responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 972

بنی اغلب


نویسنده (ها) :
محمد نوری
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 3 تیر 1399
تاریخچه مقاله

بَنیْ‌اَغْلَب، خاندانی از عرب تمیمی ‌كه از 184 تا 296ق / 800 تا 909م در تونس فرمانروایی داشتند. عنوان بنی‌اغلب برگرفته از نام اغلب بن سالم مرورودی، پدر ابراهیم، بنیان‌گذار این خاندان است (بلاذری، 326؛ ابن‌دواداری، 23؛ مراكشی، 355).
آغاز كار اغلب در برخی از منابع با ‌اندكی آشفتگی همراه است. او با ابومسلم خراسانی در امر دعوت عباسیان همكاری داشت و گفته شده كه بعدها در قتل ابومسلم نیز دست داشته است (نک‌ : ابن ابار، 1 / 68-69). در آغاز كار عباسیان، منصور خلیفه برای فرونشاندن آشوب در مغرب و افریقیه، محمدبن اشعث را به ولایت آنجا فرستاد و اغلب نیز از خراسان به او پیوست. ابن اشعث او را به ناحیۀ زاب در برابر خوارج شورشی فرستاد و اغلب طبنه را مركز خویش قرار داد (خطاب، 2 / 222). منصور عباسی در 148ق / 765م، با توجه به شایستگیها و سابقه اغلب در سركوب شورشها (نک‌ : لارویی، 96) فرمان ولایت مغرب و افریقیه را به نام او كرد. اغلب وارد قیروان شد و به زودی بر اوضاع مسلط گردید (ابن اثیر، 5 / 586-587؛ سالم، 2 / 347) و باكفایت و سیاست یك سال و هشت ماه حكومت كرد (ابن‌عذاری، 1 / 74-75). وی سرانجام در 150ق / 767م در جنگ با شورشیان تیری خورد و كشته شد (بلاذری، همانجا؛ قلقشندی، 5 / 119؛ قس: ابن‌دواداری، همانجا، كه عزل او را به وسیلۀ منصور عباسی گزارش كرده است).
پس از كشته شدن اغلب، اوضاع افریقیه همواره ناآرام بود، چنان كه از زمان منصور تا دورۀ ‌هارون الرشید چندین نفر به فرمانروایی به قیروان رفتند كه دو تن از ایشان كشته شدند (نک‌ : قلقشندی، همانجا، نیز، 5 / 120)، تا سرانجام ‌هارون ــ كه از امویان ‌اندلس و نیز ادریسیان مغرب در ‌اندیشه بود ــ پس از مشورت و تأمل، درخواست ابراهیم پسر اغلب را مبنی‌بر پرداخت سالانه 40هزار دینار پذیرفت و ولایت افریقیه را به او داد. ابراهیم شهری در نزدیكی قیروان ساخت و آن را مركز حكومت خود قرار داد. با ورود او اوضاع ‌اندكی آرام‌تر شد و حكومت تقریباً مستقل خاندان اغلبی در 184ق / 800م آغاز گشت. ابراهیم 12سال حكومت كرد و در 196ق / 812م در 56 سالگی وفات یافت (ابن‌ابی‌دینار، 48-49؛ ابن‌اثیر، 6 / 155-157؛ مونس، 1(1) / 264).
در دهه‌های پایانی سدۀ 2ق / 8م، عباسیان در حال از دست دادن تسلط خود در مغرب و افریقیه بودند و تنها تونس با كمك ابراهیم كه در زاب و طبنه خوش درخشیده بود، به ظاهر در دست آنان بود و ‌هارون تنها به خطبه و سكه و خراج سالیانه راضی شد (ابونصر، 76؛ ابن خلدون، 4 / 249). به این ترتیب خاندان اغلبی به حكومت تونس و بخشی از مغرب دست یافتند و 11 امیر از ایشان 111سال حكومت كردند (برای آگاهی از تفصیل حكومت اغلبیان، نک‌ : نویری، 24 / 100-153؛ برای نام و سال حكومتشان، نک‌ : مالكی، 1 / 70-71).
از میان امیران اغلبی 3 تن مشهورند: ابراهیم بنیان‌گذار خاندان؛ زیاده الله بن ابراهیم سومین امیر كه فتح صقلیه در زمان او آغاز شد، و ابراهیم بن احمد نهمین امیر كه طولانی‌ترین حكومت را داشت و پس از او مقدمۀ زوال خاندان فراهم گردید (مونس، 1(1) / 261).
آخرین امیر اغلبی، زیادة الله ثالث، به گواهی مورخانی چون ابن‌وردی (1 / 374) و ابن‌ابی‌دینار (ص 53) از كفایت و سیاست مملكت‌داری برخوردار نبود و زندگانی به عیش و عشرت می‌گذرانید. وی حتى بسیاری از اغلبیان را كه از بستگان خود او بودند، كشت. گزارشی از دوهزار نفر اغلبی و كارگزارانشان در دست است كه در قیروان از او روی‌گردان شده بودند (نک‌ : ابن عذاری، 1 / 150). حكومت زیادة الله ثالث هم زمان با آغاز قیام ابوعبدالله شیعی بر ضد عباسیان و دعوت به خلافت فاطمی ‌بود (نک‌ : ه‌ د، 5 / 685-693)؛ اما كوششهای وی در برابر ابوعبدالله شیعی به شكست انجامید تا سرانجام به مصر گریخت و پس از مدتی به فلسطین رفت و در بیت المقدس درگذشت. با مرگ او امارت اغلبیان بر مغرب نیز به پایان رسید (ابن اثیر، 8 / 40-46؛ ابن خلدون، 4 / 263-264؛ ابن وردی، همانجا).
در تعلیل بر افتادن سلسلۀ اغلبی از تونس كه در واقع قطع تسلط خلافت بغداد را بر مصر و مغرب و افریقیه در پی داشت، چند عامل مهم شمرده می‌شود: نخست آنکـه فرمانروایان عرب‌تبار اغلبی نسبت به مردمی كه بر آنها حكومت می‌كردند، شناخت كافی نداشتند (قس: مونس،1(1) / 184)؛ دیگر آنکـه قبیله‌های بربر كتامه ــ كه خاستگاه ابوعبدالله شیعی بود ــ خواهان رهایی از نوع حكومت بیگانگان بودند و فصاحت و بلاغت ابوعبدالله آنان را قانع ساخت كه با گرویدن به مذهب اسماعیلی، خود را از تسلط عباسیان و كارگزاران بیگانۀ آنان رها سازند (حسن، 49-50). این عوامل و نیز بی‌كفایتی زیادة‌الله سرانجام به جداشدن بخش بزرگی از قلمرو عباسیان از پیكرۀ خلافت بغداد منجر شد.

قلمرو جغرافیایی

در معاهده‌ هارون و ابراهیم بن اغلب حدود جغرافیایی امارت او به طور دقیق مشخص نشده، و گاه افریقیه و گاهی افریقیه و مغرب نوشته شده است. قلمرو اقتدار اغلبیان از طرابلس در شرق تا دورترین نقطۀ ولایت زاب در غرب (شامل تونس و بخشهایی از لیبی و الجزایر كنونی) گسترش داشت و از شمال نیز به صقلیه ــ جزیرۀ سیسیل در جنوب ایتالیا ــ می‌رسید (مونس، 1(1) / 264؛ حمد، 144، 145). ابراهیم بن اغلب شهری به نام عباسیه كه بعدها قصر قدیم هم خوانده شد، در نزدیكی قیروان ساخت و مركز حكومت را به آنجا منتقل كرد (ابوعبید، 2 / 680؛ ابن اثیر، 6 / 156). سپس ابراهیم دوم، هفتمین امیر، در 9كیلومتری قیروان رَقّاده را بنا كرد و از آن پس امیران اغلبی در آنجا مستقر گردیدند (همو، 7 / 321؛ بروكلمان، 214، 216؛ دربارۀ اسامی‌دیگر شهرهای قلمرو اغلبیان، نک‌ : ابن خردادبه، 87؛ ابن ابی الضیاف، 146؛ مونس، 1(1) / 203؛ حمد، 145؛ عبدالوهاب، ورقات، 3 / 427).

سیاست داخلی و خارجی

از آنجا كه اغلبیها بیش از آنکـه پایه‌های حكومت خود را برخواست و پذیرش مردم محلی و آمیزش با آنها استوار كنند، خشنودی و خواست بغداد را پاس می‌داشتند؛ بنابراین همواره نوعی مقاومت روانی در برابر آنان وجود داشت (حمد، 145، 146؛ نپ، 40). كه زمینه‌ساز بسیاری از شورشها بود، ازجمله: شورش حمدیس در تونس، شورش عمران بن مجالد ربیعی و قریش بن تونسی به همراهی اهل قیروان، عمران بن مَخْلَد كه خود از یاران ابراهیم بن اغلب بود، زیادبن سهل، عمروبن سلیم تجیبی، ابن طولون و منصور طنبذی (نک‌ : ابن‌اثیر، 6 / 156، 157، 235-236، 7 / 44؛ ابن‌خلدون، 4 / 250؛ ابن ابی الضیاف، 142؛ ابن ابی دینار، 49؛ عبدالوهاب، همان، 3 / 281-283). اگچه رهبران این شورشها بیشتر عرب‌تبار بودند، با این حال هواخواهانی در میان مردم می‌یافتند. بنی‌اغلب مانند بسیاری از خاندانهای حاكم در افریقیه و مغرب متكی بر عنصر عربیت بودند، اما برای پیشبرد اهداف خود از ملیتهای بومی، به ویژه بربرها در قوای نظامی ‌بهره می‌بردند (نک‌ : احمد، 17؛ مونس، 1(1) / 260؛ لارویی،117 ).
بنی اغلب نخستین دولت را در افریقیه به وجود آوردند. پیش از آنها كسانی به‌عنوان عامل از مركز خلافت بدانجا گسیل می‌شدند (نویری، 24 / 100). آنان تنها به اسم وابسته به عباسیان بودند و با حفظ احترام و فرستادن سهم غنیمت برای خلیفه، در عمل به استقلال حكومت می‌كردند (بروكلمان، 213؛ عبدالحمید، 1 / 396؛ فیلالی، 151). از این رو، حتى نام خلیفه را نیز به ندرت بر سكه‌های خود ضرب كرده‌اند (لین پول، 1 / 45).
از موارد مهم سیاست خارجی اغلبیها،توجه ایشان به جزیرۀ سیسیل (صقلیه) بود. غرب سیسیل در برابر شمال شرقی تونس قرار دارد. گشودن سیسیل از دیرباز آرزوی مسلمانان بود و در دوران امویان كوششهای ناموفقی هم شده بود (سلاوی، 1 / 94؛ عبادی، 335). ابراهیم بن اغلب در‌اندیشۀ دست یافتن بر آنجا كه در آن زمان در تصرف روم شرقی (بیزانس) بود، كوششهایی آغاز كرد، اما درگیریهای او در درون مرزهای تونس و افریقیه مجال پی‌گیری به او نداد (ابن اثیر، 7 / 370؛ لارویی، 119). پسر او عبدالله، در سیسیل، جزیرۀ ساردنی (سردانیه) و سرقسطه جنگید و پس از فتح بخشهایی از صقلیه به دست زیادة‌الله اول فرزند ابراهیم (در 212ق / 827م)، محمدبن عبدالله بن ابراهیم به امارت آنجا گماشته شد. وی پالرمو را مركز امارت خویش قرار داد و در 228ق / 843م برای فتح سایر بخشهای صقلیه لشكر فرستاد (ابن اثیر، 6 / 334بب‌ ؛ ابن خلدون، 4 / 253-254؛ قلقشندی، 5 / 120؛ سراج، 1(4) / 879-880). در نیمۀ دوم سدۀ 3ق / 9م، مالطه و سرقسطه به طور قطعی به دست امیران اغلبی محمدبن احمد و پسرش ابراهیم گشوده شده بود (قلقشندی، 5 / 121؛ ابن‌ابی‌الضیاف، 140، 142).

مذهب، فرهنگ و تمدن

هر چند مذهب رسمی ‌در قلمرو اغلبیان مالكی و حنفی بود (لین پول، همانجا)، پیروان مذاهب دیگر مانند معتزله، اباضیه (مونس، 1(1) / 321-322؛ لارویی، 120-121) و صفریه در متصرفات ایشان می‌زیستند كه با فتوای سحنون بن سعید فقیه قیروان از گزاردن آشكار آداب و مناسك مذهب خویش منع شدند (نک‌ : ابن ابی دینار، 50). آل ادریس نیز با تأسیس دولتی شیعی در بخشی از مراكش رقیب اغلبیها به شمار می‌رفت (بروكلمان، 215؛ نیز نک‌ : ه‌ د، 1 / 561-565). با این حال مذهب تسنن در قلمرو اصلی اغلبیها غلبه یافت و قیروان یكی از مراكز مهم تدریس دروس دینی و به ویژه فقه مالكی شد (ابونصر، 77؛ عبدالوهاب، ورقات، 3 / 43).
از عالمان برجستۀ این عهد افزون‌بر سحنون، می‌توان از ابومحرز و زكریا بن حكم و قاضی اسد بن فرات كه مرد علم و شمشیر و سیاست بود، یاد كرد (همان، 3 / 42، نیز خلاصة...، 67، 69-70؛ سراج، 1(3) / 751، 752). علوم ادبی نیز در روزگار اغلبیان رونقی داشت و بسیاری از امیران و امیرزادگان اغلبی خود در علم و ادب دست داشتند. تأسیس بیت الحكمه در رقاده بسیاری از دانشمندان طراز اول پزشكی، نجوم و موسیقی را از بغداد جذب كرد و استقبال از اهل دانش موجب انتشار فرهنگ و تمدن و علم در افریقای عربی شد. ابراهیم بن احمد (حك‌ 261-289ق / 875-902م) بانی بیت الحكمه، در زبان لاتین، حكمت، نجوم و ریاضی دست داشت؛ پسرش عبدالله را نیز در جدل، لغت و ادب صاحب‌نظر دانسته‌اند (عبدالوهاب، همان، 71؛ كعبی، 55). ابوالعباس محمدبن زیادة الله را نیز صاحب كتابهای راحة القلب، الزهر و تاریخ بنی اغلب نوشته‌اند (نک‌ : ابن ابار، 1 / 180).
اغلبیان در ساختن شهرهای جدید از جمله عباسیه و رقاده، و ایجاد عمران و آبادی بسیار كوشا بودند (نک‌ : ابوعبید، 2 / 679 -680؛ اصطخری، 34؛ كعبی، 38-39؛ عبدالوهاب، همان، 75). راه‌سازی، ایجاد نیروی دریایی بی‌نظیر در میان ممالك آن روز اسلامی‌ و امنیت تجارت از اقدامات مهم آنان به شمار می‌رود (همانجا). ساختن پلها، قناتها و استخرها برای تقویت كشاورزی، از كارهایی است كه بیشتر در عهد زیادة الله اول انجام، یا آغاز شد (مونس، 1(1) / 266، 269).
از بناهای دوران اغلبیان می‌توان از مسجد جامع تونس،
استخر (ماجل) قیروان (ابن ابی دینار، 52؛سراج،1(1) / 250)، جامع قیروان، قصر مرابطون در سوسه (نویری، 24 / 114-115)، و سرانجام مسجد جدود یا جده در طرابلس كه بعدها به مسجد بارزی معروف شد (نک‌ : تجانی، 249)، نام برد. همچنین از قصرهای باشكوه البغداد، المختار و العروس كه در رقاده قرار داشته‌اند، باید یاد كرد (نک‌ : ابن ابار، 1 / 176).

مآخذ

ابن ابار، محمد، الحلة السیراء، به كوشش حسین مونس، قاهره، 1985م؛
ابن ابی دینار، محمد، المؤنس، به كوشش محمد شمام، تونس، 1387ق / 1967م؛
ابن‌ابی الضیاف، احمد، اتحاف اهل الزمان، تونس، 1396ق / 1976م؛
ابن‌اثیر، الكامل؛
ابن خردادبه، عبیدالله، المسالك و الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1889م؛
ابن‌خلدون، العبر، به كوشش خلیل شحاده و سهیل زكار، بیروت، 1401ق / 1981م؛
ابن‌دواداری، ابوبكر، كنزالدرر، به كوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، 1380ق / 1961م؛
ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، به كوشش كولن و لوی پرووانسال، بیروت، 1983م؛
ابن وردی، عمر، تتمة المختصر فی اخبار البشر، به كوشش احمد رفعت بدراوی، بیروت، 1389ق / 1970م؛
ابوعبید بكری، عبدالله، المسالك و الممالك، به كوشش وان لون و‌اندره فره، تونس، 1992م؛
احمد، مصطفی ابوضیف، اثر القبائل العربیة فی حیاة المغربیة، 1982م؛
اصطخری، ابراهیم، المسالك و الممالك، به كوشش عبدالعال حینی، قاهره، 1381ق / 1961م؛
بروكلمان، كارل، تاریخ ملل و دول اسلامی، ترجمۀ‌ هادی جزایری، تهران، 1346ش؛
بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به كوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407ق / 1987م؛
تجانی، عبدالله، رحلة، به كوشش حسن حسنی عبدالوهاب، تونس، 1377ق / 1958م؛
حسن، حسن ابراهیم، تاریخ الدولة الفاطمیة، قاهره، 1964م؛
حمد، عادله علی، قیام الدولة الفاطمیة ببلاد المغرب، قاهره، 1980م؛
خطاب، محمود شیت، قادة فتح المغرب العربی، بیروت، 1393ق / 1973م؛
سالم، عبدالعزیز، المغرب الكبیر، بیروت،1981م؛
سراج‌ اندلسی،محمد، الحلل السندسیة، به كوشش محمد حبیب هیله، تونس، 1970م؛
سلاوی، احمد، الاستقصاء، به كوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، 1954م؛
عبادی، احمد مختار، فی التاریخ العباسی و الفاطمی، بیروت، 1971م؛
عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، اسكندریه، 1979م؛
عبدالوهاب، حسن حسنی، خلاصه تاریخ تونس، تونس، 1973م؛
همو، ورقات، تونس، 1972م؛
فیلالی، عبدالعزیز، المظاهر الكبری فی عصر الولاه ببلاد المغرب و الاندلس، تونس، 1991م؛
قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، قاهره، 1383ق / 1963م؛
كعبی، منجی، القیروان، بیروت، 1990م؛
لین پول، استنلی و دیگران، تاریخ دولتهای اسلامی ‌و خاندانهای حكومتگر، ترجمۀ صادق سجادی، تهران، 1363ش؛
مالكی، عبدالله، ریاض النفوس، به كوشش حسین مونس، قاهره، 1951م؛
مراكشی، عبدالواحد، المعجب، به كوشش محمدسعید عریان و محمدعربی علمی، قاهره، 1368ق / 1949م؛
مونس حسین، تاریخ المغرب و حضارته، بیروت، 1412ق / 1992م؛
نویری، احمد، نهایة الارب، به كوشش عبدالعزیز اهوانی و حسین نصار، قاهره، 1403ق / 1983م؛
نیز:

Abun- nasr, J. M., A History of Maghrib, Cambridge, 1971;
Knapp, W., Tunisia, London, 1970;
Laroui, A., The History of the Maghrib, New Jersey.

محمد نوری

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 972
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست