responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 357

القاص میرزا


نویسنده (ها) :
عزت ملا ابراهیمی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَلْقاصْ میرْزا (921- مق‌ ‌956 ق/ 1515- 1549م)، ملقب به ابوالغازی، فرزند شاه اسماعیل اول صفوی. وی مقارن با جنگ چالدران در تبریز دیده به جهان گشود (خواندمیر، غیاث‌الدین، 4/ 550؛ دربارۀ علت نام‌گذاری او، نک‌ : سیوری، 93). نام او را به صورتهای القاسب (خواندمیر، امیرمحمود، 405؛ افوشته‌ای، 96)، القاس (قزوینی، یحیى، 422؛ روملو، 320)، القاسپ، الکاس و ارکاسس (EI2, I/ 406؛ میرجعفری، 147، حاشیه) نیز آورده‌اند.
القاص میرزا در دربار برادرش شاه طهماسب پرورش یافت (غفاری، 287)؛ 18 ساله بود که مأمور دفع ازبکان از استراباد شد و آنان را مغلوب ساخت (مستوفی، 62)؛ در 940 ق/ 1533 م در جنگ با عثمانیان مشارکت داشت که به پیروزی انجامید (حسینی، 63). در 945 ق شاه طهماسب، القاص میرزا را به همراه امیرانی چند مأمور خواباندن شورش ولایت شیروان کرد و سرانجام حکومت آنجا را به او واگذاشت (قاضی احمد، 1/ 278-282). القاص میرزا چندی در آن سامان حکم راند، اما به زودی مدعی سلطنت شد و سر به شورش برداشت و گویا عثمانیان نیز او را بر این کار تحریک می‌کردند (روملو، 407؛ سلطانی، 79). چون نصیحت در او سودمند نیفتاد، شاه طهماسب در 953 ق آهنگ سرکوبی برادر کرد (برای تفصیل مطلب و علت طغیان، نک‌ : میرجعفری، 150-152). القاص میرزا به ناچار خواستار مصالحه شد و تعهد کرد که مال و سپاهی به دربار فرستد و خود در جنگ باگرجیها، سپاه شاه طهماسب را همراهی کند (روملو، 407-408؛ قاضی احمد، 1/ 315-316؛ مستوفی، 69؛ نوایی، 165)؛ اما چون نمایندگان شاه از شیروان بیرون رفتند، القاص میرزا سکه و خطبه به نام خود کرد.
طغیان القاص میرزا بر شاه طهماسب که او را از دیگر برادران و فرزندان خود دوست‌تر می‌داشت، گران افتاد (شاه طهماسب، 42-43). ازاین‌رو، به شیروان لشکر کشید و بر القاص پیروز شد. القاص میرزا با برخی از ملازمان خود به دربار عثمانی گریخت و به سلطان سلیمان پناهنده شد و از او بر ضد برادر یاری طلبید (روملو، 410، 413-415؛ هدایت، 8/ 82-88؛ نوایی، 165-166، 170-172). سلطان سلیمان هم از این پیش‌آمد سود جست و از او به خوبی استقبال کرد (قرمانی، 321؛ «دائرة‌المعارف ... »، II/ 55) و در‌جمادی‌الثانی 955/ .ژوئیۀ 1548 برای به سلطنت نشاندن القاص میرزا، روی به ایران نهاد و شاهزادۀ صفوی را با 40 هزار سوار روانۀ مرند کرد. سلطان عثمانی در 20 جمادی‌الثانی به تبریز رسید، اما چون دید برخلاف آنچه القاص میرزا وانموده بود، بسیاری از لشکریان او به سبب خشونت و استبداد وی به اردوی طهماسب پیوستند، عزم بازگشت کرد و پس از 4 روز با تحمل خسارت بسیار از آنجا بیرون رفت (مستوفی، 69-70؛ قرمانی، همانجا؛ منجم‌باشی، 97؛ قاضی احمد، 1/ 323-332).
گفته‌اند یکی دیگر از علل بازگشت سلطان، گرایش مجدد القاص میرزا به تشیع بود که گویا در استانبول آن را رها کرده، و به تسنن گراییده بود (همانجا؛ میرجعفری، 156-157؛ منجم‌باشی، 97- 98؛ اوزتونا، 140). اما القاص میرزا به جنگ ادامه داد و به همدان هجوم برد و همسر برادر خود، بهرام میرزا و اطرافیان وی را به اسارت گرفت. سپس از قم و کاشان عازم فتح اصفهان و شیراز شد، ولی توفیق نیافت و به ناچار از جنوب ایران به بغداد گریخت (غفاری، 298- 299؛ روملو، 433-435؛ اعتماد‌السلطنه، 2/ 807- 808).
از این پس رابطۀ القاص میرزا با سلطان سلیمان به تیرگی گرایید، به ویژه وقتی سلطان عثمانی 3 هزار سوار به سرکوبی او فرستاد، القاص میرزا سراسیمه به کردستان گریخت و در آنجا به جنگ با سپاهیان شاه طهماسب پرداخت، اما شکست خورد و در رمضان 956/ اکتبر 1549 دستگیر، و در قلعۀ قهقهه زندانی شد. دیری نپایید که چند تن از نگهبانان به انتقام قتل خویشان خود ــ شـاید هم بـا توافق شـاه طهمـاسب ــ او را به قتل رساندند (نویدی، 102؛ EI2، همانجا؛ بدلیسی، 121). القاص میرزا طبع موزونی داشت و شعر می‌سرود (قزوینی، ابوالحسن، 28؛ صادقی، 23).

مآخذ

اعتمادالسلطنه، محمد حسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمد اسماعیل رضوانی، تهران، 1367 ش؛
افوشته‌ای محمود، نقاوة‌الآثار، به کوشش احسان اشراقی، تهران، 1350 ش؛
بدلیسی، شرف‌الدین، شرف‌نامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1343 ش؛
حسینی استرابادی، حسن، از شیخ صفی تا شاه صفی (تاریخ سلطانی)، به کوشش احسان اشراقی، تهران، 1364 ش؛
خواندمیر، امیرمحمود، ایران در روزگار شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی، به کوشش غلامرضا طباطبایی، تهران، 1370 ش؛
خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب‌السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1353 ش؛
روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1357 ش؛
سلطانی‌بهبهانی، سلطانعلی، «شاه طهماسب اول صفوی و القاص میرزا»، جهان نو، تهران، 1341 ش؛
س 17، شم‌ ‌3 و 4؛
شاه‌طهماسب، تذکره، به کوشش عبدالشکور، برلین، 1343 ش؛
صادقی افشار، صادق، مجمع الخواص، ترجمۀ عبدالرسول خیام‌پور، تبریز، 1327 ش؛
غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان آرا، تهران، 1343 ش؛
قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، به کوشش احسان اشراقی، تهران، 1359 ش؛
قرمانی، احمد، اخبار الدول و آثار الاول فی التاریخ، بیروت، عالم الکتب؛
قزوینی، ابوالحسن، فوائد الصفویه، به کوشش مریم میراحمدی، تهران، 1367 ش؛
قزوینی، یحیى، لب التواریخ، تهران، 1363ش؛
مستوفی، محمدحسن، زبدة التواریخ، به کوشش بهروز گودرزی، تهران، 1375ش؛
منجم‌باشی، احمد، جامع الدول، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛
میرجعفری، حسین، «زندگانی القاص میرزای صفوی»، بررسیهای تاریخی، تهران، 1355 ش، س 11، شم‌ ‌5؛
نوایی، عبدالحسین، شاه طهماسب صفوی، تهران، 1350 ش؛
نویدی، زین‌العابدین، تکملة ‌الاخبار، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1369 ش؛
هدایت، رضاقلی، ملحقات روضة الصفا، تهران، 1339 ش؛
نیز:

EI2;
Öztuna, Y., Büyük Türkiye tarihi, Istanbul, 1988;
Savory, R. M., Studies on the History of Ṣafawid Iran, London, 1987;
Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1995.

عزت ملاابراهیمی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 357
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست