responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1151

اساف و نائله


نویسنده (ها) :
عنایت الله فاتحی نژاد
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِساف وَ نائِله، دو بت مشهور اعراب جاهلی. بر اساس داستانهای کهن عرب، اساف پسر یعلیٰ از قبیلۀ جُرْهُم در یمن به یکی از دختران قبیله‌اش به نام نائله دختر زید عشق می‌ورزید. آن دو در موسم حج آهنگ مکه کردند و چون درون کعبه خلوتی یافتند، دامن به گناه آلودند. پس خداوند هر دو را مسخ، و به سنگ مبدل کرد. صبحگاهان مردم آن دو را از کعبه بیرون آوردند و در پیشگاه کعبه نهادند تا مایۀ عبرت دیگر مردمان باشند. چون مدتی بگذشت و پرستش بتان رواج یافت، این دو نیز مورد پرستش قرار گرفتند و در شمار بتان خزاعه و قریش درآمدند. در آغاز اساف در کنار کعبه و نائله در کنار زمزم بود و قریش هر دو را به نزدیک زمزم منتقل ساختند و از آن پس آن دو را با جامه‌های زیبا می‌آراستند، گوسفندان و شتران بسیار برایشان قربانی می‌کردند و نزد آن دو سوگند می‌خوردند و طواف را با اساف آغاز کرده، با نائله به پایان می‌رساندند (ابن اسحاق، 11؛ ابن هشام، 1/ 84؛ کلبی، 9، 29؛ واقدی، 2/ 832؛ ابن حبیب، المنمق، 118؛ ازرقی، 1/ 119-120؛ ابن کثیر، البدایة، 3/ 279). به روایت کلبی که جعلی به نظر می‌رسد، هنگامی که قریش بر ضد بنی هاشم همداستان شدند، ابوطالب در ابیاتی به این دو بت سوگند خورد (همانجا). در اشعار جاهلی نیز نام اساف آمده است و بشر بن ابی خازم اسدی در ابیاتی به نام وی اشاره دارد (همانجا).
در نسب اساف و نائله در میان منابع کهن اختلاف است. برخی اساف را فرزند بغی و برخی دیگر فرزند سهیل یا عمرو، و نائله را دختر مزید یا سهیل یا ذئب یا عمروبن ذئب و گاه به تصحیف دیک دانسته‌اند (ابن حبیب، همان، 282؛ ابن هشام، همانجا؛ ازرقی، 1/ 88؛ یاقوت، 1/ 235). به گفتۀ ابن حبیب ( المحبر، 311) پس از آنکه اساف و نائله را از کعبه بیرون آوردند، اساف را در صفا و نائله را در مروه نهادند، تا اینکه قُصی بن کلاب آن دو را به مقابل کعبه نزدیک زمزم منتقل کرد (نیز نک‌ : ازرقی، 1/ 88، 120). به گفتۀ یعقوبی (1/ 254) خزاعه و قریش دو بت دیگر به نامهای مجاور الریح و مُطعِم الطیر نیز داشته‌اند که نخستین در صفا و دومی در مروه بوده است و برخی این دو بت را همان اساف و نائله دانسته‌اند (EI2).
به روایتی، عمروبن لُحَیّ پس از آنکه بت هبل را از شام به مکه آورد و بت‌پرستی را در حجاز رواج داد، مردم را به پرستش اساف و نائله فرا خواند و پس از هبل این دو بت از نخستین بتهایی بودند که مورد پرستش قرار گرفتند (یعقوبی، همانجا؛ ازرقی، 1/ 88). چنانکه از روایت شهرستانی (3/ 82) برمی‌آید، ظاهراً این دو بت را نیز عمروبن لحی از شام به مکه آورده، و داستان مسخ آن دو را به تقلید از اساطیر کهن ساخته است (علی، 6/ 267؛ نیز نک‌ : دنبالۀ مقاله). برخی هبل را همان بعل الٰهۀ معروف بابل دانسته‌اند (عبدالحکیم، 108-109). اگر این گفته درست باشد، شاید بتوان گفت که یعلیٰ نام پدر اساف، همان تصحیف بعل است که در این صورت خویشاوندی اساف با هبل و ارتباط آن با خدایان بابل قابل تأمل است.
اساف و نائله تا سال 8ق پرستش می‌شدند، تا آنکه در فتح مکه، پیامبر(ص) آن دو را با دیگر بتان یشکست (ازرقی، 1/ 120؛ سهیلی، 1/ 364-365). واقدی در روایتی افسانه‌ای می‌گوید که چون پیامبر نائله را بشکست، از آن نی سیه چرده با گیسوانی خاکستری درآمد که ناله می‌کرد و صورتش را چنگ می‌زد (نک‌ : سهیلی، 1/ 365).
داستان اساف و نائله بی‌شباهت به برخی اساطیر یونانی نیست؛ به ویژه اسطورۀ هیپومِنِس و آتلانتا که در معبد زئوس (یا دِمِتِر) همدیگر را در آغوش کشیدند و زئوس که از این بی‌احترامی رنجیده بود، آنان را به دو شیر سنگی که به ارابه‌ای بسته شده بودند، مبدل ساخت (نک‌ : گریمال، 1/ 118-119؛ EI2). و نیز از جهاتی یادآور اسطورۀ عشق آدونیس و آستارته (عشتر) است که مظهر دو الٰهۀ بابلیِ بعل (مردوک) و بعله‌اند (همانجا).
مفسران اساف و نائله را از اسباب نزول آیۀ «اِنَّ الصَّفا وَ الْمَروَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ» (بقره، 2/ 158) می‌دانند و می‌گویند چون در جاهلیت اساف در صفا و نائله در مروه قرار داشت و مشرکان به احترام این دو سعی بین صفا و مروه را انجام می‌دادند، پس از فتح مکه مسلمانان به گمان اینکه سعی صفا و مروه سنتی جاهلی است، از آن کراهت داشتند و آن را نوعی شرک می‌پنداشتند، تا اینکه خداوند این آیه را بر پیامبر(ص) نازل فرمود و سعی میان صفا و مروه را از «شعائر الله» خواند (طبری، 2/ 27-28؛ بغوی، 1/ 132؛ ابوالفتوح، 1/ 391؛ ابن کثیر، تفسیر...، 1/ 350؛ سیوطی، 1/ 385).

مآخذ

ابن اسحاق، محمد، سیرة، به کوشش محمد حمیدالله، قونیه، 1401ق/ 1981م؛
ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، 1361ق/ 1942م؛
همو، المنمق، به کوشش خورشید احمد فارق، دهلی، 1384ق/ 1964م؛
ابن کثیر، البدایة؛
همو، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، 1389ق/ 1970م؛
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفیٰ سقا و دیگران، قاهره، 1355ق/ 1936م؛
ابوالفتوح رازی، حسین، روح الجنان و روح الجَنان، به کوشش ابوالحسن شعرانی و علی‌اکبر غفاری، تهران، 1382ق؛
ازرقی، محمد، اخبار مکة، به کوشش رشدی صالح ملحس، بیروت، 1403ق/ 1983م؛
بغوی، حسین، تفسیر (معالم التنزیل)، به کوشش خالد عبدالرحمان عک و مروان سوار، بیروت، دارالمعرفه؛
سهیلی، عبدالرحمان، الروض الانف، به کوشش عبدالرحمان وکیل، قاهره، 1387ق؛
سیوطی، الدر المنثور، بیروت، 1403ق/ 1983م؛
شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش عبدالعزیز وکیل، قاهره، مؤسسة الحلبی؛
طبری، تفسیر؛
عبدالحکیم، شوقی، موسوعة الفلکلور و الاساطیر العربیة، بیروت، 1982م؛
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین؛
قرآن کریم؛
کلبی، هشام، الاصنام، به کوشش احمد زکی پاشا، تهران، 1364ش؛
گریمال، پیر، فرهنگ اساطیر یونان و رم، ترجمۀ احمد بهمنش، تهران، 1356ش؛
واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، 1966م؛
یاقوت، بلدان؛
یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379ق/ 1960م؛
نیز:

EI2.
عنایت‌الله فاتحی‌نژاد

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست