responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 242

بغراس


نویسنده (ها) :
بهزاد لاهوتی
آخرین بروز رسانی :
جمعه 30 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بَغْراس‌ (نام‌ باستانی‌: پاگرای)، دژ و روستایی‌ كهن‌ در شهرستان‌ بیلان‌ از استان‌ خَتای‌ كشور تركیه‌.
دژ بغراس در ناحیه مرزی‌ بین‌ سوریه‌ و آناتولی‌ در رشته‌ كوههای‌ آمانوس‌ بر سر راه‌ انطاكیه‌ به‌ اسكندرون‌ واقع‌ بوده‌ است‌ و از لحاظ سوق‌الجیشی‌ برای‌ دفاع‌ از انطاكیه‌ اهمیت‌ حیاتی‌ داشته («بغراس»؛ «دائرةالمعارف اسلام‌...»، IV / 450)، و در جنگهای‌ میان‌ عباسیان‌ و بیزانسیها نقش‌ مهمی‌ ایفا كرده‌ است‌. بغراس‌ گاه‌ در تصرف‌ امپراتوران‌ بیزانس‌ و زمانی‌ در دست خلفای‌ عباسی‌ («دائرةالمعارف‌ ترك‌»، .(V / 53
منابع‌ تاریخی از چگونگی و زمان‌ فتح‌ بغراس‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌ سخنی‌ به‌ میان‌ نیاورده‌اند، اما به‌ نظر می‌رسد كه‌ این‌ ناحیه‌ در جریان‌ پیكارهای‌ مسلمانان‌ در سوریه‌ پس‌ از جنگ‌ یرموك‌ و به‌ هنگام‌ فتح‌ انطاكیه‌ در 15ق‌ / 636م‌ به‌ دست‌ ابوعبیده جراح‌ بدون‌ جنگ فتح‌ شده‌ باشد (بلاذری‌، 186-187)؛ زیرا هراكلیوس‌ امپراتور روم‌ شرقی‌ پس‌ از شكستهای‌ پیاپی‌ سپاهیانش‌ در برابر مسلمانان‌، سوریه‌ را رها كرد و به‌ پایتخت‌ خود قسطنطنیه‌ بازگشت‌ و در سر راه‌ خود، دژهای‌ میان‌ اسكندریه‌ و طرسوس‌ را نیز ویران كرد تا مسلمانان‌، بین‌ انطاكیه‌ و سرزمینهای‌ روم‌ از اراضی‌ آباد عبور نکـنند (همو، 224- 225؛ طبری‌، 3 / 603). به‌ درستی‌ روشن‌ نیست‌ كه‌ آیا قلعه بغراس‌ در دوران‌ فتوحات‌ مسلمانان در سوریه‌ وجود داشته‌ است‌، یا نه‌؟ اما می‌دانیم‌ كه‌ هشام‌ بن‌ عبدالملك‌ (حکـ 105- 125ق‌ / 723-743م‌)، خلیفه اموی‌ برای‌ محافظت‌ از گذرگاههایی‌ كه‌ به‌ ناحیه ثغور منتهی‌ می‌شد، قرارگاه‌ و قلعه‌ای‌ كوچك‌ كه‌ در آن 50تن‌ نگهبان‌ استقرار داشتند، در گردنه‌های‌ بغراس‌ بنا كرد (قدامه‌، 309؛ بلاذری‌، 228-229). در همین‌ زمان‌، اراضی‌ بغراس‌ در تملك‌ مسلمه بن‌ عبدالملك‌ (د 120ق‌) بود كه‌ آن‌ را وقف‌ قرار داد (همو، 202).
در دوره عباسیان‌، هارون‌الرشید استحکـامات‌ جدیدی‌ به‌ نام «عواصم‌» در مرزهای‌ حدود روم‌ شرقی‌ بنیان‌ نهاد، تا غازیانی‌ كه‌ از نبرد با رومیان‌ باز می‌گشتند، به‌ آنجا پناه‌ آورند (همو، 180). بغراس‌ نیز ازجمله «عواصم‌» به‌ شمار می‌رفت‌. هارون‌الرشید تلاشهایی‌ برای‌ آبادانی‌ این‌ ناحیه‌ كرد و حتی‌ زبیده‌ همسر وی‌ مهمانخانه‌ای‌ در بغراس‌ ساخت‌ و آن‌ را وقف‌ رهگذران‌ كرد كه‌ در سراسر سرزمینهای‌ شام‌ مهانخانه‌ای‌ جز آن‌ نبود (اصطخری‌، 65؛ حدود العالم‌، 38؛ «دائرةالمعارف‌ اسلام‌»، همانجا). در 351ق‌ / 962م‌ سپاهیان امپراتوری روم‌ شرقی‌ در پی‌ لشكركشی‌ به‌ سرزمینهای‌ اسلامی‌، به‌ بغراس‌ حمله‌ كردند و مردم‌ آنجا در برابر پرداخت‌ 100هزار درهم‌ امان‌ گرفتند (ابن‌شداد، 1(2) / 413؛ ابن‌اثیر، 8 / 538 -539).

در 357ق‌ / 968م‌ نیكفوروس‌ فوكاس‌ امپراتور روم‌ شرقی‌ پس‌ از تصرف‌ كیلیكیا درصدد برآمد برای‌ تثبیت‌ مواضع‌ خود انطاكیه‌ را نیز مسخر كند؛ وی‌ پس‌ از تسخیر انطاكیه‌، استحکـامات‌ واقعی‌ قلعه بغراس‌ را پی‌ افكند و یكی‌ از فرماندهان‌ خود به‌ نام‌ میخائیل‌ بورتزس‌ را بر آنجا گماشت‌ (انطاكی‌، 127؛ الیواقیت‌...، 124-125؛ «دائرةالمعارف‌ اسلام‌»، همانجا؛ I / 909 , (EI² این‌ قلعه‌ تا 477ق‌ / 1084م‌ كه‌ سلیمان‌ بن‌ قتلمش‌ (حکـ 470-479ق‌) - بنیان‌ گذار سلسله سلجوقیان‌ روم‌ - آنجا را به تصرف‌ آورد، در دست‌ رومیان‌ بود (ابن‌ شداد، 1(2) / 413).
در 491ق‌ / 1098م‌ قلعۀ بغراس‌ و شهر انطاكیه‌ به‌ دست‌ جنگجویان‌ صلیبی‌ سقوط كرد (ابن‌ قلانسی‌، 134؛ ابن‌ عدیم‌، 2 / 131). از این‌ تاریخ‌ قلعۀ بغراس‌ در اختیار دیویه‌ یا داویه‌ها (سواران‌ معبد) قرار گرفت‌. دیویه‌ یا داویه‌ عنوان‌ گروهی‌ از جنگجویان‌ صلیبی‌ بود كه‌ حفظ جان‌ زایران‌ مسیحی‌ میان‌ یافا و بیت‌المقدس‌ را بر عهده‌ داشتند (ابن‌ شداد، 1(2) / 414؛ عباره‌، 1(2) / 414).
در 548ق‌ / 1153م‌ صلاح‌ الدین‌ ایوبی‌ بغراس‌ را به‌ تصرف‌ آورد و آن‌ را ویران‌ ساخت‌ (ابن‌ شداد، همانجا؛ ابن‌ اثیر، 12 / 18-19)؛ اما طولی‌ نکـشید كه‌ در 588ق‌ / 1192م‌ لئون‌ ارمنی‌ كیلیكیایی‌، پادشاه‌ ارمنستان‌ قلعه بغراس‌ را به‌ تصرف‌ آورد و در 612ق‌ / 1215م‌ به‌ مرمت آن‌ پرداخت‌ و آنجا را به‌ صلیبیان‌ واگذارد (ابن‌شداد، 1(2) / 414- 415؛ .(I / 910, EI²
در 666ق‌ / 1268م‌ ملك‌ ظاهر بیبرس‌ از ممالیك‌ بحریه مصر به‌ هنگام‌ فتح‌ انطاكیه‌ بر بغراس‌ دست‌ یافت‌. در دوره حاكمیت‌ ممالیك‌ بربغراس‌ این‌ قلعه‌ مقر صاحب‌ منصبی‌ از ایالت‌ حلب‌ بود و از نظر سوق‌الجیشی‌ از آن‌ جهت‌ كه‌ در مرزهای‌ میان‌ ممالیك‌ و پادشاهی‌ ارمنی‌ - كیلیكیایی‌ واقع‌ بود، اهمیت‌ بسیار داشت‌ (طباخ‌، 2 / 257- 258؛ ابن‌شداد، 1(2)417- 418؛ عینی‌، 29؛ EI²، همانجا). در 679ق‌ / 1280م‌ بغراس‌ مدت‌ كوتاهی‌ به‌ تصرف‌ مغولان‌ درآمد (ابن‌فرات‌، 7 / 186؛ مقریزی‌، 1(3) / 682)؛ اما دیری‌ نپایید كه‌ ممالیك‌ بار دیگر بر بغراس‌ چیره‌ شدند. ابن‌بطوطه‌ در دیداری‌ كه‌ در سدۀ 8ق‌ / 14م‌ از بغراس‌ داشته‌، آن‌ را قلعه‌ای‌ مستحکـم‌ واقع‌ در مرزهای‌ ممالیك‌ و ارمنستان‌ كوچك‌ (سیس‌) با كشتزارها و باغهای‌ سرسبز وصف‌ كرده‌ است‌ كه‌ در مراتع‌ آن‌ طوایف‌ تركمن‌ منزل‌ داشته‌اند (ص‌ 93-94).
بغراس‌ تا 921ق‌ / 1515م‌، هنگامی‌ كه‌ سلطان‌ سلیم‌ عثمانی‌ به‌ مصر لشكر كشید، همچنان‌ در قلمرو ممالیك‌ بود، اما در همین‌ سال‌، به‌ تصرف‌ عثمانیان‌ درآمد و سلطان‌ سلیم‌ با ساختن‌ برجی‌ در آنجا بر استحکـامات‌ این‌ قلعه‌ افزود (نکـ: اولیا چلبی‌، 3 / 48؛
ابن‌ایاس‌، 4 / 463؛ «دائرةالمعارف‌ اسلام‌»، .(IV / 450 در 959ق‌ / 1552م‌ سلطان‌ سلیمان‌ قانونی‌، روستایی‌ با یك‌ كاروان‌سرا، حمام‌ و مسجد جامع‌ در نزدیكی‌ قلعه بغراس‌ بنا كرد (همانجا). در سدۀ 11ق‌ / 17م‌ اولیا چلبی‌ از بغراس‌ دیدن‌ كرده‌، و در سفرنامۀ خود از قلعه مستحکـم‌ آن‌ كه‌ 150خانوار در آن‌ سكنی‌ داشتند و همچنین‌ از حمام‌، كاروان‌سرا، مسجد جامع‌ و بازار كوچك‌ بغراس‌ یاد كرده‌ است‌ (3 / 48-49).
امروزه‌ از بغراس‌ تنها روستای‌ كوچكی‌ بر جا مانده‌ كه‌ به‌ اوتان‌ چای‌ معروف‌ است‌ («دائرة المعارف‌ اسلام‌»، همانجا). ویرانه‌های‌ قلعۀ بغراس‌ در كنار این‌ روستا هنوز باقی‌ است‌. این‌ قلعه‌ بر روی‌ صخره‌ای‌ مخروطی‌شكل‌ كه‌ از هر طرف‌ دارای‌ شیب‌ است‌، ساخته‌ شده‌ بود و ساختمان‌ آن‌ یادآور معماری‌ دژهای‌ ارمنی‌ در كیلیكیاست‌ (مولروینر، 58). این‌ قلعه‌ به‌ صورت‌ 5ضلعی‌ و در 4 طبقه‌ ساخته‌ شده‌، و ظاهراً در گذشته‌ دارای‌ دو دیوار بوده‌ است و امروزه‌ در آن‌ بقایای‌ یك‌ كلیسا، یك‌ رواق‌ و شمار زیادی اتاق‌ و چاه‌ آب‌ به‌ چشم‌ می‌خورد ( المعجم‌...، 2 / 340).

مآخذ

ابن‌ اثیر، الكامل‌؛
ابن‌ ایاس‌، محمد، بدائع‌ الزهور، به‌ كوشش‌ محمد مصطفی‌، قاهره‌، 1402ق‌ / 1982م‌؛
ابن‌ بطوطه‌، رحلة، به‌ كوشش‌ طلال‌ حرب‌، بیروت‌، 1407ق‌ / 1987م‌؛
ابن‌ شداد، محمد، الاعلاق‌ الخطیرة، به‌ كوشش‌ یحیی‌ زكریا عباره‌، دمشق‌، 1991م‌؛
ابن‌ عدیم‌، عمر، زبدة الحلب‌، به‌ كوشش‌ سامی‌ دهان‌، دمشق‌، 1370ق‌ / 1951م‌؛
ابن‌ فرات‌، محمد، تاریخ‌، به‌ كوشش‌ قسطنطین‌ زریق‌، بیروت‌، 1942م‌؛
ابن‌ قلانسی‌، حمزه‌، ذیل‌ تاریخ‌ دمشق‌، به‌ كوشش‌ آمدرز، لیدن‌، 1908م‌؛
اصطخری‌، ابراهیم‌، مسالك‌ الممالك‌، به‌ كوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، 1870م‌؛
انطاكی‌، یحیی‌، تاریخ‌، به‌ كوشش‌ عمر عبدالسلام‌ تدمری‌، طرابلس‌، 1990م‌؛
اولیا چلبی‌، سیاحت‌نامه‌، به‌ كوشش‌ احمد جودت‌، استانبول‌، 1314ق‌؛
بلاذری‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، به‌ كوشش عبدالله‌ انیس‌ طباع‌ و عمر انیس‌ طباع‌، بیروت‌، 1407ق‌ / 1987م‌؛
حدودالعالم‌، به‌ كوشش‌ منوچهر ستوده‌، تهران‌، 1362ش‌؛
طباخ‌، محمد راغب‌، اعلام‌ النبلاء، به‌ كوشش محمد كمال‌، حلب‌، 1344ق‌ / 1925م‌؛
طبری‌، تاریخ‌؛
عباره‌، یحیی‌ زكریا، تعلیقات‌ بر الاعلاق‌ الخطیرة (نکـ: همـ ، ابن‌ شداد)؛
عینی‌، محمود، عقد الجمان‌، به‌ كوشش‌ محمد محمد امین‌، قاهره‌، 1408ق‌ / 1988م‌؛
قدامـة بن‌ جعفر، الخراج‌، به‌ كوشش‌ محمد حسین‌ زبیدی‌، بغداد، 1979م‌؛
المعجم‌ الجغرافی‌ للقطر العربی السوری، به‌ كوشش مصطفی‌ طلاس‌، دمشق‌، 1992م‌؛
مقریزی‌، احمد، السلوك‌، به‌ كوشش‌ محمد مصطفی‌ زیاده‌، قاهره‌، 1956م‌؛
مولروینر، ولفگانگ‌، القلاع‌ ایام‌ الحروب‌ الصلیبیة، ترجمه محمد ولید جلاّد، به‌ كوشش‌ سعید طیان‌، دمشق‌، 1404ق‌ / 1984م‌؛
الیواقیت‌ و الضرب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب‌، منسوب‌ به‌ ابوالفدا، به‌ كوشش‌ محمد كمال‌ و فالح‌بكور، حلب‌، 1410ق‌ / 1989م‌؛
نیز:

«Baghras», www. webpages. free - online. co.uk / portcull / barhomap. htm;
EI²;
Turk ansiklopedisi, Istanbul, 1967;
Turkiye diyanet vakf o Islam ansiklopedisi, Istanbul, 1991.

بهزاد لاهوتی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست