responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 908

برهان الملک


نویسنده (ها) :
مجید سمیعی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 27 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بُرْهان‌ الْمُلْك‌، سعادت‌خان‌ محمدامین‌ نیشابوری‌ (د 10 ذیحجۀ 1151ق‌ / 10مارس‌1739م‌)، پایه‌گذار سلسله نوابان‌ اوده‌ و از دولتمردان‌ قدرتمند ایرانی‌نژاد هند.
وی‌ اصلاً از سادات‌ شیعی‌ مذهب‌ نیشابور بود كه‌ نسب‌ خود را به‌ امام‌ موسى كاظم‌(ع‌) می‌رسانیدند. پدرش‌ محمد نصیر از دولتمردان‌ دوره صفویه‌ به‌ شمار می‌رفت‌ كه‌ در 1118ق‌ / 1706م‌ همراه‌ یكی‌ از پسرانش‌ به‌ نام‌ محمد باقر به‌ هند مهاجرت‌ كرد و در دیوان بهادرشاه مغول‌ (حك‌ 1119-1124ق‌ / 1707-1712م‌) منصبی‌ یافت‌. محمد امین‌ هم‌ در 1120ق‌ به‌ پدر و برادر پیوست‌ و به‌ خدمت‌ سربلندخان‌، صوبه‌دار گجرات‌ درآمد (رامپوری‌، 1 / 12-17؛ عبدالحی‌، 6 / 285).
برهان‌الملك‌ در ایام‌ فرمانروایی فرخ‌ سیر (1124-1131ق‌ / 1712- 1718م‌)، در زمرۀ امرای هزاره و سواران سلطنتی (والاشاهی‌) درآمد و سپس‌ به‌ نیابت‌ «كرورگری‌» منصوب‌ شد. چون‌ از خود لیاقت‌ و كفایتی‌ نشان‌ داد، در 1128ق‌ / 1716م‌ به‌ فوجداری‌ هندون‌بیانه‌ در صوبۀ اكبرآباد مأمور گردید (شاهنوازخان‌، 1 / 463؛ خافی‌خان‌، 2 / 902؛ رامپوری‌، 1 / 17). پس‌ از عزل‌ فرخ‌ سیر، وی‌ به‌ دستگاه‌ نیكو سیر محمد و سپس ناصرالدین روشن اختر، معروف به‌ محمدشاه‌ پیوست‌ و از جانب‌ همو به‌ سعادت‌ خان‌ ملقب‌ شد و منصب‌ پنج‌ هزاری گرفت‌ (خافی‌خان‌، 2 / 902-903، 911؛ شاهنوازخان‌، 1 / 464؛ اروین‌، .(56-57 وی در ایام نیكو سیرمحمد، مأمور سركوب‌ شورش‌ سلطان‌ ابراهیم‌میرزا از مدعیان‌ سلطنت‌ گردید و پس‌ از موفقیت‌ در این‌ مأموریت‌ به‌ صوبه‌داری‌ اكبرآباد (آگره‌) گمارده‌ شد و منصب‌ هفت‌هزاری‌ دریافت‌ كرد. قدرت‌ یافتن‌ برهان‌الملك‌ در دربار محمدشاه‌ موجب‌ تقویت‌ جبهۀ ایرانیان‌ دربار گردید كه‌ گروههای‌ مختلف‌ در آن‌ برای‌ كسب‌ قدرت‌ مبارزه‌ می‌كردند (شاهنوازخان‌، همانجا؛ مالك‌،77 .(73,
برهان‌الملك سرانجام گویا به سبب اختلاف با یكی‌ از دولتمردان‌ دربار و برای‌ اینكه‌ از پایتخت‌ دور گردد، در 1130ق‌ / 1718م‌ به‌ حكومت اوده منصوب‌ شد («تاریخ‌ ...»، IV / 348 ؛ رامپوری‌، 1 / 31-32؛ طباطبایی‌، 2 / 456-457؛ اروین‌، .(134-135 وی‌ نخست‌ نفوذ و قدرت‌ بزرگ‌ زمین‌داران این منطقه‌ را محدود كرد. از آن‌ سوی‌ گروهی‌ از مسلمانان‌ به‌ او پیوستند و به‌ مذهب‌ شیعه‌ گرویدند و هسته اصلی‌ سپاه‌ برهان‌الملك‌ را تشكیل‌ دادند. او با تكیه‌ بر این‌ نیروی‌ نظامی‌ به گسترش نفوذ و قلمرو خویش‌ در بنارس‌، غازیپور و جونپور پرداخت‌. در این‌ دوره‌ جمعیت‌ شیعیان‌ اوده‌ روی‌ به‌ افزایش‌ نهاد (آزاد،74؛ رضوی‌، .(II / 45, 52-53هندوان‌ بسیاری‌ نیز توسط وی‌ به‌ اسلام‌ گرویدند (واله‌،81، هالیستر،.(151-152
برهان‌الملك در 1148ق‌ / 1735م‌ شورش‌ بهاگْوانْت‌ری‌ را درهم‌ شكست‌ و سال بعد مراتهه‌هایی‌ را كه به‌ دوآب‌ هجوم‌ آورده‌ بودند، فراری داد («تاریخ‌»،IV / 355-356؛ طباطبایی‌، 2 / 475-476؛ رامپوری‌، 1 / 53-56). در 1151ق‌ / 1738م‌ نادرشاه‌ افشار به‌ هند هجوم‌ آورد و برهان‌الملك با قوای‌ خود به‌ كمك‌ محمدشاه‌ شتافت‌، اما همراه‌ برادرزاده‌اش‌ به‌ اسارت‌ لشكریان‌ نادر درآمد. نادر با او به‌ خوبی‌ رفتار كرد و وی‌ را مأمور كرد تا پیامش‌ را به‌ محمدشاه‌، برای‌ پذیرش‌ شكست‌ و پرداخت‌ غرامت‌، ابلاغ‌ كند (استرابادی‌، 326؛ آزاد،74-75؛ رامپوری‌، 1 / 69-70؛ مالك‌،177-175؛ واله‌، 85).
برهان‌الملك‌ یك‌ روز پس‌ از ملاقات‌ نادرشاه‌ با محمدشاه‌ به‌ مرض‌ قانقرایا درگذشت‌ (آزاد، 75-76؛ قس‌: شاهنوازخان‌، 1 / 465-466). به گفتۀ بعضی از نویسندگان‌، وی‌ بدان سبب كه‌ نادر غرامات‌ هنگفتی‌ از او مطالبه كرده‌ بود، دست‌ به‌ خودكشی‌ زد (نك‌ : اروین‌، .(363-364پس‌ از مرگ‌ برهان‌الملك‌، نادرشاه‌ نماینده‌ای‌ به‌ اوده‌ فرستاد و بخش‌ بزرگی‌ از ثروت‌ او را به‌ خزانۀ خویش‌ منتقل‌ كرد (استرابادی‌، 333). گفته‌اند كه وی‌ هنگام‌ مرگ‌ 60 سال‌ داشت‌ (بدخشی‌، 107؛ واله‌، 81).
واله‌ داغستانی‌ وی‌ را فردی‌ خوش‌سیما با محاسنی‌ سفید، اما خشن‌ و تندخو وصف‌ كرده‌ است‌ (همانجا). اوده‌ به‌ روزگار او از مراكز شعر و ادب فارسی بود. شاعران و نویسندگانی چون‌ محمدعلی‌ برهانپوری‌ نویسندۀ كتاب‌ برهان‌الفتوح‌، و عبدالرضای‌ اصفهانی‌، متخلص به متین از شاعران پارسی‌گوی اوده‌، از حمایت او برخوردار بودند. او خود نیز شعر می‌سرود و پاره‌ای از سروده‌هایش‌ در دست‌ است‌ (واله‌، همانجا؛ صبا، 710؛ استوری‌،.(I(1) / 137
برهان‌الملك‌ در دوران‌ حكومت‌ خود در اوده‌ بناها و عمارات‌ چندی‌ بنیاد نهاد كه‌ از مهم‌ترین‌ آنها شهر فیض‌آباد در نزدیكی‌ شهر باستانی‌ آیودهیاست‌ كه‌ از روستایی‌ كوچك‌ به‌ یك‌ شهر بزرگ‌ تبدیل‌ شد و پایتخت اوده گردید (رضوی‌،II / 52 ؛ رامپوری‌، 1 / 36- 38).

مآخذ

آزاد بلگرامی‌،غلامعلی‌، خزانۀ عامره‌، كانپور،1900م‌؛
استرابادی‌، محمدمهدی‌، جهانگشای‌ نادری‌، به‌ كوشش‌ عبدالله‌ انوار، تهران‌، 1341ش‌؛
بدخشی‌، محمد، تاریخ محمدی‌، به كوشش امتیاز علی‌ عرشی‌، رامپور، 1960م‌؛
خافی‌ خان‌ نظام‌الملكی‌، محمدهاشم‌، منتخب‌اللباب‌، به‌ كوشش‌ كبیرالدین‌ احمد، كلكته‌، 1874م‌؛
رامپوری‌، محمد، تاریخ‌ اوده‌، لكهنو، 1919م‌؛
شاهنوازخان‌، مآثرالامرا، به‌ كوشش‌ عبدالرحیم‌، كلكته‌، 1888م‌؛
صبا، محمد مظفر حسین‌، تذكرۂ روز روشن‌، به‌ كوشش‌ محمد حسین‌ ركن‌زادۀ آدمیت‌، تهران‌، 1343ش‌؛
طباطبایی‌، غلامحسین‌، سیرالمتأخرین‌، لكهنو، چ‌ سنگی‌؛
عبدالحی‌، نزهة الخواطر، به‌ كوشش‌ شرف‌الدین‌ احمد، حیدرآباد دكن‌، 1399ق‌ / 1979م‌؛
واله‌ داغستانی‌، علیقلی‌، ریاض‌الشعرا، نسخۀ عكسی‌ موجود در كتابخانۀ مركز؛
نیز:

The Cambridge History of India, ed. R.Burn, New Delhi, 1987;
Hollister, J.N., The Shi a of India, New Delhi, 1979;
Irvine, W., Later Mughals, New Delhi, 1971;
Malik, Z., The Reign of Muhammad Shah, Bombay , 1975;
Rizvi, A. A. , A Socio-Intellectual History of Isna Asharl Shl´ls in India, Canberra, 1986;
Storey, C.A., Persian Literature, London, 1970.

مجید سمیعی‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 908
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست