responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1608

ابن طربای حارثی


نویسنده (ها) :
سید علی آل داوود
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِبْنِ طُرْبایِ حارِثی، احمد (ح 977-1057ق / 1569-1647م)، از امیران طایفۀ حارثه (از شاخه‌های قبیلۀ طی) که برای مدتی نسبتاً دراز بر منطقۀ لجون (در فلسطین) و جنین فرمانروایی داشت. خاندان او از دیر زمان منطقۀ مذکور را در اختیار داشتند (محبی، 1 / 221). آنان از دورۀ ممالیک در منطقۀ جنین ـ صفد ساکن شده بودند و آنگاه که عثمانیها سرزمین شام را گشودند، نسبت به فاتحان تازه وفاداری نشان دادند. در نتیجه سلطان سلیم اول حکومت آنان را به رسمیت شناخت. عثمانیها حفاظت بخشی از راه دمشق به قاهره را به امیر طربای پدر احمد واگذاردند (موسوعة، 4 / 100). این مسیر شامل قسمتی از آن جاده بود که از داخل حوزۀ حکومت وی یعنی لجون گذر می‌کرد. همین امیر طربای در 1002ق / 1594م حکومت شهر غزّه را نیز در دست گرفت. ظاهراً در دوران حیات پدر بود که امیر احمد فرمانروای شهر صَفد گردید و بعد از مرگ پدر در 1010ق / 1601م، حکومت منطقۀ لجون را نیز به دست آورد (محبی، همانجا؛ قس: دروزه، 5 / 22).
در دورۀ فرمانروایی طولانی امیر احمد بر این مناطق، سرزمین شام متشنج و نابسامان بود و میان نیروهای محلی رقابت بر سر تصاحب زمینهای بیشتر درگرفته بود. در این مبارزات که دسته‌ای از این نیروها به مخالفت با امپراتوری عثمانی برخاسته بودند، امیر احمد همچنان به عثمانیها وفادار باقی ماند، و با مخالفین آنها به نبرد پرداخت (موسوعة، همانجا). وی در دوران حکومت خود با فخرالدین مَعَنی، مشهور به ابن معن نیز که بر بخشهایی از لبنان حکومت می‌داشت. بارها مبارزه کرد و در بیشتر آنها بر او پیروز شد. فخرالدین سه بار برای جنگ به قلمرو امیر احمد تجاوز کرد، و امیر احمد در هر سه بار به رمله رفت و لشکر فخرالدین را درهم شکست (محبی، همانجا). شرح این جنگها را خالدی صفدی از مورخان معاصر آن دو به تفصیل در کتاب خود آورده است (خالدی، جم‌ ‌). هنگامی که یوسف‌بن سیفا والی طرابلس در نزدیکی حماه از نیروهای شورشی ابن جنبلاط که بر ضدّ دولت عثمانی می‌جنگیدند، شکست یافت (1015ق / 1606م) به امیر احمد پناهنده شد؛ وی با وجود درخواست ابن جنبلاط او را تسلیم نکرد (بورینی، 2 / 273). این کار البته با منافع خصوصی او هماهنگ بود، اما به رغم گرایش ابن طربای به عثمانیها، در حمله‌ای که مراد پاشا، فرمانده سپاه عثمانی بر ضد ابن جنبلاط تدارک دیده و ضمن آن از نیروهای محلی نیز کمک خواسته بود، شرکت نکرد و مانند فخرالدین ابن معن از پیوستن به نیروهای عثمانی خودداری جست و تنها به فرستادن هدیه‌هایی اکتفا کرد (بورینی، 2 / 289؛ دروزه، 5 / 23 به بعد؛ موسوعة، همانجا). در جنگهایی که میان ابن طربای و فخرالدین درگرفت، احمد در حملاتی که والی دمشق برای جنگ با امیر فخرالدین در سالهای 1022 و 1023ق / 1613 و 1614م تدارک می‌دید، شرکت کرد. این حمله‌ها به محاصرۀ قلعۀ مستحکم شقیف و فرار فخرالدین به دوک‌نشین توسکانا در ایتالیا انجامید. او حدود 5 سال در ایتالیا به سر برد و در این مدت ابن‌طربای با آرامش بر مناطق تحت سلطۀ خود حکومت کرد. فخرالدین در 1027ق به لبنان بازگشت. ابن طربای برای آنکه روابط خود را با او التیام بخشد، هدایایی از جمله تعدادی اسب برای او فرستاد (خالدی، 69؛ دروزه، همانجا). اما بر اثر سیاستهای توسعه‌طلبانۀ فخرالدین، در 1032ق دوباره جنگ میان آن دو درگرفت. فخرالدین بر برج حیفا دست یافت و روستای کرمل را سوزاند (خالدی، 139؛دروزه، 5 / 25) و سرانجام ابن‌طربای در جنگ غلبه یافت و توانست سرزمینهایی را که از دست داده بود، بازپس گیرد (خالدی، 140-141؛ موسوعة، 4 / 101). چندی پس از آن فخرالدین بر نیروهای مصطفی پاشا والی دمشق غالب شد و در نتیجه ایالت لحون را که پایگاه اصلی احمدبن طربای بود، تصرف کرد. احمد به منظور مقابله با او گروهی از عربهای سوالمه و سوارکاران نابلس و عجلون را با خود یار کرد. این بار جنگ میان آنان در کنار رود عوجا درگرفت (خالدی، 188 به بعد) و به پیروزی احمد منتهی شد و وی توانست شهر جنین را بازپس گیرد و گروه بسیاری از سپاهیان مقابل را از پای درآورد. ظاهراً همین نبرد است که به نوشتۀ محبی مهم‌ترین جنگ میان آن دو بوده است و به گفتۀ همو در این جنگ حسن پاشا حاکم عزّه و امیر محمدبن فروخ امیر نابلس نیز همراه احمد بودند (1 / 221). در پایان هر دو طرف متخاصم دریافتند که جنگ آنان بی‌حاصل است و تصمیم به آشتی گرفتند. مذاکراتی میان آنان صورت گرفت که در 1033ق / 1624م به صلح انجامید (موسوعة، همانجا). از شرایط این صلح، عقب‌نشینی فخرالدین از حیفا و نیز عدم حمایت ابن طربای از عربهای بادیه‌نشینی بود که تحت سلطۀ او به ویرانگری می‌پرداختند. به این ترتیب فخرالدین از جبل نابلس چشم پوشید و آن را به ابن طربای واگذاشت و مرزهای او را تا حیفا به رسمیت شناخت (خالدی. 197-198).
روابط آن دو تا 10 سال بعد حسنه بود، اما در 1043ق به تشنج گرایید. سرانجام ابن‌طربای در سنی نزدیک به 80 سال (13 سال پس از کشته شدن فخرالدین بن معن) درگذشت.
پس از ابن‌طربای، پسرش زین جانشین وی شد (محبی، 1 / 222؛ دروزه، 5 / 26) و پس از زین نیز برادرش محمد بر متصرفات وی دست یافت. محمد در 1082ق / 1671م درگذشت. حکومت این خاندان تا 1088ق به طول انجامید و سرانجام منقرض شد (محبی، همانجا). می‌توان گفت که ابن‌طربای در تمام مدت فرمانروایی خود در برابر فخرالدین چون یک هم‌طراز رفتار می‌کرد. مورخان گفته‌اند که وی بر بخش بزرگی از جلیل، سامره و ساحل (از حیفا تا یافا) استیلا یافته بود و فردی دوراندیش، خردمند و شجاع بود.

مآخذ

بورینی، حسن بن محمد، تراجم الاعیان، به کوشش صلاح‌الدین منجّد، دمشق، 1963م؛
خالدی صفدی، احمدبن محمد، لبنان فی عهد الامیر فخرالدین المعنی الثانی، به کوشش اسد رستم و فؤاد افرام بستانی، بیروت، 1985م؛
دروزه، محمد عزه، العرب و العروبة، صیدا، 1401ق / 1981م؛
محبی، محمد امین، خلاصة الاثر، قاهره، 1284ق / 1867م؛
الموسوعة الفلسطینة.

سید علی آل‌داوود

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1608
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست