نویسنده (ها) :
علی اکبر دیانت
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 6 آبان 1398 تاریخچه مقاله
جَمْعیَّتِ عِلْمیّۀ اِسْلامیّه، جمعیتی که بعد از اعلان مشروطیت دوم در عثمانی (1326ق / 1908م) تشکیل شد و به فعالیت در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداخت. ساختار تشکیلاتی جمعیت، اهداف، شیوۀ فعالیت، وظایف اعضا و مطالب دیگر در نظامنامۀ جمعیت شامل 86 ماده مندرج است. این نظامنامه به شکل جزوۀ جداگانهای در 1326ق در استانبـول، نیز در هفتهنامۀ بیانالحـق (نک : «دائرة المعارف ... »، VII / 332) ــ ناشر افکار جمعیت ــ و برخی مطبوعات آن زمان انتشار یافته است (جمعیت ... ، 1؛ «دائرة المعارف»، همانجا). سازمان تشکیلاتی جمعیت شامل 3 بخش بود: مجمع یا مرکز عمومی (کمیتۀ مرکزی)، مراکز علمیه و انجمنها (جمعیت، 4-7 بب ). اهداف جمعیت که در نخستین مادۀ نظامنامه (همان، 3) مندرج است، مشتمل بود بر رعایت اصول قانون اساسی براساس مشورت در امور دولت، جانبداری و حمایت از امور مذهبی در درون حکومت، بقا و استمرار خلافت و حقوق اساسی مشروع آن با رعایت موازین شرعی در داد و ستد، حفظ و توسعۀ تربیت و آموزش اسلامی، بیان اصول و موازین شرعی برای عموم به زبان ساده، آموزش دینی در تمام مقاطع تحصیلی، تأمین نیازهای مدارس دینی در استانبول و سایر نقاط امپراتوری، مناظرۀ علمی با مخالفان مذهبی و اثبات حقیقت و چند هدف دیگر. از جملۀ شرایط پذیرش اعضا (همان، 14 -15) تعهد و التزام به رعایت موازین شرعی و اجرای مراسم مختلف بود (همان، 15، برای متن سوگندنامه، نک : 24). این جمعیت به ائتلاف با جمعیت (حزب) اتحاد و ترقی که حکومت را در دست داشت، متمایل بود (همان، 4- 5). جمعیت اسلامیه در شرایط سیاسی ـ اجتماعی مشروطیتِ دوم، حرکتی ضد استبدادی آغاز کرد و با شیوهها و راههای گوناگون به دخالت در تمامی امور عثمانی برخاست؛ چنانکه در جریان شورش نظامیـان بر ضد دولت وقـت (نک : ه د، اتحاد محمـدی) ــ کـه در تـاریخ عثمـانی بـه واقعـۀ 31 مـارس شهرت دارد ــ هنگامی که آنان با شعار «ما شریعت میخواهیم» از قرارگاههای خود خارج شدند و شهر را به آشوب کشیدند، جمعیت برضد آنان موضعگیری کرد و با انتشار چندین بیانیه مخالفت خود را اعلان، و شورشیان را به آرامش دعوت نمود (قزل توپراق، npn.: بیانیۀ شم 1؛ برای آگاهی از رویداد 31 مارس، نک : همانجا؛ نیز کارال، IX / 85-86؛ بدوی کوران،276 ff.؛ آقشین، 29). جمعیت در این بیانیهها اعضای مجلس مبعـوثان را ــ که استعفا داده، و یا گریخته بودند ــ به بازگشت و بازپسگیری استعفا و مقاومت در برابر استبداد تشویق میکرد (قزل توپراق، npn.). بیانیههای دیگر جمعیت در این زمان مشتمل بر درخواست اصلاح مدارس اسلامی، مجازات خاطیان و سردمداران شورش براساس قوانین شرع اسلام، اجرای امور عامالمنفعه، توصیه به پادشاه برای رعایت قانون اساسی، عدم انحلال مجلس و جلوگیری از استبداد بود (همو، npn.). جمعیت اسلامیه اگرچه از سوی دولت وقت یعنی حزب اتحاد و ترقی حمایت میشد، اما چون به انتقاد از برخی اقدامات دولت برخاست، به تدریج روابط دو گروه سرد شد. رهبران اتحاد و ترقی که انتقادات را به زیان حزب میدانستند، فعالیت جمعیت اسلامیه را محدود ساختند، اما جمعیت که اجرای «امر به معروف و نهی از منکر» را وظیفۀ اصلـی خود مـیدانست (نک : جمعیت، 2)، اعلان کرد که از انتقاد و امر به معروف باز نخواهد ایستاد («دائرةالمعارف»، VII / 332). جمعیت برای جلب اعتماد و رضایت سربازان که به قرارگاههای خود بازگشته بودند، هیئتهایی به پادگانها و مراکز استقرار نیروهای نظامی گسیل داشت و برای ارشاد طلاب و دانشآموزان، دستورالعملهایی خطاب به مفتیها و وعاظ صادر کرد (همانجا). اصلاح نظام آموزشی هم یکی از اهداف اصلی جمعیت بود. آنان با نظرخواهی از مدرسان و طلاب و تأسیس شوراهای تخصصی، توانستند نظام آموزشی پیشرفتهای نسبت به زمان ایجاد کنند؛ حتى برای شناساندن برنامۀ جدید آموزشی جلسات توجیهی ترتیب دادند و سرانجام موفق شدند نظامنامۀ مدارس علمیه را از تصویب پادشاه نیز بگذرانند. آنان همچنین در زمینۀ آموزش بانوان و بهویژه آموزش مسائل دینی با شیوههای جدید، اقدامات بسیار سودمندی انجام دادند («دائرة المعارف»، همانجا). جمعیت اسلامیه با طرح و تعریف عناوین و مفاهیم اجتماعی ـ اقتصادی جدیدی که تا آن زمان سابقه نداشت، مانند دولت، ملت، آموزش، بیمه، مجلس و اختیارات و وظایف آن، وظایف و اختیارات خلیفه، جایگاه شیخالاسلام و نظام حکومتی، اصول قانونگذاری و نظایر آن، در میان مردم اعتبار زیادی به دست آورد (همانجا)؛ اما به دلیل اختلافات درون گروهی بیش از 4 سال دوام نیاورد و سرانجام منحل شد (همانجا).
مآخذ
جمعیت علمیۀ اسلامیه نظامنامهسی، استانبول، 1336ق؛ نیز:
Akṣin, S., « Siyasal tarih» , Tü rkiye tarihi, Istanbul, 2008, vol. IV; Bedevi Kurâ n, A., İnkilāp tarihimize ve Jö n Tü rkler, Istanbul, 1945; Karal, E.Z., Osmanlı tarihi, Ankara, 1999; Kızıltoprak, K., « 31 Mart ayaklonması’ nda ulemanın karṣı ç abası olarak Cemiyet-ı İlmiye-ı İslâ miye’ nin beyannameleri, kö prü , www. koprodergisi.com / index. asp? Bolum=Eski Sayilar & Gost ... , 2002, no. LXXVIII; Tü rkiye diyanet vakfı İslâ m ansiklopedisi, Istanbul, 1993.