اَحْمَدْ یادْگار، مورخ هندی سدههای 10-11ق/ 16-17م. از زندگی او تنها میدانیم که از دیرباز در دربار ابوالمظفر داوودشاه بن سلیمان (حک 980-984ق/ 1572-1576م)، آخرین فرمانروای سلسلۀ کرّانی بنگال خدمت میکرد (احمدیادگار، 1-2؛ بوریج، 287). برخی به خطا پدر او را وزیرِ میرزا عسکری برادر همایون، پادشاه تیموری هند دانستهاند (الیوت، V/ 1؛ بوریج، همانجا). عبارتی که این نویسندگان را به خطا انداخته، در حقیقت نقل قول احمد یادگار (ص 143) از طبقات اکبری و مربوط به پدر نظامالدین هروی مؤلف آن کتاب است (قس: هروی، 2/ 37؛ نک : آفتاب صغر، 331-332). تنها اثر باقیماندۀ احمد یادگار، تاریخ شاهی، یا تاریخ سلاطین افاغنه است که بیشتر به تاریخ پادشاهان دو سلسلۀ افغان لودی و سور در شبهقارۀ هند، از روزگار بهلول لودی (حک 855-894ق/ 1451-1489م) تا اسکندرشاه (حک 962ق/ 1555م) مربوط میشود. در ضمن نویسنده به رویدادهای دوران دو تن از پادشاهان تیموری هند، بابر (حک 932-937ق)، همایون (حک 937-963ق) و نیز ورود اکبرشاه به دهلی در 964ق پرداخته است. داوودشاه کرانی از مؤلف خواسته بود که به پیروی از طبقات ناصری، نوشتۀ منهاج سراج جرجانی و تاریخ فیروزشاهی، تألیف ضیاءالدین بَرَنی، اخبار سلاطین افغان هند را بنویسد (احمد یادگار، 1-2). گرچه احمد یادگار به تاریخ نگارش اثر خود اشارهای نکرده است، اما چون طبقات اکبری و معدن اخبار احمدی تألیف احمدبن بهبل کمگو که جزو منابع او بوده، به ترتیب در سالهای 1002ق و 1023ق به رشتۀ تحریر درآمدهاند (نک : همو، 130، نیز حاشیه؛ الیوت، V/ 1-2)، پس تاریخ شاهی مییابد بعد از 1023ق نوشته شده باشد؛ بنابراین، گفتۀ الیوت مبنی بر اینکه نگارش کتاب بین سالهای 1002-1020ق بوده است (V/ 2)، در دست نیست. آفتاب اصغر نیز تاریخ اتمام آن را 1054ق آورده است (ص 332) که این تاریخ درواقع تاریخ کتابت نسخۀ خطی متعلق به شیرانی در لاهور است (نک : هدایت حسین، 10). تاریخ شاهی دربارۀ رویدادهای دوران پادشاهان افغان در هند، مأخذی مهم بهشمار میآید (نک : حبیبالرحمان، 14)، اما باید دانست که مورخ در ضبط تاریخها چندان دقتی به خرج نداده، و در مواردی برای جالب جلوه دادن حوادث تاریخی، آنها را با داستانهای خیالی درآمیخته است (هدایت حسین، 7-8). تاریخ شاهی در دورهای نگارش یافته که تأثیر و نفوذ زبانهای محلی شبهقاره، سبک فارسینویسی را دگرگون کرده بود و نویسندگان این عهد، واژگان زبانهای بومی را در نوشتههای فارسی به کار میبردند (حمیدالدین، 51؛ آفتاب اصغر، 334). احمد یادگار در کتاب خود حدود 80 واژۀ غیرمأنوس فارسی، هندی و اردو به کار برده (نک : ص 469-474) که آنها را در دیگر کتابهای تاریخی آن عصر نمییابیم (نک : هدایت حسین، 8). متن انتقادی تاریخ شاهی به کوشش محمد هدایت حسین در کلکته (1358ق/ 1939م) به چاپ رسیده است. مکنزی و الیوت بخشهایی از آن را به انگلیسی ترجمه کردهاند (الیوت، V/ 2-66). سیدنذیر نیازی تاریخ شاهی را به زبان اردو ترجمه کرده، و این ترجمه در 1985م در لاهور چاپ شده است.
مآخذ
آفتاب اصغر، تاریخنویسی فارسی در هند و پاکستان، لاهور، 1364ش؛ احمد یادگار، تاریخ شاهی، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، 1358ق/ 1939م؛ حبیبالرحمان، ثلاثۀ غساله، ترجمۀ عارف نوشاهی، اسلامآباد، 1368ش؛ هروی، نظامالدین احمد، طبقات اکبری، کلکته، 1913-1931م؛ نیز:
Beveridge, H., «Note on the Taʾrīkh Salātīn Afāghinah», Journal & Proceedings of the Asiatic Society of Bengal, Calcutta, 1916, vol. XII; Elliot, H. M. & J. Dowson, The History of India as Told by its Own Historians, Lahore, 1976; Hameed ud-Din, «Historians of Afghan Rule in India», Journal of the American Oriental Society, New Haven, 1962, vol. LXXXII; Hidayat Hosain, M., introd, Tārīkh-i-Shāhī (vide: PB, Ahmad Yadgar). عارف نوشاهی