نویسنده (ها) :
علی رفیعی
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
بَراقی، حسین بن احمد نجفی، یا سید حستون براقی (1261 یا 1262-1332ق/ 1845یا 1846-1914م)، مورخ عراقی، نسب او به زید، فرزند امام حسن مجتبى(ع) میرسد (آقابزرگ، طبقات...، 1(2)/ 523-524؛ امین، 5/ 418). وی در بَراق ییك از 4محلۀ معروف نجفاشرف دیده به جهان گشود (همانجا). نیای بزرگ او سید اسماعیل و خانوادهاش كه به «حسنی» معروف و اهل علم و تقوا بودند، در اواخر سدۀ 12ق از اطراف بغداد به نجف كوچیدند و در محلۀ براق سكنى گزیدند (تمیمی، 2/ 168-169). وی از دوران كودكی، به شوق تحصیل علم ر مجالس عالمان و فاضلان نجف اشرف شركت میجست و از شیوخ علما و فضلا و سالخوردگان، حوادث مهم گذشته را میشنید و جمع و ضبط میكرد. براقی سراسر عمر خویش را در گردآوری و ثبت و ضبط حوادث تاریخی گذراند و بیشتر اوقات به مطالعه و تحقیق پرداخت. وی به زبان فارسی نیز تسلط كامل داشت و در آثار خویش به كتابها و آثار فارسی استناد میكرد. براقی كتابخانۀ نه چندان بزرگ، اما نفیسی از آثار و نوشتههای نادر تاریخی فراهم آورده بود و بسیاری از نسخهها را نیز خود به خط خویش استنساخ میكرد (آقابزرگ، همان، 1 (2)/ 524-525). وی در كنار مطالعۀ آثار و كتب، به مسافرت و كاوشهای علمی نیز می پرداخت و در این سفرها به مطالعه و بررسی كتیبههای كهن در مزارهای اطراف دجله و فرات و دیگر نواحی عراق همت میگماشت (همان، 1(2)/ 525؛ امین، 5/ 419؛ تمیمی، 2/ 173). براقی در حدود سال 1320ق از نجف به قریۀ لهبیات از نواحی حیره، مهاجرت كرد و تا پایان عمر در نهایت تنگدستی در آنجا به تنبع و تحقیق پرداخت و سرانجام در همانجا دیده از جهان فرو بست و جنازۀ او را در نجفاشرف در خانۀ خودش به خاك سپردند (امین، 5/ 418، 419؛ آقابزرگ، همانجا). با آنكه كوشش براقی را در گردآوری منابع تاریخی و تاریخنگاری ستودهاند، اما نثر او را متوسط و پارهای داوریهای تاریخی وی را نادرست و عامیانه دانستهاند (تمیمی، 2/ 171؛ زركلی، 2/ 233).
آثار
براقی آثار و تألیفات فراوانی داشته، اما بیشتر آنها پس از مرگ وی پراكنده شده است (ﻧﻜ : امین، 5/ 419؛ تمیمی، 2/ 175)؛ با اینهمه؛ پارهای از آثار وی به صورت خطی و چاپی در دست است:
الف ـ آثار چاپی
1. تاریخ الكوفة، یا عقد اللؤلؤ و المرجان فی تحدید ارض كوفان و من سكن فیها من القبائل و العریان، از مهمترین و بهترین آثار او در تاریخ شهر كوفه است. این كتاب به كوشش محمدصادق آل بحرالعلوم در نجف (1356ق) منتشر شده است. 2. الدرة البهیة و الروضة المضیة، در تاریخ كربلا كه درواقع تتمهای است بركتاب دیگر او با عنوان الحسرة الدائمة (ﻧﻜ : خاقانی، 2/ 101). این كتاب به كوشش علی هاشمی خطیب در نجف (1970م) انتشار یافته است. 3. قلائدالدرو المرجان فیما جرﻰ فیالسنین من طواری الحداثان.
ب ـ آثار خطی
1. بهجةالمؤمنین فی احوال الاولین و الآخرین، یك دوره تاریخ عمومی تا عصر مؤلف در 4مجلد (آقابزرگ، الذریعة، 3/ 164). نسخههایی از برخی مجلدات این ثر به طور پراكنده دیده شده است (ﻧﻜ : امین، همانجا). 2. الجوهرةالزاهرة، یا الجوهرة الشعشاعانیة و الثمرة الجنیة، در فضائل كربلا (برای نسخههای آن، ﻧﻜ : آقابزرگ، همان، 5/ 293). 3. الدرة المضیة فی تاریخ الحنانة و الثویة، كه به نامهای تاریخ مسجد الحنانة و نیز الجنانة و الثویة شهرت دارد (همان، 3/ 286، 7/ 93؛ برای نسخهای از آن، ﻧﻜ : خاقانی، 6/ 100). 4. السیرة البراقیة فیالرد علی النفحةالعنبریة، درنقد و تصحیح و تعلیقه بر كتاب النفحة العنبریة اثر محمد بن كاظم، ملقب به صدر عالم (ﻧﻜ : آقابزرگ، همان، 24/ 253-254؛ برای نسخۀ آن، ﻧﻜ : خاقانی، 6/ 109). 5. كشف الاستارفی اولاد خدیجة من النبی المختار، نسخههایی از این اثر در كتابخانۀ كاشف الغفاطا در نجف و نیز كتابخانۀ مجمعالعلمی العراقی موجود است (همو، 6/ 110). 6. اللؤلؤ و المرجان، در ذكر امامزادگان كوفه و تعیین قبر مختار تقفی در زاوۀ مسجدكوفه (ﻧﻜ : آقابزرگ، همان، 18/ 389). 7. مختصر مقاتل الطالبیین (برای نسخهای به خط مؤلف، ﻧﻜ : خاقانی، 2/ 105-106). 8. مختر الحدائق الوردیة (آقابزرگ، همان، 20/ 194-195). 9. معدن الانوار فی نسب النبی و آله الاطهار(همان، 21/ 220). 10. المنتخب من تاریخ قم (همان، 3/ 277، 4/ 212، 22/ 440). 11. لیتیمة الغرویة و التحفة النجفیة، یا الیتیمة الغرویة فی الارض المباركة الزكریة، در تاریخ نجف (ﻧﻜ : همان، 25/ 275).
مآخذ
آقابزررگ، الذریعة؛ همو، طبقات اعلام الشیعة، قرن 14ق، نجف، 1375ق/ 1956م؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، به كوشش حسن امین، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ تمیمی، محمدعلی جعفر، مشهدالامام او مدینة النجف، نجف، 1374ق/ 1955؛ خاقانی، علی، «الآثار المخطوطة فی النجف»، الاقلام، بغداد، 1384ق/ 1964-1965م، س1، ﺷﻤ 6، 2؛ زركلی، اعلام.