responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1131

ابراهیم شاه شرقی


نویسنده (ها) :
بخش تاریخ
آخرین بروز رسانی :
پنج شنبه 27 آذر 1399
تاریخچه مقاله

اِبْراهیمْ شاهِ شَرْقی، شمس‌الدین (حك‌ 804-844 ق / 1402-1440 م)، سومین سلطان از سلسلۀ «سلاطین شرقی» هند. وی پس از مرگ برادرش قَرَنْفُل مباركشاه بر تخت نشست و بر ناحیۀ وسیعی، مشتمل بر شمال اوتارپرادش و بیهار حكومت كرد. در ابتدای حكومت با سپاه دهلی به فرماندهی ناصرالدین محمودشاه، هشتمین سلطان تُغلقیه و سردارش ملّو اقبال خان كه از مرگ مباركشاه آگاهی یافته بودند، روبه‌رو گردید. ناصرالدین محمود پس از رسیدن به كنارۀ رود گنگ، به دنبال اختلاف با ملو اقبال و به امید یاری گرفتن از ابراهیم شاه، شبانه به اردوی او پیوست و چون مورد بی‌اعتنایی قرار گرفت، به قنوج روی آورد و آن شهر را فتح كرد و به دهلی بازگشت. ابراهیم شاه فرصت را مغتنم شمرده، به قنوج لشكر كشید ودر 809 ق / 1406م پس از 4 ماه محاصره، شهر را تسخیر كرد (نهاوندی، 100). آنگاه از نابسامانی دربار دهلی استفاده كرد و راهی تسخیر آن شهر گردید و پس از آنكه تاتارخان بن سارنگ خان و ملك مرحبا، غلام ملّو اقبال خان، به او پیوستند، نیرویی تازه گرفته، به سَنبهل دست یافت و آن را به تاتارخان سپرد و به سوی دهلی روی آورد. در این مسیر قصبۀ بَرَن (بلند شهر) را تسخیر كرد و به ملك مرحبا سپرد، امّا در كنار رود جون با شنیدن خبر تصرف مالوه از سوی اعظم ظفرخان گجراتی (نهاوندی، 100: مظفرخان؛ فرشته، 1 / 160 و سیهرندی، 176: ظفرخان)، والی مندور پس از آگاه شدن از قصد وی برای حمله به جونپور، به پایتخت خود بازگشت (سیهرندی، همانجا). از سوی دیگر ناصرالدین محمود نیز در 810ق با فتح مجدد برن و سنبهل و قنوج دامنۀ متصرفات ابراهیم شاه را محدود كرد. ابراهیم شاه برای توسعۀ قلمرو حكومت خود چند بار به كالیبی لشكر كشید، ازجمله یك بار در 816 ق / 1413م در روزگار ناصرالدین محمود (فرشته، 1 / 161)، و بار دیگر در 830 ق / 1427م در دوران حكومت معزالدین ابوالفتح مباركشاه بن خضرخان (824-837 ق / 1421-1434 م). در لشكركشی اخیر قادرخان حاكم كالیبی از مباركشاه در دهلی كمك خواست. رویاوریی لشكر ابراهیم شاه به سرداری برادرش مخلص خان (فرشته، 1 / 165) با ملك محمودحسن، فرمانده سپاه مباركشاه، به شكست مخلص خان و ترك مخاصمه از سوی ابراهیم شاه انجامید. آنگاه ابراهیم شاه به قصبۀ راپری و از آنجا به بیانه رفت و بار دیگر در جنگی كوتاه كه میان او و مباركشاه در 7 جمادی‌الاخر 830ق بر كنار رود جون روی داد، ابراهیم شاه تاب مقاومت نیاورد و روز بعد به جونپور بازگشت (سیهرندی، 208، 209؛ فرشته، 1 / 165، 166). ابراهیم شاه آخرین بار در 837ق به كالیبی لشكر كشید، اما این لشكركشی با تصمیم سلطان هوشنگ غوری برای چیرگی بر كالیبی همزمان گردید (فرشته، 1 / 169) و چون مباركشاه از حملۀ ابراهیم شاه به كالیبی آگاهی یافت، عزم تسخیر جونپور كرد. ابراهیم چون چنین دید، كالیبی را رها كرد و بار دیگر به جونپور بازگشت و كالیبی بی‌نزاع به تسخیر هوشنگ غوری درآمد (نهاوندی، 100-101). به دنبال قتل نابهنگام مباركشاه حاكم مقتدر دهلی در رجب 837 ق (سیهرندی، 234-235)، ابراهیم شاه بار دیگر در صدد كشورگشایی برآمد و برخی نواحی را به تصرف درآورد (فرشته، 1 / 171). آخرین لشكركشی ابراهیم شاه به سوی بنگال بود كه به دعوت نور قطب‌العالم، رهبر مسلمانان بنگال، در آن زمان، و به تشویق قاضی شهاب‌الدین، قاضی‌القضات جونپور (د 849 ق / 1445 م) صورت گرفت. این سرزمین در اختیار راجه كانس زمیندار هندو بود كه بر مسلمانان سخت می‌گرفت. چون سپاه ابراهیم شاه به بنگال رسید، راجه كانس به سود پسر 12 سالۀ خود جَدو از قدرت كناره‌گیری كرد و به مسلمان شدن او نیز رضایت داد. آنگاه قطب‌العالم از ابراهیم شاه در خواست كرد كه به جونپور بازگردد (سلیم، 110-114). ابراهیم شاه به رغم تمایل خود، و بیش از همه به سبب بیم از تهدید شاهرخ تیموری، از تسخیر آن ناحیه چشم پوشید (عبدالرزاق، 2 / 782-783).
ابراهیم شاه كمی‌ پس از حمله به بنگال پس از 40 سال و چند روز سلطنت درگذشت و فرزندش سلطان محمود شرقی جانشین وی گردید (نهاوندی، 101). ابراهیم دولتی مسلمان و پرنفوذ در سرزمینی وسیع میان دهلی و بنگال در سدۀ 9 ق / 15م پدید آورد و اگرچه نتوانست به همۀ هدفهای جاه‌طلبانۀ خود چون تسخیر بنگال و دهلی، دست یابد، اما حكومت او به سبب ثبات كامل سیاسی و رونق فرهنگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. پایتخت او جونپور (واقع در ایالت اوتارپرادش كنونی نزدیك بنارس)، همزمان با روزگار حملۀ تیمور، پناهگاه شاعران، عالمان و بزرگان علم و ادب گردید و «دارالعلم شرق» و «شیراز هند» لقب گرفت (حكمت، 53؛ قرشی، 24؛ باسورث، 295). با تشویق ابراهیم شاه مكتب بومی‌ بسیار ظریفی در معماری اسلامی ‌در این شهر پدید آمد كه گرچه بسیاری از بناهای آن در حملات لودهیها ویران شد، برخی از آن آثار مانند مسجد اَتلاكه به جای معبدی هندی بنا شده بود، برجا ماند. ادیبان و دانشمندانی چون قاضی احمد جونپوری (د 875 ق / 1470 م)، شیخ محمد عیسی جونپوری (د 870 ق / 1466 م) و نام‌آورترین آنان قاضی شهاب‌الدین احمدبن عمر زاولی دولت‌آبادی (د 849 ق / 1445 م) از نواخت و اكرام او برخوردار بودند. قاضی شهاب‌الدین كه نزد ابراهیم شاه از احترام بسیار برخوردار بود، آثاری چند از جمله فتاوی ابراهیم شاهی را به نام او نوشت (آریانا، 1 / 705).

مآخذ

آریانا، ذیل «ابراهیم جونپوری»؛
باسورث، كلیفورد ادموند، سلسله‌های اسلامی‌، ترجمۀ فریدون بدره‌ای، تهران، 1349ش؛
حكمت، علی اصغر، سرزمین هند، تهران، 1337ش؛
سلیم، غلامحسین زیدپوری، ریاض السلاطین، به كوشش مولوی عبدالحق عابد، كلكته، 1890م؛
سیهرندی، یحیی بن احمد، تاریخ مباركشاهی، به كوشش محمدهدایت حسین، كلكته، 1931م؛
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به كوشش محمد شفیع، لاهور، 1368ق؛
فرشته، محمدقاسم، تاریخ، كانپور، 1290ق؛
نهاوندی، ملاعبدالباقی، مآثر رحیمی‌، به كوشش محمدحسین هدایت، 1327ق؛
نیز:

Qureshi, I. H. «Muslim India Before Mughals», The Cambridge History of Islam, ed. Ann Lambton, Bernard Lewis, London, 1977, Vol. 2A.

بخش تاریخ

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست