responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 925

بطریرک


نویسنده (ها) :
احمد پاکتچی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 28 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بَطْرِیرْك‌، بالاترین ‌درجۀ روحانی ‌در كلیساهای‌ مسیحیت‌ شرقی‌. این‌ واژه‌ كه‌ از سریانی‌ «بطریركا» به‌ عربی‌ راه‌ یافته‌، اصلاً واژه‌ای‌ یونانی، و به معنای «سردودمان‌» است‌ (لیدل‌، 1348؛ فرنکـل‌،.(276 در عربی و فارسی‌ گاه‌ به‌ گونه‌های‌ بَطْرَك‌ و بِطْریق‌ نیز به‌ كار رفته‌ است‌ (افزون‌ بر منابع‌ مقاله‌، نک‌ : ابن‌ ندیم‌، 420؛ ابن حجر، 8 / 309؛ دوزی‌، I / 94 ؛ لغت‌ نامه‌... ، ذیل‌ بطرك‌، بطریق‌).
بطریرك‌ در ترجمه «هفتادی‌» از عهد عتیق‌ و متون‌ یونانی‌ آپوكریفا، به‌ طور عام‌ به‌ نیاكان‌ بزرگ‌ چون‌ نوح‌ (ع‌)، و به‌ طور خاص‌ به‌ 12 فرزند یعقوب‌، یعنی‌ نیاكان‌ 12 سبط بنی‌ اسرائیل‌ اشاره‌ دارد (مثلاً پیدایش‌، 27: 29؛ اول‌ تواریخ‌، 27: 22؛ «عهد 12 بطریرك»، سراسر آن‌). واژۀ بطریرك‌ در یك‌ تحول‌ معنایی‌، بر پدران‌ راهبر كلیسا اطلاق‌ شد و بدین‌ ترتیب‌، به‌ خصوص‌ در حوزه مسیحیت‌ شرقی‌، بالاترین‌ روحانی‌ ناظر بر كلیسای‌ هر مذهب‌، بطریرك‌ خوانده‌ شد.
تعدد پیشوایان كلیسا در جهان‌ مسیحیت‌ در 325م‌ مسیحیان‌ را بر آن‌ داشت‌ تا در مجمع‌ نیقیه‌ این‌ چندگانگی‌ را سامان‌ بخشند و بدین‌ترتیب‌، پیشوایان اعظم 4 كلیسا در رم‌، قسطنطنیه‌، اسكندریه‌ و انطاكیه‌ به‌ عنوان‌ بالاترین مقامات‌ مذهبی‌، و این‌ 4شهر، به‌ عنوان 4 كرسی اصلی راهبری مسیحیت شناخته شدند («قوانین‌...»، قانون‌ .(6 اگر چه‌ در قانون‌ یاد شده‌، این‌ 4 راهبر عنوان‌ «اسقف‌» داشتند، اما از سدۀ 6م‌، عنوان‌ بطریرك‌ برای‌ آنان‌ به‌ كار رفته‌ است‌. كلیسای‌ بیت‌ المقدس‌ با وجود اهمیتی‌ كه‌ از دیرباز داشت‌، در «قوانین‌ مجمع‌ نیقیه‌» در ردیفی‌ بلافاصله‌ پس‌ از 4 كرسی‌ اصلی‌ قرار گرفت‌ و پیشوای‌ آن‌ در جایگاهی‌ پس‌ از بطریركان‌ جای‌ داده‌ شد (همان‌، قانون‌ 7 و یادداشتها).
در سده‌های‌ 4 و 5م‌، اختلافهای‌ مذهبی‌ و شاید اقتدارطلبی‌ كرسیهای‌ رم‌ و قسطنطنیه‌، موجب‌ شده‌ بود تا جوامع‌ دورتر مسیحی‌، به‌ تدریج‌ از این‌ دو كرسی‌ روی‌ برتابند و بیشتر به‌ كرسیهای‌ انطاكیه‌ و اسكندریه‌ روی‌ آورند. هم‌ در این‌ دوره‌ است‌ كه‌ كلیسای‌ بیت‌ المقدس نیز اهمیت‌ یافت‌ و با وجود رقابتها، زمینه‌های‌ ارتقای‌ آن‌ از اسقفی‌ به‌ بطریركی‌ فراهم‌ آمد(نک‌ : «مجامع‌...»،19 -18 ؛ نیز مسعودی‌، التنبیه‌...، 123، 126، مروج‌...، 2 / 182).
در سده‌های‌ پسین‌، گروههایی‌ از سنت‌گرایان‌ مسیحیت‌ شرقی‌، همچنان‌ بر سنت‌ كرسیهای‌ چهارگانه‌ اصرار داشتند و این‌ تلقی‌ به‌ متون‌ گوناگون‌ اسلامی‌ نیز راه‌ یافت‌ (مثلاً نک‌ : بیرونی‌، 359؛ ابوالمعالی‌، 39). با این‌همه‌، باید توجه‌ داشت‌ كه‌ مسائلی‌ چون‌ كشمكش‌ میان‌ كرسیها برای‌ تثبیت‌ برتری‌ خود بر كرسیهای‌ دیگر، بدعت‌گذار شناخته شدن برخی از بطریركان توسط مجمعهای‌
مسیحی‌ (مثلا نک‌ : «مجامع‌»، جم‌ ؛ نیز مسعودی‌، التنبیه‌، 127، 130؛ ابن‌ عبری‌، 85، 86)، قوت گرفتن مذهب‌ یعقوبی‌ در میان‌ مسیحیان‌ آسیای‌ مقدم‌ و به‌ خصوص‌ مصر (مثلاً نک‌ : همو، 87؛ ابن‌ خلدون‌، 1 / 234)، و بعدها قرار گرفتن‌ بخشی‌ از كرسیها در حوزۀ جهان‌ اسلام‌، به‌ نمود خارجی‌ سنت‌ كرسیهای‌ چهارگانه‌ لطماتی‌ جدی‌ وارد ساخته‌ بود.
در این باره باید گفت‌: با به‌ صحنه آمدن‌ نسطوریوس‌، بطریرك‌ قسطنطنیه‌ و بدعت‌گذار خواندن او از سوی‌ مجمع‌ افسس‌ (431م‌)، زمینه مساعد برای‌ ایجاد فرقۀ نسطوری‌ فراهم‌ آمد كه‌ به‌ سبب‌ گستردگی‌ جمعیت‌ پیروان‌، در سازمان‌ دینی‌ خود به‌ پیشوایی‌ مستقل‌ نیازمند بود. بدین‌ترتیب‌، در عراق‌ كرسی‌ مستقلی‌ برای‌ بطریركی‌ نسطوریان‌ پدید آمد كه‌ در مداین‌ استقرار یافت‌ و تا قرنها دوام داشت (نک‌ : مسعودی‌، همان‌، 127- 128؛ نیز ابن‌ خلدون‌، همانجا). بیرونی‌ (همانجا) قرنی‌ پس‌ از مسعودی‌، با تكیه‌ بر سنت‌ كرسیهای‌ چهارگانه‌، عالی‌ترین مقام مذهبی نسطوری را «جاثَلیق‌»، نه‌ بطریرك‌،خوانده‌ است‌ (برای‌ این‌جابه‌جایی‌، نک‌ : گراف‌، «تاریخ‌...»، III / 62 )، اما این‌ نکـتۀ مهم‌ را یادآور شده‌ كه‌ این‌ مقام‌ عالی‌ مذهبی با توافق عموم نسطوریان و تأیید خلیفه مسلمانان‌ نصب‌ می‌شده‌ است‌.
در اواخر سدۀ 5م‌، جامعه مسیحی‌ ارمنیان‌ نیز با این‌ رویكرد كه‌ كلیسای‌ خود را استقلال‌ بخشند، ضمن‌ حفظ روابط فرهنگی‌ با مراكز انطاكیه‌ و بیت‌ المقدس‌ (پاسدرماجیان‌، 143- 145؛ نیز نکـ: ابن‌ عبری‌، 88)، گام‌ در راه‌ ایجاد یك‌ نهاد بطریركی‌ بومی‌ نهادند كه‌ كرسی‌ آن‌ گویا در محل مشهور به «قلعة الروم‌» نزدیك‌ سمیساط استقرار داشت‌. این‌ كرسی‌ در دورۀ فتوح‌ اسلامی‌، از سوی‌ مسلمانان‌ به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شد و به‌ حیات‌ خود ادامه‌ داد (نکـ: یاقوت‌، ذیل‌ قلعه الروم‌).
دربارۀ بطریركیها و رابطۀ آنها با قدرتهای‌ حاكمۀ جهان‌ اسلام‌ باید گفت‌: فعالیت‌ برخی‌ از كرسیها چون‌ رم‌ و قسطنطنیه‌ (تا پیش‌ از فتح‌ آن‌)، در بیرون‌ جهان‌ اسلام‌ قرار داشت‌ و برخی‌ دیگر از كرسیها، چون‌ اسكندریه‌، بیت‌المقدس‌ و بطریركی‌ نسطوریان‌، اصولاً برای‌ حكام‌ مسلمان‌ موضوعی‌داخلی‌ شناخته‌می‌شدند (برای‌ نقش‌ بطریركی‌ بیت‌المقدس‌ در جنگهای‌ صلیبی‌، نک‌ : رانسیمان، 102 I / 30,93, ،جم‌ ). اما رابطۀ جهان‌ اسلام‌ با كرسی‌ انطاكیه‌ پیچیدگی‌ بیشتری‌ داشت‌. انطاكیه‌ در 265ق‌ / 879م‌ پس‌ از سالها درگیری‌، توسط مسلمانان‌ گشوده‌ شد (ابن‌ عبری‌، 148) و از آن‌ پس‌، زمینه‌ برای‌ تقویت‌ كلیسای‌ انطاكیه‌ در جهان‌ اسلام‌ فراهم‌ آمد. بدین‌ترتیب‌، انطاكیه برای مسیحیان‌ ملكایی‌ مشرق‌، به‌ عنوان‌ كرسی‌ بالاترین‌ بطریركان‌ و به‌ عنوان‌ «شهر خدا» شناخته‌ می‌شد
(نک‌ : مسعودی‌، مروج‌، 2 / 182). از 357ق‌ / 968م‌ انطاكیه‌ بار دیگر تا حدود یك‌ قرن‌ بعد به‌ تصرف‌ بیزانسیان درآمد (نک‌ : ابن‌ عبری‌، 169)؛ با این‌همه‌، به‌ گفتۀ بیرونی‌ در نیمه اول‌ قرن‌ 5ق‌، پیشوای‌ ملكاییان‌ جهان‌ اسلام‌، یعنی‌ جاثلیق‌ بغداد همچنان‌ از سوی‌ بطریق‌ انطاكیه‌ تعیین‌ می‌شده‌ است‌ (ص‌ 359) و سیاستمداران‌ تختگاه‌ خلافت‌، چنین‌ ارتباطی‌ را تحمل‌ می‌كرده‌اند. به‌ هر روی‌، فتح‌ نهایی‌ انطاكیه‌ توسط مسلمانان‌ در 477ق‌ / 1084م‌ (آق‌سرایی‌، 19-21)، بطریركی‌ ملكاییان‌ در انطاكیه‌ را برای‌ همیشه‌ به‌ امری‌ داخلی‌ برای‌ جهان‌ اسلام‌ مبدل‌ كرد.
دربارۀ اسكندریه‌، باید گفت‌ كه‌ در سدۀ 4ق‌، بر اثر شكاف‌ مذهبی‌ میان‌ ملكاییان‌ و یعقوبیان‌، عملاً دو سلسله بطریركی‌ از دو مذهب‌ به‌ موازات‌ یكدیگر وجود داشت‌ (نک‌ : ابن‌ بطریق‌، جم‌ ؛ مقریزی‌، 2 / 494- 495؛ نیز گراف‌، «تاریخ‌»،439 II / 410,؛مینگانا، .(II / 149-150 در دوره ایوبیان‌ و ممالیك‌ كه‌ جنگهای‌ صلیبی‌، مسیحیان‌ مصر را بیشتر به‌ انزوا كشاند، مركز بطریركی‌ یعقوبیان‌ در قاهره‌ استقرار یافت‌ (مثلا نک‌ : گراف‌، همان‌،II / 387، «خاندان‌...»، 132، «فهرست‌...»، اسناد مكرر). در سده‌های‌ بعد، با كاهش‌ انزوای‌ مسیحیان‌ مصر، بار دیگر براهمیت‌ بطریركی‌ ملكایی‌ اسكندریه‌ افزوده‌ شد (نکـ: همو، «تاریخ‌»، .(II / 30-31
تحولات رخ داده پس از سدۀ 15م‌ و حركتهای‌ تبشیری‌، شرایط را برای مسلمانان مشرق دگرگون ساخت و همگام با ایجاد جمعیتهای‌ مذهبی‌ جدید، بطریركیهای ‌جدیدی‌ نیز پدید آمد. در این‌ میان‌، به‌خصوص‌ باید از جمعیتهای‌ مسیحی‌ پای‌بند به‌ باورهای‌ كلیسای‌ كاتولیك‌ رم‌ یاد كرد كه‌ جز مارونیان‌، دیگر جمعیتها به‌ تازگی‌ به‌ این‌ كلیسا پیوسته‌ بودند. مارونیان‌ در پی‌ جنگهای‌ صلیبی‌، و در دورۀ ممالیك (حك‌ 648-922ق‌ / 1250-1516م‌)، به‌ ناچار روابط خود را با كرسیهای بیرون از جهان اسلام كنار نهادند و به‌ انزوایی‌ سوق‌ داده‌ شدند كه‌ زمینه‌ساز استقلال‌ آنان‌ در سازمان‌ كلیسایی‌ و پای‌ گرفتن‌ بطریركی‌ مارونی‌ در شمال‌ لبنان‌ و استقرار آن‌ در شهر بِكِركی‌ بود (نک‌ : گراف‌، همان‌،III / 41-45؛ حائك‌، 249؛ المنجد...، 138). از جمعیتهای‌ تازه‌ كاتولیك‌، باید به‌ بطریركی‌ كلدانیان‌ و ملكاییان كاتولیك‌، به‌ ترتیب‌ با مركزیت‌ دیار بكر و دمشق‌ اشاره‌ كرد كه‌ از سدۀ 16م‌ پدید آمدند (نک‌ : گراف‌، همان‌، 67 35,64, III / 31- ،نیز برای‌ بطریركی‌ كاتولیك‌ قبطی‌ و ارمنی‌، نک‌ : III / 75-77؛ المنجد، 36، 42، 134، جم‌ ؛ برای‌ تاریخ‌ 500سالۀ بطریركیهای‌ ملكایی‌ انطاكیه‌، بیت‌ المقدس‌، اسكندریه‌، یعقوبی‌، مونوفیزیت‌ قبطی و نسطوری‌، نک‌ : گراف‌، همان‌، .(III / 23-64
با آنکـه‌ در منابع اسلامی اطلاعات‌ نسبتاً دقیقی‌ درباره منزلت‌ و نقش‌ بطریركها به‌ دست‌ داده‌ شده‌، گاه‌ این‌ عنوان‌ با تنزلی‌ چشم‌گیر روبه‌رو بوده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در روایات‌ مربوط به‌ حضور مهاجران‌ مسلمان‌ در دربار نجاشی‌ پادشاه‌ حبشه‌، از حضور جمعی‌ از «بطاركه‌» و كشیشان‌ در آن‌ محفل‌ سخن‌ رفته‌ است‌ (نک‌ : ابن‌ كثیر، 1/453؛ هیثمی‌، 6/25، 27؛ ابن‌ بابویه‌، 189؛ تنوخی‌، 1/153). گروهی‌ از عالمان‌ مسیحی‌، به‌ تدوین‌ تاریخ‌ بطریركیهای‌ جهان‌ اسلام‌ دست‌ زده‌اند كه‌ از آن‌ جمله‌ است‌: سیرا‌لآباء القدیسین‌ البطاركة، در تاریخ‌ بطریركان‌ اسكندریه‌ از ساویرس‌ ابن مقفع در قرن 4ق‌/10م (نک‌ : ه‌ د، 4/681) و تكمله‌های‌ متعدد بر آن‌ (نک‌ : گراف‌، همان‌، II/301-302)؛ المجدل‌، اثر ماری‌ بن‌ سلیمان‌ نسطوری‌ از نویسندگان‌ قرن‌ 12م‌ به‌ زبان‌ سریانی‌ كه‌ در قرن‌ 10ق‌/16م‌ به‌ عربی ترجمه شده، و مشتمل بر تاریخ‌ بطریقان‌ متقدم نسطوری است (چ رم‌، 1896-1899م‌)؛ كتاب التواریخ‌، مشتمل‌ بر تاریخ‌ بطریركان‌ اسكندریه‌، از ابوشاكر ابن‌ راهب‌ در قرن‌ 7ق‌/ 13م‌ (نک‌ : ه‌ د، 3/539)؛ تاریخ‌ الطائفة المارونیة، از اسطفان‌ دویهی‌ (د 1704م‌) مشتمل‌ بر یادكرد بطریركان‌ مارونی‌ تا عصر مؤلف‌ (چ‌ بیروت‌، 1890م‌)؛ الزهره الزكیه فی‌ البطریركیة السریانیة، از اسحاق‌ ارمله‌ در تاریخ‌ بطریركان‌ انطاكیه‌ از آغاز تا اوایل‌ قرن‌ 20م‌ (چ‌ بیروت‌، بدون‌ تاریخ‌)؛ حسن‌ السلوك‌ فی‌ تاریخ‌ البطاركة و الملوك‌، از راهب برموسی‌ از قبطیان‌ یعقوبی‌ (چ‌ مصر، 1613م‌)؛ تاریخ‌ بطاركة انطاكیة و مشاهیر الكنیسة السریانیة، از اغناطیوس‌ افرام‌ اول‌ كه‌ نسخه خطی‌ آن‌ در دست‌ است‌ (زركلی‌، 1 / 335).

مآخذ

آق‌سرایی‌، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به‌ كوشش‌ عثمان‌ توران‌، آنکـارا، 1943م‌؛
ابن‌ بابویه‌، محمد، كمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ كوشش‌ علی‌ اكبر غفاری‌، تهران‌، 1390ق‌؛
ابن‌ بطریق‌، سعید، التاریخ‌ المجموع‌ علی‌ التحقیق‌ و التصدیق‌، بیروت‌، 1909م‌؛
ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، تهذیب‌ التهذیب‌، حیدرآباد دكن‌، 1325ق‌؛
ابن‌ خلدون‌، العبر؛
ابن‌ عبری‌، غریغوریوس‌، تاریخ‌ مختصر الدول‌، به‌ كوشش‌ انطون‌ صالحانی‌، بیروت‌، 1958م‌؛
ابن‌ كثیر، تفسیر القرآن‌ العظیم‌، بیروت‌، 1412ق‌؛
ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌؛
ابوالمعالی‌، محمد، بیان‌ الادیان‌، به‌ كوشش‌ محمد تقی‌ دانش‌ پژوه‌، تهران‌، 1376ش‌؛
بیرونی‌، ابوریحان‌، الاثار الباقیة، به‌ كوشش‌ پرویز اذكایی‌، تهران‌، 1380ش‌؛
پاسدرماجیان‌، هراند، تاریخ‌ ارمنستان‌، ترجمه محمد قاضی‌، تهران‌، 1366ش‌؛
تنوخی‌، محسّن‌، الفرج‌ بعد الشدة، قم‌، 1364ش‌؛
زركلی‌، اعلام‌؛
عهد عتیق‌؛
لغت‌ نامه دهخدا؛
مسعودی‌، علی‌، التنبیه‌ و الاشراف‌، قاهره‌، 1357ق‌ / 1938م‌؛
همو، مروج‌ الذهب‌، به‌ كوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، قم‌، 1404ق‌ / 1984م‌؛
مقریزی‌، احمد، الخطط، قاهره‌، 1270ق‌؛
المنجد فی‌ الاعلام‌، بیروت‌، 1973م‌؛
هیثمی‌، علی‌، مجمع‌ الزوائد، قاهره‌، 1356ق‌؛
یاقوت‌، بلدان‌؛
نیز:

«The Canons of the 318 Holy Fathers Assembled in the City of Nice in Bithynia» , «The Seven Ecumenical Councils» , Nicene and Post-Nicene Christian Fathers, 1898, S. 2, vol. XIV;
Dozy, R., Suppl E ment aux dictionnaires arabes, Leiden, 1881;
Fraenkel, S., Die aramaischen Fremdworter im Arabischen, Leiden, 1886;
Graf, G., Catalogue de manuscrits arabes chretiens conserves au Caire, Vatican, 1934;
id, Geschichte der christlichen arabischen Literatur, Vatican, 1947;
id, «Die koptische Gelehrtenfamilie der Aulad al- Assal und ihr Schrifttum» , Orientalia, 1932, vol. I;
Hayek, E., «Maronite Rite» , New Catholic Encyclopedia, Washington, 1967, vol. IX;
Liddell, H. G. & R. Scott, A Greek- English Lexicon, Oxford, 1990;
Mingana, A., Catalogue of the Mingana Collection of Manuscripts, Cambridge, 1933-1936;
Runciman, S., A History of The Crusades, Cambridge, 1951;
Testaments of the Twelve Patriarchs.

احمد پاكتچی‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 925
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست