responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 535

ابوالخطار


نویسنده (ها) :
ناصر بقائی
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَبوالْخطّار، حسام بن ضرار بن سلامان بن جُشم (خیثم) كَلبی (مق‌ 130 ق / 748 م)، یكی از والیان اندلس در اواخر دوران امویان دمشق. شهرت او در برخی منابع به اختلاف، ابوالخطاب و الخطاب الشعبی آمده است (ابن قوطیه، 32؛ ابن خلكان، 4 / 370). از تاریخ تولد و زندگانی او پیش از امارت در افریقیه اطلاع چندانی در دست نیست و محتملاً در فتح افریقیه به دست مسلمانان شركت داشته است (قس: نیفر، 1 / 17). وی به روزگار امارت بشر بن صفوان كلبی بر افریقیه بر برخی نواحی آن منطقه ولایت داشت (ابن ابار، 1 / 61).
چون عبیدة بن عبدالرحمن سلمی به امارت افریقیه رسید، عاملان والی قبل ــ از جمله ابو الخطار ــ را دستگیر و زندانی كرد و از آنان غرامت گرفت. گفته‌اند كه ابوالخطار با سرودن چند شعر و ارسال آن برای هشام بن عبدالملك موجبات عزل عبیده را فراهم آورد (همو، 1 / 66؛ نیفر، همانجا).
در آن روزگار اوضاع اندلس سخت نابسامان بود وامرای آنجا كاری از پیش نمی‌بردند، تا اینكه در 125 ق حنظلة بن صفوان كلبی والی افریقیه، ابوالخطار را ــ به روایتی به دستور هشام خلیفه (ابن اثیر، 5 / 273) ــ به امارت اندلس منصوب كرد و اندلسیان دوباره گرد هم آمدند (ابن عبدالحكم، 221؛ حمیدی، 1 / 34). ابوالخطار در محرم 125 به سوی اندلس شتافت (ابن‌عذری، 2 / 33) و مخفیانه خود را به قربطه رساند (ابن خطیب، 1 / 102). هنگام ورود او به قربطبه، ثعلبة بن سلامۀ عاملی والی اندلس گروهی از اسیران بربر را برای فروش و كشتار گردآورده بود. ثعلبه به امارت ابوالخطار تن در داد و اسیران را به وی سپرد، او نیز آنان را بخشود و آزاد كرد. مردم اندلس شادمان شدند و سپاه او را «عسكر العافیة» خواندند ( اخبار مجموعة، 48- 49؛ ابن‌اثیر، همانجا).
در این روزگار به اندلس، میان «بلدیین» كه طی نخستین فتوحات مسلمانان به آنجا آمده بودند و «جند شام» كه با بشر بن قشیری وارد اندلس شده بودند، نزاعها وجود داشت، زیرا اعراب نخستین درصدد بیرون كردن شامیان برمی‌آمدند (ابن خطیب، همانجا). ابوالخطار با شامیان نیك رفتاری كرد، ولی چون عدۀ آنان زیاد بود و قرطبه تحمل پذیرش همۀ شامیان را نداشت، ازاین‌رو آنان را در شهرهای اندلس پراكنده ساخت (ابن اثیر، 5 / 491). به روایت ابن‌خطیب (1 / 103)، ابوالخطار به اشارۀ ارطباس، پیشوای مسیحیان ذمی اندلس، قبایل شامی را از قرطبه ــ تختگاه اندلس ــ به شهرهایی فرستاد كه شبیه مساكن آنان در شام بود (نك‌ : ابن اثیر، همانجا) و ثلث اموال ذمیان را بدیشان اختصاص داد؛ ولی متعرض «بلدیین» نشد و دارایی آنان را همچنان در اختیار خودشان باقی نهاد (ابن ابار، 1 / 63).
ابوالخطار با آنكه مردی كاردان بود و اوضاع را به سامان آورد، ولی گرفتار تعصب قبیله‌ای بود و از یمانیان در برابر مُضَریان دفاع می‌كرد و چه بسا این دفاع به رنجانیدن سران مضر می‌انجامید. بدرفتاری او با صُمیل بن نافع، نوادۀ شمر بن ذی‌الجوشن ــ كه قیسیـان او را به سـروری پذیرفتـه بودند ــ سبب شد كه اینان با ثوابة بن سلمۀ جذامی از مردم فلسطین همدست شوند و به پیكار با ابوالخطار بپردازند. ثوابه در كنار نهر شذونه به مصاف ابوالخطار رفت و سپاه وی را در هم شكست و خود او را به اسیری گرفت ( اخبار مجموعة، 57- 58؛ ابن اثیر، 5 / 337- 338). به روایت نویسندۀ اخبار مجموعة، پس از مرگ ثوابه در 129 ق گروهی به قصر قربطه شبیخون زدند و ابوالخطار را از زندان نجات دادند (ص 58، 59). وی مدتی بعد به همراهی ابن حریث قصد قرطبه كرد و در قریۀ شَقُنده به جنگ با صمیل و متحدانش رفت، ولی شكست خورد و پس از دستگیری كشته شد (همان، 60؛ ابن‌اثیر، 5 / 491-492؛ ابن عذاری، 2 / 34، 35).
مدت حكومت ابوالخطار را به تفاوت، 2 سال، 4 سال و 9 ماه و 4 سال و 6 ماه آورده‌اند (مقری، 3 / 24؛ ابن ابار، 1 / 64؛ اخبار مجموعة، 57).
ابوالخطار را از نیكان و بزرگان دمشق شمرده‌اند كه ظاهراً در شعر نیز دستی قوی داشت و برخی از نویسندگان (مثلاً حمیدی، 1 / 314، 315؛ ابن ابار، 1 / 65، 66) اشعاری از او نقل كرده‌اند.

مآخذ

ابن ابار، محمد بن عبدالله، الحلة السیراء، به كوشش حسین مؤنس، قاهره 1963 م؛
ابن اثیر، الكامل؛
ابن خطیب، محمد بن عبدالله، الاحاطة فی اخبار غرناطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، مكتبة خانجی؛
ابن خلكان، وفیات؛
ابن عبدالحكم، عبدالرحمن بن محمد، فتوح مصر و اخبارها، لیدن، 1920 م؛
ابن عذاری مراكشی، احمد بن محمد، البیان المغرب، به كوشش ج. س كولان و لوی پرووانسال، لیدن، 1948 م؛
ابن قوطیه، محمد بن عمر، تاریخ افتتاح الاندلس، ‌به كوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، 1982 م؛
اخبار مجموعة، به كوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، 1981 م؛
حمیدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، به كوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، 1983م؛
مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1388 ق / 1968 م؛
نیفر، محمد، عنوان الاریب، تونس، 1351 ق.

ناصر بقائی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 535
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست