نویسنده (ها) :
علی بته کن
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اِبْراهیمِ حَصیری، ابوالقاسم ابراهیم بن عبدالله حصیری (زنده در 450 ق / 1058 م)، از درباریان سلطان محمود غزنوی و از ندیمان و معتمدان سلطان مسعود غزنوی كه به سبب كفایت، تجربه، خردمندی و نفوذ پدرش در دربار غزنویان به دستگاه آنان راه یافت. پدر وی ابوبكر عبدالله حصیری سیستانی (د 424 ق / 1033 م) است كه به دلیل احاطه بر فقه شافعی، همسویی با سیاستهای مذهبی محمود، تصدّی مأموریتهای سیاسی (مانند سوگند دادن احمدبن حسن میمندی پس از عزل و مصادرۀ اموال او در 415 ق و سفر جنگی به تركستان به یاری قدرخان در برابر علی تگین) و همچنین جانبداری از مسعود پس از مرگ پدرش، توانست به جایگاهی ویژه در دربار غزنویان دست یابد، چنانكه در اختلافی كه میان او و وزیر سلطان مسعود احمدبن حسن میمندی روی داده بود، سلطان ضمن دلجویی از وزیر، ابوبكر را مورد حمایت قرار داد و از تنبیه وی به سبب دشنام دادن به وزیر در حال مستی چشم پوشید (بیهقی، 197-212). فرخی سیستانی نیز ابوبكر را در چند قصیده ستوده است (ص 46، 172، 174، 320-322). آگاهی دربارۀ زندگی ابراهیم حصیری بسیار اندك است و همین اندازه را هم مدیون ابوالفضل بیهقی هستیم كه با وجود محدودیت آن گوشههایی از زندگی وی را روشن میسازد. ابراهیم در نیمۀ اول قرن 5 ق / 11 م در دربار غزنویان نفوذ و قدرت فراوانی به دست آورد، آنچنانكه سلطان محمود او را سخت عزیز میداشت و از مصالح ملك با وی سخن میگفت (بیهقی، 269). از قراین چنین پیداست كه ابراهیم پس از مرگ سلطان محمود، در كشاكش میان فرزندان او (محمد و مسعود)، جانب مسعود را گرفت و مسعود هم پس از دستیابی به سلطنت، ابراهیم را كه یادگاری از روزگار پدرش بود، بركشید و ندیم خاص خویش گردانید (همانجا). علاوه بر این افرادی چون ابوالفضل بیهقی و خواجه احمد حسن میمندی، ابراهیم حصیری را به گونههای مختلف ستودهاند. بیهقی كه در همسایگی او و پدرش به سر میبرده، خود را مدیون آنان میداند و از ابراهیم با صفاتی چون دوراندیش، خردمند و نیكوكار نام میبرد و میمندی او را از لحاظ خویشتنداری، خردمندی و لیاقت برتر از پدرش میشمارد (بیهقی، 198، 201، 210، 211). از وقایع مهم دوران زندگی ابراهیم، رفتن او به دربار قدرخان است: در 422 ق / 1031 م سلطان مسعود پس از رایزنی با احمدبن حسن میمندی و ابونصر مشكان، ابراهیم را به همراه قاضی ابوطاهر عبدالله بن احمد تبّاتی به كاشغر گسیل داشت تا به دربار قدرخان رفته و پس از بستن پیوند دوستی با او، دخترش شاه خاتون را (كه در زمان سلطان محمود نامزد امیر محمد شده بود)، برای سلطان مسعود، و دختر بغراتگین را برای امیر مودودبن مسعود، عقد كند. ابراهیم روانۀ تركستان شد، اما چندی از رسیدنش به دربار قدرخان و عقد، دختر و نوۀ او نگذشته بود كه قدرخان درگذشت و پسرش بغراتگین به جای او نشست. این رویداد باعث شد تا بازگشت ابراهیم به تأخیر افتد. در این فاصله نامزد مودود نیز درگذشت و سرانجام ابراهیم به همراه شاه خاتون پس از گذشت 4 سال به غزنین بازگشت و مورد اكرام فراوان سلطان واقع شد (همو، 96، 247- 248، 460، 547- 549، 693-694). آخرین رویدادی كه بیهقی دربارۀ ابراهیم حصیری نقل كرده، مربوط به رهایی ابوالفضل كُرِنْكی از بند سلطان مسعود است، شرح واقعه آنكه در 431 ق ابراهیم و بوسهل زوزنی نزد سلطان مسعود از ابوالفضل كرنكی (كه پیشتر به دستور سلطان دربند شده بود) شفاعت كردند و او را از بند رهانیدند. ابوالفضل پس از رهایی بر مسعود عاصی شد و موجبات خشم وی را نسبت به بوسهل زوزنی فراهم ساخت (ص 877). از سرانجام و درگذشت ابراهیم اطلاعی در دست نیست، اما از برخی اشارات بیهقی برمیآید كه وی در 450 ق زنده بوده و دوستی این دو (ابراهیم حصیری و بیهقی) تا این سال ادامه یافته است و ابراهیم پس از حج، دست از خدمت كشیده و در گوشهای به عبادت مشغول شده است (صص 198، 212، 246- 248).
مآخذ
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به كوشش علیاكبر فیاض، مشهد، 1356 ش؛ عقیلی، سیفالدین حاجی بن نظام، آثار الوزراء، به كوشش جلالالدین حسینی ارموی، تهران، 1337 ش، صص 157- 158، 176- 179؛ فرخی سیستانی، علی بن جولوغ، دیوان، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1349 ش.