نویسنده (ها) :
علی اکبر دیانت
آخرین بروز رسانی : شنبه 23 فروردین 1399 تاریخچه مقاله
اَخی بابا، عنوان رئیس صنف دباغان و سراجان در امپراتوری عثمانی که گاه به رؤسای دیگر صنفها نیز اطلاق میشد (پاکالین، I/ 29). گروهی را که از خلق کناره گرفته، و گوشهنشینی اختیار کرده بودند، ترکها به سبب زهد آنان بابا، یا دَدَه (پدر) میگفتند (هامر پورگشتال، I/ 115) و در سازمان اخیها رئیس صنف، اخی بابا نامیده میشد (آفتینان، 63-64؛ پاکالین، همانجا). اخی بابا اصلاً عنوان پیر و شیخ تکیۀ اخی اوران بوده که از قیر شهر برخاسته (تشنر، 286) و از بنیانگذاران تشکیلات اخیها بوده است (چاغاتای، 84) و بدین سبب اخی باباها خود را از اخلاف وی میدانند (همانجا). مردم عامی آنان را آهیها (آهیلر) و آهی بابا مینامیدند (اولیا چلبی، 1/ 594). اگرچه اخی باباها از جانب شیخ تکیۀ اخی اوران برگزیده میشدند و این تکیه قدرت زیادی داشت، ولی اخیهای آنکارا از نظر سیاسی فعالتر بودهاند (وایدا، 84). کسی که به این مقام برگزیده میشد، لازم بود متقی و دستکم تحت آموزش 3 استاد در صنف مربوط قرار گرفته باشد (همو، 87). صنف دباغان بعدها به 32 شعبه تقسیم شد و در آناتولی، شبهجزیرۀ بالکان و کریمه به صورت سازمان وسیعی درآمد (چاغاتای، 84-85). بدینسان اخی بابای دباغان بر سازمانهای دیگر صنفهای ترک در آناتولی و ایالات اروپایی امپراتوری (به استثنای ممالک عربنشین) ریاست داشته، آنان را نیز زیر نفوذ خود درآورده بود (تشنر، همانجا؛ EI2). پذیرش اعضای جدید (نوآموزان) در تشکیلات اخیها و اجرای مراسم مخصوص پذیرش که عبارت از بستن کمربند مخصوص (قوشاق)، صدور اجازه (تشنر، 419, 286)، پوشانیدن شلوار مخصوص و نوشاندن آب نمک بوده («دائرةالمعارف...»، I/ 43)، از وظایف مهم اخی باباها بهشمار میآمده است. آنان همچنین برای رفع اختلافات و منازعات میان محلات، حق داوری داشتند و نظر آنان مورد احترام و قبول اعضا بود. به هنگام بروز اختلاف بین اعضای شورای مشورتی هم تصمیم نهایی با اخی بابا بود. سرپیچی از دستور وی نیز مجازات سختی در پی داشت (وایدا، همانجا). همچنین محاکمه و مجازات اعضای خطاکار تشکیلات اخیها نیز برعهدۀ آنان بوده است («دائرةالمعارفها»، همانجا). بعد از دوران سلطان محمد فاتح، سازمان اخیها و اخی باباها، اهمیت و اعتبار خود را از دست داد (همان، I/ 44). در سدۀ 12ق/ 18م در جریان جنگ روس ـ عثمانی سازمان و اجرای مراسم ویژۀ آن ــ بهرغم فعالی اعضا ــ بهتدریج رو به ضعف نهاد (تشنر، 419) و با نفوذ و گسترش روشهای اقتصادی جدید راه زوال پیمود. اخی بابای قیرشهر نیز دیگر در کار سازمان اخیها مداخلهای نداشت. سرانجام در 1908م سازمان منحل شد و در 1925م به فعالیت پراکندۀ آن نیز یکسره خاتمه داده شد (EI2؛ «دائرةالمعارف»، همانجا).
Afetinan, A., L’histoire économique de l’empire turc-ottoman, Ankara, 1976; Çağatay, Neset, Bir türk kurumu olan ahilik, Ankara, 1989; EI2; Hammer-Purgstall, J. Geschichte des osmanischen Reiches, Graz, 1963; Pakalin, M. Z., Osmanlı tarih deyimleri ve terimleri sözlüğü, Istanbul, 1983; Taeschner, F., Zünfte und Bruderschaften im Islam, Zürich, 1979; Vajda, G., «Les corps de métiers en Turquie», Revue des études islamiques, Paris, 1934; Yeni Türk ansiklopedisi, Istanbul, 1985. علیاکبر دیانت