responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1407

آلتون خان


نویسنده (ها) :
سید علی آل داوود
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 4 دی 1398
تاریخچه مقاله

آلْتون خان، (د 631 ق / 1234م)، آخرین پادشاه آلتون خانیان که درخَتایْ (چین شمالی) فرمان می‌رانده و دوران پادشاهی او 11 سال، از 620 تا 631 ق / 1223 تا 1234م، بوده است. وی با چنگیزخان و فرزندش اوکتای قاآن جنگها داشته، و سرانجام بر اثر شکست در آخرین جنگِ با مغولان، خود و خانواده‌اش را در آتش سوزانده است (جمادی‌الاول 631 ق / فوریۀ 1234م).

بحث لغوی

آلتون که در برخی منابع ایرانی به صورت آلتان نیز آمده (رشیدالدین، 323 به بعد)، لقبِ نوعیِ شاهان آخرین سلسلۀ پادشاهی ختای بوده و سلسلۀ آنان به نام آلتون خانیان نامیده شده است، لیکن در منابع ایرانی و اسلامی، آخرین پادشاه این سلسله، به آلتون خان شهرت یافته است. لازم به توضیح است که این سلسله در نوشته‌های اروپایی به نام «کین» معروف گشته است. واژۀ کین در زبان چینی به معنی زر است و معادل آن در ترکی آلتون یا آلتان است و بدین لحاظ کینها به آلتون خانیان شهرت یافته‌اند.

ارزیابی مآخذ

نخستین مورخ ایرانی که از آلتون خان نام برده، عطاملک جوینی است (صص 29، 154 به بعد). وی در دو جای کتاب خود، از جنگ مغولان با پادشاهان ختای، سخن رانده است. نخست در فصلی که به بیان کشورگشاییها و لشکرکشیهای چنگیزخان پرداخته، به گونۀ مختصر به مصافی که چنگیز با آلتون خان داشته اشاره کرده و گفته است که وی آلتون خان را بکشت و ختای را به متصرفات خود افزود (ص 29). این مطلب چنان که خواهیم دید با کلیۀ منابع بعدی ــ اعم از ایرانی و اروپایی ــ مغایر است. در جای دیگر به هنگام شرح دوران فرمانروایی اوکتای قاآن به جنگهای وی با پادشاهان ختای اشاره کرده و سرنوشت آلتون خان را همچون دیگر منابع شرح داده است. جوینی در شرح کشورگشاییهای چنگیزخان بسیار به اجمال گراییده و همین امر ظاهراً موجب سهو او شده است. برخلاف جوینی آنچه که رشیدالدین فضل‌الله در کتاب خود آورده بسیار مفصل و دقیق و به گفتۀ قزوینی «به غایت مهم است» (1 / 97). رشیدالدین در جاهای گوناگون کتاب خویش، دربارۀ تاریخ سرزمین ختای، آلتون خانیان و جنگهای مغولان با آنها، به تفصیل سخن گفته که گفتارش با پژوهشهای دانشمندان اروپایی همچون رنه گروسه (صص 323-326 و 371 به بعد) بسیار نزدیک است. مورخان و نویسندگان بعدی همچون قاضی احمد غفاری، میرخواند، خواندمیر، شرف‌الدین علی یزدی، حمدالله مستوفی و نویسندگان متأخر عموماً به نقل و اقتباس مندرجات کتابهای جوینی و رشیدالدین پرداخته‌اند و نوشته‌های آنها دارای مطلب تازه‌ای نیست.

زمینۀ تاریخی

جورچاتها که در منابع ایرانی (رشیدالدین، 234) از آنها به نام جورجه یاد شده، افراد ملتی بودند که در جنگلهای اوسوری واقع در شمال شرقی منچورستان ــ که امروز اوسوریسک خوانده می‌شود ــ زندگی می‌کردند. در سالهای میان 507-517 ق / 1113-1123م، یک رهبر فعال و جدی به نام آکوتا که منسوب به سلسلۀ پادشاهی وان ین بود، به سامان دادن کارهای آنها پرداخت. وی در 510 ق / 1116م همۀ منچورستان کنونی را ضمیمۀ قلمرو حکومتی خود کرد. سپس در 517 ق / 1123م، با تسخیر شهر پکن سراسر ختای را به تصرف درآورد و پادشاهی تازه‌ای را بنیاد نهاد که افرادش نام سلسلۀ آلتچون را بدان دادند. این سلسله در زبان چینی و به پیروی از آن در پژوهشهای اروپاییان، به سلسلۀ کین معروف گشته است. رشیدالدین، تصرف سراسری ختای توسط جورچاتها را، در 522 ق / 1128م، دانسته است (ص 234). بنا به نوشتۀ وی، نخستین پادشاه این سلسله، نام رای لیو (آکوتا در منابع اروپایی) را بر خود نهاد و سرزمین ختای را از قَراخَتاییان گرفت و آن را به قلمرو حکومتی خود افزود.
نخستین پادشاه سلسلۀ کین، آکوتا، در اوج پیروزیهای خود، در 517ق / 1123م، درگذشت و برادرش دوکی مای (حکومت: 517-519 ق / 1123-1125م) به جای او نشست. آلتون‌خانیان (کینها) در زمان او به پیروزیهایی دست یافتند. در 533 ق / 1139م امپراتور چین با پادشاه وقت کینها، هولوما (حکومت: 530-544 ق / 1136-1149م) آشتی کرد (گروسه، 242). بعد از کشته شدن هولوما (544 ق / 1149م)، تی‌کونای بر تخت پادشاهی نشست. سلطنت او تا 557 ق / 1162م، به درازا کشید. پادشاهان بعد از او عبارتند از وو‌ـ لو (حکومت: 557-585 ق / 1162- 1189م)، ماتاکو (حکومت: 585-605 ق / 1189- 1208م)، چونگ هی (حکومت: 606-610 ق / 1209-1213م) (گروسه، صص 241- 245). آخرین پادشاه سلسلۀ کین، نین کیاسو (حکومت: 620-631 ق / 1223-1234م) نام داشت. نام این شخص را رشیدالدین، سوشو دانسته است (ص 256 تصحیح بلوشه). به طور کلی، مراد از آلتون خان در منابع اسلامی و ایرانی، همین مرد است.
پایتخت آلتون‌خانیان (کینها) در آغاز شهر پیکینگ در شمال قلمرو آنان بوده است. این شهر که ظاهراً همان خان‌بالیغ (خان‌بالیق) در منابع اسلامی است، بعدها به صورت اقامتگاه اصلی آلتون‌خانیان درآمد، لیکن آنها پایتختهای دیگری نیز برای خود برگزیدند. از‌جمله شهر نمکینگ یا نانکینگ است که در آغاز فقط مرکز جنوبی پادشاهان این سلسله بود و از 548 ق / 1153م، به صورت پای‌تخت اصلی آنان درآمد.

درگیری با مغولان

چنگیزخان ابتدا نماینده‌ای به نام جعفر خواجه را که از مسلمانان دربار وی بود، نزد آلتون‌خان فرستاد و او را به فرمانبری خواند و چون وی اجابت نکرد، در 607 ق / 1210م، به سرزمین ختای حمله کرد (میرخواند، 5 / 53 به بعد). وی ابتدا پسران خود: جوجی، جَغَتایْ و اوکتای را مأمور گشودن قسمتهای مختلف آن کشور کرد و خود نیز به گوشۀ دیگری از این کشور گسترده یورش برد. سرانجام پس از 2 سال جنگ با آلتون خان، توانست در اواخر 608 ق / 1211م، خود را به حوالی شهر جونکدو (مغولها خان بالیغ را به این نام می‌خواندند)، برساند. آلتون خان در این هنگام به دنبال جنگهای طولانی و پیوسته و شکستهای سختی که بر او وارد شده بود، بنا به توصیۀ یکی از سرداران خود به صلح با چنگیز تن داد و دختر خویش ـ کونجوخاتون ـ را نزد او فرستاد (ح 609 ق / 1212م). آلتون‌خان بعد از این مصالحه، خان بالیغ را به پسر خود واگذاشت و یکی از سرداران خود به نام فوکینگ جینکسانگ را برای کمک به فرزند، در آن شهر به جای گذاشت و خود در پایتخت دیگرش نمکینگ ماندگار شد. لیکن بعد از خروج آلتون‌خان از خان بالیغ، امیران محلی زیر بار فرمانروایی فرزندش نرفتند و شهر را به مغولان سپردند. فوکینگ جینکسانگ چون خود را قادر به دفاع از شهر ندید، از شدت غصه، با زهر خودکشی کرد (رشیدالدین، ص 329؛ لمب، ص 89: این نویسنده نام سردار یاد‌شده را، وانگ ین نام، ضبط کرده و او را از شاهزادگان بلافصل دانسته است). برخی از مورخان ایرانی که اطلاعات خود را به طور عمده از رشیدالدین فضل الله گرفته‌اند، این سردار را به اشتباه همان آلتون خان پنداشته‌اند (میرخواند، 5 / 58).
در 610 ق / 1213م، چنگیزخان دیگر بار یکی از سرداران خود را برای تسخیر کامل ختای، به آن کشور فرستاد. وی شهرها و ولایات بسیاری را ویران کرد و خود را به نزدیکی شهر نمکینگ، آخرین پایتخت تسخیر نشدۀ آلتون‌خان رساند. در این گیر‌و‌دار شمار دیگری از امیران دستگاه آلتون‌خانیان به لشکر مغول پیوستند؛ اما مغولان قادر به تصرف پایتخت نشدند و بازگشتند. لشکریان آلتون‌خان پس از برگشتن آنها، دگربار ولایات پیرامون پایتخت را تصرف کردند. در 611 ق / 1214م چنگیز یکی دیگر از سرداران خود به نام موقلی کویانگ را برای تسخیر شهرهای فتح‌نشده به ختای فرستاد. وی موفق شد بخش دیگری از آن کشور را تصرف کند اما در این هنگام چنگیزخان به دنبال تصرف بخش عمدۀ کشور ختای، از آنجا بازگشت؛ در حالی که به هنگام محاصرۀ پایتخت آلتون‌خان، جراحتی نیز داشته بود (لمب، ص 81).
در ذیقعدۀ 614 ق / ژانویۀ 1218م، چنگیزخان مجدداً موقلی کویانگ را به سمت حکمرانی کل ولایات تسخیر‌شده به ختای فرستاد و به وی فرمان داد که بقیۀ ولایات تسخیر‌نشده را اشغال کند. اما تا چنگیزخان زنده بود، آن سردار، قادر به فتح نمکینگ و نابودی پادشاهی آنجا نگردید.
چنگیزخان در 624 ق / 1227م درگذشت. پس از او طبق وصیتش یکی از فرزندان وی ــ اوکتای قاآن ــ بر تخت پادشاهی مغولان نشست. اوکتای قاآن پس از گذشت چند سال از مرگ چنگیز، در ربیع‌الاول 627 ق / ژانویۀ 1230م، به اتفاق جغتای و تولی ــ برادرانش ــ رهسپار ختای شد تا آنجا را به تصرف کامل درآورد (میرخواند، ص 141). آلتون‌خان تعداد 000’100 سپاهی برای دفع سپاهیان مغول گسیل داشت. سرداران سپاه اوکتای قاآن که به فرمان او برای رویارویی با آلتون خان کاملاً پیشروی کرده و تا نزدیک پایتخت او آمده بودند، چون دانستند که در میدان جنگ بر این لشکر پیروز نخواهند شد، با توسل به مکر و حیله، سرانجام سپاه آلتون‌خان را مقهور‌کردند و به محاصرۀ شهر نمکینگ پرداختند. آلتون‌خان چون دانست که دیگر ایستادگی در برابر سپاهیان مغول سودی ندارد، با گروهی از اعضای خانواده در کشتی نشست و به شهر دیگری رفت. چون مغولان از این امر آگاه شدند، به تعقیب او پرداختند و این شهر را نیز محاصره کردند. وی از آنجا نیز گریخت و مغولان همچنان درتعقیب او بودند. آلتون خان چون نمی‌خواست تسلیم مغولها شود، خود را به دار آویخت (جمادی‌الاول 631 ق / فوریۀ 1234م). بر پایۀ روایات دیگر، مغولان آتش در شهر زدند و او را با خانواده‌اش سوزاندند (رشیدالدین، صص 460-461).
به این ترتیب اوکتای قاآن موفق شد بعد از 4 سال جنگ حکومت آلتون‌خانیان را از میان بردارد.

مآخذ

بناکتی، داود بن محمد، تاریخ، به کوشش جعفر شعار، تهران، انجمن آثار ملی، 1348ش، صص 333-358؛
جوینی، عطاملک، جهانگشا، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1329ق؛
خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب‌السیر، تهران، خیام، 1362ش، 3 / 13-24، 48-50؛
رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، به کوشش ادگار بلوشه، لیدن، اوقاف گیب، 1329ق؛
همو، همان، به کوشش بهمن کریمی، تهران، اقبال، 1362ش، صص 320-334؛
غفاری، قاضی احمد، تاریخ نگارستان، به کوشش مرتضێ مدرس گیلانی، تهران، حافظ، 1404ق، ص 236؛
قزوینی، محمد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، علمی، 1363ش؛
گروسه، رنه، امپراتوری صحرانوردان، ترجمۀ عبدالحسین میکده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1353ش، صص 237-240، 382، 422-426؛
لمب، هارولد، چنگیزخان، ترجمۀ غلامرضا رشید یاسمی، تهران، امیرکبیر، 1362ش، ص 78؛
مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، 1363ش، صص 583-584؛
منهاج سراج، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، انجمن تاریخ افغانستان، 1342ش، 1 / 310-311؛
میرخواند، محمد بن خاوندشاه، روضة الصفا، تهران، مرکزی، 1339ش، 61، 143؛
نسوی، شهاب‌الدین محمد، سیرت جلال‌الدین مینکبرنی، به کوشش مجتبێ مینوی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344ش، صص 7-11؛
وصاف الحضرة، عبدالله، تحریر تاریخ وصاف، به قلم عبدالمحمد آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، صص 320-327.

سیدعلی آل داود

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1407
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست