responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 937

بکار بن عبدالله بن مصعب


نویسنده (ها) :
منوچهر پزشک
آخرین بروز رسانی :
شنبه 31 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بَكّارِ بْن‌ عَبْدُاللّه‌ بْن‌ مُصْعَب‌، ابوبكر (د ربیع‌الاخر 195 / ژانویه 811)، از شخصیتهای سیاسی وابسته‌ به‌ حكومت عباسیان‌ كه به نیای بزرگ خود زبیر بن عوّام‌ صحابی پیامبر اكرم ‌(ص‌) منسوب شد و بكار زبیری شهرت یافت‌.
در خاندان‌ زبیر، چند كس‌ از اهل‌ سیاست‌ و امارت‌ و نیز از اهل علم‌ و قلم‌ برخاستند؛ ازجمله آنها باید به‌ مصعب‌ بن‌ عبدالله‌، برادر بكار اشاره‌ كرد كه‌ در كتاب‌ نسب‌ قریش‌ گزارش‌ كوتاهی‌ درباره پدر و برادر خود آورده‌ است‌ (زبیری‌، 242). همچنین‌ زبیر پسر بكار صاحب‌ جمهره نسب قریش‌ درباره پدر خود مطالبی‌ آورده‌ كه‌ به‌ گفته بعضی‌ از مورخان‌ در آنها مبالغه‌ كرده‌ است‌ (مثلاً نکــ: ذهبی‌، 131؛ سخاوی‌، 1 / 378). خود بكار نیز گویا در ادب‌ و شعر دستی‌ داشته‌ است‌ (مرزبانی‌، 322-323). او پس‌ از پدرش‌ كه‌ از سوی‌ هارون‌الرشید به‌ یمن‌ فرستاده‌ شد، والی‌ و امیر مدینه‌ گردید و پس‌ از مرگش‌ ابوالبختری‌ جای‌ او را گرفت‌ (كلبی‌، 71-72؛ ابن‌ندیم‌، 113؛ ابن‌سعد، 7 / 332؛ ابن‌خلكان‌، 6 / 37)، هرچند در بعضی‌ از منابع پس‌ از سده 4ق‌ / 10م‌، این‌ ترتیب‌ به‌ گونه‌ای‌ دیگر ذكر شده‌ است‌ (نکــ: یغموری‌، 312؛ ابن‌ اثیر، 6 / 214). بعضی‌ او را قاضی‌ مكه‌ گفته‌اند (یاقوت‌، 3 / 1322)، در حالی‌ كه‌ در دیگر منابع‌ به‌ این‌ نکـته‌ اشاره‌ نشده‌ است‌.
از دوران‌ جوانی‌ بكار اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌، اما از مجموع‌ گزارشهای‌ موجود پیداست‌ كه‌ او نخست‌ در مدینه‌ در دستگاه‌ امارت‌ پدرش‌ برآمد و از 183ق‌ / 799م‌ به‌ امارت‌ مدینه‌ برگزیده‌ شد (نکــ: بسوی‌، 1 / 174؛ سخاوی‌، همانجا). بی‌گمان‌، دشمنی‌ شدید او با طالبیان‌ و علویان‌ و خبرچینی‌ درباره كارها و حركات‌ ایشان‌ برای‌ هارون‌الرشید (طبری‌، 8 / 244)، دلیل‌ اصلی‌ انتصاب‌ او به‌ عنوان‌ والی‌ مدینه‌ بوده‌ است‌؛ چه‌، به‌ پیشینه همان‌ دشمنی‌ و خبرچینی‌ بكار نسبت‌ به‌ علویان‌ و طرفدارانشان‌ (نکــ: ابن‌ عبدربه‌، 4 / 214)، هارون‌الرشید سخت‌ به‌ او توجه‌ و علاقه‌ نشان‌ می‌داد (نکــ: زبیر، 1 / 163-164). به‌ علاوه‌، هارون‌ از بكار خواسته‌ بود تا بر اهل‌ مدینه‌ سخت‌ بگیرد (طبری‌، همانجا) و او در طول دوران‌ حكومت‌ خویش‌ كه‌ 12 سال‌ و اندی‌ به‌ درازا كشید (زبیر، 1 / 163؛صفدی‌،10 / 187)، خراج‌ یا مالیات ‌سنگینی ‌معادل‌ 000‘200‘1دینار از اهل‌ مدینه‌ گرفت‌ (زبیر، 1 / 163-164؛ ذهبی‌، 130-131).
با این‌ ویژگیها، اگرچه‌ در بعضی‌ از منابع‌ بكار را راستگوترین‌ مردم‌ شمرده‌اند (ابن‌ سعد، 5 / 427)، یا از سوی‌ پسرش‌ مردی‌ بخشنده‌، مسلط بر حكومت‌، مهربان‌ بر مردم‌ و مصالح‌ آنان‌، سخت‌گیر بر اهل‌ بدعت‌ و مورد رضای‌ مردم‌ قلمداد شده‌، و نیز اشعاری‌ در مدح‌ او و عدالتش‌ نقل‌ گردیده‌ است‌ (زبیر، 1 / 164- 165، 187)، چنین‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ بخشندگی‌ و مهربانی‌ او تنها شامل‌ آن‌ گروه‌ از مردم‌ می‌شده‌ است‌ كه‌ یكسره‌ با خواست‌ سیاسی‌ او و مآلاً خلیفه زمان‌ همراه‌ بوده‌اند. برخلاف‌ گزارشهای‌ جانب‌دارانه زبیر، گزارشهای‌ متعددی‌ از زشت‌خویی‌ و ستمگری‌ بكار در دست‌ است‌. برخی‌ او را صاحب‌ روشی‌ زشت‌ در حكومت‌ دانسته‌، و آورده‌اند كه‌ مردم‌ پس‌ از مرگش‌ او را جهنمی‌ شمرده‌اند (نکــ: بلاذری‌، 9 / 450-451).
دوستان‌ و دستیاران‌ بكار در مدینه‌ نه‌ تنها از مردم‌ شریف‌ و مشهور به‌ پاك‌دامنی‌ نبودند (نکــ: زبیر، 1 / 64)، بلكه‌ وقتی‌ هارون‌ از او خواست‌ كه‌ دو تن‌ از بهترین‌ مردم‌ مدینه‌ را برای‌ خدمت‌ به‌ بینوایان‌ شهر معرفی‌ كند، هیچ‌یك‌ از مردم‌ خوش‌نام‌ و با تقوا همكاری‌ با او را نپذیرفتند و بكار سرانجام‌ مجبور شد تا دو نفر را به‌ زور شلاق‌ بر این‌ كار بگمارد (ابوالعرب‌، 375-376). رفتار خشن‌ و ناجوانمردانه بكار با مالك‌ كه‌ به‌ پرسش‌ تفتیش‌ گرانه او درباره عثمان‌ و امام‌ علی‌(ع‌) پاسخ‌ دلخواه‌ وی‌ را نداد، آن‌چنان‌ زشت‌ بود كه‌ حتی‌ خلیفه‌ را هم‌ به‌ اعتراض‌ واداشت‌ (بیهقی‌، 1 / 520). رفتار بكار با طالبیان‌ از همه‌ سخت‌تر و دشمنانه‌تر بود. او آنان‌ را به‌ خدعه‌ دستگیر می‌كرد، در زندان‌ در بندهای‌ سخت‌ و سنگین‌ نگه‌ می‌داشت‌، و در زیر شلاق‌ می‌كشت‌. به‌ سبب همین‌ زشت‌خوییها برخی از شاعران، او و برادرش را هجو گفته‌اند (نکــ: ابوالفرج‌، 479، 495، 497).

مآخذ

ابن‌اثیر، الكامل‌؛
ابن‌خلكان‌، وفیات‌؛
ابن‌سعد، محمد، الطبقات‌ الكبری‌، بیروت‌، دارصادر؛
ابن‌عبدربه‌، احمد، العقد الفرید، به‌ كوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، قاهره‌، 1962م‌؛
ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌؛
ابوالعرب‌، محمد، المحن‌، به‌ كوشش‌ یحیی‌ وهیب‌ جبوری‌، بیروت‌، 1403ق‌ / 1983م‌؛
ابوالفرج‌ اصفهانی‌، مقاتل‌ الطالبیین‌، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، 1368ق‌ / 1949م‌؛
بسوی‌، یعقوب‌، المعرفه و التاریخ‌، به‌ كوشش اكرم‌ ضیاء عمری‌، بغداد، 1394ق‌ / 1974م‌؛
بلاذری‌، احمد، جمل‌ من‌ انساب‌الاشراف‌، به‌ كوشش‌ سهیل‌ زكار و ریاض‌ زركلی‌، بیروت‌، 1417ق‌ / 1996م‌؛
بیهقی‌، احمد، مناقب‌ الشافعی‌، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، 1390ق‌ / 1970م‌؛
ذهبی‌، محمد، تاریخ‌ الاسلام‌، حوادث‌ سالهای‌ 191-200، به‌ كوشش‌ محمد عبدالسلام‌ تدمری‌، بیروت‌، 1411ق‌ / 1990م‌؛
زبیر بن‌ بكار، جمهره نسب‌ قریش‌، به‌ كوشش‌ محمود محمد شاكر، قاهره‌، 1381ق‌؛
زبیری‌، مصعب‌، نسب‌ قریش‌، به‌ كوشش‌ لوی‌ پرووانسال‌، قاهره‌، 1953م‌؛
سخاوی‌، محمد، التحفه اللطیفه، قاهره‌، 1399ق‌ / 1979م‌؛
صفدی‌، خلیل‌، الوافی‌ بالوفیات‌، به‌ كوشش‌ ژاكلین‌ سوبله‌ و علی‌ عماره‌، ویسبادن‌، 1402ق‌ / 1982م‌؛
طبری‌، تاریخ‌؛
كلبی‌، هشام‌، جمهرةالنسب‌، به‌ كوشش‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌، 1407ق‌ / 1986م‌؛
مرزبانی‌، محمد، الموشح‌، به‌ كوشش‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌، 1385ق‌؛
یاقوت‌، معجم‌ الادباء، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، 1993م‌؛
یغموری‌، یوسف‌، نورالقبس‌ المختصر من‌ المقتبس‌ مرزبانی‌، به‌ كوشش‌ رودلف‌ زلهایم‌، ویسبادن‌، 1384ق‌ / 1964م‌.

منوچهر پزشك

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 937
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست