responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 224

بسطام

نویسنده (ها) : فاطمه کریمی - محسن احمدی

آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 12 شهریور 1399 تاریخچه مقاله

بَسْطام‌، بخش و شهری‌ تاريخی‌ در شهرستان‌ شاهرود، واقع‌ در استان‌ سمنان‌.

 

بخش‌ بسطام‌

اين‌ بخش‌ به‌ همراه‌ ۳ بخش‌ ديگر (بيارجمند، مركزي‌ و ميامی‌)، بخشهاي چهارگانۀ شاهرود را تشكيل‌ می‌دهد و خود، دو دهستان‌ خرقان و كلاته‌های غربی‌ و نيز ۳ شهر بسطام‌، مُجِن‌ و كلاته‌ خيج‌ را در بر می‌گيرد ( سرشماری‌، شناسنامه‌، ۱؛ آمارنامه‌... ، ۳).

بخش بسطام‌ قسمتی از پايكوهها و دامنه‌هاي‌ ارتفاعات‌ جنوبی‌ البرز شرقی‌ را فرا می‌گيرد. اين‌ كوهها با جهت‌ شمال‌ شرقی‌ - جنوب‌ غربی‌ در سراسر نواحی‌ شمالی‌ و غربی‌ اين‌ بخش‌ كشيده‌ شده‌ است‌ و مرتفع‌ترين‌ آنها قلـۀ شاهوار ۹۴۵‘۳ متر ارتفاع‌ دارد كه‌ در شمال‌ غربی‌ بخش‌ قرار گرفته‌ است‌. قسمتهای شرقی‌ و جنوب‌ شرقی‌ بخش‌ بسطام‌ را سرزمينهای هموار و تپه‌ ماهورها تشكيل‌ می‌دهد (رضوانی‌، ۲-۳). نواحی‌ بلند در تابستان‌ دارای آب‌ و هوای معتدل‌ و در زمستان‌ سرد و بارانی‌ است‌ و نواحی‌ جنوبی‌ كه‌ شامل‌ دشت‌ بسطام‌ است‌، آب‌ و هوايی‌ كوه‌پايه‌ای‌ دارد ( جغرافيا...، ۲۲). ارتفاعات‌ البرز و دشت‌ كوير دو عامل‌ تأثير گذار در اقليم‌ بسطام‌ است‌ و از اين‌رو، هر چه‌ از دشتها و كوه‌پايه‌ها به‌ ارتفاعات‌ نزديك‌تر شويم‌، ميزان‌ دما كاهش‌، و بارندگی‌ افزايش‌ می‌يابد (رضوانی‌، ۱۳).

در دشت‌ بسطام‌ چند رود جريان‌ دارند كه‌ عموماً از كوهستان‌ البرز سرچشمه‌ گرفته‌، به‌ سوي‌ دشت‌ روان‌ می‌گردند. از ميان‌ آنها می‌توان‌ رود «تاش‌» (شاهرود) را نام‌ برد كه‌ از دامنه‌هاي‌ شاه‌ كوه‌ و شاهوار سرچشمه‌ می‌گيرد و پس‌ از پيوستن‌ چند رشتۀ فرعی‌ به‌ آن‌، و مشروب‌ نمودن‌زمينهاي‌ پشت‌بسطام‌ به‌سوي‌ كويرنمك‌ جاري‌می‌گردد( جغرافيا، ۶؛ رضوانی‌، ۳۵-۳۶).

بخش بسطام دارای ۱۷۱ آبادی است‌ كه‌ از ميان‌ آنها ۴۵ آبادی‌ مسكون‌ است‌ ( سرشماري‌، شناسنامه‌، همانجا). اين‌ بخش‌ دارای‌ ۱۸۶‘۵ خانوار با ۹۷۹‘۲۴ نفر جمعيت‌ است‌ (همان‌، ۴).

اقتصاد بخش‌ بسطام برپايۀ كشاورزی، دامداری‌ و صنايع‌دستی‌ استوار است‌ ( فرهنگ‌... ، ۲۶).

 

شهر بسطام‌

اين‌ شهر كه‌ مركز بخش‌ بسطام‌ است‌، در°۵۵ طول‌ شرقی‌ و°۳۰ و´۳۶ عرض‌ شمالی‌، در ۸ كيلومتری شمال‌ شاهرود، در مسير راه‌ آسفالت‌ شاهرود ــ آزادشهر در دشت‌ حاصل‌خيزی‌ واقع‌ شده‌ است‌ كه‌ نزديك‌ترين‌ كوه‌ به‌ آن‌، يعنی‌ كوه بسطام‌ (در ۳ كيلومتري‌ جنوب‌ خاوری‌) در حدود ۷۷۳ ‘۱ متر ارتفاع‌ دارد. آب‌ و هوای‌ آن‌ معتدل‌ است‌ و حداكثر دماي‌ آن‌ در تابستانها به‌°۳۵، و حداقل‌ آن‌ در زمستانها به°۱۵- می‌رسد. ميزان‌ باران‌ ساليانۀ بسطام‌ حدود ۱۲۰ ميلی‌متر است‌.

شهر بسطام‌ در آبان‌ماه‌ ۱۳۷۵ داراي‌ ۵۵۷ ‘۱خانوار با ۹۲۳ ‘۶ نفر جمعيت‌ بوده‌ است‌ ( سرشماری‌، نتايج‌، چهل‌).

نام‌ بسطام‌ را به‌ صورتهاي‌ بِسطام‌ و بُسطام‌ نيز نوشته‌اند (نك‌ : ايرانيكا). ماركوارت‌ بنيان‌گذار اين‌ شهر را «وِستَهم‌» (بسطام‌) دانسته است‌ (ص.(۷۱ وستهم‌، دايی خسرو پرويز (سلـ ۵۹۰- ۶۲۸م‌)، شاه‌ ساسانی‌ بود كه‌ از سوی وی‌ مدتی‌ در خراسان‌، كومش‌ (قومس‌)، طبرستان‌ و جرجان‌ فرمانروايی‌ داشته‌ است‌ (دينوری‌، ۹۸) و سپس‌ بر خسرو پرويز شوريد و خود را شاه‌ خواند (نكـ: همو، ۸۳-۱۰۵؛ نولدكه‌، ۷۲۱-۷۳۲). از وستهم‌، سكه‌هايی‌ به‌ دست‌ آمده‌ كه‌ در آنها، خود را «پيروز وستهم‌» خوانده‌، و فردوسی‌ از او به‌ نام‌ «گستهم‌» ياد كرده‌، اگرچه‌ شكل‌ عربی‌ آن‌ «بسطام‌» را نيز می‌شناخته‌ است‌ (همو، ۷۲۹- ۷۳۲). فردوسی‌ همچنين‌ نام‌ شهر بسطام‌ را هم‌ در آنجا كه خسرو اول‌ انوشيروان‌ (سلـ ۵۳۱- ۵۷۹م‌)، به‌ سوی‌ خراسان‌ رفته‌، و از اين شهر گذشته‌، آورده‌ است‌ (۸ / ۱۸۴).

در دورۂ خلافت‌ عمر، تازيان‌ به‌ فرماندهی‌ سويد بن‌ مقرن‌ در ۲۲ق‌ / ۶۴۳م‌ بر ايالت كومش‌ (قومس‌) دست‌ يافتند و سردار پيروز عرب‌ در برابر پرداخت‌ جزيه‌، به‌ مردم‌ آن‌ ديار امان‌ داد و آنگاه‌ سپاه‌ خويش‌ را در بسطام‌ فرودآورد و از آنجا آهنگ‌ گشودن‌ گرگان‌ نمود (طبری، ۴ / ۱۵۲). در دورۂ اسلامی‌، شهر بسطام‌، به‌ همراه‌ دامغان‌ و سمنان‌، ولايت‌ قومس‌ را (كه‌ ميان‌ ری‌ و خراسان‌ قرار داشته‌ است‌) تشكيل‌ می‌داد (مسعودی‌، ۴۹).

ابودلف‌ بسطام‌ را روستايی‌ به‌ مانند شهري‌ كوچك‌ قلمداد كرده‌ است‌. در روزگار او بر روي‌ تپه‌اي‌ كه‌ در برابر شهر بسطام‌ قرار داشته‌، كاخی‌ بزرگ‌ با ديوارهاي‌ بلند، ساختمانها و غرفه‌های بسيار برپابوده‌ كه‌ می‌گفته‌اند: آن‌ را شاپور ذوالاكتاف‌ (سلـ ۳۱۰-۳۷۹م‌) ساخته‌ بوده‌ است‌ (ص‌ ۸۲ -۸۳).

اصطخری‌ (ص‌ ۱۲۴) و ابن‌ حوقل‌ (۲ / ۳۸۰) با آنكه‌ از دامغان‌ به‌ عنوان‌ بزرگ‌ترين‌ شهر قومس‌ ياد كرده‌اند، ولی‌ بسطام‌ را آبادتر از آنجا دانسته‌اند. در ۲۴۲ق‌ / ۸۵۶م‌ در دامغان‌ و بسطام‌ زمين‌لرزه‌ای‌ روی‌ داد كه‌ نيمی‌ از ساختمانهای دامغان‌ و يك‌ سوم‌ از ساختمانهاي‌ بسطام‌ را ويران‌ كرد (خواندمير، ۲ / ۲۷۱). در اين‌ زمين‌ لرزه‌ كه‌ ناحيه‌اي‌ به‌ طول‌ ۳۵۰ كم، ميان‌ البرز و دشت‌ كوير را فرا گرفت‌، ۲۰۰ هزار تن‌ كشته‌ شدند و آثار آن‌ تا دو نسل‌ بعد در منطقه ميان‌ بسطام‌ و دامغان‌ ديده‌ می‌شد (امبرسز، ۱۳۱-۱۳۲). در ۲۶۱ق‌ / ۸۷۵م‌ احمد بن‌ عبدالله‌ خجستانی‌ كه‌ نخست‌ از طرفداران‌ يعقوب‌ ليث‌ صفار بود و سپس‌ بر او شوريد، بسطام‌ را گرفت‌ و كشتار بزرگی‌ به‌ راه‌ انداخت‌ (ابن‌ اثير، ۷ / ۲۹۶-۲۹۷). با اينهمه‌ ويرانی‌ و كشتاری كه‌ در بسطام‌ روي‌ داد، به‌ نظر می‌رسد كه‌ اين‌ شهر در سدۀ ۴ق‌ / ۱۰م‌ هنوز شهري‌ آباد و پر رونق‌ بوده‌ است‌ (بارتولد، ۱۴۰)؛ چنانكه‌ در روزگار آل‌ بويه‌ (۳۲۲- ۴۴۸ق‌ / ۹۳۴-۱۰۵۶م‌)، بسطام‌ در شمار ۵۰ شهری بوده‌ كه‌ اين‌ دولت‌ در آنجا سكه‌ می‌زده‌ است‌ (مايلز،.(۳۷۵

در نيمۀ دوم‌ سدۂ ۶ق‌ / ۱۲م‌ بسطام‌ يكی‌ از شهرهايی‌ بوده‌ است‌ كه‌ طرفداران‌ اسماعيليه‌ در آنجا فعاليت‌ داشته‌اند (نك‌ : راوندی‌، ۳۳۷). هنگامی‌ كه‌ سلطان‌ محمد خوارزمشاه‌ از برابر سپاه‌ مغول‌ می‌گريخت‌، در ۶۱۷ق‌ / ۱۲۲۰م‌ به‌ بسطام‌ رسيد و در آنجا دو صندوق‌ پر از جواهر را به‌ تاج‌الدين‌ عمر بسطامی‌، يكی‌ از نزديكان‌ خود سپرد تا آنها را به‌ دژ استوار اردهن‌ برده‌، نگاهداری‌ نمايد، ولی اين‌ دژ نيز سقوط كرد و صندوقهای‌ جواهر به‌ دست چنگيز افتاد (نسوی‌، ۶۶ -۶۷). در ۶۵۴ق‌ / ۱۲۵۶م‌ هولاكو، بسطام‌ را گرفت‌ و از آنجا به‌ سوی‌ دژهای‌ اسماعيليان‌ كه‌ در اين‌ هنگام‌ در دست‌ ركن‌الدين‌ خورشاه‌، آخرين‌ فرمانروای‌ اسماعيليه‌ بود، به‌ حركت‌ درآمد (دفتری‌، ۴۸۴).

به‌ نوشتۀ گروسه‌، طغاتيمور شاهزادۀ مغول‌ كه‌ در ۷۳۸ق‌ / ۱۳۳۷م‌ خود را شاه‌ خوانده‌ بود و شمال‌ غربی‌ خراسان‌ و مازندران‌ را قلمرو خود می‌دانست‌، بسطام‌ را به‌ پايتختی‌ برگزيد (ص‌۴۶۶)، ولی‌ پس‌ از كشته‌ شدن‌ وي‌ به‌ دست‌ يحيی‌ كراوی‌، از اميران‌ سربدار، اين شهر در قلمرو حكومت سربداران قرار گرفت‌ (مولوی، ۱ / ۳۸۸)، چنانكه خواجه علی مؤيد (حكـ ۷۶۶-۷۸۳ق‌ / ۱۳۶۵-۱۳۸۱م‌) آخرين‌ امير سربدار نيز بر آنجا حكم‌ می‌راند (عبدالرزاق‌، ۴۲۷).

كلاويخو كه‌ در روزگار تيمور به‌ ايران‌ مسافرت‌ كرده‌، از بسطام‌ به‌عنوان شهری بزرگ ياد كرده است (ص‌ ۱۸۲). زين‌العابدين‌ شيروانی (د ۱۲۵۳ق‌ / ۱۸۳۷م‌) مؤلف رياض السياحه، بسطام را داراي‌ حدود هزارخانه‌ و چند قريه‌ دانسته‌ (ص‌ ۵۱۸)، و اعتمادالسلطنه‌ (د ۱۳۱۳ق‌ / ۱۸۹۵م‌) كه‌ خود بسطام‌ را ديده‌، آنجا را شهری بزرگ‌ و دارای‌ بازارها و خانه‌های متوسط، وصف‌ كرده‌ است‌ (۱ / ۳۵۰).

 

مآخذ

آمارنامۀ استان‌ سمنان‌، سازمان‌ برنامه‌ و بودجۀ استان‌ سمنان‌، تهران‌، ۱۳۷۶ش‌؛ ابن‌ اثير، الكامل‌؛ ابن‌ حوقل‌، محمد، صورۃ الارض‌، به‌ كوشش‌ كرامرس‌، ليدن‌، ۱۹۳۹م‌؛ ابودلف‌، مسعر، سفرنامه‌، به‌ كوشش‌ مينورسكی‌، ترجمۀ ابوالفضل‌ طباطبايی‌، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌؛ اصطخری‌، ابراهيم‌، المسالك‌ و الممالك‌، به‌ كوشش‌ محمدجابر عبدالعال‌ حينی‌ و محمدشفيق‌ غربال‌، قاهره‌، ۱۳۸۱ق‌ / ۱۹۶۱م‌؛ اعتمادالسلطنه‌، محمدحسن‌، مرآۃ البلدان‌، به‌ كوشش‌ عبدالحسين‌ نوايی‌ و هاشم‌ محدث‌، تهران‌، ۱۳۶۷- ۱۳۶۸ش‌؛ امبرسز، ن‌. ن‌. و چ‌. پ‌. ملويل‌، تاريخ‌ زمين‌ لرزه‌های ايران‌، ترجمۀ ابوالحسن‌ رده‌، تهران‌، ۱۳۷۰ش‌؛ بارتولد، و.و.، تذكرۂ جغرافيای تاريخی‌ ايران‌، ترجمۀ حمزه‌ سردادور، تهران‌، ۱۳۵۸ش‌؛ جغرافيای‌ استان‌ سمنان‌، وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌؛ خواندمير، غياث‌الدين‌، حبيب‌السير، به‌ كوشش‌ محمد دبيرسياقی‌، تهران‌، ۱۳۵۳ش‌؛ دفتری‌، فرهاد، تاريخ‌ و عقايد اسماعيليه‌، ترجمۀ فريدون‌ بدره‌ای‌، تهران‌، ۱۳۷۵ش‌؛ دينوری‌، احمد، الاخبار الطوال‌، به‌ كوشش‌ عبدالمنعم‌ عامر، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌؛ راوندی‌، محمد، راحة الصدور، به‌ كوشش‌ محمداقبال‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌؛ رضوانی‌، محمدرضا، مطالعاتی‌ پيرامون‌ امكانات‌ و مسائل‌ توسعۀ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ بخش‌ بسطام‌ (شهرستان‌ شاهرود)، سازمان‌ برنامه‌ و بودجۀ استان‌ سمنان‌، ۱۳۶۹ش‌؛ زين‌العابدين‌ شيروانی‌، رياض‌ السياحة، تهران‌، ۱۳۳۹ش‌؛ سرشماری‌ عمومی‌ نفوس‌ و مسكن‌ (۱۳۷۵ش‌)، شناسنامۀ دهستانهای كشور، استان‌ سمنان‌، تهران‌، ۱۳۷۶ش‌؛ همان‌، نتايج‌ تفصيلی‌، استان‌ سمنان‌، شهرستان‌ شاهرود، تهران‌، ۱۳۷۶ش‌؛ طبری‌، تاريخ‌؛ عبدالرزاق‌ سمرقندی، مطلع‌ سعدين‌ و مجمع‌ بحرين‌، به‌ كوشش‌ عبدالحسين‌ نوايی‌، تهران‌، ۱۳۵۳ش‌؛ فردوسی‌، شاهنامه‌، به‌ كوشش‌ رستم‌ علی‌يف‌، مسكو، ۱۹۷۰م‌؛ فرهنگ‌ جغرافيايی‌ آباديهای كشور، شاهرود (گرگان‌)، ادارۂ جغرافيايی‌ ارتش‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌، ج‌ ۲۶؛ كلاويخو، روی‌، سفرنامه‌، ترجمۀ مسعود رجب‌نيا، تهران‌، ۱۳۴۴ش‌؛ مسعودی‌، علی‌، التنبيه‌ و الاشراف‌، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، ۱۸۹۳م‌؛ مولوی‌، عبدالحميد، آثار باستانی‌ خراسان‌، مشهد، ۱۳۵۴ش‌؛ نسوی‌، محمد، سيرت‌ جلال‌الدين‌ مينكبرنی‌، ترجمۀ كهن‌، به‌ كوشش‌ مجتبی‌ مينوی‌، تهران‌، ۱۳۴۴ش‌؛ نولدكه‌، تئودور، تاريخ‌ ايرانيان‌ و عربها در زمان‌ ساسانيان‌، ترجمۀ عباس‌ زرياب‌، تهران‌، ۱۳۵۸ش‌؛ نيز:

 

Grousset, R., L'Empire des Steppes, Paris, 1948; Iranica; Marquart, J., Er ? n l ahr, Berlin, 1901; Miles, G. C., X Numismatics n , The Cambridge History of Iran, ed. R. N. Frye, Cambridge, 1975, vol. IV.

 

محسن‌ احمدی

 

 

بناهای تاریخی ‌بسطام‌

مهم‌ترین ‌آثار تاریخی ‌بسطام ‌مجموعه‌ای‌ از بناهای‌ مذهبی‌ و آموزشی‌ است‌ كه‌ در پیرامون‌ مزار عارف‌ نامی‌ شیخ‌ بایزید بسطامی‌ در مركز بسطام‌، در كنار میدان‌ اصلی‌ شهر قرار دارد. ساخت‌ این‌ بناها از نیمۀ دوم‌ سدۀ ۲ق‌ / ۸م‌ آغاز شده‌، و تا سدۀ ۱۳ق‌ / ۱۹م‌ گسترش‌ و دگرگونی‌ یافته‌، و زندگی‌ صوفیانه‌، حداقل‌ تا سدۀ ۸ق‌ / ۱۴م‌ در آنها جریان‌ داشته‌ است‌.

مشهور است‌ بایزید مسلمان‌ از محلۀ «موبدان‌» تبعید، و در محلۀ «وافدان‌» ساكن‌ شد؛ محله‌ای‌ كه‌ بعدها «بویذان‌» و «بویزیدیان‌» نامیده‌ شد (سهلجی‌، ۶۲-۶۴؛ ابن‌ خرقانی‌، ۲۸) و امروزه‌ جایگاه‌ مجموعه‌ بناهایی‌ است‌ كه‌ عمدتاً یادگار زندگی‌ بایزید و جانشینان‌ اوست‌.

هر چند در حال‌ حاضر آنچه‌ برپاست‌، به‌ صورت‌ دو گروه‌ بزرگ‌ و كوچك‌ شامل‌ «مجموعۀ بایزید» و «مسجد جامع‌ و برج‌ كاشانه‌» در فاصلۀ ۷۵متری‌ از یكدیگر قرار دارند، اما احتمالاً در اصل‌ این‌ دو، مجموعۀ به‌ هم‌ پیوسته‌ای‌ را تشكیل‌ می‌دادند كه‌ شامل‌ این‌ بناها و مزارها بود: ایوان‌ و دهلیز شرقی‌، ایوان‌ غربی‌، مزار بایزید، مسجد بایزید، مناره‌، مسجدجنب‌ امام‌زاده‌محمد (رواق‌)، بقعۀ امام‌زاده‌محمد، ایوان‌ امام‌زاده‌ محمد (ایوان‌ جنوبی‌)، شربت‌ خانه‌، آرامگاه‌ علاءالدین‌ محمد، مسجد بالاسر (آرامگاه‌ گمنام)، صومعه، گنبد غازان‌ خان‌ (بسطام‌ میرزا)، مدرسۀ شاهرخیه‌، مسجد جامع‌ و برج‌ كاشانه‌ (پوپ‌، «معماری‌[۱]...»،۱۰۸۱؛ ایرانیكا، .IV / 179)

از سدۀ ۴ق‌ / ۱۰م‌ در متون‌ تاریخی‌، جغرافیایی‌ و سفرنامه‌ها از برخی‌ آثار این‌ مجموعه نام برده‌ شده‌، اما بیشتر مزار بایزید مورد نظر بوده‌ است‌. از میان‌ آنها، مقدسی‌ علاوه‌ بر مزار بایزید، از جامع‌ بسطام‌ نیز یاد كرده‌ است‌ (ص‌ ۲۷۲، ۲۸۲-۲۸۳). یاقوت‌ نیز موقعیت‌ مزار را در میان‌ شهر و كنار بازار ذكر می‌كند (۱ / ۶۲۳؛ نیز نك‌ : ناصر‌خسرو، ۴؛ ابن‌بطوطه‌، ۳۹۰؛ رشیدالدین‌، ۲۰۸؛ حمدالله‌، ۱۶۱؛ میرخواند، ۱۱۱۸).

از اوایل‌ سدۀ ۱۳ق‌ / ۱۹م‌ این‌ مجموعه‌ مورد توجه‌ قرار گرفت‌. نخستین‌بار، در ۱۲۳۷ق‌ / ۱۸۲۲م‌ فریزر بازرگان‌ انگلیسی‌ با بازدید دقیق‌ خود از مجموعه‌، یادداشتها و طراحیهای‌ ارزشمندی‌ بر جای‌ نهاد (ص.(۳۳۶-۳۳۸ پس از او خانیكوف محقق روسی‌ در ۱۲۷۴ق‌ / ۱۸۵۸م‌ به‌ بررسی‌ بخشهای‌ مختلف مجموعه پرداخت‌ (ص‌ ۹۱-۹۲)؛ توصیف‌ مفصلی‌ از بنا به‌ قلم‌ اعتمادالسلطنه‌ نیز در دست‌ است‌ (۱ / ۶۷ -۸۰).

از سالهای آغازین‌ سدۀ اخیر شمسی‌پژوهشگران‌ ایرانی‌ و غیرایرانی‌ نخستین‌ گامها را برای‌ مطالعۀ دقیق‌ كتیبه‌هایی‌ كه‌ تا آن‌ زمان‌ خوانده‌ نشده‌ بود ، برداشتند و تاریخ‌ گذاری‌ شماری‌ از بناها را آغاز كردند (هرتسفلد،169-168 ؛ گدار، «معماری[۲]...»،9 ؛ «فهرست‌[۳]...»،XIII / 217-218 ؛ پوپ‌، «بررسی‌[۴]...»،32 ، «معماری‌»، ۱۰۸۶-۱۰۸۰؛ جكسن‌، 198-195؛ حقیقت‌، ۳۴۳). در دورۀ اخیر، محققان‌ انگلیسی‌ پژوهشهای ارزشمند خود را تنها بر برج‌ كاشانه‌ متمركز ساخته‌اند (هیلنبراند،260 -237 ؛ بلر،.263-285 )

از ۳ دهه پیش محققان ایرانی به پژوهشهای میدانی در مجموعه‌ پرداختند. حاصل‌ این‌ مطالعات‌ تا كنون‌ روشن‌ شدن‌ ابهاماتی‌ چند از دوره‌های بسیار پیچیدۀ معماری‌ مجموعه‌، به‌ ویژه‌ در مسجد بایزید و تا اندازه‌ای در مسجد جامع‌ بوده‌ است‌.

دگرگونیهای‌ بسیار و گسترشها و بازسازیهای‌ متعدد، نقشۀ مجموعه‌ را مغشوش‌ ساخته‌ است‌ و بخش‌ اعظم‌ تغییرات‌، زیرِ نماهای خوش‌ ـ منظر كنونی‌ پنهانند. ناهمگونی‌ كنونی‌ بناها به‌ دلیل‌ ساخت‌ و سازهای‌ متعدد و رشد غیر منطقی‌ آنها، گواهی‌ است‌ بر تاریخ‌ طولانی‌ و نشیب‌ و فرازهایی‌ كه‌ مجموعه‌ پشت‌ سرگذاشته‌ است‌ (پوپ‌، همان‌،.1081)

 

 

مجموعۀ بایزید

این‌ مجموعه‌ در ۳ سوی‌ صحنی‌ مستطیل‌، شكل‌ گرفته‌ است‌. دست‌یابی‌ به‌ صحن‌ از طریق‌ دو ایوان‌ تقریباً مقابل‌ هم‌ درشرق‌وغرب‌صحن‌ ممكن‌ بوده‌كه‌ از جملۀ گسترشها و سامان‌دهیهای‌ مجموعه‌ در دورۀ اولجایتو ایلخان‌ مغول‌ است‌ (ابن‌ خرقانی‌، ۱۳۱).

 

کاشی کاری ایوان شرقی

ایوان‌ و دهلیز شرقی

به‌ نظر می‌رسد كه‌ این‌ ایوان‌ ورودی‌ اصلی‌ مجموعه‌ بوده‌ باشد. دهلیز مستطیل‌ شكل‌، با پوشش‌ طاق‌ آهنگ‌، و ایوان‌ با قوس‌ تیزه‌دار و دهانه‌ای‌ به‌ پهنای ۳متر و بلندای ۱۰متر در جلو آن‌ قرار دارد. سردر و ایوان‌ نیمۀ گنبد دارای‌ مقرنسهای گچی‌، و نمای‌ آن‌آراسته‌ به‌كاشیهای‌ معرق‌آبی‌ رنگ ‌است‌ و طرحهای‌ گچ‌بری استادانه‌ بر مقرنسها جلب‌ نظر می‌كنند (مخلصی‌، ۲۳۳؛ زارعی‌، مجموعه‌... ، ۲۷۶). پوشش‌ كاشی‌ دیوار جنوب‌ غربی‌ داخل‌ ایوان‌ متفاوت‌ و كم‌ نظیر است‌ و با در كنار هم‌ قرار گرفتن‌ مربعهای كاشی‌ آبی‌ تیره قالب‌ گرفته‌ - كه‌ بر هر یك‌ ۴بار «علی‌» به‌ شیوۀ كوفی‌ بنایی‌ نقش‌ است‌ - بخش‌ فوقانی‌ دیوار تزیین‌ شده‌ است‌ و تكه‌های‌ كاشی‌ متوازی‌الاضلاع‌ و داسی‌ شكل‌ به‌ همان‌ رنگ‌ در پایین‌ شبكه‌ای‌ از نقوش‌ پیچان‌ بر زمینۀ تزیینات‌ سفالی منقوش تشكیل داده‌اند (ویلبر،۱۲۷؛ گدار، «هنر...»، ۳۸۲ ؛ اسكرس‌،.(۲۷۹ آجرچینی‌ دیوارها و طاق‌ دهلیز با بندكشی‌ همراه‌ با گچ‌بری‌ پوشیده‌ شده‌، و كتیبه‌ای‌ به‌ قلم‌ ثلث‌ ، حاوی‌ نام‌ پادشاه‌، بانی‌، رقم‌ سازنده و تاریخ بنا گرداگرد بخش‌ فوقانی‌ دیوار را فرا گرفته‌ است‌:«باسمه‌اعلی‌ اتفقت‌ عمارة هذا الایوان‌ فی‌دولة... سلطان‌ اولجایتو محمد خدابنده‌ خان‌... و هذه‌ العمارة بسعی‌ شیخ‌ الاعظم‌... محمد بن‌ فضل‌ الله‌ بایزیدی‌ ادام‌ الله‌ بركاته‌ عمل‌ محمد بن‌ الحسین‌ الجصاص‌ الدامغانی‌... فی‌ سنة ثلاث‌ عشر و سبعمائة» (ویلبر، همانجا؛ زارعی‌، همان‌، ۳۲۲-۳۲۳).

 

نمای عمومی جبهۀ شمالی مسجد بایزید

 

 

ایوان‌ غربی

این‌ ایوان‌ با دهانه‌ای به‌ پهنای‌ ۵متر، و بلندای‌ ۵ / ۱۳متر، رفیع‌تر از ایوان شرقی‌، و با تزییناتی مشابه‌ در ضلع‌ غربی‌ صحن‌ واقع‌ است‌ و به‌سبب‌ قرار گرفتن‌ در كنار گنبد غازان‌ خان‌، ایوان‌ غازان‌ نیز نامیده‌ می‌شود. با توجه‌ به‌ محل‌ و موقعیت‌ آن‌ می‌توان‌ تصور كرد كه ورودی‌ صحن‌ دیگری‌ بوده‌ است‌ كه‌ امروز بر جای نیست‌ (مخلصی‌، ۲۳۲).

 

مزار بایزید

مزار بایزید و مزار شخصی‌ گمنام‌ در شمال‌ آن‌، در جنوب‌ غربی صحن‌ قرار دارند. ظاهراً مزار بایزید در اصل‌ ساختمانی نداشته است‌، اما در نقاشی‌ ابوتراب‌ غفاری‌ از این‌ بنا

ــ كه‌ در مطلع‌ الشمس‌ اعتماد‌السلطنه‌ آمده‌ ــ آرامگاهی‌ با بنای مستطیل‌ شكل‌ و گنبدی كروی‌ بر فراز آن‌ به‌ چشم‌ می‌خورد كه‌ اغلب‌ آن‌ را بنایی‌ بر مزار بایزید انگاشته‌اند؛ در حالی‌ كه‌ بنا آرامگاه‌ یكی‌ از سرداران‌ افغان‌ بوده‌ است‌ (اعتمادالسلطنه‌، ۱ / تصویر مقابل‌ ۶۹، ۷۲؛ نیز نك‌ : مخلصی‌، ۱۸-۱۹؛ یغمایی‌، ۱۱۲). امروزه‌ از آن‌ بنا اثری نیست‌، و هر دو مزار در هوای آزاد قرار دارند.

 

مسجد بایزید

این‌ مسجد هستۀ آغازین‌ مجموعه‌ است‌ كه‌ در جنوبی‌ترین‌ بخش قرار دارد، و ساخت و سازهای بعدی از سوی‌ شمال‌، شمال‌ شرقی‌، و غرب‌ آن‌ گسترش‌ یافته‌اند (نك‌ : ایرانیكا، IV / ۱۷۹، تصویر.(۱۸ در حال‌ حاضر، مسجد از دو شبستان‌ عمود بر هم‌ تشكیل‌ شده‌ است‌ كه‌ مسجد مردانه‌ و مسجد زنانه‌ نامیده‌ می‌شود (مخلصی‌، ۲۲۳).

بایزید هنگامی كه در محلۀ وافدان ساكن‌ شد، نماز را در مسجد كوچكی‌ در همان‌ محله می‌گزارد، پس‌ از چندی‌ با الحاق‌ انبار كاه‌ مجاور آن‌، مسجد وسعت بیشتری یافت (سهلجی‌، ۶۳؛ ابن‌ خرقانی‌، ۲۸). در ۳۰۰ق‌ مسجد دیگری در كنار این‌ مسجد ساخته‌ شد (خواندمیر، ۲ / ۲۷۱؛ سهلجی‌، همانجا).

در دورۀ سلجوقی‌، محمد بن‌ عیسی‌ (هفتمین‌ جانشین‌ بایزید) بناهایی‌ را كه‌ پدرش‌ آغاز كرده‌ بود، از جملۀ آنها مسجدی‌ را در محل‌ دو مسجد كهن‌تر و بر روی‌ شالودۀ آنها در ۵۱۴ق‌ به‌ انجام‌ رساند؛ محلی‌ كه‌ امروزه‌ مسجد مردانه‌ نامیده‌ می‌شود ( ایرانیكا، VI / ۱۷۹؛نیز نكـ: ابن‌ خرقانی‌، ۱۲۷- ۱۲۸). وسعت‌ مسجد ۱۰×۶ متر است‌، مصالح‌ اصلی‌ به‌ كار رفته‌ در آن‌ آجرهای‌ ۲۲×۱۰×۴ سانتی‌ متر و ملات گچ‌ است‌ و محراب‌ مسجد كه‌ از دورۀ ایلخانی‌ است‌ ، با اندك‌ تغییری‌ در اندازۀ آجرها با همان‌ مصالح‌ ساخته‌ شده‌ است‌ (زارعی‌، همان‌، ۶۷، ۷۱، ۷۲).

 

کتیبۀ کوفی، نمای شمالی مسجد بایزدی، تصویر از شهریار عدل

نمای‌ شمالی

دو ورودی‌ در وسط نمای‌ شمالی‌ قرار دارد، هر دو با طاقی‌ تیزه‌دار، و پهنا و بلندای‌ متفاوت‌ (پهنای‌ ورودی‌ باریك‌تر تقریباً نصف‌ دیگری و با بلندای كمتر)، در دو سوی ورودیها دو طاق‌نمای‌ عمیق‌ با نقشۀ همانند ورودیها جای دارند و در واقع‌ ۴ طاق‌ نمای یك‌ در میان‌ همسان را القا می‌كنند. اعتماد السلطنه‌ از ۳ ورودی‌ با درهای‌ نفیس‌ منبت‌ در این‌ مسجد یاد می‌كند (۱ / ۷۱). در حال‌ حاضر، طاق‌نمای غربی‌ با تزیینات‌ و اندازۀ یكسان با ورودی باریك‌تر، در محلی‌ كه‌ در می‌تواند نصب‌ شود، خالی‌ از هرگونه‌ تزیینی‌ است‌. احتمالاً این‌ طاق‌نما ورودی‌ سوم‌ بوده‌ كه‌ با تغییرات‌ بنا در دورۀ قاجاریه‌ كاربری‌ خود را از دست‌ داده‌ است‌. بخشهای‌ مختلف‌ طاق‌نمای‌ بزرگ‌ شرقی‌ آراسته‌ به‌ تزیینات‌ متنوع‌ آجری‌ است‌. ورودی‌ شرقی‌ یا كوچك‌تر با دو پله‌ به‌ در دو لتی جدیدی‌ می‌رسد كه پیشانی آن دارای‌ آجركاریهای تزیینی‌ است‌. در بخش‌ فوقانی‌ پیشانی‌ در قابی‌ مستطیل‌ شكل‌ كتیبه‌ای‌ با آجرهای‌ رنگین‌ به‌ خط كوفی گره‌دار بر زمینۀ گچی‌ رنگین‌ حاوی‌ نام‌ بانی‌ مسجد جای‌ دارد: «حرر بسعی‌ الامام‌ رضی‌الدین‌ محمد بن‌ عیسی‌». بر پیشانی‌ ورودی‌ اصلی‌ درِ قابی‌ آن نیز كتیبۀ كوفی‌ از آجر شامل‌ عبارت‌ «لا اله‌ الا الله‌ محمد رسول‌ الله‌» قرار دارد، و بر حاشیۀ قوس‌ تیزه‌ دار بخش‌ آغازین‌ آیۀ ۱۸ از سوره توبه‌ و نقوش‌ گیاهی‌ شیوه‌ یافته‌ بر میان‌ آن‌ نقش‌ شده‌ است‌. دو حاشیۀعمودی‌ با كتیبه‌ به‌ خط كوفی‌ در دو سوی‌ بنا قرار دارد. كتیبه‌ از پایین‌ دیوار ضلع‌ غربی‌ آغاز شده‌، و تا بالا ادامه‌ یافته‌ است‌، و بر حاشیۀ شرقی‌ از بالا به‌ پایین‌ امتداد می‌یابد. در حاشیۀ غربی‌ آیۀ ۱ از سورۀ فتح‌ از متن‌ كتیبه‌ باقی‌ است‌، و نام‌ بانی‌ و تاریخ‌ ساخت‌ مسجد: «بن‌ عیسێ‌ فی‌ سنة اربع‌ عشر و خمسمائة» در حاشیۀ شرقی‌ خوانده‌ می‌شود. طاق‌ آهنگی‌ كه‌ احتمالاً بین‌ سده‌های ۱۰ تا ۱۳ق‌ بر این‌ ضلع‌ مسجد فرود آمده‌، بخشهایی‌ از نما را از میان‌ برده‌، و یا در خود پنهان‌ داشته‌ است كه‌ امروز با عكس‌ برداری شمارگانی‌ آنچه‌ پنهان‌ است‌، مشخص‌ شده‌ است‌ (عدل‌، «نگاهی‌...»، ۹۲، نیز شكلهای‌ ۱ و ۳؛ زارعی‌، همان‌، ۷۳، ۷۴، ۲۹۹، ۳۰۰).

بر ورودی‌ بزرگ‌تر یك در ۳ لنگۀ منبت نفیس با تزیین‌ یكسان‌ نقوش‌ هندسی‌، گیاهی‌ و نوشتۀ كوفی‌ بر آنها نصب‌ است‌ (همان‌، ۸۴، ۸۹، تصویرهای ۱۶- ۱۸).

 

مسجد مردانه‌

در حال‌ حاضر، مسجد مردانه‌ دارای‌ بامی‌ تیرپوش‌، استوار بر دو ردیف‌ ۳ تایی‌ ستونهای‌ چوبی‌ است‌. طاق‌ نماهایی‌ كم‌ عمق‌ بر دیوارها تعبیه‌ شده‌ است‌ و در میان‌ آنها ترنجهایی‌ گچ‌بری‌ كرده‌اند. قابهای مستطیل و ترنجهایی به‌ صورت‌ افقی‌ بالای‌ طاق‌نماها قرار گرفته‌ است‌. تا دو دهۀ پیش‌ كتیبه‌ای گرداگرد بخش‌ بالای‌ دیوار به خط نستعلیق‌، شامل‌ آیاتی‌ از سورۀ توبه‌، و ترنجی با نوشتۀ «حسن و حسین‌ و فاطمه‌»باتاریخ‌ ۱۲۵۵ق‌، دربالای كتیبه‌ وجودداشت‌كه‌ دردورۀ قاجاریه‌ جایگزین‌ منظر پیشین‌ شده‌ بود (اعتماد السلطنه‌، همانجا؛ مخلصی‌، ۲۲۳، شكل‌ ۹؛ عدل‌، «كتیبه‌...»، ۱۷۷؛ زارعی‌، همان‌، ۶۷ - ۶۸).

محراب‌ گچ‌ بری‌ نفیسی در ضلع‌ جنوبی‌ جای‌ دارد و بر حاشیۀ پیرامون‌ آن‌ كتیبه‌ای‌ به‌ قلم‌ ثلث‌ حاوی‌ آیۀ ۱۸ از سورۀ توبه‌ گچ‌ بری شده‌، و بر قوس‌ پیشانی‌ محراب‌ نیز عبارتی‌ از شیخ‌ بایزید و رقم‌ سازنده‌، به‌ همان‌ قلم‌ نقش‌ بسته‌ است‌: «سئل‌ عن‌ سلطان‌ العارفین‌ قدس‌ الله‌ نفسه‌ بم‌ نلت‌ مانلت‌؟ قال‌ بادخال‌ السرور فی‌ قلب‌ المؤمن‌ عمل‌ محمد بن‌ حسین‌ ابن‌ ابی‌طالب‌ المهندس‌ بناء الدامغانی‌ غفرالله‌ له‌ و لوالدیه‌ و المؤمنین‌ و المؤمنات‌»، و كتیبۀ سوم‌ به‌ همان‌ قلم‌ شامل‌ آغاز تا اواسط آیۀ ۲۵۵ سوره بقره‌ بر حاشیۀ دالبری‌ زیر قوس پیشانی جای دارد. در حد فاصل‌ دو ستون‌ نمای‌ محراب‌ نیز كتیبه‌ای به‌ خط كوفی‌ حاوی‌ بخش‌ اعظم‌ آیه ۱۸ سوره جن‌ قرار دارد و حاشیه پهن‌ گچ‌ بری‌ بسیار ظریف‌ با نقوش‌ هندسی‌ محراب‌ را احاطه‌ كرده‌ است‌ (مخلصی‌، ۲۲۳-۲۲۴؛ زارعی‌، «معماران‌...»، ۴۷۰).

اعتماد السلطنه‌ در شرح‌ این مسجد می‌گوید كه‌ هر دو شبستان‌ كتیبه‌ داشته‌، ولی‌ محو شده‌ است‌ و اخیراً آیاتی‌ از قرآن‌ را به‌ لاجورد نوشته‌اند (همانجا). در حالی كه پیش از او در ۱۸۲۲م‌ فریزر از آن‌ با تزیین‌ غنی‌ گچ‌ بری‌ با نقوش‌ گیاهی‌ و آیات‌ قرآنی‌ با تاریخ‌ ۶۹۹ق‌ یاد می‌كند و می‌افزاید: مسجد دارای گنبدی است‌ كه‌ در بخشهایی‌ ترك‌ خورده‌، و برورودی‌ مسجد و بر بخشی‌ از گنبد كتیبه‌هایی‌ وجود دارد كه‌ بیانگر ساخت‌ مسجد به‌ دست‌ سنقر بیك‌ و به‌ دستور محمد خدا بنده‌ شاه‌ ایران‌ و توران‌ است‌ (ص.(۳۳۶۳۶ سال‌ بعد خانیكوف‌ مسجد را با گچ‌بریهای‌ نفیس‌ و ظریف‌، كتیبه‌ای به‌ خط كوفی‌ بر گرد گنبد كه‌ بخش‌ اعظم‌ آن‌ از میان رفته‌، و كتیبه‌ای‌ نسبتاً سالم‌ زیر این‌ گنبد، و محراب‌ مشاهده‌ كرده‌، و «عمل‌ محمد فرزند احمد» و تاریخ‌ ۶۶۰ را روی‌ محراب‌ خوانده‌ است‌ (ص‌ ۹۱-۹۲).

طی پژوهشهای باستان‌ شناختی‌ و عملیات‌ مرمتی‌ دهۀ ۵۰ سدۀ ۱۴ش‌ شالودۀ مسجد اولیه‌، و بخشهای‌ وسعت‌ یافتۀ آن‌ كه‌ شرح‌ آنها از سهلجی و صاحب دستور الجمهور در دست‌ است‌، زیر كف‌ كنونی‌ مسجد مردانه‌ كشف‌ شد ( ایرانیكا،IV / ۱۷۹ ، تصویر ۱۸ )، و در پی‌ آن‌ در دهۀ بعد چهرۀ بازپیرایی‌ شدۀ مسجد سلجوقی‌ در زمان‌ اولجایتو، و به‌ تعبیری‌ آنچه‌ را فریزر و خانیكوف‌ توصیف‌ كرده‌ بودند، آشكار شد، شامل سكنج‌ شمال غربی گنبد فرو ریخته‌، نشانه‌های‌ گچ‌بری‌ در بخش‌ زیرین‌ سكنج‌، و بخش‌ اعظم‌ كتیبۀ باشكوهی‌ به‌ درازای‌ ۲۲ / ۱۸ متر به‌ قلم‌ ثلث‌ حاوی آیه‌های ۱ تا ۶ سورۀ فتح‌، با تاریخ‌ ۶۹۹ق‌ بر زمینه‌ای‌ از نقوش‌ گیاهی‌ كه‌ زیر كتیبۀ نستعلیق‌ قاجاریه‌ در بخش‌ فوقانی‌ دیوار قرار داشت‌. آیۀ ۲ تا اواخر آیل ۳ كه‌ بر دیواری در ضلع شرقی قرار داشته‌، به‌ هنگام‌ تعمیرات‌ در دورۀ قاجاریه از میان رفته‌ است‌. بخشهایی‌ از محراب‌ دوره سلجوقی‌ نیز طی‌ این‌ پژوهشها به‌ دست‌ آمد (عدل‌، همان‌، ۱۷۵- ۱۷۶؛ ایرانیكا، همانجا؛ مخلصی‌، شكلهای‌ ۱۲ و ۱۳؛ زارعی‌، مجموعه‌، ۳۱۰).

 

مسجد زنانه

این‌ مسجد كه‌ در غرب‌ و عمود بر مسجد مردانه‌ واقع‌ است‌، ظاهراً در آغاز سدۀ ۸ق‌ بنیان‌ یافته‌ است‌. بنای‌ آن‌ به‌ شكل‌ شبستان طویل و باریكی با پوشش طاق‌ و تویزه‌ است‌. دو تویزه‌ با تزیین‌ گچ‌ بری مشابه‌ مسجد مردانه‌ در میانۀ طول‌ شبستان در فواصل معینی بر طاق قرار دارد. پیرنیا این‌ طاق‌ و تویزه‌ را كهن‌ترین‌نمونه‌ در دورۀ اسلامی‌ می‌داند و معتقد است‌ این‌ بنا روی ویرانۀ بنای‌ قدیم‌تری بازسازی‌ شده‌ است‌ (ص‌ ۹۹؛ نیز نكـ: مخلصی‌، ۲۲۵؛ زارعی‌، همان‌، ۱۰۷). این‌ مسجد با درگاهی‌ در ضلع‌ شرقی‌ به‌ مسجد مردانه‌ راه‌ می‌یابد و با یك‌ ورودی در ضلع‌ شمالی ‌با واحدهای‌ دیگر ارتباط پیدامی‌كند (پوپ‌، «معماری»، ۱۰۸۱، تصویر.(۳۸۸ محراب‌ به‌ شكل‌ یك‌ قاب‌ مربع‌ مستطیل‌ ۱۰۰×۷۰ سانتی‌ متر با سطحی‌ عاری از تزیین‌، در مركز تزیینات‌ گچ‌بری‌ دیوار جنوبی‌ قرار دارد، اما حاشیۀ آن‌ با كتیبه‌ای به‌ خط كوفی‌ تزیین‌ شده‌ است‌ و دو طاق‌ نمای گچ‌ بری شده‌ در دو سوی‌ آن‌ قرار دارند و فاصلۀ میان‌ قاب‌ و دو طاق‌ نما را نقوش‌ گچ‌ بری‌ پر كرده‌اند (زارعی‌، همان‌، ۱۰۸، ۱۱۳).

 

مناره

تك منارۀ متصل‌ به گوشۀ جنوب شرقی‌ مسجد مردانه‌، متعلق‌ به‌ مسجد سلجوقی‌، و شاهكار مناره‌های این‌ دوره‌ است‌. میله مدور آن‌ از روی‌ پایه‌ای‌ مربع‌ برافراشته‌ شده‌ است‌، و به‌ تدریج‌ از قطر آن‌ كاسته‌ می‌شود. ارتفاع‌ آن‌ ۳۰ / ۱۷متر است‌ كه‌ امروزه‌ بخشی‌ از آن‌ در خاك‌ پنهان‌ است‌. مدخل‌ ورودی‌ منار در صحن‌ مسجد قرار دارد و پلكانهای‌ مناره‌ مارپیچی‌ است‌ و سوراخهایی در بدنه تعبیه شده است كه‌ نور داخل‌ را تأمین‌ می‌كنند (اعتماد السلطنه‌، همان‌، ۱ / ۷۳؛ عدل‌، «نگاهی‌»، ۹۵؛ مخلصی‌، ۲۲۲). در حال‌ حاضر، بخش‌ پایین‌ مناره‌ در میان‌ دیوارهای‌ مسجد امام‌ زاده‌ محمد و مسجد بایزید محصور است‌. نمای‌ میلۀ مناره‌ در پایین‌ رگ‌چین‌ است‌ و پس‌ از آن‌ به‌ ۷بخش‌ تقسیم‌ شده‌ است‌. پایین‌ترین‌ بخش‌ دارای آجرچینی‌ خفتۀ ساده‌ است‌ كه‌ به‌ دقت‌ درهم‌ كلاف شده‌، بخش بالای آن آجرچینی‌ خفته‌ و راسته‌ لوزیهای‌ به‌ هم‌ پیوسته‌ای را ایجاد كرده‌ است‌ و نوار كتیبه كوفی‌ حاوی‌ آیاتی‌ از قرآن‌ بر بالای‌ آن‌ جای‌ دارد. در بخش‌ بالاتر نوارهای‌ آجری‌ برآمده‌ لوزیهای‌ پیوسته‌ای‌ را تشكیل‌ داده‌ كه‌ در میان‌ هر یك‌ چلیپایی‌ شكل‌ گرفته است‌. ۳ بخش‌ بالا باریك‌ تر و با پهنای تقریباً یكسان‌، و تزیینی‌ متفاوت‌ است‌، دو نوار با تزیین‌ گوناگون‌ ردیف‌ گلهای‌ شیوه‌ یافته‌ در پایین‌ و بالا، نوار كتیبۀ كوفی‌ با آیاتی‌ از كلام‌ الله‌ را محدود كرده‌اند (جكسن‌،۱۹۹,۱۹۸ ؛ عدل‌، همانجا، شكل‌ ۱). به‌ یك‌ تعبیر، نقوش‌ زبرین‌ نوار كه‌ نماد عروج‌ معنوی بایزید انگاشته‌ شده‌، شامل‌ ردیف‌ نقوش‌ شیوه‌ یافتۀ عقابی‌ با بالهای گشوده‌ میان‌ دو درخت‌ زندگی‌ است‌ ( ایرانیكا،IV / ۱۸۰؛ برای‌ بیان رمزآمیز بایزید دربارۀ تشبیه خود به‌ مرغ‌، نك‌ : روزبهان‌ بقلی‌، ۸۰-۸۱).

تاج‌ با شكوه‌ مناره‌ بر فراز آخرین‌ نوار آغاز می‌شود، مقرنسها و تاس‌ و نیم‌ تاسها به‌ ترتیب‌ بزرگ‌تر شده‌، و تاج‌ مناره‌ را با تزیین‌ بسیار زیبای آجرهای‌ تراش‌ كوچك‌ و ظریف‌ بر تاس‌ و نیم‌ تاسها تشكیل‌ داده‌اند كه‌ در نوع‌ خود بی‌نظیر است‌ (زارعی‌، همان‌، ۲۵۱).

 

مسجد جنب‌ امامزاده‌ محمد

این‌ مسجد متصل‌ به‌ مسجد بایزید و در جبهۀ شمالی‌ آن‌ واقع‌ است‌. فضای مسجد مستطیل‌ شكل‌، و اضلاع‌ آن‌ نامنظم‌ است‌ و دارای‌ پوشش‌ طاق‌ قوسی‌ و دو ورودی‌ است‌، یكی‌ در غرب‌ كه‌ به‌ هشتی‌ مربع‌ شكلی‌ باز می‌شود و از آنجا به مسجد زنانه‌ راه‌ می‌یابد، و دیگری در انتهای‌ شمال‌ شرقی‌ بنا، به‌ رواق‌ امام‌ زاده‌ محمد (ایوان‌ جنوبی‌) منتهی‌ می‌شود. احتمالاً این‌ فضا در اصل‌ رواق‌ یا حیاط مسجد بایزید بوده‌ است‌. تاریخ‌ بنای آن‌ مشخص‌ نیست‌. عدل‌ تاریخ‌ طاق‌ قوسی‌ آن‌ را بین‌ سده‌های ۱۰ تا ۱۳ق‌ تعیین‌ كرده‌ است‌ (نك‌ : ایرانیكا، همانجا؛ نیز زارعی‌، همان‌، ۱۴۴).

 

بقعۀ امام‌ زاده‌ محمد

این‌ بقعه‌ پیوسته‌ به‌ مسجد یاد شده‌ و در شمال‌ آن‌ قرار دارد و منسوب‌ به‌ پسر امام‌ جعفر صادق‌(ع‌) است‌ (برای‌ تردید دربارۀ این‌ انتساب‌، نك‌ : اعتماد السلطنه‌، ۱ / ۷۰-۷۱). بنیان‌ بقعه‌ به‌ سالهای آغازین سدۀ ۸ق همزمان با دیگر ساخت‌ و سازها و تغییراتی‌ كه‌ اولجایتو در مجموعه‌ به‌ انجام‌ رساند، باز می‌گردد (نك‌ : ابن خرقانی‌، ۱۳۱). كتیبۀ سنگی نصب‌ شده‌ بر ورودی‌ امام‌ زاده‌ به‌ خط ثلث‌ حاكی‌ از تعمیرات‌ بنا در ۹۶۸ق‌ است‌: «به‌ شرف توفیق تعمیر مزار فایض الانوار امام زاده محمد مشرف‌ شدیم‌. بندۀ كمترین درگاه شاه عالم پناه امیر غیب‌ استاجلو ۹۶۸» (مخلصی‌، ۲۲۶؛ زارعی‌، مجموعه‌، ۱۶۱).

اتاق‌ حرم‌ ۵ / ۴× ۵ / ۴ متر است‌، در هر ضلع‌ درگاهی‌ تعبیه‌ شده‌، و حرم‌ از طریق‌ درگاههای‌ شرقی‌، غربی‌ و جنوبی‌ با واحدهای كناری‌ ارتباط می‌یابد. بر درگاه‌ شمالی‌ پنجره‌ای‌ نور داخل‌ را تأمین‌ می‌كند. ازارۀ حرم‌ را كاشیهای‌ فیروزه‌ای‌ و لاجوردی‌ با حاشیه‌ای‌ از كاشیهای‌ منقوش‌ به‌ گل‌ و برگ‌ پوشانده‌اند. از بالای‌ آن‌، دیوار و سقف‌ گنبدی‌ به‌ زیبایی‌ با طرحهای‌ اسلیمی‌، ترنج‌، گل‌ و برگ‌ نقاشی‌ رنگین‌ شده‌ است‌. افزون‌ بر این‌، كتیبه‌ای‌ به‌ قلم‌ ثلث‌ به‌ رنگ‌ طلایی‌ بر زمینۀ لاجوردی‌ حاوی‌ آیات‌ ۱ تا ۶ از سورۀ انسان‌، و آیل ۲۵۵ و بخشی‌ از آیۀ ۲۵۶ سورۀ بقره‌ بر بخش‌ فوقانی‌ دیوار قرار دارد. تربت‌ امام‌ زاده‌ در شمال‌ شرق‌ اتاق‌ حرم‌، به‌ شكل‌ مكعب‌ مستطیل‌ به‌ بلندی‌ ۷۵سانتی‌متر واقع‌ شده‌ است‌. تلفیقی‌ از كاشی‌ و آجر، و كتیبه‌ای به‌ خط ثلث‌ اولیه‌ به‌ صورت‌ برجسته‌ از كاشی‌ فیروزه‌ای‌ به‌ مضمون‌ «بسمله‌، هذا قبر السید محمد بن‌ جعفر الصادق‌ رضوان‌ الله‌ تعالی‌» پوشش‌ مزار را آراسته‌ است‌.

گنبد امام‌زاده از گونۀ گنبدهای رك (مخروطی‌) است‌ با پوششی‌ از كاشی‌ فیروزه‌ای‌ و گریو استوانه‌ای‌ بلند كه‌ با آجرهای‌ لعابدار فیروزه‌ای و سیاه تزیین شده كه در حال حاضر بخش‌ اعظم‌ تزیینات‌ فرو ریخته‌ است‌ (مخلصی‌، همانجا؛ زارعی‌، همان‌، ۱۵۹-۱۶۴).

ابن‌ بطوطه‌ در سدۀ ۸ق‌ كه‌ پس‌ از بنای بقعه‌ در زاویۀ بایزید اقامت‌ كرده‌ است‌، دانسته‌ نیست‌ كه‌ چرا مزار بایزید و امام‌ زاده‌ محمد را زیر یك‌ گنبد یاد كرده‌ است‌ (ص‌ ۳۹۰).

 

ایوان‌ امام‌ زاده‌ محمد (ایوان‌ جنوبی‌)

این‌ ایوان‌ چهار گوش‌ كه‌ در غرب‌ امام‌ زاده‌ واقع‌ شده‌ است‌، به‌ شربت‌ خانه‌ در شرق‌ آن‌ و مسجد جنب‌ امام‌ زاده‌ نیز راه‌ دارد. نقشۀ سر در ایوان‌ طاق‌ تیزه‌دار با نیم‌ گنبد و مقرنسهای‌ گچی‌، به‌ ارتفاع‌ ۵ / ۷ متر است‌. تزیینات‌ نمای‌ ایوان‌ آجرهای لعابدار نقش برجسته بوده‌ است‌ كه‌ اكنون‌ تنها آثار لعاب‌ بر آنها دیده‌ می‌شود. این‌ تزیینات‌ روی پشت‌ بغلهای‌ بالای قوس‌ به‌شیوه‌ای‌ چشم‌گیر اجرا شده‌اند. سقف‌ نیم‌ گنبد، متشكل‌ از دوگوشوار و مقرنسهای‌ گچی‌ است‌ و مقرنسها دارای‌ تزیین‌ نقاشی‌ به‌ شكل‌ ستاره‌ است‌. بخش‌ بالای‌ درگاه‌ ورودی‌ به‌ مسجد جنب امام‌زاده‌ با گره‌ سازی‌ آراسته‌ شده‌، و پشت‌ بغلهای‌ گچ‌ بری‌ آن‌ قابل‌ مقایسه‌ با تزیینات‌ گچ‌ بری‌ و سفالی‌ ایوانهای شرقی‌ و غربی است‌. بر بدنۀ درونی‌ ایوان‌ كتیبه‌ای به‌ خط ثلث‌ حاوی‌ آیۀ ۲۵۵ سورۀ بقره‌ گچ‌ بری‌ شده‌ است‌ كه‌ از ابتدای‌ ضلع‌ غربی ایوان‌ آغاز می‌شود و بر اضلاع‌ جنوبی‌ و شرقی‌ ادامه‌ می‌یابد و ردیفی‌ از مقرنسهای‌ ساده بالای كتیبه‌، زیر سقف‌ را آذین‌ می‌كند (مخلصی‌، ۲۲۶؛ زارعی‌، همان‌، ۱۶۴- ۱۶۶، ۳۲۵؛ ایرانیكا، .(IV / ۱۷۹

شربت‌ خانه

این‌ بنا واقع‌ در شرق‌ ایوان‌ جنوبی‌، مربع‌ شكل‌ (۴×۴متر) و با پوشش گنبدی كم خیز است‌، اما گویا كاربری‌ اصلی‌ آن آرامگاه بوده است (عدل‌، اظهارنظر شفاهی‌؛ قس‌: زارعی‌، همان‌، ۲۹۲-۲۹۳).

 

آرامگاه‌ علاءالدین‌ محمد

این‌ آرامگاه‌ بقایای‌ بنایی‌ مربع‌ شكل‌، در شرق‌ شربت‌ خانه‌ و متصل‌ به‌ ایوان‌ شرقی‌ است‌ كه‌ در ۱۳۶۵ش‌ كشف‌، مرمت‌ و هویت‌ آن‌ مشخص‌ شد. این‌ بنا متعلق‌ به‌ آخرین‌ شاهزاده غوری‌، علاء الدین‌ محمد است‌ كه‌ حدود سال‌ ۶۱۲ق‌ این‌ آرامگاه‌ را نزدیك محل‌ خاك‌ سپاری‌ بایزید برای‌ خود ساخته‌ بود ( ایرانیكا، همانجا).

 

مسجد بالاسر (آرامگاه‌ گمنام‌)

بنایی‌ آرامگاهی‌ در غرب‌ امام‌ زاده‌ محمد و بازمانده‌ از دورۀ سلجوقی‌ است‌. از آنجایی‌ كه‌ امروزه‌ كاربری مسجد یافته است‌، «مسجد بالاسر» نامیده‌ می‌شود؛ برخی‌ نیز از آن‌ با نام‌ «سردابه‌» یاد كرده‌اند (همانجا؛ زارعی‌، همان‌، ۱۴۸-۱۴۹؛ مخلصی‌، ۲۲۱-۲۲۲، شكل‌ ۶). بنایی‌ است‌ مربع‌ شكل‌، ساخته‌ شده‌ با مصالح‌ آجر و گچ‌ و خاك‌ رس‌ كه‌ شیوۀ آجرچینی‌ و اندازۀ آجرهای آن‌ مشابه‌ مسجد بایزید است‌. در هر ضلع‌ دارای طاق‌ نمایی‌ عمیق‌ با قوس‌ تیزه‌ دار با عمق‌ ۱ متر است‌. نقشۀ مربع‌ با سكنجهای‌ كوچك‌ به‌ دایره‌ تبدیل‌، و پایۀ گنبد مدور كم‌ خیزی ساخته‌ شده‌ است‌. بنا دارای‌ ایوان‌ نسبتاً بلندی‌ با قوس‌ تیزه‌ دار در ضلع‌ شرقی‌ است‌ كه‌ امروزه‌ با فاصلۀ اندكی كه با امام‌زاده محمد دارد، در بعضی بخشها كاملاً به بخشهایی‌ از دیوار بنای‌ كناری‌ متصل‌ و پنهان‌ شده‌ است‌. در طرفین‌ ایوان‌ دو طاق‌ نمای‌ عمیق‌ دیده می‌شود كه بر میان‌ یكی‌ از آنها كتیبه‌ای حاوی آیۀ ۱ از سوره فتح‌ به‌ خط ثلث‌ بر زمینۀ سیاه‌ گچ‌ بری شده‌ است‌. آرامگاه‌ دارای سردابه‌ای‌ با پوشش‌ گنبد كم‌ خیزی بر روی‌ چهار گوشوار است‌.

فضای‌ داخلی‌ آرامگاه‌ تزییناتی‌ از دورۀ قاجاریه‌ را در بردارد: زیر گنبد را ترنجهایی‌ آراسته‌اند كه‌ بر هر یك‌ كتیبه‌ای‌ به‌ خط نستعلیق‌ حاوی‌ سورۀ توحید نقش‌ بسته‌ است‌. ترنجهایی‌ كوچك‌تر با نامهای «الله‌، محمد، علی‌، حسن‌، حسین‌، فاطمه‌» در حد فاصل‌ ترنجهای‌ بزرگ‌تر قرار دارد. كتیبۀ زیر پاكار گنبد نیز به‌ خط نستعلیق‌ است‌. بخش‌ نخست‌ آن‌ شامل‌ آیه‌های ۱۷ تا ۱۹ سورۀ توبه‌ است‌، و در بخش‌ پایانی‌ پس‌ از ذكر نام‌ والی‌ بسطام‌، میرزا الله‌ وردی‌، پسر فتحعلی‌ شاه‌ قاجار، و آقامحمد خازن‌ بانی‌ مسجد مجاور امام‌ زاده‌ محمد، از شیخ‌ قاسم‌ بایزیدی‌ كه‌ به‌ این‌ مهم‌ پرداخته‌، نام‌ برده‌ شده‌، و رقم‌ و تاریخ‌ كتیبه‌ نیز در انتها آمده‌ است‌: «حرره‌ میرزا محمد بیك‌ فیروز كوهی‌ من‌ شهور سنه اثنین‌ و اربعین‌ و مائتین‌ بعدالف‌» (زارعی‌، همان‌، ۱۴۸-۱۵۲، ۳۳۱-۳۳۲؛ نیز نكـ: مخلصی‌، ۲۲۱، كه‌ از آن‌ با عنوان‌ مسجد جنب‌ بقعۀ امام‌ زاده‌ محمد یاد كرده‌ است‌).

 

صومعه

این بنا در ضلع‌ غربی‌ صحن‌، برابر مزار بایزید واقع‌ است‌ ( ایرانیكا،همانجا).بایزید پیش‌ از اقامت‌ در محلۀ وافدان‌، هنگامی‌ كه‌ به‌ آنجا رفت‌و‌آمد می‌كرد، صومعه‌ای برای خود ساخت‌، و چون‌ در آن‌ محله‌ ساكن‌ شد، در همان‌ صومعه‌ اقامت‌ كرد (سهلجی‌، ۶۳). صومعه بایزید شامل‌ دو اتاق‌ كوچك‌ متصل‌ به هم‌ است‌. اتاق‌ اول‌ ۰۵ / ۲×۶۵ / ۱×۵۵ / ۲متر، و اتاق‌ دوم‌ ۶۰ / ۲×۸۵ / ۱×۱۰ / ۲ متر است‌ و درگاهی‌ با بلندی‌ ۲۵ / ۱متر و پهنای‌ ۹۰سانتی‌متر آنها را به‌ هم‌ ارتباط می‌دهد. اتاق‌ اول‌ طاقی‌ ضربی‌ دارد و اتاق‌ دوم‌ را گنبدی كم‌ خیز پوشش‌ داده‌ است‌. در هر دو اتاق‌ محرابی‌ در ضلع‌ جنوبی‌ قرار دارد. بنابر كتیبه اتاق‌ اول‌ همزمان‌ با مرمت‌ بناهای‌ كهن‌ مجموعه‌، مرمت‌ و تزیین‌ صومعه‌ به‌ دست‌ محمد بن‌ حسین‌ و برادرش‌ حاجی‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ است‌. مجموعه‌ای‌ از گچ‌بریهای‌ بسیار نفیس‌ و ظریف‌ با نقوش‌ هندسی‌ و گیاهی‌ همراه‌ با كتیبه‌ها، سقف‌ و دیوارهای‌ هر دو اتاق‌ را آذین‌ كرده‌اند (زارعی‌، «معماران‌»، ۴۷۲-۴۷۳، مجموعه‌، ۲۸۱ ببـ ).

محراب‌ گچ‌ بری اتاق‌ اول‌ بیش‌ از هر چیز در صومعه‌ چشم‌ گیر است‌. دو حاشیه‌ با نقوش‌ به‌ ترتیب‌ اسلیمی‌ و هندسی‌ كتیبۀ دور محراب‌ را قاب‌ كرده‌اند. كتیبه‌ به‌ قلم‌ ثلث‌، حاوی آیه‌های ۱۱۴ و ۱۱۵ از سوره هود است‌ و بر قوس‌ پیشانی‌ آیۀ ۲۵۵ سورۀ بقره‌ نقش‌ بسته‌ است‌. لچكیها و داخل‌ طاق‌ محراب‌ گچ‌بری مشبك‌ شده‌، و بر بالای‌ محراب‌ اسلیمی‌های درشت‌ درون‌ یك‌ قاب‌ جای‌ گرفته‌اند (همان‌، ۲۸۲، ۳۴۵).

در زیر پایه طاق‌ ضربی‌، كتیبه‌ای‌ جبهه‌های‌ جنوبی‌، شرقی‌ و شمالی‌ را فرا گرفته‌ كه‌ شامل‌ القاب‌ و مناقب‌ بایزید و جملاتی‌ از اوست‌ (همان‌، ۳۱۵).

در ضلع‌ شمالی بر پیشانی درگاهی كه پنجره‌ در آن‌ تعبیه‌ شده‌، كتیبه‌ای‌ به‌ قلم‌ ثلث‌ حاوی‌ نام‌ استاد كاران قرار دارد: «عمل‌ محمد ابن‌ الحسین‌ الدامغانی‌ و اخوه‌ حاجی‌ غفرالله‌ لهما و لوالدیهما و لجمیع‌ المؤمنین‌ و المؤمنات‌» (همو، «معماران‌»، شكل‌ ۸).

كتیبه‌ای‌ دیگر به‌ همان‌ قلم‌، حاوی‌ تاریخ‌ بنا بالای درگاه‌ بین‌ دو اتاق‌ (مربوط به‌ مرمت‌ و تزیینات‌ بنا در سدۀ ۸ ق‌) جلب‌ نظر می‌كند: «امر بعمارة هذه‌ الصومعة الشریفة المباركة الكریمظ افخم‌ الكفاة... فی‌ سنة اثنی و سبعمائة» (اعتماد السلطنه‌، ۱ / ۶۹؛ قس‌: زارعی‌، مجموعه‌، همانجا). همچنین‌ در میان‌ نقوش‌ گچ‌بری‌ شده‌، كلمۀ «الله‌» در بالای‌ سر در، «محمد» بر ضلع‌ شرقی‌، و «محمد رسول‌ الله‌» بر ضلع‌ غربی به شیوه‌ای استادانه‌ نقش‌ شده‌اند (همان‌، ۲۸۴).

اتاق‌ دوم‌ دارای گچ‌بری نفیس‌ استادانه‌ای‌ بر سطح‌ زیر سقف‌ گنبد است كه در مركز سقف دایره‌ای با نقش‌ یك‌ گل‌ با ۶ گلبرگ‌ در میان‌ و اشكال‌ هندسی‌ با نقوش‌ گلهای‌ شیوه‌ یافته‌ بر سطح‌ آنها در اطراف‌ گل‌ ۶ پر و ۴ دایره‌ در پیرامون‌ نقش‌ مركزی قرار دارند. بر حاشیۀ یكی‌ از آنها كتیبه‌ای‌ به‌ خط ثلث‌ نقش‌ بسته‌ است‌. در زیر پایۀ گنبد نیز كتیبه‌ای به‌ ثلث‌ حاوی‌ آیۀ ۲۵۵ از سورۀ بقره‌، ۳ ضلع‌ شمالی،شرقی و غربی‌ را فراگرفته‌ است‌ (همان‌، ۲۸۵، ۳۱۶).

محراب دودزده‌، اما زیبایی‌ در ضلع جنوبی قرار دارد، با حاشیه‌ای‌ با نوشتۀ كوفی‌ در اطراف‌ كه به‌سبب‌ دود گرفتگی‌ تنها «بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌» از متن‌ آن‌ خوانده‌ می‌شود. حاشیه دوم‌ محراب‌ به‌ قلم‌ ثلث‌، حاوی‌ آیه‌های‌ ۷۸ و ۷۹ از سورۀ اسراء است‌. بر طاق‌ جناقی‌ محراب‌ نیز كتیبه‌ای‌ كوفی‌ دیده‌ می‌شود كه‌ آسیب‌ فراوان‌ دیده‌، بخشهای‌ آغازین‌ آن‌ كاملاً از میان‌ رفته‌، و با گچ‌ پوشش‌ شده‌ است‌. در قاب‌ مستطیل‌ شكل بالای محراب‌ كتیبۀ كوفی‌ جای‌ دارد، شامل‌ آیۀ ۱۸ از سوره جن‌ (همان‌، ۳۰۳- ۳۰۴، ۳۴۰).

گنبد غازان‌ خان‌ (بسطام‌ میرزا): بنای منفردی واقع‌ در گوشۀ شمال‌ غربی‌ مجموعه‌ است‌. تا چندی پیش بسطام میرزا بانی‌ آن‌ پنداشته‌ می‌شد، و اكنون‌ برآنند غازان‌ خان‌ آن‌ را پی‌افكنده‌ است‌. نقشه‌ و منظر عمومی‌ آن‌ همانند بقعۀ امام‌ زاده‌ محمد است‌ و بنیان‌ آن‌ نیز همچون‌ امام‌زاده‌ به‌ اواخر سدۀ ۷ و اوایل‌ سدۀ ۸ق‌ باز می‌گردد ( ایرانیكا، همانجا).

بنا شامل‌ اتاقی مربع‌ شكل‌ (۵ / ۷×۵ / ۷متر) است‌. محراب‌ ساخته‌ شده‌ از آجر، با طاق‌ تیزه‌دار عاری‌ از تزیین‌، در ضلع‌ جنوبی‌ به‌ صورت‌ برآمده‌ قرار دارد. در ۳ ضلع‌ دیگر طاق‌نماهای عمیقی‌ تعبیه‌ شده‌، و در دو سوی هر یك‌ طاقچه‌هایی‌ با قوس‌ جناغی‌ جای‌ دارند. برای‌ تبدیل‌ نقشه مربع‌ به‌ دایره‌ با ۴سكنج‌ بر روی‌ كنجها طرح‌ ۸ ضلعی‌ و سپس‌ دایره‌ ایجاد شده‌ است‌.

در نمای‌ خارجی‌، طاق‌نماها بر اضلاع‌ شمالی‌ و شرقی‌ ایجاد سایه‌ و روشن‌ كرده‌، و نیز آجر‌چینی‌ بخش‌ فوقانی‌، بنا را از یك‌نواختی‌ درآورده‌ است‌. ورودی‌ بقعه‌ به‌ شكل‌ ایوانی‌ نسبتاً بلند با طاق‌ تیزه‌دار در ضلع‌ جنوبی‌ واقع‌ شده‌، و دارای‌ سقف‌ نیم‌ گنبد، با مقرنسهای آجری‌ و اندود گچ‌ است‌. آجر چینی‌ سراسر بنا به‌ صورت‌ جفت‌ جفت‌ است‌ و فواصل‌ آنها با بندكشی‌ گچی‌ با شكل‌ ضربدر پر شده‌ است‌. بر فراز بناگنبدی‌ رك‌ با پوششی‌ از كاشیهای‌ آبی‌ رنگ‌ بر گریوی استوانه‌ای‌ وجود دارد. بقعه‌ دارای سردابه‌ای‌ است‌ كه‌ ورودی‌ آن‌ خارج‌ از بنا در ضلع‌ شرقی‌ قرار دارد. نقشه سردابه‌ مربع‌ است‌ و گنبدی‌ كم‌ خیز بر چهار سكنج‌ آن‌ را می‌پوشاند (زارعی‌، مجموعه‌، ۱۸۹-۱۹۳).

مدرسۀ شاهرخیه‌: در جبهۀ جنوب‌ شرقی‌ مسجد بایزید بنای آجری دو طبقۀ وسیعی‌ واقع‌ است‌ كه‌ مدرسۀ شاهرخیه‌ نامیده‌ می‌شود. وجه‌ تسمیۀ این‌ نام‌ به‌ شاهرخ‌ تیموری‌ بانی‌ آن‌ باز می‌گردد (پوپ‌، «معماری‌»،۱۰۸۲؛ ایرانیكا،.(IV / ۱۸۰ بنایی‌ با دو ایوان‌ و صحن‌ تقریباً مربع‌ شكل‌ (۵ / ۱۹×۵ / ۱۸ متر) است‌. ایوانها در شمال‌ و جنوب‌ صحن‌ قرار دارند (مخلصی‌، ۲۴۱-۲۴۲؛ زارعی‌، همان‌، ۲۳۲). در گوشۀ شمال‌ غربی‌ آن‌ مسجدی‌ به‌ همین‌ نام‌ واقع‌ است كه‌ جزئی‌ از بنای‌ مدرسه‌ محسوب می‌شود. ورودی مسجد در ضلع‌ شمالی‌، و محراب گچی‌ ساده‌ای‌ بر ضلع‌ جنوبی‌ آن‌ قرار دارد. در زیر پایۀ گنبد كتیبه‌ای گچ‌بری‌ شده‌ از دورۀ قاجاریه‌ به‌ خط ثلث بر زمینه اسلیمی‌ و گل و برگ‌، حاوی آیۀ ۲۵۵ از سورۀ بقره‌، گرداگرد دیوار نقش‌ بسته‌ است‌ و در پایان‌ نام‌ مرمت‌ كننده بنا و تاریخ‌ تعمیرات آمده‌ است‌: «... به‌ شرف‌ توفیق‌ تعمیر مسجد مشرف‌ شد حاجی حسن خلف محمد طاهر بسطامی‌... ۱۲۵۵» (همان‌، ۲۳۶).

 

مسجد جامع‌ و برج‌ كاشانه‌

در ۷۵متری‌ جنوب‌ مجموعه بایزید، مسجد جامع‌ و برج‌ كاشانه‌ در كنار هم‌ قرار دارند:

مسجد جامع‌: در حال‌ حاضر این‌ مسجد شامل‌ سردر ورودی‌، صحن‌ مركزی و ۳ شبستان‌ در جبهه‌های‌ شرقی‌، غربی‌ و شمالی‌ است‌.

كهن‌ ترین‌ نشان‌ از جامع‌ شهر به‌ دوران‌ زندگی‌ بایزید باز می‌گردد: «... بایزید روز جمعه‌ای پس از باران برای نماز به‌ مسجد جامع می‌رفت‌...» (سهلجی‌، ۹۳). مقدسی نیز در سده ۴ق بنای جامع‌ بسطام‌ را با شكوه‌ چون‌ دژی‌ در میان‌ بازارها وصف‌ می‌كند (ص‌ ۲۷۲-۲۷۳). از آن‌ جامعی‌ كه‌ بایزید در آن‌ نماز می‌گزارد، اثری بر جای‌ نیست‌، و از جامعی‌ كه‌ مقدسی‌ یاد می‌كند، جز چند پایه‌ ستون‌ كه‌ طی مرمتهای ۱۳۵۵ش‌ در زیر كف‌ كنونی‌ مسجد آشكار شد، آگاهی بیشتری در دست نیست‌. چشم‌گیرترین‌ بخشهای‌ مسجد كه‌ امروز بر پاست‌، تاریخ‌ دوره ایلخانی‌ را دارد ( ایرانیكا، .(IV / ۱۷۹

چنین‌ می‌نماید كه‌ زیبایی‌ و ابهت‌ برج‌ كاشانه‌، مسجد جامع‌ را تحت‌الشعاع‌ قرار داده‌ است‌ و محققان‌ شگفت‌زده‌ بیشتر به ‌آن ‌پرداخته‌اند. در این‌ میان‌، فریزر جامع‌ را بنای آجری‌ ساده‌ای‌ دیده‌ (ص‌۳۴۰)، و خانیكوف‌ تنها از آن‌ نام‌ برده‌ است‌ (ص‌ ۹۲). اعتماد السلطنه‌ مسجدجامع‌ را از جمله‌ بناهای‌ عتیق‌ بسطام‌ ذكر كرده‌، و به‌ شرح‌ مختصر آن‌ پرداخته‌ است‌ (۱ / ۷۹).

پوپ‌ ضمن‌ تحسین‌ و وصف‌ تزیینات‌ گچ‌بری‌ مسجد، آن‌ را بنای‌ تغییر شكل‌ یافته‌ای می‌داند كه‌ به‌ سختی‌ ارزش‌ تلاش‌ یا صرف‌ هزینه‌ای را می‌تواند داشته‌ باشد (همان‌،.(۱۰۸۴-۱۰۸۵ ویلبر جامع‌ بسطام‌ را از مسجدهایی‌ كه‌ دارای‌ غالب‌ عناصر نقشه كلی‌ مسجد ایرانی‌ هستند، برشمرده‌، و شرح‌ مختصری‌ از آن‌ داده‌ است‌ (ص‌.(۱۲۷ در ۳ دهۀ اخیر مخلصی به وصف‌ آن‌ پرداخته‌ (ص ‌۲۳۴-۲۴۰)، و بررسی‌ مفصل‌ بنا از زارعی‌ در دست‌ است‌ ( مجموعه‌، ۱۱۵-۱۴۱).

مسجد دارای صحن تقریباً مربع‌ شكل‌ (۵ / ۱۸×۱۷متر)، با دو شبستان‌ در جبهه‌های‌ شرقی‌ و شمالی‌، با پوشش‌ طاق‌ و تویزه‌، عاری از هر گونه‌ تزیینی‌ در آنهاست‌. شبستان‌ شرقی‌ وسیع‌ تر است‌ و بر دیوار ضلع‌ جنوبی‌ آن‌ محرابی‌ ساده‌ به‌ شكل‌ طاق‌نمایی‌ عمیق‌ قرار دارد. ورودی‌ برج‌ كاشانه‌ در كنار این‌ محراب‌ واقع‌ است‌. در ضلع‌ غربی‌ تا چندی پیش‌ ایوانی‌ قرار داشت‌ كه‌ اخیراً همانند شبستان‌ شمالی‌ بازسازی‌ شده‌ است‌ (مخلصی‌، ۲۳۴-۲۳۷؛ زارعی‌، همان‌، ۱۲۵- ۱۲۸؛ نیز نك‌ : اعتماد السلطنه‌، همانجا).

ضلع‌ جنوبی دارای ایوانی با ۳ دهانه است‌: دهانۀ مركزی بلندتر، و محراب‌ گچ‌بری نفیسی‌ بر دیوار آن‌ قرار دارد. ۳ دهانۀ ایوان‌ از طریق‌ درگاههایی‌ با طاقهای دالبری‌ تیزه‌داری‌ كه‌ از ویژگیهای این‌ دوره‌ است‌، به‌ هم‌ راه‌ می‌یابند (ویلبر، همانجا). سراسر ایوان‌ و درگاهها با گچ‌بریهای‌ خوش‌ آیندی‌ با بافتی‌ متراكم‌، اما كاملاً مشخص‌ پوشش‌ شده‌ است‌. محراب با شكوه آن با حاشیه‌های‌ متعدد كتیبه‌دار و قابهای متناوب‌، با نقش مجموعه‌ای‌ از اسلیمیهای‌ درهم‌ پیچیده‌، با طرحهای مشخص‌ و متمایزی‌ طراحی‌ شده‌اند. در اینجا مهارت‌ و ذهن‌ خلاق‌ محمد بن‌ حسین‌ كاملاً با دركی‌ معمارانه‌ درآمیخته‌ است‌ (پوپ‌، همان‌،.(۱۰۸۴ ff.

حاشیه‌ای‌ پهن‌ با كتیبه‌ای به‌ خط كوفی‌ گره‌ دار بر پیرامون‌ محراب‌، حاوی آیه‌های‌ ۱ تا اواسط ۴ از سورۀ فتح‌ است‌. حاشیۀ دوم‌ با پهنای‌ كمتر شامل‌ كتیبه‌ای به قلم ثلث است‌، حاوی‌ آیه‌های‌ ۱۸ تا اواخر ۱۹ از سورۀ توبه‌، و بر حاشیه قوس‌ پیشانی‌ محراب‌ آیۀ ۱۱۴ سوره هود به‌ قلم‌ ثلث‌ نقش‌ بسته‌ است‌. عبارت‌ «لا اله‌ الا الله‌ محمد رسول‌ الله‌» بر قابی مستطیل‌، در حد فاصل‌ دو ستون‌ نمای‌ محراب‌ به‌ قلم‌ ثلث‌ نوشته‌ شده‌ است‌ و در پایین‌ آن‌ عبارت‌ «علی‌ بن‌ ابی طالب‌ ولی الله‌» را در دوره‌های‌ بعد به‌ آن‌ افزوده‌اند. همچنین‌ كتیبه‌ای‌ به‌ قلم‌ ثلث‌ بر فراز درگاههای‌ دو سوی‌ محراب‌ و بالای محراب‌، حاوی آیه‌های‌ ۹ و ۱۰ از سوره جمعه‌ قرار دارد («بررسی‌..»، تصویرهای ۳۹۵,۳۹۲ ؛ زارعی‌، همان‌، ۳۱۹). بر پیشانی‌ درگاههای ارتباطی‌ دو سوی‌ دهانۀ مركزی‌ نام‌ بانی‌ و تاریخ‌ بنا در دو قاب‌ مستطیل‌ نوشته‌ شده‌، و آغاز آن‌ بر درگاه‌ شرقی‌ است‌ و تا درگاه‌ غربی‌ ادامه‌ می‌یابد: «امر هذه‌ العمارة الشریفة الذی‌ هو متولیاً لهذه‌ البقعة المنیفة باذن‌ الواقفین‌ مدالله‌ ظلهم و تقبل منهم‌، الفقیر الی الله‌ الغنی‌ ابویزید بن‌ محمد البایزیدی‌ غفرالله‌ له‌ و لوالدیه‌ و للمؤمنین‌ والمؤمنات‌ فی‌ شهور سنة ستة و سبعمائة» («بررسی‌»، تصویر۳۹۵؛ حقیقت‌، ۳۴۱).

برفراز كتیبۀ سراسری بالای‌ محراب‌ در پایین‌ سقف‌ نیم‌ گنبد ایوان‌، كتیبه‌ای‌ است‌ به‌ قلم ثلث بیانگر تعمیرات دوره فتحعلی‌ شاه‌، به‌ دستور الله‌وردی‌ میرزا در ۱۲۴۲ق‌؛ و بر دو سوی آن‌، بر دو ترنج‌ «الله‌ محمد علی‌» و «حسن‌ حسین‌ و فاطمه‌» به‌ قلم‌ نستعلیق‌ نوشته‌ شده‌ است‌ (مخلصی‌، ۲۳۹-۲۴۰).

 

 

برج‌ كاشانه‌

این‌ برج‌ بیانگر یك‌ سنت‌ محكم‌ و گیرای معماری برج‌ مقبره‌ها به‌ قدمت‌ میل‌ گنبد قابوس‌ (۳۹۷ق‌) است‌ (دیتس‌، ۹۲۶؛ پوپ‌، «معماری‌»،.(۱۰۸۴ برج‌ كاشانه‌از آجر ساخته‌ شده‌، و روی‌ پایه‌ای حدود ۸ / ۱ متر به‌ ارتفاع‌ ۵۸ / ۱۳متر استوار است‌. نقشه داخلی‌ برج‌ ۱۰ ترك‌، و شكل‌ خارجی‌ آن‌ ستاره‌ای‌ ۲۵ دندانه‌ است‌ (هیلنبراند،۲۴۵، نیز تصویرهای ۸۵‌ .(۸۴,برج‌ دارای گنبد دو پوش‌ بوده‌ كه‌ پوسته نیم‌ كروی‌ داخلی‌ آن‌ هنوز باقی‌ است‌. پوشش‌ خارجی‌ آن‌ فرو ریخته‌ است‌، اما با مقایسه‌ با دیگر برجهای‌ همسان‌ آن‌، می‌باید گنبدی رك‌ بوده‌ باشد (همو،۲۴۶؛ مخلصی‌، ۲۴۱).

رأس‌ دندانه‌ها بر گرداگرد سطح‌ پایه‌ قرار گرفته‌، و در بالا در سطح‌ قرنیز به‌ كمك‌ قوسی‌ به‌ یكدیگر پیوسته‌اند. تاج‌ برآمده قوس‌ نیز عمود بر محل‌ پیوند دندانه‌هاست‌ (هیلنبراند،.(۲۴۵ در پایین‌ قرنیز دو نوار كتیبه كوفی‌ گره‌دار بی‌لعاب‌، بر زمینه گچ‌بری‌ و كاشیهای آبی‌ روشن‌ پراكنده‌ قرار دارد. كتیبه كوفی‌ شاهكار مهارت‌ خوش‌نویسی‌ است‌ و بی‌تردید یكی‌ از زیباترین‌ خطوط كوفی‌ گره‌دار دوره ایلخانی است (بلر،.(۲۶۳نوار ردیف‌ بالا حاوی آیه‌های ۱ تا ۷ از سوره فتح است و در پایان‌ آن‌ رقم‌ هنرمند آمده‌ است‌: «عمل‌ محمد بن‌ الحسین‌ الدامغانی‌ غفرالله‌ له‌ و لوالدیه‌ و لجمیع‌ المؤمنین‌». نوار پایین‌ كتیبه‌ای‌ شامل‌ نام‌ بانی‌، صاحب‌ آرامگاه‌، نام‌ هنرمند، و تاریخ‌ است‌: «امر ببناء هذه‌ القبة المباركة العالیة الشریفة السلطان‌ المعظم‌ شاهنشاه‌ الاعظم‌ مالك‌ رقاب‌ فی‌ [افتادگی‌] الامم‌ حافظ بلاد الله‌ ناصر عبادالله‌ المؤید بنصرالله‌ غیاث الدنیا والدین ركن الاسلام و المسلمین قامع العداة و المتمردین‌ ظل الله فی العالمین سلطان ارض الشرق و الصین ملك عباد الخافقین‌ المخصوص‌ بعنایة رب‌ العالمین‌ خدابنده‌ محمدخان‌ بن‌ خان‌ اعزالله‌ فی‌ [افتادگی‌] انصاره و خلدالله‌ملكه و [ ؟ ] كید حساده‌ و عدوه‌ لاجل‌ ولده‌ قترةعتبة [؟] سالا [افتادگی‌] لة الخانیة الطفل‌ السعید الشهید یوفا سال‌ [؟] سلطان‌ محمد تغمده‌ الله‌ بغفرانه‌ و یدخله‌ بحبوحة جنانه‌ فی‌ شهر الله‌ الاصم‌ رجب‌ عم‌ [افتادگی‌] ثمنة و سبعمائة عمل‌ حسین بن‌ ابی‌طالب المهندس الدامغانی‌» (همو، .(۲۶۶-۲۶۷

ورود برج‌ كه‌ در شبستان‌ شرقی‌ مسجد واقع‌ شده‌، به‌ شكل‌ دالانی‌ با طاق‌ نیم‌ گنبد و مقرنسهای‌ گچی‌ است‌ كه‌ برج‌ و مسجد را یكپارچه‌ ساخته‌ است‌. در میان‌ یكی‌ از مقرنسها كتیبه‌ای به‌ قلم‌ ثلث‌ حاوی‌ نام‌ هنرمند است‌: «عمل‌ محمد بن‌ احمد سمنانی‌...» (هیلنبراند، ۲۴۹ ، تصویر ۹۴؛ زارعی‌، مجموعه‌، ۲۰۹). لوحی‌ كه‌ كتیبه‌ای نقاشی شده بر آن‌ نقش‌ است‌، حاوی «... لااله‌ الاالله‌ محمد رسول‌ الله‌...» است‌، و متقدم‌ترین تاریخ (۷۰۰ق‌) را كه‌ همواره‌ برای‌ برج‌ بازگو شده‌، در بر ندارد (برای‌ نمونه‌، نك‌ : فریزر،۳۴۰ ؛ پوپ‌، همان‌،۱۰۸۳ ؛ ویلبر، همانجا). دیوارهای دوسوی دالان ورودی‌ دارای تزیینات‌ گچ‌بری همراه‌ با كتیبه‌ است‌ كه‌ از جمله‌ آیه ۲۵۵ سوره بقره‌، و حدیثی‌ نبوی‌ بر آن‌ دیده‌ می‌شود (اعتمادالسلطنه‌، همانجا). در تمام‌ برج‌ آرامگاههای كهن‌تر ورودی‌ تنها محل‌ تزیینات‌ است‌، بنابراین‌، الحاق‌ ورودی‌ برج‌ بسطام‌ به‌ مسجد جامع‌ تا اندازه‌ای غیرمنتظره‌ است‌ (هیلنبراند، همانجا). در فاصله این‌ دالان‌ و فضای‌ داخلی‌، دالانی‌ به‌ ضخامت‌ دیوار برج‌ قرار دارد. پلكان‌ برج‌ به‌ صورت‌ مارپیچ در ضخامت‌ این‌ دیوار ساخته‌ شده‌ است‌ (مخلصی‌، ۲۴۰).

در فضای‌ داخل‌ برج‌، بر هر ضلع‌ ۳ طاق‌نما با قوس‌ دالبری‌، به‌ بلندای‌ تقریباً ۴ متر، به پهنای‌ تمام‌ ضلع‌، و عمق‌ ۵ / ۶ سانتی‌متر بخش‌ اعظم‌ ارتفاع‌ را پر كرده‌اند، و دو قاب‌ مستطیل‌ افقی‌ بر بالای هر یك‌ جای‌ دارد. قرنیز ۱۰ ضلعی‌ ساده پیش‌ آمده‌ای، بدنه اصلی‌ را بسته‌، و پایه گنبد را تشكیل‌ داده‌ است‌ (هیلنبراند،.(۲۵۱ برج‌ دارای‌ سردابه‌ای‌ با سقف‌ نیم‌ كروی‌ است‌ كه‌ ورودی‌ آن‌ به‌ شكل‌ مستطیل‌ در میان‌ برج‌ قرار دارد (اعتمادالسلطنه‌، همانجا). اعتبار این‌ برج‌ به‌سبب معمار سازنده آن‌، محمد بن‌ حسین‌ دامغانی‌ است‌ كه‌ همزمان‌ در نقش‌ معمار، خوش‌نویس‌، گچ‌بر، و در مقام‌ سرپرست‌ ظاهر شده است‌. وی سنت‌ معماری را با ظرافت‌، اصالت‌ و نوآوری‌ در كمال‌ تعادل‌ جان‌ بخشیده‌ است‌ (هیلنبراند،.(۲۶۰

 

مآخذ

ابن‌ بطوطه‌، رحلة، بیروت‌، ۱۹۶۴م‌؛ ابن‌ خرقانی‌، احمد، دستورالجمهور در مناقب‌ سلطان‌ بایزید بسطامی‌، نسخۀ عكسی‌ موجود در كتابخانۀ مركز؛ اعتمادالسلطنه‌، محمدحسن‌، مطلع‌ الشمس‌، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌؛ پیرنیا، محمدكریم‌، «چفدها و طاقها»، اثر، تهران‌، ۱۳۷۳ش‌، شمـ ۲۴؛ حقیقت‌، عبدالرفیع‌، تاریخ‌ قومس‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌؛ حمدالله‌ مستوفی‌، نزهة القلوب‌، به‌ كوشش‌ لسترنج‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌؛ خانیكوف‌، ن‌. و.، سفرنامه‌، ترجمۀ اقدس‌ یغمایی‌ و ابوالقاسم‌ بی‌ گناه‌، مشهد، ۱۳۷۵ش‌؛ خواندمیر، غیاث‌الدین‌، حبیب‌ السیر، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌؛ رشیدالدین‌ فضل‌الله‌، تاریخ‌ مبارك‌ غازانی‌، به‌كوشش‌ كارل‌یان‌، هارتفرد، ۱۹۴۰م‌؛ روزبهان‌ بقلی‌، شرح‌ شطیحات‌، به‌ كوشش‌ هانری‌ كربن‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌؛ زارعی‌، محمدابراهیم‌، مجموعۀ‌ بناهای‌ مذهبی‌ بسطام‌، پایان‌نامۀ كارشناسی‌ ارشد، ۱۳۷۱ش‌ (منتشرنشده‌)؛ همو، «معماران‌ دامغانی‌ در مجموعۀ بسطام‌، دورۀ ایلخانی‌»، مجموعۀ مقالات دومین‌ كنگرۀ تاریخ معماری‌ و شهرسازی ایران‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌، ج‌ ۳؛ سهلجی‌، محمد، «النور من‌ كلمات‌ ابی‌ طیفور»، شطحات‌ الصوفیة، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، كویت‌، ۱۹۷۸م‌؛ عدل‌، شهریار، «كتیبه‌ای‌ نو یافته‌ در بسطام‌ و برج‌ آرامگاهی‌ ازمیان‌رفتۀ حسام‌الدوله‌ در ساری‌»، اثر، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌، شمـ ۱۰-۱۱؛ همو، «نگاهی‌ به‌ برداشتها و دیدهای‌ شمارگانی‌ (دیژیتالی‌) و فتوگرامتری شدۀ زوزن‌ و بسطام‌»، همان‌، ۱۳۷۷ش‌، شمـ ۲۹-۳۰؛ مخلصی‌، محمدعلی‌، «شهر بسطام‌ و مجموعۀ تاریخی‌ آن‌»، همان‌، ۱۳۵۹ش‌، شمـ ۲-۴؛ مقدسی‌، محمد، احسن‌ التقاسیم‌، بیروت‌، ۱۹۸۷م‌؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، به‌ كوشش‌ عباس‌ زریاب‌، تهران‌، ۱۳۷۳ش‌؛ ناصرخسرو، سفرنامه‌، به‌ كوشش‌ محمد دبیر سیاقی‌، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌؛ یاقوت‌، بلدان‌؛ یغمایی‌، اقبال‌، عارف‌ نامی‌ بایزید بسطامی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌؛ نیز:

 

 

Blair, Sh. S., «The Inscription from the Tomb Tower at Bastam: an Analysis of Ilkhanid Epigraphy» , Art et societe dans le monde iranien, ed. C. Adle, Paris, ۱۹۸۲; Diez, E., «The Principles and Types» , A Survey of Persian Art, eds. A. U. Pope and Ph. Ackerman, Tehran, ۱۹۶۷,vol.III; Fraser, J., Narrative of a Journey into Khorasan, Oxford, ۱۹۸۴; Godard, A., «The Architecture of the Islamic Period» , Ars Islamica, New York, ۱۹۶۸, vol. VIII; id, L'Art de l' Iran, Paris, ۱۹۶۲; Herzfeld, E., «Khorasan» , Der Islam, ۱۹۲۱, vol. XI; Hillenbrand, R., «The Flanged Tomb Tower at Bastam» , Art et societe dans le monde iranien, ed. C. Adle, Paris, ۱۹۸۲; Iranica; Jackson, W., From Constantinople to the Home of Omar Khayyam, New York, ۱۹۱۱; Pope, A. U., «Islamic Architecture» , A Survey of Persian Art, eds. A. U. Pope and Ph. Ackerman, Tehran, ۱۹۶۷, vol. III; id, «The Photographic Survey of Persian Islamic Architecture» , Bulletin of the American Institute for Persian Art and Archaeology, New York, ۱۹۳۴, vol. VII; Repertoire chronologique d e´ pigraphie arabe, eds. E. Combe et al., Cairo, ۱۹۴۹; Scarce, J., «Tile Work» , The Arts of Persia, ed. R. W. Ferrier, Ahmadabad, ۱۹۹۰; A Survey of Persian Art, eds. A. U. Pope and Ph. Ackerman, Tehran, ۱۹۷۷, vol. VIII; Wilber, D. N., The Architecture of Islamic Iran, The Ilkhanid Period, New Jersey, ۱۹۵۵.

 

فاطمه‌ كریمی

 

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست