responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 252

بلاط


نویسنده (ها) :
محمدرضا ناجی
آخرین بروز رسانی :
شنبه 31 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بَلاط، یا بِلاط، نام چندین كاخ كهن، شهر و روستا در سوریه، فلسطین، آناتولی و اسپانیا. بلاط واژه‌ای است معرب كه در منابع عربی به معانی گوناگون از جمله به معنی قصر و كاخ آمده است. بلاط در این معنی معرب واژه «پالاتیوم» لاتین است (برای معانی دیگر، نک‌ : دنبالۀ مقاله).
مسعودی به «بلاط» (كاخ) قسطنطنیه اشاره دارد كه ایرنه (رینی) ملكۀ بیزانس (181-186ق / 797-802م) در آنجا ساخته بود؛ در این كاخ محلی (بندری) بود كه زنجیری بر گرد آن كشیده بودند و فرستادگان عرب برای بازخرید اسیران در آنجا پیاده می‌شدند (ص 166-167). ابن‌حوقل نیز از «دارالبلاط» قسطنطنیه سخن گفته است كه گویا زندان بود (1 / 195). دارالبلاط بخشی مجزا از كاخ شاهی بوده است. به گفتۀ مقدسی پادشاه روم در پی لشكركشی مَسلمة بن عبدالملك به قسطنطنیه و به تقاضای وی دارالبلاط را به مثابه سرایی برای استقرار سران و بزرگان مسلمانان كه در جنگ به اسارت در می‌آمدند، روبه‌روی كاخ خود، در آن سوی میدان مشرف بر دریا ساخت تا در پناه او باشند (ص 147- 148). شعرای بسیاری ازجمله ابوفراس حمدانی، شاعر دربار سیف‌الدوله، دراشعار خود از دارالبلاط یاد كرده‌اند (یاقوت، بلدان، 1 / 709). امروزه در جای آن محله‌ای است در استانبول به نام كاغذخانه كه در كنار شاخ زرین (= خلیج) از شاخابه‌های بسفر، میان «فنار» و «ایوان‌سرای» قرار دارد (سامی، 2 / 1336) كه بناهای كهن ازجمله حمامی‌ از سدۀ 9ق / 15م و تكیه و مسجدی از سدۀ 10ق در آن واقع است (اولیا چلبی، 1 / 308، 331؛ «دائرةالمعارف ...»،.(V / 7-8
از نخستین بناهایی كه در‌ اندلس با نام بلاط ساخته شد، كاخی بود كه مغیث (د ح 100ق / 718م) فاتح قرطبه، در این شهر برای خود طراحی و بنا كرد. وقتی موسی بن نُصَیر به قرطبه رفت، بلاط مغیث را به بهانۀ آنکـه شایسته والی قرطبه است، تصاحب كرد و مغیث به عوض آن، خانه با شكوه حاكم پیشین قرطبه را گرفت. در آنجا كاخی بلند و با شكوه بود كه به بلاط مغیث معروف شد. این كاخ بعداً نیز محل استقرار والی ‌اندلس بود ( اخبار...، 28-29). بعدها در توسعۀ قرطبه، بخشی از حومۀ شهر پیرامون بلاط مغیث شكل گرفت (ابن خطیب، 103، 106). در 140ق / 757م وقتی عبدالرحمان بن معاویه به قرطبه درآمد، ظاهراً در این قصر مستقر شد و یوسف بن عبدالرحمان فهری، آخرین والی ‌اندلس (حك‌ 130- 138ق / 748-755م) در بلاط الحر (در شرق قرطبه) كه والی پیشین‌ اندلس، حربن عبدالرحمان ثقفی (حك‌ 98-100ق) ساخته بود (نک‌ : ابن حزم، 266)، پیاده شد ( اخبار، 86).
بلاط در معنی دیگر، به هر زمین، یا به زمین نرم و هموار یا به سنگ‌فرشی كه زمین خانه و جز آن را بدان بپوشانند، گفته می‌شود (ابن منظور، ذیل بلط؛ اسدی، 2 / 161). بلاط یا مُبَلَّطه همچنین به هر زمینی كه با سنگ یا آجر فرش كنند (ابن منظور، همانجا)، یا جاده سنگ فرش شده و شاهراه (دوزی، 1 / 431) مانند جاده قدیم رومی ‌كه در نزدیكی اثارب از نواحی حلب آغاز می‌شد (ابن عدیم، 1 / 164)، اطلاق شده است. بلاط به این معانی از واژه یونانی پلاتیا كه از طریق زبان آرامی‌ وارد عربی شده، اخذ شده استI / 987) , .(EI2
در مدینه میان مسجد النبی و بازار محله‌ای سنگ‌فرش شده، معروف به بلاط بود (یاقوت، بلدان، 1 / 709-710، نیز المشترك، 63) كه جمعی از بنو عدی، از جمله ابوجَهم عامر بن حُذَیفه (ابوعبید، معجم ...، 1 / 271؛ ابن حزم، 120) و افرادی دیگر از سرشناسان شهر در آنجا سكنی داشتند (نک‌ : طبری، تاریخ، 4 / 414-415، 7 / 526، 544، 8 / 192، 194-195، «المنتخب ...»، 518). بلاط الجَنّه در قُبه الصخره قدس نیز زمینی سنگ‌فرش شده بود (IA, II / 272).
بلاط همچنین به معنی خرگاه شاه و امیر و رواق مسقف مسجد جامع كه مساحت میانی 4 ستون را در بر می‌گرفت، یا هر رواق سرپوشیده (دوزی، 1 / 429؛ غالب، 89) یا تالار ستون‌دار، یا تخته سنگی مرمرین كه بر آن نوشته‌هایی كنده‌كاری شده، و بر سر در آرامگاه یا بنایی نصب شده (EI2، غالب، همانجاها)، اطلاق شده است. ابن جبیر در وصف مسجد النبی (ص) در مدینه، آن را بنایی مستطیل شكل دانسته كه رواق (بلاط)هایی متعدد از 4 سوی آن را در برگرفته، و صحن میانی آن با سنگ و ماسه فرش شده است (ص 190). بلاط الولید در دمشق نیز ظاهراً یكی از رواقهای مسجد جامع بود كه ولید خلیفه اموی (حک‌ 86-96ق / 705-715م) ساخت، اما عربها این نام را به همۀ مسجد اطلاق می‌كردند (ابن خلدون، 1 / 443؛ نیز نک‌ : دوزی، همانجا).
افزون بر این در سرزمینهای شرقی و غربی اسلامی، به ویژه در شام، آسیای صغیر و ‌اندلس، شهرها و روستاهای بسیاری با نام بلاط شناخته شده است؛ از آن جمله است: روستای بیت البلاط در غوطه (= واحه حاصل‌خیز) دمشق كه جمعی از علما، از جمله ابوسعید مَسلمة بن علی خُشَنی بلاطی (د پیش از 190ق) به آنجا منسوبند؛ شهر كهن بلاط میان مَرعَش و انطاكیه كه مركز كوره حُوّار و از توابع حلب بود و یاقوت از ویرانه آن یاد می‌كند (بلدان، 1 / 708-710). امروزه روستاهای بسیاری در سوریه همچنان بلاط نامیده می‌شوند (نک‌ : المعجم ...، 2 / 353-355).
در‌ اندلس متداول‌ترین معنی واژۀ بلاط ظاهراً «جادۀ سنگ‌فرش» است كه گویای راههای قدیم رومی ‌در این شبه جزیره است (I / 988 ,EI2). برخی شهرها و دژها و مكانها به مناسبت مجاورت با چنین جاده‌هایی، نام خود را از آنها گرفته‌اند؛ از آن جمله است:
روستای بلاط الاحمر (ابن حیان، 5 / 367) و نیز شهر بلاط مركز اقلیم بلاط كه در میان قلعۀ رباح و طلبیره واقع بوده است (نک‌ : ادریسی، 2 / 538، 550-551).
ویرانه‌های شهر بلاط امروزه در كنار رومانگوردو، نزدیك گدار رودخانۀ تاگوس مجاور پل المراز واقع است (EI²، همانجا). میدان نبرد تور و پواتیه نیز ــ كه در 114ق / 732م میان عبدالرحمان غافقی والی ‌اندلس، و فرنگان به رهبری شارل مارتل روی داد ــ به بلاط الشهداء، و این نبرد به وقعة البلاط یا غزوه بلاط معروف شده است ( اخبار، 31؛ مقری، 3 / 15-16؛ EI²، همانجا).
با این حال، شهرها و روستاهای بسیاری در‌ اندلس است كه ظاهراً نام‌گذاری آنها ارتباطی به جاده‌های رومی‌ نداشته است (همانجا). از آن جمله است: بلاط مروان، معروف به ایلیا البلاط كه شهری واقع در دشتی پر از كشتزار بود كه خلیفه الناصر اموی در یكی از لشكركشیهای خود به سمت شرق قرطبه بدانجا رسید (مقدسی، 30، 223، 233؛ ابن حیان، 5 / 358). بلاط عوسجه از دژهای تابعۀ شنت بریه نیز به یكی از بربرهای ساكن ‌اندلس منسوب بود (ابن حزم، 498؛ یاقوت، همان، 1 / 709). بلاط حمید در شمال‌ اندلس (ابوعبید، المسالك ...، 2 / 813)، و اقلیم بلالطه در شمال قرطبه، با دژهایی بسیار (ادریسی، 2 / 538)، و نیز اقلیم یا فَحص (= دشت) بلاطه كه امروزه در پرتغال و به همین نام باقی است و شهرهایی چون شنترین و لشبونه و شنتره را در بر می‌گرفت (EI²، همانجا).
در آسیای صغیر نیز نام بلاط بر اماكن بسیاری اطلاق شده است؛ از آن جمله شهری است كه در محل دریا بندر باستانی میلتوس یا ملطیه (نک‌ : پاولی، XV(2) / 1619-1621) ساخته شد. میلتوس كه از سدۀ 5ق / 11م و پیش از استیلای سلجوقیان (470ق / 1077م) بر آسیای صغیر، به انحطاط و ویرانی گراییده بود، از سدۀ 7ق / 13م به بلاط معروف گردید و از نظر تجاری و اقتصادی رونقی بسزا یافت (EI²، همانجا). افزون بر این، بلاط به سبب موقع ممتاز آن در نزدیكی دهانۀ رود مندرس بزرگ پایگاهی برای عملیات در دریای اژه بود (گودوین، 15؛ EI²، همانجا).
به گفتۀ قلقشندی (د 821ق / 1418م) بلاط در دورۀ حاكمیت تركمانان بنی منتشا (700-829ق / 1301-1426م) شهری كوچك از نواحی روم در 8 منزلی بورسه بود كه بارو نداشته است؛ این شهر دارای مسجدها، بازارها و 4 حمام بود و قلعه‌ای ویران داشت كه از سنگ مرمر ساخته شده بود (5 / 348).
بلاط از این زمان بر اثر روابط تجاری با خارج، و رفت و آمد بازرگانان ونیزی مركزی مهم گردید و قبل از 756ق / 1355م ونیزیان در آنجا كلیسا و كنسولگری داشتند (EI²،
همانجا). این شهر از بركت تجارت محصولاتی مانند زعفران، كنجد، موم، زاج از كوتاهیه، و بردگانی از نواحی مجمع الجزایر، شكوفا گردید. وقتی در 792ق / 1390م بایزید اول، سلطان عثمانی مناطق ساحلی منتشا را تصرف كرد، امتیازات ونیزیان را در بلاط محترم شمرد. در 829ق / 1426م بلاط در شمار نواحی منتشا به استیلای كامل عثمانیان درآمد(همانجا). بلاط بعداً مركز سنجاقی به همین نام جزو ولایت منتشا گردید و در 923ق / 1517م، 500‘2 نفر جمعیت داشت. از سدۀ 9ق / 15م این شهر به سبب آب و هوای بیماری زا و رسوب گرفتن دهانۀ رودخانه به انحطاط گرایید و موقعیت پیشین را از دست داد (همانجا). اولیا چلبی در 1081ق / 1670م بلاط را شهری عظیم، اما ویران با قلعه‌ای خراب وصف كرده است (نیز نک‌ : «دائرةالمعارف»، .(V / 7
بلاط اكنون روستایی است كوچك از توابع شهرستان سوكۀ استان آیدین كه در حدود 9 كیلومتری دریا واقع است و در 1369ش / 1990م، جمعیت آن 002‘2 نفر بوده است (EI2، همانجا؛ «دائرةالمعارف»، .(V / 6-7
در اطراف بلاط خرابه‌ها و آثار باستانی بسیاری به چشم می‌خورد (سامی، 2 / 1336). مهم‌ترین اثر بازماندۀ بلاط مسجد جامع الیاس بیگ است كه تاریخ بنای آن به 806ق / 1403م باز می‌گردد «دائره المعارف»، .(V / 6

مآخذ

ابن جبیر، محمد، رحلة، به كوشش دخویه، لیدن، 1907م؛
ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403ق / 1983م؛
ابن حوقل، محمد، صورة الارض، به كوشش كرامرس، لیدن، 1938م؛
ابن حیان، المقتبس، به كوشش چالمتا و دیگران، مادرید، 1979م؛
ابن خطیب، محمد، اعمال الاعلام، به كوشش لوی پرووانسال، بیروت، 1956م؛
ابن خلدون، مقدمه، به كوشش خلیل شحاده، بیروت، 1401ق / 1981م؛
ابن عدیم، عمر، زبدة الحلب، به كوشش سامی‌دهان، دمشق، 1370ق / 1951م؛
ابن منظور، لسان؛
ابوعبید بكری، عبدالله، المسالك والممالك، به كوشش وان لون و ا. فره، تونس، 1992م؛
همو، معجم ما استعجم، به كوشش مصطفی سقا، بیروت، 1983م؛
اخبار مجموعه، به كوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، 1401ق / 1981م؛
ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، پورت سعید، مكتبة الثقافة الدینیه؛
اسدی، م. خیرالدین، موسوعة حلب المقارنة، حلب، 1403ق / 1983م؛
اولیا چلبی، سیاحت‌نامه، استانبول، 1314ق؛
دوزی، راینهارت، تكملة المعاجم العربیة، ترجمۀ محمد سلیم نعیمی، بغداد، 1978م؛
سامی، شمس الدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق / 1889م؛
طبری، تاریخ؛
همو، «المنتخب من كتاب ذیل المذیل»، همراه ج 11 تاریخ؛
غالب، عبدالرحیم، موسوعة العمارةالاسلامیة، بیروت،1408ق / 1988م؛
قلقشندی،احمد، صبح الاعشی، قاهره، 1383ق / 1963م؛
مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به كوشش دخویه، لیدن، 1893م؛
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، 1411ق / 1990م؛
مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به كوشش دخویه، لیدن، 1906م؛
مقری، احمد، نفح الطیب، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1388ق / 1968م؛
یاقوت، بلدان؛
همو، المشترك، به كوشش ووستنفلد، گوتینگن، 1846م؛
نیز:

EI² ;
Evliya Celebi, Seyahatname, Istanbul, 1935;
Goodwin, G., A History of Ottoman Architecture, London, 1971;
IA;
Pauly;
Turkiye diyanet vakf o Islam ansiklopedisi, Istanbul, 1992.

محمدرضا ناجی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 252
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست