responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 154

ابوالفتح خان جوانشیر


نویسنده (ها) :
سید علی آل داوود
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 9 اردیبهشت 1399
تاریخچه مقاله

اَبوالْفَتحْ خانِ جَوانْشیر (د 1255 ق / 1839 م)، از امیران و فرماندهان نظامی برجستۀ ایران در نخستین دورۀ جنگهای ایران و روسیه و فرزند ابراهیم خان (ه‌ ‌م) فرمانروای نامور قراباغ در اوایل دورۀ قاجاریه. افراد خاندان او از جمله پدرش كه شخصیتی متزلزل داشتند، هنگامی كه فرمانروای بخشهای مهمی از ایالات مرزی ایران بودند، گاهی جانب دولت ایران را داشتند و گاه به روسها می‌پیوستند. ابراهیم خلیل‌خان در دورانی كه آقا محمدخان قاجار در آن مناطق به فعالیتهای نظامی مشغول بود و كار او رونقی داشت، به ظاهر با وی از در اطاعت درآمد، اما در نهان دوستی با روسها را ادامه می‌داد. ابوالفتح خان برخلاف پدر و بعضی دیگر ازافراد خانواده از ابتدا و به گونه‌ای استوار به طرفداری از ایران پرداخت و همراه سپاه عباس میرزا نایب‌السلطنه در جنگها رشادتی شایان توجه از خود نشان داد.
ظاهراً نخستین واقعۀ سیاسی زندگی او آن بود كه به دستور پدرش، جنازۀ آقا محمدخان قاجار را كه در حوالی قلعۀ شوشی كشته شده بود، ‌تا نخجوان تشییع كرد (ساروی، 459) و آن را به شاه جدید تحویل داد (باكیخانوف، 181‌). پس از آن فتحعلی شاه كه دراوایل سلطنت برای آرام كردن اوضاع آذربایجان بدان سو رفته بود و از آنجا برای سركوب شورش برادرش حسینقلی خان به تهران بازمی‌گشت، ‌در منزل میانج (میانه) ابوالفتح خان را به حضور پذیرفت و او را نواخت (هدایت، روضة‌الصفا، 9 / 335؛ اعتماد‌السلطنه، 3 / 1447؛ شیبانی، 60).
با شروع نخستین دور جنگ میان ایران و روسیه، ابوالفتح خان به زودی در سلك فرماندهان سپاه عباس میرزا درآمد و از جملۀ مشاوران او شد (جهانگیر میرزا، 34). در ذیحجۀ 1218 ق / 1804 م عباس میرزا، درحالی كه گروهی از فرماندهان برجسته ازجمله ابوالفتح خان همراه او بودند، روانۀ آذربایجان شد (هدایت، همان، 9 / 390-391). این سفر را درحقیقت باید نقطۀ شروع جنگهای 1219 ق بین دو كشور و استخلاص ایروان از تصرف روسها، فتحعلی‌شاه كه شخصاً در آذربایجان حضور یافته بود، ابوالفتح‌خان را به حكومت قراباغ و نواحی اطراف آن گماشت (شمیم، 61) و او مأموریت یافت كه ساكنان قراباغ و نواحی قپان و مقری و ایلات آن را به اطاعت درآورد (سپهر، 1 / 189؛ اعتمادالسلطنه، 3 / 1473). ابوالفتح خان به خوبی از عهدۀ این مأموریت برآمد و دیگر بار برآن نواحی تسلط یافت (سپهر، 1 / 194). در مصافهای بعدی، ناحیۀ مقری دیگر بار به تصرف دولت روسیه درآمد و ابوالفتح خان كوشش كرد تا ساكنان آنجا را به این سوی رود ارس كوچ دهد. عباس میرزا به جای مناطق از دست رفته و به پاس شایستگیهای ابوالفتح خان، حكومت منطقۀ دزمار را به او سپرد (همو، 1 / 197).
در 1221 ق پس از درگیریهایی كه در قراباغ روی داد، جعفرقلی خان برادرزادۀ ابوالفتح خان و نوادۀ ابراهیم خلیل خان به مخالفت با عموی خود برخاست و در یك جنگ و گریز او را تا اردو باد پس راند. جعفرقلی‌خان به‌رغم عموی خود با روسها روابط خوبی داشت و از دستورهای آنان پیروی می‌كرد. از این‌رو هنگامی كه جدش ابراهیم خلیل‌خان در پایان عمر از دوستی با روسها نادم شد و به اطاعت دولت ایران درآمد و برای آرامش اوضاع از عباس میرزا كمك خواست، در یك شبیخون، پدربزرگ را با كسان زیادی از اطرافیانش به قتل رساند (باكیخانوف، 189؛ هدایت، همان، 9 / 421-422؛ اعتمادالسلطنه، 3 / 1481؛ بامداد، 1 / 13). ابوالفتح‌ خان هنگامی رسید كه پدر را كشته بودند. پس به یاری عطاءالله خان شاهسون، طایفۀ جبرئیللو و سایر ایلات قراباغ را ازآنجا كوچانید و به حوالی قپان رسانید (باكیخانوف، همانجا). او در این سفر با سپاهیان روس درگیریهای متعدد پیداكرد و یك بار هم از جعفرقلی‌ خان شكست خورد (همانجا؛ هدایت، همان، 9 / 425).
ظاهراً حكومت ابوالفتح خان بر منطقۀ دزمار، پس از اتمام دورۀ نخستین جنگهای ایران و روسیه همچنان ادامه یافت. در 1233 ق / 1818 م سالها قبل از شروع دورۀ دوم جنگ میان دو كشور، عباس میرزا به مناطقی از قلمرو روسیه حمله برد و دیگر بار ابوالفتح خان را به حكومت آن نواحی منصوب كرد. از این پس از زندگی و كارهای او تا هنگام مرگ، اطلاعی در دست نیست و معلوم نیست كه وی در جنگهای دوم ایران و روسیه هم شركت كرده باشد.
از منابع معاصر یا نزدیك به دوران وی كسی به سال درگذشت او اشاره‌ای ندارد. تنها دیوان بیگی شیرازی فوت او را در هزار و دویست و پنجاه و اندی یاد كرده (2 / 1133) و محمدعلی تربیت كه در نگارش اثر خود از آثار ناشناختۀ فراوانی بهره برده، درگذشت او را در 1255 ق / 1839 م ذكر كرده است (ص 247) كه در سنجش با سخن دیوان بیگی درست می‌نماید.
از ابوالفتح خان چند فرزند برجای ماند، از این قرار: 1. محمد تقی خان كه در 1267 ق درگذشت. 2. محمدعلی خان كه در دستگاه قهرمان میرزا فرزند عباس میرزا سمت سرهنگی داشت. 3. محمدقلی خان، همانند برادر نزد قهرمان میرزا بود و منصب یاوری (سرگردی) یافته بود (نادر میرزا، 174). 4. فرزند نامور او عباسقلی خان جوانشیر كه در دورۀ ناصرالدین شاه یكی از معاریف و بزرگان وقت به‌شمار می‌آمد و در 1275 ق / 1859 م وزیر عدلیه گردید و لقب معتمدالدوله یافت (معلم حبیب‌آبادی، 5 / 1502؛ بامداد،1 / 44). خواهرزادۀ ابوالفتح خان، محمدصادق خان دنبلی هم در دربار مورد توجه و احترام بود ( محمود میرزا، 2 / 664).
ابوالفتح خان افزون بر لیاقت در مناصب نظامی، ‌مردی صاحب ذوق بود و طبع لطیفی داشت، شعر می‌سرود و نثر را به خوبی می‌نگاشت. از این‌رو جزو ندیمان عباس میرزا قرار گرفته بود. او شعر «طوطی» تخلص می‌كرد و تذكره‌نگاران آن دوره احوال او را ذیل این تخلص در آثار خود آورده و به نقل ابیاتی از سروده‌هایش پرداخته‌اند (برای نمونه، نك‌ : دنبلی، 1 / 109؛ دیوان بیگی، همانجا؛ هدایت، مجمع ‌الفصحا، 5 / 729؛ محمود میرزا، همانجا). ابوالفتح خان به نیكی و نیك‌خواهی شهرت داشت و دنبلی كه از نزدیكان و همنشینان او بود، در آثار خود مطالبی در فضایل اخلاقی وی ذكر كرده است (1 / 108- 109).

مآخذ

‌اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، تاریخ منتظم ناصری، به كوشش محمد اسماعیل رضوانی، تهران 1365 ش؛
باكیخانوف، عباسقلی آقا، گلستان ارم، به كوشش عبدالكریم علی‌زاده ودیگران، باكو، 1970 م؛
بامداد، مهدی، شرح حال ایران، تهران، 1357 ش؛
تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، تهران، 1314 ش؛
جهانگیر میرزا، تاریخ نو، ‌به كوشش عباس اقبال، تهران، 1327 ش؛
دنبلی (مفتون)، عبدالرزاق، ‌نگارستان دارا، ‌به كوشش عبدالرسول خیام‌پور، تبریز، 1342 ش؛
دیوان بیگی شیرازی احمد، حدیقة‌الشعرا، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1365 ش؛
ساروی، محمدتقی، تاریخ محمدی، نسخۀ خطی كتابخانۀ مجلس شورا، شم‌ 10705؛
سپهر، محمدتقی، ناسخ ‌التواریخ، به كوشش محمدباقر بهبودی، تهران، 1344 ش؛
شمیم، علی‌اصغر، ایران در دورۀ سلطنت قاجار، تهران، 1342 ‌ش؛
شیبانی میرزا ابراهیم، منتخب ‌التواریخ، تهران، 1366 ش؛
محمود میرزا قاجار، سفینة ‌المحمود، به كوشش عبدالرسول خیام‌پور، تبریز، 1346 ش؛
معلم حبیب‌آبادی، محمد علی، مكارم‌ آلاثار، اصفهان، 1396 ‌ق؛
نادر میرزا، تاریخ و جغرافی دار‌السلطنۀ تبریز، به كوشش محمد مشیری، تهران، 1360 ش؛
هدایت، رضاقلی خان، روضة الصفای ناصری، تهران، 1339 ش؛
همو، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1340 ش.

سیدعلی آل‌داود

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست