responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 3  صفحه : 266

احمد عبدالحق ردولاوی


نویسنده (ها) :
مسعود جلالی مقدم
آخرین بروز رسانی :
پنج شنبه 21 فروردین 1399
تاریخچه مقاله

اَحْمَدْ عَبْدُالْحَقِّ رُدَوْلاوی، از مشایخ سلسلۀ صابریۀ چشتیه در سدۀ 9ق. نام کامل او را احمد بن عمر بن داوود عدوی عمری نوشته‌اند (حسنی، 3/ 7). وی در رُدَوْلی که شهر کوچکی است (حدود 100 کیلومتری شرق لکهنو)، ولادت یافت (عبدالحق، 187؛ حسنی، 3/ 8؛ رضوی، «تاریخ...»، I/ 270). گفته‌اند که نسبتش به خلیفۀ دوم عمر بن خطاب می‌رسید (غلام سرور، 1/ 386).
پدرش را در خردسالی از دست داد (رضوی، همانجا). از کودکی به زهد و عبادت رغبت بسیار داشت (نک‌ : عبدالحق، همانجا؛ غلام سرور، 1/ 384). در 12 سالگی به نزد برادر خود تقی‌الدین که در دهلی ساکن بود، رفت و به تحصیل علوم ظاهر پرداخت، اما وی که طالب علم باطن بود، خدمت برادر را ترک کرد (عبدالحق، 187-188؛ غلام سرور، همانجا) و به سیر و سیاحت و جست‌وجوی پیری که راهبر او به سر منزل معرفت باشد، برآمد. نخست در محل پندوه به خدمت شیخ نور قطب عالم پندوی فرزند و خلیفۀ علاءالحق از صوفیۀ بزرگ آن زمان رسید، سپس از آنجا به دیدار شیخ فتح‌الله اودهی، خلیفۀ شیخ صدرالدین حکیم که مدی زاهد و پرهیزگار بود، رفت، ولی مقصود و مطلوب خود را نزد آنان نیز نیافت و ناچار به پانی‌پت رفت و در حلقۀ مریدان شیخ جلال‌الدین پانی پتی درآمد (عبدالحق، 152-154، 168، 187-189؛ غلام سرور، همانجا).
شیخ جلال‌الدین محمود کبیر الاولیاء (د 765ق) که شیخ و مرشد طریقۀ صابریۀ چشتیه در هند و رئیس مخدومیۀ آن طریقه بود، خود خلیفۀ صابریۀ جشتیه در هند و رئیس شعبۀ مخدومیۀ آن طریقه بود، خود خلیفۀ شیخ شمس‌الدین پانی‌پتی (ترک) بود که وی نیز خلافت شیخ علاءالدین علی احمد صابر، سرسلسلۀ صابریه را به‌عهده داشت (کشمی، 94؛ اکرام، 73)؛ اما رونق و رواج سلسلۀ صابریه به وسیلۀ شیخ جلال‌الدین صورت پذیرفت (همانجا). شیخ احمد عبدالحق معروف‌ترین مرید شیخ جلال‌الدین بود که از او خرقه گرفت و به سبب مقاماتی که در سیر و سلوک کسب کرده بود، به جانشینی وی نیز نامزد شد و شیخ جلال‌الدین با این عبارت که «از خدا خواسته‌ام که سلسلۀ ما از تو جاری شود»، وی را خلیفۀ خود کرد (کشمی، همانجا؛ غلام سرور، 1/ 385-386).
شیخ احمد در 837ق/ 1434م (عبدالحق، 189) یا 836ق/ 1433م (غلام‌سرور، 1/ 387) درگذشت و مرقدش نیز در ردولی است (عبدالحق، 187) و به گفتۀ ندوی آرامگاه او زیارتگاه است (ص 29).
از مریدان شیخ احمد، برجسته‌تر از همه شیخ بختیار بود که در ضمن سلوک به کار تجارت نیز اشتغال داشت، اما خلیفۀ وی پسرش شیخ عارف بود (رضوی، همان، I/ 272). شیخ عبدالقدوس گنگوهی که از نامدارترین شیوخ سلسلۀ صابریه بود و شیخ‌الاسلام و قطب‌الاقطاب خوانده می‌شد، در کتاب انوار العیون گوید که گرچه به شیخ محمد بن شیخ عارف نوادۀ احمد دست ارادت داده، و از او خرقه گرفته بود، لکن کسب فیض او بیشتر از روحانیت شیخ احمد بوده است (نک‌ : کشمی، 94، 97).
شیخ عبدالحق بر آن بود که هیچ اسمی بهتر و بزرگ‌تر از اسم «حق» سزاوار خداوند نیست، زیرا که در آن همۀ کمالات جمع و ثابت است (عبدالحق، 189).
احمد بیشتر اوقات با چشم بسته در حال مراقبه بوده است (همانجا) و ذکر مقبول او «حق حق حق» بود (غلام‌سرور، همانجا)، و چون شیخ اغلب اوقات در این ذکر مستغرق بود، شیخ جلال‌الدین به وی لقب عبدالحق اعطا کرد و ذکر اکثر مریدان او و سپس افراد این سلسله نیز کلمۀ حق بوده است (همانجا).
به گفتۀ شیخ عبدالقدوس وی زندگی زاهدانه‌ای داشته، و از امرا چیزی قبول نمی‌کرده است (نک‌ : رضوی، همان، I/ 271).
ظاهراً اعمال و شیوۀ سلوک مرتاضان هندو بر شیخ احمد بی‌تأثیر نبوده است (همان، I/ 352)؛ ازجمله آدابی که در خانقاه او مراعات می‌شد، «پاس انفاس» یعنی ضبط نَفَس و تنظیم ارادی آن بود (همان، I/ 272) و این احتمالاً متأثر از شیوۀ ضبط تنفس در ریاضت یا یوگای هندوان (پرانه یَمه) بوده است. برخی شیخ احمد را دارای تمایلات قلندری نیز دانسته‌اند (رضوی، «جنبشها...»، 31). شیخ عبدالقدوس در انوارالعیون به ذکر کرامات، احوال و اقوال شیخ احمد پرداخته، و ملفوظات شیخ را نیز فراهم آورده است (غلام‌سرور، همانجا؛ رضوی، «تاریخ»، I/ 7).
گویا که شیخ عبدالحق اشعاری هم به زبان هندی داشته، و شیخ عبدالقدوس بعضی از آنها را در رشدنامۀ خود جمع آورده است (همان، I/ 343).

مآخذ

اکرام، محمد، رود کوثر، لاهور، 1986م؛
حسنی، عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدرآباد دکن، 1371ق/ 1951م؛
عبدالحق محدث دهلوی، اخبار الاخبار، پاکستان، فاروق اکیدمی؛
غلام‌سرور لاهوری، خزینة الاصفیاء، لکهنو. 1332ق/ 1914م؛
کشمی، محمدهاشم، زبدة المقامات، کانپور، 1307ق/ 1890م؛
ندوی، معین‌الدین، معجم الامکنة التی لها ذکر فی نزهة الخواطر، حیدرآباد دکن، 1353ق؛
نیز:

Rizvi, A. A. A History of Sufism in India, New Delhi, 1986;
id, Muslim Revivalist Movements in Northern India, Agra, 1965.

مسعود جلالی‌مقدم

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 3  صفحه : 266
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست