responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1042

پترونه خلیل


نویسنده (ها) :
منوچهر پزشک
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 21 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

پَتْرونه‌ خَلیل‌، شورشی‌ِ دورۀ نوگرایی‌ در كشور عثمانی‌. او عامل‌ اصلی‌ قیامهای‌ خیابانی‌ استانبول‌ در نیمۀ سدۀ 12ق‌ / 18م‌ بود كه‌ موجب‌ قتل‌ وزیر و خلع‌ سلطان‌ عثمانی‌ گردید. خلیل‌ مدتی‌ عضو ینی‌ چری‌ در ارتش‌ سنتی‌ عثمانی‌ بود و در جنگ‌ عثمانی‌ و ایران‌ شركت‌ داشت‌ و هم‌ در نیروی‌ دریایی‌ عثمانی‌ به‌ عنوان‌ لِوِند خدمت‌ می‌كرده‌ است‌ (شاو، 1 / 414) و بسا كه‌ واژۀ پترونه‌ یا پترونا كه‌ از واژه‌های‌ دخیل‌ در زبان‌ تركی‌ است‌، رتبه‌ای‌ در نیروی‌ دریایی‌ عثمانی‌ محسوب‌ می‌شده‌ است‌ (نک‌ : «دائرةالمعارف‌ ...»، XXVI / 438-439).
از اندیشه‌های‌ انقلابی‌ پترونه‌ خلیل‌ كه‌ تبار آلبانیایی‌ داشت‌، و از این‌ رو در میان‌ تركان‌ عثمانی «آرناووت‌» (شاید نسبتی‌ از روی‌ تحقیر) خوانده‌ می‌شد، اطلاعی‌ دردست‌ نیست‌. او پیش‌ از آغاز شورش‌، كارگر حمام‌ در استانبول‌ بود (نک‌ : دانشمند، IV / 18). با این‌ همه‌، ریشه‌های‌ شورش‌ ربیع‌الاول‌ 1143 / سپتامبر 1730 را باید در زمینه‌های‌ مستعد آن‌ در اوضاع‌ امپراتوری‌ عثمانی‌ جُست‌، نه‌ در شخصیت‌ و تأثیر پترونه‌ خلیل‌.
انگیزۀ شورش‌ محدودی‌ كه‌ خیلی‌ زود به‌ قیامی‌ گسترده‌ تبدیل‌ شد، شكست‌ نیروهای‌ عثمانی‌ از سپاه‌ آخرین‌ پادشاه‌ صفوی‌، طهماسب‌ دوم‌، به‌ سرداری‌ نادر بود كه‌ در جریان‌ آن‌ سرزمینهای‌ تصرف‌ شده‌ به‌ وسیلۀ عثمانیان‌ هنگام‌ بروز فتنۀ افغان‌ باز پس‌ گرفته‌ شد (نک‌ : منتران‌، 274-275). دولت‌ عثمانی‌ كه‌ به‌ هنگام‌ سقوط اصفهان‌ از مرزهای‌ خود با ایران‌ در اندیشه‌ بود، پس‌ از پیمان‌ با روسیه‌ به‌ بهانۀ حفظ و رهایی‌ مسلمانان‌ سنی‌ مذهب‌ بالای‌ رود ارس‌، گرجستان‌، شیروان‌ و آذربایجان‌، به‌ ایران‌ حمله‌ كرده‌ بود. اكنون‌ شكست‌ از نادر، در حالی‌كه‌ سپاه‌ عثمانی‌ هنوز در اسكودار اردو زده‌، و ابراهیم‌ پاشا نوشهرلی‌، صدراعظم‌ سخت‌ مشغول‌ تدارك‌ حملۀ دیگر و جبران‌ شكست‌ بود، موجب‌ هیجان‌ عمومی‌ در استانبول‌ گردید (شاو، 1 / 413؛ دانشمند، همانجا). چنین‌ پیداست‌ كه‌ صدراعظم‌ مخالفان‌ و حاسدانی‌ داشت‌ كه‌ درصدد تضعیف‌ او بودند و شورشیان‌ كه‌ فرصت‌ مناسبی‌ را برای‌ ایجاد اغتشاش‌ انتظار می‌كشیدند، با پراكندن‌ شایعاتی‌ در باب‌ بازگشت‌ سپاه‌ از تبریز به‌ استانبول‌ و واگذاری‌ قلمرو سنی‌ مذهبان‌ به‌ شیعیان‌، آتش‌ تعصب‌ عوام‌ را برافروختند. آنان‌ تقصیر را به‌ گردن‌ صدراعظم‌، سلطان‌ و باقی‌ درباریان‌ انداختند و آنان‌ را متهم‌ به‌ خروج‌ از قلمرو شریعت‌ كردند (شاو، 1 / 414؛ هامر پورگشتال‌، 4 / 3153). در حقیقت‌، دوران‌ 12 سالۀ صدارت‌ ابراهیم‌ پاشا (1718-1730م‌)، اوج‌ سلطنت‌ 27 سالۀ سلطان‌ احمد سوم‌ و از مهم‌ترین‌ دوره‌های‌ امپراتوری‌ عثمانی‌ به‌ شمار می‌آید؛ زیرا در اثر افكار و اقدامات‌ ابراهیم‌ پاشا كه‌ بیشتر از جنگ‌ به‌ صلح‌ و نوسازی‌ و اصلاح‌ امور كشور می‌اندیشید، نخستین‌بار كشور به‌ پیشرفتهای‌ اروپایی‌ توجه‌ كرد (نک‌ : ه‌ د، ابراهیم‌ پاشا نوشهرلی‌).
همراه‌ جنبۀ مثبت‌ نوگرایی‌ ابراهیم‌ پاشا، از ایجاد صنایع‌ تا ترجمه‌ و چاپ‌ و انتشار كتاب‌، برخی‌ جنبه‌های‌ منفی‌ عصر لاله‌، زمینه‌های‌ سیاسی‌ - اجتماعی‌، اقتصادی‌ و اداری‌ مناسبی‌ را برای‌ مخالفان‌ دولت‌ فراهم‌ آورد (نک‌ : «دائرةالمعارف‌»، همانجا) كه‌ باید بر آنها فشارهای‌ روانی‌ - اجتماعی‌ وارد بر طبقات‌ پایین‌ مردم‌ كه‌ رواج‌ ظواهر نوگرایی‌ را با دین‌ و اعتقادات‌ خود در تقابل‌ می‌دیدند، افزود.
در روز حادثه‌ (26 ربیع‌ الاول‌ / 28 سپتامبر)، پترونه‌ خلیل‌ با تنی‌ چند از یاران‌ و همگامان‌ خود، نخست‌ در برابر مسجد بایزید استانبول‌ مردم‌ را جمع‌ كرد و با دستاویز قرار دادن‌ مذهب‌، خطای‌ سلطان‌ و صدر اعظم‌ را یادآور، و خواستار آزادی‌ زندانیان‌ شد. چون‌ جمع‌ قوت‌ یافت‌، به‌ بستن‌ مغازه‌ها پرداخت‌ و عده‌ای‌ از ینی‌ چریها به‌ او ملحق‌ شدند و رئیسشان‌ نیز از ترس‌ گریخت‌ (اوزون‌ چارشیلی‌، IV(1) / 204؛ هامر پورگشتال‌، همانجا). سلطان‌ و درباریان‌ از بیرون‌ شهر بازگشتند و صدراعظم‌ كاری‌ از پیش‌ نبرد. شورش‌ به‌ یاری‌ گروهی‌ ماجراجو وسعت‌ گرفت‌ و مردم‌ و مغازه‌داران‌ تنها از ترس‌ و درنتیجۀ ارعاب‌ پترونه‌ و یارانش‌ بدون‌ هر گونه‌ رهبری‌ فكری‌ در این‌ شورش‌ شركت‌ جستند (همو، 4 / 3154؛ دانشمند، همانجا). با از دست‌ شدن‌ اختیار اوضاع‌ و پس‌ از چند روز آمد و شد و مذاكره‌، سلطان‌ كه‌ می‌خواست‌ خود و سلطنتش‌ را حفظ كند، تصمیم‌ گرفت‌ صدراعظم‌ را فدای‌ خویش‌ نماید، از این‌رو، با شتاب‌ دستور كشتن‌ ابراهیم‌ پاشا را داد. شورشیان‌ با دیدن‌ ضعف‌ سلطان‌، عزل‌ او را خواستار شدند و سرانجام‌ وی‌ مجبور به‌ كناره‌گیری‌ شد و پسر برادرش‌، محمود جانشین‌ او گردید (هامر پورگشتال‌، 4 / 3157؛ دده‌ اوغلو، 69).
با تغییر سلطان‌، پترونه‌ خلیل‌ كه‌ پیدا بود از هیچ‌ اندیشۀ انقلابی‌ اصیلی‌ پیروی‌ نمی‌كند و تنها به‌ ایجاد اغتشاش‌ و سودجویی‌ شخصی‌ و قدرت‌طلبی‌ پای‌بند است‌، با اینكه‌ با كشتار و غارت‌ و تخریب‌ كاخهای‌ عصر لاله‌ به‌ نوعی‌ اقتدار دست‌ یافته‌ بود، هیچ‌ اقدامی‌ سیاسی‌ به‌ عمل‌ نیاورد و از این‌ موقعیت‌ طلایی‌ هیچ‌ استفاده‌ای‌ برای‌ دردست‌ گرفتن‌ رهبری‌ و تثبیت‌ اوضاع‌ به‌ نفع‌ مردم‌ و خود نكرد (شاو، همانجا؛ منتران‌، 275).
سلطان‌ محمود اول‌ كه‌ از مداخله‌های‌ بیجای‌ او به‌ تنگ‌ آمده‌ بود، مماشات‌ با او را تاب‌ نیاورد و سرانجام‌ در جمادی‌ الاول‌ / نوامبر همان‌ سال‌ او را با حیله‌ای‌ به‌ دام‌ انداخت‌ و كشت‌ (هامر پورگشتال‌، 7 / 3169-3170). به‌ این‌ ترتیب‌ كانون‌ اصلی‌ فتنه‌ای‌ كه‌ نزدیك‌ به‌ 3 ماه‌ آثار و مظاهر یك‌ دورۀ 12 سالۀ اصلاحات‌ و نوگرایی‌ را تهدید می‌كرد، از میان‌ رفت‌. چند ماه‌ بعد برخی‌ از باقی‌ماندگان‌ شورش‌ پترونه‌ خلیل‌ كه‌ ظاهراً آلبانیایی‌ بودند، به‌ رهبری‌ یك‌ یونانی‌ به‌ نام‌ جناكی‌ یا یناكی‌ دست‌ به‌ اغتشاش‌ بزرگی‌ زدند تا انتقام‌ رهبر مقتول‌ خود را بگیرند؛ اما این‌ بار سلطان‌ محمود اول‌ كه‌ به‌ رغم‌ جوانی‌ و تازه‌كاری‌ نشان‌ داد كه‌ می‌تواند سخت‌ خشن‌ و جدی‌ باشد، با همراهی‌ صدراعظم‌ خود به‌ سرعت‌ دست‌ به‌ كار شد و فتنه‌ را فرونشاند. شمار كشتگان‌ این‌ شورش‌ را از 10 تا 15 هزار تن‌ نوشته‌اند (نک‌ : دده‌ اوغلو، 70 ؛ قس‌: دانشمند، IV / 20-21 ).

مآخذ

شاو، ا. ج‌ و ا. ك‌. شاو، تاریخ‌ امپراتوری‌ عثمانی‌ و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضان‌زاده‌، مشهد، 1370ش‌؛
هامر پورگشتال‌، یوزف‌، تاریخ‌ امپراتوری‌ عثمانی‌، ترجمۀ زكی‌ علی‌آبادی‌، به‌ كوشش‌ جمشید كیان‌فر، تهران‌، 1368ش‌؛
نیز:

DaniŞmend, İ. H., İzahlı Osmanlı tarihi kronolojisi, Istanbul, 1972;
Dedeoğlu, A., The Ottomans, tr. H. I. Ercan, Istanbul, 1982;
Mantran, R., Histoire de l’empire Ottoman, Lille, 1989;
Türk Ansiklopedisi, Ankara, 1977;
UzunçarŞılı, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1982.

منوچهر پزشك‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1042
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست