responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 355

الفتکین


نویسنده (ها) :
ابوالفضل خطیبی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اَلْفْتِکین (محرف الب‌تکین که به صورت افتکین و هفتکین نیز آمده است)، ابومنصور شرابی (د 368 یا 372ق/ 979یا 982م)، از امرای ترک آل‌بویه (ه‌ م) که پس از مرگ معزالدوله یک چند بر دمشق و برخی شهرهای شام فرمان راند.
او نخست در دستگاه معزالدوله بود و به همین سبب معزی لقب گرفت. سپس پیشرفت کرد و پس از سبکتکینِ حاجب، فرمانده ترکان دستگاه معزالدوله، از فرماندهان بزرگ به شمار آمد (ابوعلی مسکویه، 2/ 334). در 363ق/ 974م، چون میان دیلمیان و ترکان در بغداد نزاع بالا گرفت، سبکتکین همراه با خلیفه الطائع و خلیفۀ مخلوع، المطیع، برای جنگ با عزالدوله بختیار پسر و جانشین معزالدوله به واسط راند، اما دیری نپایید که سبکتکین و المطیع هر دو در دیر العاقول درگذشتند و ترکان نیز الفتکین را به جانشینی سبکتکین برگزیدند. درحالی‌که گمان می‌رفت شیرازۀ کار ترکان از هم گسیخته شده، الفتکین سپاه‌آراست و راه جنگ با عزالدوله بختیار را پیش گرفت و در حدود واسط، دیلمیان را سخت درهم شکست (همو، 2/ 335-336؛ ابن‌اثیر، 8/ 645؛ ابن‌کثیر، 11/ 277). عزالدوله بختیار، ناگزیر از عضدالدولۀ دیلمی حکمران فارس یاری خواست. عضدالدوله که در پی فرصتی برای تسخیر عراق بود، ظاهراً برای یاری عزالدوله از فارس رهسپار بغداد شد و شهر را محاصره کرد. سپاه متحد عضدالدوله و عزالدوله، در نبردی شدید که در 14 جمادی‌الاول 364 ق/ 15 اکتبر 974م، بین دیاله و مداین روی داد، الفتکین و ترکان را به سختی درهم شکستند (برای تفصیل این نبرد، نک‌ : ابوعلی مسکویه، 2/ 336-340؛ نیز نک‌ : انطاکی، 144؛ ابن‌اثیر، 8/ 648- 649). الفتکین با گروهی از ترکان به حمص و از آنجا به سوی دمشق که در قلمرو خلفای فاطمی مصر بود، گریخت. در این زمان احداث (ه‌ م) دمشق امور شهر را در اختیار داشتند و بزرگان دمشق، برای رهایی از دست آنان، الفتکین را به حکومت آن شهر فرا خواندند؛ او نیز در 23 شعبان 364ق/ 8 مۀ 975م بر مسند حکومت نشست و ریّان خادم را که از سوی المعز فاطمی امارت دمشق داشت، از آنجا بیرون راند و احداث را نیز سرکوب کرد. او سپس نام المعز فاطمی را از خطبه بینداخت و به نام الطائع عباسی گردانید (همو، 8/ 656-657؛ صفدی، 108- 109).
مقارن این ایام، تزیمسکس، امپراتور بیزانس (در منابع اسلامی: ابن الشمشقیق) که خواهان تسخیر بیت‌المقدس بود، به سبب کشمکشهای میان قرمطیان شام و فاطمیان مصر و نیز دگرگونیهای سیاسی تازه در دمشق به شام تاخت و پس از تصرف بعلبک و حمص، رهسپار دمشق شد. الفتکین به سفارش ابوبکر ابن‌زیات امیر طرسوس که خود تسلیم شده بود، 100 هزار درهم از امپراتور گرفت و شهر را تسلیم کرد، اما امپراتور پس از مدتی تاخت و تاز در شهرهای مختلف شام به قسطنطنیه بازگشت (365 ق/ 976 م) و الفتکین بار دیگر به استقلال در دمشق به حکومت نشست (ابن قلانسی، 12-14؛ نیز نک‌ : تدمری، 264-266).
از آن سوی، المعز فاطمی چون نتوانست الفتکین را وادارد تا به نام فاطمیان در دمشق حکم براند، در 365 ق به شام لشکر کشید، اما در بین راه درگذشت و الفتکین نیز در مقابل، به توسعۀ قلمرو خود پرداخت و شهرهای ساحلی شام چون صیدا، عکا و طبریه را درنوردید و کشتار و تاراج بسیار کرد (ابن‌قلانسی، 12؛ ابن‌اثیر، 8/ 657؛ قس: ابن‌دواداری، 6/ 175-176؛ نیز نک‌ : سالم، 73). در این میان العزیز خلیفۀ جدید فاطمی، سپاهی به فرماندهی جوهر صقلی به شام فرستاد. جوهر نخست پیشنهاد صلح کرد و چون الفتکین نپذیرفت، در ذیقعدۀ 365/ ژوئیۀ 976 دمشق را محاصره کرد. نبرد با دمشقیان دو ماه طول کشید و طی آن شمار بسیاری از نیروهای دو طرف کشته شدند. سپس الفتکین به سفارش اهالی دمشق، حسن بن احمد قرمطی، صاحب احساء را به یاری فراخواند و جوهر از بیم آنکه مبادا در میان دو دشمن محاصره شود، از دمشق عقب نشست. چون سپاه بزرگ الفتکین و قرمطیان به اطراف رمله رسید، جوهر به عسقلان واپس نشست و به سبب قطع آزوقه و سرمای توان‌فرسای زمستان، اردوی او چنان دچار قحط شد که سپاهیانش مردار می‌خوردند (ابن‌قلانسی، 15-17؛ ابن‌اثیر، 8/ 657-658؛ مقریزی، 1/ 378- 379). جوهر به ناچار پیشنهاد صلح کرد. حسن ابن احمد قرمطی خواستار ادامۀ محاصره و جنگ تا نابودی کامل مصریان بود، اما الفتکین پذیرفت و به جوهر اجازه داد به مصر بازگردد (ابن‌قلانسی، 17- 18؛ نیز نک‌ : سرور، 137).
اما چنانکه حسن بن احمد قرمطی پیشی‌بینی می‌کرد، فاطمیان از پای ننشستند و این بار العزیز خود با سپاه رهسپار شام شد. در نبردی سخت که در محرم 368/ اوت 978 (نک‌ : ابن‌ظافر، 32؛ قس: ابن‌اثیر، 8/ 660، که به خطا محرم 367 ضبط شده است) در حوالی رمله بین دو سپاه رخ داد، سپاهیان الفتکین و قرمطیان به رغم دلاوریهای التفکین گریختند و لشکر فاطمیان تیغ در میان فراریان نهادند و بسیاری از آنان را کشتند. الفتکین به یکی از دوستانش به نام مفرج بن دغفل طائی پناه برد؛ ولی او به طمع دریافت 100 هزار دیناری که العزیز بالله برای دستگیری الفتکین وعده داده بود، وی را در شعبان 368/ آوریل 979 دستگیر کرده، به خلیفۀ فاطمی تحویل داد (همو، 8/ 659-660؛ ابن‌ظافر، همانجا؛ ذهبی، سیر ... ، 16/ 307- 308، تاریخ ... ، 406-407). خلیفه نیز الفتکین را اکرام و محبت بسیار کرد و او را به مصر برد و در قصر خود جای داد. الفتکین مدتی بعد چنان نزد خلیفه تقرب یافته بود که ابن‌کلس (ه‌ م) وزیر خلیفه او را برای مقام خود خطری به شمار آورد و در 368 ق الفتکین را زهر خورانید. خلیفه از مرگ نابهنگام الفتکین چنان اندوهناک شد که ابن‌کلس را بی‌درنگ از وزارت برکنار کرد و به زندان افکند (ابن‌قلانسی، 21؛ ابن‌اثیر، 8/ 660-661؛ ذهبی، سیر، 16/ 308، تاریخ، همانجا). روایت دیگر حاکی از آن است که الفتکین تا اواخر رجب 372/ ژانویۀ 983 نزد خلیفۀ فاطمی می‌زیست و در همین سال درگذشت (ابن‌خلکان، 4/ 54). سـال مـرگ او را 370 و 371 ق نیـز ضبط کرده‌اند (نک‌ : ذهبی، ابن‌ظافر، همانجاها).

مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل؛
ابن‌خلکان، وفیات؛
ابن دواداری، ابوبکر، کنز الدرر و جامع الغرر، به کوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، 1380 ق/ 1961 م؛
ابن‌ظافر، علی، اخبار الدول المنقطعة، به کوشش آندره فره، قاهره، 1972م؛
ابن‌قلانسی، حمزه، ذیل تاریخ دمشق، به کوشش، آمدرز، بیروت، 1908 م؛
ابن‌کثیر، البدایة؛
ابوعلی مسکویه، احمد، تجارب الامم، به کوشش آمدرز، قاهره، 1333ق/ 1915م؛
انطاکی، یحیى، «تاریخ»، همراه تاریخ ابن بطریق، به کوشش لویس شیخو و دیگران، بیروت، 1909 م؛
تدمری، عمر، عبدالسلام، تاریخ طرابلس، بیروت، 1404 ق/ 1984 م؛
ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث، 351-380 ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1409 ق/ 1989 م؛
همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1404 ق/ 1984م؛
سالم، عبدالعزیز، تاریخ مدینة صیدا فی العصر الاسلامی، قاهره، 1986 م؛
سرور، محمد جمال‌الدین، سیاسة الفاطمیین الخارجیة، بیروت، 1386 ق/ 1967 م؛
صفدی، خلیل، امراء دمشق في الاسلام، به کوشش صلاح‌الدین منجد، بیروت، 1983 م؛
مقریزی، احمد، الخطط، بولاق، 1270 ق/ 1853 م.

ابوالفضل خطیبی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 355
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست