نویسنده (ها) :
بخش جغرافیا
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 1 تیر 1399 تاریخچه مقاله
بِلْمه، شهری کوچک و واحهای به همین نام در صحرای بزرگ افریقا، واقع در شرق نیجر. این شهر در زبان محلی «توگی» یا «تزیگی» خوانده میشود و بلمه نامی است که عربها برآن نهادهاند. واحۀ بلمه که در عربی کوار و در زبان محلی اِنَّری توگه به معنای وادی صخرهها خوانده میشود، با ارتفاع متوسط 330 متر از سطح دریا در 480 کیلومتری شمال دریاچۀ چاد واقع است. ساکنان این واحه را مردمانی از قوم تیبّو و کانوری تشکیل میدهند (نک : ناختیگال، 72، II / 67؛ بریتانیکا، II / 21؛ EI2؛ IA, II / 614). مرکز این واحه شهر بلمه است که در °18 و ´41 طول شرقی و °12 و ´56 عرض شمالی واقع است («اطلس...»، 146، «کلید نمایه»، .(20 این شهر از دیرباز به سبب داشتن معادن نمک از اهمیت خاصی برخوردار بود و آمد و شد کاروانهای خریدار نمک از دیگر نقاط افریقا، بدانجا آن را به صورت مرکزی برای تجارت نمک درآورده بود. صادرات نمک از بلمه، یکی از بزرگترین و معروفترین فعالیتهای بازرگانی افریقا در سدۀ 13ق / 19م بهشمار میرفته است. برخی از کاروانهای حمل نمک از چندین قطار شتر تشکیل مییافت. تا پیش از آغاز دورۀ استعمار در افریقا، سالانه تا 50 هزار بار شتر نمک از بلمه صادر میشده است (بوویل، 251؛ دیویدسن، 66؛ اسوالد، .(19 این نمکها از معادنی که در دو کیلومتری شمال غربی بلمه واقعند، استخراج میشود. اهالی در فصل گرما با حفر چاههایی به ژرفای دو متر، آبهای شور را به حوضچههایی منتقل میکنند و با تبخیر این آبها، نمک خالص فراوانی به دست میآورند (نک : .(EI2 پیشینه: به روایتی، سپتیموس فلاکوس، سردار رومی در 70م به هنگام تعقیب گارامانتها (چادرنشینان سیاهپوست) در صحرای بزرگ افریقا، تا بلمه پیشرفت (کرنوَن، .(I / 72 نخستین تماس بلمه با اسلام مربوط به زمان حملۀ عقبة بن نافع به کوار در 46ق / 666م است. این تماس البته بسیار سطحی و زودگذر بود و نشانههایی از حضور مسلمانان در بلمه پس از این تاریخ دردست نیست (نک : ابن عبدالحکم، 194- 195؛ کوک، 236). جغرافینویسان و مورخان مسلمان نیز در آثار خود دربارۀ این بخش از صحرای بزرگ افریقا، به اشاراتی بسیار کوتاه بسنده کردهاند، اما همین قدر میتوان گفت که ناحیۀ کوار در دورۀ ادریسیان به سبب معادن زاج سفید آن شهرتی داشته است (نک : ادریسی، 1 / 29؛ کوک، همانجا). در دورۀ توسعۀ ارضی امپراتوری عثمانی در افریقا، بلمه نیز در قلمرو آنان قرار گرفت و عثمانیها برای نظارت بر راههایی که از تریپولی در لیبی، به دشت بُرنو در نیجر میرفت، پادگانی در بلمه احداث کردند (رایت، 118؛ ناختیگال، .(II / 67 در 1317ق / 1899م به موجب توافقی که بر سر تقسیم اراضی افریقا، میان انگلستان و فرانسه صورت گرفت، بلمه در زمرۀ متصرفات فرانسه در افریقای غربی درآمد، اما دولت عثمانی با این تصمیم به مخالفت پرداخت و به دنبال آن در 1902م، نظامیانی را در آنجا مستقر کرد. در واکنش به این عمل، فرانسه در 1906م، نیروهایی به این سرزمین گسیل داشت و بلمه را بدون هیچ درگیری به تصرف درآورد و در 1325ق / 1907م این منطقه و مناطق پیرامون آن را ضمیمۀ منطقۀ نظامی نیجر کرد (کوک، 238).
Bovill, E. W., Caravans of the Old Sahara, London, 1933; Britannica, 1978; Britannica Atlas, Chicago, 1996; Cornevin, R. and M. Cornevin, Histoire de l'Afrique, Paris, 1964; Davidson, B., Africa in Modern History, London, 1978; EI2; IA; Nachtigal, G., Sahara and Sudan, tr. A. G. B. Fisher and H. J. Fisher, London, 1980; Osswald, R., Das Sokoto - Kalifat und seine ethnischen Grundlagen, Beirut, 1986; Wright, j., Libya, Chad and the Central Sahara, London, 1989.