان‌ را با خانوادۀ زادگاه‌ خود حفظ می‌كنند. درجۀ وابستگی‌ به‌ خویشاوندان‌ مادری‌ در میان‌ گروههای‌ قومی‌ و مناطق‌ مختلف‌ شدت‌ و ضعف‌ دارد. پیوند میان‌ برادر و خواهر كلاً قوی‌ و عاطفی‌ است‌؛ زن‌ در صورت‌ طلاق‌ یا فوت‌ شوهر، برادران‌ خود را حامی‌ خود می‌داند. در مناطقی‌ كه‌ خانواده‌ها تماس‌ بیشتری‌ با خویشاوندان‌ مادری‌ دارند، فرزندان‌ حتى‌ اگر عضو سلسلۀ پدری‌ نباشند، خویشاوند مادری‌ به‌شمار می‌آیند.

ازدواج‌ وسیلۀ اتحاد دو خانوادۀ گسترده‌ است‌. در اینجا علائق‌ قلبی‌ نقش‌ چندانی‌ ندارد. زن‌ و شوهر در درجۀ اول‌ نمایندۀ خانواده‌های‌ خود در یك‌قرار و مدار هستند كه‌عموماً میان‌ دو رئیس‌ از دو خانواده‌ گذارده‌ می‌شود. تدارك‌ ازدواج‌ فرزندان‌ اصولاً از مسئولیتهای‌ پدر و مادر است‌، اما اگر پدر و مادر زنده‌ نباشند، خواهران‌ و برادران‌ بزرگ‌تر فعالانه‌ دست‌ به‌ كار می‌شوند، به‌خصوص‌ اگر از تمكن‌ مالی‌ نیز بی‌بهره‌ نباشند. شرایط جزء به‌ جزء تعیین‌ و نوشته‌ می‌شود و دفتر محلی‌ ثبت‌ ازدواج‌ هم‌ بر آن‌ صحۀ قانونی‌ می‌گذارد.

پیوندهای‌ بخشهای‌ مختلف‌ تبار و نسب‌، با وارتان‌ بهانجی‌ تعریف‌ می‌شود: نظامی‌ از هدیه‌ دادنهای‌ متقابل‌، با دعوت‌ به‌ مراسمی‌ كه‌ در آنها چنین‌ هدیه‌هایی‌ داده‌ می‌شود. هدایا شامل‌ پول‌، شیرینی‌، میوه‌، پارچه‌، و گاهی‌ خدمات‌ و پذیرایی‌ است‌. سوابق‌ هدایا را چه‌ دهنده‌ و چه‌ گیرنده‌ ثبت‌ می‌كنند. این‌ سوابق‌ حفظ می‌شود تا بتوان‌ در مناسبت‌ دیگری‌ هدایا را جبران‌ كرد. چون‌ استطاعت‌ و جایگاه‌ هر كس‌ نزد اعضای‌ گروه‌ مشخص‌ است‌، از خانواده‌های‌ بی‌بضاعت‌ انتظار نمی‌رود كه‌ به‌ اندازۀ خانوادۀ ثروتمند هدایا رد و بدل‌ كنند. اگر خانواده‌ای‌ مشكل‌ داشته‌ باشد و نتواند هدیه‌ای‌ بدهد، رئیس‌ آن‌ خانواده‌ ممكن‌ است‌ توضیح‌ دهد و در مراسم‌ هم‌ حضور یابد. اگر هدیه‌ زیاد داده‌ شود، دریافت‌ كننده‌ خجل‌، و اگر كم‌ داده‌ شود، دریافت‌ كننده‌ ناراحت‌ می‌شود؛ از این‌رو، دریافت‌ كنندۀ هدیه‌ می‌تواند با دادن‌ هدیه‌ به‌ مقداری‌ كه‌ مدیون‌ است‌، به‌ رابطه‌ای‌ خاتمه‌ دهد، یا از این‌ سیستم‌ خارج‌ شود.

 

چادرنشینی‌ در پاكستان

معمولاً چادرنشینان‌ در خیمه‌ها، سایبانهای‌ علف‌پوش‌، یا دیگر زیستگاههای‌ موقت‌ یا سیار زندگی‌ می‌كنند. لفظ «چادرنشینی‌» در اشاره‌ به‌ این‌ زندگی‌ سیار به‌ كار می‌رود. چادرنشینان‌ در جهان‌ اغلب‌ در نقاط كم‌ آب‌ زندگی‌ می‌كنند كه‌ شرایط آب‌ و خاك‌ امكان‌ كشاورزی‌ مستمر را محدود ساخته‌ است‌. اینان‌ به‌ صورت‌ كاروان‌ پیاده‌ یا شترسوار با تمام‌ بار و بنۀ خود از جایی‌ به‌ جای‌ دیگر می‌روند. لباسهای‌ بلند سنگین‌ می‌پوشند. زنان‌ با پیراهنهای‌ قرمز تیره‌، و مردان‌ با عمامه‌های‌ بزرگ‌ كه‌ از دور دست‌ هم‌ مشخص‌ هستند. چادرنشینها ایل‌ یا طایفه‌اند و اصلاً معنی‌ این‌ لفظ این‌ است‌ كه‌ آواره‌ یا بدون‌ مسكن‌ دائمی‌ هستند.

اصل‌ چادرنشینان‌ از افغانستان‌ است‌؛ اما بعداً بر اثر مراودات‌، بسیاری‌ از طوایف‌ به‌ كوچ‌نشینی‌ در پاكستان‌ پرداختند. از ۱۳۲۶ش‌ / ۱۹۴۷ م‌ به‌ بعد، این‌ پدیده‌ هم‌ در افغانستان‌ و هم‌ در پاكستان‌ به‌چشم‌ می‌خورد. آنها در زمستان‌ از سردسیر به‌ جای‌ گرم‌ می‌روند و در تابستان‌ از گرمسیر به‌ جای‌ سرد. شاید عدۀ دقیق‌ چادرنشینان‌ را نتوان‌ معلوم‌ كرد.

بررسی‌ مردم‌شناسانۀ شیوۀ زندگی‌ چادرنشینان‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ هنجارهای‌ آنها با مردم‌ دیگر فرق‌ دارد. در پاكستان‌ بیشتر چادرنشینان‌ به‌ زبان‌ پشتو حرف‌ می‌زنند و بسیاری‌ از آنها زبان «دان‌» را كه‌ نوعی‌ فارسی‌ است‌، می‌فهمند یا تكلم‌ می‌كنند. حس‌ هم‌بستگی‌ گروهی‌ در آنها قوی‌ است‌ و كمتر با خارج‌ از ایل‌ خود پیوند برقرار می‌كنند. خانوادۀ چادرنشین‌ معمولاً شامل‌ عموها، عموزاده‌ها و عروس‌ و دامادهاست‌. ممكن‌ است‌ طوایف‌ مختلفی‌ به‌ اقتضای‌ امنیت‌ یا فرصت‌ شغلی‌ با هم‌ اردو بزنند، اما این‌ با هم‌ بودن‌ نمی‌تواند تقسیمات‌ خویشاوندی‌ را از میان‌ ببرد. در محل‌ اردو، فاصلۀ مناسب‌ میان‌ دو جنس‌ مخالف‌ را در نظر می‌گیرند. آنها بیشتر به‌ استحكام‌ خانواده‌ پای‌بندند و به‌ راحتى‌ حاضر به‌ ازدواجهای‌ خارج‌ از طایفه‌ نمی‌شوند.

ازدواج‌ داخلی‌ در میان‌ چادرنشینان‌ رواج‌ دارد. در ازدواج‌ به‌ رضای‌ دختر چندان‌ اعتنا ندارند. ازدواجهای‌ داخلی‌ به‌ هم‌بستگی‌ گروهی‌ كمك‌ می‌كند.دخترها در سن‌ پایین‌، ۱۴ تا ۱۸ سالگی‌ شوهر می‌كنند. آنهایی‌ كه‌ شوهر نكرده‌اند، از طرز لباس‌ پوشیدنشان‌ معلوم‌ است‌.

چادرنشینان‌ از سواد یا مظاهر زندگی‌ مدرن‌ بهره‌ای‌ ندارند. میزان‌ با سوادی‌ در میان‌ آنها بسیار اندك‌ است‌. عدۀ چادرنشینان‌ در دهه‌های‌ اخیر بسیار كاهش‌ یافته‌ است‌. بسیاری‌ از آنها از كوچ‌نشینی‌ دست‌ شسته‌، و در شهرهای‌ مختلف‌ ساكن‌ شده‌اند و به‌ زراعت‌ و كسب‌ و كار روی‌ آورده‌اند. بسیاری‌ از قبایل‌ و عشایر پشتون‌ در بلوچستان‌ و ایالت‌ سرحدی‌ شمال‌ غربی‌، مانند نصیر، كوندی‌، نورزایی‌، مَروات‌ و نیازی‌ قبلاً كوچ‌نشین‌ بودند. عده‌ای‌ با كار سخت‌ و روزمزدی‌ یا چوپانی‌ درآمد كافی‌ كسب‌ كرده‌اند و به‌ موازات‌ مهاجرت‌ بیشتر چادرنشینان‌ به‌ شهرهای‌ مختلف‌، صاحب‌ اموال‌ غیرمنقول‌ شده‌اند و رفته‌ رفته‌ شیوۀ زندگی‌شان‌ عوض‌ شده‌ است‌. آنها تمایل‌ خود را به‌ كوچ‌ از دست‌ داده‌، و به‌ زندگی‌ ساكن‌ در خانه‌های‌ كاه‌ گلی‌ روی‌ آورده‌اند. حالا دیگر فرزندان‌ آنها به‌ مدارس‌ محل‌ می‌روند و خود را چادرنشین‌ نمی‌دانند.

 

رفتارهای‌ مذهبی

پاكستان‌ براساس‌ ایدئولوژی‌ اسلامی‌ پا گرفت‌. بیش‌ از ۹۶٪ مردم‌ مسلمان‌ هستند و ۴٪ دیگر اقلیتهای‌ مذاهب‌ و ادیان‌ گوناگون‌اند. مردم‌ پاكستان‌ از اسلام‌ رسمی‌ و نیز عامیانه‌ پیروی‌ می‌كنند؛ اما باید گفت‌ كه‌ اسلام‌ بسیاری‌ از عامۀ مردم‌ ــ به‌خصوص‌ گروهی‌ از پیروان‌ فرقه‌های‌ سنی‌ و شیعی‌ ـ از گونۀ اخیر است‌. در میان‌ روستانشینان‌ اعتقادات‌ خرافی‌ بیش‌ از شهرنشینان‌ رواج‌ دارد. در نظام‌ اعتقادات‌ خرافی‌ بیشتر با مفهوم‌ پیر و مرید مواجهیم‌. نظام‌ پیر و مرید نهادهای‌ مقدس‌ و زیارتگاههایی‌ در پاكستان‌ پدید آورده‌ است‌ كه‌ در فرهنگ‌ عامه‌ بسیار نفوذ دارند.

زیارتگاهها و عبادتگاهها در پاكستان‌ نهادهای‌ اجتماعی‌ عمده‌ای‌ هستند كه‌ به‌ فعالیتهای‌ مهم‌ گوناگون‌، از مذهبی‌ گرفته‌ تا تجاری‌ اشتغال‌ دارند. بخش‌ مهمی‌ از مردم‌ نیز به‌ این‌ اماكن‌ وفادارند. این‌ مراكز، برای‌ تأمین‌ نیازهای‌ نهادی‌، صورتهای‌ بغرنجی‌ پدید آورده‌اند و به‌ فعالیتهای‌ صنفی‌ و نیز ایجاد رابطه‌ با حكومت‌ پرداخته‌اند. این‌ اماكن‌ مقدس‌ به‌ سبب‌ نقش‌ مهمی‌ كه‌ در زندگی‌ اجتماعی‌ ـ سیاسی‌ مردم‌ ایفا می‌كنند، سهم‌ خاصی‌ در فرهنگ‌ پاكستان‌ دارند. عبادتگاهها نهادهای‌ اجتماعی‌ بغرنجی‌ به‌ شمار می‌آیند و با مشخصاتی‌ در هیئت‌ و فرهنگ‌ پاكستان‌ متمایز می‌شوند؛ تشكیلات‌ داخلی‌ دارند كه‌ معمولاً پیر آن‌ را هدایت‌ می‌كند، نیز عوامل‌ و كاركنانی‌ كه‌ برای‌ فعالیتهای‌ مختلف‌ لازم‌ است‌؛ افرادی‌ برای‌ وظایف‌ محوله‌ جذب‌ می‌شوند، برای‌ مسئولیتهای‌ خاص‌ آموزش‌ می‌بینند، و برای‌ موفقیت‌ و اعتبار عبادتگاه‌ خود به‌ كار می‌پردازند.

عبادتگاهها حلقۀ اعضای‌ خود را پدید می‌آورند و با عبادتگاههای‌ دیگر نیز رابطه‌ برقرار می‌كنند. علاوه‌ بر ارتباطات‌ تاریخی‌، همكاری‌ و روابط اقتصادی‌ و رفت‌ و آمد هم‌ میان‌ آنها وجود دارد. این‌ حلقه‌ها شامل‌ پیروان‌ یا مریدان‌ هر عبادتگاهی‌ است‌. این‌ حلقه‌ها در بسیاری‌ از نقاط پاكستان‌، حتى‌ در نواحی‌ جغرافیایی‌ دور دست‌، ریشه‌ دوانده‌اند و عملاً افرادی‌ از همۀ طبقات‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ جامعۀ پاكستان‌ در آنها عضو هستند. به‌ این‌ ترتیب‌، عبادتگاهها به‌ صورت‌ نهادهای‌ پیوند دهنده‌ عمل‌ می‌كنند و افرادی‌ را كه‌ منافع‌ مشترك‌ دارند، به‌ رغم‌ زمینه‌های‌ متفاوت‌ فردی‌، دور هم‌ گرد می‌آورند؛ در نتیجه‌، قادرند نقش‌ مثبتی‌ در یكپارچگی‌ و وحدت‌ جامعۀ پاكستان‌ ایفا كنند.

زیارتگاهها خدمات‌ شخصی‌ نیز به‌ پیروان‌ خود می‌دهند. زائران‌ بیشتر دربارۀ مسائل‌ فردی‌ خود، بی‌ كاری‌ و نیاز به‌ شغل‌، و كسب‌ و كار و حرفه‌، مسائل‌ جسمانی‌، از بیماریهای‌ جزئی‌ گرفته‌ تا امراض‌ شدید و معلولیتها، كمك‌ می‌خواهند. خیلی‌ وقتها افراد با اعضای‌ خانواده‌ و دوستان‌ نزدیك‌ به‌ زیارت‌ می‌روند. این‌ نشان‌ دهندۀ آن‌ است‌ كه‌ دسته‌ جمعی‌ تصمیم‌ گرفته‌اند تا طلب‌ اندرز و یاری‌ كنند. این‌ زیارتگاهها در پاكستان‌ انواع‌ و اقسام‌ دارند، از كوچك‌ تا بزرگ‌، با شهرت‌ منطقه‌ای‌ یا حتى‌ ملی‌ و بین‌المللی‌. برخی‌ از آنها پیرِ مقیم‌ دارند. برخی‌ به‌ لحاظ یاری‌ خاصی‌ شهرت‌ یافته‌اند، مانند علاج‌ برخی‌ از بیماریهای‌ خاص‌؛ بعضی‌ جامع‌ترند و در زمینه‌های‌ گسترده‌تری‌ به‌ مردم‌ كمك‌ می‌كنند. از این‌رو، این‌ زیارتگاهها انواع‌ یاریها را ارائه‌ می‌دهند، به‌ رفاه‌ مردم‌ نیز كمك‌ می‌كنند، اما تا به‌ حال‌ این‌ جنبه‌ از كار آنها مكتوب‌ و مستند نشده‌ است‌.

پاكستان‌ زیارتگاههای‌ بی‌شماری‌ دارد كه‌ در سراسر كشور پراكنده‌اند. اگر زمینی‌ سفر كنید، همه‌ جا آنها را می‌بینید. برخی‌ بزرگ‌، برخی‌ كوچك‌، و برخی‌ هم‌ خیلی‌ كوچك‌، با پرچمهای‌ سبزی‌ كه‌ برافراشته‌اند. این‌ زیارتگاهها یا مقبرۀ اشخاص‌ محترم‌ است‌، یا محلی‌ كه‌ افراد مقدس‌ در آن‌ به‌ سر برده‌اند، یا هر دو. در هر حال‌، پیرهای‌ فعلی‌ وارث «قداست‌» آنها از طریق‌ اجداد خود هستند كه‌ مزارشان‌ همان‌جاست‌.

برخی‌ از این‌ اماكن‌ ساختمانهای‌ با شكوهی‌ دارند، و بعضی‌ دیگر بسیار ساده‌اند (فقط یك‌ مزار در كنار درخت‌ یا بوته‌). كلاً زیارتگاههای‌ موردتوجه‌ مردم‌ الگوی‌ مشابهی‌ از لحاظ ساختمانی‌ دارند. روی‌ مزار معمولاً یك «تربت‌» (سنگ‌ قبر) قرار دارد كه‌ اغلب‌ از مرمر است‌ و دور تا دور آن‌ حصار كشیده‌اند، یا بنای‌ مربع‌ شكلی‌ ساخته‌اند كه‌ معمولاً سقف‌ گنبدی‌ دارد. سنگ‌ معمولاً با پارچه‌ای‌ پوشانده‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ رنگ‌ سبز است‌ و روی‌ آن‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ نوشته‌ شده‌ است‌، و تاجهای‌ گل‌ و سنگهای‌ تخت‌ و صافی‌ نیز روی‌ پارچه‌ می‌گذارند تا باد پارچه‌ را نبرد. در كنار آرامگاه‌ نسخه‌هایی‌ از قرآن‌ برای‌ قرائت‌ به‌ چشم‌ می‌خورد و مواد خوراكی‌، و عمدتاً نمك‌ نیز هست‌ تا زیارت‌كنندگان‌ به‌ عنوان‌ تبرك‌ بچشند. پای‌ آرامگاه‌ نیز محفظه‌ای‌ آهنی‌ می‌گذارند كه‌ شكافی‌ مستطیل‌ شكل‌ دارد و زائران‌ از این‌ شكاف‌ هدایایی‌ برای‌ كمك‌ به‌ نگهداری‌ مزار به‌ درون‌ محفظه‌ می‌اندازند.

مزار و درختهای‌ اطراف‌ آن‌ را با بیرق‌ و پارچه‌ تزیین‌ می‌كنند. نه‌ تنها خود زیارتگاه‌، بلكه‌ محیط اطراف‌ آن‌ نیز حرمت‌ دارد. درختها كاملاً با مزار پیونددارند. تك‌ درختی‌ كه‌ نزدیك‌ مزار بروید، مقدس‌ به‌ حساب‌ می‌آید. چاه‌ و چشمه‌ و نهر نیز به‌ همین‌ مقدسان‌ نسبت‌ داده‌ می‌شوند و با مزار ارتباط دارند و وقتی‌ نزدیك‌ مزار باشند، از نظر مردم‌ زمانی‌ مورداستفادۀ افراد مقدس‌ نیز بوده‌اند. آب‌ این‌ محلها به‌ عقیدۀ مردم‌ قدرت‌ شفابخش‌ دارد. البته‌ این‌ خاصیتها را مردم‌ به‌ قدرتهای‌ خاص‌ مقدسان‌ نسبت‌ می‌دهند.

مقدسان‌ پاكستان‌ از روی‌ محل‌ مزارشان‌ شناسایی‌ می‌شوند. در نواحی‌ روستایی‌، بسیاری‌ از قبایل‌ به‌ طور سنتی‌ با شخص‌ مقدس‌ خاصی‌ مرتبط هستند كه‌ تصور می‌رود ابتدا او قبیله‌ را به‌ آیین‌ اسلام‌ مشرف‌ كرده‌ است‌. قبیله‌ خاطرۀ مسلمان‌ شدن‌ را نیرویی‌ برای‌ حفظ رابطه‌ با مزار می‌داند. بیشتر گروههای‌ جت‌ و راجپوت‌ كه‌ پیش‌تر به‌ پنجاب‌ آمدند و مسلمان‌ شدند، عقیده‌ دارند كه‌ به‌ دست‌ بابا فریدالدین‌ گنج‌ شكر (ه‌ م) و یا بهاءالدین‌ زكریای‌ ملتانی‌ (ه‌ م) به‌ اسلام‌ تشرف‌ یافته‌اند.

تشرف‌ به‌ اسلام‌ دسته‌جمعی‌ نبود، بلكه‌ بیشتر به‌ شكل‌ نهضت‌ سیاسی‌ جلوه‌گر می‌شد كه‌ در آن‌ رئیس‌ قبیله‌ به‌ خانقاه‌ شخص‌ مقدس‌ می‌رفت‌ و به‌ نام‌ آن‌ شخص‌ اسلام‌ می‌آورد. حتى‌ امروزه‌ هم‌ پیروی‌ از مقدسان‌ سنتی‌ به‌ انتخاب‌ فردی‌ ربطی‌ ندارد. هر كس‌ از فرد مقدسی‌ تبعیت‌ می‌كند كه‌ مقدس‌ قبیلۀ اوست‌. این‌ پیوند هم‌ روحی‌ است‌ و هم‌ قبیله‌ای‌. این‌ رابطۀ سنتی‌ منحصر به‌ قبایلی‌ نیست‌ كه‌ معتقدند به‌ دست‌ فرد مقدس‌ اسلام‌ آورده‌اند كه‌ به‌ مزار او وابسته‌اند؛ در مواردی‌ نیز این‌ رابطه‌ براساس‌ روایتهایی‌ از كرامات‌ و معجزات‌ مبتنی‌ است‌ كه‌ گفته‌ می‌شود آن‌ پیر یا شخص‌ مقدس‌ برای‌ عضوی‌ از قبیله‌ بروز داده‌ است‌.

مزارها بیش‌ از مساجد، شخصیت‌ سازنده‌ و فرد مقدس‌ را نشان‌ می‌دهد. مزار ركن‌الدین‌ در ملتان‌ طرح‌ و معماری‌ بسیار گیرایی‌ دارد و بدنۀ ستبر آن‌ مزین‌ به‌ كاشیهای‌ آبی‌ و سفید است‌.

كاشیهای‌ آبی‌ درخشان‌ مزار پیرهای‌ طریقت‌ سهروردی‌ و قـادری‌، در اوچ‌ شـریف‌ ــ زادگـاه‌ بوله‌شاه‌ ــ امروزه‌ رو به‌ ویرانی‌اند. این‌ مكان‌ كه‌ زمانی‌ مركز فعالیتهای‌ دینی‌ و علمی‌ بود، اینك‌ مخروبه‌ شده‌ است‌. مزار رحمان‌ بابای‌ شاعر، در محفظۀ محقر كوچكی‌ در گورستان‌ سایه‌سار جنوب‌ پیشاور است‌، حال‌ آنكه‌ بقعۀ شاه‌ عبداللطیف‌ در بهیت‌شاه‌، در سند به‌ زیبایی‌ اشعار این‌ عارف‌ است‌؛ ستونهای‌ پوشیده‌ از كاشیهای‌ آبی‌ و سفید گویی‌ از لاله‌های‌ بزرگ‌ آبی‌ و سفید روییده‌ شده‌اند؛ و كارهای‌ زیبای‌ چوبی‌، با رگه‌های‌ كاشی‌ رنگارنگ‌، سقف‌ بقعه‌ را پوشانده‌ است‌.

 

مآخذ

Ahmad, A.S., Pakistan: The Social Sciences Perspective, Karachi, ۱۹۹۰; Ahmad, K. S., A Geography of Pakistan, Oxford, ۱۹۷۲; Beals, A.R., Village Life in South India, Aldine Publication, ۱۹۷۴; Beteille, A., Caste Class and Powers: Changing Patterns of Stratifications in a Tanjoro Village, Berkely ۱۹۷۱; Bougle, C., Essays on the Caste System, London, ۱۹۷۱; Chaudhry, M. I., Pakistan Society: A Sociological Perspective, Lahore ۱۹۸۰; Coom Ararwany, A., History of Indian and Indonism, New York, ۱۹۲۷; Culture, Society and Politics, Central Asia and India, Delhi, ۱۹۹۹; Deva, I., Folk Culture and Peasant Society in India, Jaipur, ۱۹۸۹; Dwivedi, G. Ch., The Jats: Their Role in Mughal Empire, Bangkok, ۱۹۸۹; Eglar, Z., A Punjabi Village in Pakistan, New York, ۱۹۶۰; Elliot, H. M., Encyclopedia of Caste, Customs, Rites and Superstitions of the Races of Northern India, Delhi, ۱۸۷۰; Family, Kinship and Marriage Among Muslims in India, New Delhi, ۱۹۷۶; Feroz, A., Ethnicity and Politics in Pakistan, Karachi, ۱۹۹۸; Hand Book of Ethnography, ed. P. Atkinson, Sage Publication, ۲۰۰۱; Harris, Chr. Ch., Kinship, Buckingham, ۱۹۹۰; Hulton, J. H., Caste in India, Bombay, ۱۹۶۳; Huma Haque, An Ethnographic Study of ODH Culture with Emphasis on Kinship and Marriage Pattern, ۱۹۸۳; Hussain, J., History of People of Pakistan, Oxford; Ibbeton, D., Punjab Castes, Lahore, ۱۹۸۲; Imtiaz Ahmed, Caste and Social Stratification Among Muslims in India, New Delhi, ۱۹۷۸; Janmahmad, The Baluch Cultural Heritage, Karachi, ۱۹۸۲; Karve, I., Kinship Organization in India, Bombay, ۱۹۶۸; Leach, E. R., Aspects of Caste in South India, Ceylon and North-West Pakistan, London, ۱۹۷۱; Maloney, C., Peoples of South Asia, New York, ۱۹۷۴; id, South Asia, New York, ۱۹۷۴; Marica, C. P., The Indo-Aryan Languages, Cambridge, ۱۹۹۱; Maron, S., Pakistan: Society and Culture, New Haven, ۱۹۵۷; Mayer, A. C., Caste and Kinship in Central India, New Delhi, University Book State; Pakistan Almanac, ۲۰۰۰-۲۰۰۱, Karachi, ۲۰۰۱; Parry, J. P., Caste and Kinship in Kangra, London, ۱۹۷۹; Rauf, M. A., India Village in Guyana, Leiden, ۱۹۷۴; Ridgway, R. T. I., Pathans / Comp, Peshawar, ۱۹۸۳; Sabir, M. Sh., Pakistan Culture, People and Places, Peshawar, ۱۹۸۱; Sagar, S. L., Hindu Culture and Caste System in India, Delhi, ۱۹۷۵; Saghir Ahmed, Class and Power in a Punjabi Adabi Markez, ۱۹۷۷; Selier, F., Migration in Pakistan: Theories and Facts, Lahore, ۱۹۸۶; Shuaib bin Hasan, A Passage to Pakistan, Lahore, ۱۹۹۳;Singh Dar and P.D. Bardis, The Family in Asia, London, ۱۹۷۹; Srinivas, M.N., India's Villages, Bombay, ۱۹۴۰; Tariq Rehman, Language, Education and Culture, Karachi ۱۹۹۹; id, Language Ideology and Power, Karachi, ۲۰۰۴; Tyler, S., India: An Anthropological Perspective, Good Year Publication, ۱۹۷۳.

حفیظ الرحمان‌ چودهری‌

 

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 383
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست