نویسنده (ها) :
عنایت الله رضا
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اُخْرید، شهر و دریاچهای در جمهوری مقدونیه، جنوب یوگسلاوی سابق و شرق جمهوری آلبانی. از اخرید در مآخذ سدۀ 3قم با نام یونانی لوخنیدُس و لاتینی لیخنیدوس یاد شده است (پاولی، XXVI/ 2111؛ BSE2, XXXI/ 480؛ خوری، 360). پولیبیوس این نام را بهصورت لوخْنیدا (لیخنیدوس) (VI/ 332-333) و لیخنیس (V/ 193) و استرابو، لوخْنیدا نوشته است .(III/ 292-293) پروكوپیوس این نام را به صورت لیخنیدُن (لیخنیدوس) ذكر كرده است و در مآخذ دیگر به گونههای لیخنیتوس، لیگنیدو، لیسینیوم و جز آن نیز آمده است(پاولی، همانجا). بعدها اینشهر و دریاچه، اخرید نامیده شد (همان، XXVI/ 2115؛ BSE2، همانجا) و در نوشتههای مؤلفان بیزانسی نیز به صورت اَخریدا (نك : «دائرةالمعارف ایتالیا»، ذیل اُخریدا) آمده است.اخرید در منابع بهصورتهای مختلف دیده میشود (نك : بروكهاوس، XIII/ 658؛ استروگورسكی، 279؛ دایرةالمعارففارسی، 1/ 305؛ اولیاچلبی، 8/ 735؛ EUE, XXXIX/ 935؛ تورسون بیگ، 142؛ BSE3, XIX/ 44؛ مایر، .(XVII/ 550 در مآخذ یوگسلاوی نام مزبور به صورت اهرید ذكر شده است («راهنمای...»، .(24
دریاچۀ اخرید
در زبان اسلاویان دریاچۀ اخرید را اهریدسكو یزرو و در زبان مقدونیهایلیگنیای اوهریت مینامند (BSE3, XIX/ 44). این دریاچه در سرزمین یوگسلاوی سابق و آلبانیا (آلبانی) در وسط كوهستانهای تكتونیك و به ارتفاع 695تا698 متر از سطح دریا قرارگرفتهوحاصلآتشفشانیهاست (همانجا؛ BSE2, XXXI/ 481؛ لاروس بزرگ، ذیل اُهرید). مساحت آن 348 كمـ2 و عمق آن حداكثر 286 متر است (همان، نیز BSE3، همانجاها). محیط دریاچه 100 كمـ ، طول آن از شمال به جنوب 28 كمـ و عرض آن از شرق به غرب 12 كمـ است (سامی، 2/ 1066). كرانههای شمالی وجنوبی دریاچه به تقریب صاف و دارای شیبهای اندكی است. ولی كرانههای شرقی و غربی آن كوهستانی و دارای شیبهای تند است (همو، نیز BSE3، همانجاها). آبهای چندین رودخانۀ كوهستانی به این دریاچه میریزند (همانجا). از این دریاچه رودی به نام چرنی درین (درین سیاه) جریان دارد كه به دریای آدریاتیك میریزد (همانجا؛ «فرهنگ...»، .(953 آب این دریاچۀ كوهستانی در بهار و پاییز بالا میآید و بسیار شفاف است. درجۀ گرمای آن در تابستان 18 تا 24 سانتیگراد است. این دریاچه قابل كشتیرانی و دارای انواع ماهیهاست كه از جملۀ آنها قزلآلا، كپور، مارماهی و غیره صید میشود (BSE3، همانجا).
شهر اخرید
این شهر در مقدونیه و ساحل شمالی دریاچۀ اخرید واقع است. جمعیت آن در 1971م، 26 هزار نفر (همانجا)، و در 1981م، 39 هزار نفر («فرهنگ»، همانجا) بوده است. اولیا چلبی بنای این شهر را به رجعم بن سلیمان(ع) نسبت داده است. وی با تكیه به قول مؤلفان لاتین كه مأخذ آن مشخص نشده است، حكیمی به نام اخری را بنیانگذار قلعۀ اخری دانسته است (همانجا). تا سدۀ 3قم اطلاعی از این شهر به دست نیامده است. از این شهر نخستین بار در جریان جنگ رومیان با مقدونیان یاد شده است. طی نخستینپیكارهای روم و مقدونیه شخصی به نام اِروپوس در قیام بر ضد فیلیپ در 208قم این شهر را به تصرف آورد (پاولی، .(XXVI/ 2112 در 196قم پلوراتوس این شهر را تصرف كرد (همانجا؛ پولیبیوس، .(V/ 193 محتمل است در نیمۀ دوم سدۀ 9م پس از تصرف شهر و منطقه از سوی بلغارها نام اخرید بر آن نهاده شده باشد (BSE2, XXXI/ 480). وضع جغرافیایی قدیم این شهر را استرابو به تفصیل آورده است. وی مینویسد لوخنیدس (لیخنیدوس) شهری است در ناحیۀ پولونوس (پیلون) كه مرز میان ایلّیریا (ایلّوریدا) و مقدونیه است. این شهر بر سر راه كانداویا قرار دارد كه كوهی در ایلیریاست .(III/ 292-295) به هنگام سلطۀ رومیان بر شبه جزیرۀ بالكان، اخرید یكی از شهرهای عمده بر سر راه ساحلی دریای آدریاتیك به كنستانتینوپولیس (قسطنطنیه) بود. اخرید در اواخر سدۀ 3م به یكی از مراكز مهم مسیحی و اسقف نشین بالكان بدل گردید. در سدۀ 6 و اوایل سدۀ 7م گروههایی از اسلاوها به منطقۀ اخرید كوچ كردند و در آنجا سكنى گزیدند. اخرید در نیمۀ دوم سدۀ 9م تابع دولت بلغار شد. پس از سقوط دولت بلغارستان غربی در 1018م، به صورت بخشی از توابع دولت بیزانس درآمد و در سدههای 12 و 13م به یكی از مراكز بازرگانی عمده بدل گشت. در روزگار فرمانروایی ایوان آسِن (1218-1241م) مجدداً به صورت بخشی از توابع دولت احیا شدۀ بلغارستان درآمد (BSE2، همانجا). در 1333م استفان دوشن پادشاه صربستان (1331- 1355م) مقدونیۀ غربی را به تصرف آورد (اوزون چارشیلی، .(I(4)/ 195 با مرگ استفان حكومت وی متلاشی شد. در 1394م زمان سلطنت ایلدرم بایزید اول (791- 805ق) تركان عثمانی اخرید را متصرف شدند. از این پس اخرید رونق پیشین را از دست داد (BSE2، همانجا). پس از نخستین جنگ بالكان (1912- 1913م)، اخرید زیر سلطۀ صربها قرار گرفت و با تأسیس دولت یوگسلاوی، به صورت بخشی از آن كشور درآمد، ولی با فروپاشی دولت مذكور و تأسیس جمهوری مقدونیه، جزو این جمهوری گردید. شهر اخرید دارای بناهای زیبا و خوش منظرهای است كه از سدههای میانه برجا مانده است. بر فراز كوه اخرید قلعۀ ساموئیل (شموئیل) ، شاه بلغار، قرار دارد كه در ابتدا دژی بیزانسی بود. بنای این دژ را در سدۀ 5م دانستهاند كه در اوایل سدۀ 11م (5ق) تجدید ساختمان شده است. صومعۀ پانتِلمون مقدس بر فراز كوه نیز از آثار قدیم اخرید است كه در سدۀ 9م تجدید بنا شد و بعدها به مسجد بدل گشت. دیگر از آثار كهن اخرید كاخ صوفیای مقدس است كه در سالهای 1037-1050م تجدید بنا شد. نقش و نگارهای این بنا متعلق به سدههای 11-14م است (BSE3, XIX/ 44). بعدها این بنا نیز تبدیل به مسجد شد. اولیاچلبی از این بنا با عنوان مسجد ایاصوفیه یاد كرده است (8/ 737). كلیسای صلیبی شكل كلمنتِ مقدس كه بنای آن متعلق به 1295م بوده، در سدههای 14 و 19 م مرمت شده است. نقش و نگارهای دیوار این كلیسا متعلق به اواخر سدۀ 13م بوده، و توسط دو استاد به نامهای میخائیل و اوتیخیوس صورت پذیرفته است. دیگر از بناهای شهر، بیمارستان نیكلایمقدساست كهبنایآندر 1313م و نقش و نگارهای آن در سدۀ 14م (8ق) انجام گرفته است. بنای بیمارستان دیگری به نام بوگوردیتسا متعلق به سدۀ 14م و نقش و نگار دیوارهای آن مربوط به سدههای 14-17م است. دیگر كلیسای كوچك كلمنت مقدس است كه تاریخ بنای آن در 1378م و نقش و نگارهای آن متعلق به اواخر سدۀ 14م است (BSE3، همانجا). اولیا چلبی از بناهای مهم شهر چون پاشا سرایی (كاخ پاشا) و جامع اخری زاده یاد كرده كه در آن نماز جمعه برگذار میشده است (8/ 737، 738). در مورد محلههای اخرید، وی از 17 محلۀ آباد و آراسته خبر داده كه از آن جمله بوده است: محلههای اخری زاده، تكیه، قول اوغلی، حیدرپاشا، مدرسۀ قوجه سیاوش پاشا، حاجی حمزه، مسجد اسكندربیگ، كوجی بیگ، امین محمود و قره خوجه (8/ 739). وی از وجود 17 مسجد شهر نیز خبر داده كه از آن جمله است: جامع حاجی قاسم با منارهای زیبا به شیوۀ قدیم و مساجد سلطان سلیمان خان، حاجی حمزه، ایاصوفیۀ بزرگ، اسكندربیگ، كوجی بیگ، چارشو، چنارلی و قره خوجه (همانجا). دو مدرسۀ عمدۀ شهر عبارت بودند از مدرسۀ سیاووش پاشاو مدرسۀ تكیۀ سلیمانخان. شمار مكتبهای اخرید 7 ذكر شده كه از آن جمله است: مكتب اخریزاده و مكتب آغا (همو، 8/ 740). همچنین اولیاچلبی از گرمابههای شهر (همانجا) و نیز از وجود 3 دارالضیافه (مهمانسرا) برای بینوایان (8/ 741) و 12 تفرجگاه در چهارسوی شهر یاد كرده است (8/ 742). پس از پایان جنگ جهانی دوم در 1945م شهر اخرید به تقریب بازسازی شد و در آن استراحتگاهها، منازل و مهمانخانههای متعدد احداث گردید. شهر دارای ایستگاه راهآهن و فرودگاه است و یكی از مراكز مهم جهانگردی است. از جملۀ صنایع دستی محلی اخرید منبت است (BSE3, XIX/ 44). شهر مركز بازرگانی و دارای كارگاههای تولیدی، مؤسسات باغداری و تأسیسات صید ماهی پیشرفته است (BSE2, XXXI/ 480). اولیاچلبی در سیاحتنامۀ خود از صید انواع ماهی توسط زورقهای بادبانی و نیز وفور پرندگانی چون غاز و اردك یاد كرده است. همو دربارۀ زبان مردم اخرید مینویسد كه مردم به زبانهای بلغاری و رومی (یونانی) سخن میگویند (همانجا). از مشاهیر مسلمانی كه در اخرید اقامت داشته، یا اهل آن ناحیه بودهاند، میتوان به مولی حسامالدین (عطایی، 433-434)، حسینپاشا (همو، 658)، سیاوشپاشا، گورجی محمد پاشا (شیخی، 1/ 600) و علی پاشا (همو، 2/ 101) اشاره كرد.
Brockhaus; BSE2; BSE3; Enciclopedia Italiana, Rome, 1949; EUE; Grand Larousse; Handbook on Yugoslavia, Belgrad; Meyer; Ostrogorsky, Georg, Bizans devleti tarihi, tr. Fikret Isıltan, Ankara, 1981; Pauly; Polybius, The Histories, tr. W. R. Paton, London, vol. V, 1968, vol. VI, 1975; Procopius, tr. H. B. Dewing, London, 1969; Sovetskiientsiklopedicheskii slovar, Moscow, 1987; Strabo, The Geography, tr. Horace Leonard Jones, London, 1961; Tursun Bey, Târîh-i Ebüʾl-Feth, Istanbul, 1977; Uzunçarsılı, I. H., Osmanlıtarihi, Ankara, 1982. عنایتالله رضا