responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 915

بسربن ابی ارطاة


نویسنده (ها) :
احمد رضا خضری
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 27 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بُسْرِ بْن‌ اَبی‌ اَرْطاۃ، ابوعبدالرحمان‌، از سرداران‌ معاوية بن‌ ابی‌ سفيان‌. نام‌ بسر معمولاً به‌ نيايش‌ ابوارطاۃ اضافه‌ شده‌ است‌، اما از آنجا كه پدرش ارطاة نام داشت‌ (ابن‌ حزم‌، 170؛ ابن‌ عبدالبر، 1 / 157)، در برخی‌ از منابع‌، نام‌ وی به‌ گونه بسر بن‌ ارطاۃ نيز آمده‌ است‌ (همانجاها؛ نيزنك‌ : ابن‌ اعثم‌، 1 / 332). وی قريشی‌ بود و از بنی‌ مَعيص‌ بن‌ عامر بن‌ لُؤَی شمرده‌ می‌شد (بلاذری، انساب‌... ، 11 / 27؛ ابن‌ حزم‌، همانجا).
بسياری‌ از تاريخ‌نگاران‌ و رجال‌شناسان‌ تأكيد كرده‌اند كه‌ بسر در زمان‌ وفات‌ رسول‌ اكرم‌(ص‌) آن‌ اندازه‌ خردسال‌ بود كه‌ نمی‌توانست‌ حديثی‌ از آن‌ حضرت‌ استماع‌ كند (بلاذری‌، همانجا، فتوح‌... ، 228؛ ابن عساكر، 3 / 296؛ ذهبی‌، سير... ، 3 / 410؛ ابن‌ حجر، 1 / 148) و به‌ قول‌ يحيی‌ بن‌ مَعين‌، اهل‌ مدينه‌ صحابی‌ بودن‌ او را نمی‌پذيرفته‌اند (2 / 58). با اينهمه‌، به‌ سبب‌ آنكه‌ دست‌كم‌ دو حديث‌ نبوی‌ از قول او نقل شده (احمد ابن‌ حنبل‌، 4 / 181)، موضوع‌ صحابی‌ بودن‌ او مورد بحث‌ و مناقشه‌ بوده‌؛ البته‌ ممكن‌ است‌ كه‌ بسر اين‌ احاديث‌ را خود به‌ طور مستقيم‌ از پيامبر اكرم‌(ص‌) روايت‌ نكرده‌ باشد، اما اصحاب‌ حديث‌ در شام‌، بنا به‌ برخی‌ عقايد خود، به‌ اينكه نام او را ميان‌ اصحاب‌ بنهند، تمايل‌ داشته‌اند؛ همچون‌ ذهبی‌ كه‌ خود اقوالی‌ در رد صحابی‌ بودن‌ او نقل‌ كرده‌ است‌ (همانجا)، سرانجام‌، او را از صحابيانی‌ دانسته‌ است‌ كه‌ با معاويه‌ همراهی‌ می‌كرده‌اند ( العبر،1 / 41-42).
بنابر روايتهايی‌، بسر از جملۀ كسانی‌ بود كه‌ در زمان‌ خلافت‌ ابوبكر، تحت‌ فرماندهی‌ خالدبن‌ وليد در شام‌ خدمت‌می‌كردند (طبری، 3 / 407)، ولی‌ با توجه به‌ تاريخ‌ تولد بسر، موضوع‌ شركت‌ او در پيكارهای اين‌ دوره نيز سخت‌ ترديد برانگيز به‌ نظر می‌رسد (نك‌ : بلاذری، همانجا). همچنين‌ گفته‌اند كه‌ او به‌ هنگام‌ فتح‌ مصر، همراه عمروعاص بوده (يعقوبی، 2 / 156؛ ابن عساكر، 3 / 295؛ ابن‌حجر، همانجا)، و در 27 يا 29ق‌ نيز در فتوح‌ شمال‌ افريقا، در لشكر عبدالله‌ بن‌ سعد بن‌ ابی‌ سَرح‌، شركت‌ جسته‌ است‌ (بلاذری، همان‌، 226).
در زمان‌ خلافت‌ اميرالمؤمنين‌ علی‌(ع‌)، بسر به‌ معاويه‌ پيوست‌ و از اين‌ پس‌، يكی‌ از كارگزاران‌ مهم‌ او به‌ شمار می‌رفت‌. در طول‌ پيكار صفين‌، بسر يكی‌ از معتمدان‌ معاويه‌ بود (نصر بن‌ مزاحم‌، 44، 427). وقتی‌ ياران‌ معاويه‌، در صفين‌ آب‌ بر سپاهيان‌ امام‌ علی‌(ع‌) بستند، بسر از جملۀ سركردگان‌ لشكر معاويه‌ بود (همو، 157) و در طول‌ جنگ‌ نيز گرچه‌ از رويارويی‌ مستقيم‌ با اميرالمؤمنين‌ علی‌(ع‌) می‌هراسيد، اما سرانجام‌ وقتی‌ ناچار به‌ مقابله‌ با آن‌ حضرت‌ شد، در حركتی‌ مشابه‌ عمروعاص‌، به‌ حيلۀ زشتی‌ خود را از مرگ‌ رهانيد (همو، 460-461).
پس‌ از نبرد صفين‌، وقتی‌ معاويه‌ مصمم‌ شد كه‌ قلمرو خلافت‌ را به‌ ناامنی‌ بكشاند، به‌ بسر فرمان‌ داد تا به‌ ناحيۀ حجاز و يمن‌ لشكر كشد و مردمان‌ را به‌ خلافت‌ معاويه‌ متمايل‌ گرداند و هر كه‌ را كه‌ در طاعت‌ امام‌ علی‌(ع‌) ديد، به‌ قتل‌ رساند (بلاذری‌، انساب‌، 3 / 211-212؛ ابراهيم‌ بن‌ محمد، 409). وی با لشكری كه‌ گفته‌اند خود افراد آن‌ را برگزيده‌ بود، به‌ مدينه‌ و مكه‌ در آمد و در همه‌جا به‌ بهانۀ خون‌خواهی‌ عثمان‌، به‌ تهديد و آزار مسلمانان‌ پرداخت‌ و در موارد بسياری تيغ‌ بر مردمان‌، به‌ ويژه‌ دوستداران‌ اميرالمؤمنين‌ علی‌(ع‌) كشيد (همو، 413-414؛ طبری‌، 5 / 139).
بسر بر سر راه‌ خود به‌ يمن‌، به‌ دو پسر عبيدالله‌ بن‌ عباس‌ عامل‌ امام‌ علی‌(ع‌) بر يمن‌، دست‌ يافت‌ و ايشان‌ را به‌ بدترين‌ گونه‌ای كشت‌ (بلاذری‌، همان‌، 3 / 213-214؛ ابراهيم‌ بن‌ محمد، 420؛ نيز نكـ: طبری‌، 5 / 139-140؛ ابوالفرج‌، 16 / 266). بسر در ادامۀ راه‌ به‌ طايف‌ و آنگاه‌ صنعا در يمن‌ رفت‌ و تا آنجا كه‌ می‌توانست‌ از قتل‌ و غارت‌ باز نايستاد (بلاذری‌، همانجا؛ ابراهيم‌ بن‌ محمد، 423-424)، تا آنكه‌ سرانجام‌، جارية بن‌ قدامۀ سعدی‌ به‌ امر امام‌ علی‌(ع‌) فتنۀ بسر را فرو نشاند (طبری‌، 5 / 140). وی پس‌ از شهادت‌ امام‌ علی‌(ع‌) پيش قراول‌ لشكريان‌ معاويه‌ در نبرد با امام‌ حسن‌(ع‌) بود (بلاذری، همان‌، 3 / 284) و پس‌ از ماجرای صلح‌، به‌ فرمانداری‌ بصره‌ رسيد (ابراهيم‌ بن‌ محمد، 443-445؛ طبری، 5 / 167- 168). وی‌ در بصره‌ به‌ منبر رفت‌ و زبان‌ ناسزا بر امام‌ علی‌(ع‌) گشود، اما مدت‌ امارتش‌ از 6 ماه‌ فراتر نرفت‌ (همو، 5 / 168).
بنابر روايتی‌ كه‌ صحت‌ آن‌ جای ترديد بسيار دارد، واپسين‌ فعاليت‌ نظامی‌ بسر، لشكركشيهای او به‌ سوی‌ قسطنطنيه‌ است‌ كه‌ ظاهراً از 43ق‌ تا 52ق‌ ادامه‌ داشته‌ است‌ (طبری، 5 / 181، 212، 234، 287). از اين‌ پس‌، از احوال او اطلاع‌ ديگری در دست‌ نيست‌، جز آنكه‌ گفته‌اند: وی در اواخر عمر به‌ جنون‌ مبتلا شده‌ بود (نكـ: ابراهيم‌ بن‌ محمد، 442؛ بلاذری‌، همان‌، 3 / 216، 11 / 28). در باب‌ تاريخ‌ مرگ‌ او نيز در منابع اختلاف است و آن‌ را از زمان‌ معاويه‌ تا عهد عبدالملك‌ گفته‌اند و برخی‌ بر حيات‌ او در عهد عبدالملك‌ تأكيد كرده‌اند (بلاذری، همان‌، 11 / 27؛ ابن‌ عبدالبر، 1 / 166؛ ابن‌ اثير، 1 / 180؛ ابن‌ حجر، 1 / 148).

مآخذ

ابراهيم‌ بن‌ محمد ثقفی‌، الغارات‌، به‌ كوشش‌ عبدالزهرا حسينی‌، بيروت‌، 1407ق‌ / 1987م‌؛
ابن‌اثير، علی‌، اسدالغابة، قاهره‌، 1280ق‌؛
ابن‌اعثم‌ كوفی‌، احمد، الفتوح‌، حيدرآباد دكن‌، 1389ق‌؛
ابن‌حجر عسقلانی‌، احمد، الاصابة، قاهره‌، 1328ق‌؛
ابن‌حزم‌، علی‌، جمهرۃ انساب ‌العرب‌، قاهره‌، 1982م‌؛
ابن‌عبدالبر، يوسف‌، الاستيعاب‌، به ‌كوشش ‌علی ‌محمد بجاوی‌، قاهره‌، 1380ق‌ / 1960م‌؛
ابن‌عساكر، علی‌، تاريخ ‌مدينة دمشق‌، عمّان‌، دارالبشير؛
ابوالفرج ‌اصفهانی‌، الاغانی‌، قاهره‌، دارالكتب ‌المصريه‌؛
احمد ابن‌ حنبل‌، مسند، قاهره‌، 1313ق‌؛
بلاذری‌، احمد، انساب‌الاشراف‌، به ‌كوشش ‌سهيل‌ زكار و رياض‌ زركلی‌، بيروت‌، 1417ق‌ / 1996م‌؛
همو، فتوح‌البلدان‌، به ‌كوشش ‌دخويه‌، ليدن‌، 1865م‌؛
ذهبی‌، محمد، سير اعلام ‌النبلاء، به ‌كوشش ‌شعيب ‌ارنؤوط و ديگران‌، بيروت‌، 1405ق‌؛
همو، العبر، به ‌كوشش ‌صلاح‌الدين ‌منجد، كويت‌، 1984م‌؛
طبری‌، تاريخ‌؛
نصر بن‌مزاحم‌، وقعة صفين‌، به‌ كوشش ‌عبدالسلام ‌هارون‌، قاهره‌، 1382ق‌؛
يحيی‌ بن ‌معين‌، التاريخ‌، به‌ كوشش ‌احمد محمد نورسيف‌، مكه‌، 1399ق‌؛
يعقوبی‌، احمد، التاريخ‌، بيروت‌، دارصادر.

احمدرضا خضری

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 915
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست